چرا فتوای ارتداد و قتل سلمان رشدی ازطرف امام بدون برگزاری دادگاه و روند شرعی و قانونی بود؟ چه تبصره ای در قوانین اسلام برای این کار وجود دارد؟ حکم ارتداد و وجوب قتل سلمان رشدی از سوی امام (ره) بر اساس مبانی شرعی و فقهی صورت گرفته است وایشان به عنوان یک فقیه و مجتهد جامع الشرایط از یک سو و به عنوان ولی فقیه و حاکم نظام اسلامی از سوی دیگر حکم ارتداد وی را صادر نمودند . و در این خصوص نیازی به برگزاری دادگاه و امثال آن نمی باشد و با احراز ارتداد فرد یا گروهی در نزد مجتهد جامع الشرایط که با مبانی و اصول اسلام آشنایی کامل دارد , حکم وی با رعایت شرایط و ضوابط شرعی صادر می گردد . براساس آموزه های دینی اجرای حکم ارتداد از شئون پیامبر اسلام و امامان معصوم علیهم السلام بوده و در عصر غیبت از شئون نواب عام امام یعنی مجتهدان جامع الشرایط می باشد .به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند:( اقامه الحدود الی من الیه الحکم) اقامه حکم بر عهده کسی است که حکم و داوری به نزد او آورده می شود.(حر عاملی , محمد بن حسن , وسائل الشیعه , تهران, دار الکتب الاسلامیه ,ج18, ص220) اما م (ره) در این باره می فرمایند:( فی عصر الغیبه ولی الامر وسلطان العصرعجل الله فرجه الشریف یقوم نوابه العامه - و هم الفقهاء الجامعون لشرائط الفتوی و القضاء - مقامه فی اجراء السیاسات و سائر ما للامام علیه السلام الا البدأه بالجهاد )( در زمان غیبت ولی امر و سلطان عصر (عج) جانشین آن حضرت در اجرای سیاسات( حدود و تعزیرات) و تمام آنچه برای امام علیه السلام می باشد , مگر جهاد ابتدایی , نواب عام حضرتش می باشند که فقهای جامع شرایط فتوا وقضا هستند.)( امام خمینی (ره) ترجمه تحریر الوسیله , قم, انتشارات اسلامی , ج 2, ص 322) نکته ای که در مورد کتاب آیات شیطانی و اقدام وقیحانه سلمان رشدی مرتد قابل توجه و تأمل است , این است که به این مسأله نباید تنها به عنوان یک قضیه شخصی و موردی توجه داشت بلکه این اقدام , یکی از حلقه های توطئه استکبار جهانی بر علیه اسلام و تضعیف باورهای دینی در اذهان عمومی محسوب می شد که بوسیله آن کانون اعتقاد واقتدار مسلمانان نشانه رفته بود. این کتاب صرفاً یک رمان نبود که یک نفر مسلمان (تبعهبریتانیا) نوشته باشد. تألیف این کتاب تهاجمی آگاهانه به ایران و مسلمانان جهان به طورعموم بود و هدف از آن خوار کردن، به تمسخر گرفتن و تضعیف فرهنگ اسلامی بود. و این اقدام هوشمندانه و قاطعانه اما (ره) موجب شد تا سیاست تهاجم بر علیه مقدسات اسلام و تضعیف آن با شکست مواجه شده و کسی قادر نباشد مقدسات مسلمانان را زیر سؤال ببرد . اما م ره در این باره فرمودند: (مسأله کتاب آیات شیطانی، کاری حساب شده برای زدودن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت است. یقیناً اگر جهانخواران میتوانستند ریشه ونام روحانیت را میسوختند ولی خداوند حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بودهاست و ان شأ الله از این پس نیز خواهد بود، به شرط این که حیله و مکر و فریبجهانخواران را بشناسیم.)) صحیفه امام ، ج21، ص277) همچنین فرمودند:(راستی به چه علت است که در پی حکم اعدام شرعی و اسلامیِ مورد اتفاقِ همه علما درمورد یک مزدور بیگانه، جهانخواران تا این حد برافروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه افتادند؟! غیر از این نیست که سران استکبار از قدرتبرخورد علمی مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههای شوم آنان به هراس افتادهاند واسلام امروز مسلمانان را یک مکتب بالنده، متحرک و پرحماسه میدانند.) ( صحیفه نور، ج12، ص290) در اینجا مناسب است به برخی از احکام مرتد وشرایط تحقق و فلسفه آن به اختصار اشاره کنیم: ارتداد) از واژه (ردد) و در لغت به معنای (بازگشت) است. در فرهنگ دینی به بازگشت از اسلام به کفر (ارتداد و ردّه) گفته میشود. (المفردات فی غریب القران، راغب اصفهانی ، ص192و193)شخص مرتد به کسی گفته میشود که از اسلام خارج شده و کافر شده باشد. از نظر فقیهان اسلامی مرتد دو نوع است؛ 1. فطری 2. ملی. مرتد فطری کسی است که یکی از پدر یا مادرش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود. مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش درحال انعقاد نطفه او کافر باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار کفر نماید و بعد اسلام بیاورد و سپس از اسلام برگردد و اظهار کفر نماید، مثل فرد مسیحی که اسلام بیاورد و سپس به دین مسیحی برگردد.( تحریرالوسیله ، امام خمینی(ره) ، ترجمه علی اسلامی، قم ، دفترانتشارات اسلامی، ج4، ص11) حکم مرتد: شخص مرتد اگر مرد باشد، در صورتی که مرتد فطری باشد، اعدام میشود و عقد او باطل و همسرش باید از او جدا شود و اموال او نیز بعد از پرداخت بدهیهایش مانند اموال شخص مرده بین ورثه اش تقسیم میشود. اما اگر مرتد ملی باشد سه روز به او فرصت توبه داده میشود و اگر توبه نکرد اعدام میشود. این شخص در صورتی که توبه نکند و اعدام شود اموالش تقسیم میشود و عقدش باطل است. اگر شخص مرتد زن باشد- چه از نوع فطری و چه از نوع ملی – اعدام نمیشود، بلکه زندانی میشود تا زمانی که توبه کند و اموال او تا زمانی که زنده است تقسیم نمیشود و در صورتی که به خانه شوهر رفته باشد باید عده طلاق نگه دارد ولی اگر به خانه شوهر نرفته باشد بدون عده از شوهر جدا میشود.( تحریرالوسیله ، امام خمینی(ره) ، پیشین, ص 11-12) شرایط لازم برای حکم به ارتداد شخص 1. بلوغ 2. عقل 3. اختیار 4. قصد(تحریرالوسیله ، امام خمینی(ره) ، پیشین, ص243) موجبات ارتداد : 1. انکار یکی از اصول و پایههای اساسی دین که یک مسلمان باید به آنها اعتقاد داشته باشد مثل توحید ، نبوت و معاد. (کسانی که به خدا و رسولش کافر شوند و بخواهند بین خدا و پیامبرانش تفرقه بیندازند و بگویند به بعضی از آنها ایمان داریم ولی نسبت به بعضی از آنها کافر هستیم، چنین کسانی کافران حقیقی هستند.)( سوره نساء ، آیه 150و151) 2. انکار ضروری دین، یعنی چیزی که جزء دین بوده و به اقامه دلیل و برهان نیاز ندارد. مثل وجوب نماز و روزه در دین اسلام یا حرمت خوردن شراب از نظر اسلام. البته برخی از فقها معتقدند این قسم فقط در صورتی موجب ارتداد شخص میشود که به انکار اصل دین برگردد. (و کسانی که به آنچه که خدا نازل کرده حکم نکنند کافرین هستند.)( سوره مائده ،آیه 44) 3. انکار ضروری مذهب مثل امامت، به نظر برخی از فقها. 4. دشنام دادن و تمسخر کردن خدا، کتابهای آسمانی، ملائکه، یا هر یک از ضروریات دین، اگر چه مستلزم انکار هم نباشد.( دایرة المعارف قرآن کریم ، مرکزفرهنگ ومعارف قرآن ، قم ، بوستان کتاب ،1383، ج2،ص461- 462) فلسفه حکم ارتداد و علت سخت گیری اسلام در این مورد: 1. در وهله اول باید به این نکته توجه داشت که شخص مرتد به صرف شک و تردید اعدام نمیشود بلکه در صورتی این حکم در مورد او اجرا میشود که شخص با قول یا عملکرد کفرآمیز ارتداد خود را اظهار کند و راه عناد و کجروی پیش گرفته و در صدد تضعیف آیین اسلام برآید و الا کسی که در ظاهر شهادتین بر زبان جاری کرده تا زمانی که اظهار اسلام میکند کسی حق تعرض به او را ندارد.( کلام فلسفی ، محمدحسن قدردان قراملکی ، قم ، وثوق ، 1382، ص512) لذا مرتد در اصطلاح به کسی گفته میشود که بعد از قبول اسلام، با بلوغ و سلامت عقل و از روی عمد و اختیار به گفتار و کرداری در جامعه دست بزند که نشان دهنده تکذیب، استهزاء و تبلیغ علیه دین اسلام و ضروریات دینی باشد. بنابراین احکام ارتداد در مورد کسانی که رد وانکار خود را آشکار و علنی نمیکنند، اجراء نمیشود و از سوی دیگر از نظر اسلام تجسس درحریم خصوصی افراد وتفتیش عقاید حرام است.( دین وآزادی ، محمدتقی مصباح یزدی، قم ، مرکزمطالعات حوزه علمیه ،1381، ص105- 106) بنابراین هرکس درانتخاب هرعقیدهای آزاد است ولی نمیتواند با بیان عقائد انحرافی و گمراه کننده هنجارهای اعتقادی جامعه اسلامی را بشکند. برخی معتقدند برای تحقق ارتداد شخص باید دین را به صورت تحقیقی پذیرفته باشد، نه این که انتخاب دین ازسوی او تقلیدی و ایمانش به دین غیر تحقیقی باشد. حضرت آیت الله جوادی آملی میفرماید: (ارتداد آن است که کسی محققانه دین را بپذیرد سپس دین را کنار گذارد. در ارتداد یک نکته مهم این است که شخص پیش از این دین را با برهان منطقی پذیرفته باشد. ... بنابراین ارتداد یعنی، کسی که یقین معرفت شناختی دارد با این حال دین را به بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری کند.)( روزنامه جمهوری اسلامی ،30/2/ 1381، ص14) 2. نکته قابل توجه دیگر این است که چون همه احکام اسلام از منبع علم و کمال مطلق الهی سرچشمه میگیرد لذا همه آنها تابع مصالح و مفاسد واقعی بندگان است. ازطرف دیگر عقل انسان به دلیل محدودیت خود امکان دسترسی به علت واقعی احکام را ندارد، بنابراین اگر در مواردی انسان به علت تشریع حکمی از سوی خداوند پی نبرد نباید در مقابل آن حکم موضعگیری کند و مثلا آن را غیرعقلانی یا خشن و غیرانسانی قلمداد کند، بلکه باید به حکم عقل در چنین مواردی تابع و تسلیم شرع باشد. 3. علاوه برمطالب ذکر شده، درمورد تشریع حکم مرتد و علت سختگیری دین اسلام نسبت به این مسئله دلایلی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: الف) بازداری از انتخاب کورکورانه؛ اسلام دینی است که از هر گونه تحمیل و اجبار در عقیده منع میکند و دعوت خود را مبتنی بر بینش و تعقل ساخته و از دین گرایی کورکورانه و تقلیدی محض نهی و نکوهش میکند. لذا بندگانی را که سخنان مختلف را میشنوند و بهترین آنها را انتخاب میکنند بشارت میدهد.( سوره زمر، آیه 18) به همین دلیل اسلام فرصت تحقیق و بررسی به اشخاص میدهد تا بتوانند دین حق را انتخاب کنند. در روایت است که شخصی خدمت پیامبر آمد و از ایشان دو ماه فرصت تحقیق در مورد اسلام خواست و پیامبر به ایشان به جای دوماه، چهار ماه فرصت وامان برای تحقیق درمورد حقانیت دین اسلام دادند.( اسدالغابه فی معرفة الصحابه ، ج3 ، مصر ، دارالشعب ، ص22) در کنار این دعوت آگاهانه و انتخابگرانه، اسلام با بیان احکام ارتداد هشدار میدهد که هرگاه حقانیت اسلام را به خوبی شناخته و مسلمان شدید، دیگر نمیتوانید از آن بازگردید. این سختگیری سبب میشود تا مردم دین را امری ساده و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخاب آن نهایت دقت را بکنند.( پرسش ها وپاسخ های دانشجویی ،(دفترهفتم)، حمیدرضا شاکرین، قم ، دفترنشرمعارف، 1386، ص317) ب) جلوگیری ازتحقیر دین و تضعیف عقاید دینی در جامعه اسلامی؛ طبق بیان قرآن گروهی ازاهل کتاب برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان و در نتیجه تضعیف پایههای نظام اسلامی، به هم کیشان خود سفارش میکردند که مسلمان شوند و پس ازمدتی از اسلام دست بردارند تا به این وسیله مسلمانان را از دینشان بازگردانند.( سوره آل عمران ، آیه 72 ) مسلما وضع و جعل احکام مرتد دشمنان اسلام را در تحقق این هدف شوم ناکام میگذاشت. و در جامعه جهانی امروز نیز دشمن از چنین ترفندهایی استفاده میکند.( پرسش ها وپاسخ های دانشجویی، پیشین ,ص314-315 ) ج) پاسداری از نظام اسلامی؛ برخی از بزرگان در این مورد میفرمایند: (اگر در اسلام در امور مربوط به مرتد سخت گیری شدید کرده است، فلسفه مهمی داشته است و این موضوع جنبه سیاسی و عمیقی دارد.)( مجله مکتب اسلام ، تیرماه سال 1363 ، ص 11) در واقع اگر قرار باشد ورود و خروج به اسلام، آزاد و بدون قانون باشد و خروج از آن هیچ سختی به دنبال نداشته باشد، دشمنان اسلام به آسانی وارد اردوگاه مسلمین شده پس از آگاهی براسرار مسلمانان و دستیابی به مقاصد شوم خود از آن خارج شوند و این مسئله جامعه اسلامی را در معرض فروپاشی قرار می دهد. اندیشمندانی مانند مارسل بوازار-استاد حقوق دانشگاه ژنو- میگوید: (علت سختگیری اسلام درباره مرتد شاید بدان جهت باشد که درنظام حکومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی، ایمان به خدا صرفا جنبه اعتقادی و درون قلبی ندارد، بلکه جزء بندهای پیوستگی امت و پایههای حکومت است، به طوری که با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی میشود و مانند قتل یا فتنه و فساد است که نمیتواند قابل تحمل باشد.)( ارتداد دراسلام ، عیسی ولایتی ، تهران،نشر نی ، 1380، ص250) د) مصلحت شخصی مرتد و جامعه؛ اسلام زندگی انسان را محدود به زندگی دنیوی نمیداند بلکه زندگی واقعی انسان را زندگی اخروی میداند لذا درصدد نشان دادن راه سعادت ابدی به اوست و به همین دلیل با هرچیزی که مانع وصول انسانها به این مقصود متعالی است به مبارزه برخاسته، به دنبال حذف و نابودی عوامل انحطاط و گمراهی انسانها است. انسان مرتدی که از راه خدا و پیامبرش گریخته و با دین خدا به عناد میپردازد، چه بسا باعث گمراهی دیگر افراد جامعه شود. این شخص هر لحظه از عمر خود را درجهت شقاوت و نگونبختی بیشتر سپری کرده، رنج و عذاب بیشتری را برای خود ذخیره می کند. بنابراین دوام زندگی چنین شخصی هم برای خودش زیان بار است و هم برای جامعه اسلامی و وضع مجازات اسلامی برای چنین شخصی از طرفی نقش بازدارنده برای برخی افراد جامعه دارد تا دنبال چنین سرنوشت شومی نباشند و از طرف دیگر اگر کسی به چنین راهی روی آورد، با اجرای حکم مرتد در موردش، هم خود او از شقاوت بیشتر رهایی مییابد و هم جامعه از گزند او مصون میماند.( پرسش ها وپاسخ های دانشجویی ، ص313 ؛ کلام فلسفی ، 513- 514 ) برای آشنایی بیشتر به منابع زیر مراجعه شود ؛آزادی در فقه و حدود آن , محمد حسن قدردان قراملکی , قم, دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه - آزادی , عقل و ایمان , محمد سروش , قم, دبیر خانه مجلس خبرگان - پاسخ های متفاوت به حکم مرتد , محمد حسن قدردان قرا ملکی, مجله علوم سیاسی ,س5,ش18, 1381 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/100141497)
چرا فتوای ارتداد و قتل سلمان رشدی ازطرف امام بدون برگزاری دادگاه و روند شرعی و قانونی بود؟ چه تبصره ای در قوانین اسلام برای این کار وجود دارد؟
چرا فتوای ارتداد و قتل سلمان رشدی ازطرف امام بدون برگزاری دادگاه و روند شرعی و قانونی بود؟ چه تبصره ای در قوانین اسلام برای این کار وجود دارد؟
حکم ارتداد و وجوب قتل سلمان رشدی از سوی امام (ره) بر اساس مبانی شرعی و فقهی صورت گرفته است وایشان به عنوان یک فقیه و مجتهد جامع الشرایط از یک سو و به عنوان ولی فقیه و حاکم نظام اسلامی از سوی دیگر حکم ارتداد وی را صادر نمودند . و در این خصوص نیازی به برگزاری دادگاه و امثال آن نمی باشد و با احراز ارتداد فرد یا گروهی در نزد مجتهد جامع الشرایط که با مبانی و اصول اسلام آشنایی کامل دارد , حکم وی با رعایت شرایط و ضوابط شرعی صادر می گردد . براساس آموزه های دینی اجرای حکم ارتداد از شئون پیامبر اسلام و امامان معصوم علیهم السلام بوده و در عصر غیبت از شئون نواب عام امام یعنی مجتهدان جامع الشرایط می باشد .به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند:( اقامه الحدود الی من الیه الحکم) اقامه حکم بر عهده کسی است که حکم و داوری به نزد او آورده می شود.(حر عاملی , محمد بن حسن , وسائل الشیعه , تهران, دار الکتب الاسلامیه ,ج18, ص220) اما م (ره) در این باره می فرمایند:( فی عصر الغیبه ولی الامر وسلطان العصرعجل الله فرجه الشریف یقوم نوابه العامه - و هم الفقهاء الجامعون لشرائط الفتوی و القضاء - مقامه فی اجراء السیاسات و سائر ما للامام علیه السلام الا البدأه بالجهاد )( در زمان غیبت ولی امر و سلطان عصر (عج) جانشین آن حضرت در اجرای سیاسات( حدود و تعزیرات) و تمام آنچه برای امام علیه السلام می باشد , مگر جهاد ابتدایی , نواب عام حضرتش می باشند که فقهای جامع شرایط فتوا وقضا هستند.)( امام خمینی (ره) ترجمه تحریر الوسیله , قم, انتشارات اسلامی , ج 2, ص 322)
نکته ای که در مورد کتاب آیات شیطانی و اقدام وقیحانه سلمان رشدی مرتد قابل توجه و تأمل است , این است که به این مسأله نباید تنها به عنوان یک قضیه شخصی و موردی توجه داشت بلکه این اقدام , یکی از حلقه های توطئه استکبار جهانی بر علیه اسلام و تضعیف باورهای دینی در اذهان عمومی محسوب می شد که بوسیله آن کانون اعتقاد واقتدار مسلمانان نشانه رفته بود. این کتاب صرفاً یک رمان نبود که یک نفر مسلمان (تبعهبریتانیا) نوشته باشد. تألیف این کتاب تهاجمی آگاهانه به ایران و مسلمانان جهان به طورعموم بود و هدف از آن خوار کردن، به تمسخر گرفتن و تضعیف فرهنگ اسلامی بود. و این اقدام هوشمندانه و قاطعانه اما (ره) موجب شد تا سیاست تهاجم بر علیه مقدسات اسلام و تضعیف آن با شکست مواجه شده و کسی قادر نباشد مقدسات مسلمانان را زیر سؤال ببرد . اما م ره در این باره فرمودند:
(مسأله کتاب آیات شیطانی، کاری حساب شده برای زدودن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت است. یقیناً اگر جهانخواران میتوانستند ریشه ونام روحانیت را میسوختند ولی خداوند حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بودهاست و ان شأ الله از این پس نیز خواهد بود، به شرط این که حیله و مکر و فریبجهانخواران را بشناسیم.)) صحیفه امام ، ج21، ص277)
همچنین فرمودند:(راستی به چه علت است که در پی حکم اعدام شرعی و اسلامیِ مورد اتفاقِ همه علما درمورد یک مزدور بیگانه، جهانخواران تا این حد برافروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه افتادند؟! غیر از این نیست که سران استکبار از قدرتبرخورد علمی مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههای شوم آنان به هراس افتادهاند واسلام امروز مسلمانان را یک مکتب بالنده، متحرک و پرحماسه میدانند.) ( صحیفه نور، ج12، ص290)
در اینجا مناسب است به برخی از احکام مرتد وشرایط تحقق و فلسفه آن به اختصار اشاره کنیم:
ارتداد) از واژه (ردد) و در لغت به معنای (بازگشت) است. در فرهنگ دینی به بازگشت از اسلام به کفر (ارتداد و ردّه) گفته میشود. (المفردات فی غریب القران، راغب اصفهانی ، ص192و193)شخص مرتد به کسی گفته میشود که از اسلام خارج شده و کافر شده باشد. از نظر فقیهان اسلامی مرتد دو نوع است؛ 1. فطری 2. ملی. مرتد فطری کسی است که یکی از پدر یا مادرش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود. مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش درحال انعقاد نطفه او کافر باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار کفر نماید و بعد اسلام بیاورد و سپس از اسلام برگردد و اظهار کفر نماید، مثل فرد مسیحی که اسلام بیاورد و سپس به دین مسیحی برگردد.( تحریرالوسیله ، امام خمینی(ره) ، ترجمه علی اسلامی، قم ، دفترانتشارات اسلامی، ج4، ص11)
حکم مرتد:
شخص مرتد اگر مرد باشد، در صورتی که مرتد فطری باشد، اعدام میشود و عقد او باطل و همسرش باید از او جدا شود و اموال او نیز بعد از پرداخت بدهیهایش مانند اموال شخص مرده بین ورثه اش تقسیم میشود. اما اگر مرتد ملی باشد سه روز به او فرصت توبه داده میشود و اگر توبه نکرد اعدام میشود. این شخص در صورتی که توبه نکند و اعدام شود اموالش تقسیم میشود و عقدش باطل است. اگر شخص مرتد زن باشد- چه از نوع فطری و چه از نوع ملی – اعدام نمیشود، بلکه زندانی میشود تا زمانی که توبه کند و اموال او تا زمانی که زنده است تقسیم نمیشود و در صورتی که به خانه شوهر رفته باشد باید عده طلاق نگه دارد ولی اگر به خانه شوهر نرفته باشد بدون عده از شوهر جدا میشود.( تحریرالوسیله ، امام خمینی(ره) ، پیشین, ص 11-12)
شرایط لازم برای حکم به ارتداد شخص
1. بلوغ
2. عقل
3. اختیار
4. قصد(تحریرالوسیله ، امام خمینی(ره) ، پیشین, ص243)
موجبات ارتداد :
1. انکار یکی از اصول و پایههای اساسی دین که یک مسلمان باید به آنها اعتقاد داشته باشد مثل توحید ، نبوت و معاد. (کسانی که به خدا و رسولش کافر شوند و بخواهند بین خدا و پیامبرانش تفرقه بیندازند و بگویند به بعضی از آنها ایمان داریم ولی نسبت به بعضی از آنها کافر هستیم، چنین کسانی کافران حقیقی هستند.)( سوره نساء ، آیه 150و151)
2. انکار ضروری دین، یعنی چیزی که جزء دین بوده و به اقامه دلیل و برهان نیاز ندارد. مثل وجوب نماز و روزه در دین اسلام یا حرمت خوردن شراب از نظر اسلام. البته برخی از فقها معتقدند این قسم فقط در صورتی موجب ارتداد شخص میشود که به انکار اصل دین برگردد. (و کسانی که به آنچه که خدا نازل کرده حکم نکنند کافرین هستند.)( سوره مائده ،آیه 44)
3. انکار ضروری مذهب مثل امامت، به نظر برخی از فقها.
4. دشنام دادن و تمسخر کردن خدا، کتابهای آسمانی، ملائکه، یا هر یک از ضروریات دین، اگر چه مستلزم انکار هم نباشد.( دایرة المعارف قرآن کریم ، مرکزفرهنگ ومعارف قرآن ، قم ، بوستان کتاب ،1383، ج2،ص461- 462)
فلسفه حکم ارتداد و علت سخت گیری اسلام در این مورد:
1. در وهله اول باید به این نکته توجه داشت که شخص مرتد به صرف شک و تردید اعدام نمیشود بلکه در صورتی این حکم در مورد او اجرا میشود که شخص با قول یا عملکرد کفرآمیز ارتداد خود را اظهار کند و راه عناد و کجروی پیش گرفته و در صدد تضعیف آیین اسلام برآید و الا کسی که در ظاهر شهادتین بر زبان جاری کرده تا زمانی که اظهار اسلام میکند کسی حق تعرض به او را ندارد.( کلام فلسفی ، محمدحسن قدردان قراملکی ، قم ، وثوق ، 1382، ص512) لذا مرتد در اصطلاح به کسی گفته میشود که بعد از قبول اسلام، با بلوغ و سلامت عقل و از روی عمد و اختیار به گفتار و کرداری در جامعه دست بزند که نشان دهنده تکذیب، استهزاء و تبلیغ علیه دین اسلام و ضروریات دینی باشد. بنابراین احکام ارتداد در مورد کسانی که رد وانکار خود را آشکار و علنی نمیکنند، اجراء نمیشود و از سوی دیگر از نظر اسلام تجسس درحریم خصوصی افراد وتفتیش عقاید حرام است.( دین وآزادی ، محمدتقی مصباح یزدی، قم ، مرکزمطالعات حوزه علمیه ،1381، ص105- 106) بنابراین هرکس درانتخاب هرعقیدهای آزاد است ولی نمیتواند با بیان عقائد انحرافی و گمراه کننده هنجارهای اعتقادی جامعه اسلامی را بشکند. برخی معتقدند برای تحقق ارتداد شخص باید دین را به صورت تحقیقی پذیرفته باشد، نه این که انتخاب دین ازسوی او تقلیدی و ایمانش به دین غیر تحقیقی باشد. حضرت آیت الله جوادی آملی میفرماید: (ارتداد آن است که کسی محققانه دین را بپذیرد سپس دین را کنار گذارد. در ارتداد یک نکته مهم این است که شخص پیش از این دین را با برهان منطقی پذیرفته باشد. ... بنابراین ارتداد یعنی، کسی که یقین معرفت شناختی دارد با این حال دین را به بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری کند.)( روزنامه جمهوری اسلامی ،30/2/ 1381، ص14)
2. نکته قابل توجه دیگر این است که چون همه احکام اسلام از منبع علم و کمال مطلق الهی سرچشمه میگیرد لذا همه آنها تابع مصالح و مفاسد واقعی بندگان است. ازطرف دیگر عقل انسان به دلیل محدودیت خود امکان دسترسی به علت واقعی احکام را ندارد، بنابراین اگر در مواردی انسان به علت تشریع حکمی از سوی خداوند پی نبرد نباید در مقابل آن حکم موضعگیری کند و مثلا آن را غیرعقلانی یا خشن و غیرانسانی قلمداد کند، بلکه باید به حکم عقل در چنین مواردی تابع و تسلیم شرع باشد.
3. علاوه برمطالب ذکر شده، درمورد تشریع حکم مرتد و علت سختگیری دین اسلام نسبت به این مسئله دلایلی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
الف) بازداری از انتخاب کورکورانه؛
اسلام دینی است که از هر گونه تحمیل و اجبار در عقیده منع میکند و دعوت خود را مبتنی بر بینش و تعقل ساخته و از دین گرایی کورکورانه و تقلیدی محض نهی و نکوهش میکند. لذا بندگانی را که سخنان مختلف را میشنوند و بهترین آنها را انتخاب میکنند بشارت میدهد.( سوره زمر، آیه 18) به همین دلیل اسلام فرصت تحقیق و بررسی به اشخاص میدهد تا بتوانند دین حق را انتخاب کنند. در روایت است که شخصی خدمت پیامبر آمد و از ایشان دو ماه فرصت تحقیق در مورد اسلام خواست و پیامبر به ایشان به جای دوماه، چهار ماه فرصت وامان برای تحقیق درمورد حقانیت دین اسلام دادند.( اسدالغابه فی معرفة الصحابه ، ج3 ، مصر ، دارالشعب ، ص22) در کنار این دعوت آگاهانه و انتخابگرانه، اسلام با بیان احکام ارتداد هشدار میدهد که هرگاه حقانیت اسلام را به خوبی شناخته و مسلمان شدید، دیگر نمیتوانید از آن بازگردید. این سختگیری سبب میشود تا مردم دین را امری ساده و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخاب آن نهایت دقت را بکنند.( پرسش ها وپاسخ های دانشجویی ،(دفترهفتم)، حمیدرضا شاکرین، قم ، دفترنشرمعارف، 1386، ص317)
ب) جلوگیری ازتحقیر دین و تضعیف عقاید دینی در جامعه اسلامی؛
طبق بیان قرآن گروهی ازاهل کتاب برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان و در نتیجه تضعیف پایههای نظام اسلامی، به هم کیشان خود سفارش میکردند که مسلمان شوند و پس ازمدتی از اسلام دست بردارند تا به این وسیله مسلمانان را از دینشان بازگردانند.( سوره آل عمران ، آیه 72 ) مسلما وضع و جعل احکام مرتد دشمنان اسلام را در تحقق این هدف شوم ناکام میگذاشت. و در جامعه جهانی امروز نیز دشمن از چنین ترفندهایی استفاده میکند.( پرسش ها وپاسخ های دانشجویی، پیشین ,ص314-315 )
ج) پاسداری از نظام اسلامی؛
برخی از بزرگان در این مورد میفرمایند: (اگر در اسلام در امور مربوط به مرتد سخت گیری شدید کرده است، فلسفه مهمی داشته است و این موضوع جنبه سیاسی و عمیقی دارد.)( مجله مکتب اسلام ، تیرماه سال 1363 ، ص 11) در واقع اگر قرار باشد ورود و خروج به اسلام، آزاد و بدون قانون باشد و خروج از آن هیچ سختی به دنبال نداشته باشد، دشمنان اسلام به آسانی وارد اردوگاه مسلمین شده پس از آگاهی براسرار مسلمانان و دستیابی به مقاصد شوم خود از آن خارج شوند و این مسئله جامعه اسلامی را در معرض فروپاشی قرار می دهد. اندیشمندانی مانند مارسل بوازار-استاد حقوق دانشگاه ژنو- میگوید: (علت سختگیری اسلام درباره مرتد شاید بدان جهت باشد که درنظام حکومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی، ایمان به خدا صرفا جنبه اعتقادی و درون قلبی ندارد، بلکه جزء بندهای پیوستگی امت و پایههای حکومت است، به طوری که با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی میشود و مانند قتل یا فتنه و فساد است که نمیتواند قابل تحمل باشد.)( ارتداد دراسلام ، عیسی ولایتی ، تهران،نشر نی ، 1380، ص250)
د) مصلحت شخصی مرتد و جامعه؛
اسلام زندگی انسان را محدود به زندگی دنیوی نمیداند بلکه زندگی واقعی انسان را زندگی اخروی میداند لذا درصدد نشان دادن راه سعادت ابدی به اوست و به همین دلیل با هرچیزی که مانع وصول انسانها به این مقصود متعالی است به مبارزه برخاسته، به دنبال حذف و نابودی عوامل انحطاط و گمراهی انسانها است. انسان مرتدی که از راه خدا و پیامبرش گریخته و با دین خدا به عناد میپردازد، چه بسا باعث گمراهی دیگر افراد جامعه شود. این شخص هر لحظه از عمر خود را درجهت شقاوت و نگونبختی بیشتر سپری کرده، رنج و عذاب بیشتری را برای خود ذخیره می کند. بنابراین دوام زندگی چنین شخصی هم برای خودش زیان بار است و هم برای جامعه اسلامی و وضع مجازات اسلامی برای چنین شخصی از طرفی نقش بازدارنده برای برخی افراد جامعه دارد تا دنبال چنین سرنوشت شومی نباشند و از طرف دیگر اگر کسی به چنین راهی روی آورد، با اجرای حکم مرتد در موردش، هم خود او از شقاوت بیشتر رهایی مییابد و هم جامعه از گزند او مصون میماند.( پرسش ها وپاسخ های دانشجویی ، ص313 ؛ کلام فلسفی ، 513- 514 )
برای آشنایی بیشتر به منابع زیر مراجعه شود ؛آزادی در فقه و حدود آن , محمد حسن قدردان قراملکی , قم, دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه - آزادی , عقل و ایمان , محمد سروش , قم, دبیر خانه مجلس خبرگان - پاسخ های متفاوت به حکم مرتد , محمد حسن قدردان قرا ملکی, مجله علوم سیاسی ,س5,ش18, 1381 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/100141497)
- [سایر] با توجه به روایات زیاد و آیه های قرآن هرکسی توبه کند خداوند توبه او را قبول می کند، ولی در صحیفه حضرت امام (ره) ظاهراً جلد21 می خواندم؛ اگر سلمان رشدی توبه کند و زاهد زمان هم گردد برهر مسلمانی واجب است با جان و مال تمامی همّ خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند، آیا این مخالف روایات و آیه های قرآن نیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] از آن جا که در عرف قانون حقوقی کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان سن رشد متعاملین برای ذکور و اناث 18 سال شمسی تمام دانسته شده همین طور در قوانین جزایی کشور ما و اکثر کشورها اطفال کسانی هستند که بیش از 6 سال تمام و تا 18 سال تمام سن دارند و باید طبق قانون در دادگاه اطفال به جرایم آن ها رسیدگی شود؛ بفرمایید: 1. آیا حاکم شرع در محاکم قضایی میتواند در احکام کیفری این افراد که از نظر شرعی بالغند ولی زیر سن قانونی 18 سال هستند تخفیفاتی قایل شود؟ 2. اگر جواب منفی است. با توجه به این که در اکثر کشورهای جهان برای بزهکاران زیر سن 18 سال رژیم حقوقی و کیفری خاصی اعمال میشود که بیشتر مبتنی بر اقدامات تأمینی و تربیتی است و این امر به عنوان عرف قانونی در سطح بین المللی شناخته شده است؛ بفرمایید: الف . آیا حاکم شرع میتواند با توجه به عناوین ثانویه (پیشگیری از وهن اسلام و نظام اسلامی و نیز جلوگیری از بهانه جویی سازمان های بین المللی و معاندین اسلام و نظام اسلامی و به منظور عمل اجمالی به تعهدات بین المللی) در بعضی از مجازات های این دسته، تخفیف قایل شود؟ ب . آیا در موارد مذکور بین پسر و دختر تفاوتی وجود دارد؟ ج . آیا در موارد مذکور بین حد و قصاص تفاوتی وجود دارد؟