آیا وقتی فکر چیزی از ذهن انسان نمی رود به چه مسائلی بستگی دارد؟ آیا به این علت بوده که خود انسان زیاد به آن فکر کرده؟ آیا خواست خداست که فکر آن مسئله از ذهن انسان خارج نشود، آیا در عالم غیر مادی ، کششی از طرف مقابل به سمت ماست که ما را به سوی خود می کشاند؟
آیا وقتی فکر چیزی از ذهن انسان نمی رود به چه مسائلی بستگی دارد؟ آیا به این علت بوده که خود انسان زیاد به آن فکر کرده؟ آیا خواست خداست که فکر آن مسئله از ذهن انسان خارج نشود، آیا در عالم غیر مادی ، کششی از طرف مقابل به سمت ماست که ما را به سوی خود می کشاند؟ پرسش شما گویای این است که ما افتخار ارتباط با جوانی منطقی و آگاه را داریم از اعتمادتان به این نهاد متشکریم.پرسشگر گرامی از آنجا مشاوره موفق منوط به اطلاعات کاملی است که مخاطب در اختیار مشاور قرار می دهد، بهتر بود از کیفیت افکار خود اطلاعات بیشتری را در اختیار ما می گذاشتید تا با توجه به آن بهتر شما را راهنمایی کنیم. به هر حال با توجه به اطلاعات موجود به بررسی سوال شما می پردازیم. جواب را با این جمله آغاز می نماییم اگر می خواهید خوب باشید، خوب بیندیشید اگر می خواهید سخن زشتی بر زبانتان جاری نشود، در ذهنتان را بر زشتی ها و ناشایست ها ببندید و اگر می خواهید درستکار باشد ، درست بیندیشید. آدمی آن گونه زندگی می کند که می اندیشد. گفتار و رفتار انسان ، خوب یا بد، میوه های شیرین و تلخ باغ اندیشه او هستند، پس اگر طالب میوه های شاداب و پر آب و زیبا است لازم است اندیشه خود را اصلاح کند و بتواند بر فکر خود تسلط پیدا نماید لذا یکی از موضوعات مهم در این زمانه مدیریت ذهن و تفکر است. مدیریت فکر مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه‌ها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع تسلط بر فکر یکی از عوامل تفاوت‌های افراد در رسیدن به موفقیت محسوب می شود. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع پیشرفت از زندگی انسان حذف می‌شود و انسان در اختیار فکر قرار میگیرد و اوست که راهنمای انسان می شود و به هر سمتی که بخواهد انسان را می کشاند. شاید بتوان گفت: هنر کنترل فکر از ژرفترین مسایل انسانها محسوب شده، دستیابی بدان، رمز موفقیت انسان را در منظرهای گوناگون فراهم خواهد آورد و چندان هم مشکل نیست. علت افکار ناخواسته 1. فشارهای روانی می تواند از عوامل عمده بوجود آمدن اینگونه افکار در ذهن انسان باشد. بیشتر افراد زمانی که با مسأله‌ای مواجه می‌شوند، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می‌شوند و در نتیجه این نگرانی‌ها، ترس از شکست، افکار مزاحم و منفی‌گرایانه، را به ذهن انسان سوق می دهد 2. گاهی برخی حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می‌کند (نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و... رخ می‌دهد)، زمینه بروز چنین افکاری را بوجود می آورد. 3. تکثر و تعدد فعالیت‌های فرد مخصوصا اگر در توان انسان نباشد، باعث تشویش خاطر و بوجود آمدن افکار ناخواسته در انسان می‌شود. البته بوجود امدن افکار ناخواسته در ذهن آدمی می تواند دلایل دیگری داشته باشد که ما به دلیل طولانی نشدن پاسخ از ذکر آن خودداری می کنیم اما آنچه ذکرش در اینجا اهمیت دارد این است که گرچه این افکار می تواند علل گوناگونی داشته باشد ولی انسان با قدرت اراده خود می تواند چنین افکاری را تحت اختیار و سیطره خود در آورد، بنابراین شما نیز می توانید با بکار گیری روش های زیر این افکار را کنترل کنید. چه باید کرد 1. انگیزه درونی:شما برای کسب انرژی لازم جهت تمرکز و مدیریت فکر و برای رسیدن به یک هدف باید انگیزه ی قوی داشته باشید. انگیزه زمانی قوی می شود که درونی و خودجوش باشد نه بیرونی و با زور! 2. ضبط قوه خیال: پرنده لجام گسیخته فکر و خیال هر دم بر سرشاخساری می‌نشیند. از این رو، افکار انسان خود ناساخته قرار و آرام ندارد. اگر آدمی با دقت در کنترل خیال بکوشد؛ یعنی همواره از آن مراقبت کند و هر گاه به این سوی و آن سوی گریخت، بلافاصله آن را به امور شریف متوجه گرداند، کم کم رام و مطیع می‌گردد. اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس‌پرتی شما شد، می‌توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید می‌کنیم برای هر کار و فعالیتی وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امری غیر از آن کار نپردازید. 3. کنترل حواس: گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد، داده های حواس ظاهری اوست، از اینرو باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و... قرآن در این زمینه می فرماید: (ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا؛ و هرگز بر آنچه علم و اطمینان نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دل ها همه مسؤولند ((اسراء، آیه 36) بنابراین یکی از مهمترین راه های مدیریت فکر، مدیریت بر حواس ظاهری است. 4. از آنجا که معمولاً این افکار به هنگام بیکاری به سراغ فرد می‌آید، سعی کنید با یک برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه ‌روزی خود را پر کنید و هیچ گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید. 5. در صورتی که به چنین افکاری اهمیت ندهید مطمئن باشید، پس از چندی نهایتا آن را رها خواهید کرد. 6. هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: (بس است دیگر) و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبی دیگر خواهید رفت. 7. خاطرات تلخ گذشته یا عدم موفقیت‌های خود را حتی المقدور فراموش کنید. 8. از منفی گرایی و افکار منفی که احتمالاً به ذهنتان می‌رسد، دوری کنید و به جای آن افکار مثبت را جایگزین کنید. بدین منظور موضوعات مختلفی را در ذهن یا دفترچه‌ای داشته باشید و به محض ورود افکار ناامید کننده ذهنتان را به آن‌ها منعطف کنید. 9. ورزش به خصوص ورزش دسته‌جمعی را در برنامه زندگی خود قرار دهید. 10. با افراد با نشاط و امیدوار بیشتر رفت و آمد کنید. 11. روابط خود را با دوستان منفی‌نگر و ناامید... کمتر و یا حذف کنید. 12. برای اوقات شبانه‌روز خود برنامه‌ریزی نموده و طبق آن عمل کنید. 13. هر روز صبح خود را موفق و کامیاب تلقی کنید و به خود بگوئید روز خوب و موفقیت‌آمیزی را آغاز کردم. ضمنا برای تسریع بخشیدن و جدیت بیشتر داشتن جهت مقابله با این گونه افکار اگر با مشاور مورد اعتمادتان حضورا و طی جلسات مکرر به گفتگو بنشینید مناسب‌تر و بهتر خواهد بود. در غیر این صورت با اجرای راهکارهای ارائه شده و گزارش آن به ما، موضوع و حل مشکل را پی‌گیری نمائید.البته باید توجه داشته باشید که کنترل چنین افکار مزاحم نیازمند تلاش مستمر و مداوم شماست و نباید پنداشت که با بیان یکی دو نکته همه چیز درست می‌شود . باز با ما سخن بگویید. نویسنده: محمد صادق آقاجانی
عنوان سوال:

آیا وقتی فکر چیزی از ذهن انسان نمی رود به چه مسائلی بستگی دارد؟ آیا به این علت بوده که خود انسان زیاد به آن فکر کرده؟ آیا خواست خداست که فکر آن مسئله از ذهن انسان خارج نشود، آیا در عالم غیر مادی ، کششی از طرف مقابل به سمت ماست که ما را به سوی خود می کشاند؟


پاسخ:

آیا وقتی فکر چیزی از ذهن انسان نمی رود به چه مسائلی بستگی دارد؟ آیا به این علت بوده که خود انسان زیاد به آن فکر کرده؟ آیا خواست خداست که فکر آن مسئله از ذهن انسان خارج نشود، آیا در عالم غیر مادی ، کششی از طرف مقابل به سمت ماست که ما را به سوی خود می کشاند؟

پرسش شما گویای این است که ما افتخار ارتباط با جوانی منطقی و آگاه را داریم از اعتمادتان به این نهاد متشکریم.پرسشگر گرامی از آنجا مشاوره موفق منوط به اطلاعات کاملی است که مخاطب در اختیار مشاور قرار می دهد، بهتر بود از کیفیت افکار خود اطلاعات بیشتری را در اختیار ما می گذاشتید تا با توجه به آن بهتر شما را راهنمایی کنیم. به هر حال با توجه به اطلاعات موجود به بررسی سوال شما می پردازیم.
جواب را با این جمله آغاز می نماییم اگر می خواهید خوب باشید، خوب بیندیشید اگر می خواهید سخن زشتی بر زبانتان جاری نشود، در ذهنتان را بر زشتی ها و ناشایست ها ببندید و اگر می خواهید درستکار باشد ، درست بیندیشید. آدمی آن گونه زندگی می کند که می اندیشد. گفتار و رفتار انسان ، خوب یا بد، میوه های شیرین و تلخ باغ اندیشه او هستند، پس اگر طالب میوه های شاداب و پر آب و زیبا است لازم است اندیشه خود را اصلاح کند و بتواند بر فکر خود تسلط پیدا نماید لذا یکی از موضوعات مهم در این زمانه مدیریت ذهن و تفکر است.
مدیریت فکر مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه‌ها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع تسلط بر فکر یکی از عوامل تفاوت‌های افراد در رسیدن به موفقیت محسوب می شود. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع پیشرفت از زندگی انسان حذف می‌شود و انسان در اختیار فکر قرار میگیرد و اوست که راهنمای انسان می شود و به هر سمتی که بخواهد انسان را می کشاند. شاید بتوان گفت: هنر کنترل فکر از ژرفترین مسایل انسانها محسوب شده، دستیابی بدان، رمز موفقیت انسان را در منظرهای گوناگون فراهم خواهد آورد و چندان هم مشکل نیست.
