چرا یک کشاورز بدبخت که با سختی زیاد کار می کند و برنج می کارد باید زکات دهد ولی یک پزشک یا مهندس نباید زکات دهد در حالی که در آمدشان به مراتب بیشتر از کشاورز است . این چه تصمیمی است که یک دین برای ایجاد عدالت در جامعه می گیرد ولی خود این تصمیم باعث نابرابری می شود؟
چرا یک کشاورز بدبخت که با سختی زیاد کار می کند و برنج می کارد باید زکات دهد ولی یک پزشک یا مهندس نباید زکات دهد در حالی که در آمدشان به مراتب بیشتر از کشاورز است . این چه تصمیمی است که یک دین برای ایجاد عدالت در جامعه می گیرد ولی خود این تصمیم باعث نابرابری می شود؟ 1. نه در متون اسلامی سخنی از زکات داشتن برنج ، وجود ندارد. 2. تنها اقلام کشاورزی که زکات به آنها تعلّق می گیرد ، گندم ، جو ، خرما و کشمش است. البته باید توجّه داشت که به صرف کاشت و برداشت این اقلام ، زکات بر کسی واجب نمی شود. زکات زمانی بر برداشت کننده ی این موارد واجب می شود که به حدّ نصاب برسند.اگر مقدار برداشتی کسی از این اقلام ، بیش از 847 کیلوگرم شد زکات بر او واجب می شود. 3. اگر مزارع کشت این اقلام با آب باران یا از نهرها آبیاری شوند زکات آنها یک دهم محصول برداشتی خواهد بود؛ امّا اگر توسّط وسائلی مانند موتور آب یا دلو و امثال آن آبیاری شوند زکات آنها یک بیستم است. با توجّه به این مطلب شاید بتوان گفت: آنچه به عنوان زکات این محصولات کشاورزی از انسانها اخذ می شود ، اساساً دسترنج او نیست ، تا بگوییم چیزی از او گرفته می شود ؛ بلکه محصولی است که از کار مشتر انسان و طبیعت فراهم آمده است . کشاورز شخمی زده و تخمی پاشیده و ابیاری و فعالیتهای مراقبتی دیگری هم کرده است. اما بقیه کارها که بسیار اساسی است به دست طبیعت بوده که به فرمان ربّ العالمین عمل کرده و محصولی را بار آورده است. چه زیبا فرموده است قرآن:( أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ . آیا آنچه را که می‌کارید ملاحظه کرده‌اید؟ آیا شما آن را می‌رویانید یا ما رویاننده‌ایم؟ اگر می‌خواستیم قطعا آن را خاشاک می‌کردیم پس در شگفت می‌شدید.)(سوره ی واقعه)البته این زکات هم برای مستمندان و قشر محروم جامعه است تا از این ثروت خداداد بهره ای نصیبشان بشود. 4. سه مورد دیگر که دارای زکات هستند عبارتند از: گاو ، شتر و گوسفند. البته زکات داشتن این سه مورد به شرطی است که در طول یک سال کار نکرده و در تمام مدّت یک سال ، تنها از علف بیابان استفاده کنند و انسان به آنها علف چیده شده ندهد. 5. دو مورد دیگر وجوب زکات ، طلا و نقره اند که ثروتمندان معمولاً آن دو را بیشتر از کشاورزان و اقشار محروم در اختیار دارند. پس چنین نیست که زکات فقط مختصّ به کشاورزان یا دامداران باشد ؛ بلکه ثروتمندان نیز مشمول حکم زکات می شوند. 6. حال باید دید این زکاتها کجا و برای چه کسانی مصرف می شود. و آیا حکم زکات به نفع فقراست یا ثروتمندان؟ مصارف زکات عبارتند از: فقیر ، مسکین ، متولّی جمع آوری زکات از جانب امام یا نائب امام به عنوان مزد کارش ، کفّاری که اگر به آنها کمک مالی شود مسلمان می شوند ، خرید برده و آزاد نمودن آنها ، بدهکارانی که از پرداخت قرض خود عاجزند ، فی سبیل الله یعنی کارهایی که در آنها می توان قصد قربت نمود مثل ساخت مساجد ، مدارس ، ساخت جاده ، پل و ... با اندک تأمّلی در موارد مصرف زکات معلوم می شود که حکم زکات ، برای قرار دادن امکانات رفاهی در اختیار محرومان است نه برای تضعیف آنها. اگر منصفانه قضاوت شود معلوم می شود که اکثر موارد مصرف زکات ، مربوط به مناطق فقیر نشین است. لذا هر چه از کشاورز و دامدار گرفته می شود در درجه ی اوّل خرج منطقه ی خود او می شود.افزون بر آن ، زکات گرفته شده از ثروتمندان نیز به مناطق محروم آنها سوق داده می شود چرا که در مناطق ثروتمند مورد مصرف چندانی برای زکات وجود ندارد. چون طبق حکم شرع اگر در منطقه ی اخذ زکات ، مورد مصرفی یافت نشد ، زکات در جاهای مناسب دیگر مصرف می شود تا محرومیّتهای آن مناطق نیز برطرف گردد. بنا بر این ، زکات نه تنها فشاری بر گرده ی محرومان نیست بلکه بر عکس ، اگر درست اجرا گردد عاملی است برای ایجاد توازن اقتصادی و رفاهی. لبته این تنها فایده زکات نیست بلکه برای زکات حکمتهای دیگری نیز وجود دارد ؛ مثل توجّه دادن انسانها به وجود خدا و نقش دائمی او در زندگی انسان، توجّه دادن به وضع محرومان جامعه ، مشارکت دادن مردم در امور عمومی مثل ساخت مدارس و راهها و ... ، تضعیف روحیه ی بخل و تقویت روحیه ی بخشندگی ، زدودن حقد و کینه ی افراد دارا از دل افراد نادار و ... 7. کسانی هم که در آمدهایی جز موارد یاد شده داشته باشند اگرمازاد بر نیازهای اساسی باشد باید خمس آن را بپردازند . پس مساله اینگونه نیست که کشاورز زکات بپردازد و دیگران هیچ، تا نا برابری پدید آید. به عبارت دیگر اقتصاد اسلامی را باید یک سیستم یکپارچه دیدکه زکات تنها بخشی از آن است. در کنار این عنصر تعدیل کننده ی اقتصادی ، دهها و صدها حکم و قانون اقتصادی دیگر نیز وجود دارند که همه ی آنها در کنار همدیگر معنی و منطق خاصّ خود را پیدا می کنند. بر این اساس ، کسی که می خواهد درباره ی احکام اقتصادی اسلام سخن بگوید یا آن را نقد کند ، باید از چهارچوب نظریّه ی اقتصادی اسلام کاملاً مطلع باشد. در این صورت است که می توان بحثی منطقی درباره ی احکام اقتصادی اسلام داشت. در سوال فوق نه تنها به این چهارچوب و سیستم اقتصادی اسلام توجّه نشده بلکه حتّی واضحترین احکام اقتصادی اسلام ، مثل خمس و خراج نیز مورد غفلت واقع شده اند. اگر طرّاح این سوال ، خمس را هم در کنار زکات قرار می داد آنگاه متوجّه می شد که در اقتصاد اسلامی ، مقدار پرداختی ثروتمندان برای مصارف عمومی بسیار بیشتر از افراد عادی است . چرا که زکات اوّلاً از اموال خاصّی است و مقدار آن نیز یک دهم یا یک بیستم است ، در حالی که خمس از اکثر اموال و مقدار آن نیز یک پنجم است.
عنوان سوال:

چرا یک کشاورز بدبخت که با سختی زیاد کار می کند و برنج می کارد باید زکات دهد ولی یک پزشک یا مهندس نباید زکات دهد در حالی که در آمدشان به مراتب بیشتر از کشاورز است . این چه تصمیمی است که یک دین برای ایجاد عدالت در جامعه می گیرد ولی خود این تصمیم باعث نابرابری می شود؟


پاسخ:

چرا یک کشاورز بدبخت که با سختی زیاد کار می کند و برنج می کارد باید زکات دهد ولی یک پزشک یا مهندس نباید زکات دهد در حالی که در آمدشان به مراتب بیشتر از کشاورز است . این چه تصمیمی است که یک دین برای ایجاد عدالت در جامعه می گیرد ولی خود این تصمیم باعث نابرابری می شود؟

1. نه در متون اسلامی سخنی از زکات داشتن برنج ، وجود ندارد.
2. تنها اقلام کشاورزی که زکات به آنها تعلّق می گیرد ، گندم ، جو ، خرما و کشمش است. البته باید توجّه داشت که به صرف کاشت و برداشت این اقلام ، زکات بر کسی واجب نمی شود. زکات زمانی بر برداشت کننده ی این موارد واجب می شود که به حدّ نصاب برسند.اگر مقدار برداشتی کسی از این اقلام ، بیش از 847 کیلوگرم شد زکات بر او واجب می شود.
3. اگر مزارع کشت این اقلام با آب باران یا از نهرها آبیاری شوند زکات آنها یک دهم محصول برداشتی خواهد بود؛ امّا اگر توسّط وسائلی مانند موتور آب یا دلو و امثال آن آبیاری شوند زکات آنها یک بیستم است.
با توجّه به این مطلب شاید بتوان گفت: آنچه به عنوان زکات این محصولات کشاورزی از انسانها اخذ می شود ، اساساً دسترنج او نیست ، تا بگوییم چیزی از او گرفته می شود ؛ بلکه محصولی است که از کار مشتر انسان و طبیعت فراهم آمده است . کشاورز شخمی زده و تخمی پاشیده و ابیاری و فعالیتهای مراقبتی دیگری هم کرده است. اما بقیه کارها که بسیار اساسی است به دست طبیعت بوده که به فرمان ربّ العالمین عمل کرده و محصولی را بار آورده است. چه زیبا فرموده است قرآن:( أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ . آیا آنچه را که می‌کارید ملاحظه کرده‌اید؟ آیا شما آن را می‌رویانید یا ما رویاننده‌ایم؟ اگر می‌خواستیم قطعا آن را خاشاک می‌کردیم پس در شگفت می‌شدید.)(سوره ی واقعه)البته این زکات هم برای مستمندان و قشر محروم جامعه است تا از این ثروت خداداد بهره ای نصیبشان بشود.
4. سه مورد دیگر که دارای زکات هستند عبارتند از: گاو ، شتر و گوسفند. البته زکات داشتن این سه مورد به شرطی است که در طول یک سال کار نکرده و در تمام مدّت یک سال ، تنها از علف بیابان استفاده کنند و انسان به آنها علف چیده شده ندهد.
5. دو مورد دیگر وجوب زکات ، طلا و نقره اند که ثروتمندان معمولاً آن دو را بیشتر از کشاورزان و اقشار محروم در اختیار دارند. پس چنین نیست که زکات فقط مختصّ به کشاورزان یا دامداران باشد ؛ بلکه ثروتمندان نیز مشمول حکم زکات می شوند.
6. حال باید دید این زکاتها کجا و برای چه کسانی مصرف می شود. و آیا حکم زکات به نفع فقراست یا ثروتمندان؟
مصارف زکات عبارتند از:
فقیر ، مسکین ، متولّی جمع آوری زکات از جانب امام یا نائب امام به عنوان مزد کارش ، کفّاری که اگر به آنها کمک مالی شود مسلمان می شوند ، خرید برده و آزاد نمودن آنها ، بدهکارانی که از پرداخت قرض خود عاجزند ، فی سبیل الله یعنی کارهایی که در آنها می توان قصد قربت نمود مثل ساخت مساجد ، مدارس ، ساخت جاده ، پل و ...
با اندک تأمّلی در موارد مصرف زکات معلوم می شود که حکم زکات ، برای قرار دادن امکانات رفاهی در اختیار محرومان است نه برای تضعیف آنها. اگر منصفانه قضاوت شود معلوم می شود که اکثر موارد مصرف زکات ، مربوط به مناطق فقیر نشین است. لذا هر چه از کشاورز و دامدار گرفته می شود در درجه ی اوّل خرج منطقه ی خود او می شود.افزون بر آن ، زکات گرفته شده از ثروتمندان نیز به مناطق محروم آنها سوق داده می شود چرا که در مناطق ثروتمند مورد مصرف چندانی برای زکات وجود ندارد. چون طبق حکم شرع اگر در منطقه ی اخذ زکات ، مورد مصرفی یافت نشد ، زکات در جاهای مناسب دیگر مصرف می شود تا محرومیّتهای آن مناطق نیز برطرف گردد. بنا بر این ، زکات نه تنها فشاری بر گرده ی محرومان نیست بلکه بر عکس ، اگر درست اجرا گردد عاملی است برای ایجاد توازن اقتصادی و رفاهی.
لبته این تنها فایده زکات نیست بلکه برای زکات حکمتهای دیگری نیز وجود دارد ؛ مثل توجّه دادن انسانها به وجود خدا و نقش دائمی او در زندگی انسان، توجّه دادن به وضع محرومان جامعه ، مشارکت دادن مردم در امور عمومی مثل ساخت مدارس و راهها و ... ، تضعیف روحیه ی بخل و تقویت روحیه ی بخشندگی ، زدودن حقد و کینه ی افراد دارا از دل افراد نادار و ...
7. کسانی هم که در آمدهایی جز موارد یاد شده داشته باشند اگرمازاد بر نیازهای اساسی باشد باید خمس آن را بپردازند . پس مساله اینگونه نیست که کشاورز زکات بپردازد و دیگران هیچ، تا نا برابری پدید آید.
به عبارت دیگر اقتصاد اسلامی را باید یک سیستم یکپارچه دیدکه زکات تنها بخشی از آن است. در کنار این عنصر تعدیل کننده ی اقتصادی ، دهها و صدها حکم و قانون اقتصادی دیگر نیز وجود دارند که همه ی آنها در کنار همدیگر معنی و منطق خاصّ خود را پیدا می کنند. بر این اساس ، کسی که می خواهد درباره ی احکام اقتصادی اسلام سخن بگوید یا آن را نقد کند ، باید از چهارچوب نظریّه ی اقتصادی اسلام کاملاً مطلع باشد. در این صورت است که می توان بحثی منطقی درباره ی احکام اقتصادی اسلام داشت.
در سوال فوق نه تنها به این چهارچوب و سیستم اقتصادی اسلام توجّه نشده بلکه حتّی واضحترین احکام اقتصادی اسلام ، مثل خمس و خراج نیز مورد غفلت واقع شده اند. اگر طرّاح این سوال ، خمس را هم در کنار زکات قرار می داد آنگاه متوجّه می شد که در اقتصاد اسلامی ، مقدار پرداختی ثروتمندان برای مصارف عمومی بسیار بیشتر از افراد عادی است . چرا که زکات اوّلاً از اموال خاصّی است و مقدار آن نیز یک دهم یا یک بیستم است ، در حالی که خمس از اکثر اموال و مقدار آن نیز یک پنجم است.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین