چرا انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلاب های اجتماعی یا بزرگ جای می گیرد؟
چرا انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلاب های اجتماعی یا بزرگ جای می گیرد؟ دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز ،در پاسخ به سوال شما ابتدا باید اشاره نماییم که (انقلاب اجتماعی) در نوشته ها و زبان گویندگان معانی مختلفی دارد مثلاً برخی تحلیل گران انقلابهای فرانسه ایران و روسیه را انقلاب اجتماعی دانسته و منظور از آن را شرکت جمع کثیری از مردم از اصناف و قشرهای مختلف در آن می دانند ، همچنین ممکن است منظور از انقلاب اجتماعی در برابر انقلابهای صنعتی، سیاسی و اقتصادی ..و باشد که منظور انقلاب در متن زندگی و فرهنگ مردم است مثلاً رنسانس یک انقلاب اجتماعی بود که زندگی مردم و فرهنگ مردم شروع به تغییر کرد. اما معمولا در انقلابها انقلاب از جایگاه اجتماعی و مردمی نیز برخوردار است. و انقلاب اجتماعی به انقلاب سیاسی منجر می شود. البته اگر انقلابی فقط سیاسی باشد که تنها در آن حکومتی جای خود را به حکومت دیگر بدهد در این صورت انقلاب فقط سیاسی است و انقلاب اجتماعی نیست. بنابراین انقلاب اجتماعی انقلابی است که در آن ساختارهای اجتماعی تغییر می کند و مردم در آن نقش اصلی را ایفا می کنند که با توجه به چنین تعریفی ، به راحتی می توان دریافت که انقلاب اسلامی ایران علاوه بر ابعاد سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... آن یک انقلاب اجتماعی نیز بود که در ادامه به برخی از دلایل آن اشاره خواهیم کرد . نکته دیگر ، بزرگ بودن یک انقلاب می باشد که این مساله نیز با توجه به عمق و ابعاد تاثیرات انقلاب سنجیده می شود و با توجه به اینکه تاثیراتی که انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف اعم از ساختارهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... باعث تغییرات و دگرگونی های عظیمی شد و دستاوردهای فراوانی برای کشور و ملت ایران به همراه داشت لذا می توان این انقلاب را انقلابی بزرگ نیز نامید ، در این میان آشنایی با تمام دستاوردها و تغییرات ناشی از انقلاب اسلامی مستلزم تحقیقات مفصلی می باشد که در اینجا مجال آن وجود ندارد ، با این حال به منظور آشنایی با این تاثیرات و دستاوردها و عظمت این دستاوردها که باعث شده است تا انقلاب اسلامی ایران را انقلابی بزرگ بنامیم مقاله ای که اخیرا در همین زمینه منتشر شده است خدمت شما تقدیم می کنیم که امید است مطالعه آن راهگشای شما باشد : انقلاب اسلامی ایران را بی شک باید یکی از مهم ترین و تاثیر گذار ترین انقلاب های جهان دانست که آثار آن هم در درون مرزها و هم فراتر از مرزها بسیار عمیق بوده است به گونه ای که با توجه به این تحولات و دستاوردهایی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از این انقلاب ناشی شده است می توان آن را انقلاب به معنای واقعی کلمه دانست ؛ درست در نقطه مقابل برخی نظریه پردازی های بیگانه که تلاش می کنند تا (انقلاب بودن) انقلاب اسلامی ایران را با توجه به ویژگی ها و شاخصه هایی که با مبانی غربی سازگاری ندارد مورد تردید قرار دهند . یکی از ویژگی های این تحولات و دستاوردها این است که در اکثر زمینه ها اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، علمی و ... حاصل شده است به گونه ای که شاهد یک تحول عظیم و فراگیر در کل ساختارهای کشور بوده ایم . البته قصد ما در این مقاله این نیست که کلیه این دستاوردها را به صورت مفصل و یا حتی اجمالی به رشته تحریر در آوریم ، چرا که با توجه به حجم عظیم تحولاتی که در اثر انقلاب اسلامی رخ داده است پرداختن به کل آن در یک مقاله که اقتضایش اختصار گویی است امکان پذیر نمی باشد، با این حال هدف اصلی ما در این مقاله این است که برخی از مهم ترین دستاوردها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، بر این اساس راهکاری که برای این منظور مناسب تر است تقسیم بندی این دستاوردها به چند بخش می باشد که ما در اینجا آن را به دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و علمی تقسیم بندی می کنیم ، هر چند می توان با توجه به پیشرفت هایی که در عرصه های دیگر وجود دارد تقسیم بندی های دیگری را هم به این تقسیمات اضافه نمود که با توجه به همپوشانی برخی از این موضوعات نسبت به برخی از آن دستاوردها و بنای این مقاله برای مختصر گویی و نه ذکر همه دستاوردها ، ضرورتی به ذکر این سرفصل ها وجود ندارد . مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بر اساس تقسیم بندی پنجگانه سابق عبارتند از : الف – دستاوردهای سیاسی 1. سرنگونی نظام نامشروع و استبدادی شاهنشاهی که 2500 سال بساط سلطه خویش را بر سر ملت گسترده بود ، این دستاورد را باید راهگشاترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست چرا که به برکت آن کلیه تغییرات و تحولات دیگر رقم خورد ، در واقع رژیم شاهنشاهی بزرگترین مانع هر گونه تحولی در کشور بود و به دلیل ذات استبدادی آن هر گونه اصلاحی در آن فاقد اثر بود ، چنانکه در جریان نهضت مشروطه ، تجربه مهم تلاش برای اصلاح نظام استبدادی شاهنشاهی از طریق تبدیل کردن آن به نظام مشروطه با روی کار آمدن رضا شاه و پس از وی محمد رضا پهلوی و بسط استبداد در قبای موجه تری به نام مشروطه سلطنتی به شکست انجامید، در این مقطع زمانی حتی علمای نامداری همچون میرزای نائینی تلاش کردند تا با توجه به عدم امکان برقراری حکومت اسلامی به زعامت رهبر دینی ، از نظام مشروطه سلطنتی به عنوان نظامی که شرّ کمتری از نظام سلطنتی استبدادی دارد دفاع کرده و به تئوریزه کردن آن بپردازند ، اما امام خمینی (ره) با مشاهده این تجربیات ، نخستین هدفی را که برای مبارزه انتخاب کردند شاه و نظام سلطنتی بود تا جایی که در سخنرانی های سال های نخستین مبارزه نیز رسماً به شاه حمله کرده و حتی شاه دوستی را معادل (غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش‌)[1] معرفی کردند و به این ترتیب با توجه به اینکه چنین نظامی بزرگترین مانع رشد و پیشرفت همه جانبه ملت ایران بود هیچ گونه مماشاتی را با این نظام نپذیرفتند تا جایی که شرط ملاقات خود با عواملی از رژیم که خواهان ملاقات با ایشان بودند را استعفای آنها از مناصب خود در رژیم سلطنت اعلام کردند و حتی برخی از آنها همچون شهردار تهران را پس از استعفا مجدداً در سمت خود ابقا نمودند تا نشان دهند که حتی یک چهره ثابت در دو نظام شاهنشاهی و نظام مبتنی بر ولایت فقیه تفاوت دارد و آنچه اولویت اصلی اوست کنار رفتن نظام شاهنشاهی می باشد و لو اینکه در نظام غیر شاهنشاهی ، برخی ازهمان چهره ها به قدرت برسند . 2. استقرار نظام مردمسالار دینی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ولایت فقیه: همانطور که می دانیم اکثر مردم کشور ما پیرو مکتب شیعه هستند که یکی از غیر قابل خدشه ترین اصول آن عبارت است از لزوم کسب مشروعیت حکومت از جانب معصوم (ع) و طاغوت بودن هر حکومتی که مشروعیتش منتسب به معصوم نباشد که بر این اساس با مراجعه ای به منابع دینی در می یابیم که تنها فقها هستند که این حق را از جانب امام معصوم (ع) دارا هستند و به عنوان نواب عام امام زمان(عج) حق حکومت را دارا هستند که از آنها به عنوان ولی فقیه یاد می کنیم ، لذا لزوم مشروعیت الهی حکومت و بحث ولایت فقیه ، مهمترین محور اندیشه سیاسی شیعه در طول تاریخ بوده است و از زمانی که نخستین کتاب های فقهی – استدلالی شیعه به رشته تحریر در آمده است یعنی از زمان شیخ مفید این بحث به تعابیر گوناگون همچون سلطان عادل ، امام المسلمین و ... در کتاب های فقهی مورد بررسی قرار گرفته است ، هر چند به دلیل عدم امکان اعمال حاکمیت فقها در اکثر مقاطع تاریخی ، این بحث به صورت حاشیه ای و در ضمن مباحث دیگر مطرح شده است اما اصل آن به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر همواره در میان فقها مطرح بوده است . با تمام این احوال، امکان اعمال ولایت فقیه به صورت کامل ، تا زمان انقلاب اسلامی ایران هرگز فراهم نشده بود ، از این روی امام خمینی (ره) که کوله باری از تجربیات هزار و چهارصد ساله تاریخ تشیع را بر دوش می کشید ، تصمیم گرفتند تا پس از نابودی نظام منحط گذشته ، تئوری ولایت فقیه را به صورت عملی در قالب یک نظام منسجم و نهادمند که امکان اعمال بسیاری از اختیارات ولی فقیه وجود داشته باشد ، به مرحله اجرا بگذارند و با توجه به لزوم نقش آفرینی مردم در تحقق عینی حکومت بر مبنای اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، نظریه ولایت فقیه را در درون ساختار نظامی دینی و در عین حال مردمسالار تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران عملی نمودند که ویژگی آن این بود که علاوه بر مشروعیت الهی حکومت ، مردم نیز با پذیرش خود به آن جنبه مقبولیت بخشیدند و در نتیجه برای نخستین بار در طول تاریخ شیعه و پس از دوران صدر اسلام ، حکومتی مبتنی بر اندیشه سیاسی شیعه جعفری توانست به صورت مستقیم نظامی سیاسی خود را پی ریزی نماید که مردم نیز آن را با جان و دل پذیرا شدند . 3. تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش که وقوع انقلاب اسلامی ایران نخستین گام در این راستا بود ، در واقع یکی از ویژگی های مهم این انقلاب این بود که در کنار نیروهای فعال انقلابی همچون رهبران و عناصر سیاسی انقلاب ، مردم نیز با آگاهی های حاصل شده ، خواستار انقلاب بودند و به همین دلیل این انقلاب با حضور پرشور و یکپارچه ملت ، به پیروزی رسید و پس از آن نیز برای استقرار نظام جدید از مردم نظر خواهی شد و به همین ترتیب تمام ارکان نظام جدید با خواست و اراده مردم شکل گرفت ، در واقع اراده مردم در جهت تغییرات در سرنوشت سیاسی خود بر این قرار گرفت که با انقلاب خود نظام منحط و پوسیده استبدادی را ریشه کن و به جای آن نظامی جدید مبتنی بر الگوی مردمسالاری دینی پی ریزی نمایند که حضور و اراده مردم در ساختارها و ارکان آن کاملاً نمایان باشد و این یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش ، در این زمینه مقام معظم رهبری معتقدند : (در طول تاریخ ما، هیچ حادثه‌ای مثل حادثه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که مردم در آن، نقش مستقیم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ ... با اینکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمی‌بردند، اما در عین حال توانستند یک رژیمِ تا دندان‌مسلحِ متکی به قدرتهای استکباری را بکلی از پا در بیاورند و انقلاب را پیروز کنند. منتها نکته‌ی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ ... در گذشته همیشه می گفتند کشور صاحب دارد؛ منظورشان این بود که فلان امیر و فلان حاکم و فلان سلطان صاحب کشور است! مردم نقشی نداشتند، کاره‌ای نبودند. امروز به برکت انقلاب اسلامی، مردم میدانند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور هم خود مردمند.)[2] یکی دیگر از شواهد این دستاورد ، عبارت است از نقش مردم در انتخاب مسئولان نظام تا جایی که به قول مقام معظم رهبری (امروز در جمهوری اسلامی همه‌ی مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیرمستقیم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری.)[3] 4. تحقق آزادی های مشروع منطبق با ارزش ها و بنیان های بومی ، این در حالی است که تا پیش از انقلاب اسلامی تنها آزادی که وجود داشت ، آزادی در مسیر هر چه نزدیک تر شدن به غرب از نظر وضعیت فرهنگی بود و فراتر از آن چیزی به نام آزادی به ویژه از نظر سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی حتی با معنای غربی آن وجود نداشت و تنها روزنه های به وجود آمده در مقاطعی از تاریخ همچون مشروطه و یا تحولات شهریور 20 ، برای آزادی های سیاسی نیز بلافاصله با روی کار آمدن دیکتاتوری جدید بسته می شد و به این ترتیب آزادی تبدیل به آرزوی دست نایافتنی ملت ایران شده بود و به هیمن دلیل بود که یکی از شعارهای اصلی مردم در راهپیمایی های پیش از انقلاب اسلامی عبارت بود از (استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی) ؛ شعاری که آن را عصاره خواست های ملت در جریان انقلاب اسلامی دانسته اند و عنصر آزادی خواهی در آن نقش برجسته ای دارد ، به همین دلیل است که دادن آزادی های مشروع و منطبق با ارزش های بومی که آزادی توام با مسئولیت در برابر خدا[4] ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی تبدیل شد و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به (تأمین‌ آزادیهای‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ در حدود قانون)[5] گردید . بر همین اساس آزادی های متعدد در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است که محدوده آن ها را ارزش های بنیادین و مصالح ملی تعیین می کند . 5. تغییر در سیاست خارجی کشور ، استقلال در تصمیم سازی های دیپلماتیک و نزدیک شدن به ملت های مظلوم و مستضعف ، این در حالی است که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، سیاست خارجی کشورمان تابعی از سیاست های قدرتهای سلطه گر جهانی بود و رژیم شاه به گونه ای به تدوین و اجرای سیاست خارجی خود می پرداخت که گویی مسئولیت وی نه حفظ وتامین منافع ملی بلکه حفظ منافع غربی هاست و حتی از تصریح به این مساله نیز ابایی نداشت ، چنانکه شاه در پاسخ در زمینه مطرح شدن ایران به عنوان ژاندارم منطقه صریحا این ماموریت خود را به منظور حفاظت از منافع غرب عنوان کرده و می گوید : ( ارتش ما در واقع قادر بود در این ناحیه که برای غرب اهمیت استراتژیک فوق العاده‌ای دارد، هرگونه ناآرامی محلی را متوقف یا در نطفه خفه کند.)[6] ، نتیجه چنین سیاست هایی این بود که علاوه بر خدشه دار شدن حیثیت بزرگترین کشور شیعه جهان بابت ارتباطات پیدا و پنهان آن با رژیم صهیونیستی و عدم استقلال در تصمیم گیری های سیاست خارجه ، ملت ایران نیز هزینه های هنگفتی را در اثر این سیاست ها مجبور بودند تحمل کنند همچون دخالت های بی دلیل ایران در ظفار . 6. پیوند میان مردم و مسئولان نظام و احساس همدلی و همراهی مردم با مسئولان که چنین مساله ای برای نخستین بار در طول تاریخ کشورما رخ می داد چرا که نظام های سلطنتی همواره خود را فراتر از مردم می دانستند و به همین جهت کلیه اعضای سلطنتی به همراه مسئولین کشور سعی می کردند تا با پناه بردن به کاخ های مجلل خود ، به هر میزان که می توانند از مردم فاصله بگیرند ، همچنین همین اعتقاد ، مهم ترین منشا این تصور غلط در نظام شاهنشاهی بود که اساسا مردم حق دخالت در سیاست و حکومت ندارند ، با تمام این احوال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که مردم نقش اصلی و اساسی در پیروزی آن داشتند رهبران انقلاب نه تنها خود را از مردم متمایز نکردند بلکه همچنان همدلی و پیوستگی میان مردم و مسئولان برقرار ماند به ویژه همدلی میان مردم و رهبران ارشد نظام که تجلی این همدلی را می توان در استقبال از مسئولان عالی نظام به ویژه مقام معظم رهبری در سفرهای استانی ، مشارکت در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی ، مشارکت میلیونی مردم در نماز جمعه های برگزار شده توسط رهبر انقلاب و ... به راحتی می توان مشاهده کرد که یکی از دلایل آن تداوم ساده زیستی رهبران نظام و نیز تداوم ارتباط با مردم می باشد که هر چند به دلیل مسائل ومشکلات امنیتی این ارتباطات به صورت محدود می باشد اما آنچه مهم است اصل این ارتباط و ارادت متقابل مردم و رهبران نظام می باشد که علیرغم گذشت بیش از سی و پنج سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد . 7. تبدیل ایران به یک کشور مهم ، تاثیر گذار و تعیین کننده در عرصه تحولات بین المللی که این اهمیت و تاثیر گذاری نه تنها ادعای طرفداران نظام جمهوری اسلامی است بلکه در اعترافات گفتاری وعملی قدرتهای تاثیر گذار جهانی نیز مشهود می باشد ، به عنوان مثال درخواست های مکرر آمریکا برای مذاکره پیرامون حل مشکلاتی که با آن در کشورهایی همچون عراق مواجه شده است و یا ترس از تحرکات ایران در قبال تهدید های آمریکایی ها بر علیه کشورهای متحد ایران همچون سوریه که باعث عملی نشدن حمله به این کشور شد و نیز تلاش های مضاعف برای جلوگیری از قدرت یافتن هر چه بیشتر ایران ، همه وهمه حاکی از اعتراف عملی کشورهای غربی به قدرت مهم وتاثیر گذار در منطقه و جهان می باشد ، علاوه بر این در اکثر تحولات منطقه ای شاهد نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران هستیم به گونه ای که هر تحرکی بدون در نظر گرفتن نقش کشورمان به نتیجه نمی رسد چنانکه در سوریه غربی ها ومتحدان منطقه ای آنها بارها اعلام کردند که حاضر نیستند نقشی برای ایران قائل شوند و نخستین پیشنهادی که که برای حل بحران سوریه اعلام می کردند برکناری بشار اسد بود اما باگذشت زمان ، شکست این طرح ها و پیشنهاد ها مشخص شد و امروزه با اذعان غربی ها به این شکست ، زمزمه هایی مبنی بر حل بحران با پذیرش بشار اسد در این کشور شنیده می شد . در مجموع می توان گفت هر تحول و بحرانی که در منطقه بدون در نظر گرفتن ایران بخواهد مورد چاره اندیشی قرار گیرد بدون نتیجه می ماند و این یعنی تاثیر و قدرت ایران در سطح جهان . 8. چرخش ایران از کشور حامی رژیم صهیونیستی به کشور مدافع آرمان فلسطین و تبدیل شدن آن به محور اصلی مقاومت ضد صهیونیستی ، در همین زمینه لازم است اشاره نماییم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، شاه ، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته بود[7]، هر چند در مقام عمل ، این روابط حتی فراتر از روابط با کشورهایی بود که آن ها را به صورت کامل به رسمیت می شناخت و این مساله تا جایی پیش رفته بود که یکی از سه مساله ای که رژیم شاه امام خمینی را در سال 1342 از صحبت در باره آنها ممنوع کرده بود سخن گفتن در باره رژیم صهیونیستی بود[8] ، همین مواضع در کنار اتهامات تاریخی که در جهان اسلام همواره توسط عناصر تفرقه افکن بر علیه شیعیان مطرح می شد همچون اتهام همراهی شیعیان با یهود ، باعث شده بود که تصویری غلط از ایران و ایرانیان و به ویژه شیعیان در جهان اسلام نقش بندد ، اما موضع گیری های امام خمینی (ره) بر علیه این رژیم و اعلام خط مشی ضد صهیونیستی انقلاب اسلامی و اقداماتی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با رژیم صهیونیستی صورت گرفت همچون تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین ، خط بطلانی بر این تصورات غلط کشید و حتی ایران را تبدیل به محور مقاومت نمود به گونه ای که همان سال ها عده زیادی از نیروهای انقلابی به صورت داوطلب خواستار اعزام به فلسطین بودند که متاسفانه به دلیل درگیر شدن بخش عظیمی از نیروهای انقلاب در جریان توطئه تجزیه طلبان و نیز تهاجم صدام به خاک کشورمان ، عملا امکان پشتیبانی وسیع تر همچون اعزام نیرو برای آزادی قدس از بین رفت ، هر چند اصل دفاع از آرمان قدس همچنان یکی از اصول مهم انقلاب اسلامی ایران باقی ماند که نشانه آن نیز برگزاری هر ساله راهپیمایی در حمایت از آرمان آزادی قدس عزیز در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و حمایت عملی و معنوی از گروه های مقاومت ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان و سوریه می باشد . 9. علاوه بر آنچه گذشت انقلاب اسلامی دستاوردهای دیگری هم داشت که به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم از جمله حفظ تمامیت ارضی کشور برای نخستین بار پس از 200 سال که در هر منازعه ای بخشی از خاک کشور جدا می شد، اجرای برخی اصول مهم بر زمین مانده در دوران مشروطه یعنی انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام از طریق تشکیل شورای نگهبان قانون اساسی به منظور نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ، استقلال سیاسی به معنای واقعی کلمه ، تبدیل شدن انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوی ملت های آزاده جهان و زنده شدن روح امید در دل ملت های مظلوم و مستضعف جهان ، برجسته شدن موضوع وحدت اسلامی و برداشتن گام های عملی در راستای تحقق وحدت اسلامی و ... . ب – دستاوردهای فرهنگی 1. چرخش در رویکردهای فرهنگی نظام و حرکت به سوی بازیابی فرهنگ ناب اسلامی به جای اسیر شدن در گرداب فرهنگ منحط غربی قبل از انقلاب که این دستاورد را نه تنها باید یکی از عظیم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران دانست بلکه شاید بتوان آن را کلیدی ترین دستاورد انقلاب که با تغییر در آن ، سایر دستاوردها نیز مسیر درست خویش را پیدا می کنند دانست ، چرا که نوع فرهنگ هر جامعه اساس و موتور محرک تحولات آن جامعه و تعیین کننده مسیر حرکت آن است و از آنجایی که رژیم شاه با درک این واقعیت ، تلاش داشت تا با تبدیل فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی به فرهنگ منحط غربی، اهداف ومنافع غرب را در ایران پیاده نماید، امام خمینی نیز با درک همین موضوع ، تلاش کرد تا با بهره گیری از زیر ساخت های فرهنگی موجود به تقابل با این توطئه بپردازد ، بر این اساس هم انقلاب اسلامی ناشی از زیر ساخت های فرهنگی موجود در میان جامعه ایرانی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ذلت ناپذیری و ... بود و هم انقلاب اسلامی آغازی بر تحولات عظیم فرهنگی دیگر بود ، تحولاتی که به شکل آرمان در دیدگاه های برخاسته از تفکر اسلام ناب محمدی امام خمینی (ره) متجلی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان آرمان فرهنگی انقلاب مطرح شد ؛ امام راحل (ره) بر این آرمان محوری همواره پافشاری داشت که هدف اصلی انقلاب ، زنده کردن احکام اسلام و تحقق آن در جامعه است [9]. بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برخی اهداف فرهنگی نظام که دولت موظف به تحقق آن شده است به این صورت ذکر شده است : ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی؛ بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر ؛ تقویت روح تحقیق و ابتکار ، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی ، توسعه وتحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین مردم .[10] در این میان لازم به تذکر است اگر چه مهم ترین رسالت انقلاب اسلامی ایران ، رسالت فرهنگی است و در این راستا گام های خوبی هم برداشته است اما با توجه به وضعیت موجود و مقایسه آن با آرمان های مطلوب ، مسلماً نمی توان وضعیت موجود را وضعیت مطلوب دانست و در این مسیر قطعا گام های مهمی باقی مانده است که باید برداشته شود ، هر چند در همین مسیر نیز موانع فراوانی همچون تهاجم فرهنگی دشمنان ، ضعف مدیریت فرهنگی ، غافل شدن از فرهنگ در پاره ای مواقع و ... وجود دارد که باید در ارزیابی توفیقات و یا عدم توفیقات فرهنگی انقلاب اسلامی این موانع را هم در نظر گرفت . بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند (اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند).[11] مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند (ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود).[12] 2. توجه به فرهنگ دینی در کشور در سطح عموم مردم جامعه که هر چند نمی توان آمار دقیقی از این موضوع ارائه کرد اما می توان با مشاهده عینی و میدانی به راحتی این تغییر رویکرد در فرهنگ مردم به سمت فرهنگ دینی را لمس کرد ؛ به عنوان مثال در این مقطع شاهد پیدایش هزاران هیات مذهبی و حضور گسترده مردم و به ویژه جوانان در برنامه های مذهبی از جمله اعتکاف هستیم ، سفر به اماکن مقدس همچون مکه ، عتبات عالیات عراق و سوریه ، مشهد مقدس و سایر اماکن زیارتی ، رشد غیر قابل مقایسه ای نسبت به گذشته داشته است و دهها مثال و نمونه دیگر که همگی شاهدی بر توجه هر چه بیشتر مردم به فرهنگ دینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد . در این میان نقشی که انقلاب اسلامی ایران در این گرایش به دین و مذهب داشته است این است که نظام جمهوری اسلامی برآمده از این انقلاب کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و... زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و... بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است و هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که به برخی از آنها اشاره شد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست . 3. دستاوردهای دیگری را هم می توان به این دستاوردها اضافه کرد که به صورت مختصر به پاره ای از آنها اشاره می کنیم : توجه به فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه در مقابل تلاش ها برای اشاعه فرهنگ برهنگی قبل از انقلاب ، اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت ، ترویج ارزش ها از طریق سینما و تلویزیون به جای ترویج ابتذال فرهنگی قبل از انقلاب ، ساخت آثار فاخر سینمایی با قدرت رقابت جهانی ، گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور ، تقویت روحیه و فرهنگ خودباوری ، فراهم آمدن زمینه برای تعالی فرهنگ دینی و اشاعه آن به تمام جهان از طریق محوریت ظرفیت عظمیی به نام حوزه علمیه قم و صدها مدرسه ، پژوهشگاه و موسسه علمی فرهنگی دیگر در نقاط مختلف کشور ، گسترش سطح سواد آموزی و حتی انواع ابداعات در شیوه های سواد آموزی (رشد شاخص های سواد آموزی) ، جلوگیری از تاراج آثار تمدنی کشور توسط بیگانگان و حتی بازگرداندن آثار تاریخی به یغما رفته و ... . ج - دستاوردهای علمی 1. کسب رتبه های برتر در تولید و رشد علم ، به عنوان مثال در زمینه رشد علمی کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزایش یا کاهش مقالات علمی منتشره هر کشوری در مجلات بین المللی ISI می سنجند لازم است گفته شود که ایران قبل از انقلاب فاقد مقالات علمی منشره در مجلات ISI بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتمام جنگ تحمیلی رشد علمی ایران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسید . طبق یافته های مراکز علم سنجی بین المللی رشد علمی ایران با معیار جهانی تعداد مقالات منتشره ی در مجلات معتبر در فاصله ی بین سال های 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا یافته است و طی مدت 12 سال به 18برابر رسیده است . یعنی نرخ رشد تولید علم در ایران 11 برابر از میانگین جهانی بالاتر است و ایران سریعترین رشد علمی را در بین کشورهای جهان دارد . 2. بخش دیگری از دستاوردهای علمی نیز به صورت مختصر عبارتند از : پیشرفت در فناوری های هوافضا ، پیشرفت در فناوری لیزر ، ساخت انواع داروهای ضد سرطان ، سلول درمانی ، صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی و صنایع وابسته ، نانوتکنولوژی ، شبیه سازی ، پیشرفت های روباتیک ، پزشکی هسته ای ، فناوری هسته ای و صنایع مرتبط ، پیشرفت در درمان ناباروری ، فناوری های مرتبط با ماهواره و نیز فناوریهای مرتبط با گیرنده ها و فرستنده های تلویزیونی ، صنعت خودرو ، توسعه کمی و کیفی دانشگاه ها و مجامع علمی به ویژه در زمینه تحصیلات تکمیلی ، پیشرفت در زمینه ساخت دستگاه های مخابراتی ، خودکفایی در تولید انواع سرم ، انجام جراحی های مهم و پیچیده ، کسب رتبه های برتر المپیادهای علمی توسط دانش آموزان و دانشجویان ایرانی ، فراهم شدن زمینه برای فعالیت هزاران پژوهشکده و مرکز علمی دیگر با هدف ارتقای رشد علمی کشور و ... . شایان ذکر است ویژگی مهم این پیشرفت ها این است که در سایه تحریم و انواع فشار از جانب دشمنان و با همت جوانانی که اکثر آنها سنینی بین 25 تا 35 سال دارند یعنی نسل سوم انقلاب حاصل شده است که ارزش این پیشرفت ها را مضاعف می سازد . د – دستاوردهای اجتماعی 1. تلاش برای تحقق عدالت واقعی به جای عدالت ادعایی بر مبنای نگرش اسلامی به مقوله عدالت ، بر این اساس در نظام جمهوری اسلامی عدالت نه همچون دیدگاه های لیبرال ، نادیده گرفته می شود و نه همچون دیدگاه های چپ گرایانه و ماکسیستی به صورت غلط مورد استفاده قرار می گیرد بلکه عدالتی که در این جامعه مطرح می شود با در نظر گرفتن مبانی دینی و به دور از هر گونه التقاطی می باشد ، همچنین بر اساس نگرش دینی به عدالت همگان حتی رهبری به لحاظ شهروندی و حقوق اجتماعی با سایر افراد جامعه در برابر قانون مساوی هستند[13] و هیچ گونه تبعیضی پذیرفتنی نیست . 2. تلاش برای مبارزه با مفاسد و اجرای عدالت اجتماعی و عدالت قضایی ، در این زمینه لازم است بگوییم اصل وقوع تخلف حتی در نظام اسلامی به دلیل غیر معصوم بودن کارگزاران طبیعی است ، بااین حال نکته مهمی که وجود دارد این است که خوشبختانه در این نظام تمام مسئولان ارشد نظام و اکثر مسئولان میانی ، افراد پاکدستی هستند که از بسیاری از اتهاماتی که گفته می شود مبرا هستند و اگر خلاف این بود قطعا دشمنان نظام ، بیشترین سوء استفاده را در انتساب مفاسد به این نظام می کردند . از طرفی دیگر در صورتی که فساد و لغزشی از سوی یکی از مسئولان و منتسبان به نظام اسلامی رخ دهد ، خود نظام جمهوری اسلامی به عنوان مدعی پرونده وارد شده و با آن مقابله می کند کما اینکه در جریان دستگیری یکی از جنجالی ترین مفسدان اقتصادی که تلاش می کرد تا با دادن انواع رشوه ها ، مسئولان نظام را با برنامه های خود همراه کند چنین اتفاقی افتاد و وی با هوشیاری دفتر رهبری به دام افتاد و یا در مورد سایر مسئولان میانی و حتی صاحب نامی که دچار مفاسدی شده بودند نیز شاهد قاطعیت نظام و اجرای محاکمه عادلانه بوده ایم ، البته ممکن است در مواردی نیز کم کاری ها و یا حتی کوتاهی هایی صورت گرفته باشد اما چنین کوتاهی هایی را نباید به عنوان روند جاری نظام در مقابله با مفاسد دانست . دراین میان نکته جالب توجه اینجاست که این موضوع در مورد نظام شاهنشاهی کاملا بالعکس است و در آن نظام ، هر کسی که به نوعی در ردیف مدیر یا مسئول مملکتی بود و یا به نوعی با خاندان پهلوی ارتباط داشت ، وارد جریان فساد اقتصادی و چپاول و غارت بیت المال می شد . یکی ازمحققان در این زمینه چنین می نویسد [14]: محمدرضا پهلوی از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروت‌اندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسام‌آوری بالا رفت، شاه به بهانه‌های مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیت‌های اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان (بنیاد پهلوی) تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کاباره‌ها، رانت‌خواری و استفاده‌های انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و... منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.[15] مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کرده‌اند.اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از (ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایه‌داران بزرگ جهان) شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونت‌کارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.)[16] از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینه‌های سرسام‌آوری را به بودجه کشور تحمیل می‌کردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیت‌المال تحمیل شد.[17] افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دل‌بازی بی‌حد حصر خود بیت‌المال را به کسانی می‌بخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته[18] تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبی‌آباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت‌ و با ولخرجی‌ها و اتلاف بی حد و حصر سرمایه‌های ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر می‌بردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری از وسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت‌.[19] 3. تلاش برای رفع معضلاتی همچون پدیده زشت حلبی آباد ها و نیز اقدامات فراوان برای ارائه امکانات اجتماعی و خدماتی به تمام مردم ایران به صورت یکسان و البته به تناسب خدمات و امکانات که در این زمینه هر چند با توجه به محدودیت منابع و امکانات هنوز نمی توان همه مردم را به صورت یکسان برخوردار دید ، اما در عین حال گام های خوبی در این زمینه برداشته شده است به گونه ای که امروزه دیگر اینگونه نیست که تنها مناطق خاص شهرهای بزرگ از امکانات اجتماعی و رفاهی برخوردارشده و سایر بخش های کشور ، حتی در شهرهای بزرگ از این امکانات محروم بمانند و حتی اگر در این مسیر محرومیت هایی وجود داشته باشد به برکت نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی (که چند سالی است به نام جهاد کشاورزی مشهور شده است) ، بنیاد مسکن ، کمیته امداد امام خمینی ره ، بنیاد برکت ، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و ... این محرومیت ها در حال رفع شدن است و انشاء الله روزی برسد که همه کشور ، از دور افتاده ترین روستاها تا مرفه نشین ترین مناطق شهرهای بزرگ از امکاناتی یکسان برخوردار باشند ، در این میان یکی دیگر از دغدغه های نظام اسلامی و به ویژه رهبران انقلاب در یکسان سازی بهره مندی مردم و حل بسیاری از مشکلات آنان ، عبارت بود از موضوع مهم مسکن که می توان گفت بار اصلی هزینه های خانوار را به خود اختصاص داده و نبود آن ، خود زمینه ساز دهها مشکل و معضل دیگر می گردد که برای حل چنین معضلی از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح هایی همچون اعلام حساب 100 امام و ایجاد بنیاد مسکن ، گام های خوبی برای خانه دار شدن محرومینن در مرحله اول و سپس تمام ایرانیان برداشته شد ، با تمام این احوال به دلیل نیاز به اقدامات اساسی تر در این زمینه که بتواند علاوه بر محرومین و مستضعفین مشکل مسکن همه مردم را حل نماید طرح های خوبی اجرا شد که موفق ترین آنها بی شک اجرای مسکن مهر بود که طی آن ، دولت با قرار دادن زمین رایگان در اختیار مردم در کنار تسهیلات بانکی ارزان ، راه خانه دار شدن مردم را آسان کرده است . 4. برخی از دستاوردهای دیگر این بخش به صورت خلاصه عبارتند از محرومیت زدایی ازجامعه در کنار امداد رسانی به محرومان و مستضعفان ، پیشرفت درجایگاه زنان در جامعه و به ویژه تحول در نگاه ابزاری نسبت به نقش زن در جامعه و پیدا کردن جایگاه ممتاز ، سازنده ، فعال و اثر گذار با حفظ کرامت و شخصیت انسانی ، ارتقای سطح امنیت اجتماعی شهروندان و ... . ه – دستاوردهای اقتصادی 1. تحول در ساختارهای اقتصادی کشور و تلاش برای حرکت به سمت اقتصادی پیشرفته و در عین حال اسلامی در کنار تحول در نظام بانکی و آغاز حرکت ها در مسیر تحقق بانکداری اسلامی که در این مسیر قوانین مختلفی تحت عنوان بانکداری اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است که هر چند گاه در مقام قانونگذاری نواقصی در آن دیده می شود وگاه در مقام اجرا به خوبی عملیاتی نشده و همچنان شاهد مشکلاتی در این حوزه ها هستیم ، اما اصل آغاز حرکت ، گامی مقدس و قابل تقدیر است که با پیگیری های مقام معظم رهبری و از جمله تدوین سیاست های کلان در این بخش ها و اهتمام مسئولان عالیرتبه نظام ، می توان افق های خوبی را ترسیم نموده و در نهایت به یک الگو برای جایگزینی به جای اقتصاد های رو به زوال آلوده به ربای جهانی ارائه دهد. 2. فراهم کردن بسترهای توسعه اقتصادی همچون توسعه غیر قابل مقایسه در بخش راه و حمل و نقل جاده ای و ریلی و موضوعات مرتبط مثل تونل سازی و ... و پیشرفت های شگرف در این زمینه و نیز سد سازی و مهار آب های سطحی و دهها بستر سازی دیگر که زمینه رشد اقتصادی مردم و کل کشور را فراهم می سازد. 3. افزایش نسبی سطح اقتصادی و معیشتی مردم که چنین مساله ای ، هم از طریق مشاهدات عینی در سطح جامعه قابل اثبات است و هم آمارهای جهانی آن را تایید می کند به عنوان مثال بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است[20] و در 15 سال اخیر نیز قطعا این وضعیت بهبودی بیشتری داشته است ، چنانکه در یکی از آخرین گزارش های بانک مرکزی این رقم به 0.7 درصد کاهش یافته است[21] ، هر چند در زمینه شاخص های رفاه لازم است این نکته نیز تذکر داده شود که هر چند وضعیت اقتصادی مردم افزایش چشمگیری نموده است اما به دلایل متعدد از جمله افزایش سطح انتظارات ، تغییرات در سبک زندگی ، نوسانات منفی در اوضاع اقتصادی کشور به ویژه در سال های اخیر و ... ممکن است سطح رضایتمندی عمومی از اوضاع اقتصادی به اندازه ارتقای شاخص آمارهای رفاهی نباشد ، با این حال چنین مسائلی هرگز به معنای پایین بودن سطح معیشت مردم به ویژه در مقایسه با دوران پیش از انقلاب اسلامی نمی باشد . 4. تحولات عمده در منابع در آمدی کشور که آن را از یک کشور تک محصولی متکی به منابع نفتی به کشوری تبدیل کرده است که توانسته است منابع مالی متعددی برای درآمدهای خویش فراهم نماید و به این ترتیب به تدریج از شر وابستگی هر چه بیشتر به منابع نفتی که تبعات فراوان سیاسی و اقتصادی به همراه دارد بکاهد ، به گونه ای که در بودجه سال 94 اعلام شده است که اتکاء بودجه به نفت کمتر از 30 درصد خواهد بود[22]. 5. و ... . در پایان بار دیگر متذکر می شویم که آنچه گفته شد تنها اندکی از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بوده و علاوه بر این دستاوردهای فراوانی در همین حوزه ها و نیز حوزه های دیگر همچون حوزه های نظامی ، اطلاعاتی- امنیتی ، ورزشی و ... وجود دارد که تحقیق پیرامون همه آنها مستلزم تدوین چندین جلد کتاب می باشد . ---------------------------------------------------------- [1] صحیفه امام ، جلد 1 ، ص 178 [2] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ، 20/7/1390 [3] بیانات در دیدار با کارگزاران نظام ، 13/11/1370 [4] رک : بند 6 اصل 2 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران . [5] اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران . [6] پهلوی، محمدرضا؛ پاسخ به تاریخ، ترجمه­ی حسین ترابیان، تهران، بی‌نا، 1371، چاپ اول، ص 266 ، نقل از محمدعلی زندی ، ایران ژاندارم منطقه ، سایت پژوهشکده باقر العلوم ع . [7] غلامرضا علی بابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، تهران، انتشارات دوسا، 1375، ص 155 [8] سید جلال الدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، ج 2 ، ص 50 [9] روح الله موسوی خمینی ، آئین انقلاب اسلامی ، سخنان برگزیده ، ص 432 ، نقل از فرهنگ ، جامعه ، انقلاب ، مجموعه مقالات ، کانون اندیشه جوان ، ص 141 [10] اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران . [11] امام خمینی، وصیت نامه الهی سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22. [12] حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253. [13] رک : اصل 107 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران [14] وضعیت سیاسی کشور قبل از انقلاب ، علیرضا محمدی ، نشریه الکترونیکی پرسمان ، ش 16 [15] برای آگاهی بیشتر از اموال بنیاد پهلوی مراجعه کنید به گراهام، رابرت؛ ایران سراب قدرت، ترجمه فیروزه فیروزنیا، کتاب تهران 1358، صص 208-204. [16] رک:روح‌الله حسینیان ، فساد دربار ، سقوط [17] همان [18] امیراسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران : طرح نو، 1371، ص 770 [19] ر. ک : جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی [20] درآمدی بر کارنامه انقلاب ، ماهنامه زمانه ، محمد رضا مرندی ، شماره 17 ، بهمن 1382 ، به نقل از سایت باشگاه اندیشه ، http://www.bashgah.net/fa/content/show/6188 [21] روزنامه دنیای اقتصاد ، 21/11/1392 ، نقل از سایت روزنامه ، http://www.donya-e-eqtesad.com/news/784545/ [22] رک : خبرگزاری فارس ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931103000606 منبع مقاله : دستاوردهای انقلاب اسلامی ، سیدروح الله لطیفی ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم ، سایت اندیشه قم ، http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData?c=297&t=news سیدروح الله لطیفی، سایت اندیشه قم.
عنوان سوال:

چرا انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلاب های اجتماعی یا بزرگ جای می گیرد؟


پاسخ:

چرا انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلاب های اجتماعی یا بزرگ جای می گیرد؟

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز ،در پاسخ به سوال شما ابتدا باید اشاره نماییم که (انقلاب اجتماعی) در نوشته ها و زبان گویندگان معانی مختلفی دارد مثلاً برخی تحلیل گران انقلابهای فرانسه ایران و روسیه را انقلاب اجتماعی دانسته و منظور از آن را شرکت جمع کثیری از مردم از اصناف و قشرهای مختلف در آن می دانند ، همچنین ممکن است منظور از انقلاب اجتماعی در برابر انقلابهای صنعتی، سیاسی و اقتصادی ..و باشد که منظور انقلاب در متن زندگی و فرهنگ مردم است مثلاً رنسانس یک انقلاب اجتماعی بود که زندگی مردم و فرهنگ مردم شروع به تغییر کرد. اما معمولا در انقلابها انقلاب از جایگاه اجتماعی و مردمی نیز برخوردار است. و انقلاب اجتماعی به انقلاب سیاسی منجر می شود. البته اگر انقلابی فقط سیاسی باشد که تنها در آن حکومتی جای خود را به حکومت دیگر بدهد در این صورت انقلاب فقط سیاسی است و انقلاب اجتماعی نیست. بنابراین انقلاب اجتماعی انقلابی است که در آن ساختارهای اجتماعی تغییر می کند و مردم در آن نقش اصلی را ایفا می کنند که با توجه به چنین تعریفی ، به راحتی می توان دریافت که انقلاب اسلامی ایران علاوه بر ابعاد سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... آن یک انقلاب اجتماعی نیز بود که در ادامه به برخی از دلایل آن اشاره خواهیم کرد . نکته دیگر ، بزرگ بودن یک انقلاب می باشد که این مساله نیز با توجه به عمق و ابعاد تاثیرات انقلاب سنجیده می شود و با توجه به اینکه تاثیراتی که انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف اعم از ساختارهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... باعث تغییرات و دگرگونی های عظیمی شد و دستاوردهای فراوانی برای کشور و ملت ایران به همراه داشت لذا می توان این انقلاب را انقلابی بزرگ نیز نامید ، در این میان آشنایی با تمام دستاوردها و تغییرات ناشی از انقلاب اسلامی مستلزم تحقیقات مفصلی می باشد که در اینجا مجال آن وجود ندارد ، با این حال به منظور آشنایی با این تاثیرات و دستاوردها و عظمت این دستاوردها که باعث شده است تا انقلاب اسلامی ایران را انقلابی بزرگ بنامیم مقاله ای که اخیرا در همین زمینه منتشر شده است خدمت شما تقدیم می کنیم که امید است مطالعه آن راهگشای شما باشد :
انقلاب اسلامی ایران را بی شک باید یکی از مهم ترین و تاثیر گذار ترین انقلاب های جهان دانست که آثار آن هم در درون مرزها و هم فراتر از مرزها بسیار عمیق بوده است به گونه ای که با توجه به این تحولات و دستاوردهایی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از این انقلاب ناشی شده است می توان آن را انقلاب به معنای واقعی کلمه دانست ؛ درست در نقطه مقابل برخی نظریه پردازی های بیگانه که تلاش می کنند تا (انقلاب بودن) انقلاب اسلامی ایران را با توجه به ویژگی ها و شاخصه هایی که با مبانی غربی سازگاری ندارد مورد تردید قرار دهند .
یکی از ویژگی های این تحولات و دستاوردها این است که در اکثر زمینه ها اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، علمی و ... حاصل شده است به گونه ای که شاهد یک تحول عظیم و فراگیر در کل ساختارهای کشور بوده ایم . البته قصد ما در این مقاله این نیست که کلیه این دستاوردها را به صورت مفصل و یا حتی اجمالی به رشته تحریر در آوریم ، چرا که با توجه به حجم عظیم تحولاتی که در اثر انقلاب اسلامی رخ داده است پرداختن به کل آن در یک مقاله که اقتضایش اختصار گویی است امکان پذیر نمی باشد، با این حال هدف اصلی ما در این مقاله این است که برخی از مهم ترین دستاوردها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، بر این اساس راهکاری که برای این منظور مناسب تر است تقسیم بندی این دستاوردها به چند بخش می باشد که ما در اینجا آن را به دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و علمی تقسیم بندی می کنیم ، هر چند می توان با توجه به پیشرفت هایی که در عرصه های دیگر وجود دارد تقسیم بندی های دیگری را هم به این تقسیمات اضافه نمود که با توجه به همپوشانی برخی از این موضوعات نسبت به برخی از آن دستاوردها و بنای این مقاله برای مختصر گویی و نه ذکر همه دستاوردها ، ضرورتی به ذکر این سرفصل ها وجود ندارد .
مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بر اساس تقسیم بندی پنجگانه سابق عبارتند از :
الف – دستاوردهای سیاسی
1. سرنگونی نظام نامشروع و استبدادی شاهنشاهی که 2500 سال بساط سلطه خویش را بر سر ملت گسترده بود ، این دستاورد را باید راهگشاترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست چرا که به برکت آن کلیه تغییرات و تحولات دیگر رقم خورد ، در واقع رژیم شاهنشاهی بزرگترین مانع هر گونه تحولی در کشور بود و به دلیل ذات استبدادی آن هر گونه اصلاحی در آن فاقد اثر بود ، چنانکه در جریان نهضت مشروطه ، تجربه مهم تلاش برای اصلاح نظام استبدادی شاهنشاهی از طریق تبدیل کردن آن به نظام مشروطه با روی کار آمدن رضا شاه و پس از وی محمد رضا پهلوی و بسط استبداد در قبای موجه تری به نام مشروطه سلطنتی به شکست انجامید، در این مقطع زمانی حتی علمای نامداری همچون میرزای نائینی تلاش کردند تا با توجه به عدم امکان برقراری حکومت اسلامی به زعامت رهبر دینی ، از نظام مشروطه سلطنتی به عنوان نظامی که شرّ کمتری از نظام سلطنتی استبدادی دارد دفاع کرده و به تئوریزه کردن آن بپردازند ، اما امام خمینی (ره) با مشاهده این تجربیات ، نخستین هدفی را که برای مبارزه انتخاب کردند شاه و نظام سلطنتی بود تا جایی که در سخنرانی های سال های نخستین مبارزه نیز رسماً به شاه حمله کرده و حتی شاه دوستی را معادل (غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش‌)[1] معرفی کردند و به این ترتیب با توجه به اینکه چنین نظامی بزرگترین مانع رشد و پیشرفت همه جانبه ملت ایران بود هیچ گونه مماشاتی را با این نظام نپذیرفتند تا جایی که شرط ملاقات خود با عواملی از رژیم که خواهان ملاقات با ایشان بودند را استعفای آنها از مناصب خود در رژیم سلطنت اعلام کردند و حتی برخی از آنها همچون شهردار تهران را پس از استعفا مجدداً در سمت خود ابقا نمودند تا نشان دهند که حتی یک چهره ثابت در دو نظام شاهنشاهی و نظام مبتنی بر ولایت فقیه تفاوت دارد و آنچه اولویت اصلی اوست کنار رفتن نظام شاهنشاهی می باشد و لو اینکه در نظام غیر شاهنشاهی ، برخی ازهمان چهره ها به قدرت برسند .
2. استقرار نظام مردمسالار دینی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ولایت فقیه: همانطور که می دانیم اکثر مردم کشور ما پیرو مکتب شیعه هستند که یکی از غیر قابل خدشه ترین اصول آن عبارت است از لزوم کسب مشروعیت حکومت از جانب معصوم (ع) و طاغوت بودن هر حکومتی که مشروعیتش منتسب به معصوم نباشد که بر این اساس با مراجعه ای به منابع دینی در می یابیم که تنها فقها هستند که این حق را از جانب امام معصوم (ع) دارا هستند و به عنوان نواب عام امام زمان(عج) حق حکومت را دارا هستند که از آنها به عنوان ولی فقیه یاد می کنیم ، لذا لزوم مشروعیت الهی حکومت و بحث ولایت فقیه ، مهمترین محور اندیشه سیاسی شیعه در طول تاریخ بوده است و از زمانی که نخستین کتاب های فقهی – استدلالی شیعه به رشته تحریر در آمده است یعنی از زمان شیخ مفید این بحث به تعابیر گوناگون همچون سلطان عادل ، امام المسلمین و ... در کتاب های فقهی مورد بررسی قرار گرفته است ، هر چند به دلیل عدم امکان اعمال حاکمیت فقها در اکثر مقاطع تاریخی ، این بحث به صورت حاشیه ای و در ضمن مباحث دیگر مطرح شده است اما اصل آن به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر همواره در میان فقها مطرح بوده است . با تمام این احوال، امکان اعمال ولایت فقیه به صورت کامل ، تا زمان انقلاب اسلامی ایران هرگز فراهم نشده بود ، از این روی امام خمینی (ره) که کوله باری از تجربیات هزار و چهارصد ساله تاریخ تشیع را بر دوش می کشید ، تصمیم گرفتند تا پس از نابودی نظام منحط گذشته ، تئوری ولایت فقیه را به صورت عملی در قالب یک نظام منسجم و نهادمند که امکان اعمال بسیاری از اختیارات ولی فقیه وجود داشته باشد ، به مرحله اجرا بگذارند و با توجه به لزوم نقش آفرینی مردم در تحقق عینی حکومت بر مبنای اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، نظریه ولایت فقیه را در درون ساختار نظامی دینی و در عین حال مردمسالار تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران عملی نمودند که ویژگی آن این بود که علاوه بر مشروعیت الهی حکومت ، مردم نیز با پذیرش خود به آن جنبه مقبولیت بخشیدند و در نتیجه برای نخستین بار در طول تاریخ شیعه و پس از دوران صدر اسلام ، حکومتی مبتنی بر اندیشه سیاسی شیعه جعفری توانست به صورت مستقیم نظامی سیاسی خود را پی ریزی نماید که مردم نیز آن را با جان و دل پذیرا شدند .
3. تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش که وقوع انقلاب اسلامی ایران نخستین گام در این راستا بود ، در واقع یکی از ویژگی های مهم این انقلاب این بود که در کنار نیروهای فعال انقلابی همچون رهبران و عناصر سیاسی انقلاب ، مردم نیز با آگاهی های حاصل شده ، خواستار انقلاب بودند و به همین دلیل این انقلاب با حضور پرشور و یکپارچه ملت ، به پیروزی رسید و پس از آن نیز برای استقرار نظام جدید از مردم نظر خواهی شد و به همین ترتیب تمام ارکان نظام جدید با خواست و اراده مردم شکل گرفت ، در واقع اراده مردم در جهت تغییرات در سرنوشت سیاسی خود بر این قرار گرفت که با انقلاب خود نظام منحط و پوسیده استبدادی را ریشه کن و به جای آن نظامی جدید مبتنی بر الگوی مردمسالاری دینی پی ریزی نمایند که حضور و اراده مردم در ساختارها و ارکان آن کاملاً نمایان باشد و این یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش ، در این زمینه مقام معظم رهبری معتقدند : (در طول تاریخ ما، هیچ حادثه‌ای مثل حادثه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که مردم در آن، نقش مستقیم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ ... با اینکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمی‌بردند، اما در عین حال توانستند یک رژیمِ تا دندان‌مسلحِ متکی به قدرتهای استکباری را بکلی از پا در بیاورند و انقلاب را پیروز کنند. منتها نکته‌ی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ ... در گذشته همیشه می گفتند کشور صاحب دارد؛ منظورشان این بود که فلان امیر و فلان حاکم و فلان سلطان صاحب کشور است! مردم نقشی نداشتند، کاره‌ای نبودند. امروز به برکت انقلاب اسلامی، مردم میدانند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور هم خود مردمند.)[2]
یکی دیگر از شواهد این دستاورد ، عبارت است از نقش مردم در انتخاب مسئولان نظام تا جایی که به قول مقام معظم رهبری (امروز در جمهوری اسلامی همه‌ی مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیرمستقیم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری.)[3]
4. تحقق آزادی های مشروع منطبق با ارزش ها و بنیان های بومی ، این در حالی است که تا پیش از انقلاب اسلامی تنها آزادی که وجود داشت ، آزادی در مسیر هر چه نزدیک تر شدن به غرب از نظر وضعیت فرهنگی بود و فراتر از آن چیزی به نام آزادی به ویژه از نظر سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی حتی با معنای غربی آن وجود نداشت و تنها روزنه های به وجود آمده در مقاطعی از تاریخ همچون مشروطه و یا تحولات شهریور 20 ، برای آزادی های سیاسی نیز بلافاصله با روی کار آمدن دیکتاتوری جدید بسته می شد و به این ترتیب آزادی تبدیل به آرزوی دست نایافتنی ملت ایران شده بود و به هیمن دلیل بود که یکی از شعارهای اصلی مردم در راهپیمایی های پیش از انقلاب اسلامی عبارت بود از (استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی) ؛ شعاری که آن را عصاره خواست های ملت در جریان انقلاب اسلامی دانسته اند و عنصر آزادی خواهی در آن نقش برجسته ای دارد ، به همین دلیل است که دادن آزادی های مشروع و منطبق با ارزش های بومی که آزادی توام با مسئولیت در برابر خدا[4] ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی تبدیل شد و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به (تأمین‌ آزادیهای‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ در حدود قانون)[5] گردید . بر همین اساس آزادی های متعدد در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است که محدوده آن ها را ارزش های بنیادین و مصالح ملی تعیین می کند .
5. تغییر در سیاست خارجی کشور ، استقلال در تصمیم سازی های دیپلماتیک و نزدیک شدن به ملت های مظلوم و مستضعف ، این در حالی است که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، سیاست خارجی کشورمان تابعی از سیاست های قدرتهای سلطه گر جهانی بود و رژیم شاه به گونه ای به تدوین و اجرای سیاست خارجی خود می پرداخت که گویی مسئولیت وی نه حفظ وتامین منافع ملی بلکه حفظ منافع غربی هاست و حتی از تصریح به این مساله نیز ابایی نداشت ، چنانکه شاه در پاسخ در زمینه مطرح شدن ایران به عنوان ژاندارم منطقه صریحا این ماموریت خود را به منظور حفاظت از منافع غرب عنوان کرده و می گوید : ( ارتش ما در واقع قادر بود در این ناحیه که برای غرب اهمیت استراتژیک فوق العاده‌ای دارد، هرگونه ناآرامی محلی را متوقف یا در نطفه خفه کند.)[6] ، نتیجه چنین سیاست هایی این بود که علاوه بر خدشه دار شدن حیثیت بزرگترین کشور شیعه جهان بابت ارتباطات پیدا و پنهان آن با رژیم صهیونیستی و عدم استقلال در تصمیم گیری های سیاست خارجه ، ملت ایران نیز هزینه های هنگفتی را در اثر این سیاست ها مجبور بودند تحمل کنند همچون دخالت های بی دلیل ایران در ظفار .
6. پیوند میان مردم و مسئولان نظام و احساس همدلی و همراهی مردم با مسئولان که چنین مساله ای برای نخستین بار در طول تاریخ کشورما رخ می داد چرا که نظام های سلطنتی همواره خود را فراتر از مردم می دانستند و به همین جهت کلیه اعضای سلطنتی به همراه مسئولین کشور سعی می کردند تا با پناه بردن به کاخ های مجلل خود ، به هر میزان که می توانند از مردم فاصله بگیرند ، همچنین همین اعتقاد ، مهم ترین منشا این تصور غلط در نظام شاهنشاهی بود که اساسا مردم حق دخالت در سیاست و حکومت ندارند ، با تمام این احوال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که مردم نقش اصلی و اساسی در پیروزی آن داشتند رهبران انقلاب نه تنها خود را از مردم متمایز نکردند بلکه همچنان همدلی و پیوستگی میان مردم و مسئولان برقرار ماند به ویژه همدلی میان مردم و رهبران ارشد نظام که تجلی این همدلی را می توان در استقبال از مسئولان عالی نظام به ویژه مقام معظم رهبری در سفرهای استانی ، مشارکت در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی ، مشارکت میلیونی مردم در نماز جمعه های برگزار شده توسط رهبر انقلاب و ... به راحتی می توان مشاهده کرد که یکی از دلایل آن تداوم ساده زیستی رهبران نظام و نیز تداوم ارتباط با مردم می باشد که هر چند به دلیل مسائل ومشکلات امنیتی این ارتباطات به صورت محدود می باشد اما آنچه مهم است اصل این ارتباط و ارادت متقابل مردم و رهبران نظام می باشد که علیرغم گذشت بیش از سی و پنج سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد .
7. تبدیل ایران به یک کشور مهم ، تاثیر گذار و تعیین کننده در عرصه تحولات بین المللی که این اهمیت و تاثیر گذاری نه تنها ادعای طرفداران نظام جمهوری اسلامی است بلکه در اعترافات گفتاری وعملی قدرتهای تاثیر گذار جهانی نیز مشهود می باشد ، به عنوان مثال درخواست های مکرر آمریکا برای مذاکره پیرامون حل مشکلاتی که با آن در کشورهایی همچون عراق مواجه شده است و یا ترس از تحرکات ایران در قبال تهدید های آمریکایی ها بر علیه کشورهای متحد ایران همچون سوریه که باعث عملی نشدن حمله به این کشور شد و نیز تلاش های مضاعف برای جلوگیری از قدرت یافتن هر چه بیشتر ایران ، همه وهمه حاکی از اعتراف عملی کشورهای غربی به قدرت مهم وتاثیر گذار در منطقه و جهان می باشد ، علاوه بر این در اکثر تحولات منطقه ای شاهد نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران هستیم به گونه ای که هر تحرکی بدون در نظر گرفتن نقش کشورمان به نتیجه نمی رسد چنانکه در سوریه غربی ها ومتحدان منطقه ای آنها بارها اعلام کردند که حاضر نیستند نقشی برای ایران قائل شوند و نخستین پیشنهادی که که برای حل بحران سوریه اعلام می کردند برکناری بشار اسد بود اما باگذشت زمان ، شکست این طرح ها و پیشنهاد ها مشخص شد و امروزه با اذعان غربی ها به این شکست ، زمزمه هایی مبنی بر حل بحران با پذیرش بشار اسد در این کشور شنیده می شد . در مجموع می توان گفت هر تحول و بحرانی که در منطقه بدون در نظر گرفتن ایران بخواهد مورد چاره اندیشی قرار گیرد بدون نتیجه می ماند و این یعنی تاثیر و قدرت ایران در سطح جهان .
8. چرخش ایران از کشور حامی رژیم صهیونیستی به کشور مدافع آرمان فلسطین و تبدیل شدن آن به محور اصلی مقاومت ضد صهیونیستی ، در همین زمینه لازم است اشاره نماییم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، شاه ، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته بود[7]، هر چند در مقام عمل ، این روابط حتی فراتر از روابط با کشورهایی بود که آن ها را به صورت کامل به رسمیت می شناخت و این مساله تا جایی پیش رفته بود که یکی از سه مساله ای که رژیم شاه امام خمینی را در سال 1342 از صحبت در باره آنها ممنوع کرده بود سخن گفتن در باره رژیم صهیونیستی بود[8] ، همین مواضع در کنار اتهامات تاریخی که در جهان اسلام همواره توسط عناصر تفرقه افکن بر علیه شیعیان مطرح می شد همچون اتهام همراهی شیعیان با یهود ، باعث شده بود که تصویری غلط از ایران و ایرانیان و به ویژه شیعیان در جهان اسلام نقش بندد ، اما موضع گیری های امام خمینی (ره) بر علیه این رژیم و اعلام خط مشی ضد صهیونیستی انقلاب اسلامی و اقداماتی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با رژیم صهیونیستی صورت گرفت همچون تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین ، خط بطلانی بر این تصورات غلط کشید و حتی ایران را تبدیل به محور مقاومت نمود به گونه ای که همان سال ها عده زیادی از نیروهای انقلابی به صورت داوطلب خواستار اعزام به فلسطین بودند که متاسفانه به دلیل درگیر شدن بخش عظیمی از نیروهای انقلاب در جریان توطئه تجزیه طلبان و نیز تهاجم صدام به خاک کشورمان ، عملا امکان پشتیبانی وسیع تر همچون اعزام نیرو برای آزادی قدس از بین رفت ، هر چند اصل دفاع از آرمان قدس همچنان یکی از اصول مهم انقلاب اسلامی ایران باقی ماند که نشانه آن نیز برگزاری هر ساله راهپیمایی در حمایت از آرمان آزادی قدس عزیز در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و حمایت عملی و معنوی از گروه های مقاومت ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان و سوریه می باشد .
9. علاوه بر آنچه گذشت انقلاب اسلامی دستاوردهای دیگری هم داشت که به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم از جمله حفظ تمامیت ارضی کشور برای نخستین بار پس از 200 سال که در هر منازعه ای بخشی از خاک کشور جدا می شد، اجرای برخی اصول مهم بر زمین مانده در دوران مشروطه یعنی انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام از طریق تشکیل شورای نگهبان قانون اساسی به منظور نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ، استقلال سیاسی به معنای واقعی کلمه ، تبدیل شدن انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوی ملت های آزاده جهان و زنده شدن روح امید در دل ملت های مظلوم و مستضعف جهان ، برجسته شدن موضوع وحدت اسلامی و برداشتن گام های عملی در راستای تحقق وحدت اسلامی و ... .
ب – دستاوردهای فرهنگی
1. چرخش در رویکردهای فرهنگی نظام و حرکت به سوی بازیابی فرهنگ ناب اسلامی به جای اسیر شدن در گرداب فرهنگ منحط غربی قبل از انقلاب که این دستاورد را نه تنها باید یکی از عظیم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران دانست بلکه شاید بتوان آن را کلیدی ترین دستاورد انقلاب که با تغییر در آن ، سایر دستاوردها نیز مسیر درست خویش را پیدا می کنند دانست ، چرا که نوع فرهنگ هر جامعه اساس و موتور محرک تحولات آن جامعه و تعیین کننده مسیر حرکت آن است و از آنجایی که رژیم شاه با درک این واقعیت ، تلاش داشت تا با تبدیل فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی به فرهنگ منحط غربی، اهداف ومنافع غرب را در ایران پیاده نماید، امام خمینی نیز با درک همین موضوع ، تلاش کرد تا با بهره گیری از زیر ساخت های فرهنگی موجود به تقابل با این توطئه بپردازد ، بر این اساس هم انقلاب اسلامی ناشی از زیر ساخت های فرهنگی موجود در میان جامعه ایرانی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ذلت ناپذیری و ... بود و هم انقلاب اسلامی آغازی بر تحولات عظیم فرهنگی دیگر بود ، تحولاتی که به شکل آرمان در دیدگاه های برخاسته از تفکر اسلام ناب محمدی امام خمینی (ره) متجلی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان آرمان فرهنگی انقلاب مطرح شد ؛ امام راحل (ره) بر این آرمان محوری همواره پافشاری داشت که هدف اصلی انقلاب ، زنده کردن احکام اسلام و تحقق آن در جامعه است [9]. بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برخی اهداف فرهنگی نظام که دولت موظف به تحقق آن شده است به این صورت ذکر شده است :
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی؛
بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر ؛
تقویت روح تحقیق و ابتکار ، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی ، توسعه وتحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین مردم .[10]
در این میان لازم به تذکر است اگر چه مهم ترین رسالت انقلاب اسلامی ایران ، رسالت فرهنگی است و در این راستا گام های خوبی هم برداشته است اما با توجه به وضعیت موجود و مقایسه آن با آرمان های مطلوب ، مسلماً نمی توان وضعیت موجود را وضعیت مطلوب دانست و در این مسیر قطعا گام های مهمی باقی مانده است که باید برداشته شود ، هر چند در همین مسیر نیز موانع فراوانی همچون تهاجم فرهنگی دشمنان ، ضعف مدیریت فرهنگی ، غافل شدن از فرهنگ در پاره ای مواقع و ... وجود دارد که باید در ارزیابی توفیقات و یا عدم توفیقات فرهنگی انقلاب اسلامی این موانع را هم در نظر گرفت . بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند (اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند).[11]
مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند (ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود).[12]
2. توجه به فرهنگ دینی در کشور در سطح عموم مردم جامعه که هر چند نمی توان آمار دقیقی از این موضوع ارائه کرد اما می توان با مشاهده عینی و میدانی به راحتی این تغییر رویکرد در فرهنگ مردم به سمت فرهنگ دینی را لمس کرد ؛ به عنوان مثال در این مقطع شاهد پیدایش هزاران هیات مذهبی و حضور گسترده مردم و به ویژه جوانان در برنامه های مذهبی از جمله اعتکاف هستیم ، سفر به اماکن مقدس همچون مکه ، عتبات عالیات عراق و سوریه ، مشهد مقدس و سایر اماکن زیارتی ، رشد غیر قابل مقایسه ای نسبت به گذشته داشته است و دهها مثال و نمونه دیگر که همگی شاهدی بر توجه هر چه بیشتر مردم به فرهنگ دینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد . در این میان نقشی که انقلاب اسلامی ایران در این گرایش به دین و مذهب داشته است این است که نظام جمهوری اسلامی برآمده از این انقلاب کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و... زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و... بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است و هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که به برخی از آنها اشاره شد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست .
3. دستاوردهای دیگری را هم می توان به این دستاوردها اضافه کرد که به صورت مختصر به پاره ای از آنها اشاره می کنیم : توجه به فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه در مقابل تلاش ها برای اشاعه فرهنگ برهنگی قبل از انقلاب ، اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت ، ترویج ارزش ها از طریق سینما و تلویزیون به جای ترویج ابتذال فرهنگی قبل از انقلاب ، ساخت آثار فاخر سینمایی با قدرت رقابت جهانی ، گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور ، تقویت روحیه و فرهنگ خودباوری ، فراهم آمدن زمینه برای تعالی فرهنگ دینی و اشاعه آن به تمام جهان از طریق محوریت ظرفیت عظمیی به نام حوزه علمیه قم و صدها مدرسه ، پژوهشگاه و موسسه علمی فرهنگی دیگر در نقاط مختلف کشور ، گسترش سطح سواد آموزی و حتی انواع ابداعات در شیوه های سواد آموزی (رشد شاخص های سواد آموزی) ، جلوگیری از تاراج آثار تمدنی کشور توسط بیگانگان و حتی بازگرداندن آثار تاریخی به یغما رفته و ... .
ج - دستاوردهای علمی
1. کسب رتبه های برتر در تولید و رشد علم ، به عنوان مثال در زمینه رشد علمی کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزایش یا کاهش مقالات علمی منتشره هر کشوری در مجلات بین المللی ISI می سنجند لازم است گفته شود که ایران قبل از انقلاب فاقد مقالات علمی منشره در مجلات ISI بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتمام جنگ تحمیلی رشد علمی ایران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسید . طبق یافته های مراکز علم سنجی بین المللی رشد علمی ایران با معیار جهانی تعداد مقالات منتشره ی در مجلات معتبر در فاصله ی بین سال های 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا یافته است و طی مدت 12 سال به 18برابر رسیده است . یعنی نرخ رشد تولید علم در ایران 11 برابر از میانگین جهانی بالاتر است و ایران سریعترین رشد علمی را در بین کشورهای جهان دارد .
2. بخش دیگری از دستاوردهای علمی نیز به صورت مختصر عبارتند از : پیشرفت در فناوری های هوافضا ، پیشرفت در فناوری لیزر ، ساخت انواع داروهای ضد سرطان ، سلول درمانی ، صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی و صنایع وابسته ، نانوتکنولوژی ، شبیه سازی ، پیشرفت های روباتیک ، پزشکی هسته ای ، فناوری هسته ای و صنایع مرتبط ، پیشرفت در درمان ناباروری ، فناوری های مرتبط با ماهواره و نیز فناوریهای مرتبط با گیرنده ها و فرستنده های تلویزیونی ، صنعت خودرو ، توسعه کمی و کیفی دانشگاه ها و مجامع علمی به ویژه در زمینه تحصیلات تکمیلی ، پیشرفت در زمینه ساخت دستگاه های مخابراتی ، خودکفایی در تولید انواع سرم ، انجام جراحی های مهم و پیچیده ، کسب رتبه های برتر المپیادهای علمی توسط دانش آموزان و دانشجویان ایرانی ، فراهم شدن زمینه برای فعالیت هزاران پژوهشکده و مرکز علمی دیگر با هدف ارتقای رشد علمی کشور و ... .
شایان ذکر است ویژگی مهم این پیشرفت ها این است که در سایه تحریم و انواع فشار از جانب دشمنان و با همت جوانانی که اکثر آنها سنینی بین 25 تا 35 سال دارند یعنی نسل سوم انقلاب حاصل شده است که ارزش این پیشرفت ها را مضاعف می سازد .
د – دستاوردهای اجتماعی
1. تلاش برای تحقق عدالت واقعی به جای عدالت ادعایی بر مبنای نگرش اسلامی به مقوله عدالت ، بر این اساس در نظام جمهوری اسلامی عدالت نه همچون دیدگاه های لیبرال ، نادیده گرفته می شود و نه همچون دیدگاه های چپ گرایانه و ماکسیستی به صورت غلط مورد استفاده قرار می گیرد بلکه عدالتی که در این جامعه مطرح می شود با در نظر گرفتن مبانی دینی و به دور از هر گونه التقاطی می باشد ، همچنین بر اساس نگرش دینی به عدالت همگان حتی رهبری به لحاظ شهروندی و حقوق اجتماعی با سایر افراد جامعه در برابر قانون مساوی هستند[13] و هیچ گونه تبعیضی پذیرفتنی نیست .
2. تلاش برای مبارزه با مفاسد و اجرای عدالت اجتماعی و عدالت قضایی ، در این زمینه لازم است بگوییم اصل وقوع تخلف حتی در نظام اسلامی به دلیل غیر معصوم بودن کارگزاران طبیعی است ، بااین حال نکته مهمی که وجود دارد این است که خوشبختانه در این نظام تمام مسئولان ارشد نظام و اکثر مسئولان میانی ، افراد پاکدستی هستند که از بسیاری از اتهاماتی که گفته می شود مبرا هستند و اگر خلاف این بود قطعا دشمنان نظام ، بیشترین سوء استفاده را در انتساب مفاسد به این نظام می کردند . از طرفی دیگر در صورتی که فساد و لغزشی از سوی یکی از مسئولان و منتسبان به نظام اسلامی رخ دهد ، خود نظام جمهوری اسلامی به عنوان مدعی پرونده وارد شده و با آن مقابله می کند کما اینکه در جریان دستگیری یکی از جنجالی ترین مفسدان اقتصادی که تلاش می کرد تا با دادن انواع رشوه ها ، مسئولان نظام را با برنامه های خود همراه کند چنین اتفاقی افتاد و وی با هوشیاری دفتر رهبری به دام افتاد و یا در مورد سایر مسئولان میانی و حتی صاحب نامی که دچار مفاسدی شده بودند نیز شاهد قاطعیت نظام و اجرای محاکمه عادلانه بوده ایم ، البته ممکن است در مواردی نیز کم کاری ها و یا حتی کوتاهی هایی صورت گرفته باشد اما چنین کوتاهی هایی را نباید به عنوان روند جاری نظام در مقابله با مفاسد دانست .
دراین میان نکته جالب توجه اینجاست که این موضوع در مورد نظام شاهنشاهی کاملا بالعکس است و در آن نظام ، هر کسی که به نوعی در ردیف مدیر یا مسئول مملکتی بود و یا به نوعی با خاندان پهلوی ارتباط داشت ، وارد جریان فساد اقتصادی و چپاول و غارت بیت المال می شد .
یکی ازمحققان در این زمینه چنین می نویسد [14]:
محمدرضا پهلوی از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروت‌اندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسام‌آوری بالا رفت، شاه به بهانه‌های مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیت‌های اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان (بنیاد پهلوی) تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کاباره‌ها، رانت‌خواری و استفاده‌های انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و... منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.[15] مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کرده‌اند.اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از (ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایه‌داران بزرگ جهان) شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونت‌کارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.)[16] از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینه‌های سرسام‌آوری را به بودجه کشور تحمیل می‌کردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیت‌المال تحمیل شد.[17] افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دل‌بازی بی‌حد حصر خود بیت‌المال را به کسانی می‌بخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته[18] تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبی‌آباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت‌ و با ولخرجی‌ها و اتلاف بی حد و حصر سرمایه‌های ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر می‌بردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری از وسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت‌.[19]
3. تلاش برای رفع معضلاتی همچون پدیده زشت حلبی آباد ها و نیز اقدامات فراوان برای ارائه امکانات اجتماعی و خدماتی به تمام مردم ایران به صورت یکسان و البته به تناسب خدمات و امکانات که در این زمینه هر چند با توجه به محدودیت منابع و امکانات هنوز نمی توان همه مردم را به صورت یکسان برخوردار دید ، اما در عین حال گام های خوبی در این زمینه برداشته شده است به گونه ای که امروزه دیگر اینگونه نیست که تنها مناطق خاص شهرهای بزرگ از امکانات اجتماعی و رفاهی برخوردارشده و سایر بخش های کشور ، حتی در شهرهای بزرگ از این امکانات محروم بمانند و حتی اگر در این مسیر محرومیت هایی وجود داشته باشد به برکت نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی (که چند سالی است به نام جهاد کشاورزی مشهور شده است) ، بنیاد مسکن ، کمیته امداد امام خمینی ره ، بنیاد برکت ، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و ... این محرومیت ها در حال رفع شدن است و انشاء الله روزی برسد که همه کشور ، از دور افتاده ترین روستاها تا مرفه نشین ترین مناطق شهرهای بزرگ از امکاناتی یکسان برخوردار باشند ، در این میان یکی دیگر از دغدغه های نظام اسلامی و به ویژه رهبران انقلاب در یکسان سازی بهره مندی مردم و حل بسیاری از مشکلات آنان ، عبارت بود از موضوع مهم مسکن که می توان گفت بار اصلی هزینه های خانوار را به خود اختصاص داده و نبود آن ، خود زمینه ساز دهها مشکل و معضل دیگر می گردد که برای حل چنین معضلی از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح هایی همچون اعلام حساب 100 امام و ایجاد بنیاد مسکن ، گام های خوبی برای خانه دار شدن محرومینن در مرحله اول و سپس تمام ایرانیان برداشته شد ، با تمام این احوال به دلیل نیاز به اقدامات اساسی تر در این زمینه که بتواند علاوه بر محرومین و مستضعفین مشکل مسکن همه مردم را حل نماید طرح های خوبی اجرا شد که موفق ترین آنها بی شک اجرای مسکن مهر بود که طی آن ، دولت با قرار دادن زمین رایگان در اختیار مردم در کنار تسهیلات بانکی ارزان ، راه خانه دار شدن مردم را آسان کرده است .
4. برخی از دستاوردهای دیگر این بخش به صورت خلاصه عبارتند از محرومیت زدایی ازجامعه در کنار امداد رسانی به محرومان و مستضعفان ، پیشرفت درجایگاه زنان در جامعه و به ویژه تحول در نگاه ابزاری نسبت به نقش زن در جامعه و پیدا کردن جایگاه ممتاز ، سازنده ، فعال و اثر گذار با حفظ کرامت و شخصیت انسانی ، ارتقای سطح امنیت اجتماعی شهروندان و ... .
ه – دستاوردهای اقتصادی
1. تحول در ساختارهای اقتصادی کشور و تلاش برای حرکت به سمت اقتصادی پیشرفته و در عین حال اسلامی در کنار تحول در نظام بانکی و آغاز حرکت ها در مسیر تحقق بانکداری اسلامی که در این مسیر قوانین مختلفی تحت عنوان بانکداری اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است که هر چند گاه در مقام قانونگذاری نواقصی در آن دیده می شود وگاه در مقام اجرا به خوبی عملیاتی نشده و همچنان شاهد مشکلاتی در این حوزه ها هستیم ، اما اصل آغاز حرکت ، گامی مقدس و قابل تقدیر است که با پیگیری های مقام معظم رهبری و از جمله تدوین سیاست های کلان در این بخش ها و اهتمام مسئولان عالیرتبه نظام ، می توان افق های خوبی را ترسیم نموده و در نهایت به یک الگو برای جایگزینی به جای اقتصاد های رو به زوال آلوده به ربای جهانی ارائه دهد.
2. فراهم کردن بسترهای توسعه اقتصادی همچون توسعه غیر قابل مقایسه در بخش راه و حمل و نقل جاده ای و ریلی و موضوعات مرتبط مثل تونل سازی و ... و پیشرفت های شگرف در این زمینه و نیز سد سازی و مهار آب های سطحی و دهها بستر سازی دیگر که زمینه رشد اقتصادی مردم و کل کشور را فراهم می سازد.
3. افزایش نسبی سطح اقتصادی و معیشتی مردم که چنین مساله ای ، هم از طریق مشاهدات عینی در سطح جامعه قابل اثبات است و هم آمارهای جهانی آن را تایید می کند به عنوان مثال بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است[20] و در 15 سال اخیر نیز قطعا این وضعیت بهبودی بیشتری داشته است ، چنانکه در یکی از آخرین گزارش های بانک مرکزی این رقم به 0.7 درصد کاهش یافته است[21] ، هر چند در زمینه شاخص های رفاه لازم است این نکته نیز تذکر داده شود که هر چند وضعیت اقتصادی مردم افزایش چشمگیری نموده است اما به دلایل متعدد از جمله افزایش سطح انتظارات ، تغییرات در سبک زندگی ، نوسانات منفی در اوضاع اقتصادی کشور به ویژه در سال های اخیر و ... ممکن است سطح رضایتمندی عمومی از اوضاع اقتصادی به اندازه ارتقای شاخص آمارهای رفاهی نباشد ، با این حال چنین مسائلی هرگز به معنای پایین بودن سطح معیشت مردم به ویژه در مقایسه با دوران پیش از انقلاب اسلامی نمی باشد .
4. تحولات عمده در منابع در آمدی کشور که آن را از یک کشور تک محصولی متکی به منابع نفتی به کشوری تبدیل کرده است که توانسته است منابع مالی متعددی برای درآمدهای خویش فراهم نماید و به این ترتیب به تدریج از شر وابستگی هر چه بیشتر به منابع نفتی که تبعات فراوان سیاسی و اقتصادی به همراه دارد بکاهد ، به گونه ای که در بودجه سال 94 اعلام شده است که اتکاء بودجه به نفت کمتر از 30 درصد خواهد بود[22].
5. و ... .
در پایان بار دیگر متذکر می شویم که آنچه گفته شد تنها اندکی از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بوده و علاوه بر این دستاوردهای فراوانی در همین حوزه ها و نیز حوزه های دیگر همچون حوزه های نظامی ، اطلاعاتی- امنیتی ، ورزشی و ... وجود دارد که تحقیق پیرامون همه آنها مستلزم تدوین چندین جلد کتاب می باشد .
----------------------------------------------------------
[1] صحیفه امام ، جلد 1 ، ص 178
[2] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ، 20/7/1390
[3] بیانات در دیدار با کارگزاران نظام ، 13/11/1370
[4] رک : بند 6 اصل 2 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[5] اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[6] پهلوی، محمدرضا؛ پاسخ به تاریخ، ترجمه­ی حسین ترابیان، تهران، بی‌نا، 1371، چاپ اول، ص 266 ، نقل از محمدعلی زندی ، ایران ژاندارم منطقه ، سایت پژوهشکده باقر العلوم ع .
[7] غلامرضا علی بابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، تهران، انتشارات دوسا، 1375، ص 155
[8] سید جلال الدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، ج 2 ، ص 50
[9] روح الله موسوی خمینی ، آئین انقلاب اسلامی ، سخنان برگزیده ، ص 432 ، نقل از فرهنگ ، جامعه ، انقلاب ، مجموعه مقالات ، کانون اندیشه جوان ، ص 141
[10] اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[11] امام خمینی، وصیت نامه الهی سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22.
[12] حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253.
[13] رک : اصل 107 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
[14] وضعیت سیاسی کشور قبل از انقلاب ، علیرضا محمدی ، نشریه الکترونیکی پرسمان ، ش 16
[15] برای آگاهی بیشتر از اموال بنیاد پهلوی مراجعه کنید به گراهام، رابرت؛ ایران سراب قدرت، ترجمه فیروزه فیروزنیا، کتاب تهران 1358، صص 208-204.
[16] رک:روح‌الله حسینیان ، فساد دربار ، سقوط
[17] همان
[18] امیراسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران : طرح نو، 1371، ص 770
[19] ر. ک : جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
[20] درآمدی بر کارنامه انقلاب ، ماهنامه زمانه ، محمد رضا مرندی ، شماره 17 ، بهمن 1382 ، به نقل از سایت باشگاه اندیشه ، http://www.bashgah.net/fa/content/show/6188
[21] روزنامه دنیای اقتصاد ، 21/11/1392 ، نقل از سایت روزنامه ، http://www.donya-e-eqtesad.com/news/784545/
[22] رک : خبرگزاری فارس ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931103000606
منبع مقاله : دستاوردهای انقلاب اسلامی ، سیدروح الله لطیفی ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم ، سایت اندیشه قم ، http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData?c=297&t=news


سیدروح الله لطیفی، سایت اندیشه قم.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین