کشورهای اسلامی بیشماری که نام اسلام را یه یدک می کشند چرا حجاب را الزامی ننموده اند؟مگر نه اینکه هر کسی را در ان دنیا به جای خودش به پرونده اش رسیدگی می کنند؟! دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد با این مرکز ، اینکه کشوری نام اسلامی را یدک می کشد و حتی ادعای اسلام گرایی را هم دارد ولی حجاب اسلامی را الزامی نکرده است مساله ای است که حتی اگر وجود خارجی داشته باشد ، دلیل بر این نمی شود که ما از آنان تبعیت نماییم . چرا که اصل حجاب و لزوم رعایت آن در جامعه دلایلی دارد که به برخی از آنها در نامه های قبلی اشاره شده است و دیگر نیازی به تکرار نمی بینیم . از طرفی همانگونه که شما هم بهتر می دانید حجاب یکی از ضروریات دین اسلامی می باشد و ضروریات دین چیزهایی نیستند که کسی در وجود و وجوب آن اختلافی داشته باشد همچون نماز و روزه و ... و بنابر این اگر کشوری ادعای اسلامگرایی داشته باشد اما در برابر مساله حجاب بی تفاوت باشد اساسا ادعای اسلامگرایی آن کشور زیر سوال خواهد رفت نه اینکه رفتار آن کشور مبنای عمل ما قرار بگیرد . البته ای کاش شما منظور خود از این کشورها را بیان می کردید چرا که ظاهرا کشوری که هم ادعای اسلامگرایی داشته باشد یعنی حکومت و نظامش ادعا داشته باشد که نظام سیاسی اش مبتنی بر اسلام و اجرای آموزه های دینی است ولی در مورد حجاب بی تفاوت باشد وجود ندارد و برخی کشورهایی که در آنها مسلمانها زیادند و ادعای مسلمانی مسلمانانشان هم بالاست اما بی حجابی نیز بی داد می کند به این دلیل است که اساسا حکومت و نظام سیاسی این کشورها غیر دینی هستند همچون کشور ترکیه و آذربایجان که علیرغم داشتن اکثریت مسلمان ، نظام سیاسی لائیک بر این کشورها حکومت می کند که با مساله حجاب به شدت مشکل دارد و در آن بی حجابی الزامی است و البته نتیجه آن هم فساد و فحشایی است که در این کشورها به شدت به چشم می خورد و به فروپاشی بنیان خانواده ها و بی خانمانی هزاران زن و کودک و دهها آسیب اجتماعی دیگر منجر شده است که در نهایت به نا امنی های گسترده اجتماعی منتهی خواهد شد . اما کشوری که ادعای اسلام داشته باشد اما نسبت به مساله حجاب بی تفاوت باشد ظاهرا وجود خارجی ندارد . در مورد این سخن شما که فرموده بودید : (مگر نه اینکه هر کسی را در ان دنیا به جای خودش به پرونده اش رسیدگی می کنند؟) نیز باید بگوییم که اصل این سخن صحیح است و ریشه در اعتقادات دینی ما دارد از جمله این آیه قرآنی که ( وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی )(انعام/164) که بر اساس آن هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید و هر کس مسئول عمل خویش می باشد . اما در مورد اموری همچون حجاب باید بگوییم که برخی از واجبات شرعی از دو بعد قابل بررسی می باشد : یکی بعد فردی آن و دیگری بعد اجتماعی . از بعد فردی ، هر کسی مسئول انجام وظایف شرعی خود بوده و هیچ کس نمی تواند وی را به خاطر عدم انجام آن وظیفه پیگیری نماید به عنوان مثال هرگز فرد بی نماز را به خاطر عدم به جای اوردن نماز دستگیر و مجازات نمی کنند . اما برخی واجبات علاوه بر بعد فردی بعد اجتماعی هم دارند و به همین خاطر نظام اسلامی که ناظر تنظیم صحیح روابط اجتماعی می باشد در این مساله ورود پیدا کرده و به وضع و اجرای قانون می پردازد . به عنوان مثال در موضوع حجاب ، ممکن است فردی در خانه خود و پیش نامحرمان حجاب را رعایت نکند که این مساله طبق همین سخنی که شما بیان نمودید به خودش مربوط بوده و باید پاسخگوی عمل خود در روز قیامت باشد . اما همین فرد وقتی در جامعه به کشف حجاب بپردازد اقدام به شکستن هنجارهای اجتماعی کرده واقدام او باعث بروز مفاسدی می شود که به بعضی از آنهادر نامه های قبلی اشاره شده بود و در واقع جلوگیری از بروز این ناهنجاری های اجتماعی دلیل الزام و اجبار حجاب در جامعه می باشد و بنابر این از آنجایی که دولت اسلامی مسئول جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی می باشد موظف است دست به اقدامات پیشگیرانه بزند که از جمله آنها الزامی کردن حجاب می باشد که ارتباطی با تکلیف فرد نسبت به حجاب در پیشگاه خداوند ندارد و ممکن است فردی که اعتقادی به ضرورت و وجوب حجاب ندارد با وجود رعایت حجاب در جامعه در قیامت و در پیشگاه خداوند به دلیل عدم اعتقاد به ضرورت حجاب معاقب شود که همین مساله نشان می دهد که دلیل الزام ، بعد اجتماعی مساله حجاب می باشد و نه بعد اخروی و تکلیفی آن . در مورد بخش آخر نامه شما مبنی بر اینکه ( همیشه هرچیزی که اجباری بوده است مردم به ویژه جوانان به ان کمتر عمل نموده اند ) اگر چه اصل مطلب به دلیل تمایل انسان به انجام آزادانه و بدون وجود فشار خارجی ، ممکن است تا حدودی درست باشد اما نتیجه گیری آن صحیح نمی باشد . چرا که در جامعه همواره مواردی وجود دارد که از سویی نیاز به رعایت آنها وجود دارد و به همین خاطر الزام هم نسبت به آنها صورت می گیرد اما در عین حال مردم هم آنها را رعایت می کنند و در مواردی هم مصلحت هایی وجود دارد که علیرغم بی میلی مردم نسبت به انجام آنها باید الزام برای اجرای آن وجود داشته باشد همچون بستن کمربند ایمنی که یک نوع الزام در راهنمایی و رانندگی است که به منظور کاهش مرگ ومیرها ، این الزام و قانون وضع شده است و البته بسیاری از مردم در ابتدا از بستن آن راضی نبوده و در صورت امکان از آن فرار می کردند اما حتی اگر همه افراد جامعه از این کار ناراضی می بودند باز هم به دلیل مصلحت های بالاتر باید دولت ، بستن آن را الزامی می نمود و البته همین الزامات قانونی نیز سبب شده است تا امروزه بستن کمر بند ایمنی به یک فرهنگ تبدیل شود . التبه قصد ما از ذکر این مثال این نیست که مساله حجاب هم مثل قوانین الزام آور راهنمایی و رانندگی است چرا که قوانین راهنمایی و رانندگی الزاماتی کاملا یکطرفانه می باشد و حال آنکه قوانینی همچون حجاب الزاماتی هستند که از سوی مردم نیز مورد درخواست قرار میگیرد . به عنوان مثال در جریان انقلاب اسلامی ایران یکی از درخواست های مردم اجرای احکام اسلامی از جمله رعایت حجاب اسلامی در جامعه و جلوگیری از فساد و فحشای ناشی از بی توجهی به آن بود . لذا قصد ما صرفا بیان این نکته بود که دولت تنها به خاطر عدم تمایل قلبی افراد برای اجرای یک فانون نمی تواند از وضع و اجرای قانون سرباز بزند بلکه باید در وضع و اجرای قوانین ، مصلحت عمومی جامعه را در نظر گرفته و به وضع قوانین اقدام نماید که از جمله این مصلحت ها ، مصلحت هایی است که در رعایت حجاب اسلامی در جامعه وجود دارد هر چند برخی افراد از آن خوششان نیاید. در پایان تذکر این نکته هم ضروری است که به اعتقاد ما رعایت حجاب درجامعه اسلامی ایران ، نه صرفا به خاطر اجبارها و الزام های دولتی است بلکه به دلیل اعتقاد مستحکم مردم به دین مبین اسلام و احکام شرعی مرتبط با آن می باشد فلذا برای اکثریت مردم ایران تفاوتی ندارد که برای رعایت حجاب ، قانونی وجود داشته باشد و یاوجود نداشته باشد و عمده بحث وضع قانون برای کسانی است که اعتقادی به رعایت حجاب ندارند (یا اساسا اعتقادی به حجاب ندارند و یا اعتقاد دارند ولی بی توجهی می کنند) و با بی حجابی شان به ناهنجاری های اجتماعی دامن می زنند که هدف اصلی قانونگذار ، عمدتا این قشر می باشد که طبیعتا نمی توان به خاطر بی میلی قلبی این افراد به رعایت حجاب اجباری ، از مصلحت بزرگ جامعه یعنی تامین محیط سالم و پاک از نظر اخلاقی و اجتماعی ، چشم پوشی نمود . دوست عزیز امیدواریم این مطالب پاسخگوی ذهن پرسشگر شما بوده باشد . در هر صورت منتظر تماسهای بعدی شما هستیم .
کشورهای اسلامی بیشماری که نام اسلام را یه یدک می کشند چرا حجاب را الزامی ننموده اند؟مگر نه اینکه هر کسی را در ان دنیا به جای خودش به پرونده اش رسیدگی می کنند؟!
کشورهای اسلامی بیشماری که نام اسلام را یه یدک می کشند چرا حجاب را الزامی ننموده اند؟مگر نه اینکه هر کسی را در ان دنیا به جای خودش به پرونده اش رسیدگی می کنند؟!
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد با این مرکز ، اینکه کشوری نام اسلامی را یدک می کشد و حتی ادعای اسلام گرایی را هم دارد ولی حجاب اسلامی را الزامی نکرده است مساله ای است که حتی اگر وجود خارجی داشته باشد ، دلیل بر این نمی شود که ما از آنان تبعیت نماییم . چرا که اصل حجاب و لزوم رعایت آن در جامعه دلایلی دارد که به برخی از آنها در نامه های قبلی اشاره شده است و دیگر نیازی به تکرار نمی بینیم . از طرفی همانگونه که شما هم بهتر می دانید حجاب یکی از ضروریات دین اسلامی می باشد و ضروریات دین چیزهایی نیستند که کسی در وجود و وجوب آن اختلافی داشته باشد همچون نماز و روزه و ... و بنابر این اگر کشوری ادعای اسلامگرایی داشته باشد اما در برابر مساله حجاب بی تفاوت باشد اساسا ادعای اسلامگرایی آن کشور زیر سوال خواهد رفت نه اینکه رفتار آن کشور مبنای عمل ما قرار بگیرد . البته ای کاش شما منظور خود از این کشورها را بیان می کردید چرا که ظاهرا کشوری که هم ادعای اسلامگرایی داشته باشد یعنی حکومت و نظامش ادعا داشته باشد که نظام سیاسی اش مبتنی بر اسلام و اجرای آموزه های دینی است ولی در مورد حجاب بی تفاوت باشد وجود ندارد و برخی کشورهایی که در آنها مسلمانها زیادند و ادعای مسلمانی مسلمانانشان هم بالاست اما بی حجابی نیز بی داد می کند به این دلیل است که اساسا حکومت و نظام سیاسی این کشورها غیر دینی هستند همچون کشور ترکیه و آذربایجان که علیرغم داشتن اکثریت مسلمان ، نظام سیاسی لائیک بر این کشورها حکومت می کند که با مساله حجاب به شدت مشکل دارد و در آن بی حجابی الزامی است و البته نتیجه آن هم فساد و فحشایی است که در این کشورها به شدت به چشم می خورد و به فروپاشی بنیان خانواده ها و بی خانمانی هزاران زن و کودک و دهها آسیب اجتماعی دیگر منجر شده است که در نهایت به نا امنی های گسترده اجتماعی منتهی خواهد شد . اما کشوری که ادعای اسلام داشته باشد اما نسبت به مساله حجاب بی تفاوت باشد ظاهرا وجود خارجی ندارد .
در مورد این سخن شما که فرموده بودید : (مگر نه اینکه هر کسی را در ان دنیا به جای خودش به پرونده اش رسیدگی می کنند؟) نیز باید بگوییم که اصل این سخن صحیح است و ریشه در اعتقادات دینی ما دارد از جمله این آیه قرآنی که ( وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی )(انعام/164) که بر اساس آن هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید و هر کس مسئول عمل خویش می باشد . اما در مورد اموری همچون حجاب باید بگوییم که برخی از واجبات شرعی از دو بعد قابل بررسی می باشد : یکی بعد فردی آن و دیگری بعد اجتماعی .
از بعد فردی ، هر کسی مسئول انجام وظایف شرعی خود بوده و هیچ کس نمی تواند وی را به خاطر عدم انجام آن وظیفه پیگیری نماید به عنوان مثال هرگز فرد بی نماز را به خاطر عدم به جای اوردن نماز دستگیر و مجازات نمی کنند . اما برخی واجبات علاوه بر بعد فردی بعد اجتماعی هم دارند و به همین خاطر نظام اسلامی که ناظر تنظیم صحیح روابط اجتماعی می باشد در این مساله ورود پیدا کرده و به وضع و اجرای قانون می پردازد . به عنوان مثال در موضوع حجاب ، ممکن است فردی در خانه خود و پیش نامحرمان حجاب را رعایت نکند که این مساله طبق همین سخنی که شما بیان نمودید به خودش مربوط بوده و باید پاسخگوی عمل خود در روز قیامت باشد . اما همین فرد وقتی در جامعه به کشف حجاب بپردازد اقدام به شکستن هنجارهای اجتماعی کرده واقدام او باعث بروز مفاسدی می شود که به بعضی از آنهادر نامه های قبلی اشاره شده بود و در واقع جلوگیری از بروز این ناهنجاری های اجتماعی دلیل الزام و اجبار حجاب در جامعه می باشد و بنابر این از آنجایی که دولت اسلامی مسئول جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی می باشد موظف است دست به اقدامات پیشگیرانه بزند که از جمله آنها الزامی کردن حجاب می باشد که ارتباطی با تکلیف فرد نسبت به حجاب در پیشگاه خداوند ندارد و ممکن است فردی که اعتقادی به ضرورت و وجوب حجاب ندارد با وجود رعایت حجاب در جامعه در قیامت و در پیشگاه خداوند به دلیل عدم اعتقاد به ضرورت حجاب معاقب شود که همین مساله نشان می دهد که دلیل الزام ، بعد اجتماعی مساله حجاب می باشد و نه بعد اخروی و تکلیفی آن .
در مورد بخش آخر نامه شما مبنی بر اینکه ( همیشه هرچیزی که اجباری بوده است مردم به ویژه جوانان به ان کمتر عمل نموده اند ) اگر چه اصل مطلب به دلیل تمایل انسان به انجام آزادانه و بدون وجود فشار خارجی ، ممکن است تا حدودی درست باشد اما نتیجه گیری آن صحیح نمی باشد . چرا که در جامعه همواره مواردی وجود دارد که از سویی نیاز به رعایت آنها وجود دارد و به همین خاطر الزام هم نسبت به آنها صورت می گیرد اما در عین حال مردم هم آنها را رعایت می کنند و در مواردی هم مصلحت هایی وجود دارد که علیرغم بی میلی مردم نسبت به انجام آنها باید الزام برای اجرای آن وجود داشته باشد همچون بستن کمربند ایمنی که یک نوع الزام در راهنمایی و رانندگی است که به منظور کاهش مرگ ومیرها ، این الزام و قانون وضع شده است و البته بسیاری از مردم در ابتدا از بستن آن راضی نبوده و در صورت امکان از آن فرار می کردند اما حتی اگر همه افراد جامعه از این کار ناراضی می بودند باز هم به دلیل مصلحت های بالاتر باید دولت ، بستن آن را الزامی می نمود و البته همین الزامات قانونی نیز سبب شده است تا امروزه بستن کمر بند ایمنی به یک فرهنگ تبدیل شود . التبه قصد ما از ذکر این مثال این نیست که مساله حجاب هم مثل قوانین الزام آور راهنمایی و رانندگی است چرا که قوانین راهنمایی و رانندگی الزاماتی کاملا یکطرفانه می باشد و حال آنکه قوانینی همچون حجاب الزاماتی هستند که از سوی مردم نیز مورد درخواست قرار میگیرد . به عنوان مثال در جریان انقلاب اسلامی ایران یکی از درخواست های مردم اجرای احکام اسلامی از جمله رعایت حجاب اسلامی در جامعه و جلوگیری از فساد و فحشای ناشی از بی توجهی به آن بود . لذا قصد ما صرفا بیان این نکته بود که دولت تنها به خاطر عدم تمایل قلبی افراد برای اجرای یک فانون نمی تواند از وضع و اجرای قانون سرباز بزند بلکه باید در وضع و اجرای قوانین ، مصلحت عمومی جامعه را در نظر گرفته و به وضع قوانین اقدام نماید که از جمله این مصلحت ها ، مصلحت هایی است که در رعایت حجاب اسلامی در جامعه وجود دارد هر چند برخی افراد از آن خوششان نیاید. در پایان تذکر این نکته هم ضروری است که به اعتقاد ما رعایت حجاب درجامعه اسلامی ایران ، نه صرفا به خاطر اجبارها و الزام های دولتی است بلکه به دلیل اعتقاد مستحکم مردم به دین مبین اسلام و احکام شرعی مرتبط با آن می باشد فلذا برای اکثریت مردم ایران تفاوتی ندارد که برای رعایت حجاب ، قانونی وجود داشته باشد و یاوجود نداشته باشد و عمده بحث وضع قانون برای کسانی است که اعتقادی به رعایت حجاب ندارند (یا اساسا اعتقادی به حجاب ندارند و یا اعتقاد دارند ولی بی توجهی می کنند) و با بی حجابی شان به ناهنجاری های اجتماعی دامن می زنند که هدف اصلی قانونگذار ، عمدتا این قشر می باشد که طبیعتا نمی توان به خاطر بی میلی قلبی این افراد به رعایت حجاب اجباری ، از مصلحت بزرگ جامعه یعنی تامین محیط سالم و پاک از نظر اخلاقی و اجتماعی ، چشم پوشی نمود .
دوست عزیز امیدواریم این مطالب پاسخگوی ذهن پرسشگر شما بوده باشد . در هر صورت منتظر تماسهای بعدی شما هستیم .
- [سایر] چرا در کشورهای غیر اسلامی که معمولاً افراد بی حجاب هستند فساد کمتر از کشورهای اسلامی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] همانطور که می دانیم خداوند متعال در سوره نور، حجاب را مختصّ مؤمنان، زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) و زنان مؤمنین دانسته است. حال سؤال این است که: 1 آیا حجاب برای غیر مسلمانان در کشورهای اسلامی واجب است؟ 2 اگر واجب است، همانطور که در فرانسه و ترکیه بر اعتقادات اسلامی ما می تازند، و ما آنها را ظالم و ضدّ اسلام می دانیم، آیا ما هم با پوشاندن زنان خارجی که به ایران می آیند و یا پیروان سایر مذاهب داخل کشور، به آنها اجحاف ننموده ایم؟ 3 اگر حجاب اختیاری بود، بهتر نبود، و معضلات اجتماعی حلّ نمی شد؟
- [سایر] حکم نگاه کردن به زنان مسلمان که در کشورهای خارجی فاقد حجاب و پوشش اسلامیاند، چگونه است؟
- [سایر] آیا حفظ حجاب در سفر به کشورهای غیر مسلمان واجب است؟
- [سایر] شبهه : با توجه به ریشههای فطری حجاب و پوشش، منشأ بعضی حرکتهای بد حجابی و بیحجابی در تاریخ کشورهای اسلامی چیست؟
- [آیت الله سیستانی] چرا حجاب زن غیر مسلمان در یک کشور اسلامی واجب است ولی کشف حجاب زن مسلمان در یک کشور غیر اسلامی ممنوع می باشد؟
- [سایر] موقعیت سیاسی ایران با سایر کشورهای اسلامی دنیا در بازه زمانی قبل از انقلاب؟
- [آیت الله بهجت] اخیرا پنیرهایی ساخت بعضی از کشورهای غیر اسلامی در بازار برخی از کشورهای اسلامی به فروش می رسد که بنا به اظهار بعضی افراد مطّلع، مایه ی اوّلیه ی آن از معده گوساله تازه به دنیا آمده، تهیّه می گردد و چون ذبح آن گوساله به طریق شرع مقدّس اسلام نمی باشد، استفاده از آن چگونه است؟
- [سایر] وظیفه 6/1 میلیارد مسلمان و وظیفه قریب 60 دولت در کشورهای اسلامی، نسبت به این پروژه اسلام ستیزی چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا دفاع بر همه مسلمانان در برابر هجوم دشمنان به کشورهای اسلامی واجب است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دفاع بر همه مسلمانان در برابر هجوم دشمنان به کشورهای اسلامی و مرزهای آن واجب است و منحصر به کشوری نیست که انسان در آن زندگی می کند، بلکه همه مسلمین دنیا باید در برابر هجوم اجانب به کشورهای اسلامی یا مقدّسات مسلمانان مدافع یکدیگر باشند، خواه از طریق بذل مال یا جان یا هر وسیله دیگر، و در این امر احتیاج به اذن حاکم شرع نیست، ولی برای نظم و هماهنگی برنامه های دفاعی باید در صورت امکان فرمانده یا فرماندهان آگاه و مورد اعتمادی را با نظر حاکم شرع تعیین کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ناچار شوند که مسلمان را در قبرستان غیر مسلمانان دفن کنند مانند برخی کشورهای غیر اسلامی دفن او در آنجا جایز است، مخصوصا اگر موجب اهانت بر او نباشد.
- [آیت الله بهجت] گرفتن پول از بانکهای غیر اسلامی مانند بانکهای کشورهای کفر، چه دولتی باشد و چه شخصی جایز است، ولی نه بهعنوان قرض؛ و تصرف در آن احتیاج به اجازه حاکم شرع و یا وکیل او ندارد، مگر آنکه مال مسلمانی در بانک کفار باشد که باید نسبت به سهم آن مسلمان به وظیفه مخصوصی که در مورد بانکهای کشورهای اسلامی گفته شد عمل نماید.
- [آیت الله اردبیلی] بر مسلمانان واجب است نقشههایی را که بیگانگان برای سلطه بر کشورهای اسلامی یا سلطه سیاسی اقتصادی، نظامی و یا فرهنگی بر آنان کشیدهاند، برهم زده و از سلطه آنان پیشگیری کنند.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، جایز است با کفّار بر اساس مَنِش انسانی معاشرت داشته باشد و میتواند برای کفّار به شکل اجاره، وکالت و امثال آن کار کند، به شرط آن که عمل او مستلزم انجام حرام یا موجب ضرری یا ذلّتی برای خود او یا سایر مسلمانان و یا کشورهای اسلامی نباشد.
- [آیت الله اردبیلی] گوشتها یا مرغهای سر بریدهای که از کشورهای غیر اسلامی وارد میشوند، محکوم به نجاست و حرمت و مردارند، مگر آن که ذبح شرعی آنها ثابت شود؛ ولی گوشتهایی که در بازار مسلمانان به فروش میروند و احتمال داده میشود که به طور شرعی ذبح شده باشند، حلال و خرید و فروش آنها جایز است.
- [آیت الله بهجت] خرید و فروش روغن، دارو و عطرهایی که از کشورهای غیر اسلامی میآورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد؛ ولی دارو یا روغنی که از حیوان، بعد از جان دادن آن میگیرند، چنانچه در شهر کفار از دست کافر بگیرند، و از حیوانی باشد که خون جهنده دارد، نجس است و معامله آن باطل میباشد، بلکه اگر در شهر مسلمانان هم از دست کافر بگیرند، معامله آن باطل است، مگر آنکه بدانند که آن کافر از مسلمان خریده است.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله اردبیلی] خرید و فروش روغن و داروهای روان و عطرهایی که از ممالک غیر اسلامی میآورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد، اشکال ندارد و همچنین شربتی که به عنوان دارو از کشورهای غیر اسلامی وارد میشود هرچند بعضی از اجزای آن نجس باشد اگر جایگزین نداشته باشد، معامله آن جایز و صحیح است؛ ولی روغنی که از مردار گرفته میشود چه از دست کافر و چه از دست مسلمان گرفته شود نجس و معامله آن باطل است؛ اما روغنی که معلوم نیست که از مردار گرفته شده یا نه و شک در ذبح آن وجود دارد، چنانچه از دست مسلمان گرفته شود، پاک و معامله آن صحیح است و اگر از دست کافر گرفته شود، نجس و معامله آن باطل است، مگر آن که بداند آن کافر آن را از مسلمان خریده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زکات را در یکی از هشت مورد زیر باید صرف کرد: 1 و 2 (فقرا) و (مساکین) و آنها کسانی هستند که مخارج سال خود و عیالاتشان را ندارند. تفاوت فقیر و مسکین در این است که فقیر روی سؤال از کسی ندارد، اما مسکین نیازمندی است که روی سؤال دارد، کسانی که صنعت و ملک و سرمایه و کسبی دارند که زندگی آنها را اداره نمی کند فقیر محسوب می شوند و کمبود زندگی خود را می توانند از زکات بگیرند. 3 کسی که از طرف امام یا نایب او مأمور جمع آوری زکات یا نگهداری یا رسیدگی به حساب آن و یا رساندن آن به امام و نایب او، یا رساندن به مصارف لازم هستند می توانند به اندازه زحمتی که می کشند از زکات استفاده کنند. 4 افراد ضعیف الایمانی که با گرفتن زکات تقویت می شوند و تمایل به اسلام پیدا می کنند. 5 خریدن برده ها و آزاد کردن آنها. 6 اشخاص بدهکاری که نمی توانند قرض خود را ادا کنند. 7 (سبیل الله) یعنی کارهایی مانند ساختن مسجد که منفعت دینی عمومی دارد و همچنین مدارس علوم دینی، مراکز تبلیغاتی، اعزام مبلغین، نشر کتابهای مفید اسلامی و خلاصه آنچه برای اسلام نفع داشته باشد به هر نحو که باشد، مخصوصاً جهاد در راه خدا. 8 (ابن السبیل) یعنی مسافری که در سفر مانده و محتاج شده که به مقدار نیازش می تواند از زکات استفاده کند، هر چند در محل خود غنی و بی نیاز باشد.