قاعده "دفع افسد به فاسد"، شامل مواردی مانند آنچه در پرسش آمده نمی شود، بلکه این قاعده در اموری کاربرد دارد که برای انسان، به لحاظ محدودیت ‎ های زمانی و ... در مقام انجام دو تکلیف شرعی تزاحم رخ می دهد؛ یعنی مکلف از بجای آوردن دو تکلیف عاجز می شود. در مسائل اخلاقی نیز " اهم و مهم" و یا "دفع افسد به فاسد" مطرح است؛ مثلاً با این که دروغ از بزرگ ترین گناهان است، ولی مواردی از آن استثنا شده است؛ مانند دروغ برای اصلاح ذات البین، در مقام تقیّه، برای دفع شرّ ظالمان، در تمام مواردی که جان و ناموس انسان به خطر می افتد و برای نجات از خطر راهی جز توسل به دروغ نیست و... .[1] لذا این قاعده به این معنا نیست که انسان جلوی هوای نفسش را نگیرد و برای این که به گناه بزرگ تر مرتکب نشود، گناهان کوچک را انجام دهد! بلکه باید با همت و تلاش و با استعانت از خداوند به دنبال راه های ترک گناه بود. هر چند در فرهنگ اسلام گناهان دارای مراتب هستند، ولی باید توجه داشت که گناه هر چند کوچک باشد نسبت به مقام پروردگار متعال، بزرگ است. امام باقر (ع) می فرماید: «به کوچکی گناه نگاه نکنید، به این بنگرید که در مقابل چه کسی جرأت گناه پیدا کرده اید».[2] از قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) استفاده می شود که گناهان از حیث عقوبت اخروی و کیفر دنیوی دارای مراتب مختلفی هستند. گناه و معصیت به معنای نافرمانی و خروج از طاعت و انجام ندادن امر و فرمان است.[3] گناهان از نظر آثار دنیوی و اخروی و از نظر کیفر و عقوبت با هم تفاوت هایی دارند.[4] برای آشنایی بیشتر با قاعده "دفع افسد به فاسد"، و راه های ترک گناه لطفاً نمایه های زیر را مطالعه کنید: دفع افسد به فاسد، 2040 (سایت: 2205) . مراتب و درجات گناهان، 1613 (سایت: 1614) . راه های پاک شدن از گناه، 798 (سایت: 860) . گناه و آثار آن، 204 (سایت: 1073) . [1] اقتباس از پاسخ 2040 (سایت: 2205) . [2] بحار الانوار، ج 77، ص 168؛ یکصدو پنجاه موضوع از احادیث اهل بیت (ع)، اکبر دهقان، ص 247. [3] عصمت انبیاء و رسولان، علامه عسکری، ص 78 . [4] اقتباس از پاسخ 1613 (سایت: 1614) .
گفته می شود به خاطر دفع "افسد به فاسد" نگاه کردن به تصاویر مستهجن اشکال ندارد؛ برای این که انسان نفس خود را با این تصاویر ارضا کند و به سراغ گناهان بزرگ تر نرود، آیا این حرف صحیح است؟
قاعده "دفع افسد به فاسد"، شامل مواردی مانند آنچه در پرسش آمده نمی شود، بلکه این قاعده در اموری کاربرد دارد که برای انسان، به لحاظ محدودیت های زمانی و ... در مقام انجام دو تکلیف شرعی تزاحم رخ می دهد؛ یعنی مکلف از بجای آوردن دو تکلیف عاجز می شود. در مسائل اخلاقی نیز " اهم و مهم" و یا "دفع افسد به فاسد" مطرح است؛ مثلاً با این که دروغ از بزرگ ترین گناهان است، ولی مواردی از آن استثنا شده است؛ مانند دروغ برای اصلاح ذات البین، در مقام تقیّه، برای دفع شرّ ظالمان، در تمام مواردی که جان و ناموس انسان به خطر می افتد و برای نجات از خطر راهی جز توسل به دروغ نیست و... .[1] لذا این قاعده به این معنا نیست که انسان جلوی هوای نفسش را نگیرد و برای این که به گناه بزرگ تر مرتکب نشود، گناهان کوچک را انجام دهد! بلکه باید با همت و تلاش و با استعانت از خداوند به دنبال راه های ترک گناه بود. هر چند در فرهنگ اسلام گناهان دارای مراتب هستند، ولی باید توجه داشت که گناه هر چند کوچک باشد نسبت به مقام پروردگار متعال، بزرگ است. امام باقر (ع) می فرماید: «به کوچکی گناه نگاه نکنید، به این بنگرید که در مقابل چه کسی جرأت گناه پیدا کرده اید».[2] از قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) استفاده می شود که گناهان از حیث عقوبت اخروی و کیفر دنیوی دارای مراتب مختلفی هستند. گناه و معصیت به معنای نافرمانی و خروج از طاعت و انجام ندادن امر و فرمان است.[3] گناهان از نظر آثار دنیوی و اخروی و از نظر کیفر و عقوبت با هم تفاوت هایی دارند.[4] برای آشنایی بیشتر با قاعده "دفع افسد به فاسد"، و راه های ترک گناه لطفاً نمایه های زیر را مطالعه کنید: دفع افسد به فاسد، 2040 (سایت: 2205) . مراتب و درجات گناهان، 1613 (سایت: 1614) . راه های پاک شدن از گناه، 798 (سایت: 860) . گناه و آثار آن، 204 (سایت: 1073) . [1] اقتباس از پاسخ 2040 (سایت: 2205) . [2] بحار الانوار، ج 77، ص 168؛ یکصدو پنجاه موضوع از احادیث اهل بیت (ع)، اکبر دهقان، ص 247. [3] عصمت انبیاء و رسولان، علامه عسکری، ص 78 . [4] اقتباس از پاسخ 1613 (سایت: 1614) .
- [سایر] بنده گرفتار مشکلی به نام استمنا هستم. آیا چنین کاری گناه کبیره است؟ و آیا راه حلی برای این مشکل وجود دارد؟یکی از دوستانم گفته: ارتباط جنسی برقرار کردن با دختری که نامحرم است و نسبتی با انسان ندارد بهتر از استمناست، آیا این حرف درستی است؟ لطفاً جوابم را بدهید و مرا از این مشکل بیرون آورید.
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید حقیقتش من انقدر موانع بر سر ازدواج دارم که همیشه از نوشتن آنها احساس خستگی می کردم و مشکلم را مطرح نمی کردم. همه ی این موانع تقصیر خودم است اما نمی توانم آنها را حل کنم. من دختری هستم که از نظر بقیه کمرویی و خجالتی بودنم افراطی است. حتی موقع حرف زدن با شخص مقابل نمی توانم به او نگاه کنم و دست و پایم را گم می کنم. به همین خاطر از شرکت در جمع واهمه دارم و اصلا اعتماد به نفس ندارم. شاید مشکلات زندگیم باعث از بین رفتن اعتماد به نفسم شده باشد و فکر می کنم در هرجا باشم همه از من گریزانند. وقتی سوم رهنمایی هم بودم از همکلاسی ساده لوحم سوء استفاده کردند و از آن موقع تا الان همش فکر می کنم مردها فقط برای نیاز جنسی به سراغ دخترها می روند. به خصوص که اطرافم را همه آدم هایی پر کرده اند که بعد از سالها زندگی هیچ کدام از زندگیشان راضی نیستند و در تمام آنها هم مرد اخلاقش عوض شده. از ازدواج می ترسم از اینکه من هم مثل آنها شوم، از اینکه کاری کند تا من او را هوسباز بدانم. از اینکه اصلا نتوانم ازدواج کنم... کمکم کنید
- [سایر] با عرض سلام خدمت شما . من سه سال پیش در سن شانزده سالگی مشرف به مکه مکرم شدم و با توجه به شناخت از خود و تاثیر حج توقع داشتم پس از بازگشت انسان مومن تری شوم ولی... نمیدانم بگم تاثیر محیط بود یا خودم مقصرم نمیدونم ولی متاسفانه نمازم یک خط در میان شد و دیگر خبری از آن سجاده مفصل نیست و از اون طرف خدا رو صد هزار مرتبه شکر همان سفر باعث شده قبل یا پس از انجام کاری به اشتباه خودم پی ببرم و چون من موقعیت کاری ام طوری است که وقت زیادی برای اینکه پا منبری کسی شم یا با بچه مومن ها باشم ندارم (من در بازار کامپیوتر رضا کار می کنم و بیش از صد ارباب رجوع داریم که تعداد قابل توجه آنها خانم های جوان هستند) و من نسبت به نوع برخورد آنها که خیلی اروپایی و به اصطلح به روز است نمیتونم عکس العمل نشان بدم (به خاطر یه خورده حرمتی که واسش دارم) و این موضوع باعث شده که نگاه اطرافیان نسبت به من عوض شود و نمیتونم به راحتی به کارم ادامه بدم و من هم باید مثل اونها شم. شما رو به خدای احد و واحد قسم میدم به من کمک کنید . منی که میخوام از شر ارتباط با دختر رها شم باید چی کار کنم .مگه نمیگن دست زدن به نا محرم گناه کبیره است و پس چرا من نمیخوام مرتکب گناه شم باید هم رنگ جماعت شم . از شما خیلی ممنون هستم و خیلی خوشحال میشوم که به من جواب بدهید و به یک جوان نوزده ساله که پاش لغزیده ولی یک ته دلی معتقد است کمک کنید اگر هم نمی توانید جواب مفصل دهید شما در هر جای تهران که منبر داشته باشید به من این اجازه را بدهید که پا منبری شما شوم. با کمال تشکر پیمان زاهدی
- [سایر] سلام .این سومین نامست دارم می نویسم(شایت بخواطر اینکه خواطرم ناراحت)ببخشید. خواهش میکنم تو سایت نیاریدش(منظورم نوشتمه) بعد از چند ماه، یه دفه دلم هواتونو کرد. سایتتون یادم رفته بود. تلویزیون هم زیاد نگاه نمیکنم. سرچ کردم سایتتون رو پیدا کردم. حالم گرفته بود. دنبال راه آزادی از افکار پلید میگشتم، از اونجا که خودم رو گم کردم یا نه، میدونم کی ام ولی افکار پلیدم(شیطانی)به هزار منطق عقل(شیطانی) دنباله رو راه شیطان بودم و هستم.و از انجا که حق تعالی را در خودم پیدا نکردم. تا به آرامش دست پیدا کنم پیش شما امدم. خلاصه سایت شما مقابل چشمانم بود. بعد یه کم دید زدن صفحه اول رفتم سراغ \"پیام های شما\". اولین نامه که دیدم که شما جوابش رو دادین این بود. ((شهاب مرادی : سلام/ فقط یک پیام از شما با نام \"رضوانه\" دریافت کردم ولی مربوط به شش ماه پیش. پیام هایی مشابه سوال شما را چند بار پاسخ داده ام :چت مضر و خطرناک است! - هر دو رابطه ات را قطع کن و فراموش - چرا به اظهار دینداری پسرهایی که آشکارا رعایت تقوی نمی کنند چرا اعتماد می کنید؟ - علاقمندی واقعی را با خواستگاری رسمی تست کنید. - اعتیادت را به چت و وبگردی های بی ثمر، ترک کنید. - عصبانیت تان را (از دست خودتان)سر ما خالی نکنید..)) با عرض شرمندگی جهت گرفتن وقت گرانبهاتون. به طور اتفاقی که کلی شکه شدم با این نامه مواجه شدم این همون دختری هست که هر روز با من یعنی میلاد چت میکنه. این رو مثبت از جانب پرور دگارم میبینم. که هنوز بندش رو دوست داره هر چند خطای این پسر سنگین تر از چت با همون دختر خانم شده. این مطلب شما من رو آتش زد((چرا به اظهار دینداری پسرهایی که آشکارا رعایت تقوی نمی کنند چرا اعتماد می کنید؟)) ثانیه به ثانیه از این جمله می سوزم، حرف حق شیرینه مثبت میبینم این پیام رو از جانب شمادر خودم. من تا 21 سالگی با هیچ دختری رابطه نداشتم اصلا خوشم هم نمی اومد و نمیاد. نمیدونم این دختر خانم امتحانی از جانب حق بود بر غرور من که به سلامت نفس خود در مقابل این موجودات آزین شده در خیابان هااطمینان داشتم. که متاسفانه در اولین امتحان نفس خویش از جانب حق با پیام آتشین شما که قلبم را خروشان کرده خودم را مردود میبینم. من اشتباه خود را منکر نیستم چون لذت با خدا بودن وعشق به حق رو در اوایل جوانی حس کردم. و لذت شهوت رو هم حس کردم. ولی افسوس و صد افسوس که قدرت شیطان از ما بیشتر بود. (میدونم تقصیر خودمه) میخواستم احساس کنم رابطه با جنس مقابلم رو . با این خانم دوست شدم (چتی). بعد رومون باز شد. بعد تلفن اومد . بعد پشت تلفن رومون باز شد . بعد هم دگه رو دیدیم ... البته در چت کردن های روزانه که داشتیم، همه چیز آمده شده بود برای گناهی بزرگتر.(هر گناه بزرگی روح پاک انسان رو آزار میده از هم اونجا میشه به اشتباه پی برد) خلاصه این بودوهست سرنوشت من و اون خانم. تقریبا میشه گفت اصلا علاقه بهش نداشتم. به مرور زمان کمی علاقه مند شدم بهش که اونم حتما شهوانی هست. ... مرتکب اشتباهی شدیم که حال جفتمون پریشون شد. من اومدم سراغ شما. اونم که اومده بود. از همون اول من بهش گفتم که من کس دیگه ای رو دوست دارم منظورم بار اولی که با هم آشنا شدیم(تو چت). پیام شما به اون خانم((علاقمندی واقعی را با خواستگاری رسمی تست کنید)) اونم گفت کسی هم خواستگار اونه و اون هم قصد ازدواج با من رو نداره و فقط من رو دوست داره. اونم قراره ازدواج کنه با یه آقا پسر که همون اول اگه دروغ نگفته باشه که گمان نکنم دروغ گفته باشه با یه هم دانشجویی ازدواج کنه که زمان دانشجویی با هم آشنا شدن و همون موقع کار تموم شده بود فقط آقا پسر دنبال کار دولتی به در خواست پدر عروس خانم بودن تا ازدواج صورت بگیره. (گناهم دو برابر شد شایدم بیشترنه، نشون کرده ان، من نباید راهم رو ادامه میدادم اشتباه هاتم تمامی نداره) خلاصه من موندم و کوله باری از گناه و البته امید به بخشش حق. و رابطه ای که نمیدونم چطور تمومش کنم که به احساس اون خانم لطمه نخوره و من هم دست از سرش بر دارم . هر دفه میام تمومش کنم نمیشه.(شیطون ول کن ما نیست که نیست) نمیدونم جوابم رو چطوری میدین یا اصلا نمیدین (ولی خواهش میکنم به هیچ عنوان نامه من رو رو سایت نیارید) به امید موفقیت روز افزون شما درامر نزدیکی جوانان به حق
- [امام خمینی] کسی که قسم میخورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ میباشد، ولی اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهی واجب میشود و این جور قسم خوردن غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که قسم میخورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ میباشد، ولی اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاهی واجب میشود؛ اما اگر بتواند توریه کند یعنی موقع قسم خوردن طوری نیت کند که دروغ نشود، بنا بر احتیاط واجب باید توریه نماید، مثلاً اگر ظالمی بخواهد کسی را اذّیت کند و از انسان بپرسد که او را ندیدهای و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، احتیاط آن است که بگوید او را ندیدهام و قصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تعرّب پس از هجرت است، و معنای آن این است که انسان جایی رود که نتواند دین خود را حفظ کند؛ نظیر اینکه جایی رود که از معنویات و مسائل اسلامی دور بماند و نتواند او و وابستگان به او برخوردار از آشنائی با اسلام و مسائل دینی و معنویات انسانی شوند، و نظیر اینکه جایی رود که میداند خود او یا وابستگان به او فاسد میشوند، و اگر در چنین جاهایی باشد، خروج از آنجا را قرآن شریف واجب مؤکّد میداند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که قسم می خورد که حرف من راست است چنانچه حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ می باشد ولی اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهی واجب می شود اما اگر بتواند توریه کند یعنی موقع قسم خوردن طوری نیت کند که دروغ نشود احتیاط واجب این است که توریه نماید مثلا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند و از انسان بپرسد که او را دیده ای و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد بگوید ندیده ام و قصد کند که از پنچ دقیقه پیش ندیده ام
- [آیت الله سیستانی] کسی که قسَم میخورد که حرف من راست است ، چنانچه حرف او راست باشد قسَم خوردن او مکروه است ، و اگر دروغ باشد حرام است ، بلکه قسَم دروغی که در مقابل فصل منازعات خورده میشود از گناهان بزرگ میباشد ، ولی اگر برای اینکه خودش ، یا مسلمان دیگری را از شرّ ظالمی نجات دهد ، قسَم دروغ بخورد اشکال ندارد ، بلکه گاهی واجب میشود ، امّا اگر بتواند توریه کند و توجه به آن هم داشته باشد احتیاط واجب این است که توریه کند یعنی : معنایی را اراده کند که بر خلاف ظاهر لفظ است ، و نشانهای برای مقصود خود اقامه ننماید مثلاً اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند و از انسان بپرسد که او را دیدهای ؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد ، بگوید او را ندیدهام و قصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام .
- [آیت الله علوی گرگانی] وقتی یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید، چنانکه گفته شد، باید فوراً فکر کند ولی اگر چیزهائی که به واسطه آنها ممکن است یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا شود، ولی شک معذلک از بین نرود، چنانچه کمی بعد فکر کند اشکال ندارد مثلاً اگر در سجده شک کند میتواند تا بعد از سجده فکر کردن را تأخیر بیندازد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ب: کسی که برای اثبات یا نفی چیزی قسم می خورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ می باشد، ولی کفاره قسم را ندارد. ولی اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهی واجب می شود امّا اگر بتواند توریه کند یعنی: موقع قسم خوردن طوری نیّت کند که دروغ نشود بنابر احتیاط واجب باید توریه نماید; مثلا اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیّت کند و از انسان بپرسد که او را ندیده ای؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، ولی بگوید او را ندیده ام به این قصد که از پنج دقیقه پیش ندیده ام.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که قسم می خورد، اگر حرف او راست باشد، قسم خوردن او مکروه است، و اگر دروغ باشد، حرام و از گناهان بزرگ می باشد، ولی اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاهی واجب می شود، اما اگر بتواند توریه کند، یعنی: موقع قسم خوردن طوری نیت کند که دروغ نشود، بنابر احتیاط واجب باید توریه نماید، مثلاً اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند، و از انسان بپرسد که او را ندیده ای، و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، بگوید او را ندیده ام و قصد کند که از پنچ دقیقه پیش مثلاً ندیده ام.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که قسم میخورد، قسم او بر دو قسم است: اوّل این که قسم میخورد بر چیزهائی که از او گذشته است; دوم آن که قسم میخورد بر چیزهائیکه در آینده خواهد نمود در صورت اوّل بر قسم او کفّاره نیست ولکن اگر حرف راست باشد، قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ میباشد ولی اگر برای این که خودش را یا مسلمان دیگری را از شرّ ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهی واجب میشود، امّا اگر بتواند توریه کند یعنی موقع قسم خوردن طوری نیّت کند که دروغ نشود، بنابر احتیاط مستحبّ باید توریه نماید مثلاً اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیّت کند و از انسان بپرسد که او را ندیدهای وانسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، احتیاط آن است که بگوید او را ندیدهام وقصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرکاری که خضوع و خشوع نمازگزار را از بین ببرد مکروه است، از جمله نگاه کردن به چپ و راست (البته اگر صورت را زیاد برگرداند نماز اشکال دارد) و بازی کردن با ریش و با دست خود و داخل کردن انگشتها در یکدیگر و انداختن آب دهان و نگاه کردن به خط انگشتر و نیز مکروه است هنگامی که مشغول حمد و سوره و ذکر نماز است برای شنیدن حرف کسی ساکت شود، همچنین مکروه است که انسان در موقع خواب آلودگی یا وقتی که نیاز به دفع بول و غائط دارد، یا لباس تنگ در تن کرده نماز بخواند.