با توجه به سؤال پاسخ را در دو بخش ارائه می کنیم. الف. براساس دیدگاه فقهای شیعه ادرار کردن در حال ایستاده، مکروه است نه حرام، [1] امّا توصیه می شود هم به لحاظ پزشکی و هم به لحاظ رعایت کراهت شرعی، از صندلی های مخصوص و توالت های فرنگی برای این امر استفاده نمایید. ب . مخرج بول با غیر آب پاک نمیشود، و اگر با آب قلیل بشویند واجب است دو بار بشویند، امّا با شیلنگ های متّصل به آب لوله کشی که در حکم جاری است، یک مرتبه کافی است. [2] ام ّا مخرج مدفوع را می توان با غیر آب (دستمال کاغدی و پارچه و....) پاک کرد. [3] این سؤال، پاسخ تفصیلی ندارد. . [1] رک: توضیح المسائل (محشی - امام خمینی)، ج 1، ص 65. . [2] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج1، ص 60. [3] . با اقتباس از پاسخ شماره 9382 (سایت: 9444) .
با سلام و دعای سلامتی مراجع بزرگوار؛ آیا کسی که زانو درد دارد و در نشستن با مشکل مواجه است، می تواند در دستشویی، ایستاده ادرار کند؟ آیا بعد از ادرار و استبرا برای پاک کردن خود می تواند از دستمال کاغذی استفاده کند، یا حتماً باید با آب بشوید؟
با توجه به سؤال پاسخ را در دو بخش ارائه می کنیم. الف. براساس دیدگاه فقهای شیعه ادرار کردن در حال ایستاده، مکروه است نه حرام، [1] امّا توصیه می شود هم به لحاظ پزشکی و هم به لحاظ رعایت کراهت شرعی، از صندلی های مخصوص و توالت های فرنگی برای این امر استفاده نمایید. ب . مخرج بول با غیر آب پاک نمیشود، و اگر با آب قلیل بشویند واجب است دو بار بشویند، امّا با شیلنگ های متّصل به آب لوله کشی که در حکم جاری است، یک مرتبه کافی است. [2] ام ّا مخرج مدفوع را می توان با غیر آب (دستمال کاغدی و پارچه و....) پاک کرد. [3] این سؤال، پاسخ تفصیلی ندارد.
. [1] رک: توضیح المسائل (محشی - امام خمینی)، ج 1، ص 65. . [2] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج1، ص 60. [3] . با اقتباس از پاسخ شماره 9382 (سایت: 9444) .
- [سایر] سلام .ضمن عرض خسته نباشید.سوالی داشتم من خیلی زود زود به دستشویی برای ادرار می روم یعنی 10دقیقه نمی کشد که من ادرار کرده واز دستشویی بیرون می آیم دوباره ادرارم می گیرد وباید بروم دستشویی وقتی احساس ادرار می کنم در ناحیه شکم بالای بیضه احساس درد وسنگینی می کنم . بیشتر یک روز را در دستشویی سپری می کنم.به دکتر مراجعه کردم ازمایش ادرار وسونوگرافی از مثانه وکلیه ها انجام دادم اما چیزی مشاهده نشد.میخواستم بدانم آیا راهی برای این مشکل من وجود دارد؟ با تشکر .
- [سایر] سلام وقت بخیر دختری 35 ساله هستم مدتی است هنگام دفع ادرار با مشکل مواجه شدم با عرض پوزش شرح میدهم یعنی ادرار قطره قطره هست یعنی یه دستشویی معمولی را 2تا 3 مررتبه به فاصله 1 دقیقه میروم تا مثانه کاملا تخلیه شود یکباره مثانه ام تخلیه نمیشود (وقتی سرما هست ویا لباسم خیس شود بی اختیاری ادرار دارم )البته اضافه وزن هم دارم واین مشکل شرایط را برایم سخت کرده است 35 ساه مجرد حدود 15 کیلو هم اضافه وزن دارم
- [سایر] سلام. من مدت 3 سال است که همش مشکلات گوارشی دارم و دکتر هم زیاد رفتم اما مشکلاتم بعد قطع داروها دوباره برگشته اند. در حال حاضر مشکلم این است که گاز روده ی بسیار زیادی دارم. طی روز مشکلی ندارم اما از ساعت های 5و6 عصرگاز روده ی من شروع میشود تا شب که بخوابم و اگر تخلیه نشود باعث درد معده ی شدید و صدای شکمم میشود. چون بعد قطع مصرف داروهایی که دکترم بهم داده بودند، یبوست شدید شده بودم(به مدت 5و6 ماه) الان هر روز صبح ناشتا یک قاشق روغن زیتون میخورم و بعد یک لیوان اب جوش تا شکمم کار کند و راحتتر روده ام تخلیه شود و دیگر نه تنها یبوست نیستم که مدفوعم خیلی نرم است و طبیعی نیست (اسهال خیلی خیلی خفیف). قبل از اینکه به دکتر مراجع کنم هم مدفوع من همینطور نزدیک به اسهال بود و گاز روده ی زیادی هم داشتم. البته ان موقع روزی چند بار باید دستشویی میرفتم تا روده ام تخلیه شود اما الان با مصرف روغن زیتون و اب جوش ناشتا روده ام صبح بعد صبحانه کاملا تخلیه میشود و فکر کنم به همین دلیل است که تا عصر گاز روده ندارم و عصر شروع میشود. این گاز روده خیلی ناراحت کننده است و من اصلا شب ها ارامش ندارم و همش باید نگران این مسئله باشم لطفا راهنمایی کنید چکار کنم.
- [سایر] با سلام من سارا شیرازی هستم و سوم تجربی هستم.یک خواهر دارم 21 سالشه و دانشجو هستم چطور بگم به قول خواهرم خلاف بزرگه ی ما این هست که یک ایستک ابخوریم .هم من هم خواهر خیلی بچه های خوبی هستیم(تعریف از خود نباشد )درسمون رو می خوانمیم معدل خود من همیشه بالای نوزده است نه اس ام اس بازی می کنم نه هیچی خلاصه می خواهم بگم که هیچ شرایط استرس زای برای مادرم ایجاد نمی کنیم با این حال مادرم (البته خانوداگی اینطوری هستند )به شدت عجول و بی صبر و تحمل هستن یعنی مادر من توانایی مقابله با کوچکترین مشکلات رو نداره یک چند روزی هست که خاله بیمارستان بستری هست مشکل خیلی کوچیکی هم داره توی این چند روزه این مامانم روز و شب برای ما نگذاشته هی می گه دیشب قلبم درد گرفته بود نمی توانستم بخوام همش مضطرب هستم استرس دارم تازه اخه مریضی مامانم یکی دو تا که نیست سندرم منیر دارده روده ی تحریک پذیر داره زانو درد داره و......مثل یک پیرزن 90 ساله هست به خدا مادر بزرگ مامانم از خود مامانم سالم تره ایا شما می توانید بگویید من یک کاری کنم از این شدت وسواس و عجولی و استرسش کم بشه ؟ یک نمونه ی بارز از این کم تحملی و وسواس مادرم این که تابستان امسال پدرم ماموریت بودن و پرواز ساعت 5 می رسید فرودگاه تهران و طبق عادت پدرم همیشه پس از نشستن پرواز به ما زنگ می زد حالا اون روز دقیقا ساعت 5 برق ما رفته بود و پدرم نتوانست با ما تماس بگیرد و شارج موبایلشون هم تموم شده بود خلاصه پدرم من تاکسی می گیره و میاید خانه در این فاصله که پدرم بیاید این مامانم ما رو تا مرز دیوانگی پیش برد 20 بار زنگ فرودگه هی می گفتن پرواز بدون تاخیره باز زنگ می زد من هم میگم مامان اخه پرواز تازه ساعت 5 نشست تا بابا بیایدبیرون از فرودگاه ساعت شده 6 تابیاید خانه شده 7 هی گوش نمی هی می گفت من برم تو کوچه ببینم کی می اید و......خلاصه ما ماجرا داریم با این مامانم با تشکر
- [سایر] با سلام اقای مرادی از اینکار بسیار قشنگتون ممنون،از اینکه بی ریا و خالصانه پای حرفها و درد دلهای ادمهای کشورتون میشینید ممنون.اما گله ای از شما دارم،من کوچیکتر از اون هستم که بخوام به شما پیشنهاد و یا انتقادی بکنم،اما احساس کردم اگه حرف نزنم اشتباه کردم،شما دارید همه تلاشتونو میکنید که کمک کنید،خوشبختانه از منابعی که در یادداشت هاتون ازش نام میبرید میشه فهمید مطالعات روانشناسی هم دارید،اما فکر نمیکنید بعضی از امور احتیاج داره که یه متخصص راجع بهش حرف بزنه؟وقتی یه خانمی واسه شما دردل میکنه که خواستگار نداره،وقتی اونهمه رنج و ازارو توی حداقل یه پاراگراف سرهم بندی میکنه و براتون مینویسه به نظر شما اینکه شما در جواب بهش میگید فعالیت اجتماعیتونو زیاد کنید،این حرف شما یعنی اینکه شما مشکل اون شخصو جدی گرفتید،یعنی اره تو حق داری،اونوقت این دختر جوون که واسه خاطر شریک ایندش پا تو اجتماع میذاره چی جوری باید راجع به ادمای اطرافش فکر کنه؟هر کی نگاش کرد فکر میکنه طرف هدفی داره،شما دنیای پاک درون خودتون رو نگاه نکنید ،ما زنها همیشه قربانی جاه طلبی های اقایون بودیم،البته نه همه اقایون،منو میبخشید که این نقل قول زشتو بیان میکنم اما دلم میخواد ذره ای از افکار ادمهای کشورتون رو بدونید،یه اقایی میگفت پسرها عقیده دارن تا زمانی که شیر تازه هست نیازی به خریدن یه گاو نیست،یه نگاه به امار طلاق بندازید،فکر میکنید علت نا اگاهی های جوون های ما فقط خودشونن؟من توی برنامه مردم ایران سلام داستانی از امیرکبیر شنیدم که منو تحت تاثیر گذاشت،وقتی برای جلوگیری ازآبله دستور به زدن واکسن شد یه مرد امی از اینکار در مورد بچش صرف نظر کرد،و بچش مرد،امیرکبیر وقتی شنید گریه کرد و در جواب کسی که علت گریشو پرسید گفت:من در جهل این مرد مسئولم.اقای مرادی عزیز،مشکل ادمها مخصوصا دختر خانمهای دم بخت که به خاط ازدواج نکردن دنیا رو تیره میبینن 2 جمله نیست،اگه واقعا براتون مهمه لطفا برای این مساله که میدونم و دارم میبینم همه جایی هم شده یه جواب اساسی تری بدید،من به ندای درونم گوش کردم و براتون نوشتم، ،امیدو.ارم از حرفام ناراحت نشده باشید،با یه جمله از اندره ژید ازتون خداحافظی میکنم:عظمت در نگاه تو باشد نه آن چیزی که تو به ان مینگری. اگه بخوام به زبان عامیانه ازش استنباط کنم باید بگم نبین کی میگه ببین چی میگه.خداوند نگهدارتون باشه آرزوی سلامتی برای خانوادتون میکنم.
