روایت مطرح شده از پیامبر اسلام (ص)، در صدد بیان این نکات اساسی است که اولاً: اساس ازدواج بر تولید نسل است، و در هر ازدواجی زاد و ولد و تولید نسل، یکی از اهداف اساسی به شمار می آید. ثانیاً: پیامبر اسلام (ص) ارشاد و راهنمایی می فرماید که در این راستا، از یکی از هدف های اساسی ازدواج غفلت نکنید، نه این که بخواهد چنین چیزی را به عنوان تشریع و یک حکم وجوبی از سوی خداوند ابلاغ نماید. ثالثاً: همان گونه که در خود روایت آمده، فلسفه سخن پیامبر در مورد ازدواج با زنان مستعد بارداری، همان ازدیاد امت اسلام است. در جامعه ای که اکثریت آن با کفار و مشرکان بوده، اگر مسلمانان در ازدواج تنها به زیبایی می اندیشیدند، جمعیت آنان در اقلیت می ماند. رابعاً: راه تشخیص نازا و عقیم بودن معمولاً در گذشته با توجه به زنان و خواهران خانواده و فامیل امکان پذیر بود. و... . خامساً: در چگونگی برخورد با روایات رسیده از معصوم، در غیر احکام شرعی؛ مانند اخلاقیات، ارشادات (مشاوره)، و... اصل بر آن است تا جایی که امکان دارد و با دیگر نصوص در تعارض نیست، نیز با عقل بشری سازگار است، باید آنها را توجیه نمود، نه آن که به مجرد نقصی در سند، آنها را طرد کرد. سادساً: اما احادیث و روایات دیگری که علاوه بر مشکلات سندی، با شأن و کرامت انسانی نیز منافات داشته باشند؛ نظیر روایت تشبیه زنان عقیم به حصیر و ...، ضمن این که از نظر سند قابل اعتماد نیستند، توجیه پذیر هم نمی باشند. بنابراین، ما این روایت را منتسب به پیامبر رحمت نمی کنیم.
با توجه به این که پیامبر اسلام می فرماید: با زن سیاه چهرهای که بچه آور باشد ازدواج کنید، و با زن زیبائی که عقیم باشد تزویج نکنید. اولاً: پیش از ازدواج چگونه این کار شدنی است؟ ثانیاً: آیا این سفارش خصوصاً در جامعه امروزی که تعداد عقیم ها زیاد است باز هم خوب است به آن سفارش عمل شود؟ در صورت مثبت بودن جواب آیا این مفسده ندارد؟ شاید پیشنهاد ازدواج موقت دهید! آیا این چنین چیزی درست به نظر می رسد؟
روایت مطرح شده از پیامبر اسلام (ص)، در صدد بیان این نکات اساسی است که اولاً: اساس ازدواج بر تولید نسل است، و در هر ازدواجی زاد و ولد و تولید نسل، یکی از اهداف اساسی به شمار می آید. ثانیاً: پیامبر اسلام (ص) ارشاد و راهنمایی می فرماید که در این راستا، از یکی از هدف های اساسی ازدواج غفلت نکنید، نه این که بخواهد چنین چیزی را به عنوان تشریع و یک حکم وجوبی از سوی خداوند ابلاغ نماید. ثالثاً: همان گونه که در خود روایت آمده، فلسفه سخن پیامبر در مورد ازدواج با زنان مستعد بارداری، همان ازدیاد امت اسلام است. در جامعه ای که اکثریت آن با کفار و مشرکان بوده، اگر مسلمانان در ازدواج تنها به زیبایی می اندیشیدند، جمعیت آنان در اقلیت می ماند. رابعاً: راه تشخیص نازا و عقیم بودن معمولاً در گذشته با توجه به زنان و خواهران خانواده و فامیل امکان پذیر بود. و... . خامساً: در چگونگی برخورد با روایات رسیده از معصوم، در غیر احکام شرعی؛ مانند اخلاقیات، ارشادات (مشاوره)، و... اصل بر آن است تا جایی که امکان دارد و با دیگر نصوص در تعارض نیست، نیز با عقل بشری سازگار است، باید آنها را توجیه نمود، نه آن که به مجرد نقصی در سند، آنها را طرد کرد. سادساً: اما احادیث و روایات دیگری که علاوه بر مشکلات سندی، با شأن و کرامت انسانی نیز منافات داشته باشند؛ نظیر روایت تشبیه زنان عقیم به حصیر و ...، ضمن این که از نظر سند قابل اعتماد نیستند، توجیه پذیر هم نمی باشند. بنابراین، ما این روایت را منتسب به پیامبر رحمت نمی کنیم.
- [سایر] با توجه به اینکه در قرآن کریم جهت جلوگیری از زنا به متعه تاکید شده است (آیه 24 سوره نساء) و پیامبر اکرم و ائمه اطهار این همه تاکید کرده اند، متاسفانه در جامعه ما که ادعای اسلامی بودن آن را داریم این امر الهی نه تنها به درستی اجرا نمی شود بلکه گاهی جلوگیری می شود. باور کنید اکثر جوانان ما یا نمی دانند یا اگر می دانند، می ترسند. به نظر شما چه باید کرد؟
- [سایر] ائمه اطهار گاه متناسب با شرایط زمان و مسئله فقهی خاص احادیث را نقل نموده اند. علاوه بر این نقل احادیث جعلی نیز متأسفانه در کتب دینی ما به چشم می خورد. متأسفانه عده ای از دوستان مذهبی ما می خواستند کار خوبی بکنند؛ مثلا بحث عقد موقت را مطرح کنند اما این عده از روی جهالت اقدام به انتشار احادیثی نموده اند که از نظر بلاغتی و از نظر لحن کلامی باید به آنها شک نمود لطفا این احادیث را بررسی کرده و نظرتان را در مورد تک تک احادیث به ما بفرمایید. 1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که میگوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37). 2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد میشود. 3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل میکند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده). 4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال میداند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پایبند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِیخواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمیگیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48). 5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.
- [سایر] تعداد زیادی سایت، احادیثی بدون منبع و سند منتشر کردند که واقعا باعث تاسف من شد. لطفا صحت و عدم صحت تک تک آنها را بررسی و اعلام کنید! 1. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هرکس یک بار در زندگی خود متعه کند، درجه اش به مانند درجه حسن مجتبی (ع) خواهد بود، و هر کس دوبار متعه کند، درجه اش به مانند حسین سید الشهدا (ع) خواهد بود و هرکس سه بار این کار را انجام دهد، به درجه علی مرتضی (ع) نایل می آید و هرکس چهار بار متعه بگیرد، درجه اش همانند من خواهد بود. 3. در حدیثی از امام باقر (ع) نقل شده که از حضرت سوال کردند: آیا بر کسی که ازدواج موقت می کند ثوابی هم می دهند؟ و آن حضرت در پاسخ فرمودند :هر گاه کسی به خاطر رضایت خدا و مخالفت با تحریم کننده آن زنی را به عقد موقت خود درآورد . به خاطر هر کلمه ای که با آن زن سخن بگوید . برایش حسنه نوشته می شود . دستش را به سوی او دراز نمی کند مگر اینکه خداوند به خاطر آن ثوابی برای او ثبت می کند، و اگر به او نزدیک شد خداوند به میمنت آن گناهی از او می بخشد، پس اگر غسل جنابت نمود. به عدد موهای بدنش که آب غسل از روی آن جریان پیدا می کند خداوند گناه از او می بخشد .راوی با تعجب می پرسد: به تعداد موها؟ حضرت فرمودند:بله به تعداد موها.
- [سایر] با سلام؛ روایت نسبتاً معروفی است که از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که دروغ گفتن در چند مورد را تجویز کردهاند، از جمله دروغ شوهر به زنِ خود. الف. این روایت از نظر سند در چه حدّ است؟ ب. از نظر دلالت و محتوا چطور؟ آیا مخالف قرآن کریم نیست؟ ج. اگر این روایت و تجویز آن صحیح است، منظور چه نوع دروغ و در چه مواردی است؟ مخصوصاً با توجّه به اینکه غالب دروغها (اعمّ از خرد و کلان) بالآخره منکشف و فاش میشود، آیا دروغ گفتن به همسر در واقع گامی به سوی سست شدن رابطه و بنیان زناشویی و محبّت و اعتماد طرفین نیست؟
- [سایر] هنگام مطالعه کتاب شریف کافی به نکته ای برخورده ام که امیدوارم شما بزرگواران اینجانب را در رسیدن به پاسخ سوالاتم یاری فرمایید. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُکِ مُتْعَةً عَلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ ص لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً کَذَا وَ کَذَا یَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ کَذَا وَ کَذَا سَنَةً بِکَذَا وَ کَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّی مِنَ الْأَجْرِ مَا تَرَاضَیْتُمَا عَلَیْهِ قَلِیلًا کَانَ أَمْ کَثِیراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ فَقَدْ رَضِیَتْ فَهِیَ امْرَأَتُکَ وَ أَنْتَ أَوْلَی النَّاسِ بِهَا قُلْتُ فَإِنِّی أَسْتَحْیِی أَنْ أَذْکُرَ شَرْطَ الْأَیَّامِ قَالَ هُوَ أَضَرُّ عَلَیْکَ قُلْتُ وَ کَیْفَ قَالَ إِنَّکَ إِنْ لَمْ تَشْتَرِطْ کَانَ تَزْوِیجَ مُقَامٍ وَ لَزِمَتْکَ النَّفَقَةُ فِی الْعِدَّةِ وَ کَانَتْ وَارِثَةً وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَی أَنْ تُطَلِّقَهَا إِلَّا طَلَاقَ السُّنَّةِ از طرفی با جستجویی که در کتب روایی کردم، متوجه شدم متن صیغه ای که در رساله های عملیه آمده در هیچ روایتی ذکر نشده. 1- با توجه به این نکته که، صیغه ای که در رساله های عملیه آمده در هیچ یک از کتب معتبر روایی نیست، لطفا بفرمایید متن این صیغه و دستور اجرای آن از کجاست؟ 3- اگر کسی زنی را مطابق با دستورات روایت فوق به عقد موقت خود در بیاورد و بعدا متوجه تفاوت آن با حکم مرجع بشود وظیفه اش چیست؟ آیا آن زن همچنان به او حلال است یا باید صیغه رساله را هم جاری کند؟
- [سایر] السلام علیکم ورحمة الله و برکاته. اللهم صلی علی محمد و آل محمد. پدیده متعه (صیغه) با سرعت پیشرفت کرده نه تنها در ماکسرMakassar)) بلکه در شهر ما پاره پاره Parepare)نیز همین طوری است. صیغه در بین دانشجویان در این شهر می توان گفت نوعی فحشاء و بی بند و باری است. طبق گزارش از یکی از دانشجویان، یکی از هم اتاقی های او در یک زمان با سه زن صیغه کرده. از همان دانشجو شنیدم که پدر یکی از دختران دانشجو وقتی با خبر شد که دخترش به عقد موقت دوستش در آمده بسیار ناراحت شد. و دختر از همسر صیغه ای خود درخواست نکاح دائم کرده تا بلکه بتواند از پدرش را از این ناراحتی نجات دهد. ولی شوهر به دلیل اینکه صرفا عقد موقت بین آن وجود داشته است و تعهد و قرار دادی بر عقد دائم نداشته اند ،این در خواست را رد کرده است. نکته جالب توجه این که یکی از اساتید اینجا به دانشجویان و شیعیان گفته است:" که اگر زنی درخواست متعه مردی را رد کند، در گمراهی است و باید او را ترک کرد. همچنین مرد و زنی که بدانند نکاح متعه مباح و حلال است، واجب است که به آن عمل کنند. این سخنان دست آویزی برای دانشجویان مرد شده است تا با هر دختری که دلشان خواسته باشد متعه کنند. و دختران دانشجو دلیلی برای رد این درخواست نداشته باشند و مجبور باشند تن به این کار بدهند. در حالی که من شنیده ام تنها نکاحی که زن در آن مختار است متعه می باشد. ولی طبق سخنان این فرد زن در رد کردن در خواست متعه اختیاری ندارد و مجبور است بپذیرد. لذا زنان بسیار رنج می برند زیرا از یک طرف می خواهند به آیین اهل بیت (ع) عمل کنند و از طرف دیگر می ترسند با مردی که دوست ندارند متعه کنند. از حضرت عالی درخواست می کنم نظر خود را در باره اعتبار و صحت مطالب و دلائل (نقلی) که این فرد گفته بیان کنید. آیا واقعا مراجع تقلید در ایران همین نظر را دارند ؟ شرایط صحیح متعه چیست؟ والسلام علیکم.
- [سایر] سلام اولا میخواستم به خاطر اینکه دوباره سوال قبلی ام را دوباره فرستادم عذر خواهی کنم. دوم در رابطه با پاسخی که دادید. منظور من اصلا این نبود که پیامبر به علت شهوترانی زن های زیادی گرفته.سوال من سر اصل مطلب است.چرا پیامبر که در آیه 6 سوره سجده مانند بقیه انسان ها تلقی میشود میتواند اسثناهایی در این زمینه (آیه سوره 50 احزاب) قایل شود؟ حرف شما درست است که میگویید بسیاری از ازدواج های پیغمبر دلیل خاصی داشته و به خاطر شهوت رانی نبوده است .اما سوال اینجاست اگر امروز کسی ادعا کند که من برای رضای خدا میخواهم چندین بار ازدواج کنم آیا قابل قبول است ؟ شاید پاسخ شما این باشد که صیغه برای همین است.خب پس چرا محمد (ص) از این راه (صیغه) استفاده نمیکرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا وظیفه زن مسلمان صرفاً تمکین است؟ اگر چنین است، نگهداری از فرزندان، نظافت منزل، شستشوی ظروف و البسه و پخت و پز وظیفه کیست؟ تقسیم کاری که رسول الله (صلی الله علیه و آله) بین دختر گرامی و داماد عزیزش انجام داد (وسائل الشیعه، ج 14، ابواب مقدمات النکاح، باب 89، ح 1) که کار بیرون منزل را به علی (علیه السلام) و کار درون منزل را به زهرا (سلام الله علیها) واگذار کرد به چه معنایی است؟ اگر فلسفه ی ازدواج، فقط رفع شهوت است، آیا بهتر نیست مرد با هزینه ای کمتر از آوردن زن به خانه به عنوان موجودی پرخرج، شهوتش را بیرون خانه به طریق شرعی (صیغه) رفع کند؟ اگر وظیفه ی زن صرفاً تمکین است، چرا مرد مخارج عروسی، خورد و خوراک، لباس، وسایل رفاهی، پزشکی، درمانی، مهریه، شیربها و مانند آن را برگردن می گیرد؟ بهتر نیست مجرد و بی مسئولیت به کار و عبادت و زندگی خود بپردازد؟ نه دغدغه خاطری، نه دل بستگی، نه ترس از دست دادنی، نه جنگ اعصابی و نه نگرانی های دیگر. لطفاً نظرتان را به طور صریح در این زمینه بیان فرمایید.
- [سایر] آیا حضرت محمد (ص) اجازه تجاوز جنسی به زنان غیر مسلمان را داده است. من واقعا شوکه شدم وقتی متوجه شدم که حضرت محمد (ص) چنین اجازه ای را داده است. "زمانی که سپاه محمد (ص) لشکر کفر را نابود کرد، به تاراج غنایم جنگی و نیز به تجاوز به زنان روی آوردند. آنچه در ذیل می آید بیانگر آن است که چگونه یک فرد مسلمانی که در حال تجاوز جنسی به یک زن غیر مسلمان است و در این هنگام از پیامبر سؤال می کند که آیا می بایست قبل از انزال آلت خود را بیرون بکشد؟ اما پیامبر بجای آن که این شخص را از این عمل نهی کند و انزجار خود را مبنی بر عدم انجام این کار بیان نماید، موقعیت را اتفاقی بیان نموده و پیشنهاد به ارتکاب چنین عملی را می کند و چنین می گوید که اگر خداوند خواهان تولد فرزندی باشد آن امر اتفاق خواهد افتاد و نگران از صرفنظر کردن از چنین امری نباش که اگر فرزندی متولد شود خواست خداوند خواهد بود." این مطلب از مجموع حدیثی است که در شرح و بیان و توصیف محمد و داستان وی بیان گردیده است. این دو حدیث از مجموع سه حدیث معتبری است که فقهای مسلمان آن را به عنوان روایت واقعی از محمد (ص) تأیید نموده اند. این جانب این مطلب را از یک سایت دانشگاهی معتبری که در سطح بالایی است دریافت نمودم. شما می توانید این مطلب را از این آدرس دریافت نمایید: " http://www.usc.edu/dept/MSA/fundamen...ml#003.034.432" ج 3، کتاب 3، شماره 432. به نقل از ابو سعید الخدری. هنگامی که وی با فرستاده خداوند نشسته بود، او گفت: ای فرستاده خدا! ما زنان اسیر شده ای در جنگ به غنیمت گرفته ایم. و ما نسبت به ارزش و بهای آنها ذینفع هستیم. می خواهیم نظرتان را در خصو ص جماع منقطع (جماعی که قبل از انزال منی از ریختن آن در رحم به طور عمد (به منظور عدم بارداری) جلوگیری شود را گویند.) با آنها بیان فرمایید؟ پیامبر فرمود: "آیا واقعا این کار را انجام داده اید؟ برای تو بهتر آن خواهد بود که این کار را انجام ندهید. نفسی نیست جز آن که خداوند سرنوشت آن را نسبت به موجود بودن تعیین کرده است، و لکن مطمئنا به وجود خواهد آمد. " http://www.usc.edu/dept/MSA/fundamen...l#029.29.32.95" کتاب 29، شماره 29، 32، 95. یحیی این مطلب را به نقل از مالک از ربیع ابن ابی عبدالرحمن از محمد فرزند یحیی ابن حبان از ابن محیریز به این جانب نقل نموده است که گفت: به مسجد رفتم که ابوسعید الخدری را دیدم. در کنار وی نشستم و از ایشان درخصوص جماع منقطع سؤال کردم؟ ابو سعید الخدری گفت: با رسول خداوند صلی الله علیه و آله سفری به سمت بنی المصطلق رفتیم، ما تعدادی اسیر عرب گرفتیم. و بخاطر بی زنی (که برای ما سخت بود) تمایلی به زنان اسیر کردیم. و با فدیه ای که جهت آزادی و خریداری این زندانیان خواستیم، سعی کردیم که جماع منقطعی داشته باشیم. در حالی که پیامبر (ص) بین ما بود، گفتیم که آیا می شود که ما این نوع جماع (منقطع) را داشته باشیم؟ پیامبر در جواب فرمودند: شما نباید به این روش عمل کنید. چرا که نفسی نیست که تا زمان برخاستن موجودیت و هستی را تصرف کند، و لکن آن نفس هستی و موجودیت را بدست خواهد آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا این نظر فقهی مورد قبول حضرتعالی هست که هر شخص باید به امام زمان خود اقتدا کند به اینگونه که امام حسین (علیه السلام) در زمان مولا علی (علیه السلام) و حضرت امام حسن (علیه السلام) به این دو امام زمان خود اقتدا کرده و مردم دوره هر امام به امام زمان خود به این علت است که مقام حضرت سلمان از ابوذر بالاتر و حضرت مقداد از سلمان بالاتر زیرا به میزان اقتدا و اطاعت از امام زمان خود دارای درجه ای از ایمان می باشند بنابر این ما باید در زمان غیبت مولا صاحب الزمان (عج) به ایشان اقتدا کرده و در پس پرده غیبت سطح فکری فرهنگی مذهبی خود را بالا برده و خود و به طبع مردم و جامعه را آماده ظهور کنیم؟ اگر این نظر را قبول ندارید لطفا دلایل خود را بیان نمایید؟ با توجه به روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مقدمه صحیفه سجادیه که هر قیامی تا قبل از قیام قائم آل محمّد(ص) بر اندوه ما و شیعیان ما می افزاید و در طوفان بلا هلاک می شود، نظریه فقهی سوال اول تعمیم داده نمی شود زیرا نمونه بارز آن انقلاب ما می باشد که بسیاری از شیعیان در جریان انقلاب و بعد از ان در 8 سال جنگ به شهادت رسیده و مسلماً قلب مولا صاحب الزّمان (عج) را به درد آورده و حال نیز به حقوق اشخاص منتقد تجاوز و به آنان برچسب بی دینی زده می شود که این عمل بدینجا رسیده که خیل عظیمی از مردم دین گریز و بعضاً منکر امام زمان (عج) شده اند و مطمئناً این نیز قلب امام زمان(ع) را به درد می آورد. آخر این انقلاب چه ثمره ایی داشت برای ما؟ لطفاً منطقاً جواب دهید؟ اگر این نظریه ها را رد می کنید پس حال که مردم به خیابانها آمده اند کار درستی است؟