چرا ایران در سیاست خارجی حاضر است با شوروی سابق یا روسیه فعلی با پرداخت هزینه هنگفت رابطه برقرار کند ولی با آمریکا رابطه ای نداشته باشد؟
چرا ایران در سیاست خارجی حاضر است با شوروی سابق یا روسیه فعلی با پرداخت هزینه هنگفت رابطه برقرار کند ولی با آمریکا رابطه ای نداشته باشد؟ در پاسخ به سؤال باید اولا درباره برقراری رابطه با آمریکا متذکر شویم که سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی با سایر کشورها بر اساس اصول معیارهایی که در قانون اساسی ذکر گردیده است باید انجام گیرد و در همین راستا منافع ملی و مصالح کشور اسلامی مان باید مدنظر قرار گیرد، لذا در اصل 152 قانون اساسی آمده است (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیّت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دولت های غیر محارب استوار است) بنابراین منافع ملی ما با عنایت به این اصل از اصول قانون اساسی تأمین می شود و منافع ملی ما آن طوری که تعریف شده، عبارت است از هدف های اساسی و تعیین کننده نهایی سیاست خارجی که طی آن تصمیم گیرندگان دولت را در این فرآیند راهنمایی و ارشاد می کند و این مفهوم حیاتی ترین نیازهای یک دولت را شامل می شود...). بدین لحاظ سیاست گزاران نظام و تصمیم گیرندگان در امر روابط خارجی وقتی می توانند منافع ملی را محقق نمایند که در روابط خارجی ما با کشورها سه اصل اساسی، معیار و اساس قرار گیرد و مقام معظم رهبری به این سه اصل به خوبی تصریح نمودند که:‌(عزت و حکمت و مصلحت، یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بین المللی ماست)[1] بنابراین با توجه به این اصول و معیارها در روابط خارجی باید یادآور شویم که فعلا و در حال حاضر برقراری رابطه با آمریکا در قالب این سه اصل تعریف نمی شود و منافع ملی کشور ما را تأمین نمی کند برای اینکه با توجه به رفتارهای گستاخانه و برتری جویانه آمریکا و رویکرد یکجانبه گرایانه سردمداران آمریکا وضعیتی را فراهم نموده است که برقراری رابطه با آمریکا بر مبنای عزت و حکمت رقم نخواهد خورد. از سوی دیگر وقتی که ما می توانیم نیازهای اساسی مان را علیرغم فشارهای غرب در بازار رقابت های بین المللی به دست آوریم برقراری رابطه دیگر معنایی پیدا نخواهد کرد، زیرا سردمداران آمریکا با غرور و سرکشی و رفتارهای آمرانه قصد تحمیل طرح ها و سیاست های توسعه طلبانه خود را بر ایران اسلامی و جهان اسلام دارند و پیش شرط‌هایی درباره نادیده انگاشتن مواضع اصولی مان طرح می نمایند، چگونه می توان این رابطه را بر اساس حکمت و عزت دانست وقتی که ما می بینیم برخی کشورها با این که روابط نزدیک و دوستانه ای با آمریکا برقرار کرده اند منافع ملی آن کشورها تامین نمی شود، به طور مثال آذربایجان که حتی نتوانست تمامیت ارضی خود را از بابت قره باغ به دست آورد و وضعیت پاکستان که مردم آن دیار مورد تجاوز و بمباران هواپیماهای آمریکائی قرار می گیرد و آمریکائی ها حتی عذرخواهی لفظی هم نمی کنند و در افغانستان هم همینطور و وضعیت عراق و تعرض به حاکمیت آن کشور هم به همین منوال، لذا بر اساس این شواهد و قرائن برقراری رابطه با آمریکا را نمی توان بر اساس حکمت و مصلحت دانست و این ها همه نشان می دهد که مسئله با برقراری رابطه با آمریکا حل نمی شود. در هر صورت در وضعیت فعلی منافع ملی ما با توجه تحمیل های سیاست های توسطعه طلبانه آمریکا با برقراری رابطه تامین نمی شود البته دیپلماسی فعال ما توانسته است فشارهایی که از جانب آمریکائی ها بر ما تحمیل می شود بکاهد و ما علیرغم دادن برخی هزینه ها که البته می توان از این هزینه ها هم به نحوی کاست، عزّتمندانه منافع ملی خود را حفظ نموده ایم در خصوص رابطه با شوروی و روس ها اگر این فرض را هم بپذیریم که هزینه ای غیر متعارف پرداخت شده در مقابل از دست دادن منافع ملی و کوتاه آمدن از مواضع اصولی مان پرداخت هزینه چندانی نبوده و آن را بر خلاف حکمت و مصلحت نمی توان بر شمرد و حداقل چیزی را که در رابطه با شوری و یا روسها ما می توانیم بدست آوریم این است که از یکجانبه گرایی آمریکا کاسته و روس ها را از اردوگاه غرب جدا نموده ایم و همین دستاوردهای خوبی است که امثال این نوع سیاست ها و اتخاذ مواضع در سیره پیامبر(ص) در مقابل مشرکین وجود داشته و ایشان عقد و پیمان هایی که با قبائل غیر مسلمان داشتند، باعث می گردیدند که اردوگاه مشرکین تقویت نگردد[2] که البته در اتخاذ چنین رویکردهایی در حال حاضر نیاز به پرداخت هزینه هایی می باشد که در مقابل از دست دادن منافع ملی مان چندان نیست، البته کارشناسان وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی با فراست و هوشمندی و مطالعه کارشناسانه می توانند راهکارهای کاهش پرداخت این نوع هزینه ها را هم پیدا نمایند. ------------------------------------------------ [1] . بیانات مقام معظم رهبری‌در جمع مسؤولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران جمهوری اسلامی، مورخه 23/5/70. [2] . جلیلی، سعید، سیاست خارجی پیامبر(ص)، سازمان تبلیغات اسلامی، بهار 1374، ص 105 و 106. مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=4004&urlId=1336
عنوان سوال:

