به نظر می رسد برهان فرجه و آیه( لوکان فیهما الهة الا الله لفسدتا) در صدد اثبات وحدت عددی خداوندند. این مطلب با جمله علی (ع) در نهج البلاعة که فرموده اند خداوند واحد بلا عدد است چگونه قابل جمع است؟ لطفاً مفصل و با ذکر منبع توضیح بفرمائید.
بحث توحید از لحاظ بیان و گفتار و بحث و مناظره و تفکرات فلسفی و ... شایع ترین مباحث در بین اهل مذهب محسوب می شود بنابراین طبیعی است که این بحث در مقام بیان در آیات قرآن و کلمات معصومین در سطح واحدی ارائه نشده باشد بلکه در تمامی این مباحث میزان درک مخاطب و بهره ای که از این حقیقت می تواند نصیب او شود لحاظ شده است. وحدت حقه حقیقیه (غیر عددی) اکثراً در قالب اشارات بیان شده و کمتر مورد بحث و مناظره قرار گرفته است؛ در عین حال، کم نیستند بیاناتی که از ائمه در باب این درجه از توحید ( وحدت حقه حقیقیه) نقل شده است. ولی توحید ظاهری که اکثراً در مقام بحث و مناظره با منکرین مطرح شده غیر از مقام تبیین حقیقت نهائی توحید است. از این روی می بینیم که در کلمات معصومین و قرآن نوع استدلال برای توحیدخدا- از باب مماشات با مخاطب- در ظاهر به وحدت عددی تمایل دارد (هرچند گوینده کلام از توهم وحدت عددی در مورد خداوند بدور است) بلکه وقتی از باب ضرورت لازم باشد که توحید در مقام مخاطبه ذهنی بیان شود چاره ای نیست جز اینکه خواه ناخواه تصوری ذهنی را دامن زند و ذهن هم خواه ناخواه در مورد یگانگی، فقط یگانگی عددی را درک می کند. حتی برداشت ذهن از بی نهایت هم غیر عددی نیست. از طرفی، قید های فراوانی که در سخنان معصومین به این عقیده دینی اضافه شده است مانع از این است که بتوان وحدت عددی را همان حقیقت توحید دانست. بنابراین، این تعارض ناشی از اصل و حقیقت امر نیست بلکه مربوط به مقام بیان و خطاب است.
عنوان سوال:

به نظر می رسد برهان فرجه و آیه( لوکان فیهما الهة الا الله لفسدتا) در صدد اثبات وحدت عددی خداوندند. این مطلب با جمله علی (ع) در نهج البلاعة که فرموده اند خداوند واحد بلا عدد است چگونه قابل جمع است؟ لطفاً مفصل و با ذکر منبع توضیح بفرمائید.


پاسخ:

بحث توحید از لحاظ بیان و گفتار و بحث و مناظره و تفکرات فلسفی و ... شایع ترین مباحث در بین اهل مذهب محسوب می شود بنابراین طبیعی است که این بحث در مقام بیان در آیات قرآن و کلمات معصومین در سطح واحدی ارائه نشده باشد بلکه در تمامی این مباحث میزان درک مخاطب و بهره ای که از این حقیقت می تواند نصیب او شود لحاظ شده است. وحدت حقه حقیقیه (غیر عددی) اکثراً در قالب اشارات بیان شده و کمتر مورد بحث و مناظره قرار گرفته است؛ در عین حال، کم نیستند بیاناتی که از ائمه در باب این درجه از توحید ( وحدت حقه حقیقیه) نقل شده است. ولی توحید ظاهری که اکثراً در مقام بحث و مناظره با منکرین مطرح شده غیر از مقام تبیین حقیقت نهائی توحید است. از این روی می بینیم که در کلمات معصومین و قرآن نوع استدلال برای توحیدخدا- از باب مماشات با مخاطب- در ظاهر به وحدت عددی تمایل دارد (هرچند گوینده کلام از توهم وحدت عددی در مورد خداوند بدور است) بلکه وقتی از باب ضرورت لازم باشد که توحید در مقام مخاطبه ذهنی بیان شود چاره ای نیست جز اینکه خواه ناخواه تصوری ذهنی را دامن زند و ذهن هم خواه ناخواه در مورد یگانگی، فقط یگانگی عددی را درک می کند. حتی برداشت ذهن از بی نهایت هم غیر عددی نیست. از طرفی، قید های فراوانی که در سخنان معصومین به این عقیده دینی اضافه شده است مانع از این است که بتوان وحدت عددی را همان حقیقت توحید دانست. بنابراین، این تعارض ناشی از اصل و حقیقت امر نیست بلکه مربوط به مقام بیان و خطاب است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین