سلام/ شرایط دینی و اعتقادی او را بر اساس ملاک ها و معیارهایت مورد سنجش قرار بده. به کلمه سنجش دقت کن. اختلاف سنی 9 سال زیاد است و به ظاهر و جثه هر دو و شرایط فکری و رشد دو نفر بستگی دارد و به شرایط خانواده ها و با توجه به نوع پرسش ظاهرا حدود 80-70 درصد موافق هستید. اما اصل مسئله کم سنی شماست نه سن او! دقت کن اگر انتخاب را به یک سال دیگر تعویق بیاندازید اما بدون ارتباط و بدون علاقه سازی خوب میشد -اگر بتوانید و لوس بازی های رایج رابطه را آلوده و خراب نکنه...- مراقب ذوق زدگی باش دختر ها و پسر ها در سن شما ازدواج را بیشتر از زوج دوست دارند. ازدواج بعد از چند روزی یا چند هفته عادی میشه اما خود زوج یا زوجه است که مهم است و بعد از شور و نشاط عروسی این دو باید با هم زندگی کنند. پس چشمت را باز کن و او را ببین نظرش در مورد ادامه تحصیل خودش -آهسته و گام به گام لا اقل تا دیپلم- و ادامه تحصیل و اشتغال شما چیست؟ با برنامه چک کن. اگر می توانید به یک مشاور خردمند در اصفهان مراجعه کنید.
سلام حاج آقا امیدوارم کمکم کنید چون پای زندگیم در میونه. 1.خواستگاری دارم25ساله.پسر پرکاریه.کارگاه جوشکاری داره و تقریبا از 15 سالگی سر کار میرفته.سیکل داره اما فرهنگ و فهم بالایی داره.از یه خانواده ی خیلی خیلی خوب.وضع مالیش هم بد نیست.بادرس خوندن وکار کردن من هم مشکلی نداره. خصوصی لطفا(...وگرنه مشکل دیگه ای ندارم.)) خواهش و التماس میکنم راهنماییم کنید.من زیاد وقت ندارم
سلام/ شرایط دینی و اعتقادی او را بر اساس ملاک ها و معیارهایت مورد سنجش قرار بده. به کلمه سنجش دقت کن.
اختلاف سنی 9 سال زیاد است و به ظاهر و جثه هر دو و شرایط فکری و رشد دو نفر بستگی دارد و به شرایط خانواده ها و با توجه به نوع پرسش ظاهرا حدود 80-70 درصد موافق هستید. اما اصل مسئله کم سنی شماست نه سن او! دقت کن اگر انتخاب را به یک سال دیگر تعویق بیاندازید اما بدون ارتباط و بدون علاقه سازی خوب میشد -اگر بتوانید و لوس بازی های رایج رابطه را آلوده و خراب نکنه...-
مراقب ذوق زدگی باش دختر ها و پسر ها در سن شما ازدواج را بیشتر از زوج دوست دارند. ازدواج بعد از چند روزی یا چند هفته عادی میشه اما خود زوج یا زوجه است که مهم است و بعد از شور و نشاط عروسی این دو باید با هم زندگی کنند. پس چشمت را باز کن و او را ببین
نظرش در مورد ادامه تحصیل خودش -آهسته و گام به گام لا اقل تا دیپلم- و ادامه تحصیل و اشتغال شما چیست؟ با برنامه چک کن.
اگر می توانید به یک مشاور خردمند در اصفهان مراجعه کنید.
- [سایر] سلام حاج آقا خسته نباشید میخوام باهاتون دردودل کنم شما هم اگه وقت داشتین کمکم کنید. حاج آقایکیو خیلی دوست دارم اونم همیشه میگه میدونی که خیلی دوست دارم اما حاج آقا یه مشکلی هست میگه عشق زندگی تو این دنیارو نداره میگه خستس از همه میگه خیلیا بهش نارو زدن خلاصش که گله ای از اینا نداره گله از موندنش داره منم روم نمیشه بهش بگم نباشه منم نیستم نمیدونم شاید این حرفارو میزنه تا همینو بشنوه حاج آقا نمیدونم شاید درست نباشه این حرفو بزنم اما هرجا سفره ی دردو دلو با صابخونه دلم باز میکنم نمیدونم چرا همش یادشم .از من دوتا قول گرفته یکی این که حلالش کنم یکیم این که دعا کنم از این دنیا کنده شه میگه وقتی فکر بودن اون ور میفتم لذت میبرم اما من بهش نگفتم وقتی تو اینجا نباشی منم نیستم حاج آقا تروخدا من چیکار کنم که عشق موندن پیدا کنه من خیلی اهل دردودل با خدام خیلی. اصلا یه جورایی حس میکنم همش باهامه تا لب باز میکنم روشو از همه برمیگردونه و به من نگاه میکنه اما دلم میخواد یه درخواستی جلو شما ازش بکنم شما هم آمین آخرشو بگین خدا من خیلی تنهام فقط تورو دارم میخوام ازت دیگه به من گوش ندی فقط دل همرو به عشق خودت رنگیو نورانی کنی که دیگه یه بنده ی خوبت درخواست رفتن نکنه حاج آقا زیاد حرف زدم حاج آقا دعاش کنید خیلی زیاد اما از خدا بخواین تا وقتی من زندم اون به حاجت دلش نرسه. التماس دعا حاج آقا خدانگهدار
- [سایر] سلام حاج آقا من در به در دارم دنبال یه مشاور می گردم. توی موارد بالا ذکر کردین که با ایمیل جواب نمی دیدن. من توی زندگی زناشویی که چیزی نمی گذره که شروعش کردم به یه مشکل برخوردم. دیگه نمی دونم چی کار کنم. نمی خوام مشکلم رو توی هر وب سایت بنویسم تا بالاخره ببینم از کی جواب می گیرم. تنها راهی که می خوام در تماس باشم همین ایمیل هست اون هم واسه این که مخفی بمونه. حالا من چی کار کنم زندگیم داره خراب می شه چه طوری می تونید کمکم کنید؟
- [سایر] سلام علیکم: حاج آقا مرادی برای جهارمین بار مینویسم. عصبانیم اما عصبانی نمینویسم. 30 ساله،کارشناسی ارشد از یکی از بهترین دانشگاههای دولتی، ثبت 2 اختراع داخلی، کارآفرین، مجرد و هم اکنون در امتحان اعزام به خارج دورة دکتری وزارت علوم پذیرفته شده ام و از یکی از 50 دانشگاه برتر دنیا پذیرش دارم. دوست دارم قبل از رفتن حتما ازدواج کنم. اما بسیار دلسرد هستم. قصد داشتم زود ازدواج کنم اما خانواده حمایتم نکردند و مجبور شدم روی پای خود بایستم تا بتوانم تمامی هزینة زندگی (مسکن و ...) خودم تأمین کنم. تا حالا 2 بار خواستگاری رفتم تقریبا 3 سال پیش (آن موقع که داغ بودم) و دیگه نرفتم تا حالا. خواهش میکنم راهنماییم کنید چکار کنم از این حالت دلسردی نسبت به ازدواج در بیام؟ خصوصی... با تشکر و خواهش دارم با تأمل و صبوری کامل به درخواستهام پاسخ بدید. راستی حاج آقا شما برای نماز شب ساعت 1 یا 2 شب بیدار میشید و پیامها را پاسخ میدید؟
- [سایر] سلام خسته نباشید امیدوارم که حالتان خوب باشد حاج اقا خواهش میکنم که جوابم را بدهید خیلی عصبانیم مشکلی داریم که من و مامان وبابا وشوهرم باهم فکر کردیم اما به نتیجه نرسیدیم با کس دیگه ای هم نمیتونم بگم جز شما اما تقریبا قبلا براتون گفتم و جوابم را ندادید حاج اقا دیگه از این همه اضطراب ونگرانی خسته شدم ای کاش ازدواج نکرده بودم به خاطر اینکه مشکلاتش خیلی از توان من بشتر هست احساس نمی کنم که همسر خوبی باشم وحتی در اینده مادر خوبی باشم یه جورایی خیلی کم اوردم خیلی خسته هستم خیلی حرف دارم اما نمیدونم کدام یکی را بگم فعلا میگذرم ومیخواستم بگم چی کار کنم باخستگیها و اضطرابهای زیادم لطفا راهنماییم کنید متشکرم والتماس دعا
