توجه به نکات زیر می تواند ما را در دستیابی به پاسخ یاری رساند: 1. هرچه در نظر عقلا مال باشد، از دیدگاه اسلام مال محسوب و تمام آثار مال بر آن مترتب میشود، مگر مواردی که شارع مقدّس آثار مالیّت را از آن سلب کرده باشد. و مال در نظر عقلا چیزی است که ارزش مبادلهای داشته باشد. و چنین چیزی غالباً ارزش استعمالی هم دارد و کمیاب است؛ و هر چه فراوانتر باشد، از مالیّت آن کاسته میشود. از این رو، میزان ارزش مبادلهای با مقدار ارزش استعمالی تناسب مستقیم و با فراوانی تناسب معکوس دارد. 2. پول در زمان های گذشته از ارزش ذاتی برخوردار بوده است یعنی از طلا و نقره بوده و با صرف نظر از ضربی که داشته، همچون سایر کالاها ارزشمند تلقی می شده، لذا در پول های قدیمی، عیار و وزن، از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است، اما پول های کاغذی فاقد چنین ارزشی هستند. 3. پول در تمام زمان ها ارزش اعتباری داشته و نقش واسطه مبادلات کالاها را بازی میکرده است. 4. در اسکناس و پولی که فعلاً رواج دارد گرچه ارزش ذاتی مطرح نیست اما نمیتوان گفت که هیچ فرقی با سفته ندارد؛ یعنی همانند سفته نیست که صرفاً جنبه علامت و سند را دارا است لذا در مواردی که پول از بین میرود گفته میشود که مالم از بین رفته اما در سفته نمیگویند مالم از بین رفته است. 5. بحث کاهش ارزش پول در بعضی از ابواب فقه از جمله خمس، مهریه، ضمانت و قرض و... نیز مطرح می شود. در این میان تنها در بحث ضمانت می توان گفت که شخص غاصب، ضامن کاهش و نقضان مالیت است اما در موارد دیگر کاهش مالیت مورد لحاظ قرار نمی گیرد به عنوان مثال در قرض به جهاتی اخذ به زیاده از طرف خداوند ممنوع اعلام شده است و در زمان ما که تورم اقتصادی موجب کاهش ارزش پول میگردد، برای جبران کاهش و ضرر نکردن مادی، می توان از قراردادهای دیگری استفاده کرد و الا قرض بر مبنای تملیک عین و سود و زیان به غیر پایهریزی شده و هدف از آن توجه به مسائل معنوی و آخرتی است.
خواهشمنداست درصورت امکان جوابهای مبسوطی برای سؤالاتم ارایه نمایید: 1- از نظرحضرتعالی ماهیت پول امروزی چیست؟ 2-خرید و فروش پول چه حکمی دارد؟ 3-از نظرحضرتعالی آیا جبران کاهش ارزش پول درقرض جایز است یا از مصادیق ربا می باشد؟ وحکم آن درخمس و مهریه و دیه و غیره چیست؟ 4-ازنظرشماتورم مقتضی شرعی جبران کاهش ارزش پول می باشد؟ 5-آیا کاهش ارزش پول موجب ضمان است؟ 6-به نظر جنابعالی عرف در حکم شرعی جبران کاهش ارزش پول چه نقشی دارد؟
توجه به نکات زیر می تواند ما را در دستیابی به پاسخ یاری رساند: 1. هرچه در نظر عقلا مال باشد، از دیدگاه اسلام مال محسوب و تمام آثار مال بر آن مترتب میشود، مگر مواردی که شارع مقدّس آثار مالیّت را از آن سلب کرده باشد. و مال در نظر عقلا چیزی است که ارزش مبادلهای داشته باشد. و چنین چیزی غالباً ارزش استعمالی هم دارد و کمیاب است؛ و هر چه فراوانتر باشد، از مالیّت آن کاسته میشود. از این رو، میزان ارزش مبادلهای با مقدار ارزش استعمالی تناسب مستقیم و با فراوانی تناسب معکوس دارد. 2. پول در زمان های گذشته از ارزش ذاتی برخوردار بوده است یعنی از طلا و نقره بوده و با صرف نظر از ضربی که داشته، همچون سایر کالاها ارزشمند تلقی می شده، لذا در پول های قدیمی، عیار و وزن، از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است، اما پول های کاغذی فاقد چنین ارزشی هستند. 3. پول در تمام زمان ها ارزش اعتباری داشته و نقش واسطه مبادلات کالاها را بازی میکرده است. 4. در اسکناس و پولی که فعلاً رواج دارد گرچه ارزش ذاتی مطرح نیست اما نمیتوان گفت که هیچ فرقی با سفته ندارد؛ یعنی همانند سفته نیست که صرفاً جنبه علامت و سند را دارا است لذا در مواردی که پول از بین میرود گفته میشود که مالم از بین رفته اما در سفته نمیگویند مالم از بین رفته است. 5. بحث کاهش ارزش پول در بعضی از ابواب فقه از جمله خمس، مهریه، ضمانت و قرض و... نیز مطرح می شود. در این میان تنها در بحث ضمانت می توان گفت که شخص غاصب، ضامن کاهش و نقضان مالیت است اما در موارد دیگر کاهش مالیت مورد لحاظ قرار نمی گیرد به عنوان مثال در قرض به جهاتی اخذ به زیاده از طرف خداوند ممنوع اعلام شده است و در زمان ما که تورم اقتصادی موجب کاهش ارزش پول میگردد، برای جبران کاهش و ضرر نکردن مادی، می توان از قراردادهای دیگری استفاده کرد و الا قرض بر مبنای تملیک عین و سود و زیان به غیر پایهریزی شده و هدف از آن توجه به مسائل معنوی و آخرتی است.
- [آیت الله بهجت] در روستایی حدود دویست خانواده هستند که مالک نسل اندر نسل باغات، بیشه ها و املاک مزروعی می باشند که دارای اسناد محضری و قباله های قدیمی دویست و سیصد ساله هستند، و بین آنان خرید و فروش می شود و مهریه زنان می باشد. 1) آیا کسی با ارایه کپی وقف نامه می تواند مدّعی وقفیّت این باغات و املاک شود؟ 2) وقفیت در چه حالتی به اثبات می رسد؟ 3) آیا وقتی هیچ کدام از پیرمردها، ریش سفیدان و اهالی محل هیچ گونه اطلاعی از ایام قدیم نداشته اند و به یاد نمی آورند که این املاک وقف باشد، چگونه می توان وقفیت را ثابت کرد؟ 4) آیا مالک و کشاورز که روی این باغات تصرف دارند و از ایام قدیم درختان فراوانی را غرس نموده اند، می توان محصول آنان را توقیف کرد؟ 5) آیا می توان این املاک و باغات را از تصرف و مهریه زنان خارج نمود؟ 6) مالکیت در اسلام که از راه شرعی و عرف محل به دست آمده باشد، آیا می توان از تصرف تعداد زیادی از مردم خارج کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] الف) زن و شوهری با یکدیگر اختلاف خانوادگی دارند، شوهر می خواسته عروسی کند ولی زن به علت کراهت شدید و اختلافات موجود تمکین را منوط به پرداخت مهریه از سوی زوج کرده و مرد هم قادر به پرداخت مهریه نیست، با توجه به کراهت شدید زن و این که معلوم نیست این ماجرا تا کی ادامه داشته باشد، چنانچه زن به دادگاه مراجعه و درخواست طلاق کند و در برابر طلاق از حقوق خود صرف نظر کند و زوج علاوه بر بذل حقوق زوجه تقاضای مبلغ کلانی پول کند که پرداخت آن در توان زوجه نیست حال با توجه به: 1 کراهت شدید زن، 2 وجود اختلافات عمیق میان زوجین، 3 عدم استطاعت مرد برای پرداخت مهریه و استطاعت نداشتن زن برای پرداخت این مبلغ کلان، 4 احراز لجبازی زن و شوهر نسبت به هم، 5 لزوم ماندن زن جوان در خانه پدر إلی الأبد و خوف فتنه و فساد وی، آیا موضوع از مصادیق عسر و حرج هست تا دادگاه بتواند مرد را مجبور به طلاق در برابر بذل مهریه و حقوق زوجه بکند؟ و در صورت میسر نبودن اجبار زوج با اذن حاکم طلاق داده شود؟ یا مورد از مصادیق عسر و حرج به حساب نمی آید؟ ب) آیا عسر و حرج مصادیق خاص دارد یا این که هر مسأله ای که ادامه زوجیت را موجب عسر و حرج برای زوجه کند مجوز رجوع زوجه به حاکم و تقاضای طلاق است. ج) چنانچه زوج معتاد به مواد مخدر شود، ولی به وظایف خود از قبیل پرداخت نفقه و... عمل کند و هیچ گونه اذیت و آزاری نسبت به زوجه نداشته باشد صرف اعتیاد به مواد مخدر مورد را از مصادیق عسر و حرج قرار می دهد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به عمومیّت یافتن استفاده از موادّ مخدّر، و مفاسد مترتّب بر آن، نیاز است که احکام مربوط به این موضوع به صورت واضح مشخّص شود، و در اختیار عموم قرار گیرد. مستدعی است در خصوص موارد زیر نظر مبارک را مرقوم فرمایید. 1 حکم استفاده از انواع موادّ مخدّر، مانند: تریاک، هروئین، مرفین، حشیش، چرس، ماری جوانا، ال، اس، دی، و موادّی که اثراتی به مانند این مواد دارند، برای معتاد و غیر معتاد چیست؟ 2 حکم خرید و فروش موادّ مخدّر چیست؟ آیا شخص در صورت فروش یا خرید مواد، مالک پول دریافتی، یا مادّه خریداری شده می شود؟ 3 حکم شرکت در جلساتی که در آن از موادّ مخدّر استفاده می شود چیست؟ در مواردی که احتمالِ خطرِ معتاد شدن وجود داشته باشد چه می فرمایید؟ 4 ارتباط جوانان با افراد معتاد، به ویژه در مواردی که می تواند زمینه ای برای اعتیاد آنان باشد، چه حکمی دارد؟ 5 حکم ازدواج با افراد معتاد چیست؟ آیا سختگیری خانواده ها در خصوص شرط عدم اعتیاد مرد برای ازدواج، می تواند مجوّز شرعی داشته باشد؟ 6 آیا بر افراد واجب است که از باب امر به معروف و نهی از منکر، افراد معتاد را به ترک اعتیاد وادار سازند؟ 7 آیا بودن مجوّز پزشک، و به بهانه استفاده دارویی و با تشخیص شخصی، می توان از موادّ مخدّر استفاده کرد؟ 8 حکم استفاده تفنّنی و سرگرمی از موادّ مخدّر، به خصوص تریاک چیست؟ به ویژه که امروزه استفاده تفنّنی از این مواد، بیشترین کمک به فروشندگان این مواد است، و آنها را در گسترش آن یاری می کند. 9 با نظر به این که شروع اعتیاد اکثر افراد معتاد به موادّ مخدّر از سیگار بوده، و علّیّت مُقدِّمی آن برای اعتیاد به این مواد غیر قابل انکار است، حکم استفاده از سیگار، به خصوص برای نوجوانان و جوانان چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] چنانچه بنا به مصالحی دولت جمهوری اسلامی ایران ناچار به انعقاد قراردادی با یک کشور غیراسلامی مبنی بر مبادله محکومین به زندان باشد (به این معنی که جمهوری اسلامی متعهّد شود محکومین به زندان تابع آن کشور را برای تحمّل حبس تحویل کشور متبوع دهد تا ادامه حبس در آنجا صورت گیرد و زندانیان تابع کشور ایران را جهت ادامه حبس در ایران تحویل بگیرد) بفرمائید: 1 - در مورد مجرمین ایرانی، با توجّه به صدور احکام حبس توسط دادگاههای غیر اسلامی آیا از نظر شرعی احکام صادره از سوی آنها برای محاکم قضائی ایران قابلیت اجراء دارد یا خیر؟ 2 - در صورت عدم قابلیت اجراء بفرمائید : الف - آیا اصولادادگاههای ما مکلّف به محاکمه مجدّد و صدور حکم بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشند یا خیر؟ ب - با توجّه به ضرورت انعقاد چنین قراردادی شیوهای را که مغایر موازین شرع نباشد ارشاد فرمائید؟ 3 - در صورت قابلیت اجراء با توجّه به اینکه مجازات جرائم ارتکابی در کشور غیر اسلامی تنها زندان میباشد ولی از دیدگاه مقرّرات جمهوری اسلامی دارای صورتهای مختلف ذیل است تکلیف چیست؟ آیا حاکم شرع میتواند صورتهای ذیل را به حبس تبدیل نماید : الف - مجازات جرم ارتکابی حدّ شرعی است. ب - مجازات جرم ارتکابی دیه است. ج - مجازات جرم ارتکابی حبس است. د - مجازات جرم ارتکابی تعزیر غیر حبس است. ه - مجازات جرم ارتکابی قصاص است. و - عمل ارتکابی جرم محسوب نمیشود. 4 - در مورد مجرمین خارجی، در صورتی که تبعه کشور دیگر در جمهوری اسلامی مرتکب جرم گردیده و هم اکنون مجازات را حبس میگذراند، آیا از نظر شرعی، جمهوری اسلامی میتواند فرد محکوم را قبل از استیفای کامل مجازات به کشور متبوع بسپارد تا ادامه حبس در آنجا صورت گیرد یا خیر؟ 5 - اگر یک کشور مسلمان طرف قرارداد باشد، آیا حکم مسئله تغییر میکند یا خیر؟ 6 - آیا رضایت و عدم رضایت محکومین در موارد فوق تأثیر دارد یا خیر؟
- [امام خمینی] پدرم دو ماه پیش فوت نمود، آن مرحوم در روستا زندگی میکرد و باغ و ملکی داشت که چندان ارزشی نداشت و توانایی مالی چندانی نداشت که حج بر او واجب شود، امّا از چندی پیش که حج بر نامبرده واجب شد، قصد داشت قسمتی از ملک خود را بفروشد و دین خود را انجام دهد، ولی وقتی به این فکر افتاد که در سنّ نود سالگی بود و احتمالا خودش توانایی انجام مناسک را نداشته ولی میخواست با فروش قسمتی از زمین خود این دین را اداء نماید و در موقع صحبت کردن با خریدار زمین، همان لحظه بر اثر سکته فوت نمود! و اکنون ما فرزندان آن مرحوم در نظر داریم این دین را از گردن نامبرده خارج نماییم ولی نمیدانیم به چه صورت امکان دارد. 1- آیا قبل از فروش زمینهای نامبرده میتوانیم هر یک به اندازه توانایی خود پول فراهم کنیم و برای مکه آن مرحوم بپردازیم و یا این که حتما باید زمینهای خودش را بفروشیم؟ 2- اگر باید حتما زمینهای خودش فروخته شود با توجه به این که ما در نظر داریم قبل از گذشت یک سال از فوتش نسبت به فروش زمین اقدام نکنیم، آیا در آن دنیا آرامش خواهد داشت؟ 3- پسر بزرگ و پسر دوّم آن مرحوم هر کدام، یک بار به مکّه شرفیاب شدهاند، اگر باید آنها برای آن مرحوم به مکه بروند، اکنون که تا چهار سال دیگر جهت مکه اسم نویسی نمیشود، به چه صورت خواهد شد؟ 4- آیا میشود پول مکه را جهت راههای دیگر- مسائل جبهه و جنگ زدگان- خرج نمود؟ 5- در روستای ما حمامی وجود دارد که به علّت نداشتن بودجه، بیشتر اوقات سال، حمام بسته است و اهالی این روستا جهت استفاده از حمام روستاهای دیگر کیلومترها باید راه بروند، آیا میشود پول مکه را برای آن استفاده نمود؟ 6- آیا افراد دیگر که خمس بدهکار هستند میتوانند خمس خود را برای استفتائات، ص: 444 مصارف حمّام بپردازند؟
- [آیت الله نوری همدانی] از قرار معلوم کنوانسیون ( محو کلّیه اشکال تبعیض علیه زنان ) بزودی جهت بررسی در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار خواهد گرفت . از آنجا که این معاهده بین المللی متضمن مواردی است که از نظر فقهی قابل تأمل است ، مستدعی است نظر مبارک خود را نیبت به موارد زیر بیان فرمایید : 1 بر اساس ماده 1 این معاهده باید هر گونه تمایز ، استثناء و یا محدودیت بر اساس جنسیت در زمینه های ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، و یا هر زمینه دیگر لغو گردد . با توجه به این ماده تفاوت زن و مرد در مواردی چون ، میزان پوشش واجب بدن ، نظر و لمس بدن جنس مخالف ، قصاص ، شهادت ، ارث ، طلاق ، تعداد همسران ، امامت جماعت ، لزوم تمکین جنسی ، ولایت بر فرزندان ، سرپرستی خانواده ، حق حضانت ، عیوب موجب فسخ نکاح ، نشوز ، لزوم سپری شدن عده برای ازدواج بعدی ، مرجعیت و قضاوت تبعیض تلقی می گردد و باید از میان برداشته شود . آیا تساوی زن و مرد در موارد ذکر شده با احکام شرع مطابقت دارد ؟ 