تأثیر آموزه های دینی بر اعتیاد چیست ؟ آیا در دین فاکتور هایی وجود دارد که شخص اگر آنها را دارا باشد معتاد نمی شود و اگر قبلا معتاد بوده با رعایت کردن آن ترک کند ؟ لطفاً چند منبع معتبر نیز در این مورد معرفی نمایید. باتشکر. خوشحالیم شما مخاطب ما هستید؛ امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم. همانطور که می دانید کار فقیه تحقیق و جستجوی دقیق در منابع چهارگانه ( کتاب، سنت، عقل و اجماع ) برای دست یابی مطمئن به احکام الهی برای موضوعات متنوعی است که آدمیان در زندگی فردی و اجتماعی خود با آنها روبرو هستند. در این چارچوب یکی از جدی ترین موضوعات و معضلات جامعه نوین ، بحث اعتیاد و مصرف مواد مخدر است. شاید شکل گیری، بروز و شیوع مصرف مواد مخدر، ارتباطی با حوزه کار فقیه نداشته باشد اما فقه پویا حکم می کند که برای یک معضل جامعه معاصر که از بیماری اخلاقی اجتماعی اعتیاد رنج می برد، احکام الهی را جستجو کند. حال توجه شما را به نتیجه برخی پژوهش های مرتبط با تأثیر مذهب در پیشگیری از اعتیاد جلب می نماییم : 1) یکی از پژوهشگران در کشور مصر پس از انجام تحقیقی در آن جامعه به این نتیجه رسید که : 5/63 درصد افراد مورد بررسی بر این باور بودند که مواد مخدر حرام است و 5/22 درصد آن را مکروه و 14 درصد حلال می پنداشتند؛ اما دسته اول تأکید داشتند چون مصرف مواد برای مقاصد پزشکی و درمانی است، پس حلال می شود. یعنی راه توجیه برای عمل شان را فراهم می نمایند. 2) دو تن از پژوهشگران عضویت در گروه های مذهبی را به عنوان نکته ای که در بیشتر پژوهش ها به عنوان پیش بینی کننده مصرف است، آورده اند. به این معنا که عضویت در گروه های مذهبی می تواند در پیشگیری از اعتیاد بسیار مؤثر باشد. 3) تعدادی از پژوهشگران طی پژوهشی درباره خانواده های پر خطر و کم خطر در ارتباط با مصرف مواد، اهمیت نقش مذهب را نشان داده اند. به عنوان مثال خانواده های با خطر بالای مصرف مواد در باره اعتقاداتشان به خدا مطمئن نیستند و اجازه می دهند کودکان آنها خود اعتقاداتشان را تعیین کنند. با این حال هم چنان که کودکان به مرحله نوجوانی می رسند، والدین نگران می شوند و شروع به اعمال زوربه بچه ها برای قبول مذهب رسمی می کنند. بر عکس ، خانواده های با خطر پایین مصرف مواد، اعتقاد محکم به وجود خدا را در طی سال های اولیه کودکی تأیید می کنند ، اما بعد از نوجوانی اهمیتی به داشتن مذهب نمی دهند . آنها احساس می کنند که بنیان های اعتقادی را پی ریزی کرده اند و دغدغه مشارکت مذهبی ندارند. 4) در پیمایشی بر روی قریب به 8000 دانشجو در دانشگاه های سراسر آمریکا، یکی از پژوهشگران دریافت که میان مصرف ماری جوآنا، مواد روان گردان، تریاک و آمفتامین با نگرش های ضد فرهنگی همبستگی مثبتی وجود دارد. 5) شواهد نشان می دهد ، رابطه معنادار و با ثباتی بین مذهب و معنویت از یک طرف و سلامت افراد از سوی دیگر وجود دارد. برای افراد معتاد زندگی حول به دست آوردن ، مصرف و بهبودی از اثرات مواد متمرکز است. آنها ممکن است احساس کنند که از دیگران جدا شده اند و چیز زیادی از زندگی شان نمانده است. احساس می کنند زندگی شان بدون معنا است و هیچ هدف متعالی یا معنوی برای آن وجود ندارد. آنها احساس می کنند که هیچ قدرتی بزرگ تر از خودشان برای کمک به آنها وجود ندارد. 6) صرف نظر از این که مذهب و دین داری چگونه سنجیده شود (به وسیله ی میزان حضور در مسجد یا کلیسا، اعتقاد به خدا، علایق مذهبی و فرقه ای) و حتی پس از کنترل مناسب متغیرهای مداخله گر، باز هم بین مذهب و سلامت رابطه ی مثبت وجود دارد. 7) اکثر تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که دین داری مانع از بزهکاری و سوءمصرف الکل و داروهای مخدر در جوانان می شود. همچنین در پژوهشی دیگر مشخص شد ، دین داری رابطه منفی با افسردگی ، پریشانی روانی ، بزهکاری ، رفتارهای منحرف و سوءمصرف الکل و مواد، دارد. با توجه به گزارشات فوق به نظر می رسد بایستی نگاه ویژه و تخصصی به نقش مذهب در شکل گیری اعتیاد داشته باشیم . *** نقش مذهب در درمان اعتیاد اصولی که در اسلام جهت درمان معتاد مفید واقع می شوند عبارتند از : 1. اصل پذیرش : در مکتب اسلام بالاترین خطا وگناه که همان شرک به خدا می باشد درصورت بازگشت و شناخت ذات یکتای خداوند قابل بخشش است و هیچ کس مأیوس از رحمت خداوند نیست و شخص معتاد نیز زمانی که جهت درمان، پناه به مرجع ذی صلاحی آورد به هیچ عنوان طرد نمی شود. 2. اصل حمایت : اسلام به پیروان خود دستور می دهد زمانی که شخص ولو غیر مسلمان به قصد کمک گرفتن به تو رجوع کرد دست رد به سینه او زده نشود، بلکه حتی حمایت از افراد ضعیف و مستضعف علامت ایمان افراد برشمرده شده و کسی که در فکر این موضوع نباشد مسلمان نمی باشد؛ لذا معتاد نه تنها پذیرفته می شود بلکه از نظر درمان حمایت هم می شود. 3. اصل بازگشت به اصل خویش : شخص راهنما که خود مسلمان دلسوزی است سعی خواهد نمود او را با ارزش های انسانیش آشنا کند و جایگاه انسان را در روی زمین به وی نشان دهد و مقام انسان و عزت همیشگی او را در پرتو گرایش به مذهب به وی گوشزد می کند تا زمینه تفکر و در نتیجه بازگشت به اصل خویش در او ایجاد شود. 4. اصل تصمیم و اراده : در اسلام حتی نیت و تصمیم شخص چنانچه مثبت باشد اجر در پی دارد و لذا زمانی که هر معتاد اراده و تصمیم به ترک گرفت همان لحظه گرایش به سمت جاده سلامتی و در مسیر صحیح قرارگرفتن آغاز می شود. لذا اسلام سعی دارد زمانی که معتاد تصمیم و اراده به ترک کرد او را مورد حمایت مادی و معنوی و همچنین تشویق قرار دهد و بر تقویت این تصمیم و اراده بیفزاید تا به عنوان یک هدف مهم آن را دنبال کند؛ زیرا اساس مذهب رشد می باشد. (قدتبین الرشد من الغی ...، بخشی از آیت الکرسی). لذا نیت و اراده انسان ها به سمت یک زندگی سالم، بایستی مورد حمایت جامعه قرارگیرد. شخصی که تصمیم به ترک گرفته از نظر مذهب مورد حمایت است و به دیده احترام به وی نگاه می کنند. به منظورتقویت اراده و باقی بودن بر این بینش ،راهکارهای ذیل از نظر مذهب توصیه می گردد : - حمایت های مادی ومعنوی (اقوام، دوستان، حکومت). - همنشینی و دلجوئی از وی. - یاد آوری مکرر توانمندیهاو ارزشهای انسانی وی. - سوق دادن ذهن او به خدا و اولیائش. 5. اصل مراقبت : رسول اکرم (ص) می فرمایند : (کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته)؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یکدیگر مسئول هستید. مذهب علاوه بر بکار گرفتن چهار اصل فوق، اصل مراقبت را تا حصول نتیجه نهایی ارائه می دهد. صله رحم، رسیدگی به خویشاوندان و به جا آوردن حقوق همسایه از نشانه های ایمان در جامعه می باشد. لذا یک مسلمان برای اینکه آفت های اجتماع دوباره به سراغ هم نوعش نرود، با او معاشرت کرده و از او حمایت می نماید و پیوسته نگران حال اوست. مذهب به مثابه مراقب دلسوزی است که پیوسته در صدد جهت دادن افراد منحرف به سمت فطرت و طریقه حق می باشد. 6. اصل بازسازی شخصیت : دین اسلام یکی از ادیانی است که به وحدت و یکپارچگی شخصیت معتقد است. اسلام دین توحیدی بی نظیری است، چرا که خداوند خالق یگانه و واحد است و خلقت او نیز براساس یک نظام یکپارچه و واحد می باشد که هر عناصر این خلقت ضمن برخورداری از وحدت درونی به نوبه خود نقش مهمی در برپایی و هماهنگی خلقت دارد . بهترین ارزش ها یکی جان ودیگری شخصیت انسان می باشد و هر دو بالاترین مسئولیت را برای آحاد امت اسلامی به همراه می آورد. لذا هر فردی که تصمیم دارد قدم به جاده سلامتی بگذارد، خطا و انحرافات گذشته او محو می شود و فعالیت های مثبت و کوشش در راه صحیح زندگی کردن، گناهان گذشته را از بین می برد (قرآن کریم : ان الحسنات یذهبن السیئات؛ خوبی ها، زشتی ها را از بین می برد). بنابر این شخصی که با دستورات فوق، سلامت خود را باز یافته مانند دیگر افراد جامعه ادامه حیات می دهد و با حرمت و ارزشمندی زندگی می کند و هیچ مسلمانی اجازه کوچکترین جسارت به او را ندارد، زیرا او بازگشت به اصل خویش نموده و بر همه مسلمان ها واجب است برای او ارزش یک انسان کامل را قاءل باشند. امید است با دستورات حیات بخش اسلام بتوانیم تولدی دیگر در حیات خود و دیگران بویژه افراد معتاد جامعه ایجاد نمائیم. معرفی منابع بیشتر برای مطالعه : 1. ارتباط مواد مخدر با امنیت و دین/ محمد منصورنژاد. 2. اعتیاد از منظر عقل و دین/محمدباقر شریعتیسبزواری. 3. دین، کجروی و کنترل اجتماعی/ سلیمی، علی. 4. دین و اعتیادزدایی/ بازیار، صادق. 5. دین و اعتیادزدایی/ داعینژاد، محمدعلی. 6. معضل اعتیاد و راهکارهای دینی/ فیاضی، عمادالدین. 7. موادمخدر و اعتیاد از دیدگاه دین/ فاضلی، ابراهیم. 8. مواد مخدر و اعتیاد در آرای فقها/ تهیه و تنظیم محمدعلی زکریایی. منبع : تبیان (همراه با اضافات) نویسنده : حامد محقق زاده
تأثیر آموزه های دینی بر اعتیاد چیست ؟ آیا در دین فاکتور هایی وجود دارد که شخص اگر آنها را دارا باشد معتاد نمی شود و اگر قبلا معتاد بوده با رعایت کردن آن ترک کند ؟ لطفاً چند منبع معتبر نیز در این مورد معرفی نمایید. باتشکر.
تأثیر آموزه های دینی بر اعتیاد چیست ؟ آیا در دین فاکتور هایی وجود دارد که شخص اگر آنها را دارا باشد معتاد نمی شود و اگر قبلا معتاد بوده با رعایت کردن آن ترک کند ؟ لطفاً چند منبع معتبر نیز در این مورد معرفی نمایید. باتشکر.