- [سایر] با سلام من مدت 7سال است که بیماری وسواس دارم.به مشاوره های زیادی رفتم که برخی موثر بوده ولی دایمی نمیرفتم و سه بار هم دارو خوردمو باز قطع میکردم(البته تذریجی همانطور که باید ترک کرد)هر بار با چند ماه مشاهده علایم بهبودی اقدام به ترک میکردم الان از آذر 89دیگر دارو مصرف نمیکنم(هرچند که در زمان مصرف باز هم وسواس می داشتم!)الان دوباره وسواسم می خواهد برگردد و شدید شود(وسواس نسبت به نجاست)به این صورت که همه چیز را نجس می دانم(البته خودم از یک نظر می دانم که دارم اشتباه فکر میکنم) مشکل جدیدی که دارم اینست که احساس می کنم مثلا بدنم هنگام عبور مثلا با دیوار تماس یافته و نجس شده و به این خاطر دایم در هراس هستم حال: 1.در اصل فکر کنم من به آنجا برخورد نکردم ولی چون این فکر به سراغم می اید باید لباسم را بشویم.آیا این توهم است؟؟؟؟ من می خواهم بدون دارو درمان شوم و فکر کنم بتوانم .مشکل بزرگ من اینست که اراده ندارم.همه اش به این فکر می کنم که من که میتوانم ترک کنم پس بعدا!!و گاهی آنقدر عصبانی می شوم که با خود می گویم :اینهمه رعایت می کنی که وسایلت پاک بماند که چه شود؟؟در حالیکه با وجود شستشوی مکرر باز هم نجسند!! 2.چه کنم اراده ام قوی شود؟ 3.نمی دانم به خاطر این موضوع است یا نه که دیگر احساس می کنم مغزم واقعا از کار افتاده و اصلا نمی توانم فکر کنم و به موضوعات والا بیاندیشم(در حالیکه خیلی دوست دارم)برای اینکه فکرم دوباره به کار بیافتد چه کنم؟ همیشه افسوس می خورم من کسی که در رشته مهندسی برق از بهترین دانشگاههای ایران قبول شده باید اینقدر بدبخت باشد و به این خاطر نتواند مهندس به درد بخوری شود .در حالیکه چند ماهیست فارغ التحصیل شدم اما هیچ بلد نیستم و همواره بیکار هستم و نمیدانم چه کنم.فکر می کنم همین وقت آزاد و عدم ارتباط وسواسم را زیادتر میکندو 4.آیا ازدواج من شرایط را بدتر میکند؟نباید تا درمان ازدواج کنم؟ 5.چه کار کنم؟شما میتوانید به صورت غیرحضوری و مستمر کمکم کنید تا خودم درمان شوم؟ (یک نمونه از وسواس من اینست:گاهی پیش آمده که با پای نجس رو فرش راه می رفتم و الان تمام فرشها را به این دلیل و به دلیل خوردن پای بقیه نجس می دانم و اجتناب میکنم.در نتیجه جورابم هم که به آنها می خورد نجس می شود و بعد که روی زانو بشینم جورابم به لباسم(پشت مانتو) میخورد و در نتیجه آنهم نجس می شود و نمیتوانم به پشت لباسم دست بزنم.این یک نمونه از افکار وسواسی زنجیروار من بود.حتی فکر میکنم اگه دستم مثلا به فرش بخورد و بعد به دهانم انگار کف پای دیگران به دهانم خورده ات.آیا به نظر شما چنین نیست؟؟؟؟فقط ارتباط،غیرمستقیم است و هیچکی به این فکر نمیکند!!همین وسواسم باعث شده که خیلی کثیفتر از بقیه باشم و ای ن یعنی یک تناقض بزرگ!) ببخشید طولانی شد.ممنون می شوم اگر جواب هر5 تا سوالم روواضح و مجزا بدین.