چرا با وجود اجرای احکام اسلامی در کشور نظیر دریافت خمس، زکات و ... باز هم اوضاع فقر بیداد می کند، از کشورهای دیگر انتظاری نیست با این حال چه بسا اوضاع بهتری نسبت به ما دارند . سوال شما در سه بخش متمرکز است : یکم .چرا با وجود اجرای احکام اسلامی در کشور نظیر دریافت خمس، زکات و ... باز هم اوضاع فقر بیداد می کند؟ با خمس و زکات برای انجام کارها و خدماتی است که برای جامعه مسلمانان فایده هایی دارد ؛ مثلاً (1) با پولی که از زکات به دست می آید، می توان بیمارستان ساخت و آن را اداره نمود و بیماران مستمند را تا بهبودی و کارایی کامل کمک کرد و هزینه زندگی آن را پرداخت. (2) با درآمد زکات می توان مدرسه ساخت، (3) نهضت سواد آموزی و (4) مراکز مبارزه با منکرات را یاری داد و یا با درامد خمس به تبلیغ و ترویج اسلام پرداخت ولی نباید فراموش کرد. 1)همه ایرانیان خمس و زکات نمی پردازند. 2)به دلیل پیچیدگی و مدرن شدن جوامع که ایران هم از این قاعده مستثنی نیست تنها خمس و زکات جوابگوی رشد و رفاه جامعه نیست .از این رو مالیات علی رغم خمس و زکات نیز هم مبنای شرعی پیدا کرده و هم قانونی ،ولی برای رشد و توسعه و برون رفت از عدم توسعه یافتگی نیاز به اقتصادی خلاق ، شکوفا و بومی است 3) دلایل بسیاری از نا بسامانی ها تنها با تزریق خمس و زکات و مالیات جبران نمی شود . به عبارتی برخی از عقب ماندگی ها ریشه های داخلی و خارجی دارند که در بخش سوم به آن می پردازیم. هرچند خمس و زکات از لحاظ شرعی اهمیت دارد و وجوب آن بر هیچ کس پوشیده نیست اما در حال حاضر تعداد کمی به وظیفه خود عمل می کنند واگر همه مردم ،حقوق واجب ومستحب خود را بدهند ،فقیری پیدا نمی شود . دوم . مقایسه ما با کشورهای دیگر در خصوص فقر در بخش دوم شما با پیشداوری به استنباط پرداختید برای مقایسه ایران با کشورهای دیگر و روند صعودی توسعه نظر شما را به آمارهای داده شده جلب می کنم. بانک جهانی در گزارشی ایران را در رتبه 26 جهان در تولید ناخالص داخلی طی سال 2008 قرار داده است. بانک جهانی در این گزارش که به رتبه بندی 186 کشور دنیا در ارزش تولید ناخالص داخلی در سال 2008 میلادی پرداخته است، ارزش تولید ناخالض داخلی ایران در سال 2008 را 385 میلیارد و 143 میلیون دلار اعلام کرده است. بنابراین گزارش، در قاره آسیا نیز ایران پس از کشورهای ژاپن، چین، هند، کره جنوبی، اندونزی و عربستان در رتبه هفتم قرار گرفته است. بانک جهانی تولید ناخالص داخلی آمریکا را در سال 2008 میلادی 14 هزار و 204 میلیارد دلار اعلام کرد و این کشور را در رتبه نخست قرار داد و کشورهای ژاپن و چین با تولید ناخالص داخلی 4904 و 3860 میلیارد دلار در رتبه های دوم و سوم جهان قرار گرفتند. کشورهای آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، برزیل، روسیه، اسپانیا، کانادا، هند، مکزیک، استرالیا، کره جنوبی، هلند، ترکیه، لهستان، اندونزی، بلژیک، سوئیس، سوئد، عربستان سعودی، نروژ و اتریش به ترتیب در رتبه های چهارم تا بیست و پنجم جهان جای گرفتند. بر اساس جدیدترین گزارش سازمان ملل متحد، جمهوری اسلامی ایران رتبه چهارم جهان را در سرعت توسعه یافتگی طی 30 سال گذشته بین 179 کشور دنیا به خود اختصاص داده است. به گزارش فارس، جدید ترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل سال 2008 حاکی است: جمهوری اسلامی ایران با رشد 21.8 درصدی شاخص توسعه انسانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب از نظر سرعت توسعه یافتگی بین 179 کشور دنیا در رتبه چهارم جهان ایستاد و میزان توسعه یافتگی کشورهای چین، مصر و نپال از ایران بیشتر بوده است و لیبی نیز در این شاخص هم رده ایران قرار گرفت. گزارش توسعه انسانی یکی از مهمترین و معتبر ترین گزارش های اقتصادی و اجتماعی در جهان است که هر ساله توسط دفتر توسعه سازمان ملل متحد ( UNDP ) منتشر می شود و در این گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI) کشورها بر اساس معیارهایی چون امید به زندگی، کیفیت نظام آموزشی، درآمد واقعی و سرانه درآمد ملی محاسبه می شود که تمامی شاخصهای توسعه اقتصادی و اجتماعی در برآورد این شاخص دخیل است و به عبارتی یکی از جامع ترین معیارها برای مقایسه توسعه یافتگی کشورها به شمار می رود که البته تمامی دولتها و سازمانهای علمی و تحقیقاتی از این شاخص به عنوان معیار اصلی مقایسه کشورها استفاده می کنند. فقر درآمدی و انسانی کشورهای در حال توسعه نیز از جمله موارد مهمی است که در گزارش توسعه انسانی مورد توجه قرار گرفته است و در این میان شاخص فقر انسانی (HPI ) از اهمیت زیادی برخوردار است. جهش 26 پلهای رتبه ایران در توسعه طی سالهای پس از انقلاب بر اساس جدید ترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، شاخص توسعه انسانی ایران که در سال 1980 میلادی 0.559 از یک بوده است، طی 30 سال اخیر با رشد 21.8 درصدی مواجه شده و به 0.777 از یک رسیده است. بنابراین گزارش، جمهوری اسلامی ایران از نظر شاخص توسعه