خوشحالیم شما مخاطب ما هستید؛ امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
همانطور که می دانید کار فقیه تحقیق و جستجوی دقیق در منابع چهارگانه ( کتاب، سنت، عقل و اجماع ) برای دست یابی مطمئن به احکام الهی برای موضوعات متنوعی است که آدمیان در زندگی فردی و اجتماعی خود با آنها روبرو هستند. در این چارچوب یکی از جدی ترین موضوعات و معضلات جامعه نوین ، بحث اعتیاد و مصرف مواد مخدر است. شاید شکل گیری، بروز و شیوع مصرف مواد مخدر، ارتباطی با حوزه کار فقیه نداشته باشد اما فقه پویا حکم می کند که برای یک معضل جامعه معاصر که از بیماری اخلاقی اجتماعی اعتیاد رنج می برد، احکام الهی را جستجو کند.
حال توجه شما را به نتیجه برخی پژوهش های مرتبط با تأثیر مذهب در پیشگیری از اعتیاد جلب می نماییم :
1) یکی از پژوهشگران در کشور مصر پس از انجام تحقیقی در آن جامعه به این نتیجه رسید که : 5/63 درصد افراد مورد بررسی بر این باور بودند که مواد مخدر حرام است و 5/22 درصد آن را مکروه و 14 درصد حلال می پنداشتند؛ اما دسته اول تأکید داشتند چون مصرف مواد برای مقاصد پزشکی و درمانی است، پس حلال می شود. یعنی راه توجیه برای عمل شان را فراهم می نمایند.
2) دو تن از پژوهشگران عضویت در گروه های مذهبی را به عنوان نکته ای که در بیشتر پژوهش ها به عنوان پیش بینی کننده مصرف است، آورده اند. به این معنا که عضویت در گروه های مذهبی می تواند در پیشگیری از اعتیاد بسیار مؤثر باشد.
3) تعدادی از پژوهشگران طی پژوهشی درباره خانواده های پر خطر و کم خطر در ارتباط با مصرف مواد، اهمیت نقش مذهب را نشان داده اند. به عنوان مثال خانواده های با خطر بالای مصرف مواد در باره اعتقاداتشان به خدا مطمئن نیستند و اجازه می دهند کودکان آنها خود اعتقاداتشان را تعیین کنند. با این حال هم چنان که کودکان به مرحله نوجوانی می رسند، والدین نگران می شوند و شروع به اعمال زوربه بچه ها برای قبول مذهب رسمی می کنند. بر عکس ، خانواده های با خطر پایین مصرف مواد، اعتقاد محکم به وجود خدا را در طی سال های اولیه کودکی تأیید می کنند ، اما بعد از نوجوانی اهمیتی به داشتن مذهب نمی دهند . آنها احساس می کنند که بنیان های اعتقادی را پی ریزی کرده اند و دغدغه مشارکت مذهبی ندارند.
4) در پیمایشی بر روی قریب به 8000 دانشجو در دانشگاه های سراسر آمریکا، یکی از پژوهشگران دریافت که میان مصرف ماری جوآنا، مواد روان گردان، تریاک و آمفتامین با نگرش های ضد فرهنگی همبستگی مثبتی وجود دارد.
5) شواهد نشان می دهد ، رابطه معنادار و با ثباتی بین مذهب و معنویت از یک طرف و سلامت افراد از سوی دیگر وجود دارد. برای افراد معتاد زندگی حول به دست آوردن ، مصرف و بهبودی از اثرات مواد متمرکز است. آنها ممکن است احساس کنند که از دیگران جدا شده اند و چیز زیادی از زندگی شان نمانده است. احساس می کنند زندگی شان بدون معنا است و هیچ هدف متعالی یا معنوی برای آن وجود ندارد. آنها احساس می کنند که هیچ قدرتی بزرگ تر از خودشان برای کمک به آنها وجود ندارد.
6) صرف نظر از این که مذهب و دین داری چگونه سنجیده شود (به وسیله ی میزان حضور در مسجد یا کلیسا، اعتقاد به خدا، علایق مذهبی و فرقه ای) و حتی پس از کنترل مناسب متغیرهای مداخله گر، باز هم بین مذهب و سلامت رابطه ی مثبت وجود دارد.
7) اکثر تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که دین داری مانع از بزهکاری و سوءمصرف الکل و داروهای مخدر در جوانان می شود. همچنین در پژوهشی دیگر مشخص شد ، دین داری رابطه منفی با افسردگی ، پریشانی روانی ، بزهکاری ، رفتارهای منحرف و سوءمصرف الکل و مواد، دارد.
با توجه به گزارشات فوق به نظر می رسد بایستی نگاه ویژه و تخصصی به نقش مذهب در شکل گیری اعتیاد داشته باشیم .
*** نقش مذهب در درمان اعتیاد
اصولی که در اسلام جهت درمان معتاد مفید واقع می شوند عبارتند از :
1. اصل پذیرش :
در مکتب اسلام بالاترین خطا وگناه که همان شرک به خدا می باشد درصورت بازگشت و شناخت ذات یکتای خداوند قابل بخشش است و هیچ کس مأیوس از رحمت خداوند نیست و شخص معتاد نیز زمانی که جهت درمان، پناه به مرجع ذی صلاحی آورد به هیچ عنوان طرد نمی شود.
2. اصل حمایت :
اسلام به پیروان خود دستور می دهد زمانی که شخص ولو غیر مسلمان به قصد کمک گرفتن به تو رجوع کرد دست رد به سینه او زده نشود، بلکه حتی حمایت از افراد ضعیف و مستضعف علامت ایمان افراد برشمرده شده و کسی که در فکر این موضوع نباشد مسلمان نمی باشد؛ لذا معتاد نه تنها پذیرفته می شود بلکه از نظر درمان حمایت هم می شود.
3. اصل بازگشت به اصل خویش :
شخص راهنما که خود مسلمان دلسوزی است سعی خواهد نمود او را با ارزش های انسانیش آشنا کند و جایگاه انسان را در روی زمین به وی نشان دهد و مقام انسان و عزت همیشگی او را در پرتو گرایش به مذهب به وی گوشزد می کند تا زمینه تفکر و در نتیجه بازگشت به اصل خویش در او ایجاد شود.
