امام شناسی در تفکر شیعی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا بدون شناخت امام، خدا شناسی و پیامبر شناسی صحیح نیز امکان ندارد؛ چرا که از طریق امام و با ارشاد و راهنمایی او است که می توان به شناخت درستی از خدا و رسول او رسید. از این رو بسیاری از کسانی که از شناخت واقعی امام باز مانده اند در دیگر اصول عقاید خویش به بیراهه رفته اند. شناخت امام به معنای مشاهده و شناخت فیزیکی و چهره به چهره او نیست. بسیاری از افراد بودند که امام زمان خویش را می دیدند، ولی نصیبی از شناخت امام نداشتند. همان گونه که در باره پیامبر نیز بسیاری؛ مانند ابو جهل ها بودند که او را می­دیدند و با وی حشر و نشر داشتند، ولی به شناخت پیامبر دست نمی یافتند. در مقابل، فردی همچون اویس قرنی با این که در طول عمر خود یک بار هم پیامبر را مشاهده نکرد. اما از چنان شناختی نسبت به پیامبر برخوردار بود که پیامبر از او تمجید کرد. شناخت امام به معنای شناخت مقام و منزلت او پیش خدا و نقشی است که او در نظام هستی دارد. در این شناخت دیدن امام ضرورت ندارد. امام حسن عسکری (ع) با راهنمائی ها و ارشادات خود و بیان حقایق در باره امام دوازدهم این نوع شناخت را در اختیار مردم و شیعیان قرار داده است.
شیعیان روایت میکنند امام حسن عسکری (ع) (پدر امام منتظر) فرمان داد خبر تولد فرزندش (امام مهدی) (عج) از همه پنهان شود به جز افراد مورد اعتماد. از طرفی برخلاف این میگویند: هر کس امام را نشناسد او خدا را نشناخته، و کسی دیگر غیر از خدا را میپرستد! و اگر در این حالت بمیرد بر کفر و نفاق مرده است! سپس چرا پدرش این قدر متشدد بوده که برای شیعه چنین چیزهای سخت و دشواری انتخاب کرده است؟!
امام شناسی در تفکر شیعی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا بدون شناخت امام، خدا شناسی و پیامبر شناسی صحیح نیز امکان ندارد؛ چرا که از طریق امام و با ارشاد و راهنمایی او است که می توان به شناخت درستی از خدا و رسول او رسید. از این رو بسیاری از کسانی که از شناخت واقعی امام باز مانده اند در دیگر اصول عقاید خویش به بیراهه رفته اند. شناخت امام به معنای مشاهده و شناخت فیزیکی و چهره به چهره او نیست. بسیاری از افراد بودند که امام زمان خویش را می دیدند، ولی نصیبی از شناخت امام نداشتند. همان گونه که در باره پیامبر نیز بسیاری؛ مانند ابو جهل ها بودند که او را میدیدند و با وی حشر و نشر داشتند، ولی به شناخت پیامبر دست نمی یافتند. در مقابل، فردی همچون اویس قرنی با این که در طول عمر خود یک بار هم پیامبر را مشاهده نکرد. اما از چنان شناختی نسبت به پیامبر برخوردار بود که پیامبر از او تمجید کرد. شناخت امام به معنای شناخت مقام و منزلت او پیش خدا و نقشی است که او در نظام هستی دارد. در این شناخت دیدن امام ضرورت ندارد. امام حسن عسکری (ع) با راهنمائی ها و ارشادات خود و بیان حقایق در باره امام دوازدهم این نوع شناخت را در اختیار مردم و شیعیان قرار داده است.
- [سایر] آیا نص متواتر بر امامت امام زمان (عج) از امام عسکری (ع) رسیده است؟
- [سایر] شیعه از کجا میداند که بعد از امام عسکری(ع)، بنی عباس امام مهدی(عج) را نکشتند؟! و از کجا فهمیدند که در سرداب غائب شده است؟
- [سایر] آیا مقام امام زمان(عج) از سایر امامان و یا پیامبر بالاتر است؟ چرا که میگویند امام زمان آگاه به همه احوال ما هست لیکن پیامبر اکرم(ص) و دیگر امامان(ع) با همه بزرگی آگاه به احوال همه نبودند حتی در آیهای از قرآن آمده است که ای پیامبر به مردم بگو من غیب نمیدانم (البته مگر آنچه خدا بخواهد). یا امام حسین و دیگر امامان که از طریق نامه نگاری از احوال امت با خبر بودند، منظورم موارد خاص نیست. سؤالم این است که امام زمان نیز (بلا تشبیه) مانند خداوند که آگاه و عالم به همه احوال و امور ماست در هر لحظه، ایشان نیز همین طور هستند؟
- [سایر] درباره وصیت رسول خدا(ص) در شب وفاتشان آمده: امام صادق(ع) از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل میکند: رسول خدا(ص) فرمود: (ای علی! بعد از من دوازده امام میباشند و بعد از آنها دوازده مهدی. پس تو ای علی اوّلین دوازده امام میباشی ... و چون وفات حسن فاضل برسد، آنرا به فرزندش م ح م د که مستحفظ از آل محمّد(ص) است، تسلیم کند، و ایشان دوازده امامند. بعد از آن دوازده مهدی میباشند. پس وقتی که زمان وفاتش فرا رسید، خلافت را به فرزندش که اوّلین مهدیان است میسپارد، و برای او سه نام است. یک نامش مانند نام من، و نام دیگرش نام پدر من است و آنها عبد الله و احمد، و نام سوّمش مهدی است و او اوّلین مؤمنان است). این مهدیان چه کسانیاند؟ آیا پس از امام مهدی صاحب الزمان(عج) حقیقتاً امامانی دیگر خواهند آمد؟ پس چرا رسول الله(ص) آنها را از دوازده امام نشمردهاند؟ لطفاً توضیح دهید.
- [سایر] موردی از ابن حجر هیثمی بین شیعیان وجود دارد که؛ ابن حجر اعتقاد داشته به اینکه امام زمان(عج) به دنیا آمده است؛ ابن حجر هیثمی در کتاب (الصواعق المحرقه) که آنرا علیه شیعه نوشته است، اعتراف میکند که امام حسن عسکری فرزندی به نام ابو القاسم الحجة داشته است. میخواستم روایت را کامل بفرمایید، همراه با ترجمه. و اینکه آیا ابن حجر از شیعیان روایت کرده که به این معتقد هستند یا اینکه خود اعتقاد داشته است؟
- [سایر] یکی از شبهه های وهابیت بدین شرح است: شیعه از امام جعفر صادق(ع) روایت می کند که گفت صاحب هذا الامر رجلا لایسمیه باسمه الا کافر... صاحب این امر مردی است که کسی جز کافر او را اسمش صدا نمیزند... و از ابی محمد امام حسن عسکری(ع) روایت می کنند که به مادر مهدی(عج)گفت ستحملین ذکرا و اسمه محمد و هو القائم من بعدی.... بچه درا خواهی شد و بچه ات پسری است که اسم او محمد است وبعد از من امام قائم اوست... آیا این تناقض نیست؟! یک مرتبه می گویید هر کس مهدی را به نام او صدا بزند کافر است، و بار دیگر می گویید که حسن عسکری اورا محمد نامیده است؟! جواب این شبهه چیست؟؟؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا این نظر فقهی مورد قبول حضرتعالی هست که هر شخص باید به امام زمان خود اقتدا کند به اینگونه که امام حسین (علیه السلام) در زمان مولا علی (علیه السلام) و حضرت امام حسن (علیه السلام) به این دو امام زمان خود اقتدا کرده و مردم دوره هر امام به امام زمان خود به این علت است که مقام حضرت سلمان از ابوذر بالاتر و حضرت مقداد از سلمان بالاتر زیرا به میزان اقتدا و اطاعت از امام زمان خود دارای درجه ای از ایمان می باشند بنابر این ما باید در زمان غیبت مولا صاحب الزمان (عج) به ایشان اقتدا کرده و در پس پرده غیبت سطح فکری فرهنگی مذهبی خود را بالا برده و خود و به طبع مردم و جامعه را آماده ظهور کنیم؟ اگر این نظر را قبول ندارید لطفا دلایل خود را بیان نمایید؟ با توجه به روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مقدمه صحیفه سجادیه که هر قیامی تا قبل از قیام قائم آل محمّد(ص) بر اندوه ما و شیعیان ما می افزاید و در طوفان بلا هلاک می شود، نظریه فقهی سوال اول تعمیم داده نمی شود زیرا نمونه بارز آن انقلاب ما می باشد که بسیاری از شیعیان در جریان انقلاب و بعد از ان در 8 سال جنگ به شهادت رسیده و مسلماً قلب مولا صاحب الزّمان (عج) را به درد آورده و حال نیز به حقوق اشخاص منتقد تجاوز و به آنان برچسب بی دینی زده می شود که این عمل بدینجا رسیده که خیل عظیمی از مردم دین گریز و بعضاً منکر امام زمان (عج) شده اند و مطمئناً این نیز قلب امام زمان(ع) را به درد می آورد. آخر این انقلاب چه ثمره ایی داشت برای ما؟ لطفاً منطقاً جواب دهید؟ اگر این نظریه ها را رد می کنید پس حال که مردم به خیابانها آمده اند کار درستی است؟
- [سایر] در حدیثی میخوانیم: رجعت برای همه مردم نیست و فقط مربوط به مؤمنین خالص و مشرکین خالص است؛ عن محمد بن مسلم قال: سمعت حمران بن أعین و أبا الخطاب یحدثان جمیعاً قبل أن یحدث أبو الخطاب ما أحدث أنهما سمعا أبا عبد الله(ع) یقول: (أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ عَنْهُ وَ یَرْجِعُ إِلَی الدُّنْیَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع)، وَ إِنَّ الرَّجْعَةَ لَیْسَتْ بِعَامَّةٍ بَلْ هِیَ خَاصَّةٌ، لَا یَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْکَ مَحْضاً). اما در احادیث دیگری داریم که هر کس چهل روز دعای عهد را بخواند از اصحاب امام مهدی(عج) خواهد بود و اگر تا قبل از ظهور مرده باشد؛ زنده میشود تا در رکاب امام مهدی(عج) باشد، برای نمونه؛ روی عن جعفر بن محمد الصادق(ع) أنه قال: (مَنْ دَعَا إِلَی اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ کَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ قَبْرِهِ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ کَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ). حال طبق این حدیث ممکن است فردی که مؤمن عادی باشد؛ اما چون چهل روز دعای عهد خوانده در رکاب امام مهدی(عج) خواهد بود؛ در صورتی که طبق حدیث بالا این مؤمن فرضی نمیتواند از رجعت کنندگان باشد. این تعارض بین دو روایت را چگونه باید حل کرد؟! و در مجموع چه افرادی رجعت میکنند؟!
- [سایر] آیا درست است که نگهداری طلا و نقره و گنج در زمان حکومت امام زمان(عج) حرام است؟ سوره توبه، آیه 34: حرمت نگهداریِ گنج، طلا و نقره در عصر حضرت مهدی(عج) (... وَ الَّذینَ یَکنُزُونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّهَ وَ لا یُنفِقُونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیمٍ)؛ و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره میکنند و در راه خدا انفاق نمیکنند آنها را به عذاب دردناک بشارت ده. در کافی ذیل آیه فوق از معاذ بن کثیر روایت شده که گفت: شنیدم از امام صادق(ع) که فرمود: (وسعت داده بر شیعیان ما در آنچه میتوانند از اموال خود انفاق کنند در راه خیر و معروف تا آنکه قیام کننده ما ظاهر شود، در آن وقت باید هر صاحب ثروتی، دارایی خود را به امام زمان(عج) تسلیم دارد تا صرف شود بر جهاد کنندگان در راه خدا و استعانت بجویند مؤمنین به سبب آن اموال بر علیه دشمنان). این در حالی است که امام محمد باقر(ع) میفرماید: (طلا و نقره هرگاه به دو هزار درهم رسید گنج است).
- [سایر] ائمه اطهار گاه متناسب با شرایط زمان و مسئله فقهی خاص احادیث را نقل نموده اند. علاوه بر این نقل احادیث جعلی نیز متأسفانه در کتب دینی ما به چشم می خورد. متأسفانه عده ای از دوستان مذهبی ما می خواستند کار خوبی بکنند؛ مثلا بحث عقد موقت را مطرح کنند اما این عده از روی جهالت اقدام به انتشار احادیثی نموده اند که از نظر بلاغتی و از نظر لحن کلامی باید به آنها شک نمود لطفا این احادیث را بررسی کرده و نظرتان را در مورد تک تک احادیث به ما بفرمایید. 1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که میگوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37). 2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد میشود. 3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل میکند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده). 4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال میداند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پایبند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِیخواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمیگیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48). 5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.