درآمد حاصل از فروش نفت صرف چه مواردی می گردد؟ آیا در مسائل معیشتی مردم بازتاب پیدا می کند، در صورت امکان ارقام را ذکر نمایید. ارائه پاسخی مناسب به این سوال نیازمند توجه به مطالب ذیل است: یکم - درآمدهای نفتی سرمایه عظیم خدادادی است که در صورت استفاده صحیح و بهینه از آن می تواند در زمینه های مختلف رشد و پیشرفت کشور اسلامیمان را به دنبال داشته باشد ؛ متاسفانه تا قبل از انقلاب به دلایل مختلف داخلی و خارجی نه تنها از این نعمت خدادای استفاده صحیحی صورت نگرفت بلکه موجبات فقر ، فساد و وابستگی هرچه بیشتر کشور را فراهم آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم اینکه یکی از اهداف نظام اسلامی ساماندهی و اصلاح اقتصاد کشور بود و دستاوردهای بسیار چشمگیری در زمینه های مختلف امور زیر بنایی؛ اقتصادی ؛ علمی ؛صنعتی ؛ فرهنگی و..., اما متاسفانه حوادثی نظیر جنگ تحمیلی, فشارها و تحریم های بین المللی و اقتضائات دوران سازندگی, محدودیتهایی را در این زمینه بوجود آورد. تا اینکه در سال 1376 برنامه اقتصاد بدون اتکا به درآمدهای حاصل از صدور نفت خام در سازمان برنامه و بودجه وقت تهیه شده بود که در آن به راهکارهای افزایش درآمد مالیاتی، بهره وری و کوچک کردن دولت توجه شده است. اما در عین حال هنوز درصد زیادی از درآمدهای نفتی صرف هزینه های جاری امور دولتی می شود. و یا در بخش های مصرفی به کار گرفته می شود. توسل به شیوه یارانهپردازی و تزریق مستقیم پول نفت به بخش مصرف، نه تنها مشکلات اقتصادی را حل نکرد، بلکه سبب شد تا با توجه به فاصلههای اجتماعی، بخشی از جامعه که از نقدینگی کافی برخوردار بود، بخش اعظم یارانه را در خدمت افزایش نقدینگی خود قرار دهد و در نهایت این روش، بر دشواریهای زیستن در جامعه، افزود. دوم-این تجربه ثابت کرد که توزیع در آمدهای نفتی در مجاری غیر تولیدی هیچ کمکی به حل معضلات فقر و فاصله طبقاتی نمیکند. و بدون تولید مؤثر نمیتوان توزیع مناسبی داشت. از این رو دولت گذشته تلاش کردتا ضمن سرمایه گذاری و تقویت بنیانهای اقتصادی کلان کشور که در دراز مدت سبب زایش سرمایه جدید نیز میشود، همزمان با فکر معیشت روزمره مردم هم باشد. یکی از فواید تشکیل صندوق ذخیره ارزی این بود که درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام صرف سرمایه گذاری پایه ای شود، این امر به تولیدی شدن بخش های مختلف کشور منجر شده است. برای استفاده بهینه و صحیح از درآمدهای نفتی کوچک شدن دولت، افزایش کارآیی وبهره وری دولت در دستور کار قرار گرفته است . راهکار دیگر بالا بردن درآمد مالیاتی دولت است که باید تمامی بودجه جاری کشور به مالیات متصل شود. وقتی تولید افزایش پیدا کند درآمد مالیاتی نیز بالا می رود بنابراین از سویی درآمدهای دولت بالا رفته و از طرفی هزینه های دولت کاهش می یابد و از این طریق وابستگی دولت به درآمد نفت خام کاهش خواهد یافت و این موضوع نیز در برنامه چهارم دیده شده، از 8 درصد رشد اقتصادی سالیانه کشور باید 5/3 واحد درصد آن از محل رشد بهره وری عوامل تولید باشد. در عمل نیز موفقیت های زیادی حاصل گردیده چنانکه رشد تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت در سال 79 حدود 5 درصد، در سال 80 حدود 3/2 درصد و در سال 81 حدود 4/7 درصد بوده که بدون نفت به ترتیب 5/4 و 1/5 و 8/7 برآورده شده است. ارقام و آمار بیانگر آن است که رشد تولید ناخالص داخلی در سال های 1380 و 81 بیشتر از رشد با محاسبه نفت بوده است. علت آن این است که دولت عملا در مسیر اقتصاد بدون نفت حرکت میکند (رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی،دکتر محمدباقر صدری ؛ به نقل ازسایت دنیای اقتصاد) سوم-علی رغم تحولات فوق واقعیات حاکی از وجود مشکلات و معضلات متعددی برای بخشهای مختلف جامعه بود ،که خود را در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نمایان ساخت ؛ زیرا افزایش حجم پول و نقدینگی جامعه همراه با افزایش تولید و ارائه خدمات در جامعه نیست، و این خود باعث تشدید مشکلات اقتصادی و فشار بر مردم و اقشار متوسط جامعه میشود.از این رو جهت دهی دولت فعلی بر افزایش و توزیع عادلانه بودجه عمرانی در سراسر کشوراست و در لایحه بودجه 85: اشتغال زایی، صرفه جویی و توجه به روستاها و صنایع کوچک از محورهای اصلی بودجه می باشد . جهت آشنایی بیشتر با بودجه سال آینده و چگونگی توزیع آن در بخش های مختلف کشور بخشهایی از سخنان ریاست محترم جمهور آورده می شود: به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس ، محمود احمدی نژاد هنگام ارائه لایحه بودجه 1385 کل کشور به مجلس، اظهار داشت: دولت کار بزرگی را سامان داده است، امروز روزانه 65 میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می شود که 60 درصد آن در 15 شهر و 75 درصد در مراکز استانها مصرف میشود. چاره چیست. وی گفت: دولت چند راهکار پیش بینی کرده است که ظرف چند سال آینده باید عملیاتی شود، یکی این که مصرف مهار شود، هر سفر شهری با حمل و نقل عمومی یک دهم لیتر سوخت مصرف میکند و با وسیله نقلیه شخصی یک لیتر مصرف می شود. رییس جمهور گفت:باید شبکه حمل و نقل عمومی راهآهن، اتوبوس، مینیبوس در تمام شهرها گسترش یابد. یک بار برای همیشه ناوگان را باید تجهیز کنیم که 70 درصد حمل و نقل شهری با وسیله نقلیه عمومی باید انجام شود. وی گفت: شبکه گازرسانی و سوختگیری گاز، ایستگاههای فروش گاز برای خودرو طی 5 سال در کل کشور گسترش یابد که مصرف بنزین و گازوئیل به گاز طبیعی منتقل شود، ظرف 5 سال تمام خودروهای کشور گاز سوز شوند، اینکه یک میلیارد دلار بودجه بگذاریم و 25 هزار خودرو را گاز سوز کنیم، این نمیشود یک بار برای همیشه باید تصمیم گیری کنیم. *برای کاهش مصرف سوخت خودرو جایزه در نظر گرفته ایم احمدی نژاد گفت: بیش از یک میلیون خودروی پرمصرف ظرف 5 سال از رده خارج می شود، احداث پالایشگاه برای تولید سوخت از دیگر برنامه های دولت است. برای شهرهایی که سیستم سوخت خودرو به گاز سوز تبدیل شود، قیمت بنزین باید تفاوت کند. برای مراکز استانها که در مصرف سوخت با ارائه طرحهای ترافیکی صرفهجویی ایجاد کنند، 60 درصد درآمد حاصل از صرفهجویی را به همان شهر اختصاص میدهیم، به عنوان مثال طرح زوج و فرد پلاک خودرو در تهران روزانه یک و نیم میلیون لیتر بنزین را صرفهجویی کرد. *توسعه اشتغال برای خیل فارغالتحصیلان در انتظار کار وی گفت: رشد تقاضای کار در سالهای آینده ادامه دارد، توسعه اشتغال، جهت گیری دولت در این امر اشتغال متوازن در تمام کشور است، هرجا استعداد است آنجا باید شکوفا شود نه اینکه صرفا اعتبارات بر اساس جمعیت توزیع شود، زیرا تمرکز جمعیت به مرکز کشور خواهد بود. رییس جمهور اضافه کرد:20 درصد از کل تسهیلات بانکها برای طرحهای زود بازده در صنایع کوچک در سال جاری اختصاص می یابد و برای سال آینده این رقم به 35 درصد میرسد که در تسهیلات عمرانی استانها توزیع می شود. وی توسعه آموزش فنی و حرفهای و مراکز کارآموزی جوانان را راهی برای ایجاد اشتغال دانست و گفت: امروزه هزاران جوشکار ماهر برای صنعت نفت و گاز نیاز داریم که دنبال نیروی کارآزموده می گردیم. *وزارت جهاد کشاورزی 500 هزار هکتار زمین در دست واگذاری به جوانان دارد رییس جمهور گفت: واگذاری زمین به جوانان جهت ایجاد اشتغال زایی است، اگر مجلس تصویب بکند برای صادرات خدمات فنی و مهندسی تا سقف 3 میلیارد دلار گشایش اعتبار برای شرکتهای صادر کننده نیرو و خدمات فنی در سایر کشورها در نظر میگیریم. این شرکتها علاوه بر ساخت قطعات داخلی و صدور به خارج، نیروی کار فراوانی هم صادر میکنند. وی گفت: گمرکات در تمام بازارهای مرزی و بنادر مستقر می شوند و تعاونی مرزنشینان ساماندهی میشوند تا واردات و صادرات در تمام کشور توزیع شود، برای سرمایهگذاری خارجی و ایرانیان مقیم خارج راههایی ورودی به خطوط هوایی به مراکز اقامت آنها باز کردهایم. *توجه به صنایع پایین دستی نفت و گاز احمدی نژاد گفت: عملیات خط غربی صنایع پایین دستی در شرف پایان و خط شرقی در دست مطالعه است. وی توسعه مبادله با کشورهای همسایه را از دیگر اولویتهای بودجه خواند و گفت: در مبادلات فرهنگی اجتماعی با کشورهای آسیای میانه و جهان اسلام هیچ محدودیتی وجود ندارد و وزارت خارجه در این رابطه فعال است. *تمرکز زدایی از برنامه های محوری دولت است احمدی نژاد گفت: بخش مهمی از منابع کشور در تهران و شهرهای بزرگ مستهلک می شود، تمرکز زدایی از محورهای اصلی فعالیتهای دولت است به سازمانها و اداراتی که کاری در تهران ندارند، مهلت داده شده است که از این شهر منتقل شوند تا رفت و آمد محدود و اختیارات به استانها واگذار شود. *در فرهنگ علم پژوهی هم کارهایی در دست اقدام است برخی از ارقام بودجه 85 رییس جمهور گفت: کل رقم بودجه 85 نسبت به 84 رشدی معادل 7/26 درصد داشته است که بودجه عمومی دولت 2/20 درصد رشد دارد و بنا شد شرکتهای دولتی با بازدهی بیشتری کار کنند تا مالیات و سود بیشتری به خزانه برگردد. بودجه عمومی دولت 629 هزار میلیارد ریال که شامل سه هزار میلیارد ریال اضافه سال آینده و 59 هزار میلیارد ریال بودجه عمومی امسال است. * رشد اعتبارات جاری 3/10 درصد است احمدی نژاد گفت: اعتبارات جاری 3/10 درصد رشد داشته، اما اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای نسبت به عملکرد 84 رقمی معادل 2/74 درصد و نسبت به مصوب 84 رقم 4/63 درصد رشد دارد. *جهتگیری بودجه در جهت سرمایهگذاریها و ساخت زیربناهاست. وی تصریح کرد: اعتبارات استانی هم افزایش یافته است. اعتبارات عمرانی استانی نسبت به سال 84 رقم 180 درصد شد دارد. جهتگیری بودجه به سمت تمرکززدایی است. امکانات و اختیار تصمیمگیری به استانها منتقل میشود. سهم اعتبارات عمرانی استان از 8/19 درصد سال 84 به 34 درصد کل بودجه افزایش یافته است، توزیع اختیارات به سمت استانهاست و امیدواریم که این امر برای سال بعد به 50 درصد برسد. *آموزش و پرورش محور رشد کشور است احمدی نژاد گفت: بودجه آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است و اعتبارت آن نسبت به مصوب سال 84 معادل 50 درصد افزایش و نسبت به عملکرد با درنظر گرفتن همه بدهیهای قبل از سال 84 که در متمم بودجه آمده است، معادل 18 درصد یعنی 8/1 برابر معادل رشد سایر دستگاههای هزینهای رشد داشته است. برای بودجه دانشگاهها 30 درصد رشد نسبت به عملکرد سال گذشته و 50 درصد نسبت به مصوب 84 در نظر گرفته شده است. رشد بودجه تربیت بدنی 325 درصد است و برای توسعه مراکز ورزشی جوانان، 100 درصد رشد بودجه برای افزایش مهارت جوانان 320 هزار مسکن روستایی برای سال 85 تکرار شده است. گشایش خط اعتباری 3 میلیارد دلاری برای فعالیت فنی و مهندسی در خارج کشور که کارهای عمرانی مانند پل، کارخانه و پالایشگاه بسازند. از جوانان درخواست می کنم که خود را برای یک دوران پرکار آماده کنند تا خودمان کشور را بسازیم. تبیلغ مصرف بدون تبلیغ کار و تولید مشکل را افزایش میدهد، جوانان باید حرکت بکنند به سمت مزرعه و کارخانه و بیابانها را آباد کنند در شرایطی که یک هکتار باغ گردو می تواند یک خانواده را با درآمد بالاتر از متوسط اداره کند، صدها هزار هکتار زمین و آب روان وجود دارد و زشت است که جوانان بیکار باشند و سراغ نماینده ها بیایند که برای کار به ادارات معرفی شوند. درخواست دوم از نمایندگان تلاش شود بودجه در فرصت قانونی به مجلس ارائه شد، اگر بودجه را اوایل اسفند به دولت برگردانند ما هم قول میدهیم در طول اسفند ماه آییننامههای لازم را تدوین کنیم و متن موافقتنامهها را برای اجرا از فروردین 85 آماده کنیم این که 6 تا 8 ماه طول بکشد تا موافقتنامه ها بیاید بازدهی کار را کاهش میدهد . بودجه بخش فرهنگ و تربیت بدنی که بخش مهمی از آن به خانمها اختصاص دارد صد در صد رشد داشته است. (به نقل از خبر گزاری فارس 1384/10/27 ) چهارم- نتیجه گیری : استفاده از منابع درآمد نفت بطور مستقیم جز برای طبقاتی که راه دیگری برای ادارهی زندگی آنها وجود ندارد فاقد هرگونه توجیه منطقی و علمی است، زیرا حتی اگر این اقدام بعنوان گسترش عدالت انجام گیرد، پایدار نخواهد بود. بهترین نحوه استفاده از درآمدهای نفتی در شرایط کنونی سرمایهگذاری در بخشهای مولد و تولیدی است که چنین اقدامی نیازمند مدیریت اقتصادی آیندهنگر و دارای راهبردی روشن، همراه با دانش و انگیزه سالم است،آثار و نتایج این سرمایهگذاریها در سالهای آینده مشخص خواهد شد و موجب ارتقا و سطح رفاه ملی جامعه خواهد گردید.برخی معتقدند درآمدهای نفتی موجود را باید صرف واردات کالاها و خدمات مصرفی کنیم تا وضعیت معیشتی مردم بهبود پیدا کند، اما این نظریه هرچند در کوتاه مدت، ممکن است موجب رفاه زودگذر جامعه شود، اما در بلندمدت اقتصاد کشور را رو به نابودی خواهد برد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/15134)
درآمد حاصل از فروش نفت صرف چه مواردی می گردد؟ آیا در مسائل معیشتی مردم بازتاب پیدا می کند، در صورت امکان ارقام را ذکر نمایید.
درآمد حاصل از فروش نفت صرف چه مواردی می گردد؟ آیا در مسائل معیشتی مردم بازتاب پیدا می کند، در صورت امکان ارقام را ذکر نمایید.
ارائه پاسخی مناسب به این سوال نیازمند توجه به مطالب ذیل است:
یکم - درآمدهای نفتی سرمایه عظیم خدادادی است که در صورت استفاده صحیح و بهینه از آن می تواند در زمینه های مختلف رشد و پیشرفت کشور اسلامیمان را به دنبال داشته باشد ؛ متاسفانه تا قبل از انقلاب به دلایل مختلف داخلی و خارجی نه تنها از این نعمت خدادای استفاده صحیحی صورت نگرفت بلکه موجبات فقر ، فساد و وابستگی هرچه بیشتر کشور را فراهم آورد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم اینکه یکی از اهداف نظام اسلامی ساماندهی و اصلاح اقتصاد کشور بود و دستاوردهای بسیار چشمگیری در زمینه های مختلف امور زیر بنایی؛ اقتصادی ؛ علمی ؛صنعتی ؛ فرهنگی و..., اما متاسفانه حوادثی نظیر جنگ تحمیلی, فشارها و تحریم های بین المللی و اقتضائات دوران سازندگی, محدودیتهایی را در این زمینه بوجود آورد. تا اینکه در سال 1376 برنامه اقتصاد بدون اتکا به درآمدهای حاصل از صدور نفت خام در سازمان برنامه و بودجه وقت تهیه شده بود که در آن به راهکارهای افزایش درآمد مالیاتی، بهره وری و کوچک کردن دولت توجه شده است. اما در عین حال هنوز درصد زیادی از درآمدهای نفتی صرف هزینه های جاری امور دولتی می شود. و یا در بخش های مصرفی به کار گرفته می شود. توسل به شیوه یارانهپردازی و تزریق مستقیم پول نفت به بخش مصرف، نه تنها مشکلات اقتصادی را حل نکرد، بلکه سبب شد تا با توجه به فاصلههای اجتماعی، بخشی از جامعه که از نقدینگی کافی برخوردار بود، بخش اعظم یارانه را در خدمت افزایش نقدینگی خود قرار دهد و در نهایت این روش، بر دشواریهای زیستن در جامعه، افزود.
دوم-این تجربه ثابت کرد که توزیع در آمدهای نفتی در مجاری غیر تولیدی هیچ کمکی به حل معضلات فقر و فاصله طبقاتی نمیکند. و بدون تولید مؤثر نمیتوان توزیع مناسبی داشت. از این رو دولت گذشته تلاش کردتا ضمن سرمایه گذاری و تقویت بنیانهای اقتصادی کلان کشور که در دراز مدت سبب زایش سرمایه جدید نیز میشود، همزمان با فکر معیشت روزمره مردم هم باشد. یکی از فواید تشکیل صندوق ذخیره ارزی این بود که درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام صرف سرمایه گذاری پایه ای شود، این امر به تولیدی شدن بخش های مختلف کشور منجر شده است.
برای استفاده بهینه و صحیح از درآمدهای نفتی کوچک شدن دولت، افزایش کارآیی وبهره وری دولت در دستور کار قرار گرفته است . راهکار دیگر بالا بردن درآمد مالیاتی دولت است که باید تمامی بودجه جاری کشور به مالیات متصل شود. وقتی تولید افزایش پیدا کند درآمد مالیاتی نیز بالا می رود بنابراین از سویی درآمدهای دولت بالا رفته و از طرفی هزینه های دولت کاهش می یابد و از این طریق وابستگی دولت به درآمد نفت خام کاهش خواهد یافت و این موضوع نیز در برنامه چهارم دیده شده، از 8 درصد رشد اقتصادی سالیانه کشور باید 5/3 واحد درصد آن از محل رشد بهره وری عوامل تولید باشد.
در عمل نیز موفقیت های زیادی حاصل گردیده چنانکه رشد تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت در سال 79 حدود 5 درصد، در سال 80 حدود 3/2 درصد و در سال 81 حدود 4/7 درصد بوده که بدون نفت به ترتیب 5/4 و 1/5 و 8/7 برآورده شده است. ارقام و آمار بیانگر آن است که رشد تولید ناخالص داخلی در سال های 1380 و 81 بیشتر از رشد با محاسبه نفت بوده است. علت آن این است که دولت عملا در مسیر اقتصاد بدون نفت حرکت میکند (رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی،دکتر محمدباقر صدری ؛ به نقل ازسایت دنیای اقتصاد)
سوم-علی رغم تحولات فوق واقعیات حاکی از وجود مشکلات و معضلات متعددی برای بخشهای
مختلف جامعه بود ،که خود را در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نمایان ساخت ؛ زیرا افزایش حجم پول و نقدینگی جامعه همراه با افزایش تولید و ارائه خدمات در جامعه نیست، و این خود باعث تشدید مشکلات اقتصادی و فشار بر مردم و اقشار متوسط جامعه میشود.از این رو جهت دهی دولت فعلی بر افزایش و توزیع عادلانه بودجه عمرانی در سراسر کشوراست و در لایحه بودجه 85: اشتغال زایی، صرفه جویی و توجه به روستاها و صنایع کوچک از محورهای اصلی بودجه می باشد .
جهت آشنایی بیشتر با بودجه سال آینده و چگونگی توزیع آن در بخش های مختلف کشور بخشهایی از سخنان ریاست محترم جمهور آورده می شود:
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس ، محمود احمدی نژاد هنگام ارائه لایحه بودجه 1385 کل کشور به مجلس، اظهار داشت: دولت کار بزرگی را سامان داده است، امروز روزانه 65 میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می شود که 60 درصد آن در 15 شهر و 75 درصد در مراکز استانها مصرف میشود. چاره چیست.
وی گفت: دولت چند راهکار پیش بینی کرده است که ظرف چند سال آینده باید عملیاتی شود، یکی این که مصرف مهار شود، هر سفر شهری با حمل و نقل عمومی یک دهم لیتر سوخت مصرف میکند و با وسیله نقلیه شخصی یک لیتر مصرف می شود.
رییس جمهور گفت:باید شبکه حمل و نقل عمومی راهآهن، اتوبوس، مینیبوس در تمام شهرها گسترش یابد. یک بار برای همیشه ناوگان را باید تجهیز کنیم که 70 درصد حمل و نقل شهری با وسیله نقلیه عمومی باید انجام شود.
وی گفت: شبکه گازرسانی و سوختگیری گاز، ایستگاههای فروش گاز برای خودرو طی 5 سال در کل کشور گسترش یابد که مصرف بنزین و گازوئیل به گاز طبیعی منتقل شود، ظرف 5 سال تمام خودروهای کشور گاز سوز شوند، اینکه یک میلیارد دلار بودجه بگذاریم و 25 هزار خودرو را گاز سوز کنیم، این نمیشود یک بار برای همیشه باید تصمیم گیری کنیم.
*برای کاهش مصرف سوخت خودرو جایزه در نظر گرفته ایم
احمدی نژاد گفت: بیش از یک میلیون خودروی پرمصرف ظرف 5 سال از رده خارج می شود، احداث پالایشگاه برای تولید سوخت از دیگر برنامه های دولت است. برای شهرهایی که سیستم سوخت خودرو به گاز سوز تبدیل شود، قیمت بنزین باید تفاوت کند.
برای مراکز استانها که در مصرف سوخت با ارائه طرحهای ترافیکی صرفهجویی ایجاد کنند، 60 درصد درآمد حاصل از صرفهجویی را به همان شهر اختصاص میدهیم، به عنوان مثال طرح زوج و فرد پلاک خودرو در تهران روزانه یک و نیم میلیون لیتر بنزین را صرفهجویی کرد.
*توسعه اشتغال برای خیل فارغالتحصیلان در انتظار کار
وی گفت: رشد تقاضای کار در سالهای آینده ادامه دارد، توسعه اشتغال، جهت گیری دولت در این امر اشتغال متوازن در تمام کشور است، هرجا استعداد است آنجا باید شکوفا شود نه اینکه صرفا اعتبارات بر اساس جمعیت توزیع شود، زیرا تمرکز جمعیت به مرکز کشور خواهد بود.
رییس جمهور اضافه کرد:20 درصد از کل تسهیلات بانکها برای طرحهای زود بازده در صنایع کوچک در سال جاری اختصاص می یابد و برای سال آینده این رقم به 35 درصد میرسد که در تسهیلات عمرانی استانها توزیع می شود.
وی توسعه آموزش فنی و حرفهای و مراکز کارآموزی جوانان را راهی برای ایجاد اشتغال دانست و گفت: امروزه هزاران جوشکار ماهر برای صنعت نفت و گاز نیاز داریم که دنبال نیروی کارآزموده می گردیم.
*وزارت جهاد کشاورزی 500 هزار هکتار زمین در دست واگذاری به جوانان دارد
رییس جمهور گفت: واگذاری زمین به جوانان جهت ایجاد اشتغال زایی است، اگر مجلس تصویب بکند برای صادرات خدمات فنی و مهندسی تا سقف 3 میلیارد دلار گشایش اعتبار برای شرکتهای صادر کننده نیرو و خدمات فنی در سایر کشورها در نظر میگیریم. این شرکتها علاوه بر ساخت قطعات داخلی و صدور به خارج، نیروی کار فراوانی هم صادر میکنند.
وی گفت: گمرکات در تمام بازارهای مرزی و بنادر مستقر می شوند و تعاونی مرزنشینان ساماندهی میشوند تا واردات و صادرات در تمام کشور توزیع شود، برای سرمایهگذاری خارجی و ایرانیان مقیم خارج راههایی ورودی به خطوط هوایی به مراکز اقامت آنها باز کردهایم.
*توجه به صنایع پایین دستی نفت و گاز
احمدی نژاد گفت: عملیات خط غربی صنایع پایین دستی در شرف پایان و خط شرقی در دست مطالعه است. وی توسعه مبادله با کشورهای همسایه را از دیگر اولویتهای بودجه خواند و گفت: در مبادلات فرهنگی اجتماعی با کشورهای آسیای میانه و جهان اسلام هیچ محدودیتی وجود ندارد و وزارت خارجه در این رابطه فعال است.
*تمرکز زدایی از برنامه های محوری دولت است
احمدی نژاد گفت: بخش مهمی از منابع کشور در تهران و شهرهای بزرگ مستهلک می شود، تمرکز زدایی از محورهای اصلی فعالیتهای دولت است به سازمانها و اداراتی که کاری در تهران ندارند، مهلت داده شده است که از این شهر منتقل شوند تا رفت و آمد محدود و اختیارات به استانها واگذار شود.
*در فرهنگ علم پژوهی هم کارهایی در دست اقدام است
برخی از ارقام بودجه 85
رییس جمهور گفت: کل رقم بودجه 85 نسبت به 84 رشدی معادل 7/26 درصد داشته است که بودجه عمومی دولت 2/20 درصد رشد دارد و بنا شد شرکتهای دولتی با بازدهی بیشتری کار کنند تا مالیات و سود بیشتری به خزانه برگردد.
بودجه عمومی دولت 629 هزار میلیارد ریال که شامل سه هزار میلیارد ریال اضافه سال آینده و 59 هزار میلیارد ریال بودجه عمومی امسال است.
* رشد اعتبارات جاری 3/10 درصد است
احمدی نژاد گفت: اعتبارات جاری 3/10 درصد رشد داشته، اما اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای نسبت به عملکرد 84 رقمی معادل 2/74 درصد و نسبت به مصوب 84 رقم 4/63 درصد رشد دارد.
*جهتگیری بودجه در جهت سرمایهگذاریها و ساخت زیربناهاست.
وی تصریح کرد: اعتبارات استانی هم افزایش یافته است. اعتبارات عمرانی استانی نسبت به سال 84 رقم 180 درصد شد دارد. جهتگیری بودجه به سمت تمرکززدایی است. امکانات و اختیار تصمیمگیری به استانها منتقل میشود.
سهم اعتبارات عمرانی استان از 8/19 درصد سال 84 به 34 درصد کل بودجه افزایش یافته است، توزیع اختیارات به سمت استانهاست و امیدواریم که این امر برای سال بعد به 50 درصد برسد.
*آموزش و پرورش محور رشد کشور است
احمدی نژاد گفت: بودجه آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است و اعتبارت آن نسبت به مصوب سال 84 معادل 50 درصد افزایش و نسبت به عملکرد با درنظر گرفتن همه بدهیهای قبل از سال 84 که در متمم بودجه آمده است، معادل 18 درصد یعنی 8/1 برابر معادل رشد سایر دستگاههای هزینهای رشد داشته است.
برای بودجه دانشگاهها 30 درصد رشد نسبت به عملکرد سال گذشته و 50 درصد نسبت به مصوب 84 در نظر گرفته شده است.
رشد بودجه تربیت بدنی 325 درصد است و برای توسعه مراکز ورزشی جوانان، 100 درصد رشد بودجه برای افزایش مهارت جوانان 320 هزار مسکن روستایی برای سال 85 تکرار شده است.
گشایش خط اعتباری 3 میلیارد دلاری برای فعالیت فنی و مهندسی در خارج کشور که کارهای عمرانی مانند پل، کارخانه و پالایشگاه بسازند.
از جوانان درخواست می کنم که خود را برای یک دوران پرکار آماده کنند تا خودمان کشور را بسازیم.
تبیلغ مصرف بدون تبلیغ کار و تولید مشکل را افزایش میدهد، جوانان باید حرکت بکنند به سمت مزرعه و کارخانه و بیابانها را آباد کنند
در شرایطی که یک هکتار باغ گردو می تواند یک خانواده را با درآمد بالاتر از متوسط اداره کند، صدها هزار هکتار زمین و آب روان وجود دارد و زشت است که جوانان بیکار باشند و سراغ نماینده ها بیایند که برای کار به ادارات معرفی شوند.
درخواست دوم از نمایندگان تلاش شود بودجه در فرصت قانونی به مجلس ارائه شد، اگر بودجه را اوایل اسفند به دولت برگردانند ما هم قول میدهیم در طول اسفند ماه آییننامههای لازم را تدوین کنیم و متن موافقتنامهها را برای اجرا از فروردین 85 آماده کنیم این که 6 تا 8 ماه طول بکشد تا موافقتنامه ها بیاید بازدهی کار را کاهش میدهد .
بودجه بخش فرهنگ و تربیت بدنی که بخش مهمی از آن به خانمها اختصاص دارد صد در صد رشد داشته است.
(به نقل از خبر گزاری فارس 1384/10/27 )
چهارم- نتیجه گیری : استفاده از منابع درآمد نفت بطور مستقیم جز برای طبقاتی که راه دیگری برای ادارهی زندگی آنها وجود ندارد فاقد هرگونه توجیه منطقی و علمی است، زیرا حتی اگر این اقدام بعنوان گسترش عدالت انجام گیرد، پایدار نخواهد بود. بهترین نحوه استفاده از درآمدهای نفتی در شرایط کنونی سرمایهگذاری در بخشهای مولد و تولیدی است که چنین اقدامی نیازمند مدیریت اقتصادی آیندهنگر و دارای راهبردی روشن، همراه با دانش و انگیزه سالم است،آثار و نتایج این سرمایهگذاریها در سالهای آینده مشخص خواهد شد و موجب ارتقا و سطح رفاه ملی جامعه خواهد گردید.برخی معتقدند درآمدهای نفتی موجود را باید صرف واردات کالاها و خدمات مصرفی کنیم تا وضعیت معیشتی مردم بهبود پیدا کند، اما این نظریه هرچند در کوتاه مدت، ممکن است موجب رفاه زودگذر جامعه شود، اما در بلندمدت اقتصاد کشور را رو به نابودی خواهد برد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/15134)
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا این که گفته می شود امامان(علیهم السلام) اشتباه نمی کنند فقط در مورد احکام دین و حکومت است یا اینکه امامان (ع) در هیچ موردی حتی مسائل بسیار ساده و پیش پا افتاده ی معیشتی هم اشتباه نمی کنند؟ (به طور مثال آیا این امکان وجود ندارد که امامان (ع) در خرید و فروش یک کالا به اشتباه کالای دیگری را بخرند؟)
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مواردی که شرعاً مجاز به فروش اشیای وقف شده یا تملیک شده هستیم، آیا می توانیم با پول آن چیز دیگری که مورد احتیاج مسجد است خریداری کنیم یا بایستی صرف خرید همان شیء و مشابه آن بشود؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر مکلّف از درآمد سال، زمینی را جهت تهیه منزل خریده و بعد از گذشت سال، آن را بفروشد تا پولش را صَرف خرید مسکن و یا مایحتاج دیگری نماید، آیا پول فروش زمین متعلق خمس است؟
- [آیت الله خامنه ای] ج: اگر زمین هم وقف باشد، به مجرّد خروج درختان وقفی موجود در آن از قابلیت انتفاع، فروش و تبدیل آن جایز نمی شود، بلکه واجب است در صورت امکان به جای آنها هرچند با صرف پول درختانی که از قابلیّت انتفاع، خارج شده اند درختان جدید خرما، کاشته شود تا منافع آنها در جهت وقف مصرف شود و در غیر این صورت باید از زمین موقوفه بصورت دیگری استفاده شود هرچند با اجاره دادن آن برای زراعت یا ساخت خانه و مانند آن و مصرف درآمد آن در جهت وقف باشد و به طور کلی تا زمانی که به نحوی از انحاء، استفاده از زمین موقوفه امکان دارد، خرید و فروش و تبدیل آن جایز نیست، ولی فروش نخلهای موقوفه در صورتی که ثمره ندهند اشکال ندارد و در صورت امکان باید پول آنها برای کاشت درختهای جدید مورد استفاده قرار گیرد و در صورتی که امکان نداشته باشد، باید در همان جهت وقف مصرف گردد.
- [آیت الله بهجت] اگر خانه ام را بفروشم و از پول آن دو باب مغازه خریداری کنم تا آن ها را اجاره داده و با پول اجاره آن ها، منزل مسکونی اجاره نمایم و بقیه درآمد حاصل از اجاره ی مغازه را صرف تأمین زندگی و احیانا تهیه منزل شخصی نمایم. آیا این مغازه ها سرمایه کسب محسوب می شود و مشمول خمس است؟
- [سایر] سوال 1: آقایی، در قسمتی از آخرین وصیت نامه خود این طور می نویسد که (سهام کارخانه و ملک در صورت امکان و تا وقتی که امکان دارد درآمدش خرج مسجد یزدآباد، یا مجلس روزه خوانی گردد). ایشان در وصیت نامه قبلی خود نوشته بودند: 1. از درآمد منافع سهام کارخانه جزه، صرف تبلیغات مذهبی مسجد روستای یزد آباد شود. 2. از درآمد سه حبه روستای یزدآباد صرف روضه خوانی در مسجد و حفظ و نگهداری ساختمان مسجد و حمام (حمام اکنون مخروبه شده است) روستای یزدآباد شود. لطفاً تکلیف ملک و سهام ایشان را مشخص فرمایید؟ سوال 2: خانمی، در قسمتی از آخرین وصیت نامه خود این طور می نویسد که (در آمد ملک یزدآباد و سهام کارخانه جزه صرف تبلیغات مذهبی و روضه خوانی و تعمیرات مسجد روستای یزدآباد شود) لطفاً تکلیف ملک و سهام ایشان را مشخص فرمایید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در مواردی که بین زوجین مفارقت حاصل شود، با توجّه به فتاوای متأخّرین مبنی بر اولویّت حقّ حضانت مادر در مورد دختر تا هفت سالگی و پسر تا دو سالگی و بودن مشکلاتی از قبیل علقه بیشتر فرزندان خردسال به مادر و ایجاد اخلال در مسائل تربیتی آنان در صورت جدائی از مادر وابستگی فرزندان به یکدیگر و عدم امکان جدائی بین آنها در چه صورتی که بعضی با پدر و بعضی با مادر باشد و عسر و حرج برای پدر در نگهداری فرزندان و هم چنین وجود احادیث معتبره خواهشمند است نظر مبارک را اعلام فرمائید؟
- [آیت الله خوئی] و بر فرض فروش خانه اول و استثنای آن از وجوب خمس، چنانکه ظاهر بعض مسائل توضیح است، آیا لازم است ثمن آن خانه را در خانه دوم صرف کند یا میتواند جزو سرمایه مخمس قرار داده و قیمت خانه دوم را از ارباح بین سال خریداری کند؟ و بر فرض مزبور آیا تمام قیمت خانه دوم مستثنی از وجوب است یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] این صندوق در جهت افزایش و تنوّع ارائه خدمات خود در قالب فروش اقساطی، اقدام به پرداخت وام جهت خرید جهیزیّه می نماید. آیا هنگام عقد قرارداد و پرداخت وام باید نوع کالا و مبلغ آن دقیقاً مشخّص و محرز گردد، یا صرف بیان خرید جهیزیّه بدون ذکر نام کالا کافی است؟
- [آیت الله خامنه ای] روستایی از نظر چراگاه و زمین های زراعی در مضیقه است و هزینه های عمومی آن از راه فروش علف های چراگاه تأمین می شود، این وضعیت بعد از انقلاب اسلامی هم تاکنون استمرار داشته، ولی مسئولین آنان را از این کار منع کرده اند، با توجه به فقر مادی اهالی روستا و بایر بودن چراگاهها، آیا شورای روستا حق دارد که اهالی را از فروش علف های چراگاه منع کرده و درآمد حاصل از فروش آن را برای تأمین هزینه های عمومی روستا اختصاص دهد؟
- [آیت الله مظاهری] اگر دشمن بر شهرهای مسلمانان و مرزهای آن هجوم آورد، دفاع از آن به هر وسیلهای که امکان داشته باشد، از بذل جان و مال، بر تمام مسلمانان واجب است. و در صورت امکان در این امر اذن حاکم شرع لازم است و همچنین است در سایر مسائل دفاع که بعداً ذکر میشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر قبل از امام به رکوع یا سجده برود، در مواردی که لازم است برگردد و در مسائل قبل گفته شد بنابر احتیاط باید قبل از سر برداشتن ذکر رکوع یا سجده را حتی به مقدار یک (سبحان اللّه) بگوید و اگر با گفتن یک (سبحان اللّه) نیز به امام نمیرسد، میتواند ذکر نگوید و از امام متابعت نماید و یا نیّت فرادی کند و ذکر بگوید و نماز را تمام کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر درخت بید و چنار بکارد یا قالی بزند جزء درآمد سالی است که وقت فروش آنها است لذا اگر در آن سال صرف مؤونه نشد و عین یا پول آن باقی ماند در آخر سال باید تخمیس شود. شاخه ها یا منافعی که معمولاً در هر سال از آن استفاده می کنند جزء درآمد همان سال محسوب می شود که اگر تا آخر سال باقی ماند باید تخمیس شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بین کسانی که مال را برای انان وقف کرده اند به طوری اختلاف پیدا شود که اگر مال وقف را نفروشند خوف تلف مال وقف یا جانی باشد می توانند ان مال را بفروشند و باید به عوض ان مالی بخرند و بر طبق وقف اول عواید ان را در مصرفی که واقف معین کرده صرف کنند و در صورت عدم امکان به مصرفی که به مقصود وقف کننده نزدیک تر است برسانند و همچنین است اگر واقف شرط کند که اگر صلاح در فروش وقف باشد بفروشند
- [آیت الله سیستانی] زکات در هشت مورد صرف میشود : اول : فقیر ، و او کسی است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد ، ولی کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را بگذارند فقیر نیست . دوم : مسکین ، و او کسی است که از فقیر سختتر میگذراند . سوم : کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نائب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهداری نماید ، و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام یا نائب امام یا فقرا برساند . چهارم : کفاری که اگر زکات به آنان بدهند ، به دین اسلام مایل میشوند یا در جنگ یا غیر آن به مسلمانان کمک میکنند . و همچنین مسلمانانی که ایمان آنان به بعضی از آنچه پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آوردهاند ضعیف است ، ولی چنانچه زکات به آنان داده شود موجب تقویت ایمانشان میگردد ، یا مسلمانانی که ایمان به ولایت امیر مؤمنان علیهالسلامندارند ، ولی اگر به آنان زکات داده شود به ولایت رغبت پیدا میکنند و به آن ایمان میآورند . پنجم : خریداری بندهها و آزاد کردن آنان ، به تفصیلی که در محل خود ذکر شده است . ششم : بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد . هفتم : فی سبیل اللّه ، یعنی کارهائی که نفعش به عموم مسلمین میرسد مثل ساختن مسجد ، و مدرسهای که علوم دینیّه در آن خوانده میشود ، و تنظیف شهر و آسفالت راهها ، وتوسعه آنها و مانند اینها . هشتم : ابن السبیل ، یعنی مسافری که در سفر درمانده شده . اینها مواردی است که زکات در آنها صرف میشود ، ولی مالک نمیتواند زکات را بدون اذن امام علیهالسلام یا نائبش ، در دو مورد سوم و چهارم مصرف نماید ، و در مورد هفتم نیز بنابر احتیاط لازم باید از حاکم شرع اذن بگیرد ، و احکام این موارد در مسائل آینده گفته خواهد شد .
- [آیت الله وحید خراسانی] جنسی را که می فروشند و چیزی را که عوض ان می گیرند پنج شرط دارد اول ان که مقدار ان با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد دوم ان که بتوانند ان را تحویل دهند و اگر فروشنده مثلا مالی بفروشد که نمی تواند ان را تحویل دهد ولی مشتری قدرت گرفتن ان را داشته باشد کفایت می کند بنابراین فروختن مثلا اسبی که فرار کرده و هیچیک از طرفین قدرت تسلط بر ان را ندارند باطل است ولی اگر اسبی را که فرار کرده با چیزی که دارای ارزش است و می تواند تحویل دهد بفروشد اگر چه ان اسب پیدا نشود معامله صحیح است و احوط ان است که در غیر بنده و کنیز گریخته چیزی را که ارزش دارد بفروشد و در ضمن ان معامله شرط کند که اگر گریخته پیدا شد مال مشتری باشد سوم خصوصیاتی را که در جنس و عوض است و به واسطه انها قیمت اختلاف پیدا می کند معین نمایند چهارم ان که ملک طلق باشد پس مالی که وقف شده فروش ان جایز نیست مگر در مواردی که خواهد امد پنجم خود جنس را بفروشد نه منفعت ان را پس اگر مثلا منفعت یک ساله خانه را بفروشد صحیح نیست ولی چنانچه خریدار به جای پول منفعت ملک خود را بدهد مثلا فرشی را از کسی بخرد و عوض ان را منفعت یک ساله خانه خود قرار دهد اشکال ندارد و احکام اینها در مسایل اینده خواهد امد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ناآشنا به مسأله; کسی که مسأله شرعی خود را نمی داند. جاهل قاصر: جاهلی که از روی عذر حکم شرعی را نمی داند. جاهل مقصر: جاهلی که امکان آموختن مسائل را داشته ولی عمداً در فراگیری آن کوتاهی کرده است. جبیره: مرهم; پارچه و پوششی که زخم یا شکستگی را با آن ببندند. جرح، جروح: جراحت، زخم جُنُب: کسی که محتلم شده یا با دیگری مقاربت کرده است. جُعاله: قراردادی که طی آن فردی اعلام می کند هر کس برای او کار معینی را انجام دهد، اجرت مشخصی به او پرداخت می شود. مثلا هر کس گمشده مرا پیدا کند، هزار تومان به او مژدگانی می دهم. قرار گذارنده را (جاعل) و عمل کننده به آن را (عامل) می گویند. جلاّل: حیوانی که عادت کرده فقط نجاست انسان را بخورد. جماع: مقاربت: آمیزش جنسی. جهر: صدای بلند، با صدای بلند چیزی را قرائت کردن. (ح) حائض: زنی که در عادت ماهیانه باشد. حاکم شرع: مجتهدی که بر اساس موازین شرعی دارای فتوا است. حج: زیارت خانه خدا و انجام اعمالی مربوط به آن که به آن اعمال (مناسک حج) می گویند. حج نیابتی: زیارت خانه خدا به نیابت از طرف شخص دیگر با انجام مناسک آن. حدث اصغر: هر علتی که باعث وضو شود و آن شش چیز است: 1 بول، 2 مدفوع، 3 باد شکم، 4 خواب کامل، 5 امور زایل کننده عقل، 6 استحاضه. حدث اکبر: هر کاری که غسل برای نماز را سبب شود مانند احتلام و جماع. حد ترخص: حدی از مسافت که در آن صدای موذن و دیوار محل اقامت قابل تشخیص نباشد. حرام: ممنوع، هر عملی که از نظر شرعی ترکش لازم باشد. حرج: مشقت، سختی، دشواری حصه: سهم حضر: محل حضور (وطن). حنوط: مالیدن کافور بر اعضای مرده از جمله به پیشانی، کف دست ها، سرزانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها. حواله: ارجاع طلبکار به شخص ثالث برای دریافت طلبش به این نحو که ذمه خودش را بری کرده و دیگری به او بدهکار شود. حیض: قاعدگی، عادت ماهیانه زنان. حین عروض شک: وقت پدید آمدن شک. (خ) خارق العاده: غیر طبیعی. خالی از قوت نیست: معتبر است، فتوا این است (مگر در ضمن کلام قرینه ای بر غیر این معنی دیده شود). خالی از وجه نیست: فتوا این است (مگر در ضمن کلام قرینه ای بر غیر این معنی مشاهده شود). خبره: کارشناس خبیث: پلید، زشت. خسارت: زیان، ضرر. خصوصیات: ویژگی ها خمس: یک پنجم، بیست درصد پس انداز سالیانه و غیره که باید به مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید پرداخت شود. خوارج: کسانی که علیه امام معصوم(علیهم السلام) قیام مسلحانه نمایند مثل خوارج نهروان. خوف: ترس، هراس، واهمه خون جهنده: یعنی حیوانی که وقتی رگ آن را ببرند خون از آن جستن می کند. خیار: اختیار بر هم زدن معامله که در یازده مورد طرفین معامله یا یکی از آنها می توانند معامله را بر هم زنند. (د) دائمه: زنی که طی عقد دائم به همسری مردی درامده باشد. دُبُر: پشت; مقعد. دعوی: دادخواهی. دفاع: دفع دشمن; مقاومت در برابر دشمن. دیه: مالی که بنابر احکام شرعی به جبران خون مسلمان یا نقص بدنی به او داده می شود. (ذ) ذبح شرعی: کشتن حیوانات حلال گوشت با رعایت ضوابط شرعی. ذمّه: تعهّد به ادای چیزی یا انجام عملی. ذمّی: کافران اهل کتاب مانند یهود و نصاری در مقابل تعهّدشان نسبت به رعایت قوانین اجتماعی اسلامی از حمایت و امنیت حکومت اسلامی برخوردار می شوند و در بلاد مسلمین زندگی خواهند کرد. (ر) ربا: زیادت; اضافه; بدست آوردن مال زائد بر سرمایه با شرایط مذکور در مسائل 2356، 2357، 2361. رباء قرضی: اضافه ای که پرداخت آن در ضمن قرض شرط گردد. ربح سَنه: درآمد سالیانه انسان. رجوع: بازگشتن; بازگشت. رضاعی: همشیر; پسر و دختری که از یک زن شیر خورده باشند با شرائطی که در مسأله 2598 بیان شده نسبت به هم برادر و خواهر رضاعی می شوند و محرم ابدی می باشند. رفع ضرورت: بر طرف شدن حالت اضطرار. رکن; ارکان: پایه; اساسی ترین جزء هر عبادت. رکوع: خم شدن; یکی از ارکان نماز که برای انجام آن شخص نمازگزار در برابر عظمت خداوند چندان خم می شود که دستهایش به زانو برسد. رهن: گرو; گروی. ریبه: احتمال تحریک شهوت. (ز) زائد بر مؤونه: مازاد بر مخارج; اضافه بر هزینه مربوطه. زکات: مقدار معیّنی از اموال خاص انسان که به شرط رسیدن به حد نصاب باید در موارد مشخّص خود مصرف شود، این اموال اختصاص به نُه مورد دارد. زکات فطره: مقدار حدود 3 کیلوگرم گندم، جو، ذرت و غیره یا بهای آن که باید در عید فطر به فقرا بدهند و یا در مصارف دیگر زکات صرف کنند. زمان غیبت کبری: مثل زمان ما، که امام دوازدهم(علیه السلام) در پرده غیبت به سر می برند. زینت: زیور; آرایش. (س) سال شمسی: سالی که مشتمل بر دوازده برج است و از فروردین شروع و به اسفند ختم می شود. سال قمری: سالی که مشتمل بر دوازده ماه است و از محرم شروع و به ذی الحجه ختم می شود. سجده; سجود: بر زمین گذاردن پیشانی و کف دست ها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها برای ستایش خداوند. سجده سهو: سجده ای که نمازگزار در برابر اشتباهاتی که سهواً از او سر زده بجای آورد، به شرح مسأله 1262. سجده شکر: پیشانی بر زمین نهادن به منظور سپاسگزاری از نعمت های خداوند. سجده های واجب قرآن: وقتی انسان یکی از این آیات را تماماً بخواند یا گوش کند باید بلافاصله سجده نماید. 1 - جزء 21، سوره سجده، آیه 15. 2 - جزء 24، سوره فصّلت، آیه 37. 3 - جزء 27، سوره نجم، آخرین آیه. 4 - جزء 30، سوره علق، آخرین آیه. سجده های مستحبّ قرآن: وقتی انسان یکی از این آیات را تماماً بخواند یا بشنود مستحب است که بلافاصله سجده کند. 1 - جزء 9، سوره اعراف، آیه آخر. 2 - جزء 13، سوره رعد، آیه 15. 3 - جزء 14، سوره نحل، آیه 49. 4 - جزء 15، سوره اسراء، آیه 107. 5 - جزء 16، سوره مریم، آیه 58. 6 - جزء 17، سوره حج، آیه 18. 7 - جزء 17، سوره حج، آیه 77. 8 - جزء 19، سوره فرقان، آیه 60. 9 - جزء 19، سوره نمل، آیه 25. 10 - جزء 23، سوره ص، آیه 24. 