2 با توجه به اینکه ماده 15 بند 4 در مورد کسب ، تردد ، تغییر و یا حفظ تابعیت خود و فرزندان ، زن و مرد را مساوی میداند ، الف آیا زن بدون موافقت همسر می تواند برای فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی از منزل خارج شود ؟ ب آیا زن بدون رضایت همسر می تواند برای فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی از منزل خارج شود ؟ 3 با توجه به ماده 14 بند 2 ب و ماده 16 بند ه که حق تصمیم گیری در مورد تعداد فرزندان ، فواصل بارداری و تنظیم خانواده را برای زنان مطرح می کند ، آیا زن بدون رضایت همسر می تواند اقدام به بستن لوله رحم ، استفاده از داروها و روشهای ضد بارداری و تنظیم فواصل بارداری کند ؟ 4 با توجه به ماده 16 بند الف و ج که ازدواج را فقط موکول به رضایت طرفین دانسته است : الف: آیا ازدواج با مردان غیر مسلمان جایز است ؟ ب : آیا ازدواج طرفین برای بار چهارم بدون وجود محلل جایز است ؟ ج : آیا پدر در امر ازدواج بر فرزند صغیر ولایت دارد؟ د : آیا زن در صورت یقین به عدم انعقاد نطفه می تواند قبل از سپری شدن ایام عادت اقدام به ازدواج کند ؟ 5 با توجه به اینکه بر طبق ماده 16 بند 2 ازدواج کودک غیر قانونی اعلام شده است و کودک در عرف بین الملل به افراد کمتر از 18 سال اطلاق می شود ، آیا ازدواج افراد بالغ کمتر از 18 سال نافذ است ؟ 6 با توجه به اینکه طبق ماده 15 بند 3 کلیه قراردادها و اسناد خصوصی که در جهت محدود کردن خیارات و اهلیت قانونی زنان است ملغی اعلام می شود ، آیا زن و مرد هنگام ازدواج می توانند شروطی را در ضمن عقد بگنجانند که مفاد آن محدود کردن اختیارات همسر باشد ؟ 7 با توجه به مفاد کنوانسیون ، آیا موارد تعارض این معاهده بین المللی با احکام اسلامی را به کونه ای ارزیابی می نمایید که با حذف برخی موارد جزیی آن به گونه ای که با روح کنوانسیون یعنی رفع هر گونه تمایز منافات نداشته باشد ، بتوان موارد تعارض آن را با احکام اسلامی از میان بر داشت و به این معاهده پیوست ؟
- [سایر] بنام خدا با سلام. و ضمن عرض خدا قوت اینجانب دانشجوی سال آخر کارشناسی هستم. و از محضر جناب عالی چند سوال دارم. با توجه به اینکه انتخاب مسیر و سرنوشتم بستگی به پاسخهای جنابعالی دارد و موضوع بسیار برایم حیاتی است، تقاضامندم که به رغم طولانی بودن سوال هایم، عنایت بفرمایید: 1- آیا امکانش هست که همزمان به دورهٔ ارشد دانشگاه و دورهٔ بلند مدت حوزه وارد بشوم؟ 2- اگر نه، آیا امکانش هست که سال 94 وارد حوزه بشوم و مجدد کنکور ارشد بدهم تا از سال 95 در کنار درس حوزه دوره ارشد را هم بخوانم؟ 3- چگونه می توان مدرسه مورد نظر را انتخاب کرد؟ به فرض اگر من بخواهم وارد مدرسهٔ شهیدین قم بشوم چگونه می توانم انتخاب کنم؟ 4- با توجه به اینکه بنده تا حدی با زبان عربی آشنا هستم و درس های آغازین ادبیات عرب برای بنده چیزی جز تکرار دانسته ها نیست و هیچ سودی برایم ندارد و آزارنده و کسلبار است، آیا امکان دارد که برای بعضی از درس ها به امتحان آن درس بسنده کنم و در کلاس ها حضور نیابم؟! 5- آیا امکان حرکت با سرعتی فراتر از چارچوب تعیین شده هست؟ به عبارت دیگر آیا می توان در حوزه علمیه جهشی درس خواند؟ (بنده با حوزه شهید بهشتی و دورهٔ سفیران هدایت آشنا هستم و هیچ رغبتی برای شرکت در آنها ندارم) 6- اگر در تیر 94 دورهٔ کارشناسی را به پایان برسانم و ظرف یکسال درس های سطح یک را بخوانم، آیا می توانم مشمول ماده 18 بشوم و آیا کمیتهٔ موارد خاص مرا تأیید خواهد کرد؟ 7- آیا می توان در حین تحصیل در دورهٔ بلند مدت، مشمول ماده 18 شد؟ برای مثال فرض کنید که ثبتنام کنم و تا پایان پایهٔ یک یا پایهٔ دو، بتوانم مواد آزمون ماده 18 را بخوانم، در این صورت می توانم آزمون داده و بدون شرکت در پایه های بعدی مدرک سطح یک را بگیرم؟! 8- سطح یک دورهٔ بلند مدت چقدر طول می کشد؟ 9- چنانچه قصد پوشیدن لباس مقدس روحانیت را نداشته باشم، چه مزیت هایی از نظام آموزشی حوزه را از دست می دهم؟ 10- تفاوت نظام جدید آموزشی حوزه با دانشگاه در چیست؟ برای مثال چقدر بین حضور و غیاب و سیستم امتحانات حوزه و دانشگاه فرق هست؟ در پایان پیشاپیش از شما سپاسگزارم که به رغم وقتگیر بودن سوالاتم عنایت لازم را فرموده و پاسخ می دهید. دعاگوی حضرت عالی هستم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بچّه دار شدن تعدادی از زوجین به دلایل طبّی، به طور طبیعی مشکل بوده، و لازم است که از روشهای درمانی مختلف برای کمک به آنها استفاده شود. یکی از این روشها، لقاح خارج از رحمی می باشد; به این معنا که تخمک را از زوجه و نطفه را از شوهرش گرفته و آنها را با هم مخلوط نموده، تا از اختلاط و امتزاج تخمک و نطفه، جنین حاصل شود، سپس این جنین به رحم زوجه منتقل شود، تا حاملگی و بعد زایمان صورت گیرد. لازم به تذکّر است که جنین ها هنگام انتقال به رحم، فقط 24 تا 48 ساعت از زمان لقاحشان گذشته، و دارای 4 الی 8 سلول می باشند. گاهی از اوقات، تعداد جنین های حاصل از نطفه زن و شوهر بیش از حدّ نیاز است، که در این صورت اضافه بر نیاز منجمد شده، و پس از زایمان زن با رضایت زوجین، جنین ها از رده خارج و دور ریخته می شود. از طرف دیگر، تعدادی از زوجها وجود دارند که به دلایل طبّی، به هیچ وجه صاحب فرزند نمی شوند; امّا برای برخی از آنها، این امکان از نظر طبّی وجود دارد که جنین های مازاد دسته اوّل را در صورت عدم نیاز زوجین، به رحم آنان انتقال داد. سؤالاتی که در این زمینه مطرح می شود عبارتند از: 1. انتقال این جنین های بارور نشده به رحم زن ثالث از نظر شرعی چگونه است؟ 2. در صورت عدم نیاز زوجین به جنین خود، آیا موافقت آنها برای هدیه جنین به غیر لازم است؟ 3. آیا والدین صاحب جنین می توانند در ازای اهدای جنین خود وجهی دریافت نمایند؟ 4. آیا ارائه مشخّصات اهداکنندگان جنین به دریافت کنندگان و برعکس لازم است؟ 5. در صورتی که فرزند پسر باشد، آیا با زنی که در رحم او بزرگ شده، محرم است؟ 6. در صورت دختر بودن فرزند، آیا با شوهر مادر جانشین محرم است؟ 7. والدین فرزند حاصل چه کسانی هستند؟ 8. ارث این بچّه ها پس از تولّد چگونه است؟ 9. در صورت موافقت قبلی والدین صاحب جنین (صاحب نطفه و تخمک) در اهدای جنین خود، آیا می توانند پس از تولّد نوزاد و یا سالها بعد، از شخص ثالث متقاضی استرداد طفل شوند؟