آیا بودن من در این جهان اجباری است، انسانی که نه خوبی ها و زیبایی و بدی های زندگی این دنیا را بخواهد و نه بهشت و جهنم و حساب پس دادن در آن دنیا را، مجبور به زندگی است؟ اگر من عدم بودم چه تغییری در این جهان بزرگ به وجود می آمد؟ در آن صورت نه با مشکلات این دنیا دست به گریبان بودم و نه با بایدها و نبایدهای خدا برای زندگی اخروی؟ این سوال تمام فکرم را مشغول کرده و باعث شده رابطه خوبی با خدا نداشته باشم. همیشه آرزو می کنم ایکاش عدم بودم!
در عالم ظاهر بسیاری از انسان ها میثاق فطرت الهی خود را فراموش کرده و پذیرش وجود و هستی را از جانب خود به یاد نمی آورد و خود را نسبت به زندگی مجبور احساس می کند، حال آن که با کنار رفتن پرده های غفلت و بالا رفتن معرفت نسبت به تمامی ابعاد وجود خویشتن، به تدریج متذکر شده و مسئولیت وجود خویشتن را خواهد پذیرفت. با این حال بدیهی ترین راه برای اثبات این که انسان از اعماق قلب خود عاشق وجود و بودن است؛ این که به هیچ وجه حاضر به از دست دادن این موهبت الاهی نیست.  
عنوان سوال:

آیا بودن من در این جهان اجباری است، انسانی که نه خوبی ها و زیبایی و بدی های زندگی این دنیا را بخواهد و نه بهشت و جهنم و حساب پس دادن در آن دنیا را، مجبور به زندگی است؟ اگر من عدم بودم چه تغییری در این جهان بزرگ به وجود می آمد؟ در آن صورت نه با مشکلات این دنیا دست به گریبان بودم و نه با بایدها و نبایدهای خدا برای زندگی اخروی؟ این سوال تمام فکرم را مشغول کرده و باعث شده رابطه خوبی با خدا نداشته باشم. همیشه آرزو می کنم ایکاش عدم بودم!


پاسخ:

در عالم ظاهر بسیاری از انسان ها میثاق فطرت الهی خود را فراموش کرده و پذیرش وجود و هستی را از جانب خود به یاد نمی آورد و خود را نسبت به زندگی مجبور احساس می کند، حال آن که با کنار رفتن پرده های غفلت و بالا رفتن معرفت نسبت به تمامی ابعاد وجود خویشتن، به تدریج متذکر شده و مسئولیت وجود خویشتن را خواهد پذیرفت. با این حال بدیهی ترین راه برای اثبات این که انسان از اعماق قلب خود عاشق وجود و بودن است؛ این که به هیچ وجه حاضر به از دست دادن این موهبت الاهی نیست.  





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین