استحسان چیست؟ و چرا در فقه مذهب اهل بیت مردود است؟ چه گونه استحسان را شناسایی کنیم؟ لطفاً موارد استحسان را با مثال ذکر فرمایید؟
این اتهام به مذهب اهل بیت است گفته می شود؛ تنها مذهب شیعه و اهل بیت مخالف استحسان است و آن را حجت نمی داند؛ زیرا بسیاری از بزرگان مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز در این عقیده با ما مشترک اند که استحسان حجیت ندارد،   استحسان در لغت به معنای نیکو شمردن و پسندیدن است، و در اصطلاح تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. از آن جا که مذاهب حنفی، مالکی و حنبلی به قاعده استحسان تمسک جسته اند، لذا هر یک از آنان تعریفی در مورد این قاعده بیان کرده اند:   حنفیه در تعریف استحسان می گویند: استحسان دلیلی است که در ضمیر مجتهد خطور کند، لکن قابل بیان نباشد؛ زیرا الفاظ و عبارات یارای آن را ندارند.   مالکیه می گویند: استحسان عبارت است از عمل کردن به مصلحت جزئی و موردی در مقابل دلیل کلی.   حنابله می گویند: هرگاه به دلیل خاصی از حکمی در یک مسئله که نظیر آن مسئله نیز از چنان حکمی برخوردار است، عدول کنیم، به آن استحسان گویند.   مثال. اگر سفیهی وصیت کند که مقداری از اموالش را در کار خیری مصرف کنند، آیا چنین وصیتی صحیح است؟ قاعده کلی فقهی می گوید: تصرفات سفیه در اموالش نافذ نیست، مگر این که ولی یا قیم او تنفیذ کند. با توجه به این قاعده کلی بدون شک نباید وصیت فوق صحیح باشد، ولی علمای حنفی با تمسک به استحسان به صحت آن استدلال کرده اند. به این بیان که اگر تصرفات سفیه نافذ شناخته نشده، برای مراعات حال و صلاح وی است که مربوط به زمان حیاتش می شود. بنابر این، اگر سفیه برای بعد از فوت خود وصیت کند که اموالش به مصرف خیری برسد؛ چون این مسئله متضمن ضرری به حال سفیه نیست، بلکه به نفع او نیز خواهد بود، لذا با عدول از قاعده کلی چنین وصیتی مطابق قاعده استحسان صحیح خواهد بود.   تعاریف مبسوط و مفصل استحسان را همراه با نقد و مثال، در پاسخ تفصیلی مطالعه فرمایید.
عنوان سوال:

استحسان چیست؟ و چرا در فقه مذهب اهل بیت مردود است؟ چه گونه استحسان را شناسایی کنیم؟ لطفاً موارد استحسان را با مثال ذکر فرمایید؟


پاسخ:

این اتهام به مذهب اهل بیت است گفته می شود؛ تنها مذهب شیعه و اهل بیت مخالف استحسان است و آن را حجت نمی داند؛ زیرا بسیاری از بزرگان مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز در این عقیده با ما مشترک اند که استحسان حجیت ندارد،   استحسان در لغت به معنای نیکو شمردن و پسندیدن است، و در اصطلاح تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. از آن جا که مذاهب حنفی، مالکی و حنبلی به قاعده استحسان تمسک جسته اند، لذا هر یک از آنان تعریفی در مورد این قاعده بیان کرده اند:   حنفیه در تعریف استحسان می گویند: استحسان دلیلی است که در ضمیر مجتهد خطور کند، لکن قابل بیان نباشد؛ زیرا الفاظ و عبارات یارای آن را ندارند.   مالکیه می گویند: استحسان عبارت است از عمل کردن به مصلحت جزئی و موردی در مقابل دلیل کلی.   حنابله می گویند: هرگاه به دلیل خاصی از حکمی در یک مسئله که نظیر آن مسئله نیز از چنان حکمی برخوردار است، عدول کنیم، به آن استحسان گویند.   مثال. اگر سفیهی وصیت کند که مقداری از اموالش را در کار خیری مصرف کنند، آیا چنین وصیتی صحیح است؟ قاعده کلی فقهی می گوید: تصرفات سفیه در اموالش نافذ نیست، مگر این که ولی یا قیم او تنفیذ کند. با توجه به این قاعده کلی بدون شک نباید وصیت فوق صحیح باشد، ولی علمای حنفی با تمسک به استحسان به صحت آن استدلال کرده اند. به این بیان که اگر تصرفات سفیه نافذ شناخته نشده، برای مراعات حال و صلاح وی است که مربوط به زمان حیاتش می شود. بنابر این، اگر سفیه برای بعد از فوت خود وصیت کند که اموالش به مصرف خیری برسد؛ چون این مسئله متضمن ضرری به حال سفیه نیست، بلکه به نفع او نیز خواهد بود، لذا با عدول از قاعده کلی چنین وصیتی مطابق قاعده استحسان صحیح خواهد بود.   تعاریف مبسوط و مفصل استحسان را همراه با نقد و مثال، در پاسخ تفصیلی مطالعه فرمایید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین