سلام/ دعا تنها عامل موفقیت نیست پس سهم اراده و تلاش انسان چه می شود؟ 1. در مورد انصراف از تحصیل اگر دلیل دیگری نداشته اید، اشتباه کردید پس حتما تحصیل در دانشگاه را ادامه دهید. برای این تحقق این هدف بررسی،برنامه ریزی و تلاش کنید. 2. در مورد مشکل خواهرتان حتی مراجعه به پزشک هم کاری عجولانه بوده چه برسد به آن همه نذر و نیاز و توسل! 3. به شما توصیه ای را پیشنهاد می کنم که امیرالمومنین به فرزندشان وصیت فرمودند:"در عبادت میانه رو باش" 4. روزتان را با کار و تلاش و تحصیل و عبادت واجب ، پر کنید و حضورتان را در اجتماع با رعایت حجاب و وقار بیشتر کنید. 5. از عبادت های مستحب که از روح نشاط و شادابی خالی است جدا بپرهیز و توصیه های افراطی در چله نشینی های غیر مجرب را کنار بگذار(این چه عبادتی است که موجب طلبکاری شما از ملکوت می شود؟)
سلام اقای مرادی اکنون که برایتان مینویسم ساعت40دقیقه ی بامداد روز یک شنبه است اقای مرادی من یک مشکل دارم که واقعا از حل ان عاجزم من نزدیک دو سال است که عاشورا می خوانم یعنی اسفند سال 84 از دانشگاه ...خصوصی... اما حالا چه کنم به راهنماییتان بسیار محتاجم از اینکه اینقدر طولانی شد معذرت می خواهم راستی اگر می شود خصوصی بماند بسیار متشکرم اسیه
سلام/ دعا تنها عامل موفقیت نیست پس سهم اراده و تلاش انسان چه می شود؟
1. در مورد انصراف از تحصیل اگر دلیل دیگری نداشته اید، اشتباه کردید پس حتما تحصیل در دانشگاه را ادامه دهید. برای این تحقق این هدف بررسی،برنامه ریزی و تلاش کنید.
2. در مورد مشکل خواهرتان حتی مراجعه به پزشک هم کاری عجولانه بوده چه برسد به آن همه نذر و نیاز و توسل!
3. به شما توصیه ای را پیشنهاد می کنم که امیرالمومنین به فرزندشان وصیت فرمودند:"در عبادت میانه رو باش"
4. روزتان را با کار و تلاش و تحصیل و عبادت واجب ، پر کنید و حضورتان را در اجتماع با رعایت حجاب و وقار بیشتر کنید.
5. از عبادت های مستحب که از روح نشاط و شادابی خالی است جدا بپرهیز و توصیه های افراطی در چله نشینی های غیر مجرب را کنار بگذار(این چه عبادتی است که موجب طلبکاری شما از ملکوت می شود؟)
- [سایر] به نام خدا. سلام آقای مرادی. من جوانی بیست و سه ساله هستم که دچار مشکلی شده ام ، امیدوارم به یاری خدا وراهنمایی های شما حل شود . ... خصوصی... کسی را جز شما پیدا نکردم که هم امیدوار باشم کمکم کند وهم خیلی قبولش داشته باشم، راستی اگر می بینید حالم خیلی اورژانسی است نگویید برو روانپزشک که نه می خواهم ونه می توانم بروم (به همان دلایلی که در بالا برایتان توضیح دادم) لطفا نوشته هایم را هم در سایت در معرض دید نگذارید فقط اگر زحمتی نیست جوابم را بدهید ، نمی دانم ولی آن طور که متوجه شدم شخصا ایمیل نمی زنید فقط خواهش میکنم جوابم را بدهید ،نمی دانم هر طور که خواستید ،در برنامه تلویزیونی هم نه که شاید نبینم،فقط نوشته هایم در سایت نباشد.در آخر از صبر وحوصله تان متشکرم و واقعا عذر می خواهم که این قدر طولانی نوشتم.
- [سایر] سلام آقای مرادی . به خاطر همه چیز از شما متشکرم . برای اولین بار بعد از چند سال روحانی می بینم که با معلومات قابل قبول وارد عرصه ارشاد شده است . برایتان آرزوی موفقیت را دارم. آقای مرادی من جوان 24 ساله ای هستم که شدیدا به مسائل شهوانی وابسته گردیده ام . این وابستگی به شکلی ضعیف تر و مبهم تر از دوران خردسالی با من بوده و تا به امروز هم با آن درگیرم. معتقد می باشم . نمازهایم در اکثر موارد در اول وقت ادا می شود . به فکر ضعفا هستم ووو اما این مشکل من را در تمامی مراحل همراهی می کند . این را هم بگویم که تا به حال بسیار سعی کرده ام اما ... . ازدواج هم برایم مقدور نمی باشد . اگر هم مقدور بود این کار را نمی کردم ، چون دوست ندارم کسی که قرار است شریک زندگی ام گردد به این دلیل انتخاب گردد. مقام زن بسیار بالا ست و این گونه انتخاب ظلم به او . لطفا مرا راهنمایی نمائید.
- [سایر] با سلام خدمت حجت الاسلام مرادی من دانشجوی دانشگاه سراسری زنجان هستم به خاطر حضورتان در دانشگاه زنجان تشکر میکنم ، با وجود اینکه می توانستید به حوزه های علمیه یا صدا و سیما روید ، تا همه به شما احترام بگذارند ، دانشگاه را برای سخنرانی انتخاب کردید جایی که می دانستید عده ای با بی احترامی اشان دل شما را به درد می آورند . اما ایراد ندارد به قول شهید چمران آنان که در راه حق قدم برمیدارند آنقدر تهمت می شنوند،آنقدر تازیانه می خورند که آنگاه که لحظه مرگشان می رسد مانند علی (ع) می گویند : فزت و رب الکعبه آقای مرادی 2 انتقاد از شما داشتم : 1.لطفا در دانشگاههای دیگر که حضور پیدا می کنید به مسئولین دانشگاه تذکر دهید بیش از ظرفیت سالن راه ندهند که این بی نظمی ها به وجود نیاید 2.به نظر من ، که البته شاید اشتباه هم باشد ، دقدقه اصلی ما دانشجویان ، متاسفانه ازدواج نیست بلکه انتخاب دوست دختر و دوست پسر است .دوستی دارم که سال گذشته وقتی وارد دانشگاه شد و با دختری دوست شد از گرفتن دست دختر هم ترس داشت و این کار را از لحاظ شرعی درست نمی دید اما امروز ووو حجت الاسلام مرادی اما مشکل خودم و آن اینکه من در زندگی نعمات زیادی از خدا گرفته ام ، اما در شکر گذاری گهگاهی سست می شوم ، اگر مشکلی داشته باشم نمازم غلیظ تر می شود ، گاهی وقتی مشکل دارم نماز شب هم می خوانم ، اما وقتی مشکلم حل شد ، متاسفانه در عبادتم سست می شوم برای رفع این مشکل چه کاری انجام دهم ؟ با تشکراز شما و تبریک پیشاپیش عید نوروز
- [سایر] آقای مرادی سلام خصوصی اولین دیدار من (ما)با شما به بهمن ماه سال 82(روز عرفه)در کربلا هتل سفن النجاه برمیگردد.و الان هم که حدود یک سالی است که از طریق برنامه مردم ایران سلام شما را زیارت میکنم.می خواستم به سهم خودم از بحثهای اثر گذار شما تشکر کنم.در روایات ما به کرات توصیه شده احساس دوست داشتن خودتان را به دیگری اعلام کنید حقیر نیز از این طریق میخواستم این مطلب را اعلام کنم و دعا کنم این رابطه به رابطه ای دو سویه تبدیل شود. خصوصی ایام خوش آن بود که با دوست به سر رفت /باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود به یاد آن روزها در کوی جانان.یا علی مدد
- [سایر] سلام آقای مرادی خیلی خوشحالم که میتونم با شما ارتباط داشته باشم . صحبت های شما در مردم ایران سلام فوق العاده است . چند تا سوال از خدمتتون داشتم که اول یکیش رو میپرسم . سال 84 رشته کامپیوتر مشهد و برق قدرت تربت حیدریه قبول شدم . برای انتخاب اینکه به دانشگاه برم برای رشته کامپیوتر یا برای سال آینده بخونم از آقای ب در مشهد استخاره کردم که ایشان فرمودند اولی صلاح نیست و دومی بهتره . ولی پدرم اصرار بر رفتن به رشته کامپیوتر را داشتند که من باآقای ض از علمای صاحبنام مشهد مشورت کردم که ایشان فرمودند نظر پدر واجب است و باید به پدر عمل کنی که من عمل نموده و به دانشگاه اومدم . ولی حالا که 2 سال گذشته به قدری در دانشگاه از لحاظ تحصیلی اداره آموزش مشکل پیش آمده که بدون هیچ زمینه ای در حال اخراج شدن هستم . حالا نمیدونم که باید قبلا کاری انجام میدادم که استخاره درست شود یا نه لطفا سوالم را جواب دهید . با تشکر حامد منتظره نظر جنابعای هستم .
- [سایر] سلام ، سلام ، سلام وووو ، هزار تا سلام به حاج آقای گل . هم از طرف خودم ، هم از طرف اونایی که سلام کردن رو یاد نگرفتند . ان شا ا.. که حالتون خوبه خوبه . خدا قوت . من قبلا براتون 2 تا پیام فرستادم ، سرچ کردم جوابی پیدا نکردم ، گفتم شاید به دستتون نرسیده ، البته اینم می دونم که سرتون خیلی شلوغه ، من متن نامه ها رو 2باره فرستادم . لطفا گستاخی منو ببخشید . بازم از زحماتتون متشکرم ، خسته نباشید . ... خصوصی ... می خواستم کمی باهاتون دردودل کنم،پیشاپیش از طولانی شدن متن و اینکه وقت گرانبهاتونومی گیرم،معذرت می خوام. من 18 سال و 9 ماه دارم،دانشجوی رشته ی ... ...اما از بس دیگران کاسه ی داغ تر از آش شدند و دل سوزوندند(والبته کنایه های پدرم نا گفته نمونه)خودم هم باورم شد که جای من اینجا نیست و لیاقت من دانشگاهی بهتر است.اما میدونید حافظ بهم چی گفت:خلوت گزیده رابه تماشا چه حاجت است/چون کوی هست به صحرا چه حاجت است ووو الان ترم دوم هستم،به دانشگاه می رو اما زیاد راضی نیستم،زیاد درس نمی خونم و حوصله اش روهم ندارم،بیشتر وقتم به بطالت می گذره،هیچ کارمفیدی انجام نمی دم و بی خیال شده ام... ... وقتتون رو گرفتم و متشکر از لطفتون.منتظر راهنمایی شما هستم. دوستدارتون عاطفه
- [سایر] سلام آقای مرادی خسته نباشین . خدا قوت ،از وقتی با سایتتون آشنا شدم خیلی از مشکلاتم برطرف شدن اما یه مشکل بزرگ دارم که خلاصه و مفید مینویسم تاشما منو راهنمایی کنین. من حدود سه سال پیش برای کار رفتم به یه شرکت ،... خصوصی... ...میپرسم که 1-با این همه گناه خدا منو میبخشه؟ 2-آیا این خیانتی که به همسر این خانم کردم سر خودمم میاد؟ 3- تو شرایط توبه نوشته بودین که اگر حقی از خدا یا مردم در گناه ضایع شده باید جبران شود . به نظر شما من حقی از همسر این خانم ضایع کردم؟ و اگر کردم چجوری باید جبران کنم؟ 4- و مهم تر از همه یه راه کار برای ترک این گناه کبیره. تورو خدا کمکم کنید خیلی بهم ریخته ام . انشالله همیشه موفق و موید باشید . التماس دعا
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید.<br />من دختری هستم 24 ساله که به شدت در انتخاب مسیر تو زندگیم مرددم و واقعا نمیدونم چیکار کنم.من سال 86 که تو کنکور شرکت کردم رتبه خوبی زیر 1000 در رشته ی ریاضی آوردم و مهندسی برق قبول شدم.آنموقع فکر میکردم خیلی به رشته برق علاقه دارم و برای اینکه حتما در این رشته قبول شم 50 اولویت اولم در انتخاب رشته رو برق زدم و اولین اولویتم هم برای یه برق ستاره دار یعنی بورسیه ی آموزش پرورش بود یعنی خرج تحصیلم رو آموزش پرورش میداد ولی بعد از اتمام تحصیلم باید معلم میشدم و برق در هنرستان تدریس میکردم.همینو قبول شدم و رفتم به یه دانشگاه مزخرف(شریعتی تهران)که احتمالا نمیشناسید ،خوب اونجا اصلا جایی نبود که من از دانشگاه انتظار داشتم و براش اون همه زحمت کشیده بودم و به شدت خورد تو ذوقم.خیلی از همکلاسیام هم همین مشکلو داشتن ولی باهاش کنار اومدن ولی من کنار نیومدم و متاسفانه کلی کارای جانبی مثل شرکت تو کلاسای مختلف علمی،زبان،عرفانی کردم و درس نخوندم و 4 ترم مشروط شدم ...وحشتناکه نه؟منی که در دوران دانش آموزی همیشه شاگرد اول بودم ..بله و منو از دانشگاه اخراج کردن و قرار شد مدرک معادل کاردانی بهم بدن.که بعد از دو سال که رفتم همون مدرکم بگیرم بهم ندادن چون معدلم کمتر از 12 شده،و الان که دارم اینو برای شما مینویسم منتظرم تا 13 اسفند کمیسیون تشکیل بشه و به من اجازه بدن که 2درس برای رسوندن معدلم به 12 بردارم و این در حالیه که از طرف آموزش پرورش به شدت تحت فشارم چون باید 2 سال پیش میرفتم سر کار و الان هیچ معلوم نیست که چه بر سر من میاد چون احتمالا آ-پ مدرک کاردانی منو قبول نمیکنه و باید غرامت زیادی به اونجا بپردازم در حالی که خانواده م از مدرک معادل من اطلاعی ندارن و اصلا توان پرداخت غرامت نداریم.حالا من به شدت استرس دارم و زندگیم 1 ساله که تعطیل شده چون نه میدونم باید چیکار کنم و انقد استرس دارم که حتی نمیتونم درست فکر کنم.از شدت استرس سلامتی م هم به خطر افتاده و مشکل کم کاری تیروئید پیدا کردم.لطفا کمکم کنید .
- [سایر] با سلام دختری 27 ساله هستم که رشته مهندسی کامپیوتر نرم افزار دانشگاه اصفهان خوانده ام .الان 3.5 سال است که فارغ التحصیل شده ام. مدتی است که دنبال کار می گشتم و در این بین قرآن را حفظ کردم و برای فوق کمی خوندم که قبول نشدم. در این چند ساله دنبال کار دولتی بودم که اصلا موقعیتش ایجاد نشد. و الان حدود یک ماه است که در یک شرکت خصوصی به عنوان کارآموز(به دلیل نداشتن سابقه کار) مشغول برنامه نویسی هستم. مشکل من این است که هنگام انجام کار اضطراب شدیدی دارم از این که نتونم کارم رابه خوبی انجام بدهم و همین مانع از تمرکز و یافتن راه حل مسئله میشه. بخصوص وقتی که موضوع و روش کار کاملا جدیده و من دوش کار را بلد نیستم. این ترس از اینکه نتونم پروژه را انجام بدم خیلی آزارم میده و مانع پیشرفتمه .حتی مسئول پروژه هم متوجه استرس من شده. لطفا به من بگید چطوری بر این اضطراب ناخواسته، غلبه کنم. ممنون از لطف شما.
- [سایر] سلام حاج اقا.. عزاداری ها مقبول حق وبه امید کمک بیشتر برای هدایت و راهنمایی همه.. نمی دونم تو یک دو دلی گیر کردم که تنها کسی که به فکرم رسید می تونه کمکم کنه شمایید..پس ازتون خواهش می کنم حداقل تا اواسط هقته اینده جوابمو بدید.. راستش حاج اقا من اهل مشهدم..درضمن خصوصی باشه پیام خیلی بهتره... من دختری 21 سالم.دانشجو از یک خانواده کاملا معمولی...و تقریبا مذهبی...یعنی سعی می کنم باشم... تقریبا 8 ماه که با اقا پسری اشنا شدم که این اشنایی از راه اینترنت بوده...اوایل فقط یک رابطه کاملا جدی اینترنتی تا تقریبا سه ماه پیش که کم کم زمینه مهر و علاقه این اقا در من به وجود اومد..راستی ایشون اهل کرجن و 21 ساله و دانشجو...و کاملا مذهبی... من خیلی به خودم فشار اوردم خیلی خواستم جلو احساسمو بگیرم خیلی ولی با ذفتار و عقایدی که از ایشون می دیدم و مسایلی که نا خداگاه بین ما پیش اومد مسئله این علاقه مطرح کردم و متوجه علاقه ایشون هم شدم...و 1 ماه که من و این اقا رابطه کاملا عاطفی و احساسی دارم..البته تنها وسیله ارتباطی ما smsو تلفن است... اقای مرادی می دونم می گید اشتباه است ...ما توی این سه ماه سه بار در استانه جدایی از هم قرار گرفتیم...که اونم همه به خواسته ایشون بوده چون دلایل مختلفی دارند از جمله نا محرمی،دور بودن،نارضایتی خدا و..... راستش من سر نمازام همیشه ایشون از خدا خواستم...راستش تو این یک ماه هم من و هم ایشون به این نتیجه ریسیدیم که طرف مقابل بهترین فرد برای ازدواج با طر ف دیگست...نمی دونم علاقه عجیبی در درونمون هست که نمی دونم عشقه یا نه... اقای مرادی ا ین اقا داره هفته اینده میاد مشهد و تنها هدف خودشو جدایی می دونه چون معتقد به هم نمی رسیم..ایشون زمان ازدواج خودشو 4 سال دیگه می دونه..بعد درس..سربازی...و.. راستش حاجاقا من مخالفم...من بهش می گم منتظرش می مونم...اره شما گفتید نباید بدون اطلاع خانواده ها منتظر موند...ولی من کسی که از نظر دینی،فکری،فرهتگی،خانوادگی کاملا شبیه خ.دمه چرا از دست بدم؟؟؟ راستش به نظر من برا ازدواج سه تا عامل اصلیه1-ایمان2-تقوا3-علاقه...و خب عوامل فرعی دیگه که تک تک می تونه موثر باشه ولی اگه این سه تا باشه همه اونها قابل تحمله..که نمی دونم خوشبختانه همه اینها در طرف مقابل من هست و ایشونم می گند اینها در من هست.. اقای مرادی رابطه ای که هدفش ازدواج باشه ایرادش چیه؟؟؟؟؟؟راستش از وقتی این اقا وارد زندگی من شده ایمانم قوی تر شده..کمتر سراغ گناه می رم... نمی دونم از نظر من این اقا هیچ ایرادی برا ازدواج با من نداره ..می دونم خانوادمم موافقت می کنند چون از نظر اونها همون سه عامل ملاکه.. اقای مرادی چی کار کنیم...چرا باید زندگی که می دونیم می تونیم با هم باشیم و بهترین هم باشه خراب کنیم؟؟؟؟؟ راستش به نظز من این اقا سخت می گیره...می دونم که این رابطه ها نمی شه زیاد روش حساب باز کرد... می دونم... ولی یک سوال اینه که چطور میشه سریع بهم رسید تا رابطه شرعی داشته باشیم...چطوری صبر کنیم تا همه چی فراهم بشه..چطوری از هم بگذریم در حالی که مطمئنیم برا هم بهترینیم..راستش اقای مرادی اینا احساس نیست...چون ما سه روز از هم دور بودیم و جفتمون از زندگی کار و درس افتادیم...همه زندگیمون خراب شد..اقای مرادی وقتی حس می کنیم مکمل زندگی همیم چرا باید از هم جدا شیم...راستش من خیلی دارم سعی می کنم این اقا قانع کنم که میشه به هم رسید..اره سخته..می دونم...ولی وقتی هدف مشخص باشه و تلاش کنیم به نظرتون ایرادی داره؟؟؟؟این اقا میگه تا کی اینطوری باشیم.تا کی؟.من می خوام ولی شرایطش نیست.. اقای مرادی من دختر و شرایط ازوواج دارم..این اقا میگن من می خوام فقط درس بخونم و تمرکز داشته باشم...نمی دونم چی کار کنم تا راضی بشه.چطوری بخوام ؟راستش حاج اقا من می دونم بدون این اقا هیچم وبهترین فرد برای منه...همش این سوال می پرسم چرا وقتی همو می خوام اینطوری جدا شیم؟؟؟؟؟؟؟.خواهشا منو راهنمایی کنید حداقل تا قبل از چهار شنبه هفته دیگه..ازتون می خوام برای رسیدنمون راه جلو پامون بزارید...ممنون...التماس دعا