چرا ایران در سیاست خارجی حاضر است با شوروی سابق یا روسیه فعلی با پرداخت هزینه هنگفت رابطه برقرار کند ولی با آمریکا رابطه ای نداشته باشد؟


پاسخ:

چرا ایران در سیاست خارجی حاضر است با شوروی سابق یا روسیه فعلی با پرداخت هزینه هنگفت رابطه برقرار کند ولی با آمریکا رابطه ای نداشته باشد؟

در پاسخ به سؤال باید اولا درباره برقراری رابطه با آمریکا متذکر شویم که سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی با سایر کشورها بر اساس اصول معیارهایی که در قانون اساسی ذکر گردیده است باید انجام گیرد و در همین راستا منافع ملی و مصالح کشور اسلامی مان باید مدنظر قرار گیرد، لذا در اصل 152 قانون اساسی آمده است (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیّت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دولت های غیر محارب استوار است) بنابراین منافع ملی ما با عنایت به این اصل از اصول قانون اساسی تأمین می شود و منافع ملی ما آن طوری که تعریف شده، عبارت است از هدف های اساسی و تعیین کننده نهایی سیاست خارجی که طی آن تصمیم گیرندگان دولت را در این فرآیند راهنمایی و ارشاد می کند و این مفهوم حیاتی ترین نیازهای یک دولت را شامل می شود...).
بدین لحاظ سیاست گزاران نظام و تصمیم گیرندگان در امر روابط خارجی وقتی می توانند منافع ملی را محقق نمایند که در روابط خارجی ما با کشورها سه اصل اساسی، معیار و اساس قرار گیرد و مقام معظم رهبری به این سه اصل به خوبی تصریح نمودند که:‌(عزت و حکمت و مصلحت، یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بین المللی ماست)[1]
بنابراین با توجه به این اصول و معیارها در روابط خارجی باید یادآور شویم که فعلا و در حال حاضر برقراری رابطه با آمریکا در قالب این سه اصل تعریف نمی شود و منافع ملی کشور ما را تأمین نمی کند برای اینکه با توجه به رفتارهای گستاخانه و برتری جویانه آمریکا و رویکرد یکجانبه گرایانه سردمداران آمریکا وضعیتی را فراهم نموده است که برقراری رابطه با آمریکا بر مبنای عزت و حکمت رقم نخواهد خورد.
از سوی دیگر وقتی که ما می توانیم نیازهای اساسی مان را علیرغم فشارهای غرب در بازار رقابت های بین المللی به دست آوریم برقراری رابطه دیگر معنایی پیدا نخواهد کرد، زیرا سردمداران آمریکا با غرور و سرکشی و رفتارهای آمرانه قصد تحمیل طرح ها و سیاست های توسعه طلبانه خود را بر ایران اسلامی و جهان اسلام دارند و پیش شرط‌هایی درباره نادیده انگاشتن مواضع اصولی مان طرح می نمایند، چگونه می توان این رابطه را بر اساس حکمت و عزت دانست وقتی که ما می بینیم برخی کشورها با این که روابط نزدیک و دوستانه ای با آمریکا برقرار کرده اند منافع ملی آن کشورها تامین نمی شود، به طور مثال آذربایجان که حتی نتوانست تمامیت ارضی خود را از بابت قره باغ به دست آورد و وضعیت پاکستان که مردم آن دیار مورد تجاوز و بمباران هواپیماهای آمریکائی قرار می گیرد و آمریکائی ها حتی عذرخواهی لفظی هم نمی کنند و در افغانستان هم همینطور و وضعیت عراق و تعرض به حاکمیت آن کشور هم به همین منوال، لذا بر اساس این شواهد و قرائن برقراری رابطه با آمریکا را نمی توان بر اساس حکمت و مصلحت دانست و این ها همه نشان می دهد که مسئله با برقراری رابطه با آمریکا حل نمی شود. در هر صورت در وضعیت فعلی منافع ملی ما با توجه تحمیل های سیاست های توسطعه طلبانه آمریکا با برقراری رابطه تامین نمی شود البته دیپلماسی فعال ما توانسته است فشارهایی که از جانب آمریکائی ها بر ما تحمیل می شود بکاهد و ما علیرغم دادن برخی هزینه ها که البته می توان از این هزینه ها هم به نحوی کاست، عزّتمندانه منافع ملی خود را حفظ نموده ایم در خصوص رابطه با شوروی و روس ها اگر این فرض را هم بپذیریم که هزینه ای غیر متعارف پرداخت شده در مقابل از دست دادن منافع ملی و کوتاه آمدن از مواضع اصولی مان پرداخت هزینه چندانی نبوده و آن را بر خلاف حکمت و مصلحت نمی توان بر شمرد و حداقل چیزی را که در رابطه با شوری و یا روسها ما می توانیم بدست آوریم این است که از یکجانبه گرایی آمریکا کاسته و روس ها را از اردوگاه غرب جدا نموده ایم و همین دستاوردهای خوبی است که امثال این نوع سیاست ها و اتخاذ مواضع در سیره پیامبر(ص) در مقابل مشرکین وجود داشته و ایشان عقد و پیمان هایی که با قبائل غیر مسلمان داشتند، باعث می گردیدند که اردوگاه مشرکین تقویت نگردد[2] که البته در اتخاذ چنین رویکردهایی در حال حاضر نیاز به پرداخت هزینه هایی می باشد که در مقابل از دست دادن منافع ملی مان چندان نیست، البته کارشناسان وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی با فراست و هوشمندی و مطالعه کارشناسانه می توانند راهکارهای کاهش پرداخت این نوع هزینه ها را هم پیدا نمایند.
------------------------------------------------

[1] . بیانات مقام معظم رهبری‌در جمع مسؤولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران جمهوری اسلامی، مورخه 23/5/70.
[2] . جلیلی، سعید، سیاست خارجی پیامبر(ص)، سازمان تبلیغات اسلامی، بهار 1374، ص 105 و 106.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات
http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=4004&urlId=1336





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین