لطفا دستورالعمل یا ذکری را به جهت رهایی از شر اوهام و خیالات باطله و اغتشاش ذهن، به این حقیر مرحمت فرمایید؟ پرسش شما گویای این است که ما افتخار ارتباط با جوانی منطقی و آگاه را داریم از اعتمادتان به این نهاد متشکریم. مدیریت فکر مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینهها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع تسلط بر فکر یکی از عوامل تفاوتهای افراد در رسیدن به موفقیت محسوب می شود. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع پیشرفت از زندگی انسان حذف میشود و انسان در اختیار فکر قرار میگیرد و اوست که راهنمای انسان می شود و به هر سمتی که بخواهد انسان را می کشاند. لذا یکی از مباحث مهمی که در مباحث دینی مطرح گردیده است فکر گناه است که به تعبیر زیبای امام علی(ع) فکر گناه انسان را روزی در آن گناه قرار می دهد. در حقیقت تغییر و حرکت بسوی مدیریت فکر یعنی رسیدن به عاملی چون تمرکز در امور زندگی .اگر بتوانیم بر موضوعات مورد نظر مثل مطالعه کتاب، حضور در کلاس ، نماز خواندن ، صحبت با دوستان و ... تمرکز نماییم و کمتر اجازه دهیم که فکرمان به جای دیگر برود می توانیم به این مدیریت برسیم. تمرکز،در هر عضوی توان فوق العاده ایجاد می کند.تمرکز در انجام ارزشهای اخلاقی،انسان را به افق ناباورانه می کشاند .تمرکز در ترک رذایل اخلاقی نیز انسان را به قله پیروزی می رساند.تمرکز در قوای معنوی،برای انسان سکوت جهشی است به سوی بی نهایت.و تمرکز در آموزش ،آموزه هایی را به مرحله دریافت و پرداخت می رساند که اندیشه ها را به حیرت می آورد و آرامشی به انسان می دهد که اعجاز انگیز است. قدرت تمرکز برای همگان یک امر طبیعی نیست،ولی تمام انسانها می توان بدان دست یافت.شاید بتوان گفت:هنر تمرکز از ژرفترین مسایل انسانها محسوب شده،دستیابی بدان،رمز موفقیت انسان را در منظرهای گوناگون فراهم خواهد آورد و چندان هم مشکل نیست.بسیاری از افراد از کاهش تمرکز رنج می برند و مشکلات فراوانی را برایشان ایجاد می کند؛ولی با اندکی تلاش و فعالیت می توان بدان دست یافت.کمبود تمرکز فرایندی دارد که می توان به جرأت گفت:زمینه ساز بسیاری از نابسامانیهای روحی،جسمی،فکری،معنوی و..انسان است.همانگونه که تمرکز جسمانی اعضای بدن را به دهها و حتی صدها برابر افزایش می دهد و حتی تا حد اعجاز در نظر انسان و دیگران نمایان می شود؛می تواند قدرت روحی و معنوی انسان را نیز تا حد غیر قابل تصوری فزونی بخشد.مهمترین نکته،شیوة بهره برداری از این پتانسیل نامحدود است؛تا فرد بتواند در فضاهای گوناگون براحتی بدان نایل شود. بنابراین با دقت ، به چند نکته زیر که به نظر برایتان مفید است توجه نمائید: 1. ذهن و فکر انسان، همواره متوجه چیزی است که به آن عشق میورزد؛ چنان که عاشق، لحظهای از فکر معشوق خود بیرون نمیرود. اینکه مثلاً ما همیشه در نمازهای خود، به یاد دیگر مسائل میافتیم به جهت تعلّق نفس ما به آنها و عدم آشنایی با محبوب حقیقی است. پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایش کرد و منزلگه عشق ربوبی ساخت تا اندیشه نیز بدان سوی توجه کند. ظرفیت وجودی بانوان در داشتن عواطف پاک و فراوان، این توان را به آنها میدهد که در این راه سبکبالتر پیش روند. 2. پرنده لجام گسیخته خیال، چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته، پس به شاخه دیگر پرواز میکند. افکار انسان نیز قرار و آرامی ندارد؛ ولی اگر با دقت درکنترل آن بکوشد - یعنی همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی و آن سوی گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند - کم کم رام و مطیع میگردد. 3. با داشتن برنامه منظم و پیوسته , می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد; مثلا تلاش برای ادامه تحصیل یا داشتن برنامه های منظم همه روزه دعا و قرآن , مطالعه کتاب هایی پیرامون : اخلاق , معاد, خداشناسی , عواقب گناه و حداقل روزی یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینی مانند نماز جماعت. 4. از جمعهایی که با روحیات شما و شرع هماهنگ است دوری نکنید. سعی کنید دوستانی هرچند معدود اما صمیمی داشته باشید تا دیدن و ارتباط با آنها به شما انرژی مثبت دهد. 5. گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و... 6. سعی کنید با یک برنامهریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانهروزی خود را پر کنید و هیچگاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید. 7. در صورتی که به چنین افکاری اهمیت ندهید مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندی نهایتا آن را رها خواهید کرد. 8. روابط اجتماعی خود را افزایش دهید مثلاً شرکت در مجالس عمومی مثل مجالس جشن یا مجالس مذهبی. 9. اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و سعی کنید از حالت متکی بودن به دیگران خارج شوید. البته ما انسان ها کما بیش نیازمند تأیید اطرافیان هستیم و دوست داریم در انظار دیگران مقبول باشیم. اما این حالت نباید در ما جنبه افراطی به خود بگیرید و طوری باشد که قضاوت دیگران درباره ما برایمان خیلی مهم باشد. 10. این ظرفیت روانی در شما وجود دارد که با کمک به والدین در موقعیتهای مختلف و همکلامی با آنها به بهانههای متفاوت، باران رحمت خدا را بسوی خود جلب کنید و طراوت خانواده و نشاط درونی خود را افزایش دهید. 11. در صورت مهیا شدن شرایط مناسب ازدواج، با توقعاتی متعادل، آن را پیگیری نمایید. 12. اذکار (لا اله الا الله) و (لاحول و لاقوة الا بالله) و تلاوت سورۀ ناس، کمک خوبی برای عبور از این افکار است. 13. پس از چند ماه عمل دقیق به راهکارهای ارائه شده، در صورت باقی ماندن این افکار و حالات، میتوانید از راهنماییهای یک روانشناس ماهر یاری بگیرید. 14. توکل شما به خدای مهربان و توسلتان به امامان خوبمان، شما را از تمام ناملایمات زندگی عبور خواهد داد. درپایان کلام، هدیهای گرانقدر از مردی آسمانی را تقدیم نگاهتان خواهیم نمود که برکت نام و کلام او، شما را در گذار از مشکلتان یاری خواهد نمود. عارف بزرگ، مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی و شاگردان وی هرگز نفی خواطر (افکار و اوهام مزاحم) بدون ذکر عملی نداشتهاند، بلکه رویه ایشان التزام در امر مراقبه و اهتمام به مراتب آن بوده است. مراتب مراقبه اوّل درجه مراقبه این است که سالک از محرّمات اجتناب کند و تمام واجبات را به جای آورد، و در این دو امر به هیچ وجه مسامحه نورزد. دوّم درجه، آن است که مراقبه را شدید نماید و بکوشد هر چه میکند برای رضای خدا باشد و از اموری که لهو و لعب نامیده میشود، اجتناب نماید. چون در این مرتبه اهتمام نمود برای او تمکّن پیدا میشود که دیگر خود را نبازد و این خودداری در او به سر حدّ ملکه برسد. سوّم درجه، آن است که پروردگار جهان را پیوسته ناظر خود ببیند، و کمکم اعتراف مینماید که خدای متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و این مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات باید رعایت شود. چهارم درجه، این است که خودش خدای را حاضر و ناظر ببیند و به طور اجمال مشاهده جمال الهی نماید. وصیت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله به ابی¬ذرّ غفاری اشاره به این دو مرتبه اخیر از مراقبه است: (خدای را چنان عبادت کن مثل آنکه گوئی تو او را میبینی و اگر نمیتوانی او را ببینی او را طوری عبادت کن که بدانی او ترا میبیند). بنابراین عبادت در مرحلهای که خدا او را میبیند پائینتر است از مرتبهای که او خدا را میبیند. برادر گرامی، یگانه راهی که میتواند فطرت پاک انسانی را سیراب نماید و او را به ساحل آرامش مادی و معنوی برساند، شناخت خود، خدا و هستی است که نتیجهای جز هدفشناسی و هزینه اراده در رسیدن به آن ندارد. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده: حسین رضاییان منبع: حسینی تهرانی، سید محمد حسین؛ رساله لب اللباب، تهران، حکمت، چاپ ششم، 1416ه.ق، ص 139- 1
لطفا دستورالعمل یا ذکری را به جهت رهایی از شر اوهام و خیالات باطله و اغتشاش ذهن، به این حقیر مرحمت فرمایید؟
لطفا دستورالعمل یا ذکری را به جهت رهایی از شر اوهام و خیالات باطله و اغتشاش ذهن، به این حقیر مرحمت فرمایید؟
پرسش شما گویای این است که ما افتخار ارتباط با جوانی منطقی و آگاه را داریم از اعتمادتان به این نهاد متشکریم.
مدیریت فکر مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینهها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع تسلط بر فکر یکی از عوامل تفاوتهای افراد در رسیدن به موفقیت محسوب می شود. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع پیشرفت از زندگی انسان حذف میشود و انسان در اختیار فکر قرار میگیرد و اوست که راهنمای انسان می شود و به هر سمتی که بخواهد انسان را می کشاند. لذا یکی از مباحث مهمی که در مباحث دینی مطرح گردیده است فکر گناه است که به تعبیر زیبای امام علی(ع) فکر گناه انسان را روزی در آن گناه قرار می دهد.
در حقیقت تغییر و حرکت بسوی مدیریت فکر یعنی رسیدن به عاملی چون تمرکز در امور زندگی .اگر بتوانیم بر موضوعات مورد نظر مثل مطالعه کتاب، حضور در کلاس ، نماز خواندن ، صحبت با دوستان و ... تمرکز نماییم و کمتر اجازه دهیم که فکرمان به جای دیگر برود می توانیم به این مدیریت برسیم.
تمرکز،در هر عضوی توان فوق العاده ایجاد می کند.تمرکز در انجام ارزشهای اخلاقی،انسان را به افق ناباورانه می کشاند .تمرکز در ترک رذایل اخلاقی نیز انسان را به قله پیروزی می رساند.تمرکز در قوای معنوی،برای انسان سکوت جهشی است به سوی بی نهایت.و تمرکز در آموزش ،آموزه هایی را به مرحله دریافت و پرداخت می رساند که اندیشه ها را به حیرت می آورد و آرامشی به انسان می دهد که اعجاز انگیز است.
قدرت تمرکز برای همگان یک امر طبیعی نیست،ولی تمام انسانها می توان بدان دست یافت.شاید بتوان گفت:هنر تمرکز از ژرفترین مسایل انسانها محسوب شده،دستیابی بدان،رمز موفقیت انسان را در منظرهای گوناگون فراهم خواهد آورد و چندان هم مشکل نیست.بسیاری از افراد از کاهش تمرکز رنج می برند و مشکلات فراوانی را برایشان ایجاد می کند؛ولی با اندکی تلاش و فعالیت می توان بدان دست یافت.کمبود تمرکز فرایندی دارد که می توان به جرأت گفت:زمینه ساز بسیاری از نابسامانیهای روحی،جسمی،فکری،معنوی و..انسان است.همانگونه که تمرکز جسمانی اعضای بدن را به دهها و حتی صدها برابر افزایش می دهد و حتی تا حد اعجاز در نظر انسان و دیگران نمایان می شود؛می تواند قدرت روحی و معنوی انسان را نیز تا حد غیر قابل تصوری فزونی بخشد.مهمترین نکته،شیوة بهره برداری از این پتانسیل نامحدود است؛تا فرد بتواند در فضاهای گوناگون براحتی بدان نایل شود.
بنابراین با دقت ، به چند نکته زیر که به نظر برایتان مفید است توجه نمائید:
1. ذهن و فکر انسان، همواره متوجه چیزی است که به آن عشق میورزد؛ چنان که عاشق، لحظهای از فکر معشوق خود بیرون نمیرود. اینکه مثلاً ما همیشه در نمازهای خود، به یاد دیگر مسائل میافتیم به جهت تعلّق نفس ما به آنها و عدم آشنایی با محبوب حقیقی است. پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایش کرد و منزلگه عشق ربوبی ساخت تا اندیشه نیز بدان سوی توجه کند. ظرفیت وجودی بانوان در داشتن عواطف پاک و فراوان، این توان را به آنها میدهد که در این راه سبکبالتر پیش روند.
2. پرنده لجام گسیخته خیال، چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته، پس به شاخه دیگر پرواز میکند. افکار انسان نیز قرار و آرامی ندارد؛ ولی اگر با دقت درکنترل آن بکوشد - یعنی همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی و آن سوی گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند - کم کم رام و مطیع میگردد.
3. با داشتن برنامه منظم و پیوسته , می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد; مثلا تلاش برای ادامه تحصیل یا داشتن برنامه های منظم همه روزه دعا و قرآن , مطالعه کتاب هایی پیرامون : اخلاق , معاد, خداشناسی , عواقب گناه و حداقل روزی یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینی مانند نماز جماعت.
4. از جمعهایی که با روحیات شما و شرع هماهنگ است دوری نکنید. سعی کنید دوستانی هرچند معدود اما صمیمی داشته باشید تا دیدن و ارتباط با آنها به شما انرژی مثبت دهد.
5. گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و...
6. سعی کنید با یک برنامهریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانهروزی خود را پر کنید و هیچگاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید.
7. در صورتی که به چنین افکاری اهمیت ندهید مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندی نهایتا آن را رها خواهید کرد.
8. روابط اجتماعی خود را افزایش دهید مثلاً شرکت در مجالس عمومی مثل مجالس جشن یا مجالس مذهبی.
9. اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و سعی کنید از حالت متکی بودن به دیگران خارج شوید. البته ما انسان ها کما بیش نیازمند تأیید اطرافیان هستیم و دوست داریم در انظار دیگران مقبول باشیم. اما این حالت نباید در ما جنبه افراطی به خود بگیرید و طوری باشد که قضاوت دیگران درباره ما برایمان خیلی مهم باشد.
10. این ظرفیت روانی در شما وجود دارد که با کمک به والدین در موقعیتهای مختلف و همکلامی با آنها به بهانههای متفاوت، باران رحمت خدا را بسوی خود جلب کنید و طراوت خانواده و نشاط درونی خود را افزایش دهید.
11. در صورت مهیا شدن شرایط مناسب ازدواج، با توقعاتی متعادل، آن را پیگیری نمایید.
12. اذکار (لا اله الا الله) و (لاحول و لاقوة الا بالله) و تلاوت سورۀ ناس، کمک خوبی برای عبور از این افکار است.
13. پس از چند ماه عمل دقیق به راهکارهای ارائه شده، در صورت باقی ماندن این افکار و حالات، میتوانید از راهنماییهای یک روانشناس ماهر یاری بگیرید.
14. توکل شما به خدای مهربان و توسلتان به امامان خوبمان، شما را از تمام ناملایمات زندگی عبور خواهد داد.
درپایان کلام، هدیهای گرانقدر از مردی آسمانی را تقدیم نگاهتان خواهیم نمود که برکت نام و کلام او، شما را در گذار از مشکلتان یاری خواهد نمود.
عارف بزرگ، مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی و شاگردان وی هرگز نفی خواطر (افکار و اوهام مزاحم) بدون ذکر عملی نداشتهاند، بلکه رویه ایشان التزام در امر مراقبه و اهتمام به مراتب آن بوده است.
مراتب مراقبه
اوّل درجه مراقبه این است که سالک از محرّمات اجتناب کند و تمام واجبات را به جای آورد، و در این دو امر به هیچ وجه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آن است که مراقبه را شدید نماید و بکوشد هر چه میکند برای رضای خدا باشد و از اموری که لهو و لعب نامیده میشود، اجتناب نماید. چون در این مرتبه اهتمام نمود برای او تمکّن پیدا میشود که دیگر خود را نبازد و این خودداری در او به سر حدّ ملکه برسد.
سوّم درجه، آن است که پروردگار جهان را پیوسته ناظر خود ببیند، و کمکم اعتراف مینماید که خدای متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و این مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات باید رعایت شود.
چهارم درجه، این است که خودش خدای را حاضر و ناظر ببیند و به طور اجمال مشاهده جمال الهی نماید. وصیت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله به ابی¬ذرّ غفاری اشاره به این دو مرتبه اخیر از مراقبه است:
(خدای را چنان عبادت کن مثل آنکه گوئی تو او را میبینی و اگر نمیتوانی او را ببینی او را طوری عبادت کن که بدانی او ترا میبیند).
بنابراین عبادت در مرحلهای که خدا او را میبیند پائینتر است از مرتبهای که او خدا را میبیند.
برادر گرامی، یگانه راهی که میتواند فطرت پاک انسانی را سیراب نماید و او را به ساحل آرامش مادی و معنوی برساند، شناخت خود، خدا و هستی است که نتیجهای جز هدفشناسی و هزینه اراده در رسیدن به آن ندارد.
چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم.
نویسنده: حسین رضاییان
منبع: حسینی تهرانی، سید محمد حسین؛ رساله لب اللباب، تهران، حکمت، چاپ ششم، 1416ه.ق، ص 139- 1
- [آیت الله بروجردی] بعضی از فِرَق باطله اظهار میدارند که: به اظهارات شما مسلمین احکام و تقسیمات ارث در اسلام از روی مصالحی وضع شده است، در صورتی که مُصالحه و انتقال، آن فواید را از بین میبرد؛ زیرا به اشخاص حق داده است که در صورت مایل بودن به نحو دلخواه دارایی خود را در حال حیات بین ورثه خود به نحو صلح و انتقال قسمت نماید و بعض ورثه را از آن محروم سازد، مستدعی جنابم جواب این اعتراض را به نحو شافی و کافی مرحمت فرمایید.
- [سایر] با سلام من مدت زیادی در زندگی (حدودا 10 سال) از مشکل اضطراب که منجر گوشه گیری و عرق کردن و سرخ شدن و ... بود رنج می بردم که سوالم را اینجا مطرح کردم و جواب گرفتم. اما الان که خیلی بهتر شدم مشکل دیگری دارم که شاید شخصیتی باشد خواهشمندم کمکم کنید. من الان تو هر جمعی قرار می گیرم دوست دارم جمع را بخندانم صحبت کنم خلاصه تحویلم بگیرند اما کلا خیلی بد عمل می کنم که از این لحاظ ضربه شخصیتی می خورم و افسرده تر می شوم و مرتب در ذهن خود وقایع بد را مرور می کنم. الان هم مرتب خودم را با افراد فامیل برادرم و غیره مقایسه می کنم از همه لحاظ کار، رفتار دیگران و ... و مرتب خودم را در ذهن شرزنش می کنم. لطفا من را راهنمایی فرمایید تا از شر این افکار مزاحم خلاص شوم. با تشکر
- [آیت الله بروجردی] در جایی در مسأله قروض مرتد فطری بحث شد، بعضی گفتهاند: اگر نصّی نداشته باشیم باید مرتد فطری قرض خود را از اکتساب خود بدهد بعد از انتقال اموال او به ورثه و از (دروس) شهید نقل شد که ایشان در کتاب مرتد فرمودهاند: قروض مرتد از اموال او اَدا میشود (15)، با این که علی الظاهر نص در این باب نیست، لابد نظر ایشان به این امر ارتکازی در ذهن فقیه است که مرتد حکمش حکم میت است تبین زوجته و تقسّم أمواله. اگر قبول نمودیم که در حکم میت است پس فتوای شهید مطابق قواعد است و احقر در کتاب (جواهر) در احکام مرتد تفحّص نمودم این فرع را متعرّض نبوده و از (دروس) هم این فرع را نقل نفرموده بود، بلی؛ در مرتد ملّی بعض اقوال (دروس) را نقل میفرماید (16)، حکم این مسأله را به طور وافی مرحمت فرمایید.
- [سایر] باسلام خدمت خانم کهتری عزیز بنده با توجه به مشکلاتی که قبلا خدمت شما ذکر کرده بودم از قبیل اینکه دائما افکار منفی(اتفاق بدی قرار است در آینده بیفتد مانند مرگ عزیزانم که همش خودم رو مقصر می دانم) باعث اذیت و آزار من می شود و با عمل کردن به راهنمایی های شما باتوجه به اینکه بنده برای امتحان کنکور خود که در ما مرداد می باشد در حال آمادگی برای کنکور خود می باشم اما مشکلی که در حال حاضر دارم دائما در مواقع درس خواندن افکار مزاحم و گذشته های که قبلا داشتم دائما به ذهن من می آید و سوالات پوچی از قبیل ما برای چه به این دنیا می آییم و یا اینکه همه چیز در این دنیا بی نتیجه است دائما مرا ناامید و خسته می کند دل آزرده و ناامید از خودم می شوم و فرصت شادی را از من گرفته است گاهی اوقات هم هنگام شادی احساس می کنم که ای شادی ها به من به قول معروف حرام است حال از شما می خواهم که مرا راهنمایی کنید که چگونه می توانم از شر این افکار مزاحم رهایی پیدا کنم به زندگی عادی خودم ادامه بدهم؟زیرا که احساس می کنم بعضی از دلبستگی هایم را از دست داده ام.