انسانی طی سال های پس از انقلاب با 26 پله صعود مواجه شده و از رتبه 110 در سال 1979 به 84 در گزارش سال جاری میلادی ارتقا پیدا کرده است. بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل ، امید به زندگی در ایران در سال 56 کمتر از 57 سال بوده است که این رقم طی سی سال گذشته بیش از 13 سال افزایش یافت و به 70.5 سال رسیده است. سازمان ملل شاخص امید به زندگی در ایران را 0.759 اعلام کرده و امید به زندگی مردان ایرانی را 69 سال و زنان ایرانی را 72.1 سال گزارش کرده است. بر اساس گزارش توسعه انسانی، نرخ باسوادی افراد بالای 15 سال در کشور در سال 56 کمتر از 47 درصد بوده است که این رقم نیز طی سالهای پس از انقلاب با افزایش قابل توجه مواجه شد و به بیش از 84 درصد جمعیت ایران در حال حاضر رسیده است. دسترسی به آب آشامیدنی سالم از 51 درصد به 94 درصد رسید بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، دسترسی به آب شرب و آشامیدنی سالم از 51درصد کل جمعیت کشور در سال 56 به بیش از 94 درصد در حال حاضر افزایش یافته است. http://alef.ir/1388/ 3) سوم . با توجه به مسلمان بودن و اجرای اسلام چرا عقب مانده ایم؟ 1.عدم شناخت دقیق اسلام و عدم التزام عملی به اسلام در تمامی ابعاد مانند ،ارزش علم ،قانون باوری،ارزشهای اجتماعی،خرافات، 2. وجود جنگهای داخلی و درگیریهای نظامی در قلمرو جغرافیایی و ایران، و حملههای نظامی مخرب و ویرانگر مانند حملات مغول،و ... چون، علم و فرهنگ و ارزشهای انسانی به عنوان سه عنصر اساسی توسعه و پیشرفت میباشد که در فقدان امنیت هرگز قابل پیشرفت و توسعه نیست، و کشور ما چندان فرصتی از جنگها نمییافتند که درباره مقوله علم و توسعه و صنعت برنامهریزی کنند، مقداری از تولید علم و ایجاد زمینههای مختلف که برای بخشهایی از جهان اسلام به وجود آمده، در سایه صلح و آسایش و امنیت بوده که مرهون تلاش فردی علمای بزرگ اسلامی با حمایت جزئی دولتها بوده است، مثل، تلاشهای علمی ابن سینا و فارابی و علمای برخواسته از اندلس 3. فقدان وحدت و زمینههای همفکری در گستره کشور و انقراض حکومتها و جنگ های داخلی زمینه ساز فروپاشیدن اقتدارکشور گردیده که پای استعمار را به ایران گشود 4. ظهور پدیده استعمار در اشکال مختلف آن که به غارت ایران و تحمیل فرهنگ خودی و فرهنگ مصرفی خویش را به این ما تحمیل نمودند ، و به تبع آن نیروهای انسانی ما را در خدمت اهداف خویش به کار گرفتند و امروزه با پیدایش ابزار ارتباطی که با سرعت نوری فزاینده نه تنها فرهنگ ها را نابود مینماید 5. یکی از مهمترین عوامل و موانع توسعه در ایران نوع حکومت های آن هاست که در طول تاریخ اسلام و قبل از آن بر این کشورها مستولی بوده است و آن استیلای سایه استبداد است که در ایران و اکثر کشورهای اسلامی سابقه دیرین دارد. استبداد از دو راه مانع پیشرفت است؛ یکی از راه دیکتاتوری قدرت مرکزی که فقط به خواستههای خود پافشاری نموده و زمینههای تولید نظریات مختلف را از بین میبرد، راه دیگری که استبداد مانع توسعه میشود این است که استبداد نماینده کشورهای استعمارگر بوده که تأمین کننده منافع آنها به حساب میآید مثلا حکومتهای کشورهای خلیج فارس چون قدرت مردمی و جایگاه مردمی ندارند، مورد حمایت قدرتهای استعماری بوده و قدرت خویش را مدیون آنها میدانند، بنابراین تمام خواستههای آنها را در کشور اجرا می نمایند که نتیجه این برنامه استمرار مصرفگرایی و عدم توجه به نیروهای داخلی و تولیدات فکری داخلی و عدم ایجاد زمینه مساعد برای توسعه و وابستگی کامل کشور به تک محصولی و از بین رفتن صنایع بزرگ و کوچک داخلی و در نتیجه تأثیرپذیری کامل زندگی مردم این کشورها از غرب و استمرار عقب ماندگی خواهد بود. ایران پس از سقوط دولتهای مقتدر که آخرین آن دولت زندیان بود گرفتار دخالت استعمار در حکومت مرکزی شد به طوری که در عصر قاجار و پهلوی استبداد و استعمار که دو نیروی بازدارنده از توسعه بوده است صدها سال به این کشورها مسلط شد و ایران را از توسعه شتابزده جهان بازداشته است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی دولت اسلامی ایران بر تکاپوی و استقلال و ایجاد زمینههای علمی و فرهنگی بوده است که با موانع عدیدهای روبرو شده که مهمترین آن موانع تحمیل جنگ 8 ساله به ایران ، کاستیها و ضعف های مدیریتی ، اختلافات سیاسی ، فقدان نیروهای کارآمد و متعهد در ابعاد گسترده و... میباشد. در عین حال وضع اقتصادی ایران در طول 25 سال انقلاب اسلامی از گذشته بهتر شده و در زمینههای مختلف از جمله کشاورزی و صنایع دستی و امور نظامی روز به روز به دست آوردهای خوبی نایل شده است. امید است که این توسعه راه رشد و تعالی را بپیماید و به وضعیت مطلوب برسد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100120472)
چرا با وجود اجرای احکام اسلامی در کشور نظیر دریافت خمس، زکات و ... باز هم اوضاع فقر بیداد می کند، از کشورهای دیگر انتظاری نیست با این حال چه بسا اوضاع بهتری نسبت به ما دارند .
چرا با وجود اجرای احکام اسلامی در کشور نظیر دریافت خمس، زکات و ... باز هم اوضاع فقر بیداد می کند، از کشورهای دیگر انتظاری نیست با این حال چه بسا اوضاع بهتری نسبت به ما دارند .
سوال شما در سه بخش متمرکز است :
یکم .چرا با وجود اجرای احکام اسلامی در کشور نظیر دریافت خمس، زکات و ... باز هم اوضاع فقر بیداد می کند؟ با خمس و زکات برای انجام کارها و خدماتی است که برای جامعه مسلمانان فایده هایی دارد ؛ مثلاً (1) با پولی که از زکات به دست می آید، می توان بیمارستان ساخت و آن را اداره نمود و بیماران مستمند را تا بهبودی و کارایی کامل کمک کرد و هزینه زندگی آن را پرداخت. (2) با درآمد زکات می توان مدرسه ساخت، (3) نهضت سواد آموزی و (4) مراکز مبارزه با منکرات را یاری داد و یا با درامد خمس به تبلیغ و ترویج اسلام پرداخت ولی نباید فراموش کرد. 1)همه ایرانیان خمس و زکات نمی پردازند. 2)به دلیل پیچیدگی و مدرن شدن جوامع که ایران هم از این قاعده مستثنی نیست تنها خمس و زکات جوابگوی رشد و رفاه جامعه نیست .از این رو مالیات علی رغم خمس و زکات نیز هم مبنای شرعی پیدا کرده و هم قانونی ،ولی برای رشد و توسعه و برون رفت از عدم توسعه یافتگی نیاز به اقتصادی خلاق ، شکوفا و بومی است 3) دلایل بسیاری از نا بسامانی ها تنها با تزریق خمس و زکات و مالیات جبران نمی شود . به عبارتی برخی از عقب ماندگی ها ریشه های داخلی و خارجی دارند که در بخش سوم به آن می پردازیم. هرچند خمس و زکات از لحاظ شرعی اهمیت دارد و وجوب آن بر هیچ کس پوشیده نیست اما در حال حاضر تعداد کمی به وظیفه خود عمل می کنند واگر همه مردم ،حقوق واجب ومستحب خود را بدهند ،فقیری پیدا نمی شود .
دوم . مقایسه ما با کشورهای دیگر در خصوص فقر در بخش دوم شما با پیشداوری به استنباط پرداختید برای مقایسه ایران با کشورهای دیگر و روند صعودی توسعه نظر شما را به آمارهای داده شده جلب می کنم. بانک جهانی در گزارشی ایران را در رتبه 26 جهان در تولید ناخالص داخلی طی سال 2008 قرار داده است. بانک جهانی در این گزارش که به رتبه بندی 186 کشور دنیا در ارزش تولید ناخالص داخلی در سال 2008 میلادی پرداخته است، ارزش تولید ناخالض داخلی ایران در سال 2008 را 385 میلیارد و 143 میلیون دلار اعلام کرده است. بنابراین گزارش، در قاره آسیا نیز ایران پس از کشورهای ژاپن، چین، هند، کره جنوبی، اندونزی و عربستان در رتبه هفتم قرار گرفته است. بانک جهانی تولید ناخالص داخلی آمریکا را در سال 2008 میلادی 14 هزار و 204 میلیارد دلار اعلام کرد و این کشور را در رتبه نخست قرار داد و کشورهای ژاپن و چین با تولید ناخالص داخلی 4904 و 3860 میلیارد دلار در رتبه های دوم و سوم جهان قرار گرفتند. کشورهای آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، برزیل، روسیه، اسپانیا، کانادا، هند، مکزیک، استرالیا، کره جنوبی، هلند، ترکیه، لهستان، اندونزی، بلژیک، سوئیس، سوئد، عربستان سعودی، نروژ و اتریش به ترتیب در رتبه های چهارم تا بیست و پنجم جهان جای گرفتند. بر اساس جدیدترین گزارش سازمان ملل متحد، جمهوری اسلامی ایران رتبه چهارم جهان را در سرعت توسعه یافتگی طی 30 سال گذشته بین 179 کشور دنیا به خود اختصاص داده است. به گزارش فارس، جدید ترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل سال 2008 حاکی است: جمهوری اسلامی ایران با رشد 21.8 درصدی شاخص توسعه انسانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب از نظر سرعت توسعه یافتگی بین 179 کشور دنیا در رتبه چهارم جهان ایستاد و میزان توسعه یافتگی کشورهای چین، مصر و نپال از ایران بیشتر بوده است و لیبی نیز در این شاخص هم رده ایران قرار گرفت. گزارش توسعه انسانی یکی از مهمترین و معتبر ترین گزارش های اقتصادی و اجتماعی در جهان است که هر ساله توسط دفتر توسعه سازمان ملل متحد ( UNDP ) منتشر می شود و در این گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI) کشورها بر اساس معیارهایی چون امید به زندگی، کیفیت نظام آموزشی، درآمد واقعی و سرانه درآمد ملی محاسبه می شود که تمامی شاخصهای توسعه اقتصادی و اجتماعی در برآورد این شاخص دخیل است و به عبارتی یکی