قضیه قتل های زنجیره ای، عاملان و طراحان، کشته شدگان و قضیه سعید امامی، بیوگرافی و ... در مورد او و اینکه آیا واقعا در مورد قتل های زنجیره ای دست داشت و اینکه چگونه فوت کرد؟ با توجه به اینکه سوال از چند قسمت تشکیل شده, پاسخ سوال را در چند بخش مورد بررسی قرار می دهیم : الف: ماجرای قتل های زنجیره ای ؛ ماجرای قتلهای زنجیره ای در اواخر آبان ماه سال 1377 و به دنبال قتل داریوش فروهر و همسرش آغاز شد و متعاقب آن سه قتل دیگر صورت گرفت که اذهان عمومی را متوجه خود ساخت و این حادثه در محافل رسانه ای به قتل های زنجیره ای موسوم شد بدنبال آن ریاست جمهوری وقت ( آقای خاتمی ) دستورتشکیل کمیته ویژه ای را با حضور وزیر اطلاعات وکشور صادر نمود تا این حادثه را مورد بررسی قرار دهند این کمیته پس از بررسیهای تخصصی با صدور اعلامیه ای برخی نتایج تحقیقات خود از جمله اقدامات صورت گرفته ,سر نخهای بدست آمده ,افراد دستگیر شده و...را به اطلاع عموم رساند( روزنامه جمهوری اسلامی 77/10/23) با شناسایی عوامل این حرکت مشخص شد تعداد معدودی از عناصر خود سر وزارت اطلاعات در آن نقش داشته اند ووزرات اطلاعات با شهامت و صداقت این مساله را با صدور اعلامیه ای به اطلاع عموم مردم رساند در بخشی از این اعلامیه چنین آمده است وزارت اطلاعات با همکاری کمیته ویژه تحقیق موفق گردید شبکه مزبور را شناسائی ,دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار دهد و با کمال تاسف معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس , کج اندیش و خود سر این وزارت که آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدند ( روزنامه جمهوری اسلامی 77/10/16) در اینکه انگیزه این افراد از ارتکاب چنین جنایتی چه بوده است اظهار نظرهای متفاوتی مطرح شده است اما آنچه دارای اهمیت است این نکته است که اقدام این افراد با هر انگیزه ای که صورت گرفته باشد نظام را باچالشی جدی روبرو ساخت که اگر درایت و تیزبینی مقام معظم رهبری و هوشیاری وزارت اطلاعات و نیروهای امنیتی نبود معلوم نبود که چه صدمات جبران ناپذیری متوجه کشور می شد ب: دیدگاه مقام معظم رهبری در باره قتل های زنجیره ایی مقام معظم رهبری در واکنش به این جریان و در راستای مدیریت بحران پدید آمده، ضمن محکوم نمودن این حادثه زشت چند اقدام مناسب را انجام دادند: 1. دستور پیگیری و برخورد قاطع و هوشیارانه با عاملان این حادثه به رئیس جمهوری و مسولان وزارت اطلاعات 2. حمایت از مجموعه وزارت اطلاعات و ایجاد دلگرمی و تقویت روحیه در میان آنان؛ در شرایطی که موج گستره تبلیغات منفی علیه این وزارتخانه به دلیل حادثه پیش آمده از سوی رسانه های بیگانه و برخی از مطبوعات داخلی براه افتاده بود که زمینه دلسردی و تضعیف روحیه این مجموعه را فراهم می ساخت و این همان هدفی بود که دشمنان نظام جمهوری اسلامی به دنبال آن بودند. مقام معظم رهبری با حمایت از مجموعه وزارت اطلاعات و جداسازی عناصر خودسر این مجموعه با افراد متعهد و خدمتگذار نظام توطئه دشمن را خنثی نمودند ایشان در بخشی از سخنرانی مهمی که در اوج درگیری ها و منازعات و اتهامات بی اساس، ایراد نمودند که در فرونشاندن آن التهاب های گدازنده بسیار موثر بود فرمودند: (عده ایی در صددند از وزارت اطلاعات انتقام بگیرند و حالا بهانه جوئی برایشان شده است، مسئولان وزارت اطلاعات ما همین مدیرانی که اغلب شان حالا هم هستند این ها بزرگ ترین خدمات را به این کشور کردند ... اگر این عناصر اطلاعات نبودند اگر این مجموعه نبود، شما خیال می کنید که این انقلاب جان سالم به در می برد؟ ... حالا یک اتفاقی افتاده است و چند نفر در آن ها جرمی را مرتکب شده اند، برای خاطر آن ها، عده ای می خواهند از اصل وزارت انتقام بگیرند، علیه وزارت اطلاعات، تبلیغات می کنند و حرف می زنند این کمال بی انصافی است، این ظلم مسلم است من به مسئولان وزارت اطلاعات، به مدیران، به معاونان، به وزیر، به مدیرانی که در سراسر کشورند، عرض می کنم که عزیزان همان طور که در پیام رئیس جمهور محترم هم بود و من واقعا از آن پیام خوشوقت شدم, مبادا روحیه تان را از دست بدهید؛ سنگرهایتان را محکم حفظ کنید و از این ملت دفاع نمایید. امروز جنگ دشمن با ما، جنگ تبلیغاتی است تا در زیر لوای فتنه تبلیغات بیایند جنگ اطلاعاتی و امنیتی کنند و باز موج ترور راه بیندازند ... ). (روزنامه جمهوری اسلامی، 20 دی سال 1377؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه 19 دی سال 1377) 3. تبیین و تشریع اهداف دشمن از این حادثه و تنویر افکار عمومی؛ مقام معظم رهبری این واقعه را توطئه ای پیچیده ارزیابی کردند که از سوی دشمنان انقلاب اسلامی طراحی و به واسطه چهره های داخلی به اجرا گذاشته شد. در نگاه مقام معظم رهبری این توطئه با هدف ایجاد فتنه بین جناح های سیاسی و ضربه زدن به ستون فقرات امنیت ملی یعنی وزارت اطلاعات صورت پذیرفت. ایشان در این باره فرمودند: (با توجه به تجربه خودم در زمینه های گوناگون اداره کشور در طول این بیست و چند سال و آشنایی با جریان های سیاسی داخلی و خارجی من نمی توانم باور و قبول کنم که این قتل هایی که اتفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد، چنین چیزی ممکن نیست. این قتل ها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزء اطلاعات هم باشند، هر چه هم حالا فرض کنید که متعصب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد دست به چنین قتل هایی بزنند این افرادی که کشته شدند، بعضی ها را ما از نزدیک می شناختیم، این ها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف ها باشد، سراغ این ها برود اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن کشی است چرا سراغ فروهر برود؟ مرحوم فروهر قبل از انقلاب دوست ما بود اول انقلاب همکار ما بود، بعد از پدید آمدن این فتنه ها سال 60 دشمن ما شد؛ اما دشمن بی خطر و بی ضرر ... حالا شما فکر کنید کسی که مثل فروهر را می کشد آیا این فرد می تواند دوست نظام باشد؟ چنین چیزی معقول نیست من این را باور نمی کنم. آشنایی من با مسائل این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب، آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئه های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده ایم، اجازه نمی دهد که من باور کنم که این کار عناصری است که این ها با نظام مساله ای ندارند و نمی خواهند علیه نظام کار کنند بعضی از این دو، سه نفر نویسنده ای هم که متاسفانه در این حادثه کشته شدند اسم شان را بنده هم نشنیده بودم ... افرادی که مردم این ها را نمی شناسند، مردم از کتاب ها و نوشته ها و آثار فکری این ها هیچ خبری ندارند و کسی از این ها حرفی نمی شنود، برد تبلیغی ندارند. آن دستی که به فکر می افتد بیاید این ها را تصفیه کند و به قتل برساند مگر می تواند بیگانه نباشد و تابع یک نمایشنامه از پیش طراحی شده ای نباشد؟). ( روزنامه جمهوری اسلامی، 20 دی سال 1377؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه 19 دی سال 1377) همچنین رهبری انقلاب