سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان. بدون مقدمه بگم بنده با دختری که 10 سال سنش از خودم کمتره ازدواج کردم. الان توی زندگیم با مشکل جدی برخورد کردم، اینکه همسرم از همین ابتدای زندگیمون خیلی به من دروغ میگه و آنهم از ترس زیاد از حدش از منه! من رفتاری ندارم که باعث ترسش و دلیلی برای این دروغهاش بشه... ناگفته نماند که بعضی از دروغهاش رو متوجه شدم و بروش آوردم که از این رفتارش دست برداره، اما او با قسم خوردن ووو... میخواد منو قانع کنه که حرفاش دروغ نیست هرچند که من میدونم دروغه! واقعا زندگیم داره نابود میشه. آیا عاقلانه است به این زندگی پوچ ادامه بدم؟ لطفا کمکم کنید
پاسخ:
مطمئنا وقتی دو جنس متفاوت میخواهند در کنار هم زندگی کنند حتما مشکلاتی پیش خواهد آمد شما از دو خانواده متفاوت، با دو سلیقه متفاوت و از دو مرحله سنی مختلف هستید. اما این میزان مدیریت و درایت شماست که میتواند بر آنها غلبه کند و یا تسلیم شود.هر مشکلی ممکن است در جهت مثبت یا منفی حرکت کند این وظیفه شماست که مشکل را به موفیت تبدیل کنید.شاید همین مشکل با مدیریت شما باعث شود رابطه ی شما با همسرتان بهتر شود این دیگر توانایی شماست. دیدتان را نسبت به زندگیتان عوض کنید. زندگی شما پوچ نیست و به راحتی می‌توانید در کنار همسر همیشه جوانتان، خوشبخت باشید.
دوست گرامی؛ در قدم اول باید بررسی کرد علت دروغگوئی همسرتان چیست ؟ چه بسا در بعضی موارد علت دروغگوئی ایشان خود شما و نحوه برخورد شما باشد . دروغ همسرتان تا حدی به عکس العمل شما مربوط است. یکی از پیامدهای سخت گیری بی مورد و کنترل شدید، توسل به دروغ است. از این رو اسلام همان طوری که از دروغ گویی مذمت کرده، از فراهم نمودن زمینه دروغ نیز سرزنش نموده است. شوهر نباید کاری کند که همسرش مجبور به دروغ گفتن شود، و این وقتی ممکن است که همسر احساس امنیت کند و از راستگویی هراسی نداشته باشد. به جای این که نسبت به دروغ حساس باشید، به موضوعی حساسیت نشان داده اید که سخت گیری در مورد آن چه بسا توجیه عقلی و شرعی و عرفی ندارد. یکی از علل دروغ گویی، ترس از مجازات است. غریزه صیانت ذات، همسرتان را وا می دارد که برای رهایی از مجازات، به دروغ متوسل شود. تقویت رابطه عاطفی بین شما، می تواند این هراس را بزداید و امنیت لازم را پدید آورد. (می‌توانید راهکارهای تقویت رابطه عاطفی را در مکاتبات بعدی از ما بخواهید)
نکته دیگری که باید توجه داشته باشید این است که آیا تاکنون پیش آمده که شما نیز به همسرتان دروغ گفته باشید . ممکن است خود شما نیز در برخی موارد بنا به دلایلی چنین اقدامی نموده باشید که همسرتان متوجه شده باشد اگر چه بیان نکرده باشد و همین مساله باعث شده که دروغ گفتن برای ایشان در زندگی مساله مهمی تلقی نشود . بنابراین اگر خودتان نیز مبتلا به این مساله بوده اید باید از خود شروع کنید و تحت هیچ شرایطی به همسرتان دروغ نگوئید . پس از آن با همسرتان عهد و پیمان ببندید که به یکدیگر دروغ نگویید و نفرت خود را از این موضوع بیان دارید. به ایشان اطمینان دهید که از صداقت و راست گویی ناراحت نمی شوید. از همه مهم تر از سخت گیری های بی مورد اجتناب ورزید. درمان این قبیل دروغ گویی ها، مهربانی می‌باشد. هر قدر زن و شوهر از نظر عاطفی به یکدیگر نزدیک باشند، یک رنگ تر و صادق ترند.
مساله مهمی دیگری که در مورد دروغ وجود دارد، این است که خیلی از افراد مفهوم کارشان با مفهوم واقعی دروغ متفاوت است. اگر کسی که همه یک مطلب را تمام و کامل نمی‌گوید، با کسی که آن مطلب را خلاف واقع می‌گوید و در واقع دروغ می‌گوید، یکسان در نظر بگیرید، اشتباه کرده‌اید. حال اگر همسر ما یا یکی از اعضای خانواده ما دروغگو است و برای مثال به دروغ می‌گوید من ناهار نخوردم (در حالی که به رستوران رفته) چه برخوردی بکنیم؟
با او صحبت می کنیم که: (این برخورد موجب می‌شود در مقاطع مهم زندگی اعتماد دیگران را از دست بدهی و آنها از تو فاصله بگیرند). دروغگویی نوعی بیماری است و از احساس ترس و ناامنی درونی فرد دروغگو نشأت می‌گیرد و گاهی هم به دلیل حس خود بزرگ‌بینی اوست. به هر حال باید او را نزد مشاور ببرید و در پروسه درمانی او بکوشید چون اگر شما در خانواده درجه یک خود با فرد دروغگویی زندگی کنید، امنیت روابط شما تهدید می‌شود. یادتان باشد با فرد دروغگو طوری رفتار نکنید که شخصیت او را زیر سوال ببرید. خطاب کردن او با لفظ دروغگو، توهین به شخصیت او است.
شما باید از رفتارش انتقاد کنید و بگویید: (به نظر می‌رسد دریافتی که تو از این موضوع داری با دریافت من فرق دارد. بیا به کارشناس مشاور مراجعه کنیم.
نویسنده: زهرا محمدی
