اولاً، فطری بودن یک مقوله، مانع تأثیرگذاری حرکتهای تبلیغی، به نفع یا بر ضرر آن نیست؛ مثلاً دین یک مقولهی فطری است، ولی در طول تاریخ، حرکتهای تبلیغی انبیا(ع) به نفع دین، باعث تحکیم و گسترش آن بوده و برعکس، حرکتهای تبلیغی مخالفان انبیا، مثل شیاطین جن و انس شبههافکن باعث تضعیف و آسیبپذیری آن گردیده است. همین مطلب، در مورد حجاب و پوشش به عنوان یک مقولهی فطری نیز صادق است. همان گونه که تبلیغ و تبیین صحیح فلسفهی حجاب در گسترش و تعمیق آن نقش دارد، در مقابل شبهه پراکنیها و سمپاشیها و تبلیغ منفی مخالفان نیز در آسیبپذیری فرهنگ حجاب و پوشش در جوامع اسلامی تأثیر مهمی دارد. قراین و شواهد مختلف حاکی از این است که یکی از ترفندهای مهم استعمارگران برای نفوذ در کشورهای اسلامی، ترویج بیبندوباری از طریق گسترش بدحجابی و بیحجابی است؛ و این واقعیتی است که مسترهمفر، جاسوس استعمار پیر انگلیس، در خاطرات خود به طور صریح به آن اعتراف نموده است: در مسئلهی بیحجابیِ زنان، باید کوشش فوق العادهای به عمل آوریم، تا زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند... پس از آن که حجاب زن، با تبلیغات وسیع از میان رفت، وظیفهی مأموران ما این است که جوانان را به عشقبازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند؛ و بدین وسیله، فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان، کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند.[1] فرانتس فانون، دربارهی نقش حجابزداییِ دولت استعمارگر فرانسه در کشور اسلامی الجزایر میگوید: اوّلین اقدام ضد فرهنگی که فرانسه در الجزایر صورت داد، تلاش برای از بین بردن حجاب بود، و در این کار موفق شد؛ و هر چه بدن زن الجزایری را بیشتر عریان کرد، چنگال استعمارگر، بیشتر به حلقوم الجزایری فرو رفت؛ اما مجدداً زن الجزایری شخصیت خود را بازیافت و مبارزه علیه مطامع استعمار نیز آغاز گردید.[2] همین نویسنده، در کلام دیگری، دربارهی نقش بیحجابی در تشدید حملهی استعمارگر فرانسه به الجزایر گفته است: هر چادری که دور انداخته میشود، افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او میگشاید و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان میدهد. پس از دیدن هر چهرهی بیحجابی، امیدهای حملهور شدن اشغالگر ده برابر میگردد.[3] علاوه بر نقش استعمار در حجابزدایی از کشور اسلامی الجزایر، حجابزدایی در کشورهای اسلامی افغانستان توسط امان الله خان، ترکیه توسط آتاتورک و ایران توسط پهلوی اول و دوم، داستان مفصّل و غمانگیزی دارد2 که پرداختن به آن، نوشتهی مستقلی را میطلبد. از آنجا که مخاطب ما بیشتر زنان و دختران فرهیخته و عفیف ایرانی هستند که با آثار فکری و قلمی مواجهاند، مناسب است به نقش بعضی روشنفکران و مطبوعات وابسته، در همفکری و همکاری با حجابزداییِ استعمار در قضیهی کشف حجاب اشاره نماییم. یحیی دولتآبادی پس از اشاره به وقایع عصر خود مینویسد: اینک در تهران کانون بانوان تأسیس شده و زنهای روگشوده با مردان معاشرت مینمایند؛ و روزبهروز دایرهی رفع حجاب در تهران و ولایات وسعت میگیرد...؛ پس سد حجاب را در ایران شکسته باید دانست.[4] روزنامهی آزادی چاپ خراسان، در سر مقالهاش در تاریخ 28 تیر ماه 1314 به ستایش از کشف حجاب پرداخته و روی کار آمدن رضا خان را به ظهور کوکب درخشان در آسمان ایران تعبیر نموده است.