آیا اگر ولی فقیه توصیه هایش در بین اطرافیان و متولیان امر راه به جایی نبرد( دور از شأن رهبر عزیزمان)، همچنان باید حاکم جامعه اسلامی باشد؟ با سلام به صورت کلی در این زمینه گفتنی است : حکومت دینی اساساً تحمیلی و اجبارآمیز نیست و از همین رو بدون پشتوانه و حمایت مردمی امکان تحقق ندارد. از امیرالمؤمنینعلیه السلام نقل شده است: (پیامبرصلی الله علیه وآله به من فرمود: ای پسر ابوطالب! ولایت امت من برعهده تو است. پس اگر به سلامت قدرت را به تو سپردند و در مورد زمامداری تو، با خشنودی اتفاق کردند، سرپرستی امورشان را برعهده گیر؛ ولی اگر در مورد تو رأی دیگری ابراز داشتند، آنان را به حال خود رها کن).[i] آیهاللَّه مصباح یزدی مینویسد: (اگر چه(مقبولیت) با(مشروعیت) تلازمی ندارد؛ اما حاکم دینی حق استفاده از زور برای تحمیل حاکمیت خویش را ندارد).[ii] آیت الله جوادی آملی نیز آوردهاند: (انسان، تکویناً آزاد آفریده شده است و هرگز بر پذیرش هیچ حاکمیتی - اعم از الهی یا غیر آن - مجبور نیست. از این رو، نه در اصل دین، رواست؛(لااکراه فی الدین)[iii]؛ و نه حکومت دینی میتواند اجباری باشد؛ هر چند که انسان، تشریعاً باید دین و حاکمیت الهی را بپذیرد.[iv] ایشان در ادامه میفرماید:... تثبیت حکومت الهی در جامعه، به رغبت و آمادگی جمعی بستگی دارد و چنین حکومتی نه در تشکیل و نه در استمرار، تحمیلی نیست و تنها با خواست و اراده مردم شکل میگیرد و تداوم مییابد).[v] نظام اسلامی، نه مانند حکومت های دیکتاتور و جبار است که هیچ ارزشی برای خواست مردم قائل نباشد و نه مانند حکومتهای به ظاهر مردمسالار است که ادعای تابعیت بیچون و چرا از خواست و اراده مردمی دارد (هر چند این ادعا هرگز به وقوع نپیوسته است). حکومت اسلامی راه سومی است که در آن خواست مردم، در طول احکام و اراده الهی - که تضمین کننده خیر و سعادت دنیوی و اخروی بشر است - مورد توجه و احترام است. [i] یابن ابیطالب لک ولاء امتی فان ولّوک فی عافیة و اجمعوا علیک بالرضا فقم بامرهم و الا فدعهم و ما هم فیه)، ابن طاووس، کشف المحجه، ص 180. [ii] کتاب نقد، شماره 7، ص 53، (مقاله حکومت و مشروعیت). [iii] بقره (2)، آیه 256. [iv] جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، ص 23، قم: اسراء، چاپ اول، 1381. [v] همان جا. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100134934)
آیا اگر ولی فقیه توصیه هایش در بین اطرافیان و متولیان امر راه به جایی نبرد( دور از شأن رهبر عزیزمان)، همچنان باید حاکم جامعه اسلامی باشد؟
آیا اگر ولی فقیه توصیه هایش در بین اطرافیان و متولیان امر راه به جایی نبرد( دور از شأن رهبر عزیزمان)، همچنان باید حاکم جامعه اسلامی باشد؟
با سلام به صورت کلی در این زمینه گفتنی است :
حکومت دینی اساساً تحمیلی و اجبارآمیز نیست و از همین رو بدون پشتوانه و حمایت مردمی امکان تحقق ندارد. از امیرالمؤمنینعلیه السلام نقل شده است: (پیامبرصلی الله علیه وآله به من فرمود: ای پسر ابوطالب! ولایت امت من برعهده تو است. پس اگر به سلامت قدرت را به تو سپردند و در مورد زمامداری تو، با خشنودی اتفاق کردند، سرپرستی امورشان را برعهده گیر؛ ولی اگر در مورد تو رأی دیگری ابراز داشتند، آنان را به حال خود رها کن).[i]
آیهاللَّه مصباح یزدی مینویسد: (اگر چه(مقبولیت) با(مشروعیت) تلازمی ندارد؛ اما حاکم دینی حق استفاده از زور برای تحمیل حاکمیت خویش را ندارد).[ii]
آیت الله جوادی آملی نیز آوردهاند: (انسان، تکویناً آزاد آفریده شده است و هرگز بر پذیرش هیچ حاکمیتی - اعم از الهی یا غیر آن - مجبور نیست. از این رو، نه در اصل دین، رواست؛(لااکراه فی الدین)[iii]؛ و نه حکومت دینی میتواند اجباری باشد؛ هر چند که انسان، تشریعاً باید دین و حاکمیت الهی را بپذیرد.[iv] ایشان در ادامه میفرماید:... تثبیت حکومت الهی در جامعه، به رغبت و آمادگی جمعی بستگی دارد و چنین حکومتی نه در تشکیل و نه در استمرار، تحمیلی نیست و تنها با خواست و اراده مردم شکل میگیرد و تداوم مییابد).[v]
نظام اسلامی، نه مانند حکومت های دیکتاتور و جبار است که هیچ ارزشی برای خواست مردم قائل نباشد و نه مانند حکومتهای به ظاهر مردمسالار است که ادعای تابعیت بیچون و چرا از خواست و اراده مردمی دارد (هر چند این ادعا هرگز به وقوع نپیوسته است). حکومت اسلامی راه سومی است که در آن خواست مردم، در طول احکام و اراده الهی - که تضمین کننده خیر و سعادت دنیوی و اخروی بشر است - مورد توجه و احترام است.
[i] یابن ابیطالب لک ولاء امتی فان ولّوک فی عافیة و اجمعوا علیک بالرضا فقم بامرهم و الا فدعهم و ما هم فیه)، ابن طاووس، کشف المحجه، ص 180.
[ii] کتاب نقد، شماره 7، ص 53، (مقاله حکومت و مشروعیت).
[iii] بقره (2)، آیه 256.
[iv] جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، ص 23، قم: اسراء، چاپ اول، 1381.
[v] همان جا. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100134934)
- [سایر] چگونه میتوانید ثابت کنید که (ولی فقیه)، نایب و جانشین امام زمان(عج)، رهبر و ولیّ جامعه اسلامی است؟ وقتی که آن حضرت در غیبت طولانی مدت به سر میبرد، چه نیازی به نایب و نماینده دارد؟
- [سایر] پیروان سایر ادیان که در جامعه اسلامی زندگی می کند موظف به اطاعت از ولی فقیه هستند یا خیر؟
- [سایر] سلام خسته نباشید اقا مگه ولی امر مسلمین جهان و ولی مطلق امام زمان نیستن؟ چرا رهبر رو ولی امر مسلمین جهان میدونند؟ اگه میشه با سند و دلیل عقلی جواب بدین و ولایت ولی فقیه اثبات کنید با تشکر
- [سایر] با توجه به اینکه ما ولی فقیه را نماینده امام زمان(عج) می دانیم چه کسی مشخص می کند که در زمان ما رهبر جامعه چه کسی باشد؟آیااعضای مجلس خبرگان که افرادی عادی اند قادر به تشخیص رهبری هستند؟
- [سایر] در کشور ما، مجلس خبرگان، ناظران بر رهبر حکومت اسلامی هستند. چرا این افراد با رأی مردم انتخاب می شوند؟ و آیا در شرع مقدس، مردم صلاحیت انتخاب افرادی که ناظر بر ولی فقیه اند را دارند؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا بر فقیهی که در کشور جمهوری اسلامی ایران زندگی می کند و اعتقادی به ولایت مطلقه فقیه ندارد، اطاعت از دستورات ولی فقیه واجب است؟ و اگر با ولی فقیه مخالفت نماید فاسق محسوب می شود؟ و در صورتی که فقیهی اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه دارد ولی خود را از او شایسته تر به مقام ولایت می داند، اگر با اوامر فقیهی که متصدی مقام ولایت امر است مخالفت نماید، فاسق است؟
