اِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (6) خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ (7).ترجمه: 6- کسانی که کافر شدند برای آنها تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب خداوند) بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد. 7- خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده، و بر چشمهای آنها پرده افکنده شده، و عذاب بزرگی در انتظار آنها است. مهر نهادن بر دلها- در آیات فوق و بسیاری دیگر از آیات قرآن مانند النساء : 155 : فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ وَ کُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلیلاً و آیه : التوبة : 87 .رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ و آیه : التوبة : 93. إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَی الَّذینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ وَ هُمْ أَغْنِیاءُ رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَعْلَمُونَ وآیه : النحل : 108. أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ و آیه : محمد : 16. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ حَتَّی إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِکَ قالُوا لِلَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم ْبرای بیان سلب حس تشخیص و درک واقعی از افراد، تعبیر به ختم شده است، و احیانا تعبیر به طبع و رین. این معنی از آنجا گرفته شده است که در میان مردم رسم بر این بوده هنگامی که اشیایی را در کیسهها یا ظرف های مخصوصی قرار میدادند، و یا نامههای مهمی را در پاکت میگذاردند، برای آن که کسی سر آن را نگشاید و دست به آن نزند آن را میبستند و گره میکردند و بر گره مهر مینهادند، امروز نیز معمول است اسناد رسمی املاک را به همین منظور با ریسمان مخصوصی بسته و روی آن قطعه سربی قرار میدهند و روی سرب مهر میزنند، تا اگر از صفحات آن چیزی کم و زیاد کنند معلوم شود. در تاریخ شواهد فراوانی دیده میشود که رؤسای حکومت ها، کیسههای زر را به مهر خویش مختوم میساختند و برای افراد مورد نظر میفرستادند، این برای آن بوده که هیچ گونه تصرفی در آن نشود تا به دست طرف برسد، زیرا تصرف در آن بدون شکستن مهر ممکن نبود. امروز نیز معمول است کیسههای پستی را لاک و مهر میکنند. در لغت عرب برای این معنی کلمه ختم به کار میرود، البته این تعبیر درباره افراد بیایمان لجوجی است که بر اثر گناهان بسیار در برابر عوامل هدایت نفوذناپذیر شدهاند، و لجاجت و عناد در برابر مردان حق در دل آنان چنان رسوخ کرده که درست همانند همان بسته و کیسه سر به مهر هستند که دیگر هیچ گونه تصرفی در آن نمیتوان کرد، و به اصطلاح قلب آنها لاک و مهر شده است. طبع نیز در لغت به همین معنی آمده است و طابع (بر وزن خاتم) هر دو به یک معنی میباشد یعنی چیزی که با آن مهر میکنند. اما رین به معنی زنگار یا غبار یا لایه کثیفی است که بر اشیاء گران قیمت مینشیند، این تعبیر در قرآن نیز برای کسانی که بر اثر خیرهسری و گناه زیاد قلبشان نفوذناپذیر شده به کار رفته است، در سوره مطففین آیه 14 میخوانیم:کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ: چنین نیست، اعمال زشت آنها زنگار و لایه بر قلب آنها افکنده است. و مهم آنست که انسان مراقب باشد اگر خدای ناکرده گناهی از او سر میزند در فاصله نزدیک آن را با آب توبه و عمل صالح بشوید، مبادا به صورت رنگ ثابتی برای قلب در آید و بر آن مهر نهد. در حدیثی از امام باقر ع میخوانیم:ما من عبد مؤمن الا و فی قلبه نکتة بیضاء فاذا اذنب ذنبا خرج فی تلک النکتة نکتة سوداء فان تاب ذهب ذلک السواد، و ان تمادی فی الذنوب زاد ذلک السواد حتی یغطی البیاض، فاذا غطی البیاض لم یرجع صاحبه الی خیر ابدا، و هو قول اللَّه عز و جل کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ:هیچ بنده مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او یک نقطه (وسیع) سفید و درخشندهای است هنگامی که گناهی از او سر زند در میان آن منطقه سفید، نقطه سیاهی پیدا میشود، اگر توبه کند آن سیاهی بر طرف میگردد و اگر به گناهان ادامه دهد بر سیاهی افزوده میشود، تا تمام سفیدی را بپوشاند، و هنگامی که سفیدی پوشانده شد دیگر صاحب چنین دلی هرگز به خیر و سعادت باز نمیگردد، و این معنی گفتار خدا است که میگوید: کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ . تفسیر نمونه، ج1، ص: 86. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 138/200943)
اِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (6) خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ (7).ترجمه: 6- کسانی که کافر شدند برای آنها تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب خداوند) بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد. 7- خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده، و بر چشمهای آنها پرده افکنده شده، و عذاب بزرگی در انتظار آنها است.