- [سایر] سلام حاج آقا خسته نباشید ببخشید اگر مزاحم شدم من از ارادتمندان شما ( درامامزاده علی اکبر چیذر) هستم. حاج آقا یه دفعه جواب منو دادید ولی چون جواب پیام اصلی رو ندادید دوباره می نویسم حاج آقا من پسری 27 ساله هستم با شرایط خوب مالی و شغلی و تحصیلاتی و... از خانواده ای خیلی مذهبی، من تا کنون به خواستگاری 8 دختر خانم رفته ام و 7 تای اونها رو نپسندیدم و خودم تمایلی نشون ندادم ولی حاج آقا بعد از اینکه به خواستگاری هشتمین نفر رفتم دیگه حال خودمو نمی دونم. پاک زده به سرم. دوست ندارم از یه واژه هایی استفاده کنم که سوء برداشت بشه اما من انتخاب خودم رو کردم من ایشان رو پسندیدم و همچنین خانواده من هم بسیار مشتاقند و همچنین پدر و مادر ایشان، اما خودشان رضایت نمیدهند. من تاکنون 15 بار به خواستگاری ایشان رفتم و هر بار تحقیر شدم و جواب منفی گرفتم. حاج آقا نمی دونم دلیل ایشون چیه. من از شرایط خوب مالی و شغلی برخوردارم. و دانشجوی دکترای مهندسی هستم. نمیخوام از خودم تعریف کنم منتهی دلیلی برای رد خودم از طرف ایشون نمی بینم. از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم.حاج آقا ایشون حافظ قرآن هستند. انس با قرآن در رفتار و وجنات و سکناتشون تأثیر گذاشته. متانت و نجابت و خوش برخوردی و دارا بودن دلی پاک، من رو به ایشون علاقه مند کرده حالا بعد از 15 بار باز هم جواب منفی گرفتم . من ایشون رو میخوام.البته نمیگم که صورت ظاهرشون تأثیر نداشته ولی من از دیدن حرکات ایشون لذت میبرم و دوست دارم همسر آینده من ایشون باشند. ولی ایشون قبول نمیکنند. حاج آقا من با دوستام که صحبت و درددل میکنم به من میگن چون تو تو خیابون و دانشگاه به صورت دخترا نگاه نمیکنی حالا با دیدن یه دختر خودت رو باختی و نمیتونی خودت رو کنترل کنی. حاج آقا مگه نگاه کردن به نامحرم گناه نیست. آیا این دلدادگی من از نگاه کردن من به صورت ایشون ناشی میشه اصلا مگه گناه داره آدم از یکی خوشش بیاد. حاج آقا دیگه خیلی دارم تحقیر میشم ولی تمی تونم دست از اصرار بردارم. من چی کار باید بکنم تا ایشون رو به خودم علاقه مند کنم؟ چرا ایشون قبول نمیکنند؟ من چیزی کم ندارم. حاج آقا تورو خدا بگید من چه طوری میتونم ایشون رو مجاب کنم. ما قراره یه بار دیگه بریم به خواستگاری ایشون حاج آقا خیلی طولانی شد ببخشید برام خیلی دعا کنید
- [سایر] سلام عموی مهربان خداقوت ممنون از کلاس مجردهامن واقعاتوی کلاس آرامش داشتم مثل وقتایی که پای برنامه های تلویزیونیتون میشینم حدود سه ساله یه مشکلی دارم که اگر میشه لطفاخصوصی بخونید.یه کم طولانیه ولی لطفاتا آخربخونید قول میدم دیگه پیام هام طولانی نشه. ولی اولا حس میکنم دیگه دوستم نداره دوما خودم نمیتونم خودمو ببخشم. نمیدونم چی کار کنم که این حسم از بین بره. ببخشید که خیلی وقتتونو گرفتم اینارو تا حالا به هیچ کس به این وضوح نگفته بودم شاید چون شمارو خیلی دوست دارم و به خاطر همین عمو خطابتون میکنم.راستی ناراحت نمیشین که من عمو صداتون کنم؟ لطفا اگه ناراحت میشین بگین که دیگه نگم و لطفا یه کم هم در مورد مشکلم راهنماییم کنین با حرفاتون آروم میشم عمو مرسی التماس دعای زیاد
- [سایر] ا عرض سلام و خسته نباشید خدمت حاج آقامرادی 1-من دختری 21 ساله دانشجوی رشته کامپیوتر از شیراز هستم. 2-خواستگاری دارم 27 ساله از ...(یکی از شهرستانهای استان ...) که عموی دوستم میشه خانواده دار هستند و پسر خوبی به نظر میرسه دیپلم داره و شغلش هم آزاد هست 3-مراحل خواستگاری 3 جلسه طول کشید ودر 2 جلسه اخر با هم صحبت کردیم 4-اما حاج آقا من نمیتونم راجع بهش نظر قطعی بدم نه میتونم جواب مثبت بدم نه منفی البته میزان رضایتم بیشتر از نارضایتیم هست 5-تا یکی دو هفته دیگه باید جواب نهایی رو بدم 6-حاج آقا من همیشه دوست داشتم کسی که منو میخواد اگر یکبار بهش نه گفتم ول نکنه بره دلم میخواد بدونم چقدر براش ارزش دارم؟حاضر هست یکبار دیگه ازم خواستگاری کنه یا نه؟حالا هم قصدم اینه که به ایشون جواب منفی بدم ببینم مجددا ازم خواستگاری میکنه یا نه ؟ برای چیزی که میخواد تلاش میکنه یا نه ؟اصلا واقعا منو میخواد یا فقط اومده که یه زنی گرفته باشه؟ و اگه من نشدم عیب نداره یکی دیگه؟ 7- حالا سوالم از شما اینه که به نظرتون اینجور امتحان کردن درسته یا نه ؟ با توجه به این که اونا مال یه شهر دیگه هستن و باید خیلی سفت و سخت امتحان شن.به قول حافظ شیراز که میگه: در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن کس عیار زر خالص نشناسد چو محک حاج آقا یه تفال به حافظ زدم همین غزل که یه بیتشو واستون نوشتم اومد البته میدونم آدم آیندشو دسته فال نمیده ولی خوب فال آدمو یه دل تر میکنه گاهی میگم اگر برگشت که جواب مثبت رو بهش میدم ولی اگر برنگشت چیزی از دست نخواهم داد بازم موقعیت های خوب یا شاید بهتر برام میادتازه اگر واقعا قسمتم با ایشون باشه هیچ چیز جلوی این ازدواجو نمیتونه بگیره و اون دوباره میاد من خیلی به قسمت تو ازدواج اعتقاد دارم 8-حاج آقا واقعا نمیدونم چیکار کنم راهنماییم کنید و اگر جایی دارم اشتباه میکنم بهم بگید درک میکنم که سرتون خیلی شلوغه باور کنید من سعی کردم همیشه تو سایت جستجو کنم و کمتر مزاحم وقت شما بشم و جواب سوالاتم رو هم با جستجو کردن میگیرم ولی لطفا اینو جواب بدید اگر قابل جواب دادن هم نیست حداقل یه جواب بدید که من بفهمم درست تو سایت عضو شدم لطفا اگر جواب دادید شهر محل سکونت آقا پسر رو نقطه چین کنید وقتتون رو خیلی گرفتم شرمنده- سایت فوق العاده ای دارید من که هر وقت میرم تو سایت زودتر از یکی دو ساعت نمیتونم بیرون بیام از بس که جالب و خوب هست-سپاسگذارم موفق باشید
- [سایر] سلام مشاور عزیز ازتون خواهش میکنم که کمکم کنید خیلی وقته که دچار وسواس فکری خیلی شدید شدم.اولش وسواس عملی داشتم کمی بهتر شدم اما بعد از درس خوندن شروع شد . همیشه دوست داشتم همه مطالب کتاب درسی را اول بفهم و بعد بتوانم توضیح بدهم اینقدر روی این مسله حساس شدم که اضطراب گرفتم و الان که درس میخونم با این که میفهمم همش یه حسی بهم میگه نفهمیدم و دوباره شروع به خوندن میکنم و روی تمام کلمات خیلی فکر میکنم تا جایی که مفهومشان از بین میرود . و تازه با این حال با یه بدبختی به خودم میقبولونم که فهمیدم بعدش باید از خودم تایید بگیرم تا شاید دیگه بهش فکر نکنم مثلا روی یک کاغذ تیک بزنم. میخواهم مثل آدم های عادی یکبار بخونم و با اعتماد به نفس رها کنمش. این فکر به مفاهیم و تایید گرفتن حتی به جاهای دیگه هم کشیده مثلا باید با رها چک کنم که دنده ماشین رو خلاص کردم و ترمز دستی رو کشیدم و در ماشین رو قفل کردم. ما یک خانواده سه نفری هستیم من و پدر و مادرم. پدرم همیشه به نکات خیلی ریز توجه داره که فکر کنم مشکل من هم از همین قضیه ناشی میشه. ما مذهبی هم هستیم. خواهش میکنم کمک کنید با این که 14 واحد برداشتم همش وقت کم میارم.
- [سایر] با سلام من مدت 4 ساله ازدواج کردم و یه بچه 3 ساله دارم یه مدته که با شوهرم دچار اختلاف زیاد شدم تقریبا ما تو هفته 5 روزش با هم قهریم و قهر ما هم نمی دونم از کجا شروع میشه شوهرم وقتی از سر کار میاد خونه بیحوصله است و با من حرف نمیزنه بعد همین حرف نزدنش با من موجب میشه که تا 3 یا 4 روز با هم حرف نزنیم و قهر کردنش مطمئنم که به خاطر مسائل کاریش نیست چون اون کارشو خیلی دوست داره و همیشه تعریفش و میده و بعد که باهاش آشتی میکنم و علتش و جویا میشم میگه تو مشکل داری و تو قهر و شروع کردی و رفتارش خیلی باهام سرد شده هر کاری که میکنم تا اونگرمای اوایل ازدواجمونو برگردونم نمیشه براش کادو میخرم هر کاری تو خونه دوست داره انجام میدم ولی بازم باهام سرد برخورد میکنه هر چی هم باهاش حرف میزنم میگه من مشکلی ندارم ولی مدام از همه چیز من و خونه ایراد میگیره من شاغل هستم و تمام سعیمو میکنم که تو خونه کم نزارم ولی باز یه جای زندگیم میلنگه دیگه خسته شدم مدت زیادیه که دارم فکر میکنم جدا بشم ولی بچمو چیکارکنم تو دو راهی بزرگی افتادم همه چیز زندگی عذابم میدهحتی یه مشاوره هم نمیشناسم که برم باهاش مشورت کنم میترسم باهاش برم مشاوره و بعدا مدام بهم بگه که تویی که مشکل داری رفتی مشاوره موندم تو دو راهی زندگیو نمیدونم چیکار کنم خواهش میکنم راههنمایی کنید
- [سایر] با سلام خدمت استاد گرامی آقای مرادی . این دفعه دومی است که من درد دلهامو برای شما می نویسم اما گویا دفعه ی قبل یا گفته های من به دست شما نرسیده و یا جواب شما به من ارسال نشده. ازتون خواهش میکنم مشکل من رو پخش نکنین و حتی اشاره ای هم تو برنامه های تلویزیونی یا جاهای دیگه نکنین. من دختری 20 ساله هستم... ...خصوصی... حالا سوالم از شما اینه [1]که من به خاطر کاری که کردم اون دنیا چقدر باید عذاب بکشم [2] وآیا خدا بعد از این ارتکاب گناه از طرف من به دعاها یا خواسته های من یا اصلا به خود من توجهی میکنه یا نه منو رها کرده؟ [3] و ایا این درسته که من ایشونو از خدا بخوام یا نه؟ [4] سوال بعدیم اینه همه بهم میگن این رابطه فایده ای نداره اگر آخر این رابطه ها به ازدواج ختم بشه بعد از ازدواج علاقه از بین میره و به جدایی میرسه و این خیلی منو میترسونه . ازتون خواهش میکنم یه راهی پیش پام بذارین و کمکم کنین من واقعا درمونده شدم و قدرت تصمیم گیریمو از دست دادم. آقای مرادی نمی دونین چه عذابی می کشم همش فکر میکنم[5] خدا برای کاری که کردم یه روز یه بلایی سرم میاره یا ازدواجم حتماً با یه شکست همراه . فکر میکنم وقتی با خدا حرف میزنم اصلاً توجهی نمی کنه و من رو به حال خودم رها کرده . از توجه شما بینهایت ممنونم ... بازم ازتون ممنونم . خواهش میکنم جواب منو زودتر بدین من نابود شدم . خدا حافظ.