11 - جزء 30، سوره انشقاق، آیه 21. سرگین: مدفوع حیوانات. سفیه: بی عقل; کسی که قدرت نگهداری مال خودش را ندارد و سرمایه اش را در کارهای بیهوده مصرف می کند. سقط شده: افتاده; جنین نارس یا مرده که از رحم خارج شده باشد. سلف: معامله پیش خرید. سؤر: نیم خورده آب یا غذا. (ش) شاخص: چوب یا وسیله ای که برای تعیین وقت ظهر در زمین نصب می کنند. شارع: بنیانگزار شریعت اسلامی; خداوند; پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله). شاهد: گواه. شرایط ذمّه: شرایطی که اگر اهل کتاب در بلاد مسلمین به آنها عمل کنند جان و مالشان در پناه حکومت اسلامی است. شهادت: گواهی دادن. شهادتین: شهادت به یگانگی الله و رسالت رسول الله(صلی الله علیه وآله). شیوع: شایع شدن; همگانی شدن. شهرت: مشهور شدن; آشکار شدن برای همه افراد. شیر کامل: منظور انجام یافتن تمام شرایط هشت گانه ای است که در مسأله 2594 گفته شده و موجب محرم شدن است. (ص) صاع: پیمانه ای دارای گنجایش حدود 3 کیلوگرم. صحّاف: شیرازه بند، تعمیرکار کتاب. صحّت: درستی. صراط: منظور پل صراط در روز قیامت است. صرف برات: نقدکردن برات; در مواردی که برات به صورت مدّت دار تنظیم شده باشد طلبکار می تواند زودتر از موعد معیّن از بدهکار بخواهد با کسر مقداری از برات نقداً وجه آن را دریافت نماید، این عمل را در عرف تجّار (صرف برات) می نامند. صغیره: دختری که به سن بلوغ نرسیده است. صلح: سازش طرفین; اینکه کسی مال یا حق خود را برای توافق و سازش به دیگری واگذار کند. صیغه: خواندن کلماتی که وسیله تحقّق عقد است. (ض) ضامن: عهده دار; متعهّد. ضرورت: وجوب; حتمیّت. ضروری دین: آنچه بدون تردید جزء دین است مانند وجوب نماز و روزه. ضعف مفرط: ضعف شدید. (ط) طلاق: گسستن پیمان زناشویی. طلاق بائن: طلاقی است که پس از آن مرد حق رجوع به همسرش را ندارد. طلاق خلع: طلاق زنی که به شوهرش مایل نیست ولی شوهر او را طلاق نمی دهد و زن مهر یا مال دیگرش را به او می بخشد تا او را راضی به طلاق کند. طلاق رجعی: طلاقی است که مرد در عدّه زن می تواند به او رجوع نماید. طلاق مبارات: طلاقی است که در نتیجه تنفر زن و مرد از یکدیگر و دادن مقداری مال از طرف زن به شوهر واقع می شود. طواف نساء: اخرین طواف حج و عمره مفرده است که ترک آن موجب استمرار حرمت همبستری برای طواف کننده با همسرش می شود. طوق: گردن بند; آنچه در گردن بیاویزند. طهارت: پاکی; حالتی معنوی که در نتیجه وضو و غسل یا تیمّم حاصل شود. طهارت ظاهری: چیزی که براساس نظر شارع مقدّس محکوم به پاکی است هر چند در واقع نجس باشد مثل این که شخصی وارد خانه مسلمانی شود مادام که صاحب خانه نجاست چیزی را مطرح ننماید تمام اشیاء آن خانه محکوم به پاکی است. (ظ) ظاهر این است: فتوا این است، مگر اینکه در کلام قرینه ای برای مقصود دیگر باشد. ظهر شرعی: وقت اذان ظهر که سایه شاخص محو می شود یا به کمترین حد آن می رسد و ساعت آن نسبت به فصول مختلف و افق های گوناگون فرق می کند. (ع) عاجز: ناتوان; درمانده. عادت ماهیانه: قاعدگی; حیض. عادت وقتیّه و عددیّه: زنهایی که عادت ماهیانه آنها دارای وقت مشخّص و زمان معیّن باشد; عادتشان (وقتیّه و عددیّه) است. عادل: شخصی که دارای ملکه عدالت است. عاریه: دادن مال خود به دیگری برای استفاده موقت و بلاعوض از آن. عاصی: عصیان کننده; کسی که نسبت به احکام الهی نافرمان است. عامل: عمل کننده: 1 - کسی که به قرارداد جعاله عمل می کند; 2 - کسی که متصدّی جمع آوری، حسابرسی و تقسیم و سایر امور مربوط به زکات است; 3 - اجیر. عایدات: درآمد. عدول: اشخاص عادل. عذر شرعی: توجیه قابل قبول; دلیل قابل قبول از نظر شرعی. عرف: فرهنگ عموم مردم. عَرَق جُنُب از حرام: عرقی که پس از آمیزش نامشروع یا استمناء از بدن خارج گردد. عزل: کنار گذاشتن: 1 - انزال نمودن در خارج از رحم برای جلوگیری از آبستنی زن; 2 - برکنار کردن وکیل یا مأمور خود از کار مانند برکناری وصی یا متولّی خائن توسط حاکم شرع. عسرت: سختی; تنگدستی. عقد: گره; پیمان زناشویی; پیوند. عقدبیع: قرارداد خرید و فروش. عقد دائم: ازدواج مادام العمر. عقد غیر دائم: ازدواج موقت. عقود: قراردادهای دو طرفه مثل خرید و فروش، ازدواج، مصالحه. عمّال: کارگزاران. عمداً: از روی قصد; کاری را با علم و آگاهی انجام دادن. عمره: زیارت خانه خدا و انجام اعمال مخصوص خانه کعبه که تا حدودی شبیه حج است و آن بر دو قسم است: عمره تمتّع که قبل از حج تمتّع انجام می گیرد، و عمره مفرده که پس از حج قران و افراد یا بدون حج انجام می گیرد. عمل به احتیاط: مکلّف تکلیف خود را به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف شرعیش را انجام داده است. طریقه احتیاط در کتاب های فقهی مطرح شده است. عنین: مردی که قادر به انجام آمیزش جنسی نیست. عورت: آنچه انسان از ظاهر کردنش حیا می کند; اعضاء تناسلی. عهد: پیمان; تعهّد انسان در برابر خداوند برای کار پسندیده یا ترک ناپسند که با صیغه مخصوص ادا می شود. عیال: زن; همسر. عید فطر: نخستین روز ماه شوّال که یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. عید قربان: دهمین روز ماه ذی الحجّه که یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. (غ) غائط: مدفوع. غرض عقلائی: هدفی که از نظر عقلا قابل قبول و پسندیده باشد. غساله: آبی که معمولا پس از شستن چیزی خود به خود یا با فشار از آن می چکد. غسل: شستن; شستشو; شستشوی بدن با کیفیت مخصوصی که بر دو نوع است: 1 - ترتیبی; 2 - ارتماسی. غسل واجب: غسلی که انجام دادن آن الزامی است و اقسام آن عبارت است از: 1 - غسل جنابت; 2 - غسل حیض; 3 - غسل نفاس; 4 - غسل استحاضه; 5 - غسل مسّ میّت; 6 - غسل میّت. غسل مستحب: غسلی که به مناسبت ایّام و لیالی خاص یا عبادات و زیارات مخصوص رواست مانند غسل جمعه و غسل زیارت و غیره. غسل ارتماسی: به نیّت غسل یک مرتبه در آب فرو رفتن. عسل ترتیبی: به نیّت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ را شستن. غسل جبیره: غسلی که با وجود جبیره بر اعضای بدن انجام می گیرد و الزاماً باید به صورت غسل ترتیبی باشد. غُلات: گروهی از مسلمانان هستند که درباره امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) غلّو می کنند و آن حضرت را خدا می شمارند. (ف) فتوا: رأی مجتهد در مسائل شرعیه. فجر: سپیده صبح. فجر اول و دوم: نزدیک اذان صبح از طرف مشرق سپیده ای رو به بالا حرکت می کند که آن را فجر اول می گویند. موقعی که آن سپیده گسترده شد، فجر دوم، و اولِ نماز صبح است. فجر صادق: منظور فجر دوم است. فجر کاذب: منظور فجر اول است. فرادا: نمازی که انسان به طور انفرادی می گزارد. فَرْج: عورت انسان (زن و مرد; قُبُل و دُبُر). فرض: امرالزامی; امری که انجام یا ادای آن واجب است. فضله: مدفوع حیوانات. فطر: نخستین روز ماه شوّال و یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. فطریه: زکات فطره. فقّاع: آب جو. فقیر: محتاج; کسی که نیازمند تأمین مخارج سال خود و عیالش است و چیزی هم ندارد که به طور روزانه قادر به تأمین هزینه زندگیش باشد. فی سبیل الله: در راه خدا انجام کار خیری که نفعش به عموم مسلمانان برسد مثل ساختن مسجد، پل، جاده و غیره. (ق) قُبُل: پیش (کنایه از عضو جنسی انسان است). قتل: کشتن. قتل نفس محترمه: کشتن کسی که خونش از نظر شرعی محترم است و نباید کشته شود. قرائت: خواندن; خواندن حمد و سوره در نمازهای یومیّه. قروح: دُمَل ها; زخم های چرکین. قریب: نزدیک به واقع و حقیقت. قرینه: نشانه; علامت; همانند. قسم: سوگند; سوگند به یکی از اسامی خداوند برای انجام امور پسندیده یا ترک ناپسند. قصاص: کیفر; نوعی از مجازات است که مشابه با جنایت انجام شده می باشد، مثل اینکه شخصی کسی را عمداً بکشد او را خواهند کشت. قصد اقامه: قصد مسافر به ماندن ده روز یا بیشتر در یک محل. قصد انشاء: تصمیم به ایجاد یک امر اعتباری مانند بیع و شراء و غیره همراه با ادای کلمات مربوطه. قصد وجه: در جایی که مکلّف عمل را با حفظ وصف وجوب و یا استحباب انجام دهد، یعنی بگوید این عمل واجب و یا این عمل مستحب را انجام می دهم. قصد رجاء: در موردی است که مکلّف عمل را به احتمال اینکه به خدا نزیک می کند انجام می دهد. قصد قربت مطلقه: چنانچه مکلّف می داند عملی مورد رضا و قرب خداست ولی نمی داند عنوان آن چیست، مثل اینکه می داند گفتن این جمله در نماز خوب است اما نمی داند استحباب خاص دارد یا به عنوان مطلق ذکر و یا دعا باید خوانده شود. قصد قربت: یعنی کاری را برای خدا انجام دادن. قضا: بجا آوردن عملی که در وقت خاص خود انجام نشده است بعد از آن وقت; قضاوت کردن. قنوت: اطاعت; تواضع در برابر خدا; در رکعت دوم نماز پس از قرائت سوره ها، دست ها را در مقابل صورت قراردادن و ذکر و دعا خواندن. قوی: محکم (کنایه از فتوا) قیام: ایستادن; اقامه نماز. قیام متّصل به رکوع: به نیت رکوع از حالت ایستاده خم شدن و رکن نماز است. قی: استفراغ. قیّم: سرپرست; کسی که براساس وصیّت یا حکم حاکم شرع مسؤول امور یتیم و غیره می شود. (ک) کافر: کسی که به توحید و نبوّت یا هر دوی آنها معتقد نیست، یعنی: 1 - کسی که وجود خدا را انکار می کند. 2 - کسی که برای خدا شریک می تراشد. 3 - کسی که پیغمبری پیغمبر اسلام را قبول ندارد. 4 - کسی که در امور فوق شک دارد. 5 - کسی که منکر ضرورت دین است و انکار او به انکار خدا و رسول(صلی الله علیه وآله)می انجامد. کافر حربی: کافری که با مسلمانان در حال جنگ می باشد و یا در پناه مسلمانان نیست. کافر ذمّی: اهل کتاب که در بلاد اسلامی با شرایط مخصوص اهل ذمّه در پناه حکومت اسلامی قرار گرفته و زندگی می کند. کثیر الشّک: کسی که زیاد به شک می افتد. کشف خلاف شدن: آشکار شدن اشتباه، روشن شدن این که یک عمل درست انجام نشده است. کفّاره: کاری که انسان برای جبران گناهش انجام دهد. کفّاره جمع: کفّاره سه گانه (60 روز روزه گرفتن، 60 فقیر را سیر کردن و بنده ای را آزاد نمودن). کفالت: ضمانت. کفیل: ضامن. کیفیّت: چگونگی. (ل) لازم: واجب; اگر مجتهد دلیل الزامی بودن امری را از ایات و روایات کشف کند و بتواند آن را به شارع نسبت دهد، معمولا تعبیر به واجب می کند. و اگر الزامی بودن آن را به طریق دیگر نظیر ادلّه عقلیّه استفاده کند طوری که استناد آن به شارع میسّر نباشد، معمولا تعبیر به لازم می کند. لازم الوفا بودن: باید به آن عمل شود. لزوجت محل: لغزندگی همراه با چسبندگی که در محلی وجود دارد. لغو: بی فایده; بی معنا; بیهوده. لُقطه: پیدا شده; مال پیدا شده ای که صاحب آن معلوم نباشد. (م) ماترک: آنچه از متوفّی باقی مانده باشد. مال الاجاره: مالی که مستأجر بابت اجاره بپردازد. مال المصالحه: مالی که مورد صلح قرار گرفته است. مالیّت شرعی: چیزهایی که از نظر شارع مقدّس مال محسوب می شود مانند همه اموال مشروع (که ضوابط آن توسّط شارع مقدّس بیان گردیده است). مالیّت عرفی: چیزهایی که از نظر فرهنگ عموم مردم (عرف) مال محسوب می شود، هر چند از نظر دین اسلام مالیّت نداشته باشد، مثل خوک و مشروب. ماه هلالی: گردش ماه به دور زمین، ماه قمری که از ماه محرم شروع می شود و به ماه ذی الحجّه ختم می گردد و در مقابل ماه شمسی است که از فروردین ماه شروع و در اسفند پایان می یابد. مأموم: پیرو; کسی که در نماز به امام جماعت اقتدا نماید. مؤونه: مخارج یا هزینه. مباح: هر فعلی که از نظر شرعی نه پسندیده است و نه ناپسند (در برابر واجب و حرام و مستحب و مکروه). صفحه 542 مبتدئه: زنی که برای اولین بار عادت شود. مبطلات: اموری که باطل کننده عبادت می شود. متعه: زنی که با عقد موقّت به همسری مردی درآمده است. متنجّس: هر چیزی که ذاتاً پاک است و در اثر برخورد با شیء نجس آلوده شده است. متولّی: سرپرست. مثمن: قیمت گذاری شده; فروخته شده; کالایی که در معرض فروش قرار گرفته باشد. مجتهد: کوشا; کسی که در فهم احکام الهی به درجه رسیده و دارای قدرت علمی مناسبی است که می تواند احکام اسلام را از روی کتاب و سنّت استنباط نماید. مجتهد جامع الشرائط: مجتهدی که شرایط مرجعیّت تقلید را دارا می باشد. مجرای طبیعی: مسیر طبیعی هر چیز. مجهول المالک: مالی که معلوم نیست به چه کسی متعلّق است. مجزی است: کافی است ساقط کننده تکلیف است. محتضر: کسی که در حال جان کندن است. محتلم: کسی که در خواب منی از او خارج شده باشد. محذور: مانع; کنار گذاشته شده; آنچه از آن پرهیز گشته است. محرّم (محرّمات): چیزی که حرام است; اولین ماه از سال قمری. مَحْرَم: کسانی که ازدواج با آنها به جهت نسبی و یا سببی و یا شیر خوردن حرام ابدی است مانند: خواهر، مادر، دختر و دخترِ دختر، جدّات، عمّه و عمّات، خاله و خالات، ربائب، مادر زن و مادر او، دختر و خواهر رضاعی، زن پسر، زن پدر و نبیره. مُحرِم: کسی که در حال احرام حج یا عمره باشد. محظور: ممنوع. محفوظ: حفظ شده; نگهداری شده. محلّ اشکال است: اشکال دارد; خلاف احتیاط واجب است (مقلّد می تواند در این مسأله به مجتهد دیگری مراجعه کند). محل تأمّل است: باید احتیاط کرد (مقلّد می تواند در این مسأله به دیگری مراجعه کند). صفحه 543 مخیّر است: فتواست، مقلّد بایستی یکی از دو طرف و یا بیشتر را انتخاب نماید. مخرج بول و غائط: مجرای طبیعی خروج ادرار و مدفوع. مخمّس: مالی که خمس آن پرداخت شده باشد. مُدّ: پیمانه ای که تقریباً ده سیر گنجایش داشته باشد (750 گرم). مدّعی: خواهان ; کسی که برای خودش حقّی قائل است. مذی: رطوبتی که پس از ملاعبه از انسان خارج گردد. مرتد: مسلمانی که منکر خدا و رسول یا حکمی از ضروریّات دین شده که انکارش به انکار خدا و رسول باز گردد. مرتدّ فطری: کسی که از پدر یا مادر مسلمان متولّد شده و خودش نیز مسلمان بوده و سپس از دین خارج شده است. مرتدّ ملّی: کسی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولّد شده ولی خودش پس از اظهار کفر مسلمان شده و مجدّداً کافر گردیده است. مرجوح (مرجوح شرعی): چیزی که کراهت شرعی داشته باشد. مردار: حیوانی که خود به خود مرده و یا بدون شرایط لازم کشته شده باشد. مزارعه: قراردادی که بین مالک زمین و زارع منعقد می شود که براساس آن مالک درصدی از محصول زراعی را صاحب می شود. مس: لمس کردن. مسّ میت: لمس کردن انسان مرده. مساقات: آبیاری کردن; قراردادی بین صاحب باغ و باغبان که براساس آن باغبان در برابر آبیاری و تربیت درختان، حقّ استفاده از مقدار معیّنی میوه باغ را پیدا می کند. مستحاضه: زنی که در حال استحاضه باشد. مستحب: پسندیده; مطلوب; چیزی که مطلوب شارع است ولی واجب نیست; هر حکم شرعی که اطاعت آن موجب ثواب است ولی مخالفت آن عقاب ندارد. مستطیع: توانا; کسی که امکانات و شرائط سفر حج را دارا باشد. مستهلک: از میان رفته; نابود شده; نیست شده. مسح: دست کشیدن بر چیزی; دست کشیدن به فرق سر و روی پاها با رطوبت باقیمانده از شستشوی صورت و دست ها در وضو. مسکین: بیچاره; مفلوک; کسی که از فقیر هم سخت تر می گذراند. مسکرات: چیزهای مست کننده. مشقّت: سختی; رنج; دشواری. مصالحه: سازش; آشتی. مصو نیّت: آسیب ناپذیری. مضطر: ناچار; ناگزیر. مضطربه: زنی که عادت ماهیانه اش بی نظم است. مضمضه: چرخانیدن آب در دهان. مضیقه: تنگدستی; تنگنایی. مطهّرات: پاک کننده ها. مظالم: چیزهایی که در ذمّه انسان است ولی صاحب آن معلوم نیست و یا دسترسی به آن ممکن نمی باشد، مانند اینکه شخصی یقین دارد در زمان طفولیّت به صورت غیر مجاز در مال کسی تصرّف نموده و در اثر تصرّف ضرری به صاحب آن رسیده است، اکنون برای اینکه یقین به برائت ذمّه خود پیدا کند، لازم است مقداری از مال خود را از طرف صاحب مال به عنوان مظالم با اجازه مجتهد جامع الشرایط به فقیر پرداخت نماید. معامله غرری: معامله ای است که اوصاف کالای مورد معامله (مبیع) به صورت کامل مشخّص نباشد مثل اینکه شخصی خانه ای را که اصلا ندیده است و از خصوصیات آن اطلاع ندارد بخرد یا بفروشد، و این نوع معامله کلا باطل است. معرض: برای عموم نشان دادن; در دیدِ همگان قرار دادن. معهود: شناخته شده; معمول و متداول; آنچه به طور ضمنی مورد قبول باشد. مفطِر: چیزی که روزه را می شکند. مفلّس: کسی که دارائیش کمتر از بدهکاریش می باشد. و از طرف حاکم شرع از تصرف در اموالش منع شده است. مقاربت: نزدیکی کردن; آمیزش جنسی. مقرّرات شرعیه: آنچه از طرف خداوند به عنوان تکلیف شرعی معیّن گردیده است. مکروه: ناپسند; نامطلوب; آنچه انجام آن حرام نیست ولی ترکش اولی است. مکلّف: هر انسانی که بالغ و عاقل است. ملاعبه: بازی کردن; معاشقه کردن. ممیّز: خردسالی که خوب و بد را تمیز می دهد. منذورله: کسی که به نفع او نذر شده است مثل امام(رحمه الله). منعزل: خود به خود برکنار شده. موازین شرعیّه: معیارهای شرعیّه. موالات: پشت سر هم; پیاپی انجام دادن. موجر: اجاره دهنده. مورد اشکال است: خلاف احتیاط است; در این مورد می توان به مجتهددیگر مراجعه کرد. موقوفٌ علیهم: کسانی که به نفع آنها وقف شده است. موقوفه: وقف شده. موکّل: وکیل کننده. منع کردن: جلوگیری کردن; بازداشتن. میّت: مرده; جسد بی جان انسان. (ن) ناسیه: زنی که وقت عادت ماهیانه خود را از یاد برده است. نافله: نماز مستحبّی. نری: بیضه. نبش قبر: شکافتن قبر. نصاب: حدّ مشخّص; حد یا مقدار معیّن. نصاب زکات: حدّ مشخّصی که برای هر یک از موارد وجوب زکات در نظر گرفته شده است. نظر به ریبه: نگاه کردن به گونه ای که موجب تحریک شهوت شود; نگاهی که موجب فتنه شود. نجس: پلید; ناپاک. نفاس: خونی که پس از زایمان از رحم زن خارج می گردد. نکاح: ازدواج کردن; زناشویی. نماز آیات: دو رکعت نماز مخصوص که در مواردی نظیر زلزله و کسوف و خسوف واجب است. نماز احتیاط: نماز بدون سوره ای که برای جبران رکعات مورد شک بجا آورده می شود. نماز استسقاء: نمازی که با کیفیت مخصوص برای طلب باران خوانده شود. نماز جماعت: نماز واجبی که دو نفر یا بیشتر با امامت یکی از آنها بجا می آوردند (در نماز جمعه حدّاقل جماعت 5 نفر است). نماز جمعه: دو رکعت نماز مخصوص که در زوال جمعه به جای نماز ظهر و به طور جماعت برگزار می گردد و با کمتر از 5 نفر انجام پذیر نیست. نماز خوف: نماز یومیّه انسان در حال جنگ و امثال آن که با کیفیت مخصوص و به طور شکسته بجا آورده شود. نماز شب: هشت رکعت نماز مستحبّی که به صورت 4 نماز دو رکعتی در ثلث آخر شب گزارده می شود. نماز شفع: دو رکعت نماز مستحبّی که پس از هشت رکعت نافله های شب، پیش از نماز وتر گزارده می شود. نمازطواف: دورکعت نمازمخصوص که در مراسم حجوعمره پس ازطواف گزارده می شود. نماز عید: دو رکعت نماز مخصوص که روز عید فطر و قربان می خوانند. نماز غفیله: دو رکعت نماز مخصوص که پس از نماز مغرب تا وقتی که سرخی مغرب از بین نرفته مستحب است. نماز قصر: نماز کوتاه; نمازهای چهار رکعتی که در سفر دو رکعت خوانده می شود. نماز قضا: نمازی است که به جای نمازهای فوت شده گزارده می شود. نماز مسافر: نماز کوتا; نمازهای چهار رکعتی که مسافر باید در سفر دو رکعتی بجا آورد. نماز مستحب: هر نمازی که بجا آوردن آن پسندیده است ولی واجب نیست. نماز میّت: نماز مخصوصی که باید بر جنازه مسلمان خوانده شود. نماز واجب: نمازی که بجا آوردن آن بر هر مکلّفی لازم است و اقسام آن عبارت است از: 1 - نمازهای یومیّه; 2 - نماز آیات; 3 - نماز میّت; 4 - نماز طواف; 5 - نماز قضای پدر و مادر; 6 - نمازی که انسان با نذر و عهد و قسم بر خود واجب کرده است. نماز وتر: یک رکعت نماز که پس از نماز شفع خوانده می شود و آخرین رکعت از نماز شب محسوب می گردد. نماز وحشت: دو رکعت نماز که برای شب اوّل قبر متوفّی خوانده می شود. نماز یومیّه: نماز روزانه; نمازهای واجب در هر شبانه روز که مجموعاً 17 رکعت است. نوافل یومیّه: نمازهای مستحبّی روزانه که هر شبانه روز 34 رکعت و در جمعه 38 رکعت است. نهی از منکر: بازداشتن دیگری از هر عملی که به حکم شارع ناپسند است. نیّت: قصد; تصمیم به انجام عمل دینی با هدف تقرّب به خداوند. (و) واجب: هر امری که انجام آن از نظر شرع الزامی و اجباری است. واجب تعبّدی: واجبی که در انجام آن قصد قربت لازم است (عبادات) واجب تعیینی: واجبی که به طور مشخّص وجوب به آن تعلّق گرفته است مانند نماز، روزه و حج. واجب توصلی: واجبی که قصد قربت لازم ندارد، مانند ادای دین کردن و جواب سلام دادن و شستن لباس و بدن برای نماز. واجب تخییری: امری که وجوب بین آن و دیگری دوران دارد، مانند کفّاره روزه که مخیّر است بین سه امر: 1 - آزاد کردن بنده; -2 شصت روز روزه گرفتن; 3 - شصت مسکین را اطعام کردن. واجب عینی: واجبی که برهر فردی با قطع نظر از دیگران واجب است، مانند نماز و روزه. واجب کفایی: واجبی که اگر کسی آن را انجام دهد از دیگران ساقط می شود، مانند غسل و سایر تجهیزات میّت که بر همه واجب است ولی وقتی که عدّه ای اقدام کنند، از دیگران ساقط می شود. واجب معلّق: واجبی که زمان وجوب آن (حال) و زمان واجب (آینده) یعنی وجوبش فعلی است ولی واجب را باید در شرایط مشخّصی انجام داد مانند وجوب حج پس از تحقّق شرایط استطاعت یعنی کسی که مستطیع شد حج بر او واجب است ولی باید صبر کند تا ایّام مخصوص حج فرا رسد و آنگاه عمل نماید. واجب منجّز: واجبی است که زمان وجوب و واجب یکی است، مانند روزه که در همان وقتی که واجب می گردد در همان وقت هم باید آن را انجام داد. واجب مطلق: واجبی که در هر شرایطی وجوب دارد، مانند نماز. واجب مشروط: واجبی که تنها در شرایط خاصّی واجب می گردد، مانند حج که تنها با شرط استطاعت واجب می شود. واجب موسّع: واجبی است که وقت انجام آن وسیع است، مانند نماز ظهر و عصر که از ظهر تا غروب وقت دارد. واجب مضیّق: واجبی است که دارای وقت مشخّص و محدود است، مانند روزه گرفتن در ماه رمضان. وارث: کسی که ارث می برد. واقف: وقف کننده. وثیقه: سپرده; گرویی. وجه: صورت; دلیل; عنوان. ودی: رطوبتی که گاهی پس از خروج بول مشاهده می شود. ودیعه: امانت. وذی: رطوبتی که گاهی پس از خروج منی مشاهده می شود. وصل به سکون: حرکت آخر کلمه ای را انداختن وبدون وقف آن را به کلمه بعد چسباندن. وصی: کسی که مسؤول انجام وصیّتی شود. وصیّت: سفارش; توصیه هایی که انسان برای کارهای پس از مرگش به دیگری می کند. وضو: شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها برای برپا داشتن نماز. وضوی ارتماسی: وضویی که انسان به عوض آنکه آب را روی صورت و دست هایش بریزد، صورت و دست هایش را در آب فرو می برد و در حال فروبردن یا بیرون آوردن آن قصد وضو می کند. وضوی ترتیبی: وضویی که انسان با ریختن آب به قصد وضو روی صورت و دست هایش آنها را می شوید. وضوی جبیره: آن است که در محل وضو، جبیره باشد. وطن: جایی که انسان برای اقامت و زندگی دائمی خود اختیار کند. وطی: لگدمال کردن; کنایه از عمل جنسی است. وقف به حرکت: در حین ادای حرکت آخرین حرف یک کلمه بین آن و کلمه بعد فاصله انداختن. وکیل: نماینده; کسی که از طرف شخصی اختیار انجام کاری را داشته باشد. ولایت: سرپرستی; صاحب اختیار بودن. ولیّ (یا قیّم): کسی که به دستور شارع مقدّس سرپرست دیگری است مانند پدر و پدربزرگ و مجتهد جامع الشرایط. (ه) هبه: بخشش. هدم: ویرانی. هدیه: تحفه; ارمغان. (ی) یائسه: زنی که سنّش به حدّی رسیده که دیگر عادت ماهیانه نمی شود.