مهر نهادن بر دلها- در آیات فوق و بسیاری دیگر از آیات قرآن مانند النساء : 155 : فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ وَ کُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلیلاً و آیه : التوبة : 87 .رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ و آیه : التوبة : 93. إِنَّمَا السَّبیلُ عَلَی الَّذینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ وَ هُمْ أَغْنِیاءُ رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَعْلَمُونَ وآیه : النحل : 108. أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ و آیه : محمد : 16. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ حَتَّی إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِکَ قالُوا لِلَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم
ْبرای بیان سلب حس تشخیص و درک واقعی از افراد، تعبیر به ختم شده است، و احیانا تعبیر به طبع و رین. این معنی از آنجا گرفته شده است که در میان مردم رسم بر این بوده هنگامی که اشیایی را در کیسهها یا ظرف های مخصوصی قرار میدادند، و یا نامههای مهمی را در پاکت میگذاردند، برای آن که کسی سر آن را نگشاید و دست به آن نزند آن را میبستند و گره میکردند و بر گره مهر مینهادند، امروز نیز معمول است اسناد رسمی املاک را به همین منظور با ریسمان مخصوصی بسته و روی آن قطعه سربی قرار میدهند و روی سرب مهر میزنند، تا اگر از صفحات آن چیزی کم و زیاد کنند معلوم شود.
در تاریخ شواهد فراوانی دیده میشود که رؤسای حکومت ها، کیسههای زر را به مهر خویش مختوم میساختند و برای افراد مورد نظر میفرستادند، این برای آن بوده که هیچ گونه تصرفی در آن نشود تا به دست طرف برسد، زیرا تصرف در آن بدون شکستن مهر ممکن نبود. امروز نیز معمول است کیسههای پستی را لاک و مهر میکنند. در لغت عرب برای این معنی کلمه ختم به کار میرود، البته این تعبیر درباره افراد بیایمان لجوجی است که بر اثر گناهان بسیار در برابر عوامل هدایت نفوذناپذیر شدهاند، و لجاجت و عناد در برابر مردان حق در دل آنان چنان رسوخ کرده که درست همانند همان بسته و کیسه سر به مهر هستند که دیگر هیچ گونه تصرفی در آن نمیتوان کرد، و به اصطلاح قلب آنها لاک و مهر شده است.
طبع نیز در لغت به همین معنی آمده است و طابع (بر وزن خاتم) هر دو به یک معنی میباشد یعنی چیزی که با آن مهر میکنند. اما رین به معنی زنگار یا غبار یا لایه کثیفی است که بر اشیاء گران قیمت مینشیند، این تعبیر در قرآن نیز برای کسانی که بر اثر خیرهسری و گناه زیاد قلبشان نفوذناپذیر شده به کار رفته است، در سوره مطففین آیه 14 میخوانیم:کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ: چنین نیست، اعمال زشت آنها زنگار و لایه بر قلب آنها افکنده است.
و مهم آنست که انسان مراقب باشد اگر خدای ناکرده گناهی از او سر میزند در فاصله نزدیک آن را با آب توبه و عمل صالح بشوید، مبادا به صورت رنگ ثابتی برای قلب در آید و بر آن مهر نهد.
در حدیثی از امام باقر ع میخوانیم:ما من عبد مؤمن الا و فی قلبه نکتة بیضاء فاذا اذنب ذنبا خرج فی تلک النکتة نکتة سوداء فان تاب ذهب ذلک السواد، و ان تمادی فی الذنوب زاد ذلک السواد حتی یغطی البیاض، فاذا غطی البیاض لم یرجع صاحبه الی خیر ابدا، و هو قول اللَّه عز و جل کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ:هیچ بنده مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او یک نقطه (وسیع) سفید و درخشندهای است هنگامی که گناهی از او سر زند در میان آن منطقه سفید، نقطه سیاهی پیدا میشود، اگر توبه کند آن سیاهی بر طرف میگردد و اگر به گناهان ادامه دهد بر سیاهی افزوده میشود، تا تمام سفیدی را بپوشاند، و هنگامی که سفیدی پوشانده شد دیگر صاحب چنین دلی هرگز به خیر و سعادت باز نمیگردد، و این معنی گفتار خدا است که میگوید: کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ .
تفسیر نمونه، ج1، ص: 86. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 138/200943)
- [آیت الله سیستانی] حکم دو بار خوردن سر به مهر در نماز چیست؟
- [آیت الله سیستانی] در صورت ثبوت مهر آیا مهر المثل نکاح دائم را ضامن است یا منقطع ؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر زنی برای اینکه چادرش را از روی مهر بردارد سرش را از روی مهر بلند کند و دوباره روی مهر بگذارد، نماز او چه حکمی دارد؟
- [سایر] اگر مهر نامحرمی در دلمان باشد چه کنیم این مهر و علاقه از بین برود؟
- [آیت الله نوری همدانی] ب: در صورت ثبوت مهر، آیا مهر المثل نکاح دایم را ضامن است یا منقطع؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر زوجه قبل از نزدیکی فوت کند آیا وراث او مالک نصف مهر می شوند یا تمام مهر؟
- [سایر] اگر هنگام گذاشتن پیشانی روی مهر، قسمتی از موی سر یا چادر بین پیشانی و مهر حایل شود، وظیفه چیست؟
- [سایر] مهر المسمّی چیست؟
- [سایر] مهر المثل چیست؟
- [آیت الله سیستانی] کسیکه مهر به همسرش بدهکار است وقصد پرداخت آن را هم دارد آیا تامیزان مهر به وی خمس تعلق می گیرد اگر عملا مهر را به همسرش نپردازد حکمش چیست؟
- [آیت الله مظاهری] مهر یا چیز دیگری که بر آن سجده میکند باید تمیز باشد پس اگر مهر به قدری چرک باشد که پیشانی به خود مهر نرسد سجده باطل است ولی اگر مثلاً رنگ مهر تغییر کرده باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در سجده اول مهر به پیشانی بچسبد باید برای سجده دوم مهر را بر دارد
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در سجده اول مهر به پیشانی بچسبد، باید برای سجده دوم مهر را بردارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در سجده اول؛ مهر به پیشانی بچسبد؛ باید برای سجده دوم مهر را بردارد.
- [آیت الله خوئی] اگر در سجده اول مهر به پیشانی بچسبد باید برای سجدة دوم مهر را بردارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر در سجده اول ، مهر به پیشانی بچسبد ، باید برای سجده دوم مهر را بر دارد .
- [آیت الله سیستانی] اگر پدر ، یا جدّ پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد ، چنانچه پسر در موقع عقد مالی نداشته ، پدر ، یا جدّ او باید مهر زن را بدهد . و همچنین اگر مالی داشته باشد ولی پدر ، یا جد ضامن مهر شود . و در غیر این دو صورت اگر مهر بیش از مهر المثل نباشد ، یا آنکه مصلحتی اقتضا کند که مهر بیش از مهر المثل باشد ، پدر ، یا جد میتوانند مهر را از مال پسر بپردازند ، و الاّ نمیتوانند بیش از مهر المثل را از مال پسر بپردازند ، مگر آنکه او بعد از بلوغ کار آنها را قبول کند . مواردی که زن یا شوهر میتواند عقد را بهم بزند
- [آیت الله مظاهری] اگر در سجده اوّل مهر به پیشانی بچسبد و بدون اینکه مهر را بردارد دوباره به سجده برود، اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] باید بین پیشانی و آنچه بر آن سجده میکند، چیزی نباشد پس اگر مهر به قدری چرک باشد که پیشانی به خود مهر نرسد، سجده باطل است ولی اگر مثلاً رنگ مهر تغییر کرده باشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مهر یا چیز دیگری که بر آن سجده میکند، باید پاک باشد ولی اگر مثلاً مهر را روی فرش نجس بگذارد، یا یک طرف مهر نجس باشد و پیشانی را بطرف پاک آن بگذارد، اشکال ندارد.