برای غلبه و نصرت بر دشمن ظالم چکار باید کرد ؟
برای غلبه و نصرت بر دشمن ظالم چکار باید کرد ؟ پرسشگر محترم برای غلبه در جنگ علیه دشمن باید امور زیر رعایت گردد: 1. شناخت دقیق ماهیت اصلی دشمن: بهترین وسیله برای دشمن‌شناسی، مراجعه به قرآن است که دشمنان مختلف را در آیات نورانی خویش معرفی کرده است. برخی از آنان عبارتند از: 1- شیطان‌های جن و انس، 2- هواهای نفسانی، 3- کافران و اهل کتابی که در صدد مقابله با مسلمانان باشند، 4-جهل و نادانی و... . نفس اماره: که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند و دشمن نزدیک اوست. اما هوای نفس و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت نفس اماره که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. اگر گفته می شود، نفس خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبه انسانی نفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو (خود) یا دو مرتبه وجودی نفس کشمکش دائم وجود دارد. اگر خود انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد و اگر خود حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند. شیاطینِ جن: شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات سعی در اغوا و انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد. از منظر قرآن کریم شیطان تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. ( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما) ( اعراف/20) و ( فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلی‌ شَجَرَةِ الْخُلْدِ)(طه/120). شیطان زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور می دهد: ( وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ)( انعام/43) و ( وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ)( انفال/48). بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند. شیاطین انس : منظور از شیاطین انس ، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ، بر ضدِّ خدا و دین او اقدام نموده ، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور می سازند یا اعمالی شیطانی انجام می دهند. بر همین مبنا بود که امام خمینی قدس سرّه حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند. پس شیاطین انس از حیث بشر بودن تفاوتی با انسانهای عادی ندارند و تنها از نظر فکری و اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار داشته ، دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان می باشند. هر کسی یا از جنود خداست یا از جنود شیطان؛ یا حزب الله است یا حزب الشیطان ؛ چرا که بین حقّ و باطل راه دیگری وجود ندارد. پس هر که از خدا و راه حقّ و حقیقت خارج شود، از جنود شیطان خواهد بود. آیات شریفه ای که ذیلاً به آنها پرداخته می شود ، راز این حقیقت را روشن می سازند که چگونه برخی انسانها جزء حزب شیطان یا حزب الله می شوند. (وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون ___و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است. )(المائده:56) در نتیجه؛ بهترین راه دریافتن دسیسه های دشمنان و شیطان و آگاه ساختن دیگران از کیود آنان، رجوع به آیات قران کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) می باشد. چرا که بهترین کسانی که می توانند آنان را بشناسند، خود خداوند و معصومین(علیهم السلام) می باشند. از آنچا که جمهوری اسلامی ایران، حکومتی است با الهی و مستقل که مردمان آگاه و مستعد آن، این حکومت را پذیرفته اند و تا پای جان در حراست از آن می کوشند، دشمنان آن نیز دشمنان الله و طواغیت زمانه خواهند بود. قرآن کریم چهار گروه از دشمنان را نام برده است:(شیطان و همراهان او)، (کفار)، (برخی از اهل کتاب خصوصا یهودیان) و (منافقین). با استفاده از این آیات کریم، از دشمنان خارجی ملت ایران می­توان از یهودیان، مشرکین و کافران نام برد. برخی یهودیان به نام های عبرانیان و اسرائیلی ها هم خوانده شده اند، در قرآن بیش از همه اقوام دیگر از بنی اسرائیل سخن گفته شده است و آن به علت شدت عناد و جهودشان نسبت به حق است. یهودیان ، آن قدر نیرنگ و توطئه از خود نشان داده که از حد و حصر خارج است. در همان روزهای پیدایش، آن قدر با پیامبر عظیم الشان خود کج روی و بدرفتاری کردند که چندین مرتبه برایشان عذاب نازل شد. در سوره مائده یهودیان به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند: (لتجدن اشد الناس عداوه للذین ءامنوا الیهود والذین اشرکوا…) از مشرکان نیز در آیه 82 سوره مائده به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند; چنان که کفار هم طبق آیات صریح قرآن کریم هرگز خیرخواه اهل حق نیستند (بقره/ 105)، در راه خدا موانعی را برای باز ماندن مسلمانان از این راه ایجاد می کنند (انفال/ 36)، سعی و تلاش می کنند که اهل حق را به کفر برگردانند (نساء/ 89)، خیلی علاقه مند به غفلت مسلمانان می باشند (نساء/ 102) و نهایت سعی و تلاش خود را برای نابودی حق دارند. طبق آیه 56 از سوره کهف، به طور کلی در سه آیه از قرآن کریم کافران به عنوان دشمن نام برده شده اند: نساء/ 101، ممتحنه/1 و صف. /14. مهمترین و خطرناکترین دشمن ، همان دشمن داخلی و یا منافقین هستند. منافق، کسی است که ظاهر و باطن او یکی نباشد و به اصطلاح (دورو) باشد. خطرناک ترین دشمن چه در مجموعه اعتقادات دینی و مذهبی و چه در ناحیه معاشرت های اجتماعی دشمن ناشناخته است، دشمن شناخته شده هر چند هم قوی و نیرومند باشد، ضررش کمتر و خیانت او قابل دفاع و جبران است زیرا هویت او معلوم و سوء قصد او روشن است، اما دشمن ناشناخته هر چه هم کوچک و ناتوان باشد چون نقابی از دوستی و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است؛ ولی زیر آن نقاب و لباس ظاهری، دلی مملو از کین و عداوت و خنجری زهرآلود و کشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصتی است تا به اغراض پلیدش جامه عمل بپوشاند. اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است. به همین دلیل است که قرآن سخت ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته است و بزرگ ترین اعلام خطر را درباره آن دسته از دشمنان داشته است که می فرماید: (هم العدو فاحذرهم) طبق این فراز نورانی، تنها منافقان دشمنان حقیقی هستند و باید از آنان پرهیز نمود. در برخی از آیات قرآن منافقان بدتر از کفار تلقی شده اند: (نساء/ 145٫) خصوصیات متعددی که قرآن برای منافقان