سلام. خسته نباشید. با روی کارآمدن دولت ترامپ و روابط حسنه ای که با دولت روسیه دارد ، از دیدگاه سیاسی آیا این تهدید وجود دارد که این دو کشور متحد شده و با ایران به مقابله نظامی بپردازند ؟ با تشکر دانشجوی محترم سیاست خارجی هر کشوری تابعی است از منافع سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و ...که از ناحیه رفتارهای سیاسی بین المللی کشورها به دست می آید و نیز نوع نگاهی که دولت ها و نظام های سیاسی به موضوعات مطرح در روابط بین الملل می نگرند،از این روی در فضای رقابت های بین المللی هرگز هیچ کشوری را نمی توان به عنوان شریک استراتژیک صد درصد و مطلق که امکان تغییر در رفتارهای آن وجود نخواهد داشت تعریف کرد، بلکه هر نوع شراکتی در این فضا با توجه به نوع رفتار طرف مقابل مورد ارزیابی قرار می گیرد. در مورد سیاست خارجی ایران نسبت به روسیه و یا روسیه نسبت به ایران نیز دقیقا همین مساله مطرح بوده و ما به روسیه به عنوان شریکی که همواره رفتارهای ثابت و لایتغیر دوستانه نسبت به ما داشته و خواهد داشت نگاه نمی کنیم بلکه بر اساس نوع رفتارهای او نسبت به روند مناسبات میان ما و این کشور قضاوت می کنیم، چنانکه این کشور در اوج روابط مثبت با ایران، گاه رفتارهای سوال برانگیز و یا حتی منفی ای هم داشته است همچون همراهی با کشورهای غربی در تصویب برخی قطعنامه های ضد ایرانی و وتو نکردن آنها، از طرفی اخیرا خبرهایی مبنی بر تلاش های دولت جدید آمریکا به ریاست دونالد ترامپ جهت نزدیکی هر چه بیشتر با دولت روسیه شنیده می شود و این گمانه ها را مطرح می سازد که گویی آمریکا تلاش دارد تا از ناحیه نزدیک شدن هر چه بیشتر به روسیه، به تدریج میان این کشور و شرکای استراتژیک چند ساله اش در منطقه که در راس آنها ایران قرار دارد جدایی افکنده و یا حتی فضا را به سمت تخاصم میان ایران و روسیه بکشاند، چنین فرضیه ای با توجه به سابقه دیرینه سیاست های تفرقه افکنانه غربی ها در جهان و به ویژه در فضای روابط بین الملل به هیچ وجه بعید نیست، اما واقعیت این است که نزدیکی روابط روسیه با آمریکا نمی تواند به این سمت و سوی کشیده شود و انگیزه اصلی تلاش های ترامپ جهت نزدیکی با روسیه، اقتصادی است تا سیاسی که این مساله هم به دلیل نگاه اقتصادی ترامپ به مسائل بین المللی است، البته این به معنای انکار اینکه ترامپ احتمالا از گرم شدن این روابط قصد دارد تا میان روسیه با متحدان خود تفرقه بیفکند، نیست، بلکه مقصود این است که تفرقه افکنی می تواند تنها بخشی از نیات آمریکا بوده باشد و نیت عمده آمریکا بیشتر اقتصادی است، به ویژه اینکه ترامپ و سایر دولتمردان آمریکایی به خوبی می دانند که حتی تعمیق روابط میان روسیه و آمریکا باز هم نمی تواند آنها را به اهداف نامشروعشان در ایجاد تخاصم میان ایران و روسیه برساند، چرا که هر چقدر هم روابط روسیه و آمریکا گسترده باشد باز هم دلایلی وجود دارد که مانع از این می شود که روسیه شریک استراتژیک آمریکا تلقی شود و در جبهه ضد ایران قرار گیرد، یکی از این دلایل به این واقعیت بر می گردد که روسیه در حال حاضر، خود یکی از مدعیان اصلی جهان چند قطبی است که تلاش می کند تا با در هم شکستن هژمونی آمریکا، یا خود را به جایگاه رهبری جهان برساند و یا حداقل به یکی از تاثیرگذارترین مهره های رهبری جهان تبدیل نماید، همچون دوران شوروی و از این روی رفتن به زیر یوغ آمریکا، بازگشت به دوران قهقرا و منافات با اصول سیاست خارجی یکی دو دهه اخیر روسیه می باشد از طرفی از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از مخالفان یکجانبه گرایی های آمریکا می باشد، لذا روسیه با ایران بیش از آمریکا احساس قرابت فکری می کند. دلیل دیگری که روسیه را فعلا در کنار جمهوری اسلامی ایران نگه می دارد، عبارت است از موضوع (تروریسم) که اصلی ترین معضل جهان امروز بوده و متاسفانه از یک سو از سوی آمریکایی ها به شکل آشکار و نهان مورد حمایت و تقویت قرار می گیردو از سوی دیگر کشورهایی همچون ایران و روسیه، جزء هدف های اصلی این پدیده شوم می باشند و به همین دلیل روسیه برای جلوگیری از بروز مخاطرات امنیتی در مرزهای داخلی خود، به جمهوری اسلامی ایران که همین مخاطرات را از ناحیه تروریست های مورد حمایت غرب احساس می کند احساس نیاز داشته و همکاری با آن را یک فرصت برای جلوگیری از این مخاطرات می داند و به همین دلیل این مساله، یک مانع در برابر گرم شدن کامل روابط آمریکا و روسیه خواهد شد، چرا که روسیه به آمریکا به چشم حامی و اصلی ترین پشتیبان این گروهک ها در جهان می نگرد و در مقابل، جمهوری اسلامی ایران را هم قربانی تروریسم و هم کشور خط مقدم مبارزه با تروریسم می بیند و تا زمانی که این دغدغه ها وجود داشته باشد نمی توان افقی از روابط دوستانه آمریکا و روسیه را که منجر به اتحاد این دو با یکدیگر بر علیه جمهوری اسلامی ایران شود ترسیم کرد، هر چند همانگونه که گفته شد در روابط بین الملل هیچ مساله ای بعید نبوده و هیچ کشوری با کشور دیگر عهد شراکت مطلق و همیشگی نمی بندد و به همین دلیل همواره احتمال تغییر سیاست خارجی دولت ها و به تبع آن روابط دولت ها با یکدیگر وجود دارد که حتی اگر با نگاه کاملا بدبینانه به این مساله نگریسته و به این نتیجه برسیم که یکی از کشورهایی که امروزه با کشور ما دوست است ناگهان رنگ عوض کرده و قصد تعرض دارد، جمهوری اسلامی ایران از این توان و آمادگی برخوردار است که با تمام قوت در برابر آن ایستادگی نموده و از خود دفاع نماید.
سلام. خسته نباشید. با روی کارآمدن دولت ترامپ و روابط حسنه ای که با دولت روسیه دارد ، از دیدگاه سیاسی آیا این تهدید وجود دارد که این دو کشور متحد شده و با ایران به مقابله نظامی بپردازند ؟ با تشکر
سلام. خسته نباشید. با روی کارآمدن دولت ترامپ و روابط حسنه ای که با دولت روسیه دارد ، از دیدگاه سیاسی آیا این تهدید وجود دارد که این دو کشور متحد شده و با ایران به مقابله نظامی بپردازند ؟ با تشکر
دانشجوی محترم سیاست خارجی هر کشوری تابعی است از منافع سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و ...که از ناحیه رفتارهای سیاسی بین المللی کشورها به دست می آید و نیز نوع نگاهی که دولت ها و نظام های سیاسی به موضوعات مطرح در روابط بین الملل می نگرند،از این روی در فضای رقابت های بین المللی هرگز هیچ کشوری را نمی توان به عنوان شریک استراتژیک صد درصد و مطلق که امکان تغییر در رفتارهای آن وجود نخواهد داشت تعریف کرد، بلکه هر نوع شراکتی در این فضا با توجه به نوع رفتار طرف مقابل مورد ارزیابی قرار می گیرد. در مورد سیاست خارجی ایران نسبت به روسیه و یا روسیه نسبت به ایران نیز دقیقا همین مساله مطرح بوده و ما به روسیه به عنوان شریکی که همواره رفتارهای ثابت و لایتغیر دوستانه نسبت به ما داشته و خواهد داشت نگاه نمی کنیم بلکه بر اساس نوع رفتارهای او نسبت به روند مناسبات میان ما و این کشور قضاوت می کنیم، چنانکه این کشور در اوج روابط مثبت با ایران، گاه رفتارهای سوال برانگیز و یا حتی منفی ای هم داشته است همچون همراهی با کشورهای غربی در تصویب برخی قطعنامه های ضد ایرانی و وتو نکردن آنها، از طرفی اخیرا خبرهایی مبنی بر تلاش های دولت جدید آمریکا به ریاست دونالد ترامپ جهت نزدیکی هر چه بیشتر با دولت روسیه شنیده می شود و این گمانه ها را مطرح می سازد که گویی آمریکا تلاش دارد تا از ناحیه نزدیک شدن هر چه بیشتر به روسیه، به تدریج میان این کشور و شرکای استراتژیک چند ساله اش در منطقه که در راس آنها ایران قرار دارد جدایی افکنده و یا حتی فضا را به سمت تخاصم میان ایران و روسیه بکشاند، چنین فرضیه ای با توجه به سابقه دیرینه سیاست های تفرقه افکنانه غربی ها در جهان و به ویژه در فضای روابط بین الملل به هیچ وجه بعید نیست، اما واقعیت این است که نزدیکی روابط روسیه با آمریکا نمی تواند به این سمت و سوی کشیده شود و انگیزه اصلی تلاش های ترامپ جهت نزدیکی با روسیه، اقتصادی است تا سیاسی که این مساله هم به دلیل نگاه اقتصادی ترامپ به مسائل بین المللی است، البته این به معنای انکار اینکه ترامپ احتمالا از گرم شدن این روابط قصد دارد تا میان روسیه با متحدان خود تفرقه بیفکند، نیست، بلکه مقصود این است که تفرقه افکنی می تواند تنها بخشی از نیات آمریکا بوده باشد و نیت عمده آمریکا بیشتر اقتصادی است، به ویژه اینکه ترامپ و سایر دولتمردان آمریکایی به خوبی می دانند که حتی تعمیق روابط میان روسیه و آمریکا باز هم نمی تواند آنها را به اهداف نامشروعشان در ایجاد تخاصم میان ایران و روسیه برساند، چرا که هر چقدر هم روابط روسیه و آمریکا گسترده باشد باز هم دلایلی وجود دارد که مانع از این می شود که روسیه شریک استراتژیک آمریکا تلقی شود و در جبهه ضد ایران قرار گیرد، یکی از این دلایل به این واقعیت بر می گردد که روسیه در حال حاضر، خود یکی از مدعیان اصلی جهان چند قطبی است که تلاش می کند تا با در هم شکستن هژمونی آمریکا، یا خود را به جایگاه رهبری جهان برساند و یا حداقل به یکی از تاثیرگذارترین مهره های رهبری جهان تبدیل نماید، همچون دوران شوروی و از این روی رفتن به زیر یوغ آمریکا، بازگشت به دوران قهقرا و منافات با اصول سیاست خارجی یکی دو دهه اخیر روسیه می باشد از طرفی از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از مخالفان یکجانبه گرایی های آمریکا می باشد، لذا روسیه با ایران بیش از آمریکا احساس قرابت فکری می کند. دلیل دیگری که روسیه را فعلا در کنار جمهوری اسلامی ایران نگه می دارد، عبارت است از موضوع (تروریسم) که اصلی ترین معضل جهان امروز بوده و متاسفانه از یک سو از سوی آمریکایی ها به شکل آشکار و نهان مورد حمایت و تقویت قرار می گیردو از سوی دیگر کشورهایی همچون ایران و روسیه، جزء هدف های اصلی این پدیده شوم می باشند و به همین دلیل روسیه برای جلوگیری از بروز مخاطرات امنیتی در مرزهای داخلی خود، به جمهوری اسلامی ایران که همین مخاطرات را از ناحیه تروریست های مورد حمایت غرب احساس می کند احساس نیاز داشته و همکاری با آن را یک فرصت برای جلوگیری از این مخاطرات می داند و به همین دلیل این مساله، یک مانع در برابر گرم شدن کامل روابط آمریکا و روسیه خواهد شد، چرا که روسیه به آمریکا به چشم حامی و اصلی ترین پشتیبان این گروهک ها در جهان می نگرد و در مقابل، جمهوری اسلامی ایران را هم قربانی تروریسم و هم کشور خط مقدم مبارزه با تروریسم می بیند و تا زمانی که این دغدغه ها وجود داشته باشد نمی توان افقی از روابط دوستانه آمریکا و روسیه را که منجر به اتحاد این دو با یکدیگر بر علیه جمهوری اسلامی ایران شود ترسیم کرد، هر چند همانگونه که گفته شد در روابط بین الملل هیچ مساله ای بعید نبوده و هیچ کشوری با کشور دیگر عهد شراکت مطلق و همیشگی نمی بندد و به همین دلیل همواره احتمال تغییر سیاست خارجی دولت ها و به تبع آن روابط دولت ها با یکدیگر وجود دارد که حتی اگر با نگاه کاملا بدبینانه به این مساله نگریسته و به این نتیجه برسیم که یکی از کشورهایی که امروزه با کشور ما دوست است ناگهان رنگ عوض کرده و قصد تعرض دارد، جمهوری اسلامی ایران از این توان و آمادگی برخوردار است که با تمام قوت در برابر آن ایستادگی نموده و از خود دفاع نماید.
- [سایر] سلام بعضی ها میگن امریکا اگه بخواد به ایران حمله کنه میتونه و قدرتشو داره و دلیل حمله نکردنشو دیپلماسی این دولت میدونن نه قدرت سیاسی و قدرت نظامی ایران،دلیلی بر رد این صحبت وجود داره؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید یک سوال در مورد اینکه وظایف شیعیان به خصوص جوانان در عصر غیبت چیست لطفا به سوال من طوری جواب بدهید که یک جوان چه از لحاظ خانوادگی چه از لحاظ اخلاقی و فرهنگی ویا سیاسی و یا وظایفی است که شخصی است یک جواب کلی و جامع بدین و بیشتر کاربردی باشه ضمنا یک اشاره ای هم به خود عصر ظهور اشاره ای کنید با تشکر خواهشا زود جواب بدین منتظرم
- [سایر] سلام و خسته نباشید گفته می شود امسال (سال 2012 میلادی) سال رخدادها و حوادث طبیعی بی نظیر و بی نظمی و شاید اتمام عمر دنیا باشد. این قضیه توسط برخی اشخاص (از جمله نوستراداموس) و تعدادی تمدن های کهن گذشته (مایاها و مصری ها) پیش بینی شده است. اولا این اندیشه به خودی خود قابل رد یا اثبات است؟ و ثانیا از دیدگاه مهدویت چگونه میتوان به آن نگاه کرد؟ پیشاپیش تشکر از پاسخ مفصل و مفید شما
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید! برخی از اهل سنت قائلاند که مناصب پیامبر(ص) به سه نوع تقسیم شده: منصب سیاسی به ابوبکر رسیده و او خلیفه بلا فصل است، منصب ولایت باطنی به حضرت علی رسیده و مراد از حدیث غدیر همین است و او خلیفه بلا فصل در این مورد است. و منصب و مرجعیت دینی و علمی به دیگر اصحاب رسیده است! تفکیک سه منصب چه خسارتهای در پی خواهد داشت؟ شما چگونه این دیدگاه نقد میکنید؟ تا ما نیز به اهل سنت جواب قانع کننده بدهیم.
- [سایر] باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید. با توجه به مشکلاتی که در قبل از انقلاب، اسلام را تهدید میکرد (مثلاً نقشههای استکبار برای تضعیف اسلام که یک نمونهی آن در خاطرات مستر همفر آمده، نفود بهائیّت و فرقههای انحرافی دیگر در دربار شاه ملعون و برخی از عموم مردم) و با توجه به اینکه اگر انقلاب صورت نمیگرفت، قطعاً رسانهها با پیشرفت و نفوذی که در این سالهای اخیر داشتهاند، ایمان مردم را به راحتی تضعیف کرده و از میان میبردند، تحلیلی جامع و کامل و در صورت امکان مفصّل در این باره بفرمائید که اگر حضرت امام خمینی (ره) انقلاب نمیکردند، چه اتفاقی میافتاد و چه بلایی به سر مردم و دین و ایمانشان میافتاد؟ با تشکّر فراوان.
- [سایر] سلام حاج آقا خسته نباشید و خدا خیرتان دهد. من یک خواهش دارم، لطفا چند کتاب درباره تربیت اسلامی (منظورم روش تربیت ائمه) به من معرفی کنید. من تمام صحبتهای شما را در برنامه مردم ایران سلام به شوهر می گویم. ولی ایشان با آنکه بسیار مذهبی هستند اما مطالب شما درباره محبت کردن به فرزند را به طوری که فرزندمان درک کند قبول ندارد. این بزرگترین مشکل ما در زندگی است. ایشان یک فرد تحصیل کرده هستند اما تحت تاثیر تربیت از نوع قدیم که پدرشان داشته اند قرار دارند. \" به دل عزیز به چشم خار\". نمی دانم چه کنم تا صحبتهای من در ایشان موثر واقع شود.ما هر دو مهندس هستیم و بنده بسیار مطالعه می کنم. لطفا به ما کمک کنید. با تشکر فراوان
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید من در کشورایران در شهرستان مشکین شهر در یک خانواده پر جمعیت زندگی میکنم دختر 27 ساله ام ؛ مجردم و دیپلمه هستم و در حال حاضر در بیمه ایران قراردادی با حقوق ماهانه 70 هزار تومان کار میکنم پدر من شغلش بنایی بود ولی به علت دیسک کمر و پادرد قادر به کار کردن نیستند و تحت پوشش کمیته امداد هستیم و از جایی درآمدی نداریم ؛پدرم صاحب9 دختر و 1 پسر هستند که فقط2 تا از دخترهایش ازدواج کردندو فقط بیماری پدرم و پیر بودنشان برما مشکل است خانم عطاریان من یک خواستگار دارم که6 سال از من کوچیک تر است و همدیگررا هم دوست داریم در ضمن من ایمیل ندارم اگر امکان دارد جوابم را در همین جا بدهید ومرا راهنمائی بفرمائید با تشکر
- [سایر] سلام حاج آقا مرادی خسته نباشید. واقعا این کاری که شما انجام می دیدید محشره سایتتون عالیه... من ازتون ممنونم که توی تلویزیون در مورد توسل به امام هادی توضیح دادید. من خودم برای امام حسن عسگری طواف مستحبی توی مکه انجام دادم..و دقیقا حاجتی رو که می خواستم شب تولد امام حسنه عسگری حدوده دوساله پیش گرفتم.. واقعا خودم به این نکته رسیدم. حالا در مورد امام هادی هم نیت کردم که اگه خدا بخواد ایشاالله حاجتمو بگیرم...شما هم توی این شب ها حتما ما جونا رو دعا کنید. حاج آقا من یه سوال داشتم و اون این که وقتی خدا به آدم لطف می کنه و گره ی کاری می کنه که گره ی کار مردم به دست ما حل بشه..و همیشم توی زندگی هرکاری از دستم بر میومده کردم و فقط برای رضای خدا کردم..و از طرفه مقابلم هیچ توقعی نداشتم..ولی چرا حاج آقامردم اکثرا بد شدن...من توقعه خوبی که ندارم هیچی...چرا تشکر که نمی کنن هیچی... بی احترامی می کنن یا باید همیشه آدم کار خوب براشون بکنه و اگه یه بار نکنه با آدم بد رفتاری می کنن..چرا حاج آقا مردم تواضع ما رو با نفهمی اشتباه می گیرن... آخه چرا؟؟ چرا مردم پرو می شن؟ چرا توقع بی جا دارن ؟ بعدشم قطع رابطه می کنن؟ یا قهر می کنن؟ ما نمی دونیم چی کار کنیم؟ از این ور می گیم وظیفمونه که خوبی کنیم..تا کاری از دستمون بر میاد انجام بدیم و غیره...ولی دیگران این جوری با ما رفتار می کنن؟ ما در مقابل این مدل رفتارا باید چی کار کنیم؟ باید بازم خوبی کنیم؟ در مقابله این قهر ها چی کار باید بکنیم؟ تو رو به خدا جوابمو درست بدین؟؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید بنده به مدت 6 سال است با یک مرد فوق العاده بچه ننه ازدواج کرده ام این آقا پدر ندارندو سه خواهر دارند که وابستگی بی نمک و غیر قابل تحملی بین این اعضا حکم فرما است من در این 6 سال واقعا پیر شده ام این روابط واین وابستگی یبیش از حد بخصوص بین همسرم و مادرش برایم واقعا زجر آور است و مرا تاحدودی افسرده کرد ه مادر شوهرم فوق العاده چرب زبان است البته بیسواد است ولی مرا واقعا کلافه کرده از افراد زیادی مشاوره گرفتم همه می گویند باید رابطه ام را با خانواده شوهرم بیش ازاندازه گرم و صمیمی کنم تابتوانم در سالهای بعد به اهدافم که معمولی شدن این روابط است برسم ولی من قادر به این کار نیستم بارها امتحان کرده ام ولی بعد از یک مدت خسته میشوم و نمی توانم ادمه بدهم همسرم همیشه طرفدار خانواده اش است بدون استثنا در همه شرایط بطور خلاصه شوهر من هم وابستگی شدید دارد هم از خانواده من به شدا بدش می اید من هم خودم پدرم فوت شده و نزد پدر بزرگ و مادر بزرگم بزرگ شده ام مادرم هم ازدواج مجدد کرده شوهرم از مادرم که ازدواج کرده متنفر است و می گوید یاباید با مادرم یا با مادر بزرگم ارتباط داشته باشم کلا آدم سختگیری هم هست من رابطه ام را با همه دوستانم قطع کرده ام خوشبختانه کارمند هستم و به این بهانه می توانم بیرون بروم و 4تا ادم ببینم خدا می داند اگر شاغل نبودم چگونه زندانی ام میکرد اومعتقد است در مورد خانواده اش همانندیک پدر و برای مادرش همانند همسر وظیفه دارد و تمام کارهایشان از ریزو در شت با همسرم است دیگر از این زندگی خسته ام توان مقابله و تحمل هم ندارم م یخواستم نظر شما را در مورد جداییام از این آقا بپرسم چون در آن صورن میتوانم آزاد زندگی کنم می توانم مادر بزرگ پیرم را که یک عکر زحمتم را کشیده یک بار به دکتر ببرم می توانم با خانواده ام برای تفریح شام ببریم بیرون می توانم مامانم را ببینم میتوانم آرامش اعصاب داشته باشم و... مشاوره هم رفتیم ولی فایده نداشته الان واقعا درمانده هستم خانواده ام میگویند تاجوان هستی به فکر خودت باش و بقیه عمرت را تلف نکن واقعا هم در این 6 سال آب خوش از گلویم پایین نرفته است خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید آیا جدایی بااین شرایط برایم بهتر نیست درضمن اعصابم خیلی ضعیف شده برسر کوچکترین موضوعی ناراحت می شوم تنها دلخوشیهایم سر کار آمدن و شستن و رفتن و خوردن و... هستند بطور کلی همسر من وابسته ،بددل ، سختگیر است و در صورت عصبانیت همه وسایل را میشکند ایا جدایی برایم بهتر نیست ؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید. میخواستم از شما تشکر کنم بابت بحثهای زیبا و فکر شده شما. دختری هستم که 22 سال دارم و به تازگی معنی دین و حجاب را فهمیدم و از دوران جاهلیت بیرون آمدم. بسیار خوشحالم که وظیفه خود را فهمیدم و انجام میدهم، ولی خدمت شما عرض کنم که از جانب اطرافیانم اذیت می شوم. خواهشی داشتم که در مورد افرادی که چنین خصوصیتی رادارند و بجای تشویق کردن به دین دار بودن و حجاب داشتن باعث اذیت و آزار کسانی میشوند که به تازگی وظیفه خود را فهمیده اند و انجام میدهند. من از این اتفاق اصلآ ناراحت نیستم که مرا اذیت میکنند.چون برایم مهم نیست و حجابم را تاج سرم میدانم. ولی از این ناراحتم که ما در یک کشور اسلامی و دین دار هستیم و باید همه را به این کار دعوت کنیم نه اینکه تا کسی حجاب خود را رعایت کرد اونو مسخره کنیم و بگیم همه این کارا تظاهره و بخاطر کسی یا ازدواج این کارو کرده. میخواستم درد دلی با شما کرده باشم از اینکه وقتتونو گرفتم پوزش میخواهم و سپاسگزارم