سلام حاج آقا. حتماً میگید ای بابا باز این مزاحم سر و کله ش پیدا شد! چه کنیم دیگه دلمون اینجا گیر افتاده. شما تحمل بفرمایید ممنون میشیم. حاج آقا یه سؤال (مسئلة ٌ یا شیخ) : چرا وقتی توبه می کنم هنوز حسم خوب نیست؟ مثل میخی که به دیوار کوبیده میشه و وقتی درش میاری جاش می مونه. اگه این مثال ، صدق کنه که هیچ وقت به آرامش نمی رسم. به نظر شما این عدم آرامش نشونه ی عدم پذیرش توبه از طرف خدا نیست؟ اجرکم عندالله
سلام/ برعکس؛ این عدم آرامش به دلیل استدلال غلط و توسل به تمثیل ها و قیاس های نابجا ست و نشانه ای از خشم شیطان و وسوسه های اوست. والا خدای مهربان که تواب است و سخنش در باره توبه و پذیرش آن در قرآن کریم، آشکار و روشن است :... یبدل الله سیئاتهم‌ حسنات ؛ بله با توبه و ایمان و عمل صالح سیئات به حسنات تبدیل می شوند! بدی فقط پاک نمی شود بلکه به خوبی تبدیل می شود. ( الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم‌ حسنات و کان الله غفورا رحیما ) و برای تامل بیشتر عینا بخشی از ترجمه تفسیر المیزان را پیوست می کنم: [ و اما اینکه تبدیل گناهان به حسنه چه معنا دارد؟ مفسرین وجوهی ذکر کرده اند: بعضی گفته اند: خداوند گناهان سابق ایشان را با توبه محو می کند و اطاعتهای بعدی ایشان رامی نویسد، در نتیجه به جای کفر و قتل به غیر حق و زنا، دارای ایمان و جهاد - یعنی قتل به حق - و عفت و احصان می شوند. بعضی دیگر گفته اند: مراد از سیئات و حسنات ، ملکاتی است که از آن دو در نفس پدید می آید، نه خود آنها و خدا ملکه بد آنان را مبدل به ملکه خوب می سازد. بعضی دیگر گفته اند: مراد از سیئات و حسنات ، ثواب و عقاب آنها است ، نه خود آنها و خدا از چنین کسانی عقاب قتل و زنا را مثلا برداشته ثواب قتل به حق و عفت می دهد. لیکن خواننده عزیز خودش به خوبی می داند که این وجوه در یک اشکال مشترکند و آن این است که : کلام خدای را از ظاهرش ‌ برگردانده اند، آن هم بدون هیچ دلیلی که در دست داشته باشند. زیرا ظاهر جمله : ((یبدل اللّه سیئاتهم حسنات ))، مخصوصا با در نظر داشتن اینکه در ذیلش فرموده : ((و خدا غفور و رحیم است ))، این است که : هر یک از گناهان ایشان خودش مبدل به حسنه می شود، نه عقابش و نه ملکه اش و نه اعمال آینده اش ، بلکه یک یک گناهان گذشته اش مبدل به حسنه می شود، این ظاهر آیه است ، پس باید با حفظ این ظاهر چاره ای اندیشید. حسنه یا سیئه بودن عمل منوط به آثار عمل است وتبدیل سیئات به حسنات نیز به معنای تبدیل آثار است و آنچه به نظر ما می رسد این است که باید ببینیم گناه چیست ؟ آیا نفس و متن عمل ناشایست گناه است و در مقابل نفس فعلی دیگر حسنه است و یا آنکه نفس فعل و حرکات و سکناتی که فعل از آن تشکیل شده در گناه و ثواب یکی است و اگر یکی است - که همینطور هم هست - پس گناه شدن گناه از کجا و ثواب شدن عمل ثواب از کجا است ؟ مثلا عمل زنا و نکاح چه فرقی با هم دارند که یکی گناه شده و دیگری ثواب ، با اینکه حرکات و سکناتی که عمل ، از آن تشکیل یافته در هر دو یکی است ؟ و همچنین خوردن که در حلال و حرام یکی است ؟ اگر دقتی کنیم خواهیم دید تفاوت این دو در موافقت و مخالفت خدا است ، مخالفت و موافقتی که در انسان اثر گذاشته و در نامه اعمالش نوشته می شود، نه خود نفس فعل ، چون نفس و حرکات و سکنات که یا آن را زنا می گوییم و یا نکاح ، به هر حال فانی شده از بین می رود و تا یک جزئش فانی نشود نوبت به جزء بعدی اش نمی رسد و پر واضح است که وقتی خود فعل از بین رفت عنوانی هم که ما به آن بدهیم چه خوب و چه بد فانی می شود. و حال آنکه ما می گوییم : عمل انسان چون سایه دنبالش هست ،پس ‌ مقصود آثار عمل است که یا مستتبع عقاب است و یا ثواب و همواره با آدمی هست تا در روز ((تبلی السرائر)) خود را نمایان کند. این را نیز می دانیم که اگر ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمی شود، (همان حرکات و سکناتی را که در یک فرد شقی به صورت زنا در می آید، انجام می دهد، بدون اینکه زنا و کار زشت بوده باشد) پس اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است ، چه آن ذاتی که به تمام معنا شقی است و یا ذاتی که آمیخته با شقاوت و خباثت است . حال که چنین شد، اگر فرض کنیم چنین ذاتی از راه توبه و ایمان و عمل صالح مبدل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از شقاوت و خباثت شد و آن ذات مبدل به ذاتی گشت که هیچ شائبه شقاوت در آن نبود، لازمه این تبدل این است که آثاری هم که در سابق داشت و ما نام گناه بر آن نهاده بودیم ، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس سعید و طیب و طاهر مناسب باشد و آن این است که : عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد. و چه بسا ذکر رحمت و مغفرت در ذیل آیه اشاره به همین معنا باشد.] ملاحظه می فرمایید که در این جا قطعا جای میخ روی دیوار نمی ماند و خدا بسیار مهربان و آمرزنده است. ))) می خوام نمی شه ( توبه )
عنوان سوال:

سلام حاج آقا. حتماً میگید ای بابا باز این مزاحم سر و کله ش پیدا شد! چه کنیم دیگه دلمون اینجا گیر افتاده. شما تحمل بفرمایید ممنون میشیم. حاج آقا یه سؤال (مسئلة ٌ یا شیخ) : چرا وقتی توبه می کنم هنوز حسم خوب نیست؟ مثل میخی که به دیوار کوبیده میشه و وقتی درش میاری جاش می مونه. اگه این مثال ، صدق کنه که هیچ وقت به آرامش نمی رسم. به نظر شما این عدم آرامش نشونه ی عدم پذیرش توبه از طرف خدا نیست؟ اجرکم عندالله


پاسخ:

سلام/ برعکس؛ این عدم آرامش به دلیل استدلال غلط و توسل به تمثیل ها و قیاس های نابجا ست و نشانه ای از خشم شیطان و وسوسه های اوست.
والا خدای مهربان که تواب است و سخنش در باره توبه و پذیرش آن در قرآن کریم، آشکار و روشن است :... یبدل الله سیئاتهم‌ حسنات ؛ بله با توبه و ایمان و عمل صالح سیئات به حسنات تبدیل می شوند! بدی فقط پاک نمی شود بلکه به خوبی تبدیل می شود. ( الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم‌ حسنات و کان الله غفورا رحیما ) و برای تامل بیشتر عینا بخشی از ترجمه تفسیر المیزان را پیوست می کنم:
[ و اما اینکه تبدیل گناهان به حسنه چه معنا دارد؟ مفسرین وجوهی ذکر کرده اند: بعضی گفته اند: خداوند گناهان سابق ایشان را با توبه محو می کند و اطاعتهای بعدی ایشان رامی نویسد، در نتیجه به جای کفر و قتل به غیر حق و زنا، دارای ایمان و جهاد - یعنی قتل به حق - و عفت و احصان می شوند.
بعضی دیگر گفته اند: مراد از سیئات و حسنات ، ملکاتی است که از آن دو در نفس پدید می آید، نه خود آنها و خدا ملکه بد آنان را مبدل به ملکه خوب می سازد.
بعضی دیگر گفته اند: مراد از سیئات و حسنات ، ثواب و عقاب آنها است ، نه خود آنها و خدا از چنین کسانی عقاب قتل و زنا را مثلا برداشته ثواب قتل به حق و عفت می دهد.
لیکن خواننده عزیز خودش به خوبی می داند که این وجوه در یک اشکال مشترکند و آن این است که : کلام خدای را از ظاهرش ‌ برگردانده اند، آن هم بدون هیچ دلیلی که در دست داشته باشند.
زیرا ظاهر جمله : ((یبدل اللّه سیئاتهم حسنات ))، مخصوصا با در نظر داشتن اینکه در ذیلش فرموده : ((و خدا غفور و رحیم است ))، این است که : هر یک از گناهان ایشان خودش مبدل به حسنه می شود، نه عقابش و نه ملکه اش و نه اعمال آینده اش ، بلکه یک یک گناهان گذشته اش مبدل به حسنه می شود، این ظاهر آیه است ، پس باید با حفظ این ظاهر چاره ای اندیشید.
حسنه یا سیئه بودن عمل منوط به آثار عمل است وتبدیل سیئات به حسنات نیز به معنای تبدیل آثار است
و آنچه به نظر ما می رسد این است که باید ببینیم گناه چیست ؟
آیا نفس و متن عمل ناشایست گناه است و در مقابل نفس فعلی دیگر حسنه است و یا آنکه نفس فعل و حرکات و سکناتی که فعل از آن تشکیل شده در گناه و ثواب یکی است و اگر یکی است - که همینطور هم هست - پس گناه شدن گناه از کجا و ثواب شدن عمل ثواب از کجا است ؟
مثلا عمل زنا و نکاح چه فرقی با هم دارند که یکی گناه شده و دیگری ثواب ، با اینکه حرکات و سکناتی که عمل ، از آن تشکیل یافته در هر دو یکی است ؟ و همچنین خوردن که در حلال و حرام یکی است ؟ اگر دقتی کنیم خواهیم دید تفاوت این دو در موافقت و مخالفت خدا است ، مخالفت و موافقتی که در انسان اثر گذاشته و در نامه اعمالش نوشته می شود، نه خود نفس فعل ، چون نفس و حرکات و سکنات که یا آن را زنا می گوییم و یا نکاح ، به هر حال فانی شده از بین می رود و تا یک جزئش فانی نشود نوبت به جزء بعدی اش نمی رسد و پر واضح است که وقتی خود فعل از بین رفت عنوانی هم که ما به آن بدهیم چه خوب و چه بد فانی می شود.
و حال آنکه ما می گوییم : عمل انسان چون سایه دنبالش هست ،پس ‌ مقصود آثار عمل است که یا مستتبع عقاب است و یا ثواب و همواره با آدمی هست تا در روز ((تبلی السرائر)) خود را نمایان کند.
این را نیز می دانیم که اگر ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمی شود، (همان حرکات و سکناتی را که در یک فرد شقی به صورت زنا در می آید، انجام می دهد، بدون اینکه زنا و کار زشت بوده باشد) پس اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است ، چه آن ذاتی که به تمام معنا شقی است و یا ذاتی که آمیخته با شقاوت و خباثت است .
حال که چنین شد، اگر فرض کنیم چنین ذاتی از راه توبه و ایمان و عمل صالح مبدل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از شقاوت و خباثت شد و آن ذات مبدل به ذاتی گشت که هیچ شائبه شقاوت در آن نبود، لازمه این تبدل این است که آثاری هم که در سابق داشت و ما نام گناه بر آن نهاده بودیم ، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس سعید و طیب و طاهر مناسب باشد و آن این است که : عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد. و چه بسا ذکر رحمت و مغفرت در ذیل آیه اشاره به همین معنا باشد.]
ملاحظه می فرمایید که در این جا قطعا جای میخ روی دیوار نمی ماند و خدا بسیار مهربان و آمرزنده است.
))) می خوام نمی شه ( توبه )





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین