در جواب قبلی خود شما فرمودین که یه خطاهای شناختی تو حرفهای من بوده که نمی دونم کدوماست که بتونم با یه روانشناس مطرح کنم. این خلاصه اون سخنیه که شما فرمودین : (بحث دیگری که در روان شناسی مطرح است روان درمانی از طریق یافتن و اصلاح خطاهای شناختی در ذهن فرد است که اصطلاحاً به آن اسکیما تراپی گفته می شود. خطاهای شناختی باورهای غلطی هستند که فرد آنها را پذیرفته و مبنای عمل خو در زندگی قرار می دهد که در نامه شما تعدادی از این خطاهای شناختی به چشم می خورد که باید با مراجعه به یک روان درمانگر به تغییر و اصلاح انها همت گمارید تا مشکلات روحی و روانی شما حل شود.)

در جواب قبلی خود شما فرمودین که یه خطاهای شناختی تو حرفهای من بوده که نمی دونم کدوماست که بتونم با یه روانشناس مطرح کنم. این خلاصه اون سخنیه که شما فرمودین : (بحث دیگری که در روان شناسی مطرح است روان درمانی از طریق یافتن و اصلاح خطاهای شناختی در ذهن فرد است که اصطلاحاً به آن اسکیما تراپی گفته می شود. خطاهای شناختی باورهای غلطی هستند که فرد آنها را پذیرفته و مبنای عمل خو در زندگی قرار می دهد که در نامه شما تعدادی از این خطاهای شناختی به چشم می خورد که باید با مراجعه به یک روان درمانگر به تغییر و اصلاح انها همت گمارید تا مشکلات روحی و روانی شما حل شود.)

پرسشگر گرامی از اینکه دوباره ما را مورد لطف خود قرار داده و با ما تماس گرفته اید از شما سپاسگذاریم؛ و اما در ارتباط با فرمایشات شما باید به عرض برسانم که اگر قصد مراجعه به روان‌درمانگر را دارید باید تمام آنچه را که برای ما گفتید و حتی خیلی گسترده تر و دقیق تر از آن را به او ارائه نمایید زیرا روان درمانی بر طبق گفته ها و خطوطی که شما از مشکل خود ترسیم می کنید پیش می رود و اگر قرار باشد شما نتوانید یا نخواهید حرف دل و تمام رخ مشکل خود را مطرح نمایید، روان درمانگر نخواهد توانست کمک موثری به شما بنماید البته از جهت حفظ اسرار باید کاملا خیالتان راحت باشد زیرا روان درمانگران همانند پزشکان امین مراجعین خود هستند واز جهت اخلاقی ، قانونی و شرعی مجاز به افشای مشکلات مراجع خود نمی باشند البته انتخاب یک رواندرمانگر با تجربه و متدین می تواند کمک به حلّ مشکل را تسریع نماید.
و اما در مورد خطاهای شناختی که فرمودید من برخی از آنها را به استحضار می رسانم و شناسایی اینکه کدام خطای شناختی در درون ذهن شما به عنوان روان بنه(corn blife) و یا باورهای هسته ای و یا بنیادین وجود دارد را به خود شما و روان درمانگر می سپارم و نیز اصلاح آن را به روان درمانگر ارجاع می دهم زیرا که تغییر این روان بنه ها کار ساده ای نیست و به اصطلاح ملکه ی شما شده و باید با تکالیف خاصی که توسط روان درمانگر ارائه می شود اصلاح گردد. همانگونه که ذکر شد این ها زیر بنای رفتار ما را تشکیل می دهند، و منشاء بسیاری از رفتارهای غلط ما هستند و اگر اصلاح شوند بسیاری از رفتارهای غلط نیز عوض خواهند شد.
1. گسسته بینی: اشخاص با این خصوصیت امور را مطابق میل خود نگاه می کنند و آنچه را نمی خواهند نمی بینند.
2. خطای فیلتر ذهنی و یا تجرید های انتخابی: شخص در این حالت یک نقطه از یک مضمون وسیع را انتخاب کرده و آن نقطه را مبنای نتیجه گیری خود قرار می دهد و به زوایای دیگر توجه نمی کند.
3. استنباط مستبدانه، گاه شدت انحراف بقدری زیاد است که اشخاص بدون هرگونه دلیل موجه نتیجه گیری های اشتباه می کنند.
4. تعمیم مبالغه آمیز: یکی از خطاهای شناختی رایج مخصوصا در افسرده هاست و تغییر آن مشکل است. مثلا شوهری که گهگا دیر می آید توسط همسر متهم می شود به اینکه چرا همیشه دیر می‌آید.
5. تفکر قطبی شده به معنی همه و یا هیچ و یا سفید سفید و یا سیاه سیاه، در این نگرش خاکستری وجود ندارد و طرف مقابل این نوع اشخاص به محض انجام یک کار غلط و لو کوچک کاملا سیاه شده و مورد نفرت قرار می گیرد.
6. درشت نمایی: تمایل به مبالغه گرفتن کیفیات خوب و یا بد دیگران و مصیبت آمیز جلوه دادن بیش از اندازه نتایج و عواقب حوادث،
7. توضیحات انحرافی:تفسیر منفی و بدور از واقعیت رفتار دیگران بدون توجه به علل اصلی
8. برچسب زدن منفی، که به تبع توضیح انحرافی از رفتار دیگران انجام می گیرد.
9. شخصی سازی نا بجا، بسیاری از افراد مخصوصا آنهایی که گرایشات پارانویایی دارند از روی عادت رفتار دیگران را متوجه خود با تفسیری بد بینانه می دانند. مثلا وقتی شخصی بدون توجه چیزی می‌گوید این گونه افراد می‌گویند این شخص با ما بود و بلافاصله علیه او موضع گیری می نمایند.
10. ذهن خوانی: افراد تحت تاثیر این باور بی دلیل از افکار و انگیزه های یکدیگر برداشت سوء می کنند.
11. استدلالهای عینی و یا استدلال های احساسی: افراد به اتکای احساس خود و بدون هیچ دلیل محکمه پسندی برداشت سوئی از رفتار افراد دیگر می کنند و فرض را بر درست بودن و قطعیت برداشت خود می گذارند.
12. خطای بی توجهی به جنبه ها ی مثبت و یا سیاه بینی مطلق.
13. خطای پیش گویی، که شخص با تکیه بر حدسیات غلط به پیشگویی رفتار دیگران و یا حوادث می پردازد.
14. خطای تفکر جادویی، که شخص به غلط افکاری را که در ذهنش می گذرد را منشاء اثر در خارج و وقایع روز مره می داند.
15. خطای بایدها ونبایدها(قطعی نگری) که منشاء پرخاشگری ها و نابسامانیای رفتاری بسیاری است.
نویسنده: غلامرضا مهرانفر