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید با توجه به اینکه وظیفه ی مجلس خبرگان رهبری نظارت بر ولی فقیه جامعه است، مشاهده می شود تعداد زیادی از اعضای خبرگان از طرف رهبر انقلاب دارای مسئولیت هایی می گردند. آیا انجام چنین کاری سبب وابستگی اعضا به رهبری نمی شود و وظیفه ی نظارتی مجلس خبرگان را تحت الشعاع قرار نمی دهد؟ آیا تاکنون نظارت خبرگان کارکردی داشته است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشخاصی هستند که تفکّرات التقاطی و سوابق فکری مغایر با نظرات اکثریّت فقهای شیعه، و فقه حاکم بر نظام مقدّس جمهوری اسلامی (نظیر بحث ولایت فقیه) دارند. آیا می توان دیدگاه ها و نظرات آنها را در جامعه انتشار داد، تا مردم با شنیدن اقوال مختلف بهترین آن را انتخاب کنند؟ در صورتی که پاسخ منفی باشد، آیه شریفه (فَبَشِّرْ عبادِ * الّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ اَحْسَنَه) را چگونه تفسیر می فرمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشخاصی هستند که تفکّرات التقاطی و سوابق فکری مغایر با نظرات اکثریّت فقهای شیعه، و فقه حاکم بر نظام مقدّس جمهوری اسلامی (نظیر بحث ولایت فقیه) دارند. آیا می توان دیدگاه ها و نظرات آنها را در جامعه انتشار داد، تا مردم با شنیدن اقوال مختلف بهترین آن را انتخاب کنند؟ در صورتی که پاسخ منفی باشد، آیه شریفه (فَبَشِّرْ عبادِ * الّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ اَحْسَنَه) را چگونه تفسیر می فرمایید؟
- [سایر] در حکومت اسلامی، ما قائل به تسری مشروعیت از خدا به حضرت رسول (ص) و بعد از ایشان، ائمه (ع) و بعد هم بر مبنای آیات و روایات از جمله، مقبوله عمر بن حنظله به فقیه مجتهد عادل هستیم. به عبارت دیگر، هیچ آدمی بدون اجازه مستقیم یا غیر مستقیم از خدا، اجازه دخل و تصرف در امور عمومی و اجتماعی انسان ها را ندارد، و ولی فقیه با توجه به اجازه با واسطه از خدا، اجازه تصرف دارد. آیا در حکومت اسلامی، مدیرانی که با واسطه یا بی واسطه منصوب رهبری اند و با اذن ایشان، اجازه تصرف دارند، در حیطه وظایف و اختیارات خود، ولایت دارند یا خیر؟ به هر حال، ما نمی توانیم افراد را مسئول بدانیم، ولی اختیار ندهیم، یا در صورت دادن اختیار، برای زیردستان تکلیف اطاعت در برابر اوامر مسئول را قرار ندهیم، یا به عبارت دیگر، با توجه به این که نظام حاکم بر جامعه ما یک نظام دینی مبتنی بر ولایت فقیه می باشد و چنانچه بر اساس مبانی دینی قائل به جاری شدن مفهوم مشروعیت از رأس جامعه – نائب امام زمان (ولی فقیه) – به بدنه مدیریتی کشور باشیم، باید بر اساس همان مفهوم، میزان اختیارات مدیر سازمان به عنوان مسئول سازمان را مشخص کنیم. مدیر سازمان کسی است که باید در قبال تمام فعالیت ها و محصولات سازمان پاسخ گو باشد و طبیعی است که به ازای این پاسخ گویی باید اختیارات وجود داشته باشد، اما این بخش تنها بخشی از مبنای نظری در قبال اختیارات مدیر است. بخش دیگر مفهوم مشروعیت است که با پذیرش این مفهوم، تنها کسی حق دستور دادن دارد که به نوعی از اذن ولی فقیه برخوردار باشد (هر چند این قسمت، محل مناقشه است) حال با این اذن و آن جایگاه پاسخ گویی، باید مشخص شود که مدیر بر سازمان تحت مدیریتش ولایت دارد یا نه؟ به طوری که هر فعالیتی در سازمان، بدون اذن مدیر، خلاف شرع و خلاف قانون باشد و لذا مدیر به نوعی دارای حق ولایت در سازمان و در حدود وظایف خویش باشد که البته دایره این اختیارات باید مشخص شود.