بیان نموده است، تصویر روشنی را از شخصیت منافق ارائه می دهد که در قالب خصوصیات ذیل قابل تبیین است. - خصوصیات عقیدتی: عدم اتخاذ موضعی مشخص در برابر توحید، اظهار ایمان در میان مسلمانان و اظهار شرک در میان مشرکان (بقره/ 204 و منافقون/ 2) - خصوصیات عبادی: عبادت از روی ریا و عدم اعتقاد، ایستادن به نماز همراه با تنبلی و بی حالی (نساء/108 و 141 – 143 و توبه/ 54) - خصوصیات اجتماعی: امر به منکر و نهی از معروف (توبه/ 67)، کفر ورزیدن در پوشش ایمان، افساد در پوشش اصلاح و نیرنگ بازی و چند چهرگی (بقره/ 10-8) دارای قیافه حق به جانبند و سعی دارند که مردم را تحت تاثیر قرار دهند (منافقون/ 5-1)، تضعیف باورهای دینی و شبهه افکنی (آل عمران/ 154، احزاب/12)، تحقیر مومنان (بقره/ 14، توبه/ 79، هود/ 27 و شعراء/ 111) و سوگند بسیار برای باوراندن حرف خود به مردم (توبه/ 56 و منافقون/ 2٫) - خصوصیات اخلاقی: عدم اعتماد به نفس، ترس و بخل (احزاب/ 19، منافقون/ 7، توبه/ 67)، لجاجت (بقره/ 18 و اعراف/ 179)، خودبزرگ بینی (بقره/ 206)، پیروی از هوای نفس (محمد/ 16)، توجیه گناه (نساء/ 62٫) - خصوصیات سیاسی: دوستی با بیگانگان (مجادله/ 14)، فتنه انگیزی (توبه/ 48-47)، فرصت طلبی (نساء/ 141، احزاب/ 20-19)، ایجاد جنگ روانی (نساء/ 83 و احزاب/ 60)، نپذیرفتن حکومت دینی (نساء/60- 61) و مخالفت عملی با دستورات ولایت (نور/ 62 – 63٫) حضرت علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند: (از دشمن مخفی بیش از دشمن آشکار بر حذر باش.) اصولا خصوصیت اصلی شخصیت منافق همان تردید در انتخاب ایمان و کفر است که نشانه ترسو بودن و عدم اعتماد به نفس او است که درباره منافقان هر عصری جاری است. 2. شناخت ابزار و طراحی های دشمن: خصوصیات شیطان یا مهارت های او در به اسارت کشیدن انسان عبارتند از: زینت بخشی اعمال در نظر انسان (انفال/ 48، نحل/ 63;) القای وسوسه (انعام/ 121، اعراف/ 20 – 21، طه/ 120;) تباه کردن و گسستن پیوندها (اسراء/ 53;) راندن از پشت و زمامگیری از رو به رو (مجادله/ 19;) دستور دادن به منکرها (حشر/16، نور/ 21٫). باید توجه داشت که دشمنان خارجی وداخلی کشور نیز از این راهکارها برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. ارعاب، تهدید، تحریم، ترور شخصیت و ترور فیزیکی، ایجاد ناامنی، شبیخون فرهنگی از جمله اقدامات دشمنان این مرز و بوم در مقابله با حرکت عظیم ملت ایران به شمار می­رود. شیوه های مبارزه دشمنان ایمانی مسلمانان، از منظر قرآن عبارت است از: الف) شکستن قداست رهبری با استفاده از حربه تهمت و افتراء که در سوره مومن/ 26 به این مطلب اشاره شده است. ب) ایجاد تردید و ابهام در بین مردم نسبت به حقانیت رهبری (اعراف/ 75، رعد/ 43، فرقان/ 8-7، تغابن/6٫) ج) تحقیر و استهزای رهبری (هود/ 38، انبیاء/ 36، حجر/ 11، زخرف/ 52٫) د) تهدید رهبری که انواع مختلف آن در قرآن بیان شده است (آل عمران/ 21، انفال/ 30، اعراف/ 88، ابراهیم/ 13، شعراء/ 29و16، قصص/ 20٫) ه) تلاش برای گمراه کردن از طریق صرف هزینه های کلان (انفال/ 30;) و) اشاعه فساد، نشر اکاذیب و پخش شایعات (لقمان/ 6، انعام/ 144)، ح) اختلاف افکنی و تفرقه انگیزی (قصص/ 4;) خ) محاصره اقتصادی (منافقون/ 7;) ر) تمسخر و دست انداختن (بقره/ 14 و 212، مطففین/ 29 – 32;) ز) تهمت های ناروا و اعزام عوامل نفوذی (توبه/ 47;) س) ترویج فرهنگ استعماری، تضعیف روحیه مسلمانان و تبلیغات سوء (نساء/ 83، ممتحنه/1٫) 3. شناخت راه های مقابله با نقشه های دشمن: از آنجا که برخورد دشمن با دین و مذهب و مبانی مکتب دارای شکل ثابتی نمی باشد، راههای مقابله با آن نیز تابع متغیری از رفتار دشمن خواهد بود. به طور کلی، راه های مقابله با دشمن بدین شرح است: الف) تمسک به الله که با دو میراث گرانبهای قرآن و عترت معصومین راهگشای همه مشکلات ما خواهند بود. (قرآن و عترت) در تاریکی ها (نورالمبین) و در تنش های اجتماعی (حبل المتین) ودر طوفان های سهمگین حوادث (عروه الوثقی) بوده و البته در مواقع ابهام و فتنه این عترت پیامبر است که مفسر و مبین قرآن می باشد. ب) اصل دوم طبق آیه 60 از سوره انفال، هوشیاری و کسب اقتدار، مجهز شدن به مدرن ترین سلاح ها و آمادگی کامل در مقابل دشمن است. ج) اصل سوم در برخورد با دشمن، ممنوعیت دوستی با دشمن است که بسیاری از آیات قرآن به آن اشاره کرده است: احتیاط در برخورد با دشمن (بقره/ 120، آل عمران/ 69)، عدم طرح دوستی با دشمن (نساء/ 89 و 144، مائده/ 82، ممتحنه/ 4-1)، ایمن ندانستن خود از وسوسه دشمنان (نساء/ 45-44)، عدم اعتماد در گفتن راز به دشمنان (آل عمران/ 118 – 120، منافقون/ 14) سازش ناپذیری در برابر دشمنان (آل عمران/ 146، هود/ 113) و پرهیز از دوستی با یهود و نصاری (مائده/ 52-51) همگی از جمله هشدارهایی است که قرآن کریم اعلان فرموده است. د) خداوند علاوه بر هشدارهای فوق یک راهکار اصلی و اساسی به مسلمانان توصیه می کند و آن آراسته شدن به لباس صبر و تقوی است که آیه 120 سوره آل عمران به آن پرداخته است: …(ان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئاً…) نقطه پیوند صبر و تقوی و مصونیت از نیرنگ های دشمنان در این است که اولاً این دو (صبر و تقوی) سبب: نیرومندی در کارها (آل عمران/ 186) زدودن ترس و اندوه از دل ها (احقاف/ 13) و نیز نزول امدادهای غیبی از جانب خدا برای صاحبان این دو فضیلت است. در این صورت است که تیرهای توطئه دشمنان به هدف اصابت نمی کند و نقشه های آنان ناکام می ماند. ه) شناخت صحیح از امکانات و استعدادهای داخلی برای مقابله با دشمن از قبیل ایمان و توکل، اتکاء به خود، مقاومت و استقامت، هوشمندی، اطاعت از رهنمودهای رهبری، پرهیز از غفلت و تغافل از دشمنی دشمن و نقشه های آن. در پایان رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را در مورد انواع دشمن و راهکار مقابله با آن را خدمتتان ارائه می­کنیم. امید که مورد استفاده قرار گیرد: (ما دو دشمن داریم دشمنِ اوّل در درون خود ماست شاید این دشمن درونی از دشمن بیرونی خطرناکتر هم هست آلوده شدن به شهوات حرصِ به دنیا دلبسته شدن به منافع فردی مرعوب دشمنان بیرونی شدن مأیوس شدن از وعده الهی و تحقّق آرمانهای الهی دشمنان درونی ما هستند همه کسانی که در جبهه‌های عظیم مثل جبهه انقلاب اسلامی به دشمن پشت کرده و فرار می‌کنند اوّل در جبهه دلِ خود شکست می‌خورند یا مرعوب می‌شوند یا مجذوب جلوه‌های دنیا یا آلوده به شهوات می‌گردند یا پول و مقام آنها را فریب می‌دهد و یا چهره چاپلوس دشمن دچار گمراهیشان می‌کند انسان اوّل در دلِ خود شکست می‌خورد و هزیمت می‌کند بعد هزیمت او در جبهه بیرونی آشکار می‌شود دوم دشمن بیرونی است دشمن بیرونی عبارت است از آن قدرتهای سلطه‌طلب جهانی که برای تحقّق مقاصد خود حاضرند همه دنیا را به خاک و خون بکشند و جنگهای خونین راه بیندازند برای این‌که به منافع خود دست پیدا کنندامروز تهدیدهای امریکا علیه عراق دیروز علیه افغانستان در طول این سالیان علیه مردم فلسطین و مردم لبنان را نگاه کنید عربده‌کشیهای مستکبران عالم را ببینید اینها جلوه‌های همان دشمن بیرونی است در هرجای دنیا که ملتی بیدار شود حکومتی خودآگاهی پیدا کند مردمی به فکر تأمین منافع خود و قطع دست زورگویان باشد دستگاه مرکزی قدرت‌طلب جهانی که مجموعه‌ای از همین سرمایه‌داران بزرگ و صهیونیستها هستند مشغول می‌شود تا آن مرکز آن کانون و آن حرکت را از سرِ راه خود دور کند خیلی اوقات موفّق می‌شوند در مواردی هم موفّق نمی‌شوند کمااین‌که در مورد ملت ایران و انقلاب اسلامی با اراده و ایمان مردم و با الگوهای ماندگاری که ملت ما از جوانان مبارز و پارسای خود نشان داد موفّق نشدند و تا امروز شکست خورده‌اند بعضی ناخشنود می‌شوند از این‌که ما در هشدارهای عمومی مردم را به دشمن بیرونی متوجّه کنیم این ناخشنودی ناشی از سطحی‌نگری است وقتی ما می‌گوییم دشمن بیرونی داریم معنایش این نیست که ضعفها اشتباهات لغزشها و کوتاهیهای ما در ناکامیابیهای نظام اسلامی بی‌تأثیر بوده‌است نخیر این‌طور نیست قرآن به ما یاد داده است که همیشه از اشتباهات خود یاد کنیم (ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا) نباید اسراف زیاده‌روی کوتاهیها و افراط و تفریط خودمان را از یاد دور کنیم باید به فکر اصلاح آنها باشیم اما این نباید ما را از عامل تشدیدکننده اشکالات که همان دشمن بیرونی است غافل کند در همین آیه شریفه که به ما تعلیم می‌دهد از گناه و اسراف خود استغفار کنیم بلافاصله می‌فرماید (و ثبّت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین) یعنی دشمن بیرونی را هم مورد غفلت قرار ندهید اوست که از اشتباهات شما حدّاکثر بهره را می‌برد لذا دشمن بیرونی اشتباهات را تشدید می‌کند در داخل کشور ممکن است خیلی از چیزها به‌طور طبیعی زمینه داشته باشد فرض کنید فساد و رواج فساد در بخشهایی چه بخشهای دولتی و چه بخشهای غیردولتی یا آلودگیهای شهوانی در بین بعضی از مردم یا بخشهایی از جوانان ممکن است وجود داشته باشد زمینه‌های طبیعی هم دارد اما وقتی که دشمن به فکر این است که یک ملت را زمینگیر کند همین عوامل ابزاری در دست دشمن می‌شود و آنها را تشدید می‌کند امروز شما وقتی سرنخ بسیاری از قضایای داخل کشور و مشکلات را دنبال کنید به سرانگشتِ بیگانه می‌رسید به دستهای مزدور دشمنان و به تدبیر دستگاههایی که همه نیروی خودشان را علیه نظام اسلامی تجهیز کرده و می‌کنند انقلاب به فضل الهی و به نیروی این ملت در سال پنجاه‌وهفت پیروز شد جبهه مقابل انقلاب و اسلام که وابسته به همان دشمنان بیرونی بود سرشکسته و مأیوس شد و عقب نشست اما آیا از معارضه و دشمنی کردن و از انتقام کشیدنِ از انقلاب و ملت ایران منصرف شد. )[1] (حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید دشمن را خوب بشناسید مبادا از شناسایی دشمن غفلت کنید غریبه‌هایی را که در لباس خودی خودشان را در همه جا داخل می‌کنند بشناسید دستهای پنهان را ببینید هیچ کس به‌خاطر غفلت ستایش نمی‌شود هیچ‌کس به‌خاطر چشمها را بر هم گذاشتن مدح نمی‌شود اگر بر آدم غافل ضربه‌ای وارد شد اوّل کسی که مسؤول و مذموم است خود اوست مراقب باشید دانشجو قشر فاخر و با ارزشی است دشمن دانشجو را هدف گرفته است چند سال است سعی می‌کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند اما موفّق نشدند بعد از این هم موفّق نخواهند شد اگر یک عدّه نفوذی خواستند از فرصتی استفاده کنند و از آب گل‌آلودی ماهی بگیرند وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایی درست کردند و حرفهایی زدند خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد نه ما اشتباه نخواهیم کرد ما مخاطب و طرفِ خودمان را می‌شناسیم دانشجو فرزند ماست متعلّق به ماست متعلّق به این کشور است دشمن است که می‌خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان فساد و تباهی کند خود دانشجویان بایستی هوشیارانه متوجّه باشنددر یک چنین موقعیّت و فصل حسّاسی مثل این فصل سال فصل امتحانات دانشجویی فصل کنکور که همه خانواده‌هایی که جوانی دارند این فصل که می‌شود همه همّت خودشان را می‌گذارند که جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان یا در کنکور موفّق شود آن کدام دستی است آن کدام دشمن آینده این مملکت و دانشگاه این مملکت است که این طور جوانان را به یک سمت انحرافی می‌کشاند سرگرمی درست می‌کند و تشویق می‌نماید به این که سراغ درس و سراغ امتحان نروید اجتماع کنید. )[2] (هل‌الدین‌ الا الحب‌ والبغض‌ دین‌ عبارت‌ از محبت‌ و کینه‌ است‌ از یک‌ طرف‌ محبت‌ به‌ خوبان‌ و خوبیها و مظلومان‌ و انسانهایی‌ که‌ مورد جفای‌ شیطانها قرار گرفته‌اند و از طرف‌ دیگر بغض‌ و کینه‌ نسبت‌ به‌ شیطانها و موجودات‌ پلید و پلیدیها و کسانی‌ که‌ برای‌ آنها انسان‌ و انسانیت‌ و خدا حرف‌ مفت‌ است‌ این‌ هم‌ جزو دین‌ است‌ تولی‌ و تبری‌ جزو فروع‌ دین‌ و به‌ قول‌ بعضی‌ از علما جزو اصول‌ دین‌ است‌ زشت‌صورتی‌ دشمنان‌ خدا و خلق‌ را فراموش‌ نکنید اگر فراموش‌ کردید همان‌ دشمن‌ چهره‌ی‌ خودش‌ را عوض‌ خواهد کرد و نزدیک‌ می‌شود دشمن‌ که‌ نزدیک‌ شد برای‌ ضربه‌ زدن‌ نزدیک‌ می‌شود دشمن‌ که‌ برای‌ نوازش‌ نزدیک‌ نمی‌شود این‌که‌ شما می‌بینید گاهی‌ دشمنان‌ ما چه‌ دشمنان‌ شناخته‌ شده‌ مثل‌ مستکبران‌ عالم‌ و قلدرهای‌ روزگار و چه‌ دشمنان‌ شناخته‌ نشده‌ که‌ خطرشان‌ بیشتر است‌ چهره‌ی‌ خوب‌ نشان‌ می‌دهند و مثل‌ مار خوش‌خط وخال‌ به‌ صورت‌ فریبنده‌ به‌ طرف‌ انسان‌ می‌آیند اظهار محبت‌ می‌کنند و می‌گویند بیایید با هم‌ دست‌ بدهیم‌ بدانید این‌ یک‌ حمله‌ و تهاجم‌ خصمانه‌ است‌ حواستان‌ جمع‌ باشد نباید کینه‌ی‌ دشمن‌ از دلتان‌ خارج‌ شود وقتی‌ که‌ دشمن‌ می‌گوییم‌ منظور ما دشمنی‌ نیست‌ که‌ برای‌ یک‌ شاهی‌ صنار دنیا دشمنی‌ کند که‌ اینها دشمنی‌ نیست‌ و نه‌ دشمنی‌ برای‌ اختلاف‌ سلیقه‌ و اختلاف‌ نظر که‌ اینها خیالات‌ است‌ و نه‌ دشمنی‌ برای‌ امور دنیوی‌ و مادی‌ که‌ ممنوع‌ و مطرود است‌ دشمن‌ یعنی‌ آن‌ شیطان‌ و شیطان‌صفتی‌ که‌ با خوبیها و فضیلتها و بندگان‌ صالح‌ و صلاح‌ و خدای‌ صلاح‌آفرین‌ مخالف‌ و دشمن‌ است‌ این‌ آن‌ دشمن‌ اصلی‌ است‌ نباید کینه‌ی‌ این‌ دشمن‌ از دلتان‌ خارج‌ بشود اگر احساس‌ کردید که‌ نسبت‌ به‌ این‌ دشمن‌ در دلتان‌ بغض‌ و کینه‌ کم‌ شد این‌ یک‌ علامت‌ خطر شخصی‌ برای‌ شماست‌ باید احساس‌ کنید مثل‌ این‌ که‌ درجه‌ی‌ ایمان‌ در حال‌ تنزل‌ است‌ عینا مثل‌ محبت‌ بندگان‌ خدا که‌ باید روزبه‌روز در دل‌ قویتر و ریشه‌دارتر بشود اگر به‌ شیطان‌ کینه‌ و دشمنی‌ نورزید او می‌آید و راه‌ شما به‌ طرف‌ خدا را سد خواهد کرد این‌ چیزی‌ است‌ که‌ دیگر قابل‌ جبران‌ نیست‌ بنابراین‌ نسبت‌ به‌ اصل‌ و تحلیل‌ حادثه‌ و آن‌ سیه‌روهایی‌ که‌ این‌ حادثه‌ را راه‌ انداختند باید آحاد مردم‌ از کوچک‌ و بزرگ‌ بغض‌ و کینه‌ داشته‌ باشند و آن‌ را به‌ یکدیگر نیز توصیه‌ کنند این‌ حادثه‌ یک‌ روی‌ دیگر هم‌ داشت‌ آن‌ روی‌ دیگر عبارت‌ از قوت‌ و قدرت‌ ایمان‌ ملت‌ ما بود که‌ عظمت‌ حادثه‌ تحت‌الشعاع‌ قوت‌ آنها قرار گرفت‌ این‌ چیز بسیار با اهمیتی‌ بود و امام‌ بزرگوار ما(قدس‌الله‌نفسه‌ورضوان‌الله‌تعالی‌علیه‌) آن‌ مردی‌ که‌ با زبان‌ پیامبران‌ حرف‌ می‌زد و از قلب‌ پیامبران‌ الهام‌ می‌گرفت‌ و حقایق‌ را با چشم‌ آنها می‌دید روی‌ این‌ نکته‌ تکیه‌ کرد معمولا اگر رئیس‌ جمهور یا نخست‌ وزیر یا وزیر یک‌ کشور مورد تهاجم‌ موفق‌ دشمن‌ قرار بگیرد یک‌ ضربه‌ برای‌ آن‌ کشور محسوب‌ می‌شود و او را تکان‌ می‌دهد و یک‌ مقدار تزلزل‌ ایجاد می‌کند ولی‌ در کشور ما این‌ حادثه‌ اتفاق‌ افتاد و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در آتش‌ بغض‌ و کینه‌ی‌ پلید دشمنان‌ سیاه‌رو با هم‌ سوختند و نه‌ فقط در مردم‌ ضعف‌ ایجاد نکرد بلکه‌ آنها را نیز قویتر و مصممتر کرد این‌ آن‌ نقطه‌ی‌ اصلی‌ است‌ چون‌ ایمان‌ مردم‌ قوی‌ بود تکان‌ نخوردند و چون‌ تکان‌ نخوردند و ضعیف‌ نشدند توقف‌ نکردند و توانستند راه‌ را ادامه‌ بدهند و چون‌ راه‌ را ادامه‌ دادند و متوقف‌ نشدند دشمن‌ پشت‌ دروازه‌ باقی‌ ماند دشمن‌ منتظر بود که‌ مردم‌ دچار ضعف‌ و فتوری‌ بشوند و سپس‌ او وارد بشود وقتی‌ که‌ دید این‌طور نیست‌ و مردم‌ مبارزه‌ و حرکت‌ و جنگ‌ و سازندگی‌ را با قوت‌ ادامه‌ می‌دهند متحیر ماند و احساس‌ شکست‌ کرد برادران‌ و خواهران‌ عزیز جوانان‌ غیور و سلحشور خانواده‌های‌ شهدا و جانبازان‌ و اسرا و مفقودان‌ روحانیون‌ محترم‌ و صاحبان‌ فکر و اندیشه‌ و مسؤولیت‌ و قشرهای‌ مختلف‌ تا لحظه‌یی‌ که‌ این‌ ملت‌ آن‌ احساس‌ قدرت‌ را داشته‌ باشد بر همه‌ی‌ موانع‌ و مشکلات‌ فایق‌ خواهد آمد و پیروز خواهد شد بدانید که‌ شما قوی‌ هستید دشمن‌ با وسوسه‌های‌ خود مبادا دلهای‌ افراد متوسط و ضعیف‌ را بلرزاند دشمن‌ ضعیف‌ است‌ نه‌ ما دلیلش‌ هم‌ همین‌ چیزی‌ است‌ که‌ مشاهده‌ می‌کنید اگر شما ملت‌ بعد از رحلت‌ جانگداز و مصیبت‌بار امام‌(ره‌) که‌ حادثه‌ی‌ خیلی‌ عظیمی‌ بود قوی‌ نبودید زانوان‌ شما می‌لرزید و از ادامه‌ی‌ راه‌ باز می‌ماندید ولی‌ دیدید که‌ زانوان‌ شما نلرزید این‌ نشانه‌ی‌ زنده‌ بودن‌ ملت‌ ماست‌ که‌ از حادثه‌ی‌ رحلت‌ امام‌ که‌ همه‌ی‌ دنیا تصور می‌کردند مردم‌ را ضعیف‌ خواهد کرد برای‌ قویترشدن‌ استفاده‌ کرد این‌ حیات‌ یک‌ ملت‌ را نشان‌ می‌دهد یک‌ ملت‌ زنده‌ یعنی‌ همین‌ یعنی‌ از چیزی‌ که‌ همه‌ی‌ دنیا خیال‌ می‌کنند وسیله‌ی‌ ضعف‌ اوست‌ وسیله‌ی‌ قوت‌ خود را می‌سازد بعد از رحلت‌ امام‌ قضاوت‌ دنیا در مورد شما مردم‌ ستایش‌آمیزتر شد و فهمیدند که‌ این‌ ملت‌ ملت‌ قوی‌یی‌ است‌ قوت‌ شما به‌ خاطر ایمان‌ و اتحادتان‌ است‌ چون‌ به‌ خدا مؤمنید و اتحاد کلمه‌ دارید این‌ اتحاد کلمه‌ را حفظ و این‌ ایمان‌ را روزبه‌روز در خودتان‌ قوی‌ کنید این‌ راز حل‌ تمام‌ مشکلات‌ است‌ اگر ایمان‌ به‌ خدا و خودتان‌ و مسؤولان‌ و نیز ایمان‌ به‌ موفقیت‌ و هدف‌ روزبه‌روز در قلب‌ شما قویتر شد و این‌ وحدت‌ کلمه‌یی‌ را هم‌ که‌ بحمدالله‌ دارید حفظ کنید و نگذارید دشمن‌ آن‌ را به‌هم‌ بزند تمام‌ مشکلات‌ چه‌ مشکلاتی‌ که‌ امروز مردم‌ ما به‌ آنها توجه‌ دارند (مثل‌ کمبود و گرانی‌) و چه‌ مشکلاتی‌ که‌ به‌ آنها توجه‌ ندارند یا کمتر توجه‌ دارند (مثل‌ مشکلات‌ اخلاقی‌ و فرهنگی‌ و بی‌سوادی‌ و ) برطرف‌ خواهد شد ملاحظه‌ کردید که‌ بحمدالله‌ با اراده‌ی‌ شما دولت‌ قوی‌ و بانشاط و کارآمدی‌ تشکیل‌ شد البته‌ در این‌ جا هم‌ رادیوهای‌ بیگانه‌ و دستهای‌ دشمن‌ خیلی‌ شیطنت‌ کردند تا شاید بتوانند مانع‌ تشکیل‌ این‌ دولت‌ بشوند و با تبلیغات‌ و شیطنت‌ خود کاری‌ کنند که‌ بعضی‌ از اعضای‌ این‌ دولت‌ از مجلس‌ رأی‌ نیاورند و دولت‌ ناقص‌ بیرون‌ بیاید دشمن‌ در تبلیغات‌ خود شیوه‌ها و شگردهای‌ عجیبی‌ دارد باید خیلی‌ هوشیار بود تا کسی‌ فریب‌ این‌ تبلیغات‌ را نخورد خوشبختانه‌ نمایندگان‌ شما در مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ این‌ هوشیاری‌ را بخرج‌ دادند و با رشد و هوشیاری‌ به‌ صورت‌ کامل‌ و بدون‌ این‌ که‌ بگذارند حتی‌ یک‌ وزارتخانه‌ یک‌ روز بدون‌ وزیر بماند به‌ این‌ دولت‌ رأی‌ اعتماد دادند و وزرا را دنبال‌ مأموریتهایشان‌ فرستادند الان‌ ما یک‌ دولت‌ قوی‌ و خوب‌ آن‌ هم‌ تحت‌ ریاست‌ یک‌ شخصیت‌ محبوب‌ شناخته‌ شده‌ی‌ مورد اعتماد و اتکای‌ امام‌ و مورد قبول‌ مردم‌ داریم‌ بحمدالله‌ انقلاب‌ و ملت‌ ما سالهای‌ متمادی‌ است‌ که‌ ایشان‌ را می‌شناسد و به‌ او اعتماد دارد این‌ اعتماد را هم‌ ملت‌ ما نشان‌ دادند اگر شما ایمان‌ خود را در همان‌ شکل‌ گسترده‌یی‌ که‌ مطرح‌ کردم‌ حفظ کنید که‌ البته‌ حفظ می‌کنید و اتحاد کلمه‌ را نگه‌دارید که‌ البته‌ نگه‌ می‌دارید و ان‌شاءالله‌ پشتیبانی‌ از این‌ مسؤولان‌ دلسوز و کارآمد را ادامه‌ دهید آینده‌ی‌ بسیار روشن‌ و امیدبخشی‌ پیش‌ روی‌ ما خواهد بود و بدانید که‌ دشمنان‌ امریکا و بقیه‌ی‌ استکبارگران‌ و قلدران‌ در مقابل‌ چنین‌ ملت‌ و مسؤولانی‌ هیچ‌ غلطی‌ نمی‌توانند بکند.[3] [1] 19/10/1381 [2] 21/4/1378 [3] 8/6/1368
عنوان سوال:

برای غلبه و نصرت بر دشمن ظالم چکار باید کرد ؟


پاسخ:

برای غلبه و نصرت بر دشمن ظالم چکار باید کرد ؟

پرسشگر محترم برای غلبه در جنگ علیه دشمن باید امور زیر رعایت گردد:
1. شناخت دقیق ماهیت اصلی دشمن:
بهترین وسیله برای دشمن‌شناسی، مراجعه به قرآن است که دشمنان مختلف را در آیات نورانی خویش معرفی کرده است. برخی از آنان عبارتند از: 1- شیطان‌های جن و انس، 2- هواهای نفسانی، 3- کافران و اهل کتابی که در صدد مقابله با مسلمانان باشند، 4-جهل و نادانی و... .
نفس اماره: که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند و دشمن نزدیک اوست. اما هوای نفس و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت نفس اماره که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. اگر گفته می شود، نفس خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبه انسانی نفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو (خود) یا دو مرتبه وجودی نفس کشمکش دائم وجود دارد. اگر خود انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد و اگر خود حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند.
شیاطینِ جن: شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات سعی در اغوا و انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد.
از منظر قرآن کریم شیطان تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. ( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما) ( اعراف/20) و ( فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلی‌ شَجَرَةِ الْخُلْدِ)(طه/120). شیطان زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور می دهد: ( وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ)( انعام/43) و ( وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ)( انفال/48). بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند.
شیاطین انس : منظور از شیاطین انس ، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ، بر ضدِّ خدا و دین او اقدام نموده ، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور می سازند یا اعمالی شیطانی انجام می دهند. بر همین مبنا بود که امام خمینی قدس سرّه حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند. پس شیاطین انس از حیث بشر بودن تفاوتی با انسانهای عادی ندارند و تنها از نظر فکری و اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار داشته ، دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان می باشند. هر کسی یا از جنود خداست یا از جنود شیطان؛ یا حزب الله است یا حزب الشیطان ؛ چرا که بین حقّ و باطل راه دیگری وجود ندارد.
پس هر که از خدا و راه حقّ و حقیقت خارج شود، از جنود شیطان خواهد بود. آیات شریفه ای که ذیلاً به آنها پرداخته می شود ، راز این حقیقت را روشن می سازند که چگونه برخی انسانها جزء حزب شیطان یا حزب الله می شوند. (وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون ___و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است. )(المائده:56)
در نتیجه؛ بهترین راه دریافتن دسیسه های دشمنان و شیطان و آگاه ساختن دیگران از کیود آنان، رجوع به آیات قران کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) می باشد. چرا که بهترین کسانی که می توانند آنان را بشناسند، خود خداوند و معصومین(علیهم السلام) می باشند. از آنچا که جمهوری اسلامی ایران، حکومتی است با الهی و مستقل که مردمان آگاه و مستعد آن، این حکومت را پذیرفته اند و تا پای جان در حراست از آن می کوشند، دشمنان آن نیز دشمنان الله و طواغیت زمانه خواهند بود. قرآن کریم چهار گروه از دشمنان را نام برده است:(شیطان و همراهان او)، (کفار)، (برخی از اهل کتاب خصوصا یهودیان) و (منافقین).
با استفاده از این آیات کریم، از دشمنان خارجی ملت ایران می­توان از یهودیان، مشرکین و کافران نام برد. برخی یهودیان به نام های عبرانیان و اسرائیلی ها هم خوانده شده اند، در قرآن بیش از همه اقوام دیگر از بنی اسرائیل سخن گفته شده است و آن به علت شدت عناد و جهودشان نسبت به حق است. یهودیان ، آن قدر نیرنگ و توطئه از خود نشان داده که از حد و حصر خارج است. در همان روزهای پیدایش، آن قدر با پیامبر عظیم الشان خود کج روی و بدرفتاری کردند که چندین مرتبه برایشان عذاب نازل شد. در سوره مائده یهودیان به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند: (لتجدن اشد الناس عداوه للذین ءامنوا الیهود والذین اشرکوا…)
از مشرکان نیز در آیه 82 سوره مائده به عنوان دشمن ترین دشمنان معرفی شده اند; چنان که کفار هم طبق آیات صریح قرآن کریم هرگز خیرخواه اهل حق نیستند (بقره/ 105)، در راه خدا موانعی را برای باز ماندن مسلمانان از این راه ایجاد می کنند (انفال/ 36)، سعی و تلاش می کنند که اهل حق را به کفر برگردانند (نساء/ 89)، خیلی علاقه مند به غفلت مسلمانان می باشند (نساء/ 102) و نهایت سعی و تلاش خود را برای نابودی حق دارند. طبق آیه 56 از سوره کهف، به طور کلی در سه آیه از قرآن کریم کافران به عنوان دشمن نام برده شده اند: نساء/ 101، ممتحنه/1 و صف. /14.
مهمترین و خطرناکترین دشمن ، همان دشمن داخلی و یا منافقین هستند. منافق، کسی است که ظاهر و باطن او یکی نباشد و به اصطلاح (دورو) باشد. خطرناک ترین دشمن چه در مجموعه اعتقادات دینی و مذهبی و چه در ناحیه معاشرت های اجتماعی دشمن ناشناخته است، دشمن شناخته شده هر چند هم قوی و نیرومند باشد، ضررش کمتر و خیانت او قابل دفاع و جبران است زیرا هویت او معلوم و سوء قصد او روشن است، اما دشمن ناشناخته هر چه هم کوچک و ناتوان باشد چون نقابی از دوستی و محبت بر چهره دارد و شعار او شعار توده مردم است؛ ولی زیر آن نقاب و لباس ظاهری، دلی مملو از کین و عداوت و خنجری زهرآلود و کشنده پنهان دارد و همواره منتظر فرصتی است تا به اغراض پلیدش جامه عمل بپوشاند.
اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است. به همین دلیل است که قرآن سخت ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته است و بزرگ ترین اعلام خطر را درباره آن دسته از دشمنان داشته است که می فرماید: (هم العدو فاحذرهم) طبق این فراز نورانی، تنها منافقان دشمنان حقیقی هستند و باید از آنان پرهیز نمود. در برخی از آیات قرآن منافقان بدتر از کفار تلقی شده اند: (نساء/ 145٫) خصوصیات متعددی که قرآن برای منافقان بیان نموده است، تصویر روشنی را از شخصیت منافق ارائه می دهد که در قالب خصوصیات ذیل قابل تبیین است.
- خصوصیات عقیدتی: عدم اتخاذ موضعی مشخص در برابر توحید، اظهار ایمان در میان مسلمانان و اظهار شرک در میان مشرکان (بقره/ 204 و منافقون/ 2)
- خصوصیات عبادی: عبادت از روی ریا و عدم اعتقاد، ایستادن به نماز همراه با تنبلی و بی حالی (نساء/108 و 141 – 143 و توبه/ 54)
- خصوصیات اجتماعی: امر به منکر و نهی از معروف (توبه/ 67)، کفر ورزیدن در پوشش ایمان، افساد در پوشش اصلاح و نیرنگ بازی و چند چهرگی (بقره/ 10-8) دارای قیافه حق به جانبند و سعی دارند که مردم را تحت تاثیر قرار دهند (منافقون/ 5-1)، تضعیف باورهای دینی و شبهه افکنی (آل عمران/ 154، احزاب/12)، تحقیر مومنان (بقره/ 14، توبه/ 79، هود/ 27 و شعراء/ 111) و سوگند بسیار برای باوراندن حرف خود به مردم (توبه/ 56 و منافقون/ 2٫)
- خصوصیات اخلاقی: عدم اعتماد به نفس، ترس و بخل (احزاب/ 19، منافقون/ 7، توبه/ 67)، لجاجت (بقره/ 18 و اعراف/ 179)، خودبزرگ بینی (بقره/ 206)، پیروی از هوای نفس (محمد/ 16)، توجیه گناه (نساء/ 62٫)
- خصوصیات سیاسی: دوستی با بیگانگان (مجادله/ 14)، فتنه انگیزی (توبه/ 48-47)، فرصت طلبی (نساء/ 141، احزاب/ 20-19)، ایجاد جنگ روانی (نساء/ 83 و احزاب/ 60)، نپذیرفتن حکومت دینی (نساء/60- 61) و مخالفت عملی با دستورات ولایت (نور/ 62 – 63٫)
حضرت علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند: (از دشمن مخفی بیش از دشمن آشکار بر حذر باش.) اصولا خصوصیت اصلی شخصیت منافق همان تردید در انتخاب ایمان و کفر است که نشانه ترسو بودن و عدم اعتماد به نفس او است که درباره منافقان هر عصری جاری است.

2. شناخت ابزار و طراحی های دشمن:
خصوصیات شیطان یا مهارت های او در به اسارت کشیدن انسان عبارتند از: زینت بخشی اعمال در نظر انسان (انفال/ 48، نحل/ 63;) القای وسوسه (انعام/ 121، اعراف/ 20 – 21، طه/ 120;) تباه کردن و گسستن پیوندها (اسراء/ 53;) راندن از پشت و زمامگیری از رو به رو (مجادله/ 19;) دستور دادن به منکرها (حشر/16، نور/ 21٫). باید توجه داشت که دشمنان خارجی وداخلی کشور نیز از این راهکارها برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. ارعاب، تهدید، تحریم، ترور شخصیت و ترور فیزیکی، ایجاد ناامنی، شبیخون فرهنگی از جمله اقدامات دشمنان این مرز و بوم در مقابله با حرکت عظیم ملت ایران به شمار می­رود.
شیوه های مبارزه دشمنان ایمانی مسلمانان، از منظر قرآن عبارت است از:
الف) شکستن قداست رهبری با استفاده از حربه تهمت و افتراء که در سوره مومن/ 26 به این مطلب اشاره شده است.
ب) ایجاد تردید و ابهام در بین مردم نسبت به حقانیت رهبری (اعراف/ 75، رعد/ 43، فرقان/ 8-7، تغابن/6٫)
ج) تحقیر و استهزای رهبری (هود/ 38، انبیاء/ 36، حجر/ 11، زخرف/ 52٫)
د) تهدید رهبری که انواع مختلف آن در قرآن بیان شده است (آل عمران/ 21، انفال/ 30، اعراف/ 88، ابراهیم/ 13، شعراء/ 29و16، قصص/ 20٫)
ه) تلاش برای گمراه کردن از طریق صرف هزینه های کلان (انفال/ 30;)
و) اشاعه فساد، نشر اکاذیب و پخش شایعات (لقمان/ 6، انعام/ 144)،
ح) اختلاف افکنی و تفرقه انگیزی (قصص/ 4;)
خ) محاصره اقتصادی (منافقون/ 7;)
ر) تمسخر و دست انداختن (بقره/ 14 و 212، مطففین/ 29 – 32;)
ز) تهمت های ناروا و اعزام عوامل نفوذی (توبه/ 47;)
س) ترویج فرهنگ استعماری، تضعیف روحیه مسلمانان و تبلیغات سوء (نساء/ 83، ممتحنه/1٫)

3. شناخت راه های مقابله با نقشه های دشمن:
از آنجا که برخورد دشمن با دین و مذهب و مبانی مکتب دارای شکل ثابتی نمی باشد، راههای مقابله با آن نیز تابع متغیری از رفتار دشمن خواهد بود.
به طور کلی، راه های مقابله با دشمن بدین شرح است:
الف) تمسک به الله که با دو میراث گرانبهای قرآن و عترت معصومین راهگشای همه مشکلات ما خواهند بود.
(قرآن و عترت) در تاریکی ها (نورالمبین) و در تنش های اجتماعی (حبل المتین) ودر طوفان های سهمگین حوادث (عروه الوثقی) بوده و البته در مواقع ابهام و فتنه این عترت پیامبر است که مفسر و مبین قرآن می باشد.
ب) اصل دوم طبق آیه 60 از سوره انفال، هوشیاری و کسب اقتدار، مجهز شدن به مدرن ترین سلاح ها و آمادگی کامل در مقابل دشمن است.
ج) اصل سوم در برخورد با دشمن، ممنوعیت دوستی با دشمن است که بسیاری از آیات قرآن به آن اشاره کرده است: احتیاط در برخورد با دشمن (بقره/ 120، آل عمران/ 69)، عدم طرح دوستی با دشمن (نساء/ 89 و 144، مائده/ 82، ممتحنه/ 4-1)، ایمن ندانستن خود از وسوسه دشمنان (نساء/ 45-44)، عدم اعتماد در گفتن راز به دشمنان (آل عمران/ 118 – 120، منافقون/ 14) سازش ناپذیری در برابر دشمنان (آل عمران/ 146، هود/ 113) و پرهیز از دوستی با یهود و نصاری (مائده/ 52-51) همگی از جمله هشدارهایی است که قرآن کریم اعلان فرموده است.
د) خداوند علاوه بر هشدارهای فوق یک راهکار اصلی و اساسی به مسلمانان توصیه می کند و آن آراسته شدن به لباس صبر و تقوی است که آیه 120 سوره آل عمران به آن پرداخته است: …(ان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئاً…) نقطه پیوند صبر و تقوی و مصونیت از نیرنگ های دشمنان در این است که اولاً این دو (صبر و تقوی) سبب: نیرومندی در کارها (آل عمران/ 186) زدودن ترس و اندوه از دل ها (احقاف/ 13) و نیز نزول امدادهای غیبی از جانب خدا برای صاحبان این دو فضیلت است. در این صورت است که تیرهای توطئه دشمنان به هدف اصابت نمی کند و نقشه های آنان ناکام می ماند.
ه) شناخت صحیح از امکانات و استعدادهای داخلی برای مقابله با دشمن از قبیل ایمان و توکل، اتکاء به خود، مقاومت و استقامت، هوشمندی، اطاعت از رهنمودهای رهبری، پرهیز از غفلت و تغافل از دشمنی دشمن و نقشه های آن.
در پایان رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را در مورد انواع دشمن و راهکار مقابله با آن را خدمتتان ارائه می­کنیم. امید که مورد استفاده قرار گیرد:
(ما دو دشمن داریم دشمنِ اوّل در درون خود ماست شاید این دشمن درونی از دشمن بیرونی خطرناکتر هم هست آلوده شدن به شهوات حرصِ به دنیا دلبسته شدن به منافع فردی مرعوب دشمنان بیرونی شدن مأیوس شدن از وعده الهی و تحقّق آرمانهای الهی دشمنان درونی ما هستند همه کسانی که در جبهه‌های عظیم مثل جبهه انقلاب اسلامی به دشمن پشت کرده و فرار می‌کنند اوّل در جبهه دلِ خود شکست می‌خورند یا مرعوب می‌شوند یا مجذوب جلوه‌های دنیا یا آلوده به شهوات می‌گردند یا پول و مقام آنها را فریب می‌دهد و یا چهره چاپلوس دشمن دچار گمراهیشان می‌کند انسان اوّل در دلِ خود شکست می‌خورد و هزیمت می‌کند بعد هزیمت او در جبهه بیرونی آشکار می‌شود دوم دشمن بیرونی است دشمن بیرونی عبارت است از آن قدرتهای سلطه‌طلب جهانی که برای تحقّق مقاصد خود حاضرند همه دنیا را به خاک و خون بکشند و جنگهای خونین راه بیندازند برای این‌که به منافع خود دست پیدا کنندامروز تهدیدهای امریکا علیه عراق دیروز علیه افغانستان در طول این سالیان علیه مردم فلسطین و مردم لبنان را نگاه کنید عربده‌کشیهای مستکبران عالم را ببینید اینها جلوه‌های همان دشمن بیرونی است در هرجای دنیا که ملتی بیدار شود حکومتی خودآگاهی پیدا کند مردمی به فکر تأمین منافع خود و قطع دست زورگویان باشد دستگاه مرکزی قدرت‌طلب جهانی که مجموعه‌ای از همین سرمایه‌داران بزرگ و صهیونیستها هستند مشغول می‌شود تا آن مرکز آن کانون و آن حرکت را از سرِ راه خود دور کند خیلی اوقات موفّق می‌شوند در مواردی هم موفّق نمی‌شوند کمااین‌که در مورد ملت ایران و انقلاب اسلامی با اراده و ایمان مردم و با الگوهای ماندگاری که ملت ما از جوانان مبارز و پارسای خود نشان داد موفّق نشدند و تا امروز شکست خورده‌اند بعضی ناخشنود می‌شوند از این‌که ما در هشدارهای عمومی مردم را به دشمن بیرونی متوجّه کنیم این ناخشنودی ناشی از سطحی‌نگری است وقتی ما می‌گوییم دشمن بیرونی داریم معنایش این نیست که ضعفها اشتباهات لغزشها و کوتاهیهای ما در ناکامیابیهای نظام اسلامی بی‌تأثیر بوده‌است نخیر این‌طور نیست قرآن به ما یاد داده است که همیشه از اشتباهات خود یاد کنیم (ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا) نباید اسراف زیاده‌روی کوتاهیها و افراط و تفریط خودمان را از یاد دور کنیم باید به فکر اصلاح آنها باشیم اما این نباید ما را از عامل تشدیدکننده اشکالات که همان دشمن بیرونی است غافل کند در همین آیه شریفه که به ما تعلیم می‌دهد از گناه و اسراف خود استغفار کنیم بلافاصله می‌فرماید (و ثبّت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین) یعنی دشمن بیرونی را هم مورد غفلت قرار ندهید اوست که از اشتباهات شما حدّاکثر بهره را می‌برد لذا دشمن بیرونی اشتباهات را تشدید می‌کند در داخل کشور ممکن است خیلی از چیزها به‌طور طبیعی زمینه داشته باشد فرض کنید فساد و رواج فساد در بخشهایی چه بخشهای دولتی و چه بخشهای غیردولتی یا آلودگیهای شهوانی در بین بعضی از مردم یا بخشهایی از جوانان ممکن است وجود داشته باشد زمینه‌های طبیعی هم دارد اما وقتی که دشمن به فکر این است که یک ملت را زمینگیر کند همین عوامل ابزاری در دست دشمن می‌شود و آنها را تشدید می‌کند امروز شما وقتی سرنخ بسیاری از قضایای داخل کشور و مشکلات را دنبال کنید به سرانگشتِ بیگانه می‌رسید به دستهای مزدور دشمنان و به تدبیر دستگاههایی که همه نیروی خودشان را علیه نظام اسلامی تجهیز کرده و می‌کنند انقلاب به فضل الهی و به نیروی این ملت در سال پنجاه‌وهفت پیروز شد جبهه مقابل انقلاب و اسلام که وابسته به همان دشمنان بیرونی بود سرشکسته و مأیوس شد و عقب نشست اما آیا از معارضه و دشمنی کردن و از انتقام کشیدنِ از انقلاب و ملت ایران منصرف شد. )[1]
(حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید دشمن را خوب بشناسید مبادا از شناسایی دشمن غفلت کنید غریبه‌هایی را که در لباس خودی خودشان را در همه جا داخل می‌کنند بشناسید دستهای پنهان را ببینید هیچ کس به‌خاطر غفلت ستایش نمی‌شود هیچ‌کس به‌خاطر چشمها را بر هم گذاشتن مدح نمی‌شود اگر بر آدم غافل ضربه‌ای وارد شد اوّل کسی که مسؤول و مذموم است خود اوست مراقب باشید دانشجو قشر فاخر و با ارزشی است دشمن دانشجو را هدف گرفته است چند سال است سعی می‌کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند اما موفّق نشدند بعد از این هم موفّق نخواهند شد اگر یک عدّه نفوذی خواستند از فرصتی استفاده کنند و از آب گل‌آلودی ماهی بگیرند وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایی درست کردند و حرفهایی زدند خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد نه ما اشتباه نخواهیم کرد ما مخاطب و طرفِ خودمان را می‌شناسیم دانشجو فرزند ماست متعلّق به ماست متعلّق به این کشور است دشمن است که می‌خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان فساد و تباهی کند خود دانشجویان بایستی هوشیارانه متوجّه باشنددر یک چنین موقعیّت و فصل حسّاسی مثل این فصل سال فصل امتحانات دانشجویی فصل کنکور که همه خانواده‌هایی که جوانی دارند این فصل که می‌شود همه همّت خودشان را می‌گذارند که جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان یا در کنکور موفّق شود آن کدام دستی است آن کدام دشمن آینده این مملکت و دانشگاه این مملکت است که این طور جوانان را به یک سمت انحرافی می‌کشاند سرگرمی درست می‌کند و تشویق می‌نماید به این که سراغ درس و سراغ امتحان نروید اجتماع کنید. )[2]
(هل‌الدین‌ الا الحب‌ والبغض‌ دین‌ عبارت‌ از محبت‌ و کینه‌ است‌ از یک‌ طرف‌ محبت‌ به‌ خوبان‌ و خوبیها و مظلومان‌ و انسانهایی‌ که‌ مورد جفای‌ شیطانها قرار گرفته‌اند و از طرف‌ دیگر بغض‌ و کینه‌ نسبت‌ به‌ شیطانها و موجودات‌ پلید و پلیدیها و کسانی‌ که‌ برای‌ آنها انسان‌ و انسانیت‌ و خدا حرف‌ مفت‌ است‌ این‌ هم‌ جزو دین‌ است‌ تولی‌ و تبری‌ جزو فروع‌ دین‌ و به‌ قول‌ بعضی‌ از علما جزو اصول‌ دین‌ است‌ زشت‌صورتی‌ دشمنان‌ خدا و خلق‌ را فراموش‌ نکنید اگر فراموش‌ کردید همان‌ دشمن‌ چهره‌ی‌ خودش‌ را عوض‌ خواهد کرد و نزدیک‌ می‌شود دشمن‌ که‌ نزدیک‌ شد برای‌ ضربه‌ زدن‌ نزدیک‌ می‌شود دشمن‌ که‌ برای‌ نوازش‌ نزدیک‌ نمی‌شود این‌که‌ شما می‌بینید گاهی‌ دشمنان‌ ما چه‌ دشمنان‌ شناخته‌ شده‌ مثل‌ مستکبران‌ عالم‌ و قلدرهای‌ روزگار و چه‌ دشمنان‌ شناخته‌ نشده‌ که‌ خطرشان‌ بیشتر است‌ چهره‌ی‌ خوب‌ نشان‌ می‌دهند و مثل‌ مار خوش‌خط وخال‌ به‌ صورت‌ فریبنده‌ به‌ طرف‌ انسان‌ می‌آیند اظهار محبت‌ می‌کنند و می‌گویند بیایید با هم‌ دست‌ بدهیم‌ بدانید این‌ یک‌ حمله‌ و تهاجم‌ خصمانه‌ است‌ حواستان‌ جمع‌ باشد نباید کینه‌ی‌ دشمن‌ از دلتان‌ خارج‌ شود وقتی‌ که‌ دشمن‌ می‌گوییم‌ منظور ما دشمنی‌ نیست‌ که‌ برای‌ یک‌ شاهی‌ صنار دنیا دشمنی‌ کند که‌ اینها دشمنی‌ نیست‌ و نه‌ دشمنی‌ برای‌ اختلاف‌ سلیقه‌ و اختلاف‌ نظر که‌ اینها خیالات‌ است‌ و نه‌ دشمنی‌ برای‌ امور دنیوی‌ و مادی‌ که‌ ممنوع‌ و مطرود است‌ دشمن‌ یعنی‌ آن‌ شیطان‌ و شیطان‌صفتی‌ که‌ با خوبیها و فضیلتها و بندگان‌ صالح‌ و صلاح‌ و خدای‌ صلاح‌آفرین‌ مخالف‌ و دشمن‌ است‌ این‌ آن‌ دشمن‌ اصلی‌ است‌ نباید کینه‌ی‌ این‌ دشمن‌ از دلتان‌ خارج‌ بشود اگر احساس‌ کردید که‌ نسبت‌ به‌ این‌ دشمن‌ در دلتان‌ بغض‌ و کینه‌ کم‌ شد این‌ یک‌ علامت‌ خطر شخصی‌ برای‌ شماست‌ باید احساس‌ کنید مثل‌ این‌ که‌ درجه‌ی‌ ایمان‌ در حال‌ تنزل‌ است‌ عینا مثل‌ محبت‌ بندگان‌ خدا که‌ باید روزبه‌روز در دل‌ قویتر و ریشه‌دارتر بشود اگر به‌ شیطان‌ کینه‌ و دشمنی‌ نورزید او می‌آید و راه‌ شما به‌ طرف‌ خدا را سد خواهد کرد این‌ چیزی‌ است‌ که‌ دیگر قابل‌ جبران‌ نیست‌ بنابراین‌ نسبت‌ به‌ اصل‌ و تحلیل‌ حادثه‌ و آن‌ سیه‌روهایی‌ که‌ این‌ حادثه‌ را راه‌ انداختند باید آحاد مردم‌ از کوچک‌ و بزرگ‌ بغض‌ و کینه‌ داشته‌ باشند و آن‌ را به‌ یکدیگر نیز توصیه‌ کنند این‌ حادثه‌ یک‌ روی‌ دیگر هم‌ داشت‌ آن‌ روی‌ دیگر عبارت‌ از قوت‌ و قدرت‌ ایمان‌ ملت‌ ما بود که‌ عظمت‌ حادثه‌ تحت‌الشعاع‌ قوت‌ آنها قرار گرفت‌ این‌ چیز بسیار با اهمیتی‌ بود و امام‌ بزرگوار ما(قدس‌الله‌نفسه‌ورضوان‌الله‌تعالی‌علیه‌) آن‌ مردی‌ که‌ با زبان‌ پیامبران‌ حرف‌ می‌زد و از قلب‌ پیامبران‌ الهام‌ می‌گرفت‌ و حقایق‌ را با چشم‌ آنها می‌دید روی‌ این‌ نکته‌ تکیه‌ کرد معمولا اگر رئیس‌ جمهور یا نخست‌ وزیر یا وزیر یک‌ کشور مورد تهاجم‌ موفق‌ دشمن‌ قرار بگیرد یک‌ ضربه‌ برای‌ آن‌ کشور محسوب‌ می‌شود و او را تکان‌ می‌دهد و یک‌ مقدار تزلزل‌ ایجاد می‌کند ولی‌ در کشور ما این‌ حادثه‌ اتفاق‌ افتاد و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در آتش‌ بغض‌ و کینه‌ی‌ پلید دشمنان‌ سیاه‌رو با هم‌ سوختند و نه‌ فقط در مردم‌ ضعف‌ ایجاد نکرد بلکه‌ آنها را نیز قویتر و مصممتر کرد این‌ آن‌ نقطه‌ی‌ اصلی‌ است‌ چون‌ ایمان‌ مردم‌ قوی‌ بود تکان‌ نخوردند و چون‌ تکان‌ نخوردند و ضعیف‌ نشدند توقف‌ نکردند و توانستند راه‌ را ادامه‌ بدهند و چون‌ راه‌ را ادامه‌ دادند و متوقف‌ نشدند دشمن‌ پشت‌ دروازه‌ باقی‌ ماند دشمن‌ منتظر بود که‌ مردم‌ دچار ضعف‌ و فتوری‌ بشوند و سپس‌ او وارد بشود وقتی‌ که‌ دید این‌طور نیست‌ و مردم‌ مبارزه‌ و حرکت‌ و جنگ‌ و سازندگی‌ را با قوت‌ ادامه‌ می‌دهند متحیر ماند و احساس‌ شکست‌ کرد برادران‌ و خواهران‌ عزیز جوانان‌ غیور و سلحشور خانواده‌های‌ شهدا و جانبازان‌ و اسرا و مفقودان‌ روحانیون‌ محترم‌ و صاحبان‌ فکر و اندیشه‌ و مسؤولیت‌ و قشرهای‌ مختلف‌ تا لحظه‌یی‌ که‌ این‌ ملت‌ آن‌ احساس‌ قدرت‌ را داشته‌ باشد بر همه‌ی‌ موانع‌ و مشکلات‌ فایق‌ خواهد آمد و پیروز خواهد شد بدانید که‌ شما قوی‌ هستید دشمن‌ با وسوسه‌های‌ خود مبادا دلهای‌ افراد متوسط و ضعیف‌ را بلرزاند دشمن‌ ضعیف‌ است‌ نه‌ ما دلیلش‌ هم‌ همین‌ چیزی‌ است‌ که‌ مشاهده‌ می‌کنید اگر شما ملت‌ بعد از رحلت‌ جانگداز و مصیبت‌بار امام‌(ره‌) که‌ حادثه‌ی‌ خیلی‌ عظیمی‌ بود قوی‌ نبودید زانوان‌ شما می‌لرزید و از ادامه‌ی‌ راه‌ باز می‌ماندید ولی‌ دیدید که‌ زانوان‌ شما نلرزید این‌ نشانه‌ی‌ زنده‌ بودن‌ ملت‌ ماست‌ که‌ از حادثه‌ی‌ رحلت‌ امام‌ که‌ همه‌ی‌ دنیا تصور می‌کردند مردم‌ را ضعیف‌ خواهد کرد برای‌ قویترشدن‌ استفاده‌ کرد این‌ حیات‌ یک‌ ملت‌ را نشان‌ می‌دهد یک‌ ملت‌ زنده‌ یعنی‌ همین‌ یعنی‌ از چیزی‌ که‌ همه‌ی‌ دنیا خیال‌ می‌کنند وسیله‌ی‌ ضعف‌ اوست‌ وسیله‌ی‌ قوت‌ خود را می‌سازد بعد از رحلت‌ امام‌ قضاوت‌ دنیا در مورد شما مردم‌ ستایش‌آمیزتر شد و فهمیدند که‌ این‌ ملت‌ ملت‌ قوی‌یی‌ است‌ قوت‌ شما به‌ خاطر ایمان‌ و اتحادتان‌ است‌ چون‌ به‌ خدا مؤمنید و اتحاد کلمه‌ دارید این‌ اتحاد کلمه‌ را حفظ و این‌ ایمان‌ را روزبه‌روز در خودتان‌ قوی‌ کنید این‌ راز حل‌ تمام‌ مشکلات‌ است‌ اگر ایمان‌ به‌ خدا و خودتان‌ و مسؤولان‌ و نیز ایمان‌ به‌ موفقیت‌ و هدف‌ روزبه‌روز در قلب‌ شما قویتر شد و این‌ وحدت‌ کلمه‌یی‌ را هم‌ که‌ بحمدالله‌ دارید حفظ کنید و نگذارید دشمن‌ آن‌ را به‌هم‌ بزند تمام‌ مشکلات‌ چه‌ مشکلاتی‌ که‌ امروز مردم‌ ما به‌ آنها توجه‌ دارند (مثل‌ کمبود و گرانی‌) و چه‌ مشکلاتی‌ که‌ به‌ آنها توجه‌ ندارند یا کمتر توجه‌ دارند (مثل‌ مشکلات‌ اخلاقی‌ و فرهنگی‌ و بی‌سوادی‌ و ) برطرف‌ خواهد شد ملاحظه‌ کردید که‌ بحمدالله‌ با اراده‌ی‌ شما دولت‌ قوی‌ و بانشاط و کارآمدی‌ تشکیل‌ شد البته‌ در این‌ جا هم‌ رادیوهای‌ بیگانه‌ و دستهای‌ دشمن‌ خیلی‌ شیطنت‌ کردند تا شاید بتوانند مانع‌ تشکیل‌ این‌ دولت‌ بشوند و با تبلیغات‌ و شیطنت‌ خود کاری‌ کنند که‌ بعضی‌ از اعضای‌ این‌ دولت‌ از مجلس‌ رأی‌ نیاورند و دولت‌ ناقص‌ بیرون‌ بیاید دشمن‌ در تبلیغات‌ خود شیوه‌ها و شگردهای‌ عجیبی‌ دارد باید خیلی‌ هوشیار بود تا کسی‌ فریب‌ این‌ تبلیغات‌ را نخورد خوشبختانه‌ نمایندگان‌ شما در مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ این‌ هوشیاری‌ را بخرج‌ دادند و با رشد و هوشیاری‌ به‌ صورت‌ کامل‌ و بدون‌ این‌ که‌ بگذارند حتی‌ یک‌ وزارتخانه‌ یک‌ روز بدون‌ وزیر بماند به‌ این‌ دولت‌ رأی‌ اعتماد دادند و وزرا را دنبال‌ مأموریتهایشان‌ فرستادند الان‌ ما یک‌ دولت‌ قوی‌ و خوب‌ آن‌ هم‌ تحت‌ ریاست‌ یک‌ شخصیت‌ محبوب‌ شناخته‌ شده‌ی‌ مورد اعتماد و اتکای‌ امام‌ و مورد قبول‌ مردم‌ داریم‌ بحمدالله‌ انقلاب‌ و ملت‌ ما سالهای‌ متمادی‌ است‌ که‌ ایشان‌ را می‌شناسد و به‌ او اعتماد دارد این‌ اعتماد را هم‌ ملت‌ ما نشان‌ دادند اگر شما ایمان‌ خود را در همان‌ شکل‌ گسترده‌یی‌ که‌ مطرح‌ کردم‌ حفظ کنید که‌ البته‌ حفظ می‌کنید و اتحاد کلمه‌ را نگه‌دارید که‌ البته‌ نگه‌ می‌دارید و ان‌شاءالله‌ پشتیبانی‌ از این‌ مسؤولان‌ دلسوز و کارآمد را ادامه‌ دهید آینده‌ی‌ بسیار روشن‌ و امیدبخشی‌ پیش‌ روی‌ ما خواهد بود و بدانید که‌ دشمنان‌ امریکا و بقیه‌ی‌ استکبارگران‌ و قلدران‌ در مقابل‌ چنین‌ ملت‌ و مسؤولانی‌ هیچ‌ غلطی‌ نمی‌توانند بکند.[3]

[1] 19/10/1381
[2] 21/4/1378
[3] 8/6/1368





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین