سلام.من با فردی دوست هستم که وقتی وارد زندگیم شد که خیلی کمبود روحی داشتم.الانم چند ساله باهم هستیم.خیلی از روزام رو با اون بودم. نیاز روح و جسمم با اون رفع شد.حالا میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم.خیلی روزا افسرده میشم و حس تنهای دارم.بعضی وقتا پشیمون و متنفر از اون.ازدواج نکنم؟! کمکم کنید.ارامش میخوام اونم از خداای که ازش دور شدم.
سلام.من با فردی دوست هستم که وقتی وارد زندگیم شد که خیلی کمبود روحی داشتم.الانم چند ساله باهم هستیم.خیلی از روزام رو با اون بودم. نیاز روح و جسمم با اون رفع شد.حالا میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم.خیلی روزا افسرده میشم و حس تنهای دارم.بعضی وقتا پشیمون و متنفر از اون.ازدواج نکنم؟! کمکم کنید.ارامش میخوام اونم از خداای که ازش دور شدم. سینه مالامال درد است دریغا مرهمی دل زتنهایی بجان آمد خدا را همدمی چشم آسایش که دارد از سپهر تیز رو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی پرسشگر گرامی، امیدواریم با دقت و تیزبینی و مشورت با افراد مجرب و دلسوز، و در نهایت با توکل به خداوند قادر متعال،از این دوره گذر کنید و با آغاز زندگی مشترک، هر چه زودتر مسیر کمال وتعالی را بیش از پیش طی کنید. در ضمن از اینکه ما را برای مشورت در مورد مهمترین تصمیم زندگی‌تان انتخاب نمودید، خرسندیم. خدا را شاکریم و از او مدد می‌گیریم و برای شما در تمام مراحل زندگی، مخصوصا در امر ازدواج آرزوی موفقیت داریم. دانشجوی گرامی، بی شک هیچ شالوده‌ای مقدس‌تر از شالوده و بنای رفیع ازدواج نیست. رسول خدا (ص) فرمود: ما بنی بناء فی الاسلام احب الی الله عز و جل من التزویج.( هیچ بنایی در اسلام محبوب‌تر از ازدواج نزد خداوند بنا نشده است). وسایل الشیعه، ج 14/3 حتما شما به ما حق می دهید که با این اطلاعات کمی که برای ما نوشتید ما نتوانیم به خوبی شما را کمک کنیم. چون در مورد سوال شما برای ما ابهام ها و سوالاتی وجود دارد مثلا اینکه فرمودید کمبود روحی داشتید، چه اتفاقی برایتان افتاده بود؟ در چه وضعیتی بودید که با او دوست شدید؟ این دوستی که گفتید کیه؟ منظورمون اینه که چه خصوصیاتی داره؟ چکاره است؟ چی شد که باهاش دوست شدید؟ منظورتون از اینکه گفتید نیازهاتون را برآورده کرده چیه؟ رابطه شما تا کجا پیش رفت؟ در طول مدت دوستیتون چه اتفاقاتی افتاد؟ الآن در چه وضعیتی هستید؟ او و شما چند ساله تونه؟ وضعیت خانوادگی شما چگونه است؟ فکر می کنید چرا الآن نمی تونید هیچ کس رو دوست داشته باشید؟ در حال حاضر رابطه شما با اون به چه صورت است؟ آیا او هنوز شما را دوست دارد؟آیا خانواده شما و ایشان از این رابطه و دوستی شما باخبرند یا نه؟ آیا الآن خواستگار دارید؟ و ...(البته به شما بگوییم که مطمئن باشید این اطلاعات شما مانند رازی بین ما و شما خواهد ماند و از این نظر خیالتان کاملا راحت باشد، فقط جهت راهنمایی شما دانستن اینها به ما کمک می‌کند). اگر صلاح می دانید در مکاتبات بعدی این موارد را برایمان بنویسید تا ما با دانستن جوانب ماجرا بتوانیم شما جوان خوب را یاری کنیم. البته چند نکته را با توجه به سوال شما تقدیم می کنیم؛ 1. خواهر محترم، در مورد نکته پایانی کلام شما که فرمودید آرامش می خواهید باید عرض کنیم که این آرامش فقط با توبه و پناه بردن به آغوش گرم و بنده نواز خدای مهربان و بخشنده بدست می آید. پشیمانی شما از گناه، خود نشان می¬دهد که ما با جوان پاک و مومنی ارتباط برقرار کرده¬ایم. همین پشیمانی، می¬تواند بهترین عامل برای بخشیدن و عفو و لطف از جانب خدا باشد. ابتدا به این داستان دقت بفرمایید: جابر بن عبدالله انصاری نقل می¬کند: زنی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول اللَّه زنی که فرزند خود را کشته، آیا فرصت توبه دارد؟ پیامبر فرمود: قسم به خداوندی که جان محمد به دست اوست، اگر او هفتاد پیغمبر را کشته باشد؛ بعد از آن، توبه کند و پشیمان شود و خدا بداند که دیگر آن گناه را انجام نمی¬دهد، خدا حتما توبه او را قبول می¬کند و از او در می¬گذرد. به درستی که درِ توبه به اندازه فاصله میان مشرق و مغرب باز است و یقینا توبه کننده از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی مرتکب نشده است.) (مستدرک‌الوسائل ج 12 ص 131 باب 87) توبه یعنی پشیمانی از انجام گناه؛ به گونه¬ای که فرد، دیگر قصد بازگشت به گناه را نداشته باشد و همانطور که در متن حدیث بالا اشاره شد، تنها زمانی مورد قبول واقع می¬شود که واقعا شما پشیمان شده باشید و دیگر هرگز آن گناه را انجام ندهید. 2. اما در مورد نگرانی شما نسبت به دوری از خدا و دوری از بخشش و رحمت و لطف او، باید بگوییم همانگونه که می‌دانید اولین گام در این مسیر، توبه از گناهان گذشته است تا آتشی که برای آخرت خویش مهیا نموده‌ است، در همین دنیا فرونشاند. نشان قبولی این توبه نیز،‌ پشیمانی عمیق و عدم تکرار گناهان است. در این صورت از بخشش خدای مهربان نا امید نباشد. در روایت آمده (انّ الله یُحبّ الشاب التائب) یعنی خداوند جوان های توبه کننده را خیلی دوست دارد و مورد محبت قرار می دهد و در جای دیگری می فرماید از میان صداها، صدای جوانی را دوست دارم که از گناه و خطای خود شرمسار است و برای توبه رو به کرده است و از من بخشش می خواهد. همه اینها نشان می دهد که او خالق مهربانی است که همیشه در انتظار نجوای بندگان خویش است. او نیازی به بندگان ندارد اما دوست دارد همه شامل رحمت او باشند و از غضبش بدور. در آیه 70 سوره فرقان خدای مهربان، لطف خود را به اوج رسانده و بیان فرموده است: إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛کسانی که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند (یعنی هم ذهن آنها لذتی برای گناه نشناسد و هم رفتار آنها گویای این دوری باشد) خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل می‌کند (نه تنها گناهان را می آمرزد، بلکه به اندازه آن گناهان ثواب می نویسد) و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است). این بخشایش خداوند نباید جرأت تکرار معصیت را در ما ایجاد نماید بلکه حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده است. تصمیم جدی بگیرد که در هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی، برای لذتی کوتاه، زندگی بینهایت خود را ویران نکند و برای عبور از ناآرامی‌های زندگی، دل به فضل الهی داشته باشد. 3. پس مطمئن باشید که خدا شما را بخشیده که این حالت به شما دست داده لذا تصمیم جدی بگیرید که دیگر سراغ گناه نروید و در این راه از خدا مدد بگیرید. 4. در مورد ازدواج باید بگوییم(البته به ما حق بدهید که این گونه جواب می دهیم) که بعد از توبه، بستگی به این دارد که در رابطه با این دوستی که گفتید تا کجا پیش رفتید؛ اگر درست برداشت کرده باشیم و منظورتان دوست پسر باشد و رابطه جنسی کامل با او داشتید(یعنی باکره بودن خود را از دست دادید)، توصیه جدی ما به شما خواهر گرامی، ازدواج با ایشان است. به هیچ چیز دیگر فکر نکنید، همه فکر و توان خودتان را بگذارید بر اینکه با هم ازدواج کنید، هر چه زودتر بهتر، در غیر این صورت شما خیلی خیلی ضرر می کنید. اگر می‌گویید با یک فرد دیگر.. جواب ما این است که اصلا، به هیچ وجه، چون به نفع شما نیست. دلائل زیاد علمی، دینی و تجربی بر این مطلب داریم. اما اگر رابطه جنسی در آن حد نبوده، وضعیت فرق می کند؛ یعنی بستگی به شرایط شما و ایشان هم خواهد داشت(اگر مایل بودید در مکاتبات بعدی با توجه به اطلاعاتی که به ما می دهید راجع به آن بیشتر صحبت کنیم) به عنوان نمونه در این فرض هم می توانید با هم ازدواج کنید البته با وجود شرایط دیگر، هم می توانید با ایشان قطع رابطه کنید در صورتی که او شرایط و معیارهای لازم در انتخاب همسر را نداشته باشد و با بازسازی روحی خودتان و دعا از خداوند بخواهید که همسر خوب و شایسته ای را نصیبتان کند(البته این را هم قبول داریم که در هر دو صورت یک سری مشکلات و ناراحتی و عذاب وجدان و احساس گناه وجود دارد). 5. بسیار به جاست که از حال معنوی این ماه رجب و دو ماه بعدی یعنی شعبان و رمضان به خوبی استفاده کنیم و قدری بیشتر خودمان را به خدای مهربان و بخشنده نزدیک کنیم. خودش فرموده که هزار بار گر توبه شکستی باز آی... هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات بدو دست دعا نگه دارد گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان نگاه دار سر رشته تا نگه دارد صبا در آن سر زلف ار دل مرا بینی ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد نگه نداشت دلم را و جای رنجش نیست ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری که حق صحبت و عهد و وفا نگه دارد غبار راهگذارت کجاست تا حافظ بیادگار نسیم صبا نگه دارد ما برای شما خواهر گرامی و همه جوانان عزیز، آرزوی سربلندی و سعادت در دنیا و آخرت داریم. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده: سید عباس ساطوریان
عنوان سوال:

سلام.من با فردی دوست هستم که وقتی وارد زندگیم شد که خیلی کمبود روحی داشتم.الانم چند ساله باهم هستیم.خیلی از روزام رو با اون بودم. نیاز روح و جسمم با اون رفع شد.حالا میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم.خیلی روزا افسرده میشم و حس تنهای دارم.بعضی وقتا پشیمون و متنفر از اون.ازدواج نکنم؟! کمکم کنید.ارامش میخوام اونم از خداای که ازش دور شدم.


پاسخ:

سلام.من با فردی دوست هستم که وقتی وارد زندگیم شد که خیلی کمبود روحی داشتم.الانم چند ساله باهم هستیم.خیلی از روزام رو با اون بودم. نیاز روح و جسمم با اون رفع شد.حالا میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم.خیلی روزا افسرده میشم و حس تنهای دارم.بعضی وقتا پشیمون و متنفر از اون.ازدواج نکنم؟! کمکم کنید.ارامش میخوام اونم از خداای که ازش دور شدم.

سینه مالامال درد است دریغا مرهمی
دل زتنهایی بجان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیز رو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
پرسشگر گرامی، امیدواریم با دقت و تیزبینی و مشورت با افراد مجرب و دلسوز، و در نهایت با توکل به خداوند قادر متعال،از این دوره گذر کنید و با آغاز زندگی مشترک، هر چه زودتر مسیر کمال وتعالی را بیش از پیش طی کنید. در ضمن از اینکه ما را برای مشورت در مورد مهمترین تصمیم زندگی‌تان انتخاب نمودید، خرسندیم. خدا را شاکریم و از او مدد می‌گیریم و برای شما در تمام مراحل زندگی، مخصوصا در امر ازدواج آرزوی موفقیت داریم.
دانشجوی گرامی، بی شک هیچ شالوده‌ای مقدس‌تر از شالوده و بنای رفیع ازدواج نیست. رسول خدا (ص) فرمود: ما بنی بناء فی الاسلام احب الی الله عز و جل من التزویج.( هیچ بنایی در اسلام محبوب‌تر از ازدواج نزد خداوند بنا نشده است). وسایل الشیعه، ج 14/3
حتما شما به ما حق می دهید که با این اطلاعات کمی که برای ما نوشتید ما نتوانیم به خوبی شما را کمک کنیم. چون در مورد سوال شما برای ما ابهام ها و سوالاتی وجود دارد مثلا اینکه فرمودید کمبود روحی داشتید، چه اتفاقی برایتان افتاده بود؟ در چه وضعیتی بودید که با او دوست شدید؟ این دوستی که گفتید کیه؟ منظورمون اینه که چه خصوصیاتی داره؟ چکاره است؟ چی شد که باهاش دوست شدید؟ منظورتون از اینکه گفتید نیازهاتون را برآورده کرده چیه؟ رابطه شما تا کجا پیش رفت؟ در طول مدت دوستیتون چه اتفاقاتی افتاد؟ الآن در چه وضعیتی هستید؟ او و شما چند ساله تونه؟ وضعیت خانوادگی شما چگونه است؟ فکر می کنید چرا الآن نمی تونید هیچ کس رو دوست داشته باشید؟ در حال حاضر رابطه شما با اون به چه صورت است؟ آیا او هنوز شما را دوست دارد؟آیا خانواده شما و ایشان از این رابطه و دوستی شما باخبرند یا نه؟ آیا الآن خواستگار دارید؟ و ...(البته به شما بگوییم که مطمئن باشید این اطلاعات شما مانند رازی بین ما و شما خواهد ماند و از این نظر خیالتان کاملا راحت باشد، فقط جهت راهنمایی شما دانستن اینها به ما کمک می‌کند). اگر صلاح می دانید در مکاتبات بعدی این موارد را برایمان بنویسید تا ما با دانستن جوانب ماجرا بتوانیم شما جوان خوب را یاری کنیم. البته چند نکته را با توجه به سوال شما تقدیم می کنیم؛
1. خواهر محترم، در مورد نکته پایانی کلام شما که فرمودید آرامش می خواهید باید عرض کنیم که این آرامش فقط با توبه و پناه بردن به آغوش گرم و بنده نواز خدای مهربان و بخشنده بدست می آید. پشیمانی شما از گناه، خود نشان می¬دهد که ما با جوان پاک و مومنی ارتباط برقرار کرده¬ایم. همین پشیمانی، می¬تواند بهترین عامل برای بخشیدن و عفو و لطف از جانب خدا باشد.
ابتدا به این داستان دقت بفرمایید:
جابر بن عبدالله انصاری نقل می¬کند: زنی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول اللَّه زنی که فرزند خود را کشته، آیا فرصت توبه دارد؟ پیامبر فرمود: قسم به خداوندی که جان محمد به دست اوست، اگر او هفتاد پیغمبر را کشته باشد؛ بعد از آن، توبه کند و پشیمان شود و خدا بداند که دیگر آن گناه را انجام نمی¬دهد، خدا حتما توبه او را قبول می¬کند و از او در می¬گذرد. به درستی که درِ توبه به اندازه فاصله میان مشرق و مغرب باز است و یقینا توبه کننده از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی مرتکب نشده است.) (مستدرک‌الوسائل ج 12 ص 131 باب 87)
توبه یعنی پشیمانی از انجام گناه؛ به گونه¬ای که فرد، دیگر قصد بازگشت به گناه را نداشته باشد و همانطور که در متن حدیث بالا اشاره شد، تنها زمانی مورد قبول واقع می¬شود که واقعا شما پشیمان شده باشید و دیگر هرگز آن گناه را انجام ندهید.
2. اما در مورد نگرانی شما نسبت به دوری از خدا و دوری از بخشش و رحمت و لطف او، باید بگوییم همانگونه که می‌دانید اولین گام در این مسیر، توبه از گناهان گذشته است تا آتشی که برای آخرت خویش مهیا نموده‌ است، در همین دنیا فرونشاند. نشان قبولی این توبه نیز،‌ پشیمانی عمیق و عدم تکرار گناهان است. در این صورت از بخشش خدای مهربان نا امید نباشد.
در روایت آمده (انّ الله یُحبّ الشاب التائب) یعنی خداوند جوان های توبه کننده را خیلی دوست دارد و مورد محبت قرار می دهد و در جای دیگری می فرماید از میان صداها، صدای جوانی را دوست دارم که از گناه و خطای خود شرمسار است و برای توبه رو به کرده است و از من بخشش می خواهد. همه اینها نشان می دهد که او خالق مهربانی است که همیشه در انتظار نجوای بندگان خویش است. او نیازی به بندگان ندارد اما دوست دارد همه شامل رحمت او باشند و از غضبش بدور.
در آیه 70 سوره فرقان خدای مهربان، لطف خود را به اوج رسانده و بیان فرموده است: إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛کسانی که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند (یعنی هم ذهن آنها لذتی برای گناه نشناسد و هم رفتار آنها گویای این دوری باشد) خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل می‌کند (نه تنها گناهان را می آمرزد، بلکه به اندازه آن گناهان ثواب می نویسد) و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است). این بخشایش خداوند نباید جرأت تکرار معصیت را در ما ایجاد نماید بلکه حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده است. تصمیم جدی بگیرد که در هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی، برای لذتی کوتاه، زندگی بینهایت خود را ویران نکند و برای عبور از ناآرامی‌های زندگی، دل به فضل الهی داشته باشد.
3. پس مطمئن باشید که خدا شما را بخشیده که این حالت به شما دست داده لذا تصمیم جدی بگیرید که دیگر سراغ گناه نروید و در این راه از خدا مدد بگیرید.
4. در مورد ازدواج باید بگوییم(البته به ما حق بدهید که این گونه جواب می دهیم) که بعد از توبه، بستگی به این دارد که در رابطه با این دوستی که گفتید تا کجا پیش رفتید؛ اگر درست برداشت کرده باشیم و منظورتان دوست پسر باشد و رابطه جنسی کامل با او داشتید(یعنی باکره بودن خود را از دست دادید)، توصیه جدی ما به شما خواهر گرامی، ازدواج با ایشان است. به هیچ چیز دیگر فکر نکنید، همه فکر و توان خودتان را بگذارید بر اینکه با هم ازدواج کنید، هر چه زودتر بهتر، در غیر این صورت شما خیلی خیلی ضرر می کنید. اگر می‌گویید با یک فرد دیگر.. جواب ما این است که اصلا، به هیچ وجه، چون به نفع شما نیست. دلائل زیاد علمی، دینی و تجربی بر این مطلب داریم. اما اگر رابطه جنسی در آن حد نبوده، وضعیت فرق می کند؛ یعنی بستگی به شرایط شما و ایشان هم خواهد داشت(اگر مایل بودید در مکاتبات بعدی با توجه به اطلاعاتی که به ما می دهید راجع به آن بیشتر صحبت کنیم) به عنوان نمونه در این فرض هم می توانید با هم ازدواج کنید البته با وجود شرایط دیگر، هم می توانید با ایشان قطع رابطه کنید در صورتی که او شرایط و معیارهای لازم در انتخاب همسر را نداشته باشد و با بازسازی روحی خودتان و دعا از خداوند بخواهید که همسر خوب و شایسته ای را نصیبتان کند(البته این را هم قبول داریم که در هر دو صورت یک سری مشکلات و ناراحتی و عذاب وجدان و احساس گناه وجود دارد).
5. بسیار به جاست که از حال معنوی این ماه رجب و دو ماه بعدی یعنی شعبان و رمضان به خوبی استفاده کنیم و قدری بیشتر خودمان را به خدای مهربان و بخشنده نزدیک کنیم. خودش فرموده که هزار بار گر توبه شکستی باز آی...
هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته‌ات بدو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
صبا در آن سر زلف ار دل مرا بینی
ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
نگه نداشت دلم را و جای رنجش نیست
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که حق صحبت و عهد و وفا نگه دارد
غبار راهگذارت کجاست تا حافظ
بیادگار نسیم صبا نگه دارد
ما برای شما خواهر گرامی و همه جوانان عزیز، آرزوی سربلندی و سعادت در دنیا و آخرت داریم. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
نویسنده: سید عباس ساطوریان





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین