دختر 20 ساله ای در مقابل اطرافیانش (به خصوص خانواده اش) زود عصبانی می شود و تند مزاج است. والدینش نیز رابطه خوبی با هم ندارند. می خواهد از این اخلاق کناره گیری کند ولی راه آن را نمی داند. اگر امکان دارد راهنمایی اش کنید. خوشحالیم شما مخاطب ما هستید؛ امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم. همانطور که خودتان هم می دانید علت و ریشه تمامی این واکنش های شما به کم بودن تحمل و به تعبیر روانشناسی پایین بودن آستانه تحریک شما مربوط می باشد. حال سوال اصلی اینست که منشأ کم ظرفیتی و حساسیت و عصبانیت شما چه می باشد؟ با توجه به سابقه خانوادگی و متاسفانه روابط بین والدینتان می توان گفت تا حدودی الگو برداری از خانواده و مهمتر از آن اقتضای سن شما می تواند عاملی مهم و جدی در این زمینه باشد. البته در کنار این علت عوامل مختلف جسمی : مانند تغییرات هورمونی در بدن و احتمالاً کم خونی و فقر آهن؛ روحی و روانی : مانند کم بودن آستانه تحمل شما؛ محیطی : مانند الگوی نادرست ارتباط والدین با یکدیگر؛ اجتماعی : مانند دخالت عوامل خارج از منزل در خانواده شما و غیره می توانند این مشکل را ایجاد و یا تشدید کنند که با هر کدام باید به گونه ای خاص مقابله کرد. مثلاً یکی از مشکلات شایع در این سن کم خونی و فقرآهن است که این موارد در زود عصبانی شدن بسیار تأثیر گذار هستند؛ لذا با یک آزمایش ساده خون می توان فهمید که بدن از لحاظ مواد مورد نیاز در چه شرایطی است و در صورت کم خونی و فقر آهن می توان با تغذیه مناسب زمینه عصبانیت را از لحاظ جسمانی برطرف نمود، زیرا تغذیه نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی افراد دارد. گاهی وضعیت زمینه ای، عاملی برای عصبانیت فرد می شود و می توان با تغییر آن، حالت خود را تغییر داد؛ در ادامه به این موارد اشاره می نماییم، اما قبل از آن باید نکته ای مهم را متذکر شویم : پرسشگر گرامی؛ همانطور که می دانید همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی و جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس مجموعه از برداشت ها و ارزیابی ها و تجاربی است که از خویش داریم و باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، یا بر عکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم. یکی از ویژگی های مثبت کسانی که دارای عزت نفس هستند این است که می توانند خود را محاکمه کنند.آنها با شجاعت تمام گاهی خود را به محکمه می کشانند و به نقایص و اشتباهات خود اقرار می نمایند ، بی آنکه احساس ضعف نمایند ؛ چرا که می دانند اقرار به خطا اولین گام در رفع خطاست و انکار خطا نتیجه ای ندارد جز تکرار دوباره آن . پرسشگر گرامی این سوال شما نشان از همان محکمه است و بی تردید شما دارای عزت نفس بالایی هستید که لازم است در جهت حفظ و تقویت آن تلاش نمایید. مهمتر از همه آن است که شما این اصل را پذیرفته اید که آدمی کم ظرفیت هستید و دقیقاً به علت همین پذیرش، رفتارهایی متناسب با آن از خود بروز می دهید. درمان شما نیز وارونه کردن این اصل پذیرفته شده است. مثلاً فردی که ضعف در رازداری دارد می تواند تصمیم جدی بر راز داری بگیرد و هرگاه به ذهنش آمد رازی را به کسی بگوید فوراً خود را از آن باز دارد و در صورت تخلف، خود را به نحوی مجازات نماید و یا از پرحرفی و بیهودهگویی دوری کند وقبل از انجام کار ابتدا فکر نماید و سپس وارد عمل شود. اگر این عمل تا مدتی تکرار شود، وضعیت فرد کاملاً تغییر خواهد کرد.تا آن زمان که شما نتوانید جای این اصل را با این اصل که : (من آدمی کم ظرفیت نبوده بلکه رفتاری معتدل و حساب شده دارم) عوض کنید وضع به همین منوال خواهد بود. این باور را عوض کنید، همه چیز عوض خواهد شد. (إِنَّ اَللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ) (سوره مبارکه رعد، آیه شریفه 11)؛ خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن مردم حالشان را تغییر دهند. در مورد ظرفیت انسان بیان شده که این ظرفیت دو گونه است : 1. تحول ناپذیر؛ برخی از اموری که غالباً جنبه وراثتی دارند و از مقدمات وجودی شخص می باشند تا حدی دگرگونی ناپذیر یا اندک تحول پذیرند مانند میزان هوش و ... 