در بین زیارات و ادعیه معتبر دعاهایی وجود دارد که با آنها در خواست زیارت و رؤیت چهره ی زیبای امام زمان (ع) شده است. در فرازی از دعای عهد می خوانیم :« اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ ... » یعنی: پروردگارا چهره زیبا و صورت دلربای حضرت مهدی را به من نشان بده و چشمان مرا با نگاهی به او سرمه بکش (زیبا و روشن کن )...ولی غیر از دعا دستورالعمل خاصی برای رؤیت حضرت در روایات نیامده است، تنها فرموده اند اگر می خواهید به امام توجه کنید با زیارات مأثوره توجه کنید و آنچه اهمیت دارد تسلیم و اطاعت در برابر امام زمان (ع) است و این خود می تواند زمینه رؤیت را نیز فراهم کند. و البته خود اشتیاق برای رؤیت امام و عشق به حضرت مطلوب است. برخی علما مثل حضرت آیت الله بهجت در این زمینه توصیه هایی فرموده اند.
برای اینکه ما انسانهای گناهکار با امام و مولای خود ملاقات کنیم و چهره زیبا و نورانی ایشان را رؤیت کنیم چه باید بکنیم؟ آیا روایات و آیات و دعاهائی در این مورد وارد شده است یا خیر؟
در بین زیارات و ادعیه معتبر دعاهایی وجود دارد که با آنها در خواست زیارت و رؤیت چهره ی زیبای امام زمان (ع) شده است. در فرازی از دعای عهد می خوانیم :« اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ ... » یعنی: پروردگارا چهره زیبا و صورت دلربای حضرت مهدی را به من نشان بده و چشمان مرا با نگاهی به او سرمه بکش (زیبا و روشن کن )...ولی غیر از دعا دستورالعمل خاصی برای رؤیت حضرت در روایات نیامده است، تنها فرموده اند اگر می خواهید به امام توجه کنید با زیارات مأثوره توجه کنید و آنچه اهمیت دارد تسلیم و اطاعت در برابر امام زمان (ع) است و این خود می تواند زمینه رؤیت را نیز فراهم کند. و البته خود اشتیاق برای رؤیت امام و عشق به حضرت مطلوب است. برخی علما مثل حضرت آیت الله بهجت در این زمینه توصیه هایی فرموده اند.
- [سایر] روایاتی که درباره بدون حساب وارد بهشت شدن و همین طور حرام شدن عذاب جهنم هست. آیا صحیح هست؟ چه اعمالی باعث میشود انسان بدون حساب وارد بهشت و جهنم بر او حرام شود؟ چون گاهی روایات و یا داستانهای از سرگذشت گذشتگان میخوانیم که با اینکه مرتکب کارهای بدی بودند، ولی به خاطر یک کار خوب بخشیده شدند و به بهشت رفتند، اساساً چنین چیزی امکان دارد؟ آیا میشود خدا اشتباهات عمدی و یا گمراهیهای جزیی را ببخشد؟ چون در جایی دیدم که امامی فرمودند من تعجب میکنم از کسی که در روز قیامت بخشیده نشود! و یا گفته شده در روز قیامت شیطان هم به رحمت خدا امیدوار میشود! و یا روایاتی هست که امام محاسبه اعمال را برای شیعیان خود خدا انجام میدهد و یا در روز قیامت حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) و پیامبر (ص) شفاعت میکنند و... . لطفا توضیح کامل دهید.
- [سایر] در سورهی یس آیه 12 خداوند عز و جل می فرماید: "... و همه چیز را در امام آشکار کننده ای برشمردیم!" هم چنین احادیث و روایاتی از اهل بیت(ع) داریم که بیان می دارند: اعمال و کردارهای ما هر پنج شنبه شب بر پیامبر(ص) عرضه می گردد. و هم چنین این اعمال در دوشنبه و پنج شنبه به رؤیت امام زمان(عج) می رسد. نیز حدیثی از امام رضا(ع) دیدم که ایشان به یارانش می فرمود: تمامی اعمال شما در هر صبح و غروب به من عرضه میگردد. به نظر شما چگونه می توان این احادیث مطروحه و نیز آیات مذکور را که با هم تفاوت دارند تطبیق داد؟ آیا امامان (ع) شاهدان اعمال ما هستند، یا آن که آنها در شب های خاصی از این اعمال آگاه می شوند؟ اگر امامان (ع) حاوی همه چیز هستند، پس چرا روایاتی وجود دارد که مبین آنند که یک امام به امام دیگر توصیه و پیشنهاداتی ارائه کرده است. به عنوان مثال امام رضا (ع) نامه ای به امام محمد تقی (ع) نوشته و در آن توصیه می کند، خانه را از جلو ترک کرده تا در قبال آن برای بینوایان مثمر ثمر باشی. به نظر شما آیا امام محمد تقی (ع) این مطلب را از قبل می دانسته اند و حال آن که به این صورت (طبق در خواست) عمل نمودند؟ جزاک الله
- [سایر] چند روایت محدود (چهار یا پنچ) روایت به این مضمون وجود دارد که: حضرت امام حسن و امام حسین (ع) بر سینه پیامبر (ص) بازی می کردند یا در برخی از روایات وارد شده است که در هنگام کودکی بر سینه پیامبر (ص) بول (ادرار) می کردند، یا درباره امام صادق (ع) چنین وارد شده است که زمان کودکی بعضی از پرندگان مانند پرستو را در صحن مسجد الحرام اذیت می کردند، به طوری که امام سجاد یا امام باقر (ع) ایشان را از این کار نهی می کردند. این دسته از روایات که دلالت بر افعال بچه گانه از طرف امامان معصوم (ع) در زمان طفولیت آنان دارد چگونه است؟ با این که در برخی دیگر از روایات مانند روایت امام رضا (ع) یا در برخی از آیات قرآن که از انبیا و زندگی آنان صحبت به میان آمده است؛ مانند حضرت عیسی، حضرت یحیی، حضرت یوسف و حضرت سلیمان آیاتی وارد شده است که چنین مطالبی در آن نیست. آیا رویاتی نداریم که در آن در ضمن شمردن علامات امام معصوم (ع) می فرماید: طهارت ولادت (حلال زاده بودن)، داشتن آثار فضل و کمال از کودکی، و اهل لهو و لعب نبودن. یا امیر المؤمنین (ع) در بیان این خصوصیات می فرمایند: ( امامی که شایسته مقام امامت است دارای علاماتی است؛ از آن جمله این که از تمام گناهان کوچک و بزرگ معصوم باشد، لغزشی در فتوا نداشته باشد و جواب خطا ندهد و در نهایت سهو و نسیان نداشته و لهو و بازی در امور دنیا ندارد. همان طور که می دانیم بدرستی که برخی از امامان ما در کودکی به امامت رسیدند؛ از جمله امام جواد (ع) و حضرت حجت (عج) و ما هم در زیارت جامعه کبیره آنان را مورد خطاب قرار می دهیم که "او شما را بعلم خود برگزیده، و برای خزانه داری مخازن غیب خود پسندیده، و برای پاسداری سرّ خود انتخاب کرده، و بقدرت خود اختیار فرموده، و به هدایت خود عزیز ساخته، و به برهان خود اختصاص داده، و برای مشعل داری نور خود برگماشته، و به روح خود تأیید فرموده، و بخلافت شما در زمین خودش، رضایت داده، و شما را حجّت های خود بر خلق خویش و یاران دین و حافظان سرّ و خازنان علم، و ودیعت گاه حکمت، و مترجمان وحی، و ارکان توحید، و شاهدان بر خلق، و نشانههای راهنما برای بندگان، و نورافکنها در شهرها، و راهنمایان به صراط خود قرار داده است. او شما را از لغزش ها مصون داشته، و از دستبرد فتنهها ایمنی بخشیده، و از پلیدی ها پاک ساخته، و ناپاکی را از ساحت قدستان دور گردانده، و شما را بینهایت پاکیزه داشته، و از این رو، شما جلالش را عظیم داشتید، و شأنش را بزرگ ساختید، و کرمش را تمجید کردید، و ذکرش را دوام بخشیدید، و پیمانش را مؤکّد نمودید، و ..). امیدوارم به طور مفصل پاسخ دهید، چرا که این شبهه در میان شیعیان پخش شده و برخی که خودشان را به شیعه منسوب می کنند و مقام ائمه را در سطح یک مفتی یا مبلغ می دانند با تفسیر این روایات در صدد تقلیل مقام و شأن ائمه و امامان معصوم (ع) هستند. مجددا از شما می خواهم با دادن پاسخ دقیق و عمیق به این شبهه، آن را از اذهان شیعیان پاک کنید. با تشکر
- [سایر] لطفاً درباره سند و مفاد این روایت توضیح دهید که روزی امیرالمؤمنین علی(ع) در دارالقضا قضاوت میکردند، در همان حال مردی از شیعیان که نامش صفوان بن اکحل بود بلند شد و گفت: مولایم من از شیعیان شما هستم ولی گنهکارم و میخواهم گناهم پاک شود. و امام علی(ع) خواهان آتش زدن او شد و خود را در آتش انداخت ولی نسوخت؟ چگونه است که طبق این روایت؛ شیعیان در آتش نمیسوزند، در حالیکه ما شیعیان زیادی را میبینیم که در آتش سوختهاند؟ سید مرتضی در عیون معجزات با استناد از عمار بن یاسر روایت کرده است: روزی امیرالمومنین علی علیه السلام در دارالقضا قضاوت می کردند، در همان حال مردی از شیعیان که نامش صفوان بن اکحل بود بلند شد و عرض کرد: مولایم من از شیعیان شما هستم ولی گنهکارم و می خواهم گناهم پاک شود. امام فرمودند: مرا از بزرگ ترین گناهت با خبر کن. عرض کرد: بزرگ ترین گناهم ارتباط با کودکان است. امیرالمومنین علی علیه السلام به او فرمودند: یکی از این سه مورد را انتخاب کن تا پاک شوی، یک ضربه با ذوالفقار به تو بزنم یا دیوار را بر رویت خراب کنم یا تو را دست و پا بسته زنده در آتش بسوزانم؟ این سه چیز جزای کسی است که این کار را انجام داده است. پس او گفت: ای مولای من! سخت ترین آنها چیست؟ امام فرمودند: سخت ترین آنها این است که تو را زنده با دست و پای بسته در آتش بیندازم. پس گفت: همین کار را انجام دهید. آنگاه حضرت به من فرمودند: ای عمار! برو هزار نی جمع کن تا فردا این شخص را بسوزانیم. سپس به من فرمودند: برو در کوفه صدا بزن و بگو ای مردم کوفه از خانه هایتان بیرون بیایید و ببینید که چطور علی مردی از شیعیان خود را در آتش می سوزاند. عمار می گوید: اهل کوفه می گفتند: شیعیان و دوستان امیرالمومنین علی علیه السلام در آتش نمی سوزند زیرا آتش بر آنها حرام است. چطور ممکن است علی شیعه خود را در آتش بسوزاند؟ روز بعد فرا رسید و امیرالمومنین علی علیه السلام در وسط شهر نی ها را روی آن مرد ریختند و آتشی به او دادند و فرمودند: این را بگیر و خود را بسوزان، اگر از شیعیان ما باشی در آتش نمی سوزی و اگر نباشی هیچ چیز جز خاکستر از تو باقی نخواهد ماند. عمار می گوید: آن مرد در جلوی دیدگان اهل کوفه خود را آتش زد و نی ها می سوختند و شعله های آتش زبانه می کشید وقتی آتش خاموش شد، آن مرد در حالیکه لباس سفید پوشیده بود و حتی دود آتش به آن اثر نکرده بود خارج شد. سپس امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: همانا من تقسیم کننده بهشت و آتش هستم، زیرا وقتی قیامت برپا می شود به آتش می گویم: این مال توست پس او در بر گیر و این مال من است پس به اراده پروردگارم همه را بین آتش و بهشت تقسیم خواهم کرد. (مدینةالمعاجز - ص37 - معجزه 70 )