پیامبر اکرم(ص) در مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم بود نه در مسائل اصولی و کلی. در آنجا پیامبر اکرم(ص) صد در صد صلابت داشت؛ یعنی انعطاف ناپذیر بود. یک وقت کسی رفتار بدی راجع به شخص پیامبر اکرم(ص) می کرد، مثلاً به شخص پیامبر اکرم(ص) اهانت می کرد. این، مسأله ای بود مربوط به شخص خودش. و یک وقت کسی قانون اسلام را نقض می کرد، مثلاً دزدی می کرد. آیا اینکه می گوییم پیامبر اکرم(ص) نرم بود مقصود چیست؟ آیا یعنی اگر کسی شرب خمر می کرد، پیامبر اکرم(ص) می گفت مهم نیست، تازیانه به او نزنید، مجازاتش نکنید؟! آن، دیگر مربوط به شخص پیامبر اکرم(ص) نبود، مربوط به قانون اسلام بود. آیا اگر کسی دزدی می کرد باز پیامبر اکرم(ص) می گفت مهم نیست، لازم نیست مجازات بشود؟! ابداً. پیامبر اکرم(ص) در سلوک فردی و در امور شخصی نرم و ملایم بود، ولی در تعهدها و مسؤولیتهای اجتماعی، نهایتْ درجه صلابت داشت. مثالی عرض می کنم: ظاهراً در فتح مکه است؛ زنی از اشراف قریش دزدی کرده است. به حکم قانون اسلام دست دزد باید بریده شود. وقتی قضیه ثابت و مسلّم شد و زن اقرار کرد که دزدی کرده‌ام، می‌بایست حکم درباره او اجرا می‌شد. اینجا بود که توصیه‌ها و وساطتها شروع شد. یکی گفت: یا رسول الله! اگر می شود از مجازات صرف نظر کنید، این زن دختر فلان شخص است که می دانید چقدر محترم است، آبروی یک فامیل محترم از بین می رود. هر چه گفتند، فرمود: محال و ممتنع است، آیا می گویید من قانون اسلام را معطل کنم؟! اگر همین زن یک زن بی کس می بود و وابسته به یک فامیل اشرافی نمی بود، همه شما می گفتید بله دزد است، باید مجازات بشود. یک فقیر که به علت فقرش مثلاً دزدی کرده مجازات بشود، ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از بین می رود مجازات نشود؟! قانون خدا تعطیل بردار نیست. ابداً شفاعتها و وساطتها را نپذیرفت. پس پیامبر اکرم(ص) در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمی داد، در حالی که در مسائل شخصی فوق العاده نرم و مهربان بود و فوق العاده عفو داشت و باگذشت بود. پس اینها با یکدیگر اشتباه نشود. علی (ع) در مسائل فردی و شخصی، در نهایتْ درجه نرم و مهربان و خوشروست، ولی در مسائل اصولی یک ذره انعطاف نمی پذیرد. علی در مسائل شخصی خوشخو و خنده رو بود مزاح می کرد، ولی در مسائل اصولی انعطاف ناپذیر بود. برادرش عقیل چند روز بچه هایش را مخصوصاً گرسنه نگه می دارد، می خواهد صحنه بسازد، آنچنان این طفلکها را گرسنگی می دهد که چهره آنها از گرسنگی تیره می شود (کَالْعِظْلِم) ([مانند نیل.]) بعد علی را دعوت می کند و به او می گوید: این بچه های گرسنه برادرت را ببین، قرض دارم، گرسنه هستم، چیزی ندارم، به من کمک کن. می فرماید: بسیار خوب، از حقوق خودم از بیت المال به تو می دهم. [عقیل می گوید] برادر جان! همه حقوق تو چه هست؟! چقدرش خرج تو بشود و چقدرش به من برسد؟! دستور بده از بیت المال بدهند. علی (ع) دستور می دهد آهنی را داغ و قرمز می کنند و جلوی عقیل که کور بود می گذارند و می فرماید: برادر، برادر! عقیل خیال کرد کیسه پول است. تا دستش را دراز کرد سوخت. خود عقیل می گوید: مثل یک گاو ناله کردم. تا ناله کرد، فرمود: (ثَکِلَتْکَ الثَّواکِلُ یا عَقیلُ، اَتَئِنُّ مِنْ حَدیدَةٍ اَحْمیها اِنْسانُها لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنی اِلی نارٍ سَجَرَها جَبّارُها لِغَضَبِهِ)؛ (نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 224) همان علی ای که در مسائل شخصی و فردی آن قدر نرم است ،در مسائل اصولی، در آنچه که مربوط به مقررات الهی و حقوق اجتماعی است تا این اندازه صلابت دارد؛ و همان عمر که در مسائل شخصی اینهمه خشونت داشت و با زنش با خشونت رفتار می کرد، در مسائل اصولی تا حد زیادی نرمش نشان می داد. مسألة تبعیض در بیت المال از عمر شروع شد که سهام مسلمین را براساس یک نوع مصلحت بینی ها و سیاست بازی ها به تفاوت بدهند، یعنی برخلاف سیره پیامبر اکرم(ص). در مسائل اصولی انعطاف داشتند و در مسائل فردی خشونت، و حال آنکه پیامبر اکرم(ص) و علی در مسائل فردی نرم بودند و در مسائل اصول با صلابت. قرآن می فرماید: (فَبِما رَحْمَةٍ مَنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ) به موجب لطف پروردگار، رفتار شخصی و فردی تو با مسلمین رفتار ملایم است و به همین جهت مسلمین را جذب کرده ای، و اگر تو آدم خشن و قسیّ القلبی می بودی مسلمین از دور تو پراکنده می شدند. (فَاعْفُ عَنْهُمْ) گذشت داشته باش، عفو کن، بگذر (خود عفو داشتن از شؤون نرمی است) وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ) برای مسلمین استغفار و طلب مغفرت کن؛ لغزشی می کنند، نزد تو می آیند، برایشان دعا و طلب مغفرت کن. منبع: مجموعه آثار شهید مطهری ج14 سیری در سیره نبوی صفحه174 الی 178،شهید مطهری
پیامبر اکرم(ص) در مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم بود نه در مسائل اصولی و کلی. در آنجا پیامبر اکرم(ص) صد در صد صلابت داشت؛ یعنی انعطاف ناپذیر بود. یک وقت کسی رفتار بدی راجع به شخص پیامبر اکرم(ص) می کرد، مثلاً به شخص پیامبر اکرم(ص) اهانت می کرد. این، مسأله ای بود مربوط به شخص خودش. و یک وقت کسی قانون اسلام را نقض می کرد، مثلاً دزدی می کرد. آیا اینکه می گوییم پیامبر اکرم(ص) نرم بود مقصود چیست؟ آیا یعنی اگر کسی شرب خمر می کرد، پیامبر اکرم(ص) می گفت مهم نیست، تازیانه به او نزنید، مجازاتش نکنید؟! آن، دیگر مربوط به شخص پیامبر اکرم(ص) نبود، مربوط به قانون اسلام بود. آیا اگر کسی دزدی می کرد باز پیامبر اکرم(ص) می گفت مهم نیست، لازم نیست مجازات بشود؟! ابداً. پیامبر اکرم(ص) در سلوک فردی و در امور شخصی نرم و ملایم بود، ولی در تعهدها و مسؤولیتهای اجتماعی، نهایتْ درجه صلابت داشت. مثالی عرض می کنم: ظاهراً در فتح مکه است؛ زنی از اشراف قریش دزدی کرده است. به حکم قانون اسلام دست دزد باید بریده شود. وقتی قضیه ثابت و مسلّم شد و زن اقرار کرد که دزدی کردهام، میبایست حکم درباره او اجرا میشد. اینجا بود که توصیهها و وساطتها شروع شد. یکی گفت: یا رسول الله! اگر می شود از مجازات صرف نظر کنید، این زن دختر فلان شخص است که می دانید چقدر محترم است، آبروی یک فامیل محترم از بین می رود. هر چه گفتند، فرمود: محال و ممتنع است، آیا می گویید من قانون اسلام را معطل کنم؟! اگر همین زن یک زن بی کس می بود و وابسته به یک فامیل اشرافی نمی بود، همه شما می گفتید بله دزد است، باید مجازات بشود. یک فقیر که به علت فقرش مثلاً دزدی کرده مجازات بشود، ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از بین می رود مجازات نشود؟! قانون خدا تعطیل بردار نیست. ابداً شفاعتها و وساطتها را نپذیرفت.
پس پیامبر اکرم(ص) در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمی داد، در حالی که در مسائل شخصی فوق العاده نرم و مهربان بود و فوق العاده عفو داشت و باگذشت بود. پس اینها با یکدیگر اشتباه نشود.
علی (ع) در مسائل فردی و شخصی، در نهایتْ درجه نرم و مهربان و خوشروست، ولی در مسائل اصولی یک ذره انعطاف نمی پذیرد. علی در مسائل شخصی خوشخو و خنده رو بود مزاح می کرد، ولی در مسائل اصولی انعطاف ناپذیر بود. برادرش عقیل چند روز بچه هایش را مخصوصاً گرسنه نگه می دارد، می خواهد صحنه بسازد، آنچنان این طفلکها را گرسنگی می دهد که چهره آنها از گرسنگی تیره می شود (کَالْعِظْلِم) ([مانند نیل.]) بعد علی را دعوت می کند و به او می گوید: این بچه های گرسنه برادرت را ببین، قرض دارم، گرسنه هستم، چیزی ندارم، به من کمک کن. می فرماید: بسیار خوب، از حقوق خودم از بیت المال به تو می دهم. [عقیل می گوید] برادر جان! همه حقوق تو چه هست؟! چقدرش خرج تو بشود و چقدرش به من برسد؟! دستور بده از بیت المال بدهند. علی (ع) دستور می دهد آهنی را داغ و قرمز می کنند و جلوی عقیل که کور بود می گذارند و می فرماید: برادر، برادر! عقیل خیال کرد کیسه پول است. تا دستش را دراز کرد سوخت. خود عقیل می گوید: مثل یک گاو ناله کردم. تا ناله کرد، فرمود:
(ثَکِلَتْکَ الثَّواکِلُ یا عَقیلُ، اَتَئِنُّ مِنْ حَدیدَةٍ اَحْمیها اِنْسانُها لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنی اِلی نارٍ سَجَرَها جَبّارُها لِغَضَبِهِ)؛ (نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 224)
همان علی ای که در مسائل شخصی و فردی آن قدر نرم است ،در مسائل اصولی، در آنچه که مربوط به مقررات الهی و حقوق اجتماعی است تا این اندازه صلابت دارد؛ و همان عمر که در مسائل شخصی اینهمه خشونت داشت و با زنش با خشونت رفتار می کرد، در مسائل اصولی تا حد زیادی نرمش نشان می داد. مسألة تبعیض در بیت المال از عمر شروع شد که سهام مسلمین را براساس یک نوع مصلحت بینی ها و سیاست بازی ها به تفاوت بدهند، یعنی برخلاف سیره پیامبر اکرم(ص). در مسائل اصولی انعطاف داشتند و در مسائل فردی خشونت، و حال آنکه پیامبر اکرم(ص) و علی در مسائل فردی نرم بودند و در مسائل اصول با صلابت. قرآن می فرماید: (فَبِما رَحْمَةٍ مَنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ) به موجب لطف پروردگار، رفتار شخصی و فردی تو با مسلمین رفتار ملایم است و به همین جهت مسلمین را جذب کرده ای، و اگر تو آدم خشن و قسیّ القلبی می بودی مسلمین از دور تو پراکنده می شدند. (فَاعْفُ عَنْهُمْ) گذشت داشته باش، عفو کن، بگذر (خود عفو داشتن از شؤون نرمی است) وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ) برای مسلمین استغفار و طلب مغفرت کن؛ لغزشی می کنند، نزد تو می آیند، برایشان دعا و طلب مغفرت کن.
منبع: مجموعه آثار شهید مطهری ج14 سیری در سیره نبوی صفحه174 الی 178،شهید مطهری
- [سایر] رسول اکرم(ص)، چگونه حضرت علی(ع) را معرفی کردند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] بر اساس سیره رسول اکرم (ص) و علی (ع) آیا پیشگامان در اسلام و جهاد یا فرزندان و همسران شهدا از امتیازات ویژه برخوردار بودند؟
- [سایر] چه دلیلی بر همسانی پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) در شهود عرفانی وجود دارد؟
- [سایر] فلسفه زندگی زاهدانه رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) چیست؟
- [سایر] نظر و دیدگاه حضرت علی(ع) درباره جانشین پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
- [سایر] دیدگاه پیامبر اسلام(ص) راجع به محبّت و دوستی علی (ع) چیست؟
- [سایر] چرا پیامبر اسلام(ص) امامت حضرت علی(ع) را به صورت مکتوب بیان نکردند؟
- [سایر] امام علی (ع) دوست، همراه، یاور و خویشاوند حضرت محمد (ص) بود یا فراتر از آن؟
- [سایر] امام علی(ع) دوست، همراه، یاور و خویشاوند حضرت محمد(ص) بود یا فراتر از آن؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.