از جامع ترین معیارها برای مقایسه توسعه یافتگی کشورها به شمار می رود که البته تمامی دولتها و سازمانهای علمی و تحقیقاتی از این شاخص به عنوان معیار اصلی مقایسه کشورها استفاده می کنند. فقر درآمدی و انسانی کشورهای در حال توسعه نیز از جمله موارد مهمی است که در گزارش توسعه انسانی مورد توجه قرار گرفته است و در این میان شاخص فقر انسانی (HPI ) از اهمیت زیادی برخوردار است. جهش 26 پلهای رتبه ایران در توسعه طی سالهای پس از انقلاب بر اساس جدید ترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، شاخص توسعه انسانی ایران که در سال 1980 میلادی 0.559 از یک بوده است، طی 30 سال اخیر با رشد 21.8 درصدی مواجه شده و به 0.777 از یک رسیده است. بنابراین گزارش، جمهوری اسلامی ایران از نظر شاخص توسعه انسانی طی سال های پس از انقلاب با 26 پله صعود مواجه شده و از رتبه 110 در سال 1979 به 84 در گزارش سال جاری میلادی ارتقا پیدا کرده است. بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل ، امید به زندگی در ایران در سال 56 کمتر از 57 سال بوده است که این رقم طی سی سال گذشته بیش از 13 سال افزایش یافت و به 70.5 سال رسیده است. سازمان ملل شاخص امید به زندگی در ایران را 0.759 اعلام کرده و امید به زندگی مردان ایرانی را 69 سال و زنان ایرانی را 72.1 سال گزارش کرده است. بر اساس گزارش توسعه انسانی، نرخ باسوادی افراد بالای 15 سال در کشور در سال 56 کمتر از 47 درصد بوده است که این رقم نیز طی سالهای پس از انقلاب با افزایش قابل توجه مواجه شد و به بیش از 84 درصد جمعیت ایران در حال حاضر رسیده است. دسترسی به آب آشامیدنی سالم از 51 درصد به 94 درصد رسید بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، دسترسی به آب شرب و آشامیدنی سالم از 51درصد کل جمعیت کشور در سال 56 به بیش از 94 درصد در حال حاضر افزایش یافته است. http://alef.ir/1388/ 3)
سوم . با توجه به مسلمان بودن و اجرای اسلام چرا عقب مانده ایم؟ 1.عدم شناخت دقیق اسلام و عدم التزام عملی به اسلام در تمامی ابعاد مانند ،ارزش علم ،قانون باوری،ارزشهای اجتماعی،خرافات، 2. وجود جنگهای داخلی و درگیریهای نظامی در قلمرو جغرافیایی و ایران، و حملههای نظامی مخرب و ویرانگر مانند حملات مغول،و ... چون، علم و فرهنگ و ارزشهای انسانی به عنوان سه عنصر اساسی توسعه و پیشرفت میباشد که در فقدان امنیت هرگز قابل پیشرفت و توسعه نیست، و کشور ما چندان فرصتی از جنگها نمییافتند که درباره مقوله علم و توسعه و صنعت برنامهریزی کنند، مقداری از تولید علم و ایجاد زمینههای مختلف که برای بخشهایی از جهان اسلام به وجود آمده، در سایه صلح و آسایش و امنیت بوده که مرهون تلاش فردی علمای بزرگ اسلامی با حمایت جزئی دولتها بوده است، مثل، تلاشهای علمی ابن سینا و فارابی و علمای برخواسته از اندلس 3. فقدان وحدت و زمینههای همفکری در گستره کشور و انقراض حکومتها و جنگ های داخلی زمینه ساز فروپاشیدن اقتدارکشور گردیده که پای استعمار را به ایران گشود 4. ظهور پدیده استعمار در اشکال مختلف آن که به غارت ایران و تحمیل فرهنگ خودی و فرهنگ مصرفی خویش را به این ما تحمیل نمودند ، و به تبع آن نیروهای انسانی ما را در خدمت اهداف خویش به کار گرفتند و امروزه با پیدایش ابزار ارتباطی که با سرعت نوری فزاینده نه تنها فرهنگ ها را نابود مینماید 5. یکی از مهمترین عوامل و موانع توسعه در ایران نوع حکومت های آن هاست که در طول تاریخ اسلام و قبل از آن بر این کشورها مستولی بوده است و آن استیلای سایه استبداد است که در ایران و اکثر کشورهای اسلامی سابقه دیرین دارد. استبداد از دو راه مانع پیشرفت است؛ یکی از راه دیکتاتوری قدرت مرکزی که فقط به خواستههای خود پافشاری نموده و زمینههای تولید نظریات مختلف را از بین میبرد، راه دیگری که استبداد مانع توسعه میشود این است که استبداد نماینده کشورهای استعمارگر بوده که تأمین کننده منافع آنها به حساب میآید مثلا حکومتهای کشورهای خلیج فارس چون قدرت مردمی و جایگاه مردمی ندارند، مورد حمایت قدرتهای استعماری بوده و قدرت خویش را مدیون آنها میدانند، بنابراین تمام خواستههای آنها را در کشور اجرا می نمایند که نتیجه این برنامه استمرار مصرفگرایی و عدم توجه به نیروهای داخلی و تولیدات فکری داخلی و عدم ایجاد زمینه مساعد برای توسعه و وابستگی کامل کشور به تک محصولی و از بین رفتن صنایع بزرگ و کوچک داخلی و در نتیجه تأثیرپذیری کامل زندگی مردم این کشورها از غرب و استمرار عقب ماندگی خواهد بود. ایران پس از سقوط دولتهای مقتدر که آخرین آن دولت زندیان بود گرفتار دخالت استعمار در حکومت مرکزی شد به طوری که در عصر قاجار و پهلوی استبداد و استعمار که دو نیروی بازدارنده از توسعه بوده است صدها سال به این کشورها مسلط شد و ایران را از توسعه شتابزده جهان بازداشته است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی دولت اسلامی ایران بر تکاپوی و استقلال و ایجاد زمینههای علمی و فرهنگی بوده است که با موانع عدیدهای روبرو شده که مهمترین آن موانع تحمیل جنگ 8 ساله به ایران ، کاستیها و ضعف های مدیریتی ، اختلافات سیاسی ، فقدان نیروهای کارآمد و متعهد در ابعاد گسترده و... میباشد. در عین حال وضع اقتصادی ایران در طول 25 سال انقلاب اسلامی از گذشته بهتر شده و در زمینههای مختلف از جمله کشاورزی و صنایع دستی و امور نظامی روز به روز به دست آوردهای خوبی نایل شده است. امید است که این توسعه راه رشد و تعالی را بپیماید و به وضعیت مطلوب برسد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100120472)
- [آیت الله اردبیلی] آیا غیر از سکنه کشور جمهوری اسلامی ایران (اعم از مسلمان و کافر)، افراد ساکن کشورهای دیگر و بخصوص کفّار آنها، ملزم به احکام اسلامی میباشند یا خیر؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا احکام مالیاتی اسلامی از قبیل خمس و زکات و غیره قابلیت قانونمند شدن و جایگزینی با قوانین مالیاتی کشور را دارد و آیا در اسلام مالیات مشروعیت دارد یا خیر؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر مؤمنی در جایی از جهان در راه اجرای احکام اسلامی یا در تظاهرات و یا در راه اجرای فقه جعفری کشته شود، آیا شهید محسوب می شود؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا مالیات در کشور اسلامی، بجای خمس و زکات محسوب میشود؟
- [سایر] تکلیف کارفرما نسبت به اجرای احکام مراجع قضائی در زمینه کسر از حقوق کارگری که به اشخاصی غیر از کارفرما مدیون است چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا مالیاتی که به اَشکال مختلف دولت اسلامی از کارمندان و سایرین دریافت میکند کفایت از حقوق شرعی (خمس) میکند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] افرادی از بانکهای جمهوری اسلامی وام دریافت کرده، و به علّت ناآگاهی از حکم شرعی، آن را در غیر مورد قرارداد مصرف نموده اند. مثلا وام کشاورزی دریافت کرده، ولی صرف خرید ماشین سواری نموده اند. لطفاً حکم شرعی آن را بیان فرمایید؟
- [آیت الله خامنه ای] در برخی از کشورهای اسلامی دستدادن مرد با زن امری عادی است و ممانعت از این کار به نحوی توهین به طرف مقابل تلقی میگردد. استدعا دارد حکم شرعی در اینباره را بیان فرمایید.
- [آیت الله بهجت] آیا حاکم اسلامی می تواند نسبت به جمع آوری خمس و زکات اقدام نماید و در این راه خشونت به خرج دهد؟
- [سایر] چرا از این همه کشور مسلمانی که داریم هیچ کدام مطلوب نیستند؟ همیشه سوئد سوئیس کانادا تمجید می شوند حتی کشورهای مسلمانی که به اروپا نزدیکترند مثل ترکیه یا مثل مالزی که به ژاپن و کره نزدیکترند ارزش های انسانی بیشتر در آنها رعایت می شود و دموکراتیک ترند و بیشتر مجال رشد انسان ها در آنها مهیا است. همیشه گفته می شود اشکال از مسلمانی ماست. آخر چرا یک کشور مسلمان درست و حسابی نداریم. چرا بیشتر جنگ و فتنه ها و حتی فقر اقتصادی و فکری در بین کشورهای اسلامی است؟ لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی؛ پس چرا با دین رشد نکردیم؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . امر به معروف و نهی از منکر، یکی از تعالیم مهمه اسلامی است که حیثیت و شرافت و بقاء عزت و ترقی و تعالی مسلمانان، و اجرای احکام و جلوگیری از فحشا و فساد و تأمین امنیت اجتماعی، به آن وابسته است.
- [آیت الله علوی گرگانی] جائز است بانک بابت انجام عمل گشایش وتعهّدات مربوطه مبلغی از سفارش دهنده وخریدار بعنوان کارمزد دریافت بدارد واین عمل بانک را میشود از نظر شرعی به یکی از دو عنوان فقهی تطبیق کرد: 1 - ممکن است گفته شود که خریدار بانک را برای این عمل اجیر میکند وکارمزد پرداختی را که با نسبت معیّنی از بهای کالای مورد سفارش که مورد توافق بانک و خریدار میباشد، بابت اجرت عمل مزبور به بانک میپردازد و در صورتی که این عمل با بانک دولتی انجام گردد، چون بانک از پولی که در اختیار دارد، قیمت کالای مورد سفارش را به فروشنده میدهد، لازم نیست از حاکم شرع یا وکیل او اجازه داشته باشد و همینطور در مسائل بعد اگر طرف معامله بانک دولتی بوده باشد. 2 - ممکن است این عمل از باب عقد جعاله بوده باشد، یعنی سفارش دهنده با بانک قرار میگذارد که اگر بانک عمل گشایش اعتبار را برای او انجام دهد، مبلغی را که بعنوان کارمزد میگیرد، به بانک بپردازد وبانک پس از انجام عمل گشایش اعتبار حق دارد که آن مبلغ را از او دریافت بدارد وممکن است عمل بانک را یک نوع معامله خرید وفروش بدانیم از این جهت که بانک مبلغ سفارش را با ارز خارجی و به پول کشور فروشنده کالا به او میپردازد و از خریدار به پول رایج کشور خودش عوض آن را میگیرد، پس از آن ارز خارجی را در ذمّه خریدار به پول کشور خودش با فائدهایکه میگیرد، میفروشد وچون مورد معامله ارزی دونوع مختلف میباشد، اشکالی پیدا نمیکند وجائز است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . انسان میتواند زکات را در هشت مورد مصرف کند: اول فقیر، و آن کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد، و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را از منافع آن بگذراند فقیر نیست. دوم مسکین، و آن کسی است که از فقیر سختتر میگذراند. سوم کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند، و آن را به امام علیهالسلام یا نایب امام یا فقرا برساند. چهارم کفاری که اگر زکات به آنان بدهند به دین اسلام مایل میشوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک میکنند ولی بعید نیست که اعطاء و دادن این قسم مخصوص به امام علیهالسلام باشد. پنجم خریداری بنده برای آزادکردن. ششم بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد. هفتم سبیل الله، یعنی هر کار خیر و عمل نیکی که از شارع مقدس نسبت به آن تشویق شده باشد، مثل ساختن مدرسه علوم دینیه و پل و منزلگاه برای مسافرین و زوار و مسجد و دارالایتام و تعظیم شعائر و طبع کتب دینی و نشر معارف اسلامی و هر کاری که موجب تقرب به خداوند متعال و اعلای کلمه اسلام باشد. هشتم ابن السبیل، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله وحید خراسانی] جایز است بانک برای انجام گشایش اعتبار و تعهدات مربوطه مبلغی از سفارش دهنده خریدار دریافت نماید گشایش اعتبار و گرفتن مبلغ را از نظر شرعی بر عناوینی می توان تطبیق داد که به سه عنوان در ذیل اشاره می شود اول ان که به عنوان اجاره باشد یعنی سفارش دهنده بانک را برای عمل گشایش اعتبار اجیر می کند و مبلغ پرداختی را که به نسبت معینی از بهای کالای سفارش شده که مورد توافق بانک و سفارش دهنده است بابت اجرت عمل به بانک می پردازد دوم ان که به عنوان جعاله باشد یعنی سفارش دهنده با بانک قرار می گذارد که اگر بانک عمل گشایش اعتبار را برای او انجام دهد مبلغی را به بانک بپردازد و بانک پس از انجام عمل گشایش اعتبار حق دارد ان مبلغ را از او بگیرد سوم ان که به عنوان خرید و فروش انجام شود به این که بانک مبلغ سفارش شده را با ارز خارجی و به پول کشور فروشنده کالا به او می پردازد و از سفارش دهنده و خریدار به پول رایج کشور خودش عوض ان را می گیرد پس ان ارز خارجی را در ذمه خریدار به پول کشور خودش با فایده ای که می گیرد می فروشد و چون مورد معامله ارزی دو نوع مختلف می باشد اشکالی ندارد
- [آیت الله اردبیلی] جهاد بر دو نوع است: (ابتدایی) و (دفاعی). (جهاد ابتدایی) آن است که مسلمانان به منظور دعوت کفّار و مشرکین به اسلام و عدالت و یا جلوگیری از نقض پیمان اهل ذمّه یا طغیان باغیان (شورشیان مسلح) بر امام واجبالطّاعه مسلمین، نیروی نظامی به مناطق آنان گسیل دارند. در حقیقت هدف از جهاد ابتدایی کشور گشایی نیست، بلکه دفاع از حقوق فطری انسانهایی است که توسّط قدرتهای کفر و شرک و طغیان از خدا پرستی و توحید، عدالت و شنیدن و پذیرش آزادانه احکام خداوند محروم شدهاند. (جهاد دفاعی) زمانی است که دشمن به مرز و بوم مسلمانان هجوم آورد و قصد تسلّط سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی نسبت به آنان داشته باشد و ممکن است جهاد در برابر باغیان در زمانی که به حمله مسلحانه دست زدهاند نیز جهاد دفاعی محسوب گردد.
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب در خطبة نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تَذکّر دهد ومردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی وغیر اسلامی قرار دهد ونیازهای مسلمین را در اَمر معاد ومعاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال وکیان مسلمین نقش مُهِمّی دارد گوشزد کند وکیفیّت روابط آنان را با سائر مِلَل بیان نماید ومردم را از دخالتهای دُوَل ستمگر و اِسْتعمارگر در امور سیاسی واقتصادی مسلمین که مُنْجَرْ به استعمارو استثمار آنها می شود بر حَذَرْ دارد . خلاصه نماز جمعه ودو خطبة آن ، نظیر حجّ ومراکز تجمّع آن ونماز های عید فطر وقربان وغیره ، از سنگرهای بزرگی است که مُتأسِّفانه مسلمانان از وظائف مُهمّ سیاسی خود در آن غافل مانده اند ، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند .اسلام دین سیاست ، آن هم در همة شئون آن است وکسی که در احکام قضائی ، سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تَأمّل کند مُتوجّه این معنی می شود .هر کس گمان کند دین از سیاست جدا است ، جاهلی است که نه اسلام را می شناسد ونه سیاست را.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شایسته است امامِ خطیب در خطبه نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تذکر دهد و مردم را در جریان مسائل زیان بار و سودمند کشورهای اسلامی و غیر اسلامی قرار دهد و نیازهای مسلمین را در امر معاد و معاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال و کیان مسلمین نقش مهمی دارد گوشزد کند و کیفیت صحیح روابط آنان را با سایر ملل بیان نماید و مردم را از دخالتهای دول ستمگر و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی مسلمین که منجر به استعمار و استثمار آنها می شود بر حذر دارد. خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظیر حج و مراکز تجمع آن و نمازهای عید فطر و قربان و غیره از سنگرهای بزرگی است که متأسفانه کثیری از مسلمانان از وظائف مهم سیاسی خود در آن غافل مانده اند، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند. اسلام دین سیاست آنهم در همه شئون آن است وکسی که در احکام قضائی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تأمل کند متوجه این معنی می شود. هر کس گمان کنددین ازسیاست جدااست جاهلی است که نه اسلام رامی شناسد و نه سیاست را می داند.
- [آیت الله سیستانی] حواله در اصطلاح فقهی، به معنای انتقال بدهی از ذمه مُحیل (حواله دهنده) به ذمه محالعلیه (کسی که حواله به او منتقل شده) است؛ لکن در اینجا به معنای عامتر از آن بکار میرود. نمونههایی از حوالههای بانکی به شرح زیرند: 1 بانک در قبال صدور حوالهای برای مشتری خود، میپذیرد که مبلغی را از وکیل او در داخل یا خارج به حساب مشتری اگر در بانک حسابی داشته باشد، وصول کند و به ازای آن کارمزد معینی دریافت دارد، ظاهراً گرفتن این کارمزد جایز است؛ زیرا بانک حق دارد که در غیر بانک دَین خود را به مشتری نپردازد، بنابراین گرفتن کارمزد برای گذشتن از حقّ خود و پرداخت دَین در جای دیگر، جایز است. 2 بانک حوالهای برای شخص صادر میکند که طبق آن، شخص میتواند مبلغ معینی را از بانک دیگری در داخل یا خارج که مشتری در آن حسابی ندارد، به عنوان قرض بگیرد؛ بانک نیز کارمزدی بابت این کار دریافت میکند. ظاهراً جایز است که بانک در قبال صدور این حواله کار مزدی بگیرد؛ زیرا اگر این چنین باشد که در بانک اوّل برای وکیل کردن بانک دوّم نسبت به قرض دادن به شخص از اموالی که بانک اوّل نزد بانک دوّم دارد، حقالزحمهای دریافت میکند و این کار به معنای گرفتن حقالزحمه برای خود قرض دادن نیست، تا حرام باشد، بلکه از قبیل گرفتن مبلغی برای توکیل دیگری در قرض دادن است. لذا پرداخت کارمزد در قبال قرض دادن و مرتبط با آن نیست، بلکه برای توکیل در قرض است و از این رو اشکالی ندارد. وانگهی اگر مبلغ مذکور در حواله، ارز خارجی باشد، برای بانک حقّ دیگری به وجود میآورد، بدین معنا که بدهکار ذمهاش به پرداخت ارز مذکور در حواله مشغول است و ملزم است که آن را بپردازد، لذا اگر بانک از این حق گذشت و پذیرفت که بدهکار معادل آن را از پول رایج کشور بپردازد، جایز است که در قبال این گذشت از حقّ خویش، مبلغی دریافت دارد. همچنین میتواند آن را با مازادش به پول رایج کشور تبدیل کند. 3 شخص مبلغ معین را فرضاً به بانکی در نجف اشرف تحویل میدهد و حوالهای میگیرد که طبق آن همان مبلغ یا معادل آن را از بانک دیگری در کربلا، و یا خارج از کشور مانند لبنان دریافت کند و بانک در قبال این خدمت، کارمزدی دریافت میدارد، این فرض به دو شکل است: اوّل: شخص مبلغی از پول رایج کشور را به بانک به مبلغی ارز خارجی که معادل پول خودش است میفروشد، و کارمزدی هم برای حواله گرفتن و خدمات بانکی میپردازد. در این صورت اشکالی ندارد، و مشابه آن گذشت. دوّم: شخص مبلغ معین را به بانک قرض میدهد، و شرط میکند که در قبال دریافت حوالهای برای بانک دیگری در داخل یا خارج کشور، کارمزدی بپردازد. اشکالی که در این صورت است این است که حواله دهی عملی است محترم و دارای مالیت است، و شرط اجرای آن از طرف قرض دهنده بر قرض گیرنده، از قبیل شرطی است که ارزش مالی دارد، و شرعاً حرام است، ولی چون از روایات استفاده میشود که قرض دهنده میتواند بر قرض گیرنده شرط کند که قرضش را در جای دیگری بپردازد، پس میتواند حواله دهی را نیز شرط کند، و اگر این شرط به صورت مجانی و بلاعوض جایز باشد، در قبال پرداخت کارمزدی معین، به طریق اولی جایز است. 4 شخص از بانکی مثلاً در نجف اشرف مبلغی میگیرد و به ازای آن حوالهای به بانک میدهد تا بتواند معادل پول پرداختی را از بانکی دیگر در داخل یا خارج کشور دریافت کند و بانک به ازای قبول این حواله، کارمزدی میگیرد. این فرض دو صورت دارد: اوّل: بانک به شخص مبلغ معینی پول رایج کشور را به معادل آن از ارز خارجی به اضافه کارمزد میفروشد و مشتری نیز بانک را برای دریافت ثمن به بانک دیگری احاله میدهد. در این صورت جایز است. دوّم: بانک مبلغ معینی به شخصی قرض میدهد و به ازای قبول انتقال بدهی او به ذمه دیگری و دریافت مبلغ در جای دیگری، کارمزد معینی را شرط میکند. این مورد ربا است، زیرا از قبیل شرط کردن چیزی بر مقدار قرض به شمار میرود، گر چه به ازای عملیات حواله دهی باشد. البته اگر این اتفاق بدون پیششرط بوده باشد، به این صورت که نخست شخص از بانک مبلغی را قرض کند و سپس برای پرداخت بدهی خود، بانک بستانکار را به بانک دیگری حواله دهد و بانک در قبال این احاله درخواست کارمزد کند، در این صورت پرداخت آن جایز است، زیرا بانک حق دارد از انتقال قرض به بانک دیگری و پذیرش شرطِ قرض گیرنده، خودداری کند، لذا میتواند در قبال گذشت از این حق مبلغی دریافت دارد. این مورد از قبیل مبلغی که طلبکار برای به تأخیر انداختن طلب خود میگیرد، نیست، تا ربا باشد، بلکه بانک این مبلغ را در قبال انتقال بدهی به ذمه دیگری و دریافت آن در جای دیگری، میگیرد، لذا اشکالی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] امر به معروف و نهی از منکر بر تمام افراد عاقل و بالغ با شرایط زیر واجب است: 1 کسی که می خواهد امر و نهی کند باید یقین داشته باشد که طرف مقابل مشغول انجام حرام یا ترک واجبی است. 2 احتمال دهد که امر و نهی او اثردارد، خواه اثر فوری داشته باشد یا غیر فوری، کامل یا ناقص، بنابراین اگر بداند هیچ اثر نمی کند واجب نیست. 3 در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد، پس اگر بداند یا خوف این باشد که امر یا نهی او، ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجه نسبت به او یا بعضی از مؤمنین می رساند واجب نیست، ولی اگر معروف و منکر از اموری باشد که شارع مقدس اسلام اهمیت زیادی به آن می دهد (مانند حفظ اسلام و قرآن و استقلال ممالک اسلامی، یا حفظ احکام ضروری اسلام)، باید اعتنا به ضرر نکند و با بذل جان و مال در حفظ آنها بکوشد.
- [آیت الله اردبیلی] در روایات اسلامی نسبت به (وفای به عهد و قراردادها) سفارش اکید شده است؛ از جمله در نهج البلاغه آمده است که حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به مالک اشتر رحمهالله فرمودند: (.. و اگر با دشمنت پیمان نهادی و در ذمه خود او را امان دادی، به عهد خویش وفا کن و آنچه را بر ذمه داری ادا و خود را چون سپری برابر پیمانت بر پا، چه مردم بر هیچ چیز از واجبهای خدا چون بزرگ شمردن وفای به عهد سخت همداستان نباشند با همه هواهای گونهگون که دارند و رأیهای مخالف یکدیگر که در میان آرند.)(1) بنابر این کلّیّه تعهدات و قراردادهای منعقد شده بین اشخاص و حتّی بین دولتها یا میان آنها و اشخاص باید محترم شمرده شود و نقض یکطرفه آنها بدون مجوز شرعی و نیز اعمال مکر و خدعه جایز نیست. همچنین کلّیّه تعهدات دولت اسلامی با دولتهای کافر غیر حربی که در جهت مصلحت اسلام و مسلمانان منعقد شده باشد، محترم خواهد بود؛ ولی اگر قرارداد یا تعهدی بر اساس مکر و خدعه و =============================================================================== 1 نهجالبلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، نامه 53،ص338 و 339. استعمارِ کشور اسلامی از سوی دولت استعمارگر تحمیل شده باشد، عمل به آن تعهد و قرارداد لازم نیست، بلکه در مواردی لغو آن واجب میباشد.