2. تحول پذیر؛ مانند بسیاری از اوصاف اخلاقی. این مسائل نوعاً حالت اکتسابی دارند یعنی شخص از محیط تربیتی یا با کنش اختیاری خویش شخصیت خود را هرچند به طور ناخواسته و نادانسته چنین پرورش داده است. درمان آنها نیز از طریق کنش متقابل میسر است که در ابتدای پاسخ به آن اشاره شد. استاد مطهری در این باره می گوید : در انسان حالتهایی وجود دارد به نام احساسات، هیجانات و تحریکات که منشأ آن روح و روان آدمی است که در بعضی افراد به طور قوی و در بعضی نیز متوسط و ضعیف می باشد و به مجرد برخورد با حادثه تلخ و شیرین آن احساسات و هیجانات از درون آدمی سربرمی آورد و آشکار می شود؛ منتهی در نهاد انسان چیز دیگری نیز وجود دارد به نام عقل که اگر آن احساسات و هیجانات تحت کنترل عقل درآید مسلماً از افراط و تفریط احساسات کاسته می شود و به صورت منطقی ظاهر و آشکار می گردد. در بعضی افراد احساسات و هیجاناتشان تحت کنترل عقل قرار نمی گیرد و در برابر حوادث خارجی به طور سریع و افراطی ظاهر می شود و یک نحوه بیانضباطی روحی و روانی در آدمی به وجود می آورد که قهراً خوب نخواهد بود. *** راهکارهای کنترل و کاهش عصبانیت اما دلیل آن - هر چه که باشد - با راهکارهایی که ارائه می شود، می توان تا حدود زیادی از آن پیشگیری نمود: 1. هنگامی که عصبانی می شوید، در خودتان یک تغییر حالت فیزیکی ایجاد کنید؛ مثلاً مقداری قدم بزنید و سعی کنید در آن لحظات تصمیم نگیرید و اگر آب در دسترس شما است، مقداری آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهید. 2. اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بی حوصلگی و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید. 3. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه های خود را شل کنید تا آرامش عضلانی پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است، منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید. 4. به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصی نیفتاده؛ مگر آسمان به زمین آمده است؟ دیگران در چنین مواردی چه می کنند؟ آیا همه عزا می گیرند؟ هر کس به کاری مشغول می شود و به این گونه موارد اعتنایی نمی کند. 5. همیشه فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای نابجا و خلاف انتظار آماده سازید؛ به این معنا که همیشه انتظار داشته باشید دیگران با شما، به بدترین شکل برخورد کنند. اگر کسی مدتی چنین کند، به تدریج صفت حلم در او به وجود می آید و علاوه بر این، حسن خلق نیز برای او حاصل می شود. 6. اگر گاهی سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد، به سرعت خود را سرزنش و حتی در لفظ، اظهار پشیمانی کنید و وعده ها و قول های خود را در ذهن خویش، حاضر سازید. 7. از خود ارزندگی نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه برای خود، بپرهیزید و تنها هنجارها را رعایت کنید. از این رو به سراغ رفتارهای متواضعانه - همانند تقدم در سلام، همنشینی مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسی، تفریح و صحبت با دیگران - اقدام کنید. 8. ذکر (لا حول و لا قوة الا باللَّه) را زیاد بر زبان جاری سازید و سوره (والعصر) را زیاد بخوانید. تکرار اذکار (استغفراللَّه ربی و اتوب الیه) و (اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم) نیز مفید است. امام صادق(ع) فرمودند : (خداوند به برخی از انبیا وحی کرد : ای فرزند آدم! در وقتی که غضبناک گردیدی، مرا یاد کن تا من هم تو را در وقت غضبم یاد کنم و تو را هلاک نسازم) (بحار الانوار، ج73، ص 276، ح29. ) بنابراین یاد خدا علاوه بر اینکه آتش خشم را خاموش می کند، موجب آرامش انسان می شود و در قیامت نیز آثار مثبتی به دنبال دارد. 9. به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید؛ مثلاً اگر در منزل این حادثه رخ داد، لباس پوشیده و منزل را ترک کنید. 10. وقتی که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید، برای مدتی (حدود 10 تا 15 دقیقه)، راه دریافتهای حسی خود را سد سازید؛ برای مثال جلوی گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهای عصبانیت تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند. 11. اگر رفتار و یا صفتی که در شخصی هست، موجب عصبانیت شما شده، آن را شوخی تلقی کنید و به شکلی، خود را از تیررس او دور در نظر بگیرید. یعنی از در نظر گرفتن خویش به عنوان مخاطب رفتارهای دیگران پرهیز کنید؛ مثلاً از مشاهده کسی که فحش می دهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهای حسی را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید. 12. برای توجیه رفتارهای خلاف انتظار دیگران، توجیه مناسبی داشته باشید و آنها را مقصر تلقی نکنید؛ مثلاً بگویید: خودم از این فرد بدتر رفتار می کنم، او اشتباه گرفته و مقصر نیست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است. 13. به نظرات و عقاید دیگران احترام بگذارید و محترمانه با آنها رفتار کنید. 14. در کارهای مهم با مشورت خواستن از دیگران، تصمیمات خود را استحکام بخشید و از اقدامات عجولانه و خام بپرهیزید. 15. بیشتر با افراد حلیم، صبور، غیرعصبی و خوش مشرب معاشرت کنید و از دوستی با افراد تند مزاج بپرهیزید. 16. همیشه خود و رفتارتان را درست و صحیح تلقی نکنید و احتمال خطا در کارهای خود را بدهید. 17. به عنوان تمرین گاهی با افرادی که سلیقه آنها را نمی پسندید، برخورد کوتاه مدت داشته باشید. 18. روایات و آثاری که در مذمّت غضب رسیده، مطالعه کنید و احادیثی که در مدح و ثواب حلم و خود نگاه داری وارد شده را مورد توجه قرار دهید. (ر.ک: محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 9، باب غضب ؛ ج 3، باب حلم ؛ بحارالانوار، ج 71، باب الحلم والعفو و کظم الغیظ). 19. به موارد بالا در برنامه ای منظم عمل کنید و با نمره دادن به عملکرد خود سعی در تقلیل موارد تخلف داشته باشید و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید. بدانید که غلبه بر این نوع احساسات، فرایندی است که نیازمند آگاهی و تلاش مستمر و جهاد دائمی است. *** نکات مهم و پایانی - کاملا به خود مطمئن باشید که می توانید روحیه خود را تغییر دهید ولی برای نتیجه گیری عجول نباشید، بلکه با خود فکر کنید باید حداقل یکسال روی خود کار کنید و اگر چنین کنید حتما پس از آن دگرگون خواهید شد. - فهم درستی از زندگی و اینکه ماهیت دنیا تنیده با مشکلات و فشارهای زیادی است پیدا کنید و از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید و اجازه ندهید این وضعیت در سایر امور زندگی تان تاثیر منفی بگذار زیرا بسیاری از خانواده ها واقعا در آرامش زندگی می کنند و این به دلیل داشتن مهارت زندگی می باشد.لذا تا فرصت دارید در این مورد مطالعه نمایید و آگاهی های خود را بالا ببرید؛ این نکته را هم بپذیرید که والدینتان خیلی قابل تغییر نیستند و با توجه به سن و سالشان باید با آنها مدارا نمود. - نماز و عبادت در اول وقت را فراموش نکنید. سعی نمایید وضوی خود را با صبر و حوصله انجام دهید و در صورت توان مستحبات آن را رعایت نمایید که وضوی با طمانینه در تمرکز نماز بسیار موثر است. اگر هم در هنگام نماز عصبانی بودید، لحظه ای بنشینید و تمرکز نمایید و سپس به نماز بپردازید. پرسشگر گرامی؛ موارد فوق، نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری می کنند که با وجود ساده بودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارند که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود، به موفقیت های روزافزون دست یابید که ما مطمئن به موفق شدن شما هستیم. ما هم در کنار حرم کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها در شهر مقدس قم برای شما انسان های خواستار پاکی دعا می کنیم و منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم. نویسنده : حامد محقق زاده
دختر 20 ساله ای در مقابل اطرافیانش (به خصوص خانواده اش) زود عصبانی می شود و تند مزاج است. والدینش نیز رابطه خوبی با هم ندارند. می خواهد از این اخلاق کناره گیری کند ولی راه آن را نمی داند. اگر امکان دارد راهنمایی اش کنید.
دختر 20 ساله ای در مقابل اطرافیانش (به خصوص خانواده اش) زود عصبانی می شود و تند مزاج است. والدینش نیز رابطه خوبی با هم ندارند. می خواهد از این اخلاق کناره گیری کند ولی راه آن را نمی داند. اگر امکان دارد راهنمایی اش کنید.
خوشحالیم شما مخاطب ما هستید؛ امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
همانطور که خودتان هم می دانید علت و ریشه تمامی این واکنش های شما به کم بودن تحمل و به تعبیر روانشناسی پایین بودن آستانه تحریک شما مربوط می باشد. حال سوال اصلی اینست که منشأ کم ظرفیتی و حساسیت و عصبانیت شما چه می باشد؟ با توجه به سابقه خانوادگی و متاسفانه روابط بین والدینتان می توان گفت تا حدودی الگو برداری از خانواده و مهمتر از آن اقتضای سن شما می تواند عاملی مهم و جدی در این زمینه باشد. البته در کنار این علت عوامل مختلف جسمی : مانند تغییرات هورمونی در بدن و احتمالاً کم خونی و فقر آهن؛ روحی و روانی : مانند کم بودن آستانه تحمل شما؛ محیطی : مانند الگوی نادرست ارتباط والدین با یکدیگر؛ اجتماعی : مانند دخالت عوامل خارج از منزل در خانواده شما و غیره می توانند این مشکل را ایجاد و یا تشدید کنند که با هر کدام باید به گونه ای خاص مقابله کرد. مثلاً یکی از مشکلات شایع در این سن کم خونی و فقرآهن است که این موارد در زود عصبانی شدن بسیار تأثیر گذار هستند؛ لذا با یک آزمایش ساده خون می توان فهمید که بدن از لحاظ مواد مورد نیاز در چه شرایطی است و در صورت کم خونی و فقر آهن می توان با تغذیه مناسب زمینه عصبانیت را از لحاظ جسمانی برطرف نمود، زیرا تغذیه نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی افراد دارد.
گاهی وضعیت زمینه ای، عاملی برای عصبانیت فرد می شود و می توان با تغییر آن، حالت خود را تغییر داد؛ در ادامه به این موارد اشاره می نماییم، اما قبل از آن باید نکته ای مهم را متذکر شویم :
پرسشگر گرامی؛ همانطور که می دانید همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی و جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس مجموعه از برداشت ها و ارزیابی ها و تجاربی است که از خویش داریم و باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، یا بر عکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم. یکی از ویژگی های مثبت کسانی که دارای عزت نفس هستند این است که می توانند خود را محاکمه کنند.آنها با شجاعت تمام گاهی خود را به محکمه می کشانند و به نقایص و اشتباهات خود اقرار می نمایند ، بی آنکه احساس ضعف نمایند ؛ چرا که می دانند اقرار به خطا اولین گام در رفع خطاست و انکار خطا نتیجه ای ندارد جز تکرار دوباره آن . پرسشگر گرامی این سوال شما نشان از همان محکمه است و بی تردید شما دارای عزت نفس بالایی هستید که لازم است در جهت حفظ و تقویت آن تلاش نمایید. مهمتر از همه آن است که شما این اصل را پذیرفته اید که آدمی کم ظرفیت هستید و دقیقاً به علت همین پذیرش، رفتارهایی متناسب با آن از خود بروز می دهید. درمان شما نیز وارونه کردن این اصل پذیرفته شده است. مثلاً فردی که ضعف در رازداری دارد می تواند تصمیم جدی بر راز داری بگیرد و هرگاه به ذهنش آمد رازی را به کسی بگوید فوراً خود را از آن باز دارد و در صورت تخلف، خود را به نحوی مجازات نماید و یا از پرحرفی و بیهودهگویی دوری کند وقبل از انجام کار ابتدا فکر نماید و سپس وارد عمل شود. اگر این عمل تا مدتی تکرار شود، وضعیت فرد کاملاً تغییر خواهد کرد.تا آن زمان که شما نتوانید جای این اصل را با این اصل که : (من آدمی کم ظرفیت نبوده بلکه رفتاری معتدل و حساب شده دارم) عوض کنید وضع به همین منوال خواهد بود. این باور را عوض کنید، همه چیز عوض خواهد شد. (إِنَّ اَللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ) (سوره مبارکه رعد، آیه شریفه 11)؛ خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن مردم حالشان را تغییر دهند. در مورد ظرفیت انسان بیان شده که این ظرفیت دو گونه است :
1. تحول ناپذیر؛ برخی از اموری که غالباً جنبه وراثتی دارند و از مقدمات وجودی شخص می باشند تا حدی دگرگونی ناپذیر یا اندک تحول پذیرند مانند میزان هوش و ...
2. تحول پذیر؛ مانند بسیاری از اوصاف اخلاقی. این مسائل نوعاً حالت اکتسابی دارند یعنی شخص از محیط تربیتی یا با کنش اختیاری خویش شخصیت خود را هرچند به طور ناخواسته و نادانسته چنین پرورش داده است. درمان آنها نیز از طریق کنش متقابل میسر است که در ابتدای پاسخ به آن اشاره شد. استاد مطهری در این باره می گوید : در انسان حالتهایی وجود دارد به نام احساسات، هیجانات و تحریکات که منشأ آن روح و روان آدمی است که در بعضی افراد به طور قوی و در بعضی نیز متوسط و ضعیف می باشد و به مجرد برخورد با حادثه تلخ و شیرین آن احساسات و هیجانات از درون آدمی سربرمی آورد و آشکار می شود؛ منتهی در نهاد انسان چیز دیگری نیز وجود دارد به نام عقل که اگر آن احساسات و هیجانات تحت کنترل عقل درآید مسلماً از افراط و تفریط احساسات کاسته می شود و به صورت منطقی ظاهر و آشکار می گردد. در بعضی افراد احساسات و هیجاناتشان تحت کنترل عقل قرار نمی گیرد و در برابر حوادث خارجی به طور سریع و افراطی ظاهر می شود و یک نحوه بیانضباطی روحی و روانی در آدمی به وجود می آورد که قهراً خوب نخواهد بود.
*** راهکارهای کنترل و کاهش عصبانیت
اما دلیل آن - هر چه که باشد - با راهکارهایی که ارائه می شود، می توان تا حدود زیادی از آن پیشگیری نمود:
1. هنگامی که عصبانی می شوید، در خودتان یک تغییر حالت فیزیکی ایجاد کنید؛ مثلاً مقداری قدم بزنید و سعی کنید در آن لحظات تصمیم نگیرید و اگر آب در دسترس شما است، مقداری آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهید.
2. اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بی حوصلگی و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید.
3. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه های خود را شل کنید تا آرامش عضلانی پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است، منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
4. به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصی نیفتاده؛ مگر آسمان به زمین آمده است؟ دیگران در چنین مواردی چه می کنند؟ آیا همه عزا می گیرند؟ هر کس به کاری مشغول می شود و به این گونه موارد اعتنایی نمی کند.
5. همیشه فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای نابجا و خلاف انتظار آماده سازید؛ به این معنا که همیشه انتظار داشته باشید دیگران با شما، به بدترین شکل برخورد کنند. اگر کسی مدتی چنین کند، به تدریج صفت حلم در او به وجود می آید و علاوه بر این، حسن خلق نیز برای او حاصل می شود.
6. اگر گاهی سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد، به سرعت خود را سرزنش و حتی در لفظ، اظهار پشیمانی کنید و وعده ها و قول های خود را در ذهن خویش، حاضر سازید.
7. از خود ارزندگی نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه برای خود، بپرهیزید و تنها هنجارها را رعایت کنید. از این رو به سراغ رفتارهای متواضعانه - همانند تقدم در سلام، همنشینی مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسی، تفریح و صحبت با دیگران - اقدام کنید.
8. ذکر (لا حول و لا قوة الا باللَّه) را زیاد بر زبان جاری سازید و سوره (والعصر) را زیاد بخوانید. تکرار اذکار (استغفراللَّه ربی و اتوب الیه) و (اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم) نیز مفید است. امام صادق(ع) فرمودند : (خداوند به برخی از انبیا وحی کرد : ای فرزند آدم! در وقتی که غضبناک گردیدی، مرا یاد کن تا من هم تو را در وقت غضبم یاد کنم و تو را هلاک نسازم) (بحار الانوار، ج73، ص 276، ح29. ) بنابراین یاد خدا علاوه بر اینکه آتش خشم را خاموش می کند، موجب آرامش انسان می شود و در قیامت نیز آثار مثبتی به دنبال دارد.
9. به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید؛ مثلاً اگر در منزل این حادثه رخ داد، لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.
10. وقتی که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید، برای مدتی (حدود 10 تا 15 دقیقه)، راه دریافتهای حسی خود را سد سازید؛ برای مثال جلوی گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهای عصبانیت تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
11. اگر رفتار و یا صفتی که در شخصی هست، موجب عصبانیت شما شده، آن را شوخی تلقی کنید و به شکلی، خود را از تیررس او دور در نظر بگیرید. یعنی از در نظر گرفتن خویش به عنوان مخاطب رفتارهای دیگران پرهیز کنید؛ مثلاً از مشاهده کسی که فحش می دهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهای حسی را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
12. برای توجیه رفتارهای خلاف انتظار دیگران، توجیه مناسبی داشته باشید و آنها را مقصر تلقی نکنید؛ مثلاً بگویید: خودم از این فرد بدتر رفتار می کنم، او اشتباه گرفته و مقصر نیست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
13. به نظرات و عقاید دیگران احترام بگذارید و محترمانه با آنها رفتار کنید.
14. در کارهای مهم با مشورت خواستن از دیگران، تصمیمات خود را استحکام بخشید و از اقدامات عجولانه و خام بپرهیزید.
15. بیشتر با افراد حلیم، صبور، غیرعصبی و خوش مشرب معاشرت کنید و از دوستی با افراد تند مزاج بپرهیزید.
16. همیشه خود و رفتارتان را درست و صحیح تلقی نکنید و احتمال خطا در کارهای خود را بدهید.
17. به عنوان تمرین گاهی با افرادی که سلیقه آنها را نمی پسندید، برخورد کوتاه مدت داشته باشید.
18. روایات و آثاری که در مذمّت غضب رسیده، مطالعه کنید و احادیثی که در مدح و ثواب حلم و خود نگاه داری وارد شده را مورد توجه قرار دهید. (ر.ک: محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 9، باب غضب ؛ ج 3، باب حلم ؛ بحارالانوار، ج 71، باب الحلم والعفو و کظم الغیظ).
19. به موارد بالا در برنامه ای منظم عمل کنید و با نمره دادن به عملکرد خود سعی در تقلیل موارد تخلف داشته باشید و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید. بدانید که غلبه بر این نوع احساسات، فرایندی است که نیازمند آگاهی و تلاش مستمر و جهاد دائمی است.
*** نکات مهم و پایانی
- کاملا به خود مطمئن باشید که می توانید روحیه خود را تغییر دهید ولی برای نتیجه گیری عجول نباشید، بلکه با خود فکر کنید باید حداقل یکسال روی خود کار کنید و اگر چنین کنید حتما پس از آن دگرگون خواهید شد.
- فهم درستی از زندگی و اینکه ماهیت دنیا تنیده با مشکلات و فشارهای زیادی است پیدا کنید و از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید و اجازه ندهید این وضعیت در سایر امور زندگی تان تاثیر منفی بگذار زیرا بسیاری از خانواده ها واقعا در آرامش زندگی می کنند و این به دلیل داشتن مهارت زندگی می باشد.لذا تا فرصت دارید در این مورد مطالعه نمایید و آگاهی های خود را بالا ببرید؛ این نکته را هم بپذیرید که والدینتان خیلی قابل تغییر نیستند و با توجه به سن و سالشان باید با آنها مدارا نمود.
- نماز و عبادت در اول وقت را فراموش نکنید. سعی نمایید وضوی خود را با صبر و حوصله انجام دهید و در صورت توان مستحبات آن را رعایت نمایید که وضوی با طمانینه در تمرکز نماز بسیار موثر است. اگر هم در هنگام نماز عصبانی بودید، لحظه ای بنشینید و تمرکز نمایید و سپس به نماز بپردازید.
پرسشگر گرامی؛ موارد فوق، نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری می کنند که با وجود ساده بودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارند که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود، به موفقیت های روزافزون دست یابید که ما مطمئن به موفق شدن شما هستیم. ما هم در کنار حرم کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها در شهر مقدس قم برای شما انسان های خواستار پاکی دعا می کنیم و منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم.
نویسنده : حامد محقق زاده
- [سایر] با سلام.من پسری 23 ساله هستم و دبیر آموزش و پرورش میباشم.پدر و مادرم دختری را به من معرفی نموده اند که 3 سال از من بزرگتر است و از میخواهند با وی ازدواج کنم.البته ما با خانواده ایشان رابطه آشنایی بسیار قدیمی داریم و ایشان را به خوبی میشناسیم.ایمان ،اخلاق و خانواده دار است.تحصیلات وی پزشکی میباشد.با توجه به روابطی که داریم متوجه رضایت ایشان و خانواده شان شده ام.لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] سلام عذر می خوام حاج آقا من طلبه ام 25 ساله همسرم 20 ساله است محصل حاج آقا همسرم همه شرایط رو از نظر ایمان اخلاق قناعت و خانواده شریف و مذهبی رو داره من بسیار به علاقه مندم ولی با او احساس صمیمیت مثل دو تا رفیق نمی کنم 8 ماهه عقد کردیم لطفا راهنمایی کنید
- [سایر] با سلام من و همسرم دو سال است که ازدواج کرده ایم، هر دو بسیار مذهبی هستیم و تحصیلکرده همسرم دختر بسیار احساساتی است و در عین حال بسیار تند مزاج و اخلاق آتشین دارد.بارها بر سر مسایل کوچک با من به شدت جر و بحث کرده است ، وقتی عصبانی می شود به هیچ صراطی مستقیم نیست ،به من می گوید تو زبان نداری ،جسارت نداری،واز این حرفها... در یک کلام اقتدار و مردانگی مرا می شکند، حتی گاهی به من و خانواده ام توهین می کند بعضی اوقات پشیمان می شود و عذر خواهی می کند، اما این اخلاق تند او مرا آزار می دهد ، نمی دانم چگونه با او رفتار کنم لطقا مرا راهنمایی کنید
- [سایر] سلام. دختری 17 ساله هستم.حدود1 ساله که با پسری 20 ساله دوستم، خانواده ی ما و خودم مذهبی هستیم ولی من به طور خیلی اتفاقی با این آقا آشنا شدم.حتی مادرم چند وقت پیش از رابطه ی ما مطلع شدند و با من برخورد شدیدی داشتندو تا یه مدت به من بی اعتماد شده بودند ولی این اعتماد رو دوباره جلب کردم. پدرم هم 11 سال پیش فوت کردند. این آقا رو دیدم ولی رو در رو تا حالا با هم صحبت نکردیم، به من پیشنهاد ازدواج دادند، من خودم راضی هستم چون اخلاق خوبی دارند و تقریبا از نظر مالی و مذهبی هم کفو هستیمواما برای به وجود آمدن شرایط ازدواج باید 6 سال صبر کنیم،نگران موافقت نکردن خانواده ی خودم و ایشون هستم و عواقب این ازدواج، آیا این ازدواج درست است؟
- [سایر] (لطفا خصوصی) با سلام و سپاس ممنون می شوم سریع (در صورت امکان)راهنمایی فرمایید 24 ساله هستم خواستگاری 27 ساله و دارای شرایط خوبی از لحاظ ایمان و نجابت و کسب حلال دارم و نیز هم کفو و دارای خانواده ای آرام و هم شان ما اما یک مساله است که تصمیم گیری در این زمینه را برایم دشوار ساخته و ... ...نمی دانم چه تصمیمی بگیرم و چون به استخاره معتقدم با اینکه می دانم درست نیست اما از این دو راهی نجاتم می دهد اما نمی خواهم استخاره کنم ممنون می شوم رانمایی فرمایید
- [سایر] با سلام وتشکر من 20 ساله ودانشجو و بزرگ شده در خانواده مذهبی با ظاهری چادری وسعی میکنم در زندگیم اصول اساسی دین را رعایت کنم اما سوالم : می خواستم بدونم دوست رو آدم چقدر تاثیر داره ؟ من تو خوابگاه تقریبا با همه ی بچه ها رابطه ی خوبی دارم و همه ی هم اتاقیام از لحاظ دینی شبیه من نیستن البته سعی کردم ضوابطی را بذارم مثل گوش دادن آهنگ فقط با هندزفری وووو والبته در محیط دانشگاه سعی میکنم با دوستان هم تیپ خودم باشم!! به نظر شما این دوستان هم در انسان تاثیر منفی دارن؟ با تشکر فراوان والبته بسیار محتاج دعا هستم!
- [سایر] سلام استاد گرامی امیدوارم خوب و خوش باشید در پناه ایزد منان.جناب اقای مرادی من به پاسخ سؤالم بسیار نیاز دارم در رابطه با ازدواجم سوالاتی دارم ازتون من دختری 20 ساله هستم از تهران ... ایشان طلبه است و بر اساس دلبستگی سعی کردم که با این مسآله کنار بیام و تحقییقاتی انجام دادم در رابطه با طلاب و بیشتر علاقمند شدم چون خانواده ی خودم در سطح متوسطی از امور مذهبی هستند.ولی من در کل به این مسائل علاقه داشتم اما الان که 1 هفته بیشتر به خواستگاری نمونده خواستم از یک فرد عالم کمک بگیرم که یک دختر معمولی مثل من با یک طلبه می تونن زندگیه خوبی داشته باشن؟واین که این آقا می گه که فقط در قم کار و موقعیت زندگی دارند ایا واقعا راهی نیست که طلبه ای در تهران زندگیه راحتی داشته باشد؟زیرا مادر من با این که من در قم زندگی کنم مخالف است لطفا به من کمک کنید
- [سایر] با سلام و خسته نباشید دختری هستم 21 ساله از مشهد .در حال حاضر با پسری 23 ساله رابطه ای جهت اشنایی برقرار کردم شرایط و اخلاق ایشان خوب می باشد ولی تنها مشکلی که من را خیلی ازار میدهد این است که وقتی به خانه میرود نه جواب زنگاهی مرا میدهد و نه جواب اس ام اس میدهد گویا خانواده اش مخالف رابطه قبل از ازدواج میباشند و این دلیل ایشان برای این کارش میباشد از دوستانش شنیده ام که وقت زیادی را با همکارانش در خارج از وقت اداری میگذراند ولی کمتر من را در جمع هایشان میبرد وپیش دوستان مطرح میکند .این اواخر مقداری بد دل شدم ولی مطوینم که خطایی از ایشان سر نمیزند ولی نمیتوانم فکرم را به مسایل بد درگیر نکنم حال از شما میخواهم راهنمایی ام کنید که ایا ادامه دهم چیکار کنم که ارامش سابق را به دست اورم با تشکر از شما
- [سایر] به نام خدا سلام خسته نباشید حاج آقا این بار نهم است که این پیام را تکرار می کنم می دونم که سرتان شلوغ است ولی لطفا جواب دهید من دختر ی 20 ساله و دانشجو هستم که پدرم اجازه ورود هیچ خواستگاری را به خانه مان نمی دهد و من از طریق مادرم که شکرخدا رابطه خوب و نزدیکی با هم داریم از موضوع خواستگارها باخبر می شوم و به خاطر همین حساسیت های پدرم یکی از مناسبترین افراد هنوز نیامده از نظر پدرم رد شده محسوب شد و حسرت به دل خانواده آن پسر و مادرم گذاشت اخیرا هم خواستگاری دارم که طلبه است و چون پدرم به جماعت طلبه ها اعتماد چندانی ندارد و چون من بیشتر به ایمان و اخلاق خوش و صبوری فرد مقابلم اهمیت می دهم چطور می توانم اوّلا پدرم را راضی به آمدن آنها کنم و ثانیا چطور می توانم به ایمان آن خواستگار اعتماد کنم من خودم در سطح ایمانی متوسطی هستم و اهل روزه ونماز و قرآنم ولی نمی دانم چرا پدرم هیچ کس را در شان من نمی داند لطفا مرا راهنمایی کنید برای سلامتی و ایمان جوانان دعا کنید ممنون از توجه شما
- [سایر] با سلام و خسته نباشید... جوانی هستم 33 ساله و کارمند رسمی مخابرات تصمیم به ازدواج دارم. اما بعلت داشتن یک نامزدی نافرجام و یک عقد نافرجام دیگر قادر به تصمیم گیری برای ازدواج نیستم .... اخیرا مادرم نزد خانواده ای برای خواستگاری رفته و هنوز در رابطه با شکستهای قبلی من با خانواده دختر صحبتی نشده است لازم به ذکر است که من و دختر خانم هنوز یک دیگر را ندیده ایم اما مادرم بسیار از نظر ایمانی و نجابت از ایشان تعریف کرده و در جلسه اول مشخص گردید که آشنایی دوری هم با ما دارند.....می خواستم بدانم که من جهت توضیح و شرح شکستهای قبلی خود با خانواده دختر و خود ایشان کی و چه زمانی صحبت کرده و توضیح بدهم .... لازم به ذکر است که هر باری دیگر که در رابطه با شکستهایم صحبت کرده ام همه گمان میکنند که من مشکل داشته و نتوانسته ام همسر مورد نظر خود را پیدا کنم .... لطفا مرا در این رابطه و در مسله زمان گفتن مطالب راهنمایی کنید با تشکر فراوان