در بیمارستانها و مراکز آموزشی - پزشکی، دانشجویان جهت آموزش به معاینه نواحی مختلف بدن (شکم، سینه، لگن و عورت ) بیمار زن میپردازند. با توجه به اینکه این امر یک موضوع آموزشی است که در برنامه پزشکان قرار دارد، حکم آن چیست؟ همه مراجع (به جز تبریزی ): اگر فراگیری مسائل پزشکی، در حدی است که حفظ سلامتی و جان بیماران (هر چند در آینده )، متوقف بر آن باشد ؛ به مقدار ضرورت و ناچاری جایز است. فاضل، ج1، س2082 و 2090 ؛ مکارم، استفتاءات، ج1، س1551 و 1573 ؛ صافی، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22 و جامعالاحکام، ج2، س1706 ؛ نوری، استفتاءات، ج1، س957 ؛ بهجت، احکام و استفتاءات پزشکی، ص33، س20 ؛ امام، استفتاءات، ج3، (نظر )، س47 و 49 و 50 ؛ دفتر: سیستانی، وحید. آیةاللَّه تبریزی: اگر فراگیری مسائل پزشکی، در حدی است که حفظ سلامتی و جان بیماران (هر چند در آینده ) و یا حفظ پیشرفت و فرهنگ طب مسلمانان، متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد. تبریزی، صراطالنجاة، ج 1، س 978. (رساله دانشجویی، سید مجتبی حسینی، کد: 470/500016)
در بیمارستانها و مراکز آموزشی - پزشکی، دانشجویان جهت آموزش به معاینه نواحی مختلف بدن (شکم، سینه، لگن و عورت ) بیمار زن میپردازند. با توجه به اینکه این امر یک موضوع آموزشی است که در برنامه پزشکان قرار دارد، حکم آن چیست؟
در بیمارستانها و مراکز آموزشی - پزشکی، دانشجویان جهت آموزش به معاینه نواحی مختلف بدن (شکم، سینه، لگن و عورت ) بیمار زن میپردازند. با توجه به اینکه این امر یک موضوع آموزشی است که در برنامه پزشکان قرار دارد، حکم آن چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزی ): اگر فراگیری مسائل پزشکی، در حدی است که حفظ سلامتی و جان بیماران (هر چند در آینده )، متوقف بر آن باشد ؛ به مقدار ضرورت و ناچاری جایز است. فاضل، ج1، س2082 و 2090 ؛ مکارم، استفتاءات، ج1، س1551 و 1573 ؛ صافی، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22 و جامعالاحکام، ج2، س1706 ؛ نوری، استفتاءات، ج1، س957 ؛ بهجت، احکام و استفتاءات پزشکی، ص33، س20 ؛ امام، استفتاءات، ج3، (نظر )، س47 و 49 و 50 ؛ دفتر: سیستانی، وحید.
آیةاللَّه تبریزی: اگر فراگیری مسائل پزشکی، در حدی است که حفظ سلامتی و جان بیماران (هر چند در آینده ) و یا حفظ پیشرفت و فرهنگ طب مسلمانان، متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد. تبریزی، صراطالنجاة، ج 1، س 978. (رساله دانشجویی، سید مجتبی حسینی، کد: 470/500016)
- [آیت الله نوری همدانی] در بیمارستانها و مراکز پزشکی ، دانشجویان پسر جهت آموزش مبادرت به معاینه نواحی مختلف بدن بیمار زن و دانشجویان دختر نیز مبادرت به معاینه نواحی مختلف بدن بیمار مرد می نمایند ، با توجه به اینکه این امر یک موضوع آموزشی است که در برنامه تربیت پزشکان قرار دارد و نظر مبارک در مورد حدود آن چیست ؟
- [آیت الله خامنه ای] دانشجویان دانشگاه پزشکی (دختر یا پسر) برای آموزش چاره ای جز معاینه فرد اجنبی از طریق لمس و نظر ندارند و چون این معاینات جزء برنامه درسی است و برای کارآموزی و آمادگی آنان برای معالجه بیماران در آینده مورد نیاز است و عدم انجام آن باعث می شود از تشخیص بیماری افراد مریض عاجز باشند و این امر منجر به طولانی شدن دوران بیماری افراد بیمار و گاهی فوت آنان می شود، بنا بر این آیا این معاینات جایز است یا خیر؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا در معاینه نامحرم که به خاطر ضرورت آموزش پزشکی وکسب تجربه و مهارت صورت می گیرد، بین معاینه اعضای تناسلی و سایر اعضای بدن تفاوت وجود دارد؟ بعضی از دانشجویان که بعد از اتمام تحصیل برای معالجه بیماران به روستاها و نقاط دوردست می روند، گاهی مجبور به زایمان زن و یا درمان آثار آن از قبیل خونریزی شدید می شوند، این کار چه حکمی دارد؟ بدیهی است که اگر این خونریزی و بیماریهای دیگر بسرعت درمان نشود حیات زنی که تازه زایمان کرده، در خطر خواهد بود، با علم به اینکه شناخت راههای معالجه این بیماریها مستلزم کارآموزی در هنگام تحصیل علم پزشکی می باشد؟
- [آیت الله بهجت] اگر پزشک مرد مجبور به معاینه بیمارِ خانم شد و یا بیمارِ مرد ناچار به مراجعه به پزشک زن شد، با توجه به این که در صورت رعایت کامل مسایل شرعی و اخلاقی، در معاینه ی کامل نامحرم شاید بتوان گفت بیش از 90% معاینات که در کتب پزشکی به انجام آن ها تأکید شده است، باید انجام نگیرند، اگر با این گونه معاینه ی سطحی و غیر کامل، بیماری وی تشخیص داده نشد و درمان کامل صورت نگرفت، آیا پزشک مسؤول است؟ اگر مسؤول است، چاره چیست؟ آیا برخلاف مسایل شرعی عمل کند؟ (تذکر این نکته ضروری است که پزشکان متخصص و مجرّب، بدون احتیاج به معاینات کامل ممکن است بتوانند تشخیص و درمان انجام دهند اما برای اطباء نامجرّب و دانشجویان، تا رسیدن به این مرحله، زمان زیادی لازم است).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر با یکسری تمهیدات لازم بتوانیم در سطح کشور، موفق به جداسازی مراکز درمانی خواهران از برادران بشویم، با توجه به اینکه هر پزشکی در طول دوران دانشجویی خود باید (هرچند مختصر) از انواع و اقسام اختلالات و بیماریها چه در مورد آقایان و چه خانمها آگاهی یافته و آموزش ببیند (اعم از انجام معاینات کامل، آگاهی از بیماریهای زنان و چگونگی انجام زایمان سالم و...) و با توجه به اینکه در مورد دانشجویان، این موارد بیشتر آموزشی هستند تا درمانی، (یعنی ممکن است نجات جان بیمار در همان زمان وابسته به آن نباشد، اما بوسیله این آموزش که در بیمارستانهای آموزشی صورت می گیرد، دانشجو برای مراحل طبابت، که نیاز آینده بیماران است، آماده می شود) و از این رو هریک از دانشجویان در دوره های مختلف، ملزم و مجبور به گذراندن واحدهای درسی در تمامی بخشهای بیمارستان، اعم از زنان و مردان، و فراگیری تمامی مسائل و امتحان دادن در پایان دوره می باشند (تا بتوانند در نهایت، فارغ التحصیل موفقی باشند)، با در نظر گرفتن تمامی این شرایط، بفرمایید تکلیف و وظیفه دانشجو چیست؟ آیا می تواند بخاطر رعایت مسائل شرعی، از فراگیری کامل بسیاری مسائل بگذرد و در نتیجه در گذراندن واحدهای درسی ناموفق باشد؟ و یا در هر شرایطی و با هروسیله ای، باید به فراگیری صحیح کارش بپردازد تا در آینده کمتر دچار مشکل شود؟ و بطور کلی چگونه می توان بین وظیفه پزشکی و دانشجویی (که در کتب پزشکی، برانجام آنها تأکید شده) و وظیفه شرعی و اسلامی (که طبیعتاً نباید با وظیفه پزشکی تناقض داشته باشد) جمع کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پزشک مرد، ناچاراً مجبور به معاینه خانم بیمار شد و یا برعکس خانم بیمار ناچار به مراجعه به پزشک مرد شد، با توجه به اینکه در صورت رعایت کامل مسائل شرعی و اخلاقی در معاینه کامل خانمها، شاید بتوان گفت بیش از 90% معاینات که در کتب پزشکی به انجام آنها تأکید شده است، باید انجام نگیرند، اگر با معاینه سطحی و غیر کامل، بیماری وی صحیح تشخیص داده نشد و درمان کامل صورت نگرفت، آیا پزشک مسؤول است؟ اگر مسؤول است چاره چیست؟ آیا می تواند برخلاف مسائل شرعی عمل کند؟ (تذکر این نکته ضروری است که پزشکان متخصص و مجرب بدون احتیاج به معاینات کامل ممکن است بتوانند تشخیص و درمان انجام دهند، اما برای افراد کم تجربه و دانشجویان، تا رسیدن به این مرحله، زمان زیادی لازم است).
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر با یک سری تمهیدات لازم بتوانیم در سطح کشور، موفّق به جداسازی مراکز درمانی خواهران از برادران بشویم، با توجّه به این که هر پزشکی در طول دوران دانشجویی خود باید هر چند مختصر از انواع و اقسام اختلالات و بیماریها چه در مورد آقایان و چه خانمها آگاهی یافته و آموزش ببیند اعم از انجام معاینات کامل، آگاهی از بیماریهای زنان و چگونگی انجام زایمان سالم و... با توجّه به این که در مورد دانشجویان، این موارد بیشتر آموزشی هستند تا درمانی، یعنی ممکن است نجات جان بیمار در همان زمان وابسته به این درمان نباشد اما به وسیله این آموزش که در بیمارستان های آموزشی صورت می گیرد دانشجو برای مراحلی که در آینده زندگی بیماران وابسته به وجود او خواهد بود، آماده می شود و از این رو هر یک از دانشجویان در دوره های مختلف ملزم و مجبور به گذراندن واحد های درسی در بیمارستان هایی که بیماران آن اعم از مردان و زنان می باشند، فراگیری تمام مسائل و امتحان دادن در پایان دروه می باشند تا بتوانند در نهایت فارق التحصیل موفق باشند. با در نظر گرفتن تمامی این شرایط، بفرمایید تکلیف و وظیفه دانشجو چیست؟ آیا می تواند به خاطر رعایت مسائل شرعی از فراگیری کامل بسیاری از مسائل بگذرد و در نتیجه در گذراندن واحد های درسی هم ناموفق باشد و یا در هر شرایطی و با هر وسیله ای باید به فراگیری صحیح کارش بپردازد تا در آینده کمتر دچار مشکل شود؟ و به طور کلی چگونه می توان بین وظیفه پزشکی و دانشجویی که در کتب پزشکی بر انجام آنها تاکید شده و وظیفه شرعی و اسلامی که نباید با وظیفه پزشکی تناقض داشته باشد جمع کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طبق نظرات علوم پزشکی، یکی از معایناتی که امروزه در هر بیماری (بخصوص در بیماریهای اداری تناسلی) جزء معاینات اصلیِ اولیه به شمار می آید (گرچه در انجام آن، متأسفانه یا خوشبختانه مسامحه می شود) عملی به نام (توشِه رِکتال) (یک نوع معاینه نظری و لمسی از طریق مقعد) می باشد. و نیز یکی از دقیقترین روشهای تعیین درجه حرارت فرد از طریق مقعد می باشد، با توجه به این موضوعات و اینکه این معاینات، گاهی بخاطر احتیاط در جهت تشخیص یا رد برخی بیماریها انجام می شود و گاهی در تشخیص برخی بیماریها بسیار مؤثر و روش کم خرج و ساده ای به نظر می آید، آیا پزشک مرد مجازاست چنین معاینه ای را چه جهت آموزش دانشجویان و چه جهت تشخیص احتمالی یا قطعی در مورد بیمار مرد انجام دهد؟ و اگر با عدم انجام آن، متوجه بیماری و راه درمان وی نشود، آیا مسؤول نیست؟
- [آیت الله بهجت] با توجه به این که هر پزشکی در طول دوران دانشجویی خود باید (هر چند مختصر) از انواع و اقسام اختلالات و بیماری ها چه در مورد آقایان و چه خانم ها آگاهی بیابد و آموزش ببیند (اعم از انجام معاینات کامل، آگاهی از بیماری های زنان و چگونگی انجام زایمان سالم و...) و با توجه به این که در مورد دانشجویان، این موارد بیشتر آموزشی هستند تا درمانی (یعنی ممکن است نجات جان بیمار در همان زمان وابسته به این معاینات نباشد، اما به وسیله ی این آموزش که در بیمارستان های آموزشی صورت می گیرد، دانشجو برای مراحلی که در آینده زندگی بیماران وابسته به وجود او خواهد بود آماده می شود) و از این رو، هر یک از دانشجویان در دوره های مختلف، ملزم و مجبور به گذراندن واحدهای درسی در تمامی بخش های بیمارستان اعم از زنان و مردان، فراگیری تمامی مسایل و امتحان دادن در پایان دوره می باشند (تا بتوانند در نهایت فارغ التحصیل موفّقی باشند)، با در نظر گرفتن تمامی این شرایط، بفرمایید تکلیف و وظیفه ی دانشجو چیست؟ آیا می تواند به خاطر رعایت مسایل شرعی، از فراگیری کامل بسیاری مسایل بگذرد و در نتیجه در گذراندن واحدهای درسی هم ناموفق باشد یا در هر شرایطی و با هر وسیله ای باید به فراگیری صحیح کارش بپردازد تا در آینده، کمتر دچار مشکل شود؟ و به طور کلی چگونه می توان بین وظیفه ی پزشکی و دانشجویی (که در کتب پزشکی، بر انجام آن هاتأکید شده) و وظیفه ی شرعی و اسلامی (که طبیعتا نباید با وظیفه ی پزشکی تناقض داشته باشد) جمع کرد؟
- [آیت الله بهجت] با توجه به این که اگر بخواهیم طبابت پزشک را با توجه به مشکلات متعدد و در صورت مواجهه با این مشکلات، تنها در صورتی مجاز بدانیم که وی در این زمینه دارای تخصّص و تجربه ی کافی باشد، عملاً مسایل درمان با اختلال کامل روبرو خواهد شد زیرا: اولاً هر پزشکی تا رسیدن به این تخصص و تجربه ی کافی باید همان مراحل اولیّه را طی کند (که همان دوران بدون تجربه و تخصّص است). ثانیا به علت جمعیّت زیاد، امکانات کم، فرصت های ناکافی و ده ها علل دیگر (حداقلّ در کشور ایران) نمی توان انتظار داشت پزشکانی که از ابتدا کاملاً مسلّط باشند به طبابت بپردازند. 1) در مواردی پزشک داروی مؤثّر بر بیماری یا عوارض خطرناک آن را فراموش نموده و فرصت و امکانات کافی جهت دسترسی به اطلاعات کافی یا پزشک متخصص دیگری نیز ندارد. 2) یا مطمئن است که داروی خاصی برای بیماری مفید است. اما هم چنین مطمئن است و یا احتمال می دهد که در صورت تجویز آن دارو عوارضی خفیف یا شدیدتر از خود بیماری و حتی مرگ در اثر این دارو، گریبان گیر این بیمار خواهد شد. (که البته 1 و 2 شامل مسایل تشخیصی نیز می باشد). آیا پزشک در این حالات می تواند مریض را به حال خود بگذارد و چنین فرض کند که: گویا پزشکی موجود نبوده است و قضا و قدر الهی هر چه باشد بر او جاری خواهد شد و بدین ترتیب خود را در معرض مؤاخذه مادی و معنوی حاصل از عوارض احتمالی و هزینه های نابه جای آن قرار ندهد و کار وی را به خدا واگذارد که یا خود بهبودی نسبی یابد و فرصت تحقیقات بعدی فراهم گردد و یا به تدریج دچار عوارض و مرگ گردد. اصولاً در چنین مواردی که پزشک نمی داند برای نجات جان یا رفع و تسکین آلام یک بیمار چه کاری انجام دهد وظیفه ی او چیست؟ درمان های بدون اطمینان و غیر قابل اعتماد (که ممکن است خود آن ها باعث مرگ یا عوارض شدیدتر شوند) یا عدم هر گونه اقدام درمانی؟ اگر پزشک با اقدام به درمان نامطمئن، موجب خسارت و مرگ مریض گردد، آیا مسؤول است؟ آیا اگر اقدام به هیچ درمانی نکند (با توجه به علل و توضیحات فوق)، مسؤولّیتی متوجّه اوست؟ این موضوع با توجه به این نکته باید در نظر گرفته شود که گاهی، فرصت هیچ مشورت و ارجاع بیمار به پزشکان متخصّص و آگاه دیگری وجود ندارد (مثلاً گاهی پزشکی که دارای تجربه ی کافی نباشد، با بیماری در حالت بی هوشی مواجه می شود که نمی داند به طور مثال این بیمار در اثر کمبود یا ازدیاد قند در بدنش دچار بی هوشی شده و در این حالت طبیعی است که درمان کاملاً متناقض است و باعث اشتباه پزشک می شود).