علت افکار ناخواسته
1. فشارهای روانی می تواند از عوامل عمده بوجود آمدن اینگونه افکار در ذهن انسان باشد. بیشتر افراد زمانی که با مسأله‌ای مواجه می‌شوند، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می‌شوند و در نتیجه این نگرانی‌ها، ترس از شکست، افکار مزاحم و منفی‌گرایانه، را به ذهن انسان سوق می دهد
2. گاهی برخی حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می‌کند (نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و... رخ می‌دهد)، زمینه بروز چنین افکاری را بوجود می آورد.
3. تکثر و تعدد فعالیت‌های فرد مخصوصا اگر در توان انسان نباشد، باعث تشویش خاطر و بوجود آمدن افکار ناخواسته در انسان می‌شود. البته بوجود امدن افکار ناخواسته در ذهن آدمی می تواند دلایل دیگری داشته باشد که ما به دلیل طولانی نشدن پاسخ از ذکر آن خودداری می کنیم اما آنچه ذکرش در اینجا اهمیت دارد این است که گرچه این افکار می تواند علل گوناگونی داشته باشد ولی انسان با قدرت اراده خود می تواند چنین افکاری را تحت اختیار و سیطره خود در آورد، بنابراین شما نیز می توانید با بکار گیری روش های زیر این افکار را کنترل کنید.
چه باید کرد
1. انگیزه درونی:شما برای کسب انرژی لازم جهت تمرکز و مدیریت فکر و برای رسیدن به یک هدف باید انگیزه ی قوی داشته باشید. انگیزه زمانی قوی می شود که درونی و خودجوش باشد نه بیرونی و با زور!
2. ضبط قوه خیال: پرنده لجام گسیخته فکر و خیال هر دم بر سرشاخساری می‌نشیند. از این رو، افکار انسان خود ناساخته قرار و آرام ندارد. اگر آدمی با دقت در کنترل خیال بکوشد؛ یعنی همواره از آن مراقبت کند و هر گاه به این سوی و آن سوی گریخت، بلافاصله آن را به امور شریف متوجه گرداند، کم کم رام و مطیع می‌گردد. اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس‌پرتی شما شد، می‌توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید می‌کنیم برای هر کار و فعالیتی وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امری غیر از آن کار نپردازید.
3. کنترل حواس: گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد، داده های حواس ظاهری اوست، از اینرو باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و... قرآن در این زمینه می فرماید: (ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا؛ و هرگز بر آنچه علم و اطمینان نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دل ها همه مسؤولند ((اسراء، آیه 36) بنابراین یکی از مهمترین راه های مدیریت فکر، مدیریت بر حواس ظاهری است.
4. از آنجا که معمولاً این افکار به هنگام بیکاری به سراغ فرد می‌آید، سعی کنید با یک برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه ‌روزی خود را پر کنید و هیچ گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید.
5. در صورتی که به چنین افکاری اهمیت ندهید مطمئن باشید، پس از چندی نهایتا آن را رها خواهید کرد.
6. هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: (بس است دیگر) و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبی دیگر خواهید رفت.
7. خاطرات تلخ گذشته یا عدم موفقیت‌های خود را حتی المقدور فراموش کنید.
8. از منفی گرایی و افکار منفی که احتمالاً به ذهنتان می‌رسد، دوری کنید و به جای آن افکار مثبت را جایگزین کنید. بدین منظور موضوعات مختلفی را در ذهن یا دفترچه‌ای داشته باشید و به محض ورود افکار ناامید کننده ذهنتان را به آن‌ها منعطف کنید.
9. ورزش به خصوص ورزش دسته‌جمعی را در برنامه زندگی خود قرار دهید.
10. با افراد با نشاط و امیدوار بیشتر رفت و آمد کنید.
11. روابط خود را با دوستان منفی‌نگر و ناامید... کمتر و یا حذف کنید.
12. برای اوقات شبانه‌روز خود برنامه‌ریزی نموده و طبق آن عمل کنید.
13. هر روز صبح خود را موفق و کامیاب تلقی کنید و به خود بگوئید روز خوب و موفقیت‌آمیزی را آغاز کردم.
ضمنا برای تسریع بخشیدن و جدیت بیشتر داشتن جهت مقابله با این گونه افکار اگر با مشاور مورد اعتمادتان حضورا و طی جلسات مکرر به گفتگو بنشینید مناسب‌تر و بهتر خواهد بود. در غیر این صورت با اجرای راهکارهای ارائه شده و گزارش آن به ما، موضوع و حل مشکل را پی‌گیری نمائید.البته باید توجه داشته باشید که کنترل چنین افکار مزاحم نیازمند تلاش مستمر و مداوم شماست و نباید پنداشت که با بیان یکی دو نکته همه چیز درست می‌شود .
باز با ما سخن بگویید.
نویسنده: محمد صادق آقاجانی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین