من مردی میان سال هستم با توجه به اینکه خدا را شکر هیچگونه مشکل خاصی اعم از مالی،جسمی،و خانوادگی ندارم مدتی است که فکر میکنم از زندگی بهره لازم را نبرده ام و زندگیم را به نوعی باخته ام،باتوجه به شرایطم باید زندگی بهتری داشته باشم و لذت بیشتری ببرم در ضمن تنها مشکل من کارم هستش که بصورت شیفت نامنظم میباشد. تقاضای کمک دارم
من مردی میان سال هستم با توجه به اینکه خدا را شکر هیچگونه مشکل خاصی اعم از مالی،جسمی،و خانوادگی ندارم مدتی است که فکر میکنم از زندگی بهره لازم را نبرده ام و زندگیم را به نوعی باخته ام،باتوجه به شرایطم باید زندگی بهتری داشته باشم و لذت بیشتری ببرم در ضمن تنها مشکل من کارم هستش که بصورت شیفت نامنظم میباشد. تقاضای کمک دارم با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما در ارتباط هستید خرسندیم، مکاتبه شما با این مرکزبازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. امیدواریم راهنمای خوبی برای تصمیم گیری در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از این موقعیت مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن درزندگی خود رو به رو شده اید ولی تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید .برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید. از دیدگاه اریکسون روان شناس معروف آلمانی هفتمین مرحله رشد روانی انسان بزرگسالی می باشد. از نظر او بحران روانی این دوره زایندگی در برابر رکود می باشد. در این دوره انسان تمایل به تولید کار، آفریدن چیزها و اندیشه های تازه که به ساختن دنیایی بهتر کمک می کند علاقه دارد.(نظریه های شخصیت ص 303) هنگامی که چنین رفتاری از فرد میانسال انجام نشود او با احساس رکود، خستگی فقر روابط بین فردی دچار خواهد شد. پرسشگر گرامی شما باید آرامش را در فعالیت هایی که نیاز به زایندگی را در شما زنده می کند پیدا کنید، فعالیت هایی مانند: آموزش و تربیت فرزندان و یا سایر افراد جامعه، نوآوری در زمینه شغلی و یا عرصه های دیگر زندگی، تلاش برای بهبود وضع زندگی آشنایان و افراد جامعه و.... لازم به ذکر است که ناامیدی، بی هدفی و حالات پیش آمده برای شما، علل و عوامل مختلفی می‌تواند داشته باشد، باید با دقت علل این موضوع را بررسی کنید و در صدد رفع این علل بر آئید ما در اینجا به برخی از این علل اشاره می کنیم: 1. نداشتن فلسفه درست و اساسی در زندگی؛ 2. فقدان ایده‌آل و آرمان عالی و معنوی، 3. مسائل و مشکلات تربیتی و خانوادگی؛ 4. تجربه متعدد ناکامی و شکست در زندگی؛ 5. تعارضات فکری و ناتوانی در حل آنها؛ 6. بحران هویت. مشکلی که طرح کرده‌اید، کم و بیش در بسیاری از افراد هم سن و سال شما وجود دارد. افرادی که مانند شما در پی اهداف و آرمان‌های بلند و ارزشمندی هستند، با مشکل مضاعفی رو به رو می‌شوند؛ زیرا - علاوه بر مشکلات روحی ناشی از دوران زندگی و فشارهای محیط کار - از اینکه بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان، فاصله زیادی احساس می‌کنند، رنج جانکاهی آنان را می‌آزارد. همه اینها به شکل‌های گوناگون، در زندگی هر فرد وجود دارد و در ایام میانسالی، این فشارها شدیدتر است. اما چه باید کرد؟ نکته مهم و اساسی، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه دو گونه برخورد می‌توان داشت: الف: واکنش انفعالی‌: در برخورد انفعالی، انسان همواره مشکلات را بزرگ می‌بیند و در بیشتر صحنه‌ها خود را شکست خورده می‌پندارد. به رغم اینکه از خود انتظاراتی بیش از حد توانش دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوی هدف، خود را ناتوان می‌بیند. امکانات، توانمندی‌ها و موفقیت‌های خویش را فراموش می‌کند و کم‌کم احساس یأس، ضعف و سستی نموده و خود را فردی شکست خورده می‌پندارد. ب: واکنش فعال:‌ انسان در برخورد فعال به مقایسه معقول و منطقی، بین خواسته‌ها و توانمندی‌ها و شکست‌ها و پیروزی‌ها می‌پردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایی‌های فردی و شرایط محیطی و اجتماعی، تنظیم می‌کند و با جدّیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش می‌پردازد. توصیه ما به شما این است که: 1. همواره به آرمان‌های دست نیافتنی نیندیشید؛ بلکه خواست‌ها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایی‌ها خود تنظیم کنید. 2. موفقیت و کامیابی‌هایی را که در زندگی تجربه کرده‌اید در نظر بگیرید به جنبه‌های مثبت خود فکر کنید و سعی کنید آنها را در یک برگه‌ای به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید نه آن که زمینه های منفی را بال و پر دارد و پرورش دهید. 3. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نیاورید. برای حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید. ورزش را جزء ضروری‌ترین فعالیت‌های روزمره خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الی یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشی که مورد علاقه شماست 4. بروز مشکلات را در زندگی، امری عادی بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابی‌ها را پذیرا هستید. 5. هر وقت احساس دلتنگی می‌کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید. 6. برای شرکت در فعالیت‌های فرهنگی، هر قدر می‌توانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمی‌توانید، در فرصت‌های دیگر این کار را انجام دهید. 7. همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر می‌فرماید، راضی باشید. 8. اجتناب از تنهایی؛ سعی کنید به جز مواقعی که ضرورت دارد در تنهایی قرار نگیرید. 9. با افکار منفی خود مقابله کنید یعنی هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتی که شده خود را از چنبره آن نجات دهید مثلاً خود را به کاری مانند مطالعه یا هر کار دیگری که علاقه دارید و ممکن است مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد. 10. به جای این که به کمبودها و عیب‌ها و ناکامیهای خود فکر کنید به موفقیت‌ها و امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند یک لیوانی است که بخشی از آن پر است و بخشی خالی و همه افراد اینچنین هستند سعی کنید به آن بخش پر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه‌خالی را نخورید چه اینکه از آنچه در اختیار دارید می‌توانید بهره‌مند شوند، فرصتهای زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد نگران نباشید. 11.از بیکاری و بی‌برنامه‌گی اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید.برای اوقات شبانه‌روزی خود برنامه ریزی کنید یعنی برای هر ساعت از 24 ساعت شبانه روز، یک فعالیت و کار خاص در نظر بگیرید و بر اساس همان عمل کنید و در پایان روز میزان موفقیت خود را در به اجرا درآوردن برنامه محک بزنید و بسنجید و سعی کنید روز به روز میزان موفقیت را افزایش دهید تا آنجا که کاملا برنامه اجرا شود و برنامه نیز یک برنامه هماهنگ با هدف باشد. 12. به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید. 13. برای رشد معنویت، باید برای خود برنامه‌ریزی کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولی در اجرای آن مداومت و جدیت داشته باشید. هر چه می‌توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهای نقل شده از اهل‌بیت(ع) بهره بگیرید (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنی و توجه به معنا تلاوت کنید. به مسائل معنوی بویژه نماز اول وقت اهمیت فوق‌العاده بدهید. با توسل به اهل‌بیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. 14. به یاد داشته باشید که نوع لذتی که انسان در این دوره زندگی خود می برد با سایر دوره های زندگی متفاوت می باشد و شما نباید انتظار داشته باشید که لذتهای شما از زندگی مانند یک جوان 20 ساله باشد بلکه در این دوره انسان به دنبال معنایی در زندگی خود می باشد که این معنا به غیر از توجه به نیازهای معنوی قابل پاسخ دهی نمی باشد. 15.سعی کنید ارتباط صمیمانه خود با همسرتان را گسترش دهید و در طول روز زمانی را برای درد و دل کردن با او اختصاص دهید. ارتباط با همسر خود را مانند وظائف شغلی خود قلمداد کنید که ملزم به انجام آن می باشید. پرسشگر گرامی پس از انجام تکنیک های این جواب و گذشت 45 روز دوباره با ما مکاتبه کنید و به صورت مفصل وضعیت روانی خود را برای ما توضیح دهید تا پاسخ مناسب برای شما ارسال کنیم.منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم. نویسنده:محمد صادق آقاجانی
عنوان سوال:

من مردی میان سال هستم با توجه به اینکه خدا را شکر هیچگونه مشکل خاصی اعم از مالی،جسمی،و خانوادگی ندارم مدتی است که فکر میکنم از زندگی بهره لازم را نبرده ام و زندگیم را به نوعی باخته ام،باتوجه به شرایطم باید زندگی بهتری داشته باشم و لذت بیشتری ببرم در ضمن تنها مشکل من کارم هستش که بصورت شیفت نامنظم میباشد. تقاضای کمک دارم


پاسخ:

من مردی میان سال هستم با توجه به اینکه خدا را شکر هیچگونه مشکل خاصی اعم از مالی،جسمی،و خانوادگی ندارم مدتی است که فکر میکنم از زندگی بهره لازم را نبرده ام و زندگیم را به نوعی باخته ام،باتوجه به شرایطم باید زندگی بهتری داشته باشم و لذت بیشتری ببرم در ضمن تنها مشکل من کارم هستش که بصورت شیفت نامنظم میباشد. تقاضای کمک دارم

با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما در ارتباط هستید خرسندیم، مکاتبه شما با این مرکزبازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. امیدواریم راهنمای خوبی برای تصمیم گیری در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از این موقعیت مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن درزندگی خود رو به رو شده اید ولی تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید .برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید.
از دیدگاه اریکسون روان شناس معروف آلمانی هفتمین مرحله رشد روانی انسان بزرگسالی می باشد. از نظر او بحران روانی این دوره زایندگی در برابر رکود می باشد. در این دوره انسان تمایل به تولید کار، آفریدن چیزها و اندیشه های تازه که به ساختن دنیایی بهتر کمک می کند علاقه دارد.(نظریه های شخصیت ص 303) هنگامی که چنین رفتاری از فرد میانسال انجام نشود او با احساس رکود، خستگی فقر روابط بین فردی دچار خواهد شد. پرسشگر گرامی شما باید آرامش را در فعالیت هایی که نیاز به زایندگی را در شما زنده می کند پیدا کنید، فعالیت هایی مانند: آموزش و تربیت فرزندان و یا سایر افراد جامعه، نوآوری در زمینه شغلی و یا عرصه های دیگر زندگی، تلاش برای بهبود وضع زندگی آشنایان و افراد جامعه و....
لازم به ذکر است که ناامیدی، بی هدفی و حالات پیش آمده برای شما، علل و عوامل مختلفی می‌تواند داشته باشد، باید با دقت علل این موضوع را بررسی کنید و در صدد رفع این علل بر آئید ما در اینجا به برخی از این علل اشاره می کنیم:
1. نداشتن فلسفه درست و اساسی در زندگی؛
2. فقدان ایده‌آل و آرمان عالی و معنوی،
3. مسائل و مشکلات تربیتی و خانوادگی؛
4. تجربه متعدد ناکامی و شکست در زندگی؛
5. تعارضات فکری و ناتوانی در حل آنها؛
6. بحران هویت.
مشکلی که طرح کرده‌اید، کم و بیش در بسیاری از افراد هم سن و سال شما وجود دارد. افرادی که مانند شما در پی اهداف و آرمان‌های بلند و ارزشمندی هستند، با مشکل مضاعفی رو به رو می‌شوند؛ زیرا - علاوه بر مشکلات روحی ناشی از دوران زندگی و فشارهای محیط کار - از اینکه بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان، فاصله زیادی احساس می‌کنند، رنج جانکاهی آنان را می‌آزارد. همه اینها به شکل‌های گوناگون، در زندگی هر فرد وجود دارد و در ایام میانسالی، این فشارها شدیدتر است. اما چه باید کرد؟ نکته مهم و اساسی، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه دو گونه برخورد می‌توان داشت:
الف: واکنش انفعالی‌: در برخورد انفعالی، انسان همواره مشکلات را بزرگ می‌بیند و در بیشتر صحنه‌ها خود را شکست خورده می‌پندارد. به رغم اینکه از خود انتظاراتی بیش از حد توانش دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوی هدف، خود را ناتوان می‌بیند. امکانات، توانمندی‌ها و موفقیت‌های خویش را فراموش می‌کند و کم‌کم احساس یأس، ضعف و سستی نموده و خود را فردی شکست خورده می‌پندارد.
ب: واکنش فعال:‌ انسان در برخورد فعال به مقایسه معقول و منطقی، بین خواسته‌ها و توانمندی‌ها و شکست‌ها و پیروزی‌ها می‌پردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایی‌های فردی و شرایط محیطی و اجتماعی، تنظیم می‌کند و با جدّیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش می‌پردازد.
توصیه ما به شما این است که:
1. همواره به آرمان‌های دست نیافتنی نیندیشید؛ بلکه خواست‌ها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایی‌ها خود تنظیم کنید.
2. موفقیت و کامیابی‌هایی را که در زندگی تجربه کرده‌اید در نظر بگیرید به جنبه‌های مثبت خود فکر کنید و سعی کنید آنها را در یک برگه‌ای به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید نه آن که زمینه های منفی را بال و پر دارد و پرورش دهید.
3. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نیاورید. برای حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید. ورزش را جزء ضروری‌ترین فعالیت‌های روزمره خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الی یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشی که مورد علاقه شماست
4. بروز مشکلات را در زندگی، امری عادی بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابی‌ها را پذیرا هستید.
5. هر وقت احساس دلتنگی می‌کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.
6. برای شرکت در فعالیت‌های فرهنگی، هر قدر می‌توانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمی‌توانید، در فرصت‌های دیگر این کار را انجام دهید.
7. همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر می‌فرماید، راضی باشید.
8. اجتناب از تنهایی؛ سعی کنید به جز مواقعی که ضرورت دارد در تنهایی قرار نگیرید.
9. با افکار منفی خود مقابله کنید یعنی هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتی که شده خود را از چنبره آن نجات دهید مثلاً خود را به کاری مانند مطالعه یا هر کار دیگری که علاقه دارید و ممکن است مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد.
10. به جای این که به کمبودها و عیب‌ها و ناکامیهای خود فکر کنید به موفقیت‌ها و امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند یک لیوانی است که بخشی از آن پر است و بخشی خالی و همه افراد اینچنین هستند سعی کنید به آن بخش پر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه‌خالی را نخورید چه اینکه از آنچه در اختیار دارید می‌توانید بهره‌مند شوند، فرصتهای زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد نگران نباشید.
11.از بیکاری و بی‌برنامه‌گی اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید.برای اوقات شبانه‌روزی خود برنامه ریزی کنید یعنی برای هر ساعت از 24 ساعت شبانه روز، یک فعالیت و کار خاص در نظر بگیرید و بر اساس همان عمل کنید و در پایان روز میزان موفقیت خود را در به اجرا درآوردن برنامه محک بزنید و بسنجید و سعی کنید روز به روز میزان موفقیت را افزایش دهید تا آنجا که کاملا برنامه اجرا شود و برنامه نیز یک برنامه هماهنگ با هدف باشد.
12. به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.
13. برای رشد معنویت، باید برای خود برنامه‌ریزی کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولی در اجرای آن مداومت و جدیت داشته باشید. هر چه می‌توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهای نقل شده از اهل‌بیت(ع) بهره بگیرید (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنی و توجه به معنا تلاوت کنید. به مسائل معنوی بویژه نماز اول وقت اهمیت فوق‌العاده بدهید. با توسل به اهل‌بیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید.
14. به یاد داشته باشید که نوع لذتی که انسان در این دوره زندگی خود می برد با سایر دوره های زندگی متفاوت می باشد و شما نباید انتظار داشته باشید که لذتهای شما از زندگی مانند یک جوان 20 ساله باشد بلکه در این دوره انسان به دنبال معنایی در زندگی خود می باشد که این معنا به غیر از توجه به نیازهای معنوی قابل پاسخ دهی نمی باشد.
15.سعی کنید ارتباط صمیمانه خود با همسرتان را گسترش دهید و در طول روز زمانی را برای درد و دل کردن با او اختصاص دهید. ارتباط با همسر خود را مانند وظائف شغلی خود قلمداد کنید که ملزم به انجام آن می باشید.
پرسشگر گرامی پس از انجام تکنیک های این جواب و گذشت 45 روز دوباره با ما مکاتبه کنید و به صورت مفصل وضعیت روانی خود را برای ما توضیح دهید تا پاسخ مناسب برای شما ارسال کنیم.منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم.
نویسنده:محمد صادق آقاجانی





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین