من تمایل به خودکشی دارم، گناه آن را برای من شرح دهید. قبل از بیان دیدگاه اسلام درباره خودکشی، بایسته است علل تمایل به این پدیده شوم بررسی شود. به طور کلی خودکشی سه علت عمده دارد: 1. پوچ گرایی و احساس بیارزشی، 2. افسردگی، 3. اعتراض به وضعیت موجود و حاکم بر خانواده یا جامعه. اقدام به این عمل، به هر دلیلی، امری غیرمعقول، غیرمنطقی و احمقانه است و در هیچ فرهنگی پذیرفته نیست. بنابراین فردی که چنین افکاری به ذهن او خطور میکند، باید هر چه زودتر به مشاور مراجعه کند تا این تفکرات نادرست اصلاح شود. اگر علت آن افسردگی باشد، باید تحت درمان قرار گیرد و اگر نوعی اعتراض به وضع موجود باشد، باید به او تفهیم شود که خودکشی بدترین نوع اعتراض است و راههای منطقی و بهتر و مؤثر وجود دارد و خودکشی هیچ مشکلی را حل نمیکند. اما نظر اسلام درباره خودکشی از دیدگاه اسلام، مالک همه چیز - از جمله انسان - خداوند است و او است که حق تصرف در جهان و انسان را دارد. آنجا که او رخصت دهد، جایز و جایی که او اذن ندهد، غیرمجاز است. از جمله این موارد، کشتن انسان است. در این موضوع هیچ تفاوتی بین انتحار و دیگر کشی نیست، چرا که این کار سلب حق حیات از خود و یا دیگری است. خدای سبحان انسان را از این امر برحذر داشته، میفرماید: ؛ (مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً)(مائده (5)، آیه 32) (آن کس که انسانی را بدون اینکه قاتل باشد و یا در زمین فساد کند، بکشد گویا همه مردم را کشته است). مرگ و حیات یک نفر، اگر چه مساوی با مرگ و حیات اجتماع نیست، ولی شباهتی به آن دارد؛ ازاینرو در جایی که اذن خداوند نیست، انجام دادن آن حرام و گناه است. در نگرش الهی، از آنجا که خداوند خالق انسان است و تمام هستی او از خدا است، هیچ کسی نه حق کشتن دیگری را دارد و نه حق کشتن خود را. این بدان جهت است که از دیدگاه اسلام و همه مکاتب الهی، حیات موهبتی الهی و حقی خدادادی است. از این رو هرگاه این حق، وسیلهای برای قتل نفوس دیگر یا باعث فساد در جامعه و بر هم زدن نظم شایسته . حاکم بر جامعه شود و افرادی در صدد محاربه با نظام الهی برآیند، این حق به نفع دیگران سلب میشود.(ر.ک: مائده (5)، آیات 32 و 33 ؛ بقره (2)، آیات 178 و 179 و 217) به طور کلی میتوان گفت: الف. حیات، موهبتی خداوندی است و حق زندگی برای همه انسانها تضمین شده است و همه دولتها، جمعیتها و افراد مکلف به حمایت و دفاع از این حقاند و کشتن هیچ کس، بدون مجوز شرعی جایز نیست. ب. استفاده از هر وسیلهای، برای نابودی چشمهسار حیات بشری، حرام است. ج. حفظ ادامه حیات بشری - تا آنجا که مشیت الهی تعلق گیرد - واجب است ؛ خواه در مقابل تعدّی دیگران و یا تعدی بر خویشتن (مانند خودکشی) و یا محافظت از حیات دیگران. نتیجه آنکه در نگرش الهی (حق حیات)، عطای الهی است که مسئولانه به انسان عطا شده است. پس باید در حفظ آن مراقب بود؛ چه اینکه (حیات)، فقط (حق) نیست؛ بلکه حفظ آن، (تکلیف) است. با توجه به تحلیل مذکور به آیات دیگری از قرآن و دو حدیث شریف درباره حرمت شدید (خودکشی) اشاره میشود. خداوند میفرماید: (وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً . وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ (نساء(4)، آیات 29 و 30) (و خود را مکشید، زیرا خداوند به شما مهربان است و ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیراً) هر کس چنین کاری را از روی عداوت و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتش میاندازیم و این کار برای خدا آسان است). به نظر برخی از مفسران مقصود از (أَنْفُسَکُمْ)، نفوس مردم اجتماع است؛ بنابراین معنای آیه چنین میشود: (همدیگر را از روی عداوت و ستم مکشید)؛ لکن آیه شامل هرگونه قتل نفس میشود و به مقتضای آیه 32 سوره (مائده) هر کس که بیگناهی را (بدون عنوان قصاص یا افساد در روی زمین) بکشد، مانند آن است که همه انسانها را کشته است. از طرفی امام صادق(ع) با استناد به همین آیه میفرماید: (من قتل نفسه متعمداً فهو فی(وسائل الشیعه، (باب تحریم قتل الانسان نفسه)، ج 19، ص 13، ح 2 و 3) (هر کس عمداً خودکشی کند، برای همیشه در آتش نار جهنم خالدا فیها قال اللَّه عز وجل: (ولا تقتلوا انفسکم...) (جهنم عذاب خواهد بود). امام باقر(ع) فرموده است: (اِنَّ المُؤمِن یبتلی بِکُلِّ بَلیّة و یَموت بِکُل مَیتَة إِلاّ اِنَّهُ لایقتل نَفسه)(همان) (مؤمن به هر بلایی مبتلا میشود و با هر نوعی مرگ میمیرد؛ ولی خودکشی نمیکند). قرآن کریم در مورد قتل نفس فرموده است: (أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً)(مائده (5)، آیه 32) (هرکس نفسی را بدون قصاص و یا فساد در زمین کشت مثل این است که همه مردم را کشته است). برخی از مفسران در توجیه این آیه گفتهاند: کسی که شخصی را به ناحق میکشد، در واقع انسان و انسانیت در نزد او بیارزش است و اگر یک نفر را بکشید، مثل این است که همه انسانها را کشته است. همه مفاسد و زیانهایی که در کشتن دیگران هست، در خودکشی نیز وجود دارد، از جمله: 1. خودکشی، نافرمانی و سرپیچی از دستور خداوند است و کسی که دستور خدا را نادیده انگارد و سرپیچی کند، مستحق عذاب میگردد. 2. خودکشی دلیل بر عدم ایمان و یأس و نا امید شدن از خدا است و یأس و نا امیدی از (او)، بزرگترین گناهان است که گاهی در رتبه شرک و کفر قرار دارد. 3. کسی که دست به خودکشی زده - همانند کسی که دیگری را کشته - انسان و انسانیت در نظرش بیارزش شده است. از این جهت بین خودکشی یا کشتن دیگران، فرقی نیست و همانگونه که هر کس، دیگری را بکشد مستحق عقوبت و عذاب میگردد؛ انسانی که خودکشی کرده، نیز مستحق عقوبت و عذاب الهی میگردد و این با عدالت خدا هیچ گونه منافاتی ندارد. 4. خودکشی، گناهی کبیره است؛ اما اینکه عقوبت آن دقیقاً چیست و آیا موجب عذاب ابدی است یا نه، روشن نیست. چه بسا نسبت به افراد و شرایط آنها، مجازاتهای متفاوتی وجود داشته باشد؛ اما به هر حال خودکشی عملی نادرست است که نه دین بر آن صحّه میگذارد و نه عقل و خرد انسانی. 5. در نظامهای حقوقی جهان، نیز اساساً خودکشی نوعی بزهکاری و جرم تلقی میشود؛ از این رو شخصی که به خودکشی کننده در جهت انتحار کمک کند، شریک جرم شناخته شده و مجازات میشود و این فرع بر جرم بودن . در پایان توصیه میشود به نکات و توصیههای مشفقانه ما توجه کرده و بکوشید آنها را رعایت کنید: 1. هرگز در طول شبانهروز بیکار و تنها نباشید و اگر ناگزیرید ساعاتی را به تنهایی سر کنید، از مطالعه کتابهای مفید - به خصوص مذهبی –(مانند تفسیر نمونه و آثار آقای قرائتی) غفلت نکنید. 2. برای تمام اوقات شبانهروز، برنامه منظم ریخته و هیچ زمانی بیکار نباشید و اوقات فراغت خود را با کارهای مختلف ورزشی، علمی، هنری، کمک به دیگران، دید و بازدیدها و... پر کنید. همچنین در انجام وظایف دینی جدی باشید ؛ به خصوص از نماز اول وقت و جماعت بیشتر بهره جویید. 3. در فعالیتهای دستهجمعی، اردوها، تجمعهای دوستانه، ورزش دستهجمعی و... شرکت فعال داشته باشید. 4. با افراد نماز خوان و متعهد و موفق، بیشتر مرتبط باشید. 5. تواناییها، موفقیتها و نعمتهای خدادادی را روی کاغذی یادداشت نموده و هر روز و هنگام هجوم افکار منفی، آن را بخوانید. 6. تنها راه خروج از بن بست و مشکلات زندگی، امید و توکل بر خدا، دعا و توسل و توبه است که همه ناشدنیها را ممکن میکند و راه رهایی را به روی انسان میگشاید. بهترین شاهد هم زندگی آرامش بخش بندگان مؤمن است که به تجربه و واقع رسیده است که ایمان به مبدأ و معاد، سرمایه اصلی سعادت دو گیتی به شمار میرود که اگر درست و به صورت منطقی برای آدمی حاصل شود، پوچ گرایی و بیهوده انگاری برای همیشه از بین میرود و شکوفههای شفابخش و اطمینان آفرین در زندگی پدیدار میشود. پس انسان نباید هیچگاه از رحمت و لطف الهی نا امید باشد. برای آگاهی در این زمینه ر.ک: الف. مسائلی از دیدگاه اسلام، ناصر مکارم شیرازی ب. خودکشی: پیدایش، عمل، درمان، پییر مورون، ترجمه مازیار سهند خودکشی است ج. بحران خودکشی، علی اسلامی نسب. نویسنده: ابوالقاسم بشیری
من تمایل به خودکشی دارم، گناه آن را برای من شرح دهید.
قبل از بیان دیدگاه اسلام درباره خودکشی، بایسته است علل تمایل به این پدیده شوم بررسی شود.
به طور کلی خودکشی سه علت عمده دارد:
1. پوچ گرایی و احساس بیارزشی،
2. افسردگی،
3. اعتراض به وضعیت موجود و حاکم بر خانواده یا جامعه.
اقدام به این عمل، به هر دلیلی، امری غیرمعقول، غیرمنطقی و احمقانه است و در هیچ فرهنگی پذیرفته نیست.
بنابراین فردی که چنین افکاری به ذهن او خطور میکند، باید هر چه زودتر به مشاور مراجعه کند تا این تفکرات نادرست اصلاح شود. اگر علت آن افسردگی باشد، باید تحت درمان قرار گیرد و اگر نوعی اعتراض به وضع موجود باشد، باید به او تفهیم شود که خودکشی بدترین نوع اعتراض است و راههای منطقی و بهتر و مؤثر وجود دارد و خودکشی هیچ مشکلی را حل نمیکند.
اما نظر اسلام درباره خودکشی
از دیدگاه اسلام، مالک همه چیز - از جمله انسان - خداوند است و او است که حق تصرف در جهان و انسان را دارد. آنجا که او رخصت دهد، جایز و جایی که او اذن ندهد، غیرمجاز است. از جمله این موارد، کشتن انسان است. در این موضوع هیچ تفاوتی بین انتحار و دیگر کشی نیست، چرا که این کار سلب حق حیات از خود و یا دیگری است. خدای سبحان انسان را از این امر برحذر داشته، میفرماید: ؛ (مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً)(مائده (5)، آیه 32) (آن کس که انسانی را بدون اینکه قاتل باشد و یا در زمین فساد کند، بکشد گویا همه مردم را کشته است).
مرگ و حیات یک نفر، اگر چه مساوی با مرگ و حیات اجتماع نیست، ولی شباهتی به آن دارد؛ ازاینرو در جایی که اذن خداوند نیست، انجام دادن آن حرام و گناه است.
در نگرش الهی، از آنجا که خداوند خالق انسان است و تمام هستی او از خدا است، هیچ کسی نه حق کشتن دیگری را دارد و نه حق کشتن خود را. این بدان جهت است که از دیدگاه اسلام و همه مکاتب الهی، حیات موهبتی الهی و حقی خدادادی است. از این رو هرگاه این حق، وسیلهای برای قتل نفوس دیگر یا باعث فساد در جامعه و بر هم زدن نظم شایسته . حاکم بر جامعه شود و افرادی در صدد محاربه با نظام الهی برآیند، این حق به نفع دیگران سلب میشود.(ر.ک: مائده (5)، آیات 32 و 33 ؛ بقره (2)، آیات 178 و 179 و 217)
به طور کلی میتوان گفت:
الف. حیات، موهبتی خداوندی است و حق زندگی برای همه انسانها تضمین شده است و همه دولتها، جمعیتها و افراد مکلف به حمایت و دفاع از این حقاند و کشتن هیچ کس، بدون مجوز شرعی جایز نیست.
ب. استفاده از هر وسیلهای، برای نابودی چشمهسار حیات بشری، حرام است.
ج. حفظ ادامه حیات بشری - تا آنجا که مشیت الهی تعلق گیرد - واجب است ؛ خواه در مقابل تعدّی دیگران و یا تعدی بر خویشتن (مانند خودکشی) و یا محافظت از حیات دیگران.
نتیجه آنکه در نگرش الهی (حق حیات)، عطای الهی است که مسئولانه به انسان عطا شده است. پس باید در حفظ آن مراقب بود؛ چه اینکه (حیات)، فقط (حق) نیست؛ بلکه حفظ آن، (تکلیف) است.
با توجه به تحلیل مذکور به آیات دیگری از قرآن و دو حدیث شریف درباره حرمت شدید (خودکشی) اشاره میشود.
خداوند میفرماید: (وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً . وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ (نساء(4)، آیات 29 و 30) (و خود را مکشید، زیرا خداوند به شما مهربان است و ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیراً) هر کس چنین کاری را از روی عداوت و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتش میاندازیم و این کار برای خدا آسان است).
به نظر برخی از مفسران مقصود از (أَنْفُسَکُمْ)، نفوس مردم اجتماع است؛ بنابراین معنای آیه چنین میشود: (همدیگر را از روی عداوت و ستم مکشید)؛ لکن آیه شامل هرگونه قتل نفس میشود و به مقتضای آیه 32 سوره (مائده) هر کس که بیگناهی را (بدون عنوان قصاص یا افساد در روی زمین) بکشد، مانند آن است که همه انسانها را کشته است.
از طرفی امام صادق(ع) با استناد به همین آیه میفرماید: (من قتل نفسه متعمداً فهو فی(وسائل الشیعه، (باب تحریم قتل الانسان نفسه)، ج 19، ص 13، ح 2 و 3) (هر کس عمداً خودکشی کند، برای همیشه در آتش نار جهنم خالدا فیها قال اللَّه عز وجل: (ولا تقتلوا انفسکم...) (جهنم عذاب خواهد بود).
امام باقر(ع) فرموده است: (اِنَّ المُؤمِن یبتلی بِکُلِّ بَلیّة و یَموت بِکُل مَیتَة إِلاّ اِنَّهُ لایقتل نَفسه)(همان) (مؤمن به هر بلایی مبتلا میشود و با هر نوعی مرگ میمیرد؛ ولی خودکشی نمیکند).
قرآن کریم در مورد قتل نفس فرموده است: (أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً)(مائده (5)، آیه 32) (هرکس نفسی را بدون قصاص و یا فساد در زمین کشت مثل این است که همه مردم را کشته است).
برخی از مفسران در توجیه این آیه گفتهاند: کسی که شخصی را به ناحق میکشد، در واقع انسان و انسانیت در نزد او بیارزش است و اگر یک نفر را بکشید، مثل این است که همه انسانها را کشته است. همه مفاسد و زیانهایی که در کشتن دیگران هست، در خودکشی نیز وجود دارد، از جمله:
1. خودکشی، نافرمانی و سرپیچی از دستور خداوند است و کسی که دستور خدا را نادیده انگارد و سرپیچی کند، مستحق عذاب میگردد.
2. خودکشی دلیل بر عدم ایمان و یأس و نا امید شدن از خدا است و یأس و نا امیدی از (او)، بزرگترین گناهان است که گاهی در رتبه شرک و کفر قرار دارد.
3. کسی که دست به خودکشی زده - همانند کسی که دیگری را کشته - انسان و انسانیت در نظرش بیارزش شده است. از این جهت بین خودکشی یا کشتن دیگران، فرقی نیست و همانگونه که هر کس، دیگری را بکشد مستحق عقوبت و عذاب میگردد؛ انسانی که خودکشی کرده، نیز مستحق عقوبت و عذاب الهی میگردد و این با عدالت خدا هیچ گونه منافاتی ندارد.
4. خودکشی، گناهی کبیره است؛ اما اینکه عقوبت آن دقیقاً چیست و آیا موجب عذاب ابدی است یا نه، روشن نیست. چه بسا نسبت به افراد و شرایط آنها، مجازاتهای متفاوتی وجود داشته باشد؛ اما به هر حال خودکشی عملی نادرست است که نه دین بر آن صحّه میگذارد و نه عقل و خرد انسانی.
5. در نظامهای حقوقی جهان، نیز اساساً خودکشی نوعی بزهکاری و جرم تلقی میشود؛ از این رو شخصی که به خودکشی کننده در جهت انتحار کمک کند، شریک جرم شناخته شده و مجازات میشود و این فرع بر جرم بودن .
در پایان توصیه میشود به نکات و توصیههای مشفقانه ما توجه کرده و بکوشید آنها را رعایت کنید:
1. هرگز در طول شبانهروز بیکار و تنها نباشید و اگر ناگزیرید ساعاتی را به تنهایی سر کنید، از مطالعه کتابهای مفید - به خصوص مذهبی –(مانند تفسیر نمونه و آثار آقای قرائتی) غفلت نکنید.
2. برای تمام اوقات شبانهروز، برنامه منظم ریخته و هیچ زمانی بیکار نباشید و اوقات فراغت خود را با کارهای مختلف ورزشی، علمی، هنری، کمک به دیگران، دید و بازدیدها و... پر کنید. همچنین در انجام وظایف دینی جدی باشید ؛ به خصوص از نماز اول وقت و جماعت بیشتر بهره جویید.
3. در فعالیتهای دستهجمعی، اردوها، تجمعهای دوستانه، ورزش دستهجمعی و... شرکت فعال داشته باشید.
4. با افراد نماز خوان و متعهد و موفق، بیشتر مرتبط باشید.
5. تواناییها، موفقیتها و نعمتهای خدادادی را روی کاغذی یادداشت نموده و هر روز و هنگام هجوم افکار منفی، آن را بخوانید.
6. تنها راه خروج از بن بست و مشکلات زندگی، امید و توکل بر خدا، دعا و توسل و توبه است که همه ناشدنیها را ممکن میکند و راه رهایی را به روی انسان میگشاید. بهترین شاهد هم زندگی آرامش بخش بندگان مؤمن است که به تجربه و واقع رسیده است که ایمان به مبدأ و معاد، سرمایه اصلی سعادت دو گیتی به شمار میرود که اگر درست و به صورت منطقی برای آدمی حاصل شود، پوچ گرایی و بیهوده انگاری برای همیشه از بین میرود و شکوفههای شفابخش و اطمینان آفرین در زندگی پدیدار میشود. پس انسان نباید هیچگاه از رحمت و لطف الهی نا امید باشد.
برای آگاهی در این زمینه ر.ک:
الف. مسائلی از دیدگاه اسلام، ناصر مکارم شیرازی
ب. خودکشی: پیدایش، عمل، درمان، پییر مورون، ترجمه مازیار سهند
خودکشی است
ج. بحران خودکشی، علی اسلامی نسب.
نویسنده: ابوالقاسم بشیری
- [سایر] حکم اسلام درباره خود کشی چیست؟
- [سایر] آیا امام علی علیه السلام با لشکر کشی ابوبکر و عمر به سایر کشورها برای توسعه اسلام موافق بود؟
- [سایر] گروهی بر این باورند که راههای رسیدن به خدا گوناگون است، حال چرا باید این راهها،خط کشی شود و معیار این خط کشی چیست؟
- [سایر] حق کشی در وصیت، چه حکمی دارد؟
- [سایر] چرا خود کشی گناه است؟
- [سایر] آیا ما حق کشی نمیکنیم؟!
- [آیت الله بهجت] برخی برای شرکت در قرعه کشی در بانک حساب باز می کنند یا برداشت از حساب خود را تا موعد قرعه کشی به تأخیر می اندازند، آیا چنین حساب هایی در صورت برنده شدن در قرعه کشی یا عدم آن اشکال دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] در مورد استفاده از دستگاه های جوجه کشی، گفته می شود استفاده از این دستگاه ها باعث می شود که مرغ متولد شده در این دستگاه ها با اینکه تخم گذاری میکند، ولی میل و رغبتی برای جوجه کشی ندارد و احتمالا هم نمیتواند جوجه کشی کند. حکم چیست ؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا گلیم یا فرش نجسی را که با آب لوله کشی متصل به منبع آب شهری شستشو می دهیم، به مجرد رسیدن آب لوله کشی به محل نجس، پاک می شوند یا باید آب غساله از آن جدا شود؟
- [آیت الله اردبیلی] در ادارهای به صورت قرعه کشی، بازنده صبحانه میخرد. روش قرعه کشی این است که نوشته یکی از کاغذها با بقیه فرق میکند و کسی که آن را بر میدارد، بازنده است. لطفاً بفرمائید حکم چیست؟
- [آیت الله خوئی] کشی که به قصد بیرون آمدن منی بازی و شوخی کند، اگرچه منی از او بیرون نیاید، باید روزه را تمام کند و قضا هم بنماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 20 به وسیله آب لوله کشی پاک می شود و مقداری فشار باید داده شود و بهتر این است که غساله آن را با چیزی جمع کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مخرج بول با غیر آب پاک نمی شود و تطهیر با شیلنگ¬های متّصل به اب لوله¬کشی که در حکم جاری است و همچنین آب قلیل، یک مرتبه کافی است؛ هر چند بهتر است با آب قلیل دوبار باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که از روی عمد مثلا زخمی به خود زده یا سمی خورده که قصد خود کشی داشته؛ اگر وصیت کند که مقداری از مال او را به مصرفی برسانند؛ صحیح نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آبهای لوله کشی شهرها و حمام ها و مانند آن که متصل به منبع است حکم آب جاری را دارد، به شرط این که آب منبع به تنهایی یا به اضافه لوله ها کمتر از کر نباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، ولی در آب کر یا جاری یک مرتبه کافی است، هرچند سه مرتبه بهتر است (آبهای لوله کشی در حکم آب جاری است).
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر حصیر نجس را که با نخ بافته اند در آب کر یا جاری فرو برند، یا زیر آب لوله کشی بگیرند بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاک می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در حوضی که مثلا یک آجر یا یک سنگ آن غصبی است وضو بگیرد اگر وضوی او تصرف در غصب محسوب شود اشکال دارد، همچنین اگر شیر آب یا قسمتی از لوله کشی غصبی باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چاه و مجری آب قنات و آبی که به تدریج از قنات یا چاه خارج می شود هم حکم زمین را دارد و زن از آن ارث نمی برد. بلی از آبی که در هنگام فوت میت درچاه یا منشاء قنات وجود دارد مثل میوه درخت ارث می برد. زن از تمام تاسیسات و اجزاء ساختمان مثل کنتور آب و برق و گاز سیم کشی و لوله کشی و چیزهای که معمولا در خرید خانه همراه خانه معامله شده و عرفا جزء خانه محسوب می شود ارث می برد.
- [آیت الله وحید خراسانی] گاهی بانکها به منظور تشویق و ترغیب مردم که حساب باز کنند یا مشتریان که بیشتر پولشان را به بانک بسپارند جایزه ای در نظر می گیرند که از طریق قرعه کشی به کسی که قرعه به نام او اصابت کند بدهند مساله جایزه های بانکی دو صورت دارد اول ان که قرعه کشی بر بانک شرط نشود بلکه قرعه فقط به عنوان تشویق باشد در این صورت عمل قرعه جایز است و کسی که قرعه به نام او اصابت کند جایز است ان جایزه را بگیرد و اگر بانک دولتی یا مشترک که به شرکت دولت و مردم تاسیس شده است باشد احتیاط واجب ان است که یک پنجم ان را به نیت مافی الذمه به سادات فقیر بدهد و بقیه از منافع ان سال می باشد که اگر در موونه ان سال صرف نشود باید خمس ان را بپردازد دوم ان که قرعه کشی شرط شود و بانک به جهت وفای به ان شرط قرعه بکشد که در این صورت عمل قرعه کشی جایز نیست و همچنین گرفتن جایزه برای کسی که قرعه به نام او اصابت کرده است جایز نیست