ما اهل بیت علیهم السلام را معصوم می دانیم پس این همه اقرار به گناهان در دعاهای مختلف، برای چیست و چه مفهومی دارد؟ انسانها از لحاظ گستره و ظرفیّت وجودی ، در یک سطح نیستند. لذا انتظار خداوند متعال از آنها نیز یکسان نیست. خداوند متعال آن انتظاری را که از چهارده معصوم دارد از انبیاء و اولیای دیگر ندارد. همچنین آن انتظاری را که از انبیای اولوالعزم دارد از غیر اولوالعزم ندارد. به همین ترتیب انتظار خدا از انبیاء غیر اولوالعزم خیلی بیشتر از علمای ربّانی و از علمای ربّانی بیش از علمای عادی ، و از علما بیش از غیر علماست. لذا بازتاب رفتارهای اقشار گوناگون بندگان از جانب خدا نیز متفاوت است. آن کیفیّت از یک عمل که برای عوام کمال محسوب می شود چه بسا برای عالم نقص شمرده شود. و آنچه برای عالم عادی کمال فرض می شود چه بسا برای عالم ربّانی نقصان تلقّی گردد. و به همین ترتیب حسنات عالم ربّانی سیئات انبیاء و حسنات انبیاء سیئات اولوالعزم ، و حسنات اولوالعزم سیئات اهل بیت(ع) قلمداد می شود. همانگونه که در نزد عرف ، اگر فردی عادی کنار خیابان ساندویچ بخورد ، کار او چندان قبیح تلقّی نمی شود در حالی که اگر عالمی یا استاد دانشگاه معروفی چنین عملی را انجام دهد ، کارش به شدّت زشت شمرده می شود تا آنجا که اگر عالمی دینی چنین رفتاری از خود نشان دهد اقتداء به او در نماز جماعت مشکل است. بر این اساس ، به صرف اینکه امام معصوم که عصمتش با برهان عقلی اثبات می شود در مقابل خدا اعتراف به قصور نموده و توبه و استغفار می نماید نمی توان حکم نمود که وی معاذ الله مرتکب گناه شرعی شده است. باید توجّه داشت که اوّلاً گناه شأنی غیر از گناه شرعی و اصطلاحی است و ثانیاً بین گناهکار دانستن خود و گناهکار بودن تفاوت است. توبه و استغفار انبیاء یا از روی گناهکار دانستن خود بوده که شرط اخلاص در بندگی و اعتراف به کوچکی و قصور خود در مقابل عظمت الهی است یا توبه از گناه شأنی بوده نه از گناه شرعی ؛ و آنچه با عصمت لازم برای نبی ، در تقابل است گناه شرعی است نه گناه شأنی ؛ چرا که گناه شأنی حقیقتاً گناه نیست بلکه کارخیری که مناسب شأن و رتبه ی وجودی نبی نیست ؛ برای مثال اینکه کسی نجات فرزند خویش را از خدا طلب نماید گناه نیست ولی کسی چون حضرت نوح نباید بی اذن خاصّ خدا چنین طلبی داشته باشد لذا وقتی چنین طلبی نمود مورد مؤاخذه ی خدا قرار گرفت و طلب استغفار نمود (ر.ک: سوره هود آیه 46 و 47) . البته گناه شأنی نیز بسته به رتبه ی وجودی افراد متفاوت است لذا آنچه چهارده معصوم آن را برای خود گناه محسوب داشته از آن استغفار می نمودند برای انبیای اولوالعزم کار خیر محسوب می شود کجا رسد برای انبیای دیگر و افراد غیر معصوم. لذا همانگونه که در روایت نبوی آمده است که ( حسنات الابرار سیئات المقرّبین ) بر همان مبنا می توان گفت: ( حسنات الانبیاء سیئات اهل البیت). حال بر مبنای این مقدّمه ی کلّی به نکاتی جزئی تر نیز می پردازیم 1 توبه و استغفار همیشه به معنای بازگشت از گناه نیست بلکه هر گونه بازگشت و توجّه به خدا را که همراه با اعتراف به ناتوانی خود از به جا آوردن حقّ بندگی است ، شامل میشود. از این رو توبه و استغفار به خودی خود، یکی از عبادتهای بزرگ و از مصادیق بارز تعظیم خداست و هیچ دلالتی بر گناهکار بودن استغفار کنننده ندارد. بلکه دائم الاستغفار بودن از علائم اهل تقوا و ایمان و شرط بندگی است و آنکه مداومت براستغفار نداشته باشد در منطق قرآن کریم و اهل بیت (ع) نه تنها نمی تواند امام یا نبی باشد بلکه حتّی مومن حقیقی هم نیست. امام صادق (ع) فرمودند: (الاستغفار، و قول ( لا إله إلّا اللّه) خیر العبادة استغفار و قول لا إله إلّا اللّه بهترین عبادت است) و رسول اللّه (ص) فرمودند:(خیر الدّعاء الاستغفار بهترین دعاها استغفار است). خداوند متعال نیز در قرآن کریم ، مؤمنان راستین را چنین توصیف میکند:(الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ آنان شکیبایان ، راستگو ، فرمانبرداران ، انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهان هستند.) ( آل عمران:17) .و در جای دیگر میفرماید: (کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ شبانگاه اندکی میآرَمَند و سحرگاهان به استغفار میپردازند) (ذاریات:17). اگر استغفار اینان از گناه بود نباید آن را به سحرگاهان می انداختند بلکه از پس گناه باید استغفار می نمودند ؛ لکن استغفار شبانه ی اینها جزء عبادتهای دائمی آنهاست 2 استغفار و توبه ، دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه ی گنهکاران، از گناه و توبه اهل انس با عبادت ، از ترک مستحبّ و توبه اهل انس با معبود ، از غفلت آنی از یاد خداست. امّا توبه و استغفار اولیای الهی و معصومان، نه از گناه شرعی است و نه از غفلت آنی از خدا ، بلکه از این است که بی اذن خاصّ خدا توجّه به وسائط فیض داشته باشد ؛ لذا حضرت یوسف (ع) وقتی بدون فرمان خاصّ خدا ، کسی را واسطه قرار داد تا بی گناهی خود را به گوش حاکم مصر برساند خود را گناهکار محسوب داشت و با تضرّع دست به توبه برداشت ؛ در حالی که این کار گناه شرعی نیست و چه بسا برای افراد عادی واجب باشد ؛ امّا با شأن حضرت یوسف سازگار نبود. امّا برای چهارده معصوم توبه و استغفار از هیچکدام این امور معنی ندارد ؛ شأن این بزرگواران برتر از آن است که بی اذن خاصّ خدا دست به کاری زنند. استغفار این خلفای تامّ الهی از توجّه به کثرت خلقی در مقام انجام وظیفه ی تبلیغ دین است. امام صادق (ع) فرمودند:( إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- کُلَّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ. همانا رسول خدا هر روز هفتاد بار توبه می نمود بدون هیچ گناهی.)( بحار الأنوار ، ج44 ،ص275) رسول خدا نیز فرمودند:( إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَی قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِینَ مَرَّة . همانا ابری بر قلبم می نشیند و من هر روز هفتاد بار استغفار می کنم.)(بحار الأنوار ، ج25،ص 204 ) باز امام صادق (ع) فرمودند: (إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و اله کان لا یقوم من مجلس و إن خفّ حتّی یستغفر اللّه عزّ و جلّ خمسا و عشرین مرّة رسول خدا (ص) همواره چنین بود که هیچ گاه از مجلسی بر نمی خواست اگر چه مجلسی کوتاه مگر اینکه بیست و پنج بار استغفار می نمود ) (تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، ج4، ص: 60) یعنی حضرت خاتم الانبیاء (ص) دائماً نور وجه حضرت احدیّت را بی واسطه مشاهده می نمودند ؛ لکن گاه به هنگام مجالست با مردم و تبلیغ دین ، خلق یا وجود خود آن حضرت ، حجاب آن نور می شد و همانگونه که نور خورشید از پشت ابر دیده می شود آن حضرت نیز نور خدا را در حجاب خلق می دیدند ؛ لذا هفتاد بار استغفار می نمودند تا آن حالت برطرف شود. امام خمینی قُدّس سرّه در شرح این گونه احادیث مینویسد: (اولیای خدا همواره انقطاع به سوی خدا دارند؛ ولی به جهت مأموریت الهی خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق میکنند و همین، نزد آنان کدورت محسوب شده و برای زدودنش استغفار میکنند. ) (صحیفه نور، ج 20، ص 268 - 269 ؛ نیز همان، ج 19، ص 120) 3 توبه و استغفار و استغاثه دائمی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان علیهم السلام در پیشگاه خدا ، نقش عملی را در تربیت امّت نیز دارد و به دیگران میآموزد که چگونه در پیشگاه خدا به توبه، تضرّع و انابه بپردازند و به جهت پارهای از اعمال نیک ، مغرور نگشته و به خاطر اعمالی که هیچ در خور خداوندی خدا نیست خود را از خدا طلبکار ندانند و همواره خود در به جا آوردن حقّ بندگی خدا قاصر و مقصّر بدانند که این عالی ترین اعتراف به عظمت بی منتهای حضرت پروردگار است. آیا کسی که نالهها و گریههای اطاعت و بندگی (امیرمؤمنان(علیه السلام)) را ببیند و بشنود، با خود نمیگوید: او که یک لحظه عمرش برتر از عبادت ثقلین است، این چنین توبه میکند؛ پس من حقیر چگونه به خود ببالم و از خدا عذرخواهی نکنم!؟
ما اهل بیت علیهم السلام را معصوم می دانیم پس این همه اقرار به گناهان در دعاهای مختلف، برای چیست و چه مفهومی دارد؟
ما اهل بیت علیهم السلام را معصوم می دانیم پس این همه اقرار به گناهان در دعاهای مختلف، برای چیست و چه مفهومی دارد؟
انسانها از لحاظ گستره و ظرفیّت وجودی ، در یک سطح نیستند. لذا انتظار خداوند متعال از آنها نیز یکسان نیست. خداوند متعال آن انتظاری را که از چهارده معصوم دارد از انبیاء و اولیای دیگر ندارد. همچنین آن انتظاری را که از انبیای اولوالعزم دارد از غیر اولوالعزم ندارد. به همین ترتیب انتظار خدا از انبیاء غیر اولوالعزم خیلی بیشتر از علمای ربّانی و از علمای ربّانی بیش از علمای عادی ، و از علما بیش از غیر علماست. لذا بازتاب رفتارهای اقشار گوناگون بندگان از جانب خدا نیز متفاوت است.
آن کیفیّت از یک عمل که برای عوام کمال محسوب می شود چه بسا برای عالم نقص شمرده شود. و آنچه برای عالم عادی کمال فرض می شود چه بسا برای عالم ربّانی نقصان تلقّی گردد. و به همین ترتیب حسنات عالم ربّانی سیئات انبیاء و حسنات انبیاء سیئات اولوالعزم ، و حسنات اولوالعزم سیئات اهل بیت(ع) قلمداد می شود. همانگونه که در نزد عرف ، اگر فردی عادی کنار خیابان ساندویچ بخورد ، کار او چندان قبیح تلقّی نمی شود در حالی که اگر عالمی یا استاد دانشگاه معروفی چنین عملی را انجام دهد ، کارش به شدّت زشت شمرده می شود تا آنجا که اگر عالمی دینی چنین رفتاری از خود نشان دهد اقتداء به او در نماز جماعت مشکل است.
بر این اساس ، به صرف اینکه امام معصوم که عصمتش با برهان عقلی اثبات می شود در مقابل خدا اعتراف به قصور نموده و توبه و استغفار می نماید نمی توان حکم نمود که وی معاذ الله مرتکب گناه شرعی شده است. باید توجّه داشت که اوّلاً گناه شأنی غیر از گناه شرعی و اصطلاحی است و ثانیاً بین گناهکار دانستن خود و گناهکار بودن تفاوت است. توبه و استغفار انبیاء یا از روی گناهکار دانستن خود بوده که شرط اخلاص در بندگی و اعتراف به کوچکی و قصور خود در مقابل عظمت الهی است یا توبه از گناه شأنی بوده نه از گناه شرعی ؛ و آنچه با عصمت لازم برای نبی ، در تقابل است گناه شرعی است نه گناه شأنی ؛ چرا که گناه شأنی حقیقتاً گناه نیست بلکه کارخیری که مناسب شأن و رتبه ی وجودی نبی نیست ؛ برای مثال اینکه کسی نجات فرزند خویش را از خدا طلب نماید گناه نیست ولی کسی چون حضرت نوح نباید بی اذن خاصّ خدا چنین طلبی داشته باشد لذا وقتی چنین طلبی نمود مورد مؤاخذه ی خدا قرار گرفت و طلب استغفار نمود (ر.ک: سوره هود آیه 46 و 47) . البته گناه شأنی نیز بسته به رتبه ی وجودی افراد متفاوت است لذا آنچه چهارده معصوم آن را برای خود گناه محسوب داشته از آن استغفار می نمودند برای انبیای اولوالعزم کار خیر محسوب می شود کجا رسد برای انبیای دیگر و افراد غیر معصوم. لذا همانگونه که در روایت نبوی آمده است که ( حسنات الابرار سیئات المقرّبین ) بر همان مبنا می توان گفت: ( حسنات الانبیاء سیئات اهل البیت).
حال بر مبنای این مقدّمه ی کلّی به نکاتی جزئی تر نیز می پردازیم
1 توبه و استغفار همیشه به معنای بازگشت از گناه نیست بلکه هر گونه بازگشت و توجّه به خدا را که همراه با اعتراف به ناتوانی خود از به جا آوردن حقّ بندگی است ، شامل میشود. از این رو توبه و استغفار به خودی خود، یکی از عبادتهای بزرگ و از مصادیق بارز تعظیم خداست و هیچ دلالتی بر گناهکار بودن استغفار کنننده ندارد. بلکه دائم الاستغفار بودن از علائم اهل تقوا و ایمان و شرط بندگی است و آنکه مداومت براستغفار نداشته باشد در منطق قرآن کریم و اهل بیت (ع) نه تنها نمی تواند امام یا نبی باشد بلکه حتّی مومن حقیقی هم نیست. امام صادق (ع) فرمودند: (الاستغفار، و قول ( لا إله إلّا اللّه) خیر العبادة استغفار و قول لا إله إلّا اللّه بهترین عبادت است) و رسول اللّه (ص) فرمودند:(خیر الدّعاء الاستغفار بهترین دعاها استغفار است). خداوند متعال نیز در قرآن کریم ، مؤمنان راستین را چنین توصیف میکند:(الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ آنان شکیبایان ، راستگو ، فرمانبرداران ، انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهان هستند.) ( آل عمران:17) .و در جای دیگر میفرماید: (کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ شبانگاه اندکی میآرَمَند و سحرگاهان به استغفار میپردازند) (ذاریات:17). اگر استغفار اینان از گناه بود نباید آن را به سحرگاهان می انداختند بلکه از پس گناه باید استغفار می نمودند ؛ لکن استغفار شبانه ی اینها جزء عبادتهای دائمی آنهاست
2 استغفار و توبه ، دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه ی گنهکاران، از گناه و توبه اهل انس با عبادت ، از ترک مستحبّ و توبه اهل انس با معبود ، از غفلت آنی از یاد خداست. امّا توبه و استغفار اولیای الهی و معصومان، نه از گناه شرعی است و نه از غفلت آنی از خدا ، بلکه از این است که بی اذن خاصّ خدا توجّه به وسائط فیض داشته باشد ؛ لذا حضرت یوسف (ع) وقتی بدون فرمان خاصّ خدا ، کسی را واسطه قرار داد تا بی گناهی خود را به گوش حاکم مصر برساند خود را گناهکار محسوب داشت و با تضرّع دست به توبه برداشت ؛ در حالی که این کار گناه شرعی نیست و چه بسا برای افراد عادی واجب باشد ؛ امّا با شأن حضرت یوسف سازگار نبود. امّا برای چهارده معصوم توبه و استغفار از هیچکدام این امور معنی ندارد ؛ شأن این بزرگواران برتر از آن است که بی اذن خاصّ خدا دست به کاری زنند. استغفار این خلفای تامّ الهی از توجّه به کثرت خلقی در مقام انجام وظیفه ی تبلیغ دین است. امام صادق (ع) فرمودند:( إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- کُلَّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ. همانا رسول خدا هر روز هفتاد بار توبه می نمود بدون هیچ گناهی.)( بحار الأنوار ، ج44 ،ص275) رسول خدا نیز فرمودند:( إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَی قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِینَ مَرَّة . همانا ابری بر قلبم می نشیند و من هر روز هفتاد بار استغفار می کنم.)(بحار الأنوار ، ج25،ص 204 ) باز امام صادق (ع) فرمودند: (إن رسول اللّه صلی اللّه علیه و اله کان لا یقوم من مجلس و إن خفّ حتّی یستغفر اللّه عزّ و جلّ خمسا و عشرین مرّة رسول خدا (ص) همواره چنین بود که هیچ گاه از مجلسی بر نمی خواست اگر چه مجلسی کوتاه مگر اینکه بیست و پنج بار استغفار می نمود ) (تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، ج4، ص: 60)
یعنی حضرت خاتم الانبیاء (ص) دائماً نور وجه حضرت احدیّت را بی واسطه مشاهده می نمودند ؛ لکن گاه به هنگام مجالست با مردم و تبلیغ دین ، خلق یا وجود خود آن حضرت ، حجاب آن نور می شد و همانگونه که نور خورشید از پشت ابر دیده می شود آن حضرت نیز نور خدا را در حجاب خلق می دیدند ؛ لذا هفتاد بار استغفار می نمودند تا آن حالت برطرف شود. امام خمینی قُدّس سرّه در شرح این گونه احادیث مینویسد: (اولیای خدا همواره انقطاع به سوی خدا دارند؛ ولی به جهت مأموریت الهی خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق میکنند و همین، نزد آنان کدورت محسوب شده و برای زدودنش استغفار میکنند. ) (صحیفه نور، ج 20، ص 268 - 269 ؛ نیز همان، ج 19، ص 120)
3 توبه و استغفار و استغاثه دائمی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان علیهم السلام در پیشگاه خدا ، نقش عملی را در تربیت امّت نیز دارد و به دیگران میآموزد که چگونه در پیشگاه خدا به توبه، تضرّع و انابه بپردازند و به جهت پارهای از اعمال نیک ، مغرور نگشته و به خاطر اعمالی که هیچ در خور خداوندی خدا نیست خود را از خدا طلبکار ندانند و همواره خود در به جا آوردن حقّ بندگی خدا قاصر و مقصّر بدانند که این عالی ترین اعتراف به عظمت بی منتهای حضرت پروردگار است. آیا کسی که نالهها و گریههای اطاعت و بندگی (امیرمؤمنان(علیه السلام)) را ببیند و بشنود، با خود نمیگوید: او که یک لحظه عمرش برتر از عبادت ثقلین است، این چنین توبه میکند؛ پس من حقیر چگونه به خود ببالم و از خدا عذرخواهی نکنم!؟
- [سایر] در روایتی آمده که یک چهارم قرآن درباره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. معنای این روایت چیست؟
- [سایر] شبهه: آیه تطهیر درباره اهل بیت پیامبر (ص) نیست و این آیه هیچ ارتباطی با عصمت آنان ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ذاکر اهل بیت می تواند برای ذکر فضائل و مصائب اهل بیت(علیهم السلام)اجرت طی کند؟
- [آیت الله جوادی آملی] در برخی مجالس که برای بزرگداشت اهل بیت (علیهم السّلام) برپا میشود، مسایلی به چشم میخورد؛ از جمله: 1 تصریح به الفاظی که دلالت بر الوهیت اهل بیت (علیهم السّلام) دارد؛ مانند: لا إله إلا علی و … 2 خواندن اشعار و بیان مطالبی که مقام خداوند را در برابر اهل بیت (علیهم السّلام) پایین میآورد؛ مانند: خدا عکس علی را ماچ میکرد. 3 انجام بعضی کارها در منظر مردم، برای اظهار ذلّت در برابر اهل بیت (علیهم السّلام)؛ مانند آویختن زنجیر به گردن و درآوردن صدای حیوانات. 4. نسبت دادن برخی امور به اهل بیت (علیهم السّلام) که به ظاهر با عصمت آنان منافات دارد. برخی افراد در توجیه این اعمال که در آن شائبه حرمت وجود دارد، میگویند: دستگاه امام حسین (علیه السّلام) از محدودهی فقه خارج است. لطفاً با بیان نظر شریفتان، راه گشای ما برای دست یابی به بینشی به دور از اشتباه و بهرهمندی صحیح از مجالس اهل بیت (علیهم السّلام) باشید.
- [آیت الله جوادی آملی] در برخی مجالس که برای بزرگداشت اهلبیت(علیهم السّلام) برپا میشود، مسایلی به چشم میخورد؛ از جمله: 1/ تصریح به الفاظی که دلالت بر الوهیت اهلبیت(علیهم السّلام) دارد؛ مانند لا إله إلاّ علی و … . 2/ خواندن اشعار و بیان مطالبی که مقام خداوند را در برابر اهلبیت(علیهم السّلام) پایین میآورد؛ مانند خدا عکس علی را ماچ میکرد. 3/ انجام بعضی کارها در منظر مردم، برای اظهار ذلّت در برابر اهلبیت(علیهم السّلام) ؛ مانند آویختن زنجیر به گردن و درآوردن صدای حیوانات. 4. نسبت دادن برخی امور به اهلبیت(علیهم السّلام) که به ظاهر با عصمت آنان منافات دارد. برخی افراد در توجیه این اعمال که در آن شائبه حرمت وجود دارد، میگویند: دستگاه امام حسین(علیه السّلام) از محدوده فقه خارج است. لطفاً با بیان نظر شریفتان، راهگشای ما برای دستیابی به بینشی به دور از اشتباه و بهرهمندی صحیح از مجالس اهلبیت(علیهم السّلام) باشید.
- [سایر] مأموریت اهل البیت (علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] شرایط محبت اهل بیت علیهم السلام چیست؟
- [سایر] روز چندم حادثه عاشورا آب برای اهل بیت (علیهم السلام) بسته شد؟ آیا در شب عاشورا اهل بیت (علیهم السلام) غسل انجام داده بودند؟
- [سایر] روز چندم عاشورا آب برای اهل بیت(علیهم السلام) بسته شد؟ آیا در شب عاشورا اهل بیت(علیهم السلام) غسل انجام داده بودند؟
- [سایر] آیا آیهی تطهیر دربارهی اهل بیت خاص پیامبر و از جمله امام حسین علیه السّلام است و این آیه چه ارتباطی با عصمت آنان دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسانی که دشمن اهل بیت(ع) هستند، ناصبی و نجساند و دست یافتن بر اموال آن ها حلال بوده و حکم غنائم جنگی را دارد و پس از پرداختن خمس، تصرف در آن جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله وحید خراسانی] دراشامیدن اب چند چیز مستحب است اول اب رابه طور مکیدن بیاشامد دوم در روز ایستاده اب بیاشامد سوم پیش از اشامیدن اب بسم الله وبعداز ان الحمدالله بگوید چهارم به سه نفس اب بیاشامد پنجم از روی میل اب بیاشامد ششم بعداز اشامیدن اب حضرت ابی عبدالله علیه السلام و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان ان حضرت را لعنت نماید
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله بروجردی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است:اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد.دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم الله) و بعد از آن (الحمد لله) بگوید.چهارم:به سه نفس آب بیاشامد.پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (- ع) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است که از آن جملهاند: پوشیدن لباس سیاه مگر برای عزای اهل بیت علیهمالسلام و همچنین لباس چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن دکمههای لباس و به دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم اللّه) و بعد از آن (الحمداللّه) بگوید.چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللّه علیهالسلام و اهل بیت و یاران ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] شش کار در آشامیدن آب مستحب است: اوّل: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوّم: در روز ایستاده آب بخورد. سوّم: پیش از آشامیدن آب بسم اللَّه و بعد از آن الحمدللَّه بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللَّهعلیه السلام و اهلبیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] در آشامیدن آب چند چیز مستحّب است : اوّل : آب را بطور مکیدن بیاشامد . دوّم : در روز ایستاده آب بخورد . سوّم : پیش از آشامیدن آب بِسْمِ اللهِ و بعد از آن اَلْحَمْدُ لِلهِ بگوید . چهارم : به سه نفس آب بیاشامد . پنجم : بعد از آشامیدن آب حضرت اَبا عَبْدِ اَللهِ ( علیه السّلام ) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعن نماید . مکروهات آب آشامیدن