فکر می کنم ، غسل جنابت ، برای قدیم بوده که آب نبوده و مردم دیر حمام می رفتند، توضیح بدید من که حمام رفتم، چرا باید غسل کنم؟
فکر می کنم ، غسل جنابت ، برای قدیم بوده که آب نبوده و مردم دیر حمام می رفتند، توضیح بدید من که حمام رفتم، چرا باید غسل کنم؟ در جهت پاسخ گویی به این سئوال ذکر نکته هایی ضرورت دارد: نکته اول: غسل جنابت ، یکی از عبادات مستحبی است، که برای خواندن نماز واجب می شود. مهمترین فلسفه غسل ، مانند وضو و تیمم ، به تصریح آیه 6 سوره مائده ، تحصیل طهارت است نه صرف پاکیزگی ظاهری. خداوند متعال در این آیه دستور می دهد برای نماز خواندن وضو بگیرید. اگر جنب هستید غسل کنید و اگر آب نیافتید تیمم کنید. به نظر شما اگر وضو و غسل صرفا برای تمیز کردن اعضا بدن باشد تیمم می تواند جایگزین وضو و غسل باشد؟! جالب اینکه خداوند متعال بعد از بیان حکم تیمم می فرماید ( یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ ) یعنی خداوند می خواهد با تیمم مانند غسل و وضو پاک شوید! اگر منظور از پاک شدن ، پاک شدن ظاهری و تمیز شدن، باشد آیا تیمم گزینه مناسبی است؟ با اندکی تامل می یابیم که هدف اصلی از غسل و وضو و تیمم چیزی غیر از پاک و تمیز شدن ظاهر اعضا و جوارح است. از این گذشته اگر هدف الهی از غسل و وضو پاک شدن ظاهر اعضا باشد نیازی به مقررات خاص نیست همین که شخص حمام می رفت یا دست و صورتش را می شست این هدف برآورده می گردید. بنابر این باید توجه داشت که اولا، بطور اجمال روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی است. تسلط بر تمام حکمت های احکام عبادی و از جمله غسل دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می طلبد. بنابراین در صورتی که همه حکمت های حکمی را ندانیم، بنابر قاعده کلی مذکور، باید پیروی کرد. زیرا یقینا مصلحتی در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد . ثانیا : درجست و جوی فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربی رفت ودلیلی مادی یا بهداشتی برایش جست و جو نمود. این فرایند که همواره در پی یافتن مصلحت یا مفسده ای طبی یا بهداشتی باشیم برخاسته از نگرشی مادی گرایانه (Materialism) است، در حالی که بسیاری از احکام مصالحی معنوی دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشری قابل تحقیق نیست و دانشمندان علوم تجربی با متد تجربی خود قادر به حکمی نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند، یا اگر نظری بدهند بسیار سطحی است و چه بسا احکام ، حکمتی برتر و بالاترداشته باشد. نکته دوم: با توجه به آیه مربوط به غسل مشخص می شود که مهمترین فلسفه غسل، طهارت است. لکن طهارت دو جنبه ظاهری و باطنی دارد. تطهیر باطنی به خاطر مصالح معنوی و تعبدی و بر اساس دستور الهی و در قالب نیت قرب الهی شکل می گیرد نه شستشوی ظاهری. اگر چه حمام رفتن تطهیر ظاهری را مهیا می کند لکن تطهیر ظاهری برای رسیدن به قرب الهی کفایت نمی کند و انسان به وسیله وضو یا غسل با نیت عبادت الهی و بر اساس دستور خداوند می تواند علاوه بر تطهیر ظاهری ، تطهیر معنوی را نیز در وجود خویش محقق نموده تا لایق عبادت الهی گردد. همان گونه که بر جهان ماده سلسه اسباب و علت های مادی و فیزیکی حاکم است بر جهان معنا و فراماده نیز سلسه اسباب معنوی حاکمیت دارد لکن سنخ این اسباب و علل در هر عالم متناسب با همان عالم است. در عالم ماده به لحاظ ماهیت مادی این عالم بعضی اسباب و علت های پدیده مادی با ابزار حس و تجربه (علوم تجربی) قابل دریافت و استدلال است لکن در عالم معنا و فراماده خصوصا در مورد بعد ابدی و اخروی ابزار حس و تجربه کارایی ندارد و به علوم یقینی برای تصور و فهم اسباب حاکم بر این عالم نیاز داریم. وحی مهمترین منبع دستیابی به اسباب و علل معنوی است. به عنوان مثال ما با حواس خود و همچنین با مدد گیری از علم بهداشت و پزشکی می توانیم ثابت کنیم که حمام کردن برای از بین بردن میکرب های بدن و حفظ سلامت لازم و ضروری است ولی به وسیله این ابزار(حواس ظاهری و علم تجربی) نمی توانیم ثابت نماییم که حمام کردن طبق شرایط و روال خاص (غسل) چه تاثیر معنوی و اخروی بر جسم و روح ما و کمال اخروی ما در پی دارد. برای دریافت تاثیر غسل بر کمال معنوی و اخروی چاره جز رجوع به علوم وحیانی نداریم. یکی از مشخضات اصلی احکام دینی و مذهبی خصوصا احکام عبادی و تعبدی جنبه معناگرا و معنویت محور آن است این ویژگی اصلی ترین وجه تمایز احکام تعبدی مذهبی و مقررات دنیا گرایانه مادی و سکولار است. علوم تجربی به عنوان ابزار دنیوی و مادی رشد نایافته و ناقص فقط می تواند بخش کوچکی از مصلحت ها و مفسده های صرفا مادی موجود در احکام الهی را در یابد این در حالی است که مصلحت معنوی و اخروی احکام که بخش اصلی احکام تعبدی را شامل می شود به هیچ وجه با ابزار مادی و دنیوی قابل ارزیابی و سنجش نیست لذا یک ماتریالیست و ماده گرا یا یک شخص سکولار به هیچ وجه نمی تواند به ارزش ها و ارتباط علی و معلولی احکام الهی با نتایج معنوی آن ایمان داشته و تصور صحیحی از آن داشته باشد. اگر چه ممکن است تاثیرات مادی و فیزیکی غسل جنابت با شرایط کامل شرعی آن ظاهرا تفاوتی با حمام رفتن نداشته باشد لکن آثار معنوی دنیوی و اخروی آن مطمئنا متفاوت است. رنگ خدایی گرفتن مهمترین اثر معنوی غسل است که روحیه عبودیت و بندگی را در انسان زنده نگه می دارد. این تاثیر به خاطر (نیت)که در حقیقت نقش جهت دهی عمل مادی به سوی مصالح معنوی را دارد ایفا می گردد. چنین کمال معنوی در تنظیف و حمام رفتن وجود ندارد علاوه بر آن احکام تعبدی دارای آثار بی شمار اخروی است که علم تجربی مادی و بشری به دلیل محصور بودن در قوای مادی و حواس ظاهری و نداشتن ابزار معنوی توان درک نحوه تاثیر و تاثر آن را ندارد و بخشی از آن به وسیله وحی در پیام معصومین علیهم السلام برای ما منعکس شده است
عنوان سوال:

فکر می کنم ، غسل جنابت ، برای قدیم بوده که آب نبوده و مردم دیر حمام می رفتند، توضیح بدید من که حمام رفتم، چرا باید غسل کنم؟


پاسخ:

فکر می کنم ، غسل جنابت ، برای قدیم بوده که آب نبوده و مردم دیر حمام می رفتند، توضیح بدید من که حمام رفتم، چرا باید غسل کنم؟

در جهت پاسخ گویی به این سئوال ذکر نکته هایی ضرورت دارد:
نکته اول: غسل جنابت ، یکی از عبادات مستحبی است، که برای خواندن نماز واجب می شود. مهمترین فلسفه غسل ، مانند وضو و تیمم ، به تصریح آیه 6 سوره مائده ، تحصیل طهارت است نه صرف پاکیزگی ظاهری. خداوند متعال در این آیه دستور می دهد برای نماز خواندن وضو بگیرید. اگر جنب هستید غسل کنید و اگر آب نیافتید تیمم کنید. به نظر شما اگر وضو و غسل صرفا برای تمیز کردن اعضا بدن باشد تیمم می تواند جایگزین وضو و غسل باشد؟! جالب اینکه خداوند متعال بعد از بیان حکم تیمم می فرماید ( یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ ) یعنی خداوند می خواهد با تیمم مانند غسل و وضو پاک شوید!
اگر منظور از پاک شدن ، پاک شدن ظاهری و تمیز شدن، باشد آیا تیمم گزینه مناسبی است؟ با اندکی تامل می یابیم که هدف اصلی از غسل و وضو و تیمم چیزی غیر از پاک و تمیز شدن ظاهر اعضا و جوارح است. از این گذشته اگر هدف الهی از غسل و وضو پاک شدن ظاهر اعضا باشد نیازی به مقررات خاص نیست همین که شخص حمام می رفت یا دست و صورتش را می شست این هدف برآورده می گردید.
بنابر این باید توجه داشت که اولا، بطور اجمال روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی است. تسلط بر تمام حکمت های احکام عبادی و از جمله غسل دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می طلبد. بنابراین در صورتی که همه حکمت های حکمی را ندانیم، بنابر قاعده کلی مذکور، باید پیروی کرد. زیرا یقینا مصلحتی در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد . ثانیا : درجست و جوی فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربی رفت ودلیلی مادی یا بهداشتی برایش جست و جو نمود. این فرایند که همواره در پی یافتن مصلحت یا مفسده ای طبی یا بهداشتی باشیم برخاسته از نگرشی مادی گرایانه (Materialism) است، در حالی که بسیاری از احکام مصالحی معنوی دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشری قابل تحقیق نیست و دانشمندان علوم تجربی با متد تجربی خود قادر به حکمی نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند، یا اگر نظری بدهند بسیار سطحی است و چه بسا احکام ، حکمتی برتر و بالاترداشته باشد.
نکته دوم: با توجه به آیه مربوط به غسل مشخص می شود که مهمترین فلسفه غسل، طهارت است. لکن طهارت دو جنبه ظاهری و باطنی دارد. تطهیر باطنی به خاطر مصالح معنوی و تعبدی و بر اساس دستور الهی و در قالب نیت قرب الهی شکل می گیرد نه شستشوی ظاهری. اگر چه حمام رفتن تطهیر ظاهری را مهیا می کند لکن تطهیر ظاهری برای رسیدن به قرب الهی کفایت نمی کند و انسان به وسیله وضو یا غسل با نیت عبادت الهی و بر اساس دستور خداوند می تواند علاوه بر تطهیر ظاهری ، تطهیر معنوی را نیز در وجود خویش محقق نموده تا لایق عبادت الهی گردد.
همان گونه که بر جهان ماده سلسه اسباب و علت های مادی و فیزیکی حاکم است بر جهان معنا و فراماده نیز سلسه اسباب معنوی حاکمیت دارد لکن سنخ این اسباب و علل در هر عالم متناسب با همان عالم است. در عالم ماده به لحاظ ماهیت مادی این عالم بعضی اسباب و علت های پدیده مادی با ابزار حس و تجربه (علوم تجربی) قابل دریافت و استدلال است لکن در عالم معنا و فراماده خصوصا در مورد بعد ابدی و اخروی ابزار حس و تجربه کارایی ندارد و به علوم یقینی برای تصور و فهم اسباب حاکم بر این عالم نیاز داریم. وحی مهمترین منبع دستیابی به اسباب و علل معنوی است. به عنوان مثال ما با حواس خود و همچنین با مدد گیری از علم بهداشت و پزشکی می توانیم ثابت کنیم که حمام کردن برای از بین بردن میکرب های بدن و حفظ سلامت لازم و ضروری است ولی به وسیله این ابزار(حواس ظاهری و علم تجربی) نمی توانیم ثابت نماییم که حمام کردن طبق شرایط و روال خاص (غسل) چه تاثیر معنوی و اخروی بر جسم و روح ما و کمال اخروی ما در پی دارد. برای دریافت تاثیر غسل بر کمال معنوی و اخروی چاره جز رجوع به علوم وحیانی نداریم.
یکی از مشخضات اصلی احکام دینی و مذهبی خصوصا احکام عبادی و تعبدی جنبه معناگرا و معنویت محور آن است این ویژگی اصلی ترین وجه تمایز احکام تعبدی مذهبی و مقررات دنیا گرایانه مادی و سکولار است. علوم تجربی به عنوان ابزار دنیوی و مادی رشد نایافته و ناقص فقط می تواند بخش کوچکی از مصلحت ها و مفسده های صرفا مادی موجود در احکام الهی را در یابد این در حالی است که مصلحت معنوی و اخروی احکام که بخش اصلی احکام تعبدی را شامل می شود به هیچ وجه با ابزار مادی و دنیوی قابل ارزیابی و سنجش نیست لذا یک ماتریالیست و ماده گرا یا یک شخص سکولار به هیچ وجه نمی تواند به ارزش ها و ارتباط علی و معلولی احکام الهی با نتایج معنوی آن ایمان داشته و تصور صحیحی از آن داشته باشد.
اگر چه ممکن است تاثیرات مادی و فیزیکی غسل جنابت با شرایط کامل شرعی آن ظاهرا تفاوتی با حمام رفتن نداشته باشد لکن آثار معنوی دنیوی و اخروی آن مطمئنا متفاوت است. رنگ خدایی گرفتن مهمترین اثر معنوی غسل است که روحیه عبودیت و بندگی را در انسان زنده نگه می دارد. این تاثیر به خاطر (نیت)که در حقیقت نقش جهت دهی عمل مادی به سوی مصالح معنوی را دارد ایفا می گردد. چنین کمال معنوی در تنظیف و حمام رفتن وجود ندارد علاوه بر آن احکام تعبدی دارای آثار بی شمار اخروی است که علم تجربی مادی و بشری به دلیل محصور بودن در قوای مادی و حواس ظاهری و نداشتن ابزار معنوی توان درک نحوه تاثیر و تاثر آن را ندارد و بخشی از آن به وسیله وحی در پیام معصومین علیهم السلام برای ما منعکس شده است





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین