گاهی در برخی موضوعات، مجتهد در مقام جست و جو از ادلۀ شرعی، دلیلی نقلی که مستقیماً با آن موضوع مرتبط باشد را نمی یابد، لذا برای بیان حکم شرعی ناچار است که به برخی از اصولی استناد کند که از منبع عقل یا از برخی عمومات موجود در منابع نقلی سرچشمه گرفته است. به این اصول، اصول عملیه گفته می شود.[1] وجود اصول عملیه کمک زیادی به پویایی فقه کرده است، به طوری که با استفاده از آن می توان در مورد موضوعات جدیدی که سابقه ای در شریعت نداشته است، نظر داده و حکم آن را با اصول برگرفته از عقل و عمومات نقل، استخراج کرد. هر حکم ظاهری که مجرایش الفاظ باشد، اصول لفظیه نام دارد؛ چون این اصول در مورد انسان مردد و شاک جاری می‌شود، لذا عنوان اصل بر آن اطلاق شده است.[2] به دیگر سخن؛ گاهی شک در لفظ، شک در مراد متکلم است؛ یعنی معنای حقیقی و مجازی لفظ کاملاً مشخص و معلوم است و شک ولی تردید مربوط به آن است که آیا متکلّم معنای‏ حقیقی لفظ را اراده کرده و یا آن‌که معنای مجازی مرادش خواهد بود؟ در صورت شک در مراد متکلم، باید به اصول لفظیه مراجعه شود.[3] مهم‌ترین اصول لفظیه عبارت‏اند از: اصالة الاطلاق، اصالة الحقیقه، اصالة العموم، اصالة عدم التقدیر، اصالة الظهور که هریک از اصول مزبور تحت عنوان خاص خود مورد بحث قرار گرفته است.[4] درباره فرق اصول عملیه با اصول لفظیه‏ گفته‌اند: 1. در اصول عملیه، عقل حکم به تحقیق و تفحص می‌کند، (از باب وجوب دفع ضرر محتمل) ولی در اصول‏ لفظیه‏ چون منش و روش گویندگان تکیه و اعتماد به مقیّد و مخصّص (به صیغه اسم مفعول) است؛ مانند الفاظ عام و مطلق که در معرض تخصیص و تقیید قرار می‌گیرند.[5] 2. مثبِتات و لوازم عقلی و عادی اصول لفظیّه، حجّت است؛ زیرا اصول لفظیّه که به اصالة الظهور بازگشت می‌کنند، از اماراتند و اماره همانند آیینه‌ای است که تمام لوازم را نشان می‌دهد. به ‏خلاف مثبِتات اصول عملیّه که حجّت نمی‌باشد.[6] [1] در کتاب کفایة الاصول مرحوم آخوند خراسانی چنین آمده است:« المقصد السابع فی الأصول العملیة و هی التی ینتهی إلیها المجتهد بعد الفحص و الیأس عن الظفر بدلیل مما دل علیه حکم العقل أو عموم النقل‏.» نک: آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص 337، موسسه آل البیت، 1409 ق. [2] . ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص 106، نشر نی‏، تهران، چاپ ششم، 1387ش؛ ر.ک: مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، ج 1، ص 28، اسماعیلیان‏، قم، چاپ پنجم، 1375ش. [3] . مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، ج 1، ص 28، اسماعیلیان‏، قم، چاپ پنجم، 1375ش. [4] . ر.ک: أصول الفقه، ج 1، ص 29 – 31. [5] . نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج 2، ص 541، دفتر انتشارات اسلامی، قم‏، چاپ اول، 1376ش. [6] . صالحی مازندارنی، اسماعیل، شرح کفایة الأصول، ج 4، ص 105، نشر صالحان‏، قم، چاپ اول، 1382ش.
تفاوت اصول عملیه با اصول لفظیه در چیست؟ چگونه میتوان اصول عملیه را با مسائل مبتلابه تطبیق نمود؟
گاهی در برخی موضوعات، مجتهد در مقام جست و جو از ادلۀ شرعی، دلیلی نقلی که مستقیماً با آن موضوع مرتبط باشد را نمی یابد، لذا برای بیان حکم شرعی ناچار است که به برخی از اصولی استناد کند که از منبع عقل یا از برخی عمومات موجود در منابع نقلی سرچشمه گرفته است. به این اصول، اصول عملیه گفته می شود.[1]
وجود اصول عملیه کمک زیادی به پویایی فقه کرده است، به طوری که با استفاده از آن می توان در مورد موضوعات جدیدی که سابقه ای در شریعت نداشته است، نظر داده و حکم آن را با اصول برگرفته از عقل و عمومات نقل، استخراج کرد.
هر حکم ظاهری که مجرایش الفاظ باشد، اصول لفظیه نام دارد؛ چون این اصول در مورد انسان مردد و شاک جاری میشود، لذا عنوان اصل بر آن اطلاق شده است.[2] به دیگر سخن؛ گاهی شک در لفظ، شک در مراد متکلم است؛ یعنی معنای حقیقی و مجازی لفظ کاملاً مشخص و معلوم است و شک ولی تردید مربوط به آن است که آیا متکلّم معنای حقیقی لفظ را اراده کرده و یا آنکه معنای مجازی مرادش خواهد بود؟ در صورت شک در مراد متکلم، باید به اصول لفظیه مراجعه شود.[3]
مهمترین اصول لفظیه عبارتاند از: اصالة الاطلاق، اصالة الحقیقه، اصالة العموم، اصالة عدم التقدیر، اصالة الظهور که هریک از اصول مزبور تحت عنوان خاص خود مورد بحث قرار گرفته است.[4]
درباره فرق اصول عملیه با اصول لفظیه گفتهاند:
1. در اصول عملیه، عقل حکم به تحقیق و تفحص میکند، (از باب وجوب دفع ضرر محتمل) ولی در اصول لفظیه چون منش و روش گویندگان تکیه و اعتماد به مقیّد و مخصّص (به صیغه اسم مفعول) است؛ مانند الفاظ عام و مطلق که در معرض تخصیص و تقیید قرار میگیرند.[5]
2. مثبِتات و لوازم عقلی و عادی اصول لفظیّه، حجّت است؛ زیرا اصول لفظیّه که به اصالة الظهور بازگشت میکنند، از اماراتند و اماره همانند آیینهای است که تمام لوازم را نشان میدهد. به خلاف مثبِتات اصول عملیّه که حجّت نمیباشد.[6] [1] در کتاب کفایة الاصول مرحوم آخوند خراسانی چنین آمده است:« المقصد السابع فی الأصول العملیة و هی التی ینتهی إلیها المجتهد بعد الفحص و الیأس عن الظفر بدلیل مما دل علیه حکم العقل أو عموم النقل.» نک: آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص 337، موسسه آل البیت، 1409 ق. [2] . ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص 106، نشر نی، تهران، چاپ ششم، 1387ش؛ ر.ک: مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، ج 1، ص 28، اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم، 1375ش. [3] . مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، ج 1، ص 28، اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم، 1375ش. [4] . ر.ک: أصول الفقه، ج 1، ص 29 – 31. [5] . نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج 2، ص 541، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1376ش. [6] . صالحی مازندارنی، اسماعیل، شرح کفایة الأصول، ج 4، ص 105، نشر صالحان، قم، چاپ اول، 1382ش.
- [آیت الله سبحانی] آیا قاعده (درء) (تدرء الحدود بالشبهات) از اصول عملیه است یا امارات؟
- [سایر] مراد از تقلیدی نبودن اصول دین چیست و چگونه میتوان با تحقیق به این اصول رسید؟
- [سایر] معیار و ملاک برای جدایی و مرز اصول و سلیقهها چیست؟ اصول را چگونه میتوان تشخیص داد؟
- [سایر] : سلام علیکم؛ آیا قبل از اجتهاد فقهی و اصولی میتوان به تحصیل علوم تخصصی پرداخت؟ و آیا ملکه اجتهاد بدون اصول فقه قابل کسب میباشد و یا خیر؟
- [سایر] آیا میتوان اسفار اربعه ملا صدرا را با هفت شهر عشق عطار تطبیق نمود؟
- [سایر] آیا ولایت فقیه جزء مسائل تحقیقی یا تقلیدی( اصول یا فروع یا هر دو) است؟
- [سایر] سیره پیامبر اکرم (ص) و امام علی(ع) در برخورد با مسائل شخصی و اصولی چگونه بود؟
- [سایر] اصول دین با اصول مذهب چه تفاوتی دارد و ترتیب صحیح آن کدام است؟
- [آیت الله بهجت] آیا اصول اسلام و اصول ایمان با هم فرق می کند؟
- [سایر] چگونه میتوان تفسیر گران قدر المیزان را خوب بخوانیم و بفهمیم و به صورت علمی و اصولی از آن استنباط کرد؟
- [آیت الله اردبیلی] از هر زنی بجز زنانی که ازدواج با آنان حرام است و در مسائل آینده بیان خواهد شد و زنانی که در عدّه هستند یا در حال احرامند، میتوان خواستگاری نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا جائز است که بانک این فائده را بگیرد؟ ظاهراً بلکه قطعاً گرفتن این فائده جائز نیست برای این که فائدهای است برای قرض و آن ربا است ولی بنابر آنچه در اول مسائل بانکی گفته شد چنانچه به یکی از آن عناوین شرعی تطبیق کند، مانعی ندارد بلکه میتوان گفت که گرفتن این فائده صحیح باشد.
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله اردبیلی] آخرین وقتی که میتوان برای روزه رمضان و یا هر روزه واجب معیّن دیگر نیّت نمود، هنگام اذان صبح است.
- [آیت الله اردبیلی] بدهی مدّتدار را میتوان با رضایت دو طرف و با کم کردن مقداری از آن، زودتر پرداخت نمود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اعتقاد انسان به اصول دین اسلام باید بر پایه علم باشد و تقلید یعنی پیروی از غیر بدون حصول علم در اصول دین باطل است ولی در غیر اصول دین از احکامی که قطعی و ضروری نیست و همچنین موضوعاتی که محتاج به استنباط است باید یا مجتهد باشد که بتواند وظایف خود را از روی مدارک انها به دست اورد و یا به دستور مجتهدی که شرایط ان خواهد امد رفتار نماید و یا احتیاط کند یعنی به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف را انجام داده مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست ان عمل را ترک کند و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی جایز می دانند به جا اورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند باید تقلید نمایند
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به گستردگی رشتههای فقه و تخصصی بودن آنها، اگر در بین چند مجتهد هر کدام در یک یا چند رشته از مسائل فقهی از دیگران اعلم باشند، وجوب تقلید از آنها در همان رشته یا رشتهها، متعیّن است.
- [آیت الله مظاهری] کسی را که عذری دارد و نشسته یا با تیمّم یا جبیره نماز میخواند نمیشود برای نمازهای میّت اجیر کرد امّا اگر نقص عضو داشته باشد میتوان او را اجیر نمود.
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.