اختیار
اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.
.اگر به قصد سجده، پیشانی را بر زمین نهاده و بدون اختیار، پیشانی از زمین بلند شد و بدون اختیار دوباره به زمین گذارده شد، همگی یک سجده محسوب میشود و با انجام دادن سجده دوم به وظیفه سجود عمل میشود و اگر این وضع برای سجده دوم پیش آمد، وظیفه سجود به طور کامل انجام شده است و اگر بدون اختیار از زمین بلند شد, لیکن حفظ آن ممکن بود، درصورتی که در سجده اوّل باشد, باید سجده دوم را انجام دهد و اگر در سجده دوم باشد, نباید به سجده برود. ترک ذکر سجده, در صورتی که بلند شدن سر از زمین، بدون اختیار باشد, اشکال ندارد.