[5] امام خمینی (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان شاهدی امین و صادق که خود ناظر اوضاع آن زمان بوده است، نقش بعضی مطبوعات و روشنفکران وابسته را در کشف حجاب چنین توصیف کرده است: قلمهای مسموم خطاکار و گفتار گویندگان بیفرهنگ، در این نیم قرن سیاه اسارتبار عصر ننگین پهلوی، زن را به منزلهی کالایی خواستند درآورند و آنان را که آسیب پذیر بودند به مراکزی کشیدند که قلم را یارای آن نیست. هر کس بخواهد شمهای از آن جنایات مطلع شود، به روزنامهها و مجلهها و شعرهای اوباش و اراذل زمان رضا خان، از روزگار تباه کشف حجابِ الزامی به بعد، مراجعه کند و از مجالس و محافل و مراکز فساد آن زمان سراغ بگیرد. رویشان سیاه، و شکسته باد قلمهای روشنفکرانهی آنان؛ و گمان نشود که آن جنایات، با اسم آزاد زنان و با اسم آزاد مردان، بدون نقشهی جهانخواران و جنایتکاران بینالمللی بود.[6] ثانیاً، اثرپذیری زنان و دختران مسلمان از تبلیغهای کشورهای استعماری و تقلید بدون منطق زنان از مدلهای پوشش غربی نیز در این زمینه نقش مؤثری داشته است. مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای (حفظه الله تعالی) در این مورد فرمودهاند: عدهای از چادر فرار میکنند به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ اما به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمیآورند، چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار میدهد. تصور نکنید اگر ما فوراً چادر را کنار گذاشتیم دست از سر ما بر میدارند؛ آنها به این چیزها قانع نیستند، بلکه میخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان در اینجا، مثل زمان شاه که زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل شود.[7] یکی از دانشمندان اسلامی نیز در این مورد گفته است: مشکل بسیاری از زنان شرق این است که آنان در عین حال که همچنان به ارزشهای اخلاقی، عفت و شرافت معتقدند، از آداب و رسوم و سنتهای غربی در مسئلهی بیحجابی و خودآرایی تقلید میکنند و این امر آنان را در حالت دوگانگی قرار میدهد.[8] پی نوشتها: [1] . غلامرضا گلی زواره، (استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب)، مجلهی پیام زن، ش70، ص 15، به نقل از: خاطرات همفر، ترجمهی دکتر محسن مؤیدی، ص 84. [2] . روح الله حسینیان، حریم عفاف، حجاب و نگاه، ص 48، به نقل از: جنگ الجزایر، (فصل الجزایر بیحجاب). [3] . مینا هاشمی، (حجاب زیبایی شعار، کارآیی شعور)، سالنامهی زن، بهمن ماه 1371، ص 34، به نقل از فرانتس فانون، سال پنجم انقلاب الجزایر یا بررسی جامعه شناسی یک انقلاب، ترجمهی دکتر تابنده، ص 44. 2. برای آشنایی با گوشههایی از این داستان غمانگیز ر.ک: غلامرضا گلی زواره، (استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب) پیام زن، شمارههای 70 و 71. [4] . حیات یحیی، ج 4، ص 434. [5] . گلی زواره، (استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب)، مجلهی پیام زن، شمارهی 71، ص 41. [6] . در جستجوی راه از کلام امام خمینی، دفتر سوم، ص 39. [7] . فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 261 262. [8] . علامه محمدحسین فضل الله، پیام زن، ش74، ص 23. منبع: حجابشناسی (چالشها و کاوشهای جدید)، حسین مهدیزاده، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه(1381).
شبهه : با توجه به ریشههای فطری حجاب و پوشش، منشأ بعضی حرکتهای بد حجابی و بیحجابی در تاریخ کشورهای اسلامی چیست؟
اولاً، فطری بودن یک مقوله، مانع تأثیرگذاری حرکتهای تبلیغی، به نفع یا بر ضرر آن نیست؛ مثلاً دین یک مقولهی فطری است، ولی در طول تاریخ، حرکتهای تبلیغی انبیا(ع) به نفع دین، باعث تحکیم و گسترش آن بوده و برعکس، حرکتهای تبلیغی مخالفان انبیا، مثل شیاطین جن و انس شبههافکن باعث تضعیف و آسیبپذیری آن گردیده است. همین مطلب، در مورد حجاب و پوشش به عنوان یک مقولهی فطری نیز صادق است. همان گونه که تبلیغ و تبیین صحیح فلسفهی حجاب در گسترش و تعمیق آن نقش دارد، در مقابل شبهه پراکنیها و سمپاشیها و تبلیغ منفی مخالفان نیز در آسیبپذیری فرهنگ حجاب و پوشش در جوامع اسلامی تأثیر مهمی دارد. قراین و شواهد مختلف حاکی از این است که یکی از ترفندهای مهم استعمارگران برای نفوذ در کشورهای اسلامی، ترویج بیبندوباری از طریق گسترش بدحجابی و بیحجابی است؛ و این واقعیتی است که مسترهمفر، جاسوس استعمار پیر انگلیس، در خاطرات خود به طور صریح به آن اعتراف نموده است:
در مسئلهی بیحجابیِ زنان، باید کوشش فوق العادهای به عمل آوریم، تا زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند... پس از آن که حجاب زن، با تبلیغات وسیع از میان رفت، وظیفهی مأموران ما این است که جوانان را به عشقبازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند؛ و بدین وسیله، فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان، کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند.[1]
فرانتس فانون، دربارهی نقش حجابزداییِ دولت استعمارگر فرانسه در کشور اسلامی الجزایر میگوید:
اوّلین اقدام ضد فرهنگی که فرانسه در الجزایر صورت داد، تلاش برای از بین بردن حجاب بود، و در این کار موفق شد؛ و هر چه بدن زن الجزایری را بیشتر عریان کرد، چنگال استعمارگر، بیشتر به حلقوم الجزایری فرو رفت؛ اما مجدداً زن الجزایری شخصیت خود را بازیافت و مبارزه علیه مطامع استعمار نیز آغاز گردید.[2]
همین نویسنده، در کلام دیگری، دربارهی نقش بیحجابی در تشدید حملهی استعمارگر فرانسه به الجزایر گفته است:
هر چادری که دور انداخته میشود، افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او میگشاید و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان میدهد. پس از دیدن هر چهرهی بیحجابی، امیدهای حملهور شدن اشغالگر ده برابر میگردد.[3]
علاوه بر نقش استعمار در حجابزدایی از کشور اسلامی الجزایر، حجابزدایی در کشورهای اسلامی افغانستان توسط امان الله خان، ترکیه توسط آتاتورک و ایران توسط پهلوی اول و دوم، داستان مفصّل و غمانگیزی دارد2 که پرداختن به آن، نوشتهی مستقلی را میطلبد.
از آنجا که مخاطب ما بیشتر زنان و دختران فرهیخته و عفیف ایرانی هستند که با آثار فکری و قلمی مواجهاند، مناسب است به نقش بعضی روشنفکران و مطبوعات وابسته، در همفکری و همکاری با حجابزداییِ استعمار در قضیهی کشف حجاب اشاره نماییم.
یحیی دولتآبادی پس از اشاره به وقایع عصر خود مینویسد:
اینک در تهران کانون بانوان تأسیس شده و زنهای روگشوده با مردان معاشرت مینمایند؛ و روزبهروز دایرهی رفع حجاب در تهران و ولایات وسعت میگیرد...؛ پس سد حجاب را در ایران شکسته باید دانست.[4]
روزنامهی آزادی چاپ خراسان، در سر مقالهاش در تاریخ 28 تیر ماه 1314 به ستایش از کشف حجاب پرداخته و روی کار آمدن رضا خان را به ظهور کوکب درخشان در آسمان ایران تعبیر نموده است.[5]
امام خمینی (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان شاهدی امین و صادق که خود ناظر اوضاع آن زمان بوده است، نقش بعضی مطبوعات و روشنفکران وابسته را در کشف حجاب چنین توصیف کرده است:
قلمهای مسموم خطاکار و گفتار گویندگان بیفرهنگ، در این نیم قرن سیاه اسارتبار عصر ننگین پهلوی، زن را به منزلهی کالایی خواستند درآورند و آنان را که آسیب پذیر بودند به مراکزی کشیدند که قلم را یارای آن نیست. هر کس بخواهد شمهای از آن جنایات مطلع شود، به روزنامهها و مجلهها و شعرهای اوباش و اراذل زمان رضا خان، از روزگار تباه کشف حجابِ الزامی به بعد، مراجعه کند و از مجالس و محافل و مراکز فساد آن زمان سراغ بگیرد. رویشان سیاه، و شکسته باد قلمهای روشنفکرانهی آنان؛ و گمان نشود که آن جنایات، با اسم آزاد زنان و با اسم آزاد مردان، بدون نقشهی جهانخواران و جنایتکاران بینالمللی بود.[6]
ثانیاً، اثرپذیری زنان و دختران مسلمان از تبلیغهای کشورهای استعماری و تقلید بدون منطق زنان از مدلهای پوشش غربی نیز در این زمینه نقش مؤثری داشته است. مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای (حفظه الله تعالی) در این مورد فرمودهاند:
عدهای از چادر فرار میکنند به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ اما به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمیآورند، چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار میدهد. تصور نکنید اگر ما فوراً چادر را کنار گذاشتیم دست از سر ما بر میدارند؛ آنها به این چیزها قانع نیستند، بلکه میخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان در اینجا، مثل زمان شاه که زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل شود.[7]
یکی از دانشمندان اسلامی نیز در این مورد گفته است:
مشکل بسیاری از زنان شرق این است که آنان در عین حال که همچنان به ارزشهای اخلاقی، عفت و شرافت معتقدند، از آداب و رسوم و سنتهای غربی در مسئلهی بیحجابی و خودآرایی تقلید میکنند و این امر آنان را در حالت دوگانگی قرار میدهد.[8]
پی نوشتها:
[1] . غلامرضا گلی زواره، (استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب)، مجلهی پیام زن، ش70، ص 15، به نقل از: خاطرات همفر، ترجمهی دکتر محسن مؤیدی، ص 84.
[2] . روح الله حسینیان، حریم عفاف، حجاب و نگاه، ص 48، به نقل از: جنگ الجزایر، (فصل الجزایر بیحجاب).
[3] . مینا هاشمی، (حجاب زیبایی شعار، کارآیی شعور)، سالنامهی زن، بهمن ماه 1371، ص 34، به نقل از فرانتس فانون، سال پنجم انقلاب الجزایر یا بررسی جامعه شناسی یک انقلاب، ترجمهی دکتر تابنده، ص 44.
2. برای آشنایی با گوشههایی از این داستان غمانگیز ر.ک: غلامرضا گلی زواره، (استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب) پیام زن، شمارههای 70 و 71.
[4] . حیات یحیی، ج 4، ص 434.
[5] . گلی زواره، (استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب)، مجلهی پیام زن، شمارهی 71، ص 41.
[6] . در جستجوی راه از کلام امام خمینی، دفتر سوم، ص 39.
[7] . فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 261 262.
[8] . علامه محمدحسین فضل الله، پیام زن، ش74، ص 23.
منبع: حجابشناسی (چالشها و کاوشهای جدید)، حسین مهدیزاده، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه(1381).
- [سایر] شبهه: اجبار زنان به حجاب در جمهوری اسلامی با اجبار زنان به بیحجابی در حکومت رضاخان چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] منشأ شبهه های برخی روشن فکران در قوانین اسلامی چیست؟
- [سایر] اجبار زنان به حجاب در جمهوری اسلامی با اجبار زنان به بیحجابی در حکومت رضاخان چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] اجبار زنان به حجاب در جمهوری اسلامی با اجبار زنان به بیحجابی در حکومت رضاخان چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] چرا در کشورهای غیر اسلامی که معمولاً افراد بی حجاب هستند فساد کمتر از کشورهای اسلامی است؟
- [سایر] شبهه: پوشش اسلامی یعنی همان عفاف پس حجاب برتر و غیر برتر ندارد و با مانتو نیز می توان پوشش اسلامی داشت.
- [سایر] سؤال مختصری دارم،حکم سفر به خارج برای ادامه تحصیل چیست؟ با توجه به این که در منطقه خودمان امکان ادامه تحصیل و قبول شدن نیست. سال گذشته در منزل بودم تا امسال توانستم برای خارج کشور قبول شوم. با توجه به حفظ حجاب و اصول و عقاید اسلامی و همراه بودن یک نفر از محارم، حکم درس خواندن در کشورهای خارجی چیست؟
- [سایر] دوستم از من سوال کرد که زنان بی حجابی که در قبل از انقلاب به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند چرا حق آزادی نداشتند که در بعد از انقلاب ملزم به استفاده از پوشش اسلامی شدند شاید اگر می دانستند این گونه است
- [سایر] با توجه به این که جنگ نرم سابقه ای در تاریخ اسلام دارد، اهداف جنگ نرم بر علیه انقلاب اسلامی ما چه می باشد؟
- [سایر] با توجه به این که جنگ نرم سابقه ای در تاریخ اسلام دارد، اهداف جنگ نرم بر علیه انقلاب اسلامی ما چه می باشد؟