4. اصل تصمیم و اراده :
در اسلام حتی نیت و تصمیم شخص چنانچه مثبت باشد اجر در پی دارد و لذا زمانی که هر معتاد اراده و تصمیم به ترک گرفت همان لحظه گرایش به سمت جاده سلامتی و در مسیر صحیح قرارگرفتن آغاز می شود. لذا اسلام سعی دارد زمانی که معتاد تصمیم و اراده به ترک کرد او را مورد حمایت مادی و معنوی و همچنین تشویق قرار دهد و بر تقویت این تصمیم و اراده بیفزاید تا به عنوان یک هدف مهم آن را دنبال کند؛ زیرا اساس مذهب رشد می باشد. (قدتبین الرشد من الغی ...، بخشی از آیت الکرسی). لذا نیت و اراده انسان ها به سمت یک زندگی سالم، بایستی مورد حمایت جامعه قرارگیرد. شخصی که تصمیم به ترک گرفته از نظر مذهب مورد حمایت است و به دیده احترام به وی نگاه می کنند. به منظورتقویت اراده و باقی بودن بر این بینش ،راهکارهای ذیل از نظر مذهب توصیه می گردد :
- حمایت های مادی ومعنوی (اقوام، دوستان، حکومت).
- همنشینی و دلجوئی از وی.
- یاد آوری مکرر توانمندیهاو ارزشهای انسانی وی.
- سوق دادن ذهن او به خدا و اولیائش.
5. اصل مراقبت :
رسول اکرم (ص) می فرمایند : (کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته)؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یکدیگر مسئول هستید. مذهب علاوه بر بکار گرفتن چهار اصل فوق، اصل مراقبت را تا حصول نتیجه نهایی ارائه می دهد. صله رحم، رسیدگی به خویشاوندان و به جا آوردن حقوق همسایه از نشانه های ایمان در جامعه می باشد. لذا یک مسلمان برای اینکه آفت های اجتماع دوباره به سراغ هم نوعش نرود، با او معاشرت کرده و از او حمایت می نماید و پیوسته نگران حال اوست. مذهب به مثابه مراقب دلسوزی است که پیوسته در صدد جهت دادن افراد منحرف به سمت فطرت و طریقه حق می باشد.
6. اصل بازسازی شخصیت :
دین اسلام یکی از ادیانی است که به وحدت و یکپارچگی شخصیت معتقد است. اسلام دین توحیدی بی نظیری است، چرا که خداوند خالق یگانه و واحد است و خلقت او نیز براساس یک نظام یکپارچه و واحد می باشد که هر عناصر این خلقت ضمن برخورداری از وحدت درونی به نوبه خود نقش مهمی در برپایی و هماهنگی خلقت دارد . بهترین ارزش ها یکی جان ودیگری شخصیت انسان می باشد و هر دو بالاترین مسئولیت را برای آحاد امت اسلامی به همراه می آورد. لذا هر فردی که تصمیم دارد قدم به جاده سلامتی بگذارد، خطا و انحرافات گذشته او محو می شود و فعالیت های مثبت و کوشش در راه صحیح زندگی کردن، گناهان گذشته را از بین می برد (قرآن کریم : ان الحسنات یذهبن السیئات؛ خوبی ها، زشتی ها را از بین می برد). بنابر این شخصی که با دستورات فوق، سلامت خود را باز یافته مانند دیگر افراد جامعه ادامه حیات می دهد و با حرمت و ارزشمندی زندگی می کند و هیچ مسلمانی اجازه کوچکترین جسارت به او را ندارد، زیرا او بازگشت به اصل خویش نموده و بر همه مسلمان ها واجب است برای او ارزش یک انسان کامل را قاءل باشند. امید است با دستورات حیات بخش اسلام بتوانیم تولدی دیگر در حیات خود و دیگران بویژه افراد معتاد جامعه ایجاد نمائیم.
معرفی منابع بیشتر برای مطالعه :
1. ارتباط مواد مخدر با امنیت و دین/ محمد منصورنژاد.
2. اعتیاد از منظر عقل و دین/محمدباقر شریعتیسبزواری.
3. دین، کجروی و کنترل اجتماعی/ سلیمی، علی.
4. دین و اعتیادزدایی/ بازیار، صادق.
5. دین و اعتیادزدایی/ داعینژاد، محمدعلی.
6. معضل اعتیاد و راهکارهای دینی/ فیاضی، عمادالدین.
7. موادمخدر و اعتیاد از دیدگاه دین/ فاضلی، ابراهیم.
8. مواد مخدر و اعتیاد در آرای فقها/ تهیه و تنظیم محمدعلی زکریایی.
منبع :
تبیان (همراه با اضافات)
نویسنده : حامد محقق زاده
- [سایر] سلام، آیا کیفیت آمیزش، بر فرزند آینده از نظر دینی و یا علمی تاثیر دارد؟ مثلا آیا در دین یا علم تجربی آموزه ای وجود دارد که اگر در فلان شرایط عمل جنسی و سکس را انجام دهید بچه تان فلان تاثیر را می گیرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به عمومیّت یافتن استفاده از موادّ مخدّر، و مفاسد مترتّب بر آن، نیاز است که احکام مربوط به این موضوع به صورت واضح مشخّص شود، و در اختیار عموم قرار گیرد. مستدعی است در خصوص موارد زیر نظر مبارک را مرقوم فرمایید. 1 حکم استفاده از انواع موادّ مخدّر، مانند: تریاک، هروئین، مرفین، حشیش، چرس، ماری جوانا، ال، اس، دی، و موادّی که اثراتی به مانند این مواد دارند، برای معتاد و غیر معتاد چیست؟ 2 حکم خرید و فروش موادّ مخدّر چیست؟ آیا شخص در صورت فروش یا خرید مواد، مالک پول دریافتی، یا مادّه خریداری شده می شود؟ 3 حکم شرکت در جلساتی که در آن از موادّ مخدّر استفاده می شود چیست؟ در مواردی که احتمالِ خطرِ معتاد شدن وجود داشته باشد چه می فرمایید؟ 4 ارتباط جوانان با افراد معتاد، به ویژه در مواردی که می تواند زمینه ای برای اعتیاد آنان باشد، چه حکمی دارد؟ 5 حکم ازدواج با افراد معتاد چیست؟ آیا سختگیری خانواده ها در خصوص شرط عدم اعتیاد مرد برای ازدواج، می تواند مجوّز شرعی داشته باشد؟ 6 آیا بر افراد واجب است که از باب امر به معروف و نهی از منکر، افراد معتاد را به ترک اعتیاد وادار سازند؟ 7 آیا بودن مجوّز پزشک، و به بهانه استفاده دارویی و با تشخیص شخصی، می توان از موادّ مخدّر استفاده کرد؟ 8 حکم استفاده تفنّنی و سرگرمی از موادّ مخدّر، به خصوص تریاک چیست؟ به ویژه که امروزه استفاده تفنّنی از این مواد، بیشترین کمک به فروشندگان این مواد است، و آنها را در گسترش آن یاری می کند. 9 با نظر به این که شروع اعتیاد اکثر افراد معتاد به موادّ مخدّر از سیگار بوده، و علّیّت مُقدِّمی آن برای اعتیاد به این مواد غیر قابل انکار است، حکم استفاده از سیگار، به خصوص برای نوجوانان و جوانان چیست؟
- [سایر] من دانشجوی دکترای فیزیک از دانشگاه صنعتی شریف هستم و زمینه تحقیقاتم کیهان شناسی است. اگر خدا به خواهد می خواهم کتابی در مورد معجزات علمی امام صادق (ع) در زمینه علم فیزیک بنویسم، اما به دلیل آشنا نبودن و عدم دسترسی به کتاب های معتبر حدیث هنوز موفق نشدم کارم را شروع کنم. اگر امکان دارد کتاب های مرجعی که حاوی احادیث معتبر علمی از امام هستند را به من معرفی کنید تا انشاالله تحلیل علمی آنها را شروع کنم و اگر امکان دارد یک مشاور دینی که در زمینه امام صادق (ع) تخصص دارد را هم به من معرفی کنید. باتشکر
- [سایر] سلام حاجاقای مهربون من 27 سالمه یه خواستگار دارم تقریبا از آشنایان هست یعنی پسر همسایه ی خاله ام است البته از این همسایه ها که خیلی با همسایه شون انس میگیرن و رفت و آمد میکنن. خواستگاری رسمی انجام شد و حتی در مهریه هم به توافق رسیدیم. حقوق قابل توجهی نداره - خونه هم از خودش نداره با این حال من موافقت کردم چون پول رو مایه ی خوشبختی نمیدونم ولی موضوع مهمتر که من یه ذره تردید داشتم اینکه این شخص معتاد بوده است ولی ترک کرده و الان معتاد نیست بعد از خواستگاری پدرم و برادرم برای تحقیق رفتند و فهمیدند که میخواستن الان که معتاد نیست با هم ازدواج کنیم و به قول معروف وقتی خرشون از پل گذشت دوباره اعتیاد رو شروع کنه. پدر و برادرم انتخاب را به خودم محول کردند و گفتند اگه میخوای باهاش ازدواج کن ولی اگه به مشکلی برخوردی (به خاطر اعتیاد) ما کاری به کارت نداریم. با این صحبتها من از انتخابم پشیمون شدم و همه چیزو بهم زدم از شما راهنمایی میخواستم آیا کسانی که اعتیاد داشته اند و حال ترک کرده اند هم شامل کسانی میشوند که نباید باهاشون ازدواج کرد؟ آیا کار درستی کردم؟ یا زود قضاوت کردم؟
- [سایر] با سلام وتشکر من 20 ساله ودانشجو و بزرگ شده در خانواده مذهبی با ظاهری چادری وسعی میکنم در زندگیم اصول اساسی دین را رعایت کنم اما سوالم : می خواستم بدونم دوست رو آدم چقدر تاثیر داره ؟ من تو خوابگاه تقریبا با همه ی بچه ها رابطه ی خوبی دارم و همه ی هم اتاقیام از لحاظ دینی شبیه من نیستن البته سعی کردم ضوابطی را بذارم مثل گوش دادن آهنگ فقط با هندزفری وووو والبته در محیط دانشگاه سعی میکنم با دوستان هم تیپ خودم باشم!! به نظر شما این دوستان هم در انسان تاثیر منفی دارن؟ با تشکر فراوان والبته بسیار محتاج دعا هستم!
- [سایر] سلام اولا تشکر میکنم از حضورتون در همدان و عذرخواهی بابت نواقص. من به مشکل بزرگی برخوردم باکسی دارم کار میکنم(روی یک پروزه علمی)و متاسفانه چندروز پیش فهمیدم وجود خدارو قبول نداره.توایران بزرگ شده و به قول خودش تمام دینی ومعارفی که من خوندم رو تو مدرسه و دانشگاه خونده.کمی دراین مورد باهم حرف زدیم اما بعلت مطالعه کمم نتونستم چیزی بگم البته ایشون از راه علم فیزیک منکر خدا میشه(رشته تحصیلی ما فیزیکه).درآخرقرارشد من مطالعه وتحقیق کنم واگرتونستم خدارو بهش بشناسونم(چون میگه تعصبی رو عقیده ام ندارم اگرفکربهتری باشه قبول میکنم)حالا من باید چی کنم لطفا راهنماییم کنید و چندتا منبع به من معرفی کنید. درضمن ایشون میگه من فقط به انسانیت و اخلاق معتقدم که دین هم همین رومیگه!!!؟... فقط نمیخوام اسم وایمیلم معلوم باشه. مرسی و التماس دعای بسیار
- [آیت الله مکارم شیرازی] دست دادن زنان غیرمسلمان با مردان و بلعکس در اروپا هنگام ملاقات ویا مراسم های رسمی ویا غیر رسمی و روزمره اعم از دکتر رفتن با همسایه و.... بعنوان احترام به یگدیگر محسوب شده و امری متداول و مبادی آداب و نشانه نزاکت بشمار می آید، که رعایت این مهم در نوع نگاه و تداوم مراودات اجتماعی بسیار حایز اهمیت بوده و تاثیری بسزا دارد واز دیگر سو نیز عدم رعایت آن علاوه بر ایجاد ضرر و زیان مادی با توجه به این امر که ما شیعیان خلاف این امر عمل می نماییم موجبات وهن و توهین به فرد مقابل را فراهم و خود را بعنوان یک شیعه مسلمان فردی بی ادب و بی توجه به موازین عرفی و اخلاقی معرفی مینماییم وهمچنین موجب وهن به شیعه، اسلام و دین را فراهم مینماییم . تاثیر منفی این رویه تا به ان اندازه است که حتی علاوه بر ناراحتی شدید فرد مقابل دربرخی مواقع موجب به گریه افتادن فرد خصوصا دربانوان گردیده چرا که این نوع برخورد را شدیدا تبعیض آمیز میدانند و درمواقع زیادی نیز فرض بر همجنس بازبودن چنین فردی میدانند .لازم به توضیح است که برای حقیر این موضوع به کرات رخ داده و علاوه بر توضیح با زبان لکن متاسفانه این مشکل کماکان بقوت خود باقی است . لذا از آن مرجع محترم کمال تشکر را دارم چنانچه راه حلی در این خصوص ارایه فرمایند واگر همچنان برحرمت آن تاکید دارند موجب امتنان است دقیقا علل شرعیه و فقهی و قرآنی و سنت و معصومین (علیهم السلام) را ذکر نمایند. باتشکر
- [سایر] سلام علیکم خدا قوت وتشکر از زحمات شما استاد دانش آموزی در زمینه مسائل اعتقادی ابراز می کند که در خانواده آنها هنگام تولد نوزادی در گوشش اذان و اقامه نمی گویند چون معتقدند که باید بگذارند آن شخص وقتی بزرگ شد خودش در مورد انتخاب دینش تصمیم بگیرد حالا ایشان با 15 سال سن طبق سخن خودش هیچ دینی ندارد و باز طبق صبحتهایی که کرده کتاب تورات،انجیل و قرآن را مطالعه کرده و به کشورهای مختلفی هم سفر نموده است ولی نتوانسته تصمیم درستی بگیردو همچنین عمه ایشان طبق تشخیصی که داده اند به دین مسیحیت در آمده اند(ارمنی شده اند) همچنین باید بگویم ایشان فقط خدا را قبول دارند.واعتقادی به پیامبران،امامان و عالم برزخ و قیامت ندارد. حال می خواستم شما بفرمائید باید چگونه با ایشان صحبت کرده یا اینکه شما کتابی را معرفی کنید که بدرد ایشان بخورد یا در صورت امکان از مرکز مشاوره زندگی بهتر برایش وقت مشاوره ای گرفته شود. اگر خود شما باشید که چه بهتر وگرنه شما خودتان لطف کنید و یک مشاوره مذهبی مجرب معرفی کنید با سپاس از زحمات شما و خدا قوت مجدد.خدانگهدار ملتمس دعا
- [سایر] سلام خدمت حاج آقای مرادی واقعا خسته نباشین ... یه مدته با سایتتون آشنا شدم ... خیلی ازش چیزی یاد گرفتم ... ولی واقعا به قول دکتر خراسانی میترسیم ازین که روزی این دلخوری کاربران از جواب ندادن های شما و گلایه کردنهای نابجا شما رو دلسرد کنه، از طرفی هم ناراحتیم که چرا واقعا این همه سوال تکراری هست و وقت شما رو میگرند تا شما واقعا سوالا و پیامایی که حقشونه خونده بشند و جواب بهشون داده بشه رو نداشته باشین ... و این که درحالی که میشه مشکلاتی حل بشه با این رعایت نکردن های کاربران این امکان از دست بره ... چند پیشنهاد دارم ... 1- میشه امکان ارسال پیام رو محدود کرد ... مثلا فقط هر جمعه از ساعت 8 تا 10 بخش ارسال پیام باز باشه ... و شما در طول هفته به پیامها جواب بدین ... اینجوری بیشتر درک میکنند که وقت شما محدود هست ... و اینکه چون مجبور میشند صبر کنند تا زمان مقرر، مطمئنا به جوابها و یادداشتهای شما برای دیگران مراجعه میکنند و جستجو میکنند و مسلما با این کار تعداد سوالای تکراری خیلی کمتر میشه و خیلی ها جوابشون رو میگیرند و یا متوجه میشن که سوالی که میخوان بپرسن بیهوده یا غیر منطقی هست ... و اونایی که سوالای بیهوده میخوان بپرسند یا هی پیام بدند که چی شد جواب ما و به قول آمارهایی که خودتون میدین به 200 تا 300 پیام هم برسه پیامهاشون فقط صبر کردن رو یاد میگیرند ... و مسلما آرامش شما حفظ خواهد شد ... و در هنگام مراجعه به سایت لذت میبرید تا این که هی حسرت بخورید که چرا اینا اینجوری رفتار میکنند و بازم ...... 2- میشه که شما از بین همین کاربرانی که هی میان سر میزنند به سایتتون چند تا رو انتخاب کنین تا تو اداره سایت به شما کمک کنند، درسته که سایت شخصیه ولی مدیریت با شما باشه ... مثلا سوالاتی که از شما میشه رو دسته بندی کنند و تکراری ها رو خودشون لینک بدند به جوابای مشابه، و گلایه ها رو جواب بدند و جواب سوالای مهمتر و اصلی تر رو به خودتون بسپارند و اینجوری تک تک دقایقی که شما به سایت میاین دیده خواهد شد، و میبینیم که هر دفعه شما پیامی جدید و سوالات نو رو جواب میدید ... این میتونه برای استمرار مراجعه به سایتتون توسط کاربران رو به همراه داشته باشه و اینکه میزان رضایت به حداکثر برسه ... البته که نمیشه همه رو راضی کرد و لازم هم نیست ولی چه خوب میشه که اکثریت که خواسته های منطقی دارند، کاملا راضی باشند 3- چه خوب میشد اگه سایت بخش بندی میشد و هرکس بنا به ابهاماتی که تو اون لحظه تو ذهنش داره به قسمت مورد نظر بره ... در حالی که این میتونه پرداختن به موضوعات مختلف رو برای خودتون هم راحت تر کنه جوری که بین مسائل اصلی بنا به درخواست کاربران و بازدیدها و استقبال مساوات رعایت بشه ... مثلا بخش بندی سایت به این گونه باشه که دینی – فرهنگی – ازدواج – گناه و توبه و خیلی ها که خودتون بیشتر میدونین تقسیم بشه ... شما میتونین با جایگاهی که دارین برای مثال از کلاسهایی که با طلبه های جوان دارید اونایی که بهتر و منطقی تر هستند و از لحاظ علمی پر بارترند و با نت آشنا هستند و علاقه دارند رو برای قسمت دینی خودتون معرفی کنید و اونا سوالات سطحی رو پاسخ بدند و سوالات عمقی رو خودتون پاسخ بدین ... میشه که مثلا در بخش فرهنگی شما بعضی مسائل رو بیان کنین البته به عنوان سوال مثلا همین بنرهای سطح شهر که راجع بهش صحبت کردید یا پیامک یا امثال آن و چند روزی کاربران راجع بهش نظراتشون رو بدند و در پایان یه نفر جمع بندی کلی از نظرات مخالف و موافق رو تیتر وار به شما ارائه بده و شما باتوجه به صحبت بچه ها و طبق تیتر بندی ها بگین کجاها رو دارند اشتباه میکنند و کجاها رو دارند درست میرند ... این کار میتونه به لحاظ فرهنگی هم روی کاربرانتون یک تاثیر فوق العاده بذاره ... مگه خودتون نمیگین به لحاظ فرهنگی کمبود حس میشه، خوب این کمبود میتونه از همین راه ها جبران بشه ... 4- مطمئن باشین خیلی ها اگه شما بخواین دوست دارند که به بهتر شدن سایت شخصی شما و البته کمک به بقیه هموطنان قدمی بردارند، البته اگه شما مایل باشین و با تجاربی که دارین این راه رو موثر بدونین ... مثلا همون کسی که اومده بود کل مطالب سایت و نوشته ها رو تو چند تیتر خلاصه کرده بود ... 5- ثبت نام از کاربران خوب هست ولی تو این سایت برنامه ای نداره، جز این که خودتون آماری از کاربران داشته باشین ... کاش میشد ثبت نام کرد و هر کس با نام کاربری خودش پیام بذاره ... بعد از اون توسط کسانی که خودتون انتخاب کردین تا پیامها رو دسته بندی کنند پیامها خونده بشه و اگه تکراری یا سوال بیهودست تذکر داده بشه ... و اگه سوال مهمی هست نگاه به ارسال پیام بشه که آیا پیام با رعایت کلیه ضوابط فرستاده شده یا نه؟ مثلا مثل من اینقدر طولانی نوشته و ضوابط رو رعایت نکرده، یا اسمش رو بد انتخاب کرده، درمانده، بیچاره، بدبخت، یا از جهنم، از گورستان، و امثال این یا این که فینگیلیش نوشته شده باشه، میشه تمام موارد رو زیر پیامشون ذکر بشه و تحویل شما بشه و شما پاسخ بدین و به رویت کاربران برسه ... بعد به جز امتیاز دادن امتیاز فرهنگی دادن هم باشه، و این امتیازها در مجموع زیر نام کاربری کاربران و همیشه باهاشون باشه ... اینجوری همه تشویق میشند که رعایت کنند و از امتیاز فرهنگی خوبی برخوردار باشند ... بهر حال اینا میتونه انگیزه ای برای کاربران باشه ... البته همه اینها فقط نظر یک کاربر ساده بود ... خودتون بیشتر صلاح میدونین که کدوم به صلاح هست یا نه، بعنوان کسی که یه مدت خیلی کوتاه تجربه وب نویسی رو داشتم اینا به نظرم اومد، و یک سوال چرا نباید وقتی این قدر محبوبیت دارین و استقبال میشه از سایتتون خیلی ها سرخورده برگردند؟ چرا نمیشه که شما حتی یک شرکت کوچک رو راه اندازی کنین و کارمند برای سایتتون استخدام کنین؟ چرا نباید سایت های دینی و اسلامی و فرهنگی و نمونه از هر نظر جزو دسته سایتهایی باشند که توسط یک شرکت 100 نفره و با مدیریت شما مدیریت نشند؟ البته درسته که هنوز واسه همچین حرفایی زوده ولی خودتون هم میدونین که میشه ... خیلی ببخشید که این قدر طولانی شد ... در ضمن خودمم قبلا سوال پرسیده بودم، ولی چون میدونم اصلا وقتش رو ندارین انتظاری واسه جوابش ندارم، ولی کاش میشد که اونایی که سوالای مهمتر دارند جرات سوال پرسیدن داشته باشند و مطمئن باشند که خیلی زود توسط شما جواب داده میشه ... البته یه موضوع رو هم در نظر داشته باشیم، بعضی ها از دوست داشتن زیاد هست که میگردند یه سوالی پیدا میکنند تا بالاخره باشما یه ارتباط کوچیک هم اگه شده با داشته باشند، که البته تعداد زیادیشون به هدفشون نمیرسند و سرخورده میشند و اون قضاوتهای عجولانه رو میکنند، شاید با اون سوالاتی که خودتون مطرح میکنین و میگین که دوستان نظرشون رو بگن و در پایان حرفشون رو تصدیق یا رد میکنین میتونه این نیازشون رو برآورده کنه ... هرجا هستین موفق و پیروز باشین ... اگه سایت به همین منوال باشه، قول میدم دیگه به جز پیگیری برای این مطلبم پیام دیگه ای ندم و فقط خواننده سایت باشم ... خدایی در همین نزدیکیست که نیت خیر شما رو داره میبینه! بازم ممنون ... راستی از خیر سوالای قبلمم گذشتم ... فقط این پیاممو میخوام بخونین ... جواب هم نمیخواد فقط بخونینش ... به هر حال سلیقه و تدبیر و هدف خودتون اصله! خدانگهدار ...
- [سایر] حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دام ظله)؛ سلام علیکم: سوال هایی از محضرتان درباره نظریه شورای فقهاء و مراجع که مرحوم سید محمد شیرازی(ره) آن را مطرح کرده است دارم، چرا که برخی در عصر غیبت، ولایت و رهبری دولت اسلامی را شورایی (نه فردی) می دانند -بر خلاف آن چه که امروز در جمهوری اسلامی ایران به عنوان ولی فقیه واحد می بینیم- بر این اساس که علما بزرگ در نجف و قم و کربلا و مشهد مطالب مهم را به مراجع تقلیدی که دارای شرایط شرعی هستند ارجاع می دهند، حال اگر آنان بر شخص واحدی به عنوان مرجع اول و بالاتر برای دولت اسلامی اتفاق کردند، آن شخص به انتخاب امت مرجع و ولی فقیه می شود، و اگر حوزه های علمیه، مراجع متعددی را انتخاب کردند، همه آنان به عنوان مجلس اعلا -به عنوان شورای رهبری- امت را رهبری می کنند. صاحبان این نظریه (شورای فقها و مراجع) دلائلی بیان کرده اند که مختصرا ذکر می شود: 1. شورا عبارت است از رای گیری و آگاهی از همه نظریه ها برای نمایان شدن نظریه برتر، چنین امری از باب حکم واجب است زیرا خداوند می فرماید: "وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ" و چون (شورا) در بین صفات مومنان و دربین واجبات (مانند وجوب نماز و وجوب ترک گناه هان) ذکر شده است، سیاقاً و اتصافاً دلالت بر وجوب دارد. خداوند می فرماید: " فما أوتیتم من شیء فمتاعُ الحیاة الدنیا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَی لِلَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ` وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُون َ`وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ" ( شوری، 36،37،38). شورا و مشورت بین صفات مومنان آمده که ظهور در وجوب دارد همان طور که در ردیف اجتناب از گناهان بزرگ و وجوب برپایی نماز وارد شده است که قرابت آن را با وجوب بیشتر می کند. سیاق این آیات دلالت بر وجوب شورا و مشورت دارد. 2. وجوب گرفتن اذن در تصرفات؛ هر چیزی که مربوط به اجتماع و مردم باشد چه در اصل و چه در لوازمش باید درباره آن مشورت ومشاوره گرفته شود. از آن جمله، مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان ها، فرودگاه ها، کارخانجات بزرگ و ... زیرا این ها با سرمایه مردم تأسیس و کار می کنند، همچنین در وظایف مدیریتی مانند ریاست، وزارت، نمایندگی مجلس، استانداری و فرمانداری و ... باید مشورت شود. برای این بخش دو استدلال ذکر شده است: اول: همه این امور تصرف در مال مردم است و کسی حق تصرف در مال غیر بدون اجازه اش را ندارد، و فرقی هم ندارد که این اموال از خمس ،زکات، معادن یا غیر این ها باشد. دوم: از طرفی این امور، تصرف در موجودیت، و هستی مردم و اجتماع است و کسی جز با اذن آنان اجازه چنین تصرفی را ندارد. و پر واضح است که رضایت مردم و اذن آنان در طول رضایت و اجازه باری تعالی است، بنابراین هرگونه تصرفی باید با جلب این دو رضایت باشد. و همچنین: رهبری جامعه و عالم اسلام، باید در ضمن شورای فقها جامع الشرایط تحقق پیدا کند زیرا آنان بعد از اقبال مردم مرجع تقلید آنان شده اند و از طرف شارع مقدس هم ولایت شرعی دارند، یعنی هم رضایت مردم را دارا می باشند و هم ولایت شرعی دارند، پس بنابراین هیچ مجتهدی حق سلب ولایت شرعی را از مجتهد دیگر ندارد. و چون فکرهای مختلف و متعدد از عقل واحد برتر و به صواب نزدیکتر است و خداوند نیز امر به مشورت کرده و سیره نبوی بر اساس مشورت بوده است؛ ولایت شورایی که اعضاء شورا همه از مجتهدین و مراجع تقلید هستند از ولایت فقیه واحد ارجح است. کلام امام معصوم (ع) نیز در حدیث "أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا" به صورت جمع آمده است و فرموده " رواة حدیثنا" (نه راوی حدیثنا) یعنی حجیت از آن همه آنان است نه شخص واحد، به خصوص در اموری که آثار و عواقب آن به همه مردم مربوط می شود، علاوه بر این که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: "دست خداوند با جماعت است." و "عاقل ترین افراد کسی است که عقل های همه مردم را در عقل خودش جمع کند". و " هر کس که بر ده نفر ریاست کند و در آن جمع بهتر و داناتر از او باشد،آن جمع در سراشیبی سقوط اند". پس بنابر آن چه گذشت و با توجه به احادیث پیامبر (ص) بهترین راه برای نجات از ضلالت و سقوط، تشکیل شورای فقها است زیرا در میان آنان حتما اعلم وجود دارد و در غیر این صورت، حدیث پیامبر (ص) شامل آن جامعه می شود. شورای فقهاء بهترین گزینه برای رهبری امت اسلام است زیرا در این صورت استبداد شخصی در امر رهبری پیش نمی آید و از طرفی هیچ فقیهی حق منع فقیه جامع الشرایط دیگر که نائب (عام) امام عصر (عج) است را از بکارگیری ولایت شرعی اش ندارد. در این ایام که قدرتهای مستکبر برای پاره پاره کردن امت اسلام هجوم آورده اند، بهترین راه مبارزه، ایجاد وحدت در میان صفوف شیعیان است که با جمع شده مراجع تقلید و حضور آنان در مجلس واحد این وحدت دست یافتنی است. و بدون شورای فقها یکپارچه کردن مردم ممکن نیست، علاوه بر این که یک شخص توانایی احاطه به تمام شؤنات امت را ندارد. تجارب تاریخی نیز به خوبی نشان می دهد که دیکتاتوری، زائیده حکمرانی شخص واحد بوده است لذا در روایات بر مضرات استبداد به رأی تأکید شده است. پس بنابراین، رهبری جامعه اسلامی باید رهبری شورایی (نه فردی) باشد. این مطالب و برخی دیگر از استدلا ل ها را صاحبان نظریه شورای فقهاء به جای نظریه ولایت فقیه واحد، که امروز در جمهوری اسلامی ایران به آن عمل می شود، بیان کرده اند. با توجه به این که نظریه شورای فقها از طرفی عده ای و به شدت در میان جوانان کشورهای اسلامی و کشورهای حاشیه خلیج فارس ترویج می شود و از طرفی کتاب یا منابعی برای به چالش کشاندن این نظریه وجود ندارد از شما درخواست داریم که جواب این نظریه را به ما بدهید و استدلالات خود را به تفصیل در این باره بیان کنید. خداوند به شما جزای خیر عطا کند.