در جلسه دیدار با دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (22 اسفند 1379 به مسئله قتلهای زنجیرهای پرداختند:: من در همان ابتدا که راجع به این مسئله پرجنجال و واقعاً مضر بحث کردم همین اظهارنظر را کردم. الان هم جز این اعتقادی ندارم. من دلم نمیخواهد که این بحث را دوباره زنده کنم چون این بحث برای کشور خیلی ضرر داشت. حادثهای اتفاق افتاده بود. باید دستگاه اطلاعاتی و دستگاه قضایی این مسئله را حل میکردند. اما کشاندن آن به افکار عمومی، هیجانهای کاذب درست کردن و اظهارنظرهای غیرواقعی و بعضاً صددرصد دروغ از اطراف و اکناف، فضای بسیار بدی درست کرد. بنابراین، من هیچ خشنود نیستم که این بحثها مجدداً مطرح بشوند. خوشبختانه کار دادگاه هم تمام شد و این بحثها خاتمه پیدا کرد. لیکن چون سئوال شده عرض میکنم. من باز هم اعتقادم همان چیزی است که گفتم. ببینید، این مسئله جنبههای مختلفی دارد. یک جنبه جنبه جنایی مسئله است. چند نفر وابسته به یک تشکیلات دولتی رفته اند و تعدادی را به قتل رساندهاند. این کار یک جنایت است و از این جنبه باید به آن رسیدگی شود. که این دادگاهی هم که تشکیل شد مطرح کرد که من فقط از جنبه جنایی به این مسئله رسیدگی میکنم، از جنبه دیگر رسیدگی نمیکنم. یعنی، صلاحیت این دادگاه همین اندازه بود و رسیدگی هم کرد. از طرف دیگر وقتی ما نگاه میکنیم، میبینیم که این قاتلها نسبت به آن مقتولها هیچ دشمنی و کینه شخصی و تزاحم منافعی نداشتند که بگوئیم با آنها بد بودند و به همین دلیل آنها را کشتهاند. از طرف دیگر، مگر آن افراد از لحاظ سیاسی برای کشور بسیار مضر و خطرناک بودند تا فرض کنیم که این افراد برای دفاع از نظام رفتند و آنها را کشتند؟ اینطور نبود. من در خطبه نماز جمعه گفتم که یکی از این مقتولان [داریوش فروهر] دوست قدیمی دوران مبارزات و همکار دوره بعد از انقلاب اسلامی و در این اواخر هم دشمن بیضرر ما بود. او از مخالفانی بود که واقعاً کمترین ضرری برای نظام نداشت. بنابراین، اینطور نبود که ما فرض کنیم یک انگیزه طرفدارانه از نظام موجب شد که اینها بروند و فلان کسی را که هیچ ضرری برای نظام نداشت بکشند. از طرفی، سنگینی این کار برای نظام خیلی زیاد بود. یعنی، یک حالت ناامنی و بیاطمینانی ایجاد کرده بود. از همه بدتر، مورد تهاجم قرار گرفتن و زیر سئوال رفتن دستگاه امنیتی کشور بود. در اینجا یک ذهن عادی، ولو هیچ قرینهای هم وجود نداشته باشد، بهطور طبیعی چه چیزی بنظرش میرسد؟ آیا غیر از این است که دستی میخواهد دستگاه اطلاعاتی را خراب و نظام را بدنام کند و حالت ناامنی به وجود بیاورد و تهمت فشار بر مخالفان نظام را در دنیا و علیه جمهوری اسلامی شایع کند؟ هر ذهن سادهای به این نکته پی میبرد. البته، بنده در این زمینه قرائن زیادی هم داشتم. فقط این نکته نبود. اعترافهایی هم که بعداً کردند این را ثابت کرد. اگر رسیدگی امنیتی دقیقی بشود و محاکمه دقیقی صورت گیرد، هیچ بعید ندانید که در این زمینه قرائن و شواهد روشنگری پیدا شود و در معرض دید قرار گیرد. منتها، این دادگاهی که تشکیل شد فقط از جنبه جنایی به این مسئله رسیدگی کرد.) (دانشگاه اسلامی و رسالت دانشجوی مسلمان، جلد ششم: مجموعه سخنرانیهای مقام معظم رهبری پیرامون دانشگاه و دانشجو در سال 1379، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، چاپ اوّل، پائیز 1380، صص ج: سعید امامی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد : ( وزارت اطلاعات با همکاری کمیته ویژه تحقیق موفق گردید شبکه مزبور را شناسائی، دستگیر و تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار دهد و با کمال تأسف معدودی از همکاران مسؤلیت ناشناس، کج اندیش و خودسر این وزارت که آلت دست عوامل پنهان قرارگرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدند).( روزنامه جمهوری اسلامی 16دی 1377) رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح در گفتگو با ایرنا گفت: عاملان اصلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته مصطفی کاظمی، مهرداد علیخانی، خسرو براتی و سعید امامی هستند که سعید امامی نقش هدایت و برنامه ریزی این توطئه را بر عهده داشته است.( روزنامه کیهان 31 خرداد 1378) از جمله افرادی که در رابطه با این قتلها دستگیر شد آقای سعید امامی بود که از اعضای وزارت اطلاعات بود و بعد از تحقیقات به عمل آمده روشن شد که با همدستی برخی از عناصر خود سر دیگر این وزارتخانه به چنین اقدامی دست زدند. در جریان رسیدگی به پرونده قتلها سعید امامی در زندان خودکشی کرد که رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح در این رابطه اظهار داشت: با وجود مراقبت های ویژه ای که از سعید امامی یکی از عوامل اصلی و محوری این قتل ها به عمل آمد وی در زمان استحمام در بازداشتگاه با خوردن داروی نظافت خودکشی کرد که بلافاصله به بیمارستان منتقل شد ولی تلاش های پزشکی برای نجات وی مؤثر واقع نشد البته با توجه به مدارک موجود و اعتراف صریح سعید امامی، وی هیچ گونه راه فراری نداشت و اگر با این اتهامات به دادگاه می رفت حکم او اعدام بود.( روزنامه کیهان 31خرداد 1378) 3 متهم دیگر پرونده نیز محکوم به اعدام شدند که البته با توجه به رضایت خانواده مقتولان به حبس ابد تبدیل شد.( روزنامه کیهان 5 بهمن 1378) . سعید امامی در خلال بازجوئیها خود کشی کرد وپرونده او ونیز قتل های زنجیره ایی در ابهام ماند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 8/100100869)
قضیه قتل های زنجیره ای، عاملان و طراحان، کشته شدگان و قضیه سعید امامی، بیوگرافی و ... در مورد او و اینکه آیا واقعا در مورد قتل های زنجیره ای دست داشت و اینکه چگونه فوت کرد؟
قضیه قتل های زنجیره ای، عاملان و طراحان، کشته شدگان و قضیه سعید امامی، بیوگرافی و ... در مورد او و اینکه آیا واقعا در مورد قتل های زنجیره ای دست داشت و اینکه چگونه فوت کرد؟
با توجه به اینکه سوال از چند قسمت تشکیل شده, پاسخ سوال را در چند بخش مورد بررسی قرار می دهیم :
الف: ماجرای قتل های زنجیره ای ؛ ماجرای قتلهای زنجیره ای در اواخر آبان ماه سال 1377 و به دنبال قتل داریوش فروهر و همسرش آغاز شد و متعاقب آن سه قتل دیگر صورت گرفت که اذهان عمومی را متوجه خود ساخت و این حادثه در محافل رسانه ای به قتل های زنجیره ای موسوم شد بدنبال آن ریاست جمهوری وقت ( آقای خاتمی ) دستورتشکیل کمیته ویژه ای را با حضور وزیر اطلاعات وکشور صادر نمود تا این حادثه را مورد بررسی قرار دهند این کمیته پس از بررسیهای تخصصی با صدور اعلامیه ای برخی نتایج تحقیقات خود از جمله اقدامات صورت گرفته ,سر نخهای بدست آمده ,افراد دستگیر شده و...را به اطلاع عموم رساند( روزنامه جمهوری اسلامی 77/10/23) با شناسایی عوامل این حرکت مشخص شد تعداد معدودی از عناصر خود سر وزارت اطلاعات در آن نقش داشته اند ووزرات اطلاعات با شهامت و صداقت این مساله را با صدور اعلامیه ای به اطلاع عموم مردم رساند در بخشی از این اعلامیه چنین آمده است وزارت اطلاعات با همکاری کمیته ویژه تحقیق موفق گردید شبکه مزبور را شناسائی ,دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار دهد و با کمال تاسف معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس , کج اندیش و خود سر این وزارت که آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدند ( روزنامه جمهوری اسلامی 77/10/16)
در اینکه انگیزه این افراد از ارتکاب چنین جنایتی چه بوده است اظهار نظرهای متفاوتی مطرح شده است اما آنچه دارای اهمیت است این نکته است که اقدام این افراد با هر انگیزه ای که صورت گرفته باشد نظام را باچالشی جدی روبرو ساخت که اگر درایت و تیزبینی مقام معظم رهبری و هوشیاری وزارت اطلاعات و نیروهای امنیتی نبود معلوم نبود که چه صدمات جبران ناپذیری متوجه کشور می شد
ب: دیدگاه مقام معظم رهبری در باره قتل های زنجیره ایی
مقام معظم رهبری در واکنش به این جریان و در راستای مدیریت بحران پدید آمده، ضمن محکوم نمودن این حادثه زشت چند اقدام مناسب را انجام دادند:
1. دستور پیگیری و برخورد قاطع و هوشیارانه با عاملان این حادثه به رئیس جمهوری و مسولان وزارت اطلاعات
2. حمایت از مجموعه وزارت اطلاعات و ایجاد دلگرمی و تقویت روحیه در میان آنان؛ در شرایطی که موج گستره تبلیغات منفی علیه این وزارتخانه به دلیل حادثه پیش آمده از سوی رسانه های بیگانه و برخی از مطبوعات داخلی براه افتاده بود که زمینه دلسردی و تضعیف روحیه این مجموعه را فراهم می ساخت و این همان هدفی بود که دشمنان نظام جمهوری اسلامی به دنبال آن بودند. مقام معظم رهبری با حمایت از مجموعه وزارت اطلاعات و جداسازی عناصر خودسر این مجموعه با افراد متعهد و خدمتگذار نظام توطئه دشمن را خنثی نمودند ایشان در بخشی از سخنرانی مهمی که در اوج درگیری ها و منازعات و اتهامات بی اساس، ایراد نمودند که در فرونشاندن آن التهاب های گدازنده بسیار موثر بود فرمودند:
(عده ایی در صددند از وزارت اطلاعات انتقام بگیرند و حالا بهانه جوئی برایشان شده است، مسئولان وزارت اطلاعات ما همین مدیرانی که اغلب شان حالا هم هستند این ها بزرگ ترین خدمات را به این کشور کردند ... اگر این عناصر اطلاعات نبودند اگر این مجموعه نبود، شما خیال می کنید که این انقلاب جان سالم به در می برد؟ ... حالا یک اتفاقی افتاده است و چند نفر در آن ها جرمی را مرتکب شده اند، برای خاطر آن ها، عده ای می خواهند از اصل وزارت انتقام بگیرند، علیه وزارت اطلاعات، تبلیغات می کنند و حرف می زنند این کمال بی انصافی است، این ظلم مسلم است من به مسئولان وزارت اطلاعات، به مدیران، به معاونان، به وزیر، به مدیرانی که در سراسر کشورند، عرض می کنم که عزیزان همان طور که در پیام رئیس جمهور محترم هم بود و من واقعا از آن پیام خوشوقت شدم, مبادا روحیه تان را از دست بدهید؛ سنگرهایتان را محکم حفظ کنید و از این ملت دفاع نمایید. امروز جنگ دشمن با ما، جنگ تبلیغاتی است تا در زیر لوای فتنه تبلیغات بیایند جنگ اطلاعاتی و امنیتی کنند و باز موج ترور راه بیندازند ... ). (روزنامه جمهوری اسلامی، 20 دی سال 1377؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه 19 دی سال 1377)
3. تبیین و تشریع اهداف دشمن از این حادثه و تنویر افکار عمومی؛ مقام معظم رهبری این واقعه را توطئه ای پیچیده ارزیابی کردند که از سوی دشمنان انقلاب اسلامی طراحی و به واسطه چهره های داخلی به اجرا گذاشته شد. در نگاه مقام معظم رهبری این توطئه با هدف ایجاد فتنه بین جناح های سیاسی و ضربه زدن به ستون فقرات امنیت ملی یعنی وزارت اطلاعات صورت پذیرفت.
ایشان در این باره فرمودند: (با توجه به تجربه خودم در زمینه های گوناگون اداره کشور در طول این بیست و چند سال و آشنایی با جریان های سیاسی داخلی و خارجی من نمی توانم باور و قبول کنم که این قتل هایی که اتفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد، چنین چیزی ممکن نیست. این قتل ها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزء اطلاعات هم باشند، هر چه هم حالا فرض کنید که متعصب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد دست به چنین قتل هایی بزنند این افرادی که کشته شدند، بعضی ها را ما از نزدیک می شناختیم، این ها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف ها باشد، سراغ این ها برود اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن کشی است چرا سراغ فروهر برود؟ مرحوم فروهر قبل از انقلاب دوست ما بود اول انقلاب همکار ما بود، بعد از پدید آمدن این فتنه ها سال 60 دشمن ما شد؛ اما دشمن بی خطر و بی ضرر ... حالا شما فکر کنید کسی که مثل فروهر را می کشد آیا این فرد می تواند دوست نظام باشد؟ چنین چیزی معقول نیست من این را باور نمی کنم.
آشنایی من با مسائل این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب، آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئه های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده ایم، اجازه نمی دهد که من باور کنم که این کار عناصری است که این ها با نظام مساله ای ندارند و نمی خواهند علیه نظام کار کنند بعضی از این دو، سه نفر نویسنده ای هم که متاسفانه در این حادثه کشته شدند اسم شان را بنده هم نشنیده بودم ... افرادی که مردم این ها را نمی شناسند، مردم از کتاب ها و نوشته ها و آثار فکری این ها هیچ خبری ندارند و کسی از این ها حرفی نمی شنود، برد تبلیغی ندارند. آن دستی که به فکر می افتد بیاید این ها را تصفیه کند و به قتل برساند مگر می تواند بیگانه نباشد و تابع یک نمایشنامه از پیش طراحی شده ای نباشد؟). ( روزنامه جمهوری اسلامی، 20 دی سال 1377؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه 19 دی سال 1377)
همچنین رهبری انقلاب در جلسه دیدار با دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (22 اسفند 1379 به مسئله قتلهای زنجیرهای پرداختند:: من در همان ابتدا که راجع به این مسئله پرجنجال و واقعاً مضر بحث کردم همین اظهارنظر را کردم. الان هم جز این اعتقادی ندارم. من دلم نمیخواهد که این بحث را دوباره زنده کنم چون این بحث برای کشور خیلی ضرر داشت. حادثهای اتفاق افتاده بود. باید دستگاه اطلاعاتی و دستگاه قضایی این مسئله را حل میکردند. اما کشاندن آن به افکار عمومی، هیجانهای کاذب درست کردن و اظهارنظرهای غیرواقعی و بعضاً صددرصد دروغ از اطراف و اکناف، فضای بسیار بدی درست کرد. بنابراین، من هیچ خشنود نیستم که این بحثها مجدداً مطرح بشوند.
خوشبختانه کار دادگاه هم تمام شد و این بحثها خاتمه پیدا کرد. لیکن چون سئوال شده عرض میکنم. من باز هم اعتقادم همان چیزی است که گفتم. ببینید، این مسئله جنبههای مختلفی دارد. یک جنبه جنبه جنایی مسئله است. چند نفر وابسته به یک تشکیلات دولتی رفته اند و تعدادی را به قتل رساندهاند. این کار یک جنایت است و از این جنبه باید به آن رسیدگی شود. که این دادگاهی هم که تشکیل شد مطرح کرد که من فقط از جنبه جنایی به این مسئله رسیدگی میکنم، از جنبه دیگر رسیدگی نمیکنم. یعنی، صلاحیت این دادگاه همین اندازه بود و رسیدگی هم کرد. از طرف دیگر وقتی ما نگاه میکنیم، میبینیم که این قاتلها نسبت به آن مقتولها هیچ دشمنی و کینه شخصی و تزاحم منافعی نداشتند که بگوئیم با آنها بد بودند و به همین دلیل آنها را کشتهاند.
از طرف دیگر، مگر آن افراد از لحاظ سیاسی برای کشور بسیار مضر و خطرناک بودند تا فرض کنیم که این افراد برای دفاع از نظام رفتند و آنها را کشتند؟ اینطور نبود. من در خطبه نماز جمعه گفتم که یکی از این مقتولان [داریوش فروهر] دوست قدیمی دوران مبارزات و همکار دوره بعد از انقلاب اسلامی و در این اواخر هم دشمن بیضرر ما بود. او از مخالفانی بود که واقعاً کمترین ضرری برای نظام نداشت. بنابراین، اینطور نبود که ما فرض کنیم یک انگیزه طرفدارانه از نظام موجب شد که اینها بروند و فلان کسی را که هیچ ضرری برای نظام نداشت بکشند. از طرفی، سنگینی این کار برای نظام خیلی زیاد بود. یعنی، یک حالت ناامنی و بیاطمینانی ایجاد کرده بود. از همه بدتر، مورد تهاجم قرار گرفتن و زیر سئوال رفتن دستگاه امنیتی کشور بود.
در اینجا یک ذهن عادی، ولو هیچ قرینهای هم وجود نداشته باشد، بهطور طبیعی چه چیزی بنظرش میرسد؟ آیا غیر از این است که دستی میخواهد دستگاه اطلاعاتی را خراب و نظام را بدنام کند و حالت ناامنی به وجود بیاورد و تهمت فشار بر مخالفان نظام را در دنیا و علیه جمهوری اسلامی شایع کند؟ هر ذهن سادهای به این نکته پی میبرد. البته، بنده در این زمینه قرائن زیادی هم داشتم. فقط این نکته نبود. اعترافهایی هم که بعداً کردند این را ثابت کرد. اگر رسیدگی امنیتی دقیقی بشود و محاکمه دقیقی صورت گیرد، هیچ بعید ندانید که در این زمینه قرائن و شواهد روشنگری پیدا شود و در معرض دید قرار گیرد. منتها، این دادگاهی که تشکیل شد فقط از جنبه جنایی به این مسئله رسیدگی کرد.) (دانشگاه اسلامی و رسالت دانشجوی مسلمان، جلد ششم: مجموعه سخنرانیهای مقام معظم رهبری پیرامون دانشگاه و دانشجو در سال 1379، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، چاپ اوّل، پائیز 1380، صص
ج: سعید امامی
وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه ای
اعلام کرد : ( وزارت اطلاعات با همکاری کمیته ویژه تحقیق موفق گردید شبکه مزبور را شناسائی، دستگیر و تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار دهد و با کمال تأسف معدودی از همکاران مسؤلیت ناشناس، کج اندیش و خودسر این وزارت که آلت دست عوامل پنهان قرارگرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدند).( روزنامه جمهوری اسلامی 16دی 1377) رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح در گفتگو با ایرنا گفت: عاملان اصلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته مصطفی کاظمی، مهرداد علیخانی، خسرو براتی و سعید امامی هستند که سعید امامی نقش هدایت و برنامه ریزی این توطئه را بر عهده داشته است.( روزنامه کیهان 31 خرداد 1378)
از جمله افرادی که در رابطه با این قتلها دستگیر شد آقای سعید امامی بود که از اعضای وزارت اطلاعات بود و بعد از تحقیقات به عمل آمده روشن شد که با همدستی برخی از عناصر خود سر دیگر این وزارتخانه به چنین اقدامی دست زدند.
در جریان رسیدگی به پرونده قتلها سعید امامی در زندان خودکشی کرد که رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح در این رابطه اظهار داشت: با وجود مراقبت های ویژه ای که از سعید امامی یکی از عوامل اصلی و محوری این قتل ها به عمل آمد وی در زمان استحمام در بازداشتگاه با خوردن داروی نظافت خودکشی کرد که بلافاصله به بیمارستان منتقل شد ولی تلاش های پزشکی برای نجات وی مؤثر واقع نشد البته با توجه به مدارک موجود و اعتراف صریح سعید امامی، وی هیچ گونه راه فراری نداشت و اگر با این اتهامات به دادگاه می رفت حکم او اعدام بود.( روزنامه کیهان 31خرداد 1378) 3 متهم دیگر پرونده نیز محکوم به اعدام شدند که البته با توجه به رضایت خانواده مقتولان به حبس ابد تبدیل شد.( روزنامه کیهان 5 بهمن 1378) . سعید امامی در خلال بازجوئیها خود کشی کرد وپرونده او ونیز قتل های زنجیره ایی در ابهام ماند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 8/100100869)
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی بر اثر اصابت دو گلوله کلاشینکف کشته شده است، مظنونین به قتل چهار نفرند که در دست سه نفر آنها که در حال حاضر متواری می باشند اسلحه کلاش بوده و در دست نفر چهارم که دستگیر شده، اسلحه برنو بوده است. با این وصف، آیا اولیای دم می توانند تقاضای قصاص نفر چهارم را بنمایند و بطور کلّی قضیّه تابع چه حکمی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] پس از بیرون رفتن استعمار انگلستان از شبه قاره هند و تقسیم آن به ایالت مسلمان نشین جامو و کشمیر، بر خلاف مقرّرات تقسیم و خواست مسلمانان، این منطقه در نتیجه زورگویی و لشکرکشی زیر سلطه هند درآمد. مسلمانان برای حفظ مذهب، فرهنگ، ناموس و آزادی خود علیه متجاوز، قیام کرده اند و در این مبارزه به بدترین مصائب از جمله قتل عام، شکنجه، اسارت و غارت و حتی... گرفتار شده اند، آیا کشته شدگان مسلمانان در این مبارزه شهیدند و این حرکت جهاد محسوب می شود؟
- [آیت الله بهجت] فردی به قتل عمد کشته می شود که دارای پدر و اولاد صغار است. پدر مقتول که ولیّ صغار نیز می باشد، مطالبه قصاص کرده است و حاضر است در صورت مطالبه سهم صغار از دیه، پس از بلوغشان آن را بدهد. صغار پس از بلوغ تا زمان حیات ولیّ، مطالبه ای نکردند، امّا پس از فوت وی، سهم خود را مطالبه می کنند. آیا چنین حقّی برای آنان ثابت است؟
- [سایر] سلام ، چرا خداوند مثل گذشته برای این زمان امامی را حاضر (نه مانند امام زمان غائب ) قرار نداده ؟ من قبلا این سوال را پرسیده بودم و پاسخ این بود که چون این امام هم مثل امام های قبلی میکشتند و امام زمان هم در این زمان حاضر است و برکار ما نظارت میکند . اما من میگویم آیا این حق ما نیست که مانند مردم هزاران سال پیش که امامی بوده و آن ها را به راه راست هدایت میکرده برای این زمان هم امامی باشد و خودش را معرفی کند و مردم را به راه راست هدایت کند با این که شاید در این زمان کسی حرف اورا باور نکند و باز هم آن امام را بکشند همین طور که خداوند می دانست که بعضی از امام ها و پیامبران به دست مردم کشته می شوند اما باز هم آن ها را برای راهنمایی مردم فرستاد پس چرا خداوند اجازه نمی دهد امام زمان حاضر باشد و همه اورا ببینند و مثل بقیه امامان مردم رابه راه راست هدایت کند؟
- [آیت الله بهجت] یکی از درجه داران نیروی انتظامی در پاسگاهی در اطاق افسر نگهبان، پس از مصدوم شدن با گلوله، فوت می کند. افسر نگهبان که متّهم پرونده است، مدّعی شده که نزدیک مقتول رفتم و خواستم توپی کلت را جابه جا کنم که در این لحظه مقتول به سوی من برگشت و دستش به اسلحه خورد و اسلحه شلّیک شد و این واقعه به وجود آمد. مسلّمات پرونده به شرح زیر است: 1) پزشک قانونی در بازسازی صحنه که با حضور متّهم انجام شده، با توجه به نقطه ورود گلوله: زیر بغل در زیر لبه تحتانی دنده چهارم سمت چپ قفسه سینه و مسیر گلوله که ریه ها و قلب را پاره کرده و نقطه ای که گلوله در آن به دست آمده: زیر لبه تحتانی دنده پنجم سمت راست قفسه سینه، اعلام کرده است که قول متّهم مطابق با واقع نمی باشد و قابل پذیرش نیست. 2) مأمورین کشف جرایم نیز که در صحنه بازسازی حضور داشته اند، قول متّهم را تأیید نکرده اند. 3) متخصّص اسلحه شناسی اعلام کرده شلّیک، از فاصله ای کمتر از نیم متر انجام شده است. 4) کسی غیر از قاتل و مقتول در صحنه حضور نداشته است که از مشاهدات او استفاده کنیم. اولیای دم، مدّعی قتل عمدی هستند ولی متهم حتی حاضر به قبول شلیک به طرف مقتول نگردیده است. آیا در این مورد خاص، باید قاعده حقّ استحلاف اولیای دم و سوگند متّهم را برای احراز نوع قتل جاری سازیم یا با توجه به مسلّمات پرونده، مورد را از موارد لوث تلقّی نماییم و از اولیای دم به خواهیم 50 نفر را برای ادای سوگند جهت اثبات قتل عمدی به دادگاه معرفی کنند؟