سلام. آیا ادراک از جمله صفاتی است که بتوان آن را به خدا نسبت داد؟
با توجّه به آیۀ شریفۀ «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ»،[1] «مُدرک» (به اسم فاعل) از اسماء خداوند است.[2] در قرآن کریم و روایات به اسم الاهی «مُدرِک»[3] تصریح شده و خداوند «مُدرِک» است و فعل «یُدْرِکُ» در آیۀ شریفه، بیانگر همین اسم الاهی است. در معنای ادراک میان متکلّمان اختلاف نظر وجود دارد که آیا وصف ادراک برای خداوند غیر از علم خداوند به امور کلّی و جزئی بوده و صفت دیگری است و یا منظور، همان علم و معنایی مترادف با آن است، و یا این که مقصود، علم خاصّ خداوند به موجودات به صورت جزئی و عینی است که بنابر این تعریف، مقصود از ادراک خداوند، شهود اشیای خارجی و تسلّط کامل خداوند بر اشیاء است.[4] گفتنی است؛ در جواز اطلاق صفات و اسمایی که شرع مقدّس بر آنها اذن داده است بر خداوند و اتّصافِ خداوند به آن، و نیز در جایز نبودن اطلاق صفات و اسمائی که شارع منع کرده، اختلاف نظر نیست. تنها اختلاف نظر در صفات و اسمائی است که از سوی شارع نه به صورت آشکار منعی شده و نه بر جواز این اتصاف چیزی وارد شده است. گروهی در این باره به توقیفی نبودن صفات و اسمای الاهی حکم کرده ‏اند؛ یعنی لازم نیست که حتماً در بارۀ صفت و یا اسمی الاهی آیه و یا روایتی وارد شده باشد، بلکه همین قدر که معنای اسم و یا صفتی، موهوم نباشد و برای ذات باری تعالی محالی پیش نیاورد، می توان خداوند را به آن اتصاف نمود، امّا گروهی دیگر، صفات و اسماء را توقیفی دانسته و معتقدند که خداوند را تنها به صفات و اسمائی می ‏توان خواند که خود خوانده است یا پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع). و گروه سوّم، میان صفات و اسماء فرق نهاده ‏اند و اسماء را توقیفی و صفات را غیر توقیفی شمرده ‏اند.[5]   [1] . انعام، 103: «چشم ها او را نمی‏ بینند، ولی او همه چشم ها را می ‏بیند و او بخشنده (انواع نعمت ها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است». [2] . سبحانی، جعفر، ‏الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج 1، ص 163، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، قم، 1412 ق.‏ [3] . مانند: «وَ اللَّهِ‏ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ ... الْمُدْرِکُ‏ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ وَ الْعَلَانِیَةَ»؛ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 319،‏ دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [4] . ‏الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج 1، ص 163. [5] . پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص 321، زمزم هدایت‏، قم، چاپ دوم، 1386ش؛ طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 358 و 359، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.  
عنوان سوال:

سلام. آیا ادراک از جمله صفاتی است که بتوان آن را به خدا نسبت داد؟


پاسخ:

با توجّه به آیۀ شریفۀ «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ»،[1] «مُدرک» (به اسم فاعل) از اسماء خداوند است.[2] در قرآن کریم و روایات به اسم الاهی «مُدرِک»[3] تصریح شده و خداوند «مُدرِک» است و فعل «یُدْرِکُ» در آیۀ شریفه، بیانگر همین اسم الاهی است. در معنای ادراک میان متکلّمان اختلاف نظر وجود دارد که آیا وصف ادراک برای خداوند غیر از علم خداوند به امور کلّی و جزئی بوده و صفت دیگری است و یا منظور، همان علم و معنایی مترادف با آن است، و یا این که مقصود، علم خاصّ خداوند به موجودات به صورت جزئی و عینی است که بنابر این تعریف، مقصود از ادراک خداوند، شهود اشیای خارجی و تسلّط کامل خداوند بر اشیاء است.[4] گفتنی است؛ در جواز اطلاق صفات و اسمایی که شرع مقدّس بر آنها اذن داده است بر خداوند و اتّصافِ خداوند به آن، و نیز در جایز نبودن اطلاق صفات و اسمائی که شارع منع کرده، اختلاف نظر نیست. تنها اختلاف نظر در صفات و اسمائی است که از سوی شارع نه به صورت آشکار منعی شده و نه بر جواز این اتصاف چیزی وارد شده است. گروهی در این باره به توقیفی نبودن صفات و اسمای الاهی حکم کرده ‏اند؛ یعنی لازم نیست که حتماً در بارۀ صفت و یا اسمی الاهی آیه و یا روایتی وارد شده باشد، بلکه همین قدر که معنای اسم و یا صفتی، موهوم نباشد و برای ذات باری تعالی محالی پیش نیاورد، می توان خداوند را به آن اتصاف نمود، امّا گروهی دیگر، صفات و اسماء را توقیفی دانسته و معتقدند که خداوند را تنها به صفات و اسمائی می ‏توان خواند که خود خوانده است یا پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع). و گروه سوّم، میان صفات و اسماء فرق نهاده ‏اند و اسماء را توقیفی و صفات را غیر توقیفی شمرده ‏اند.[5]   [1] . انعام، 103: «چشم ها او را نمی‏ بینند، ولی او همه چشم ها را می ‏بیند و او بخشنده (انواع نعمت ها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است». [2] . سبحانی، جعفر، ‏الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج 1، ص 163، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، قم، 1412 ق.‏ [3] . مانند: «وَ اللَّهِ‏ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ ... الْمُدْرِکُ‏ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ وَ الْعَلَانِیَةَ»؛ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 319،‏ دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [4] . ‏الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج 1، ص 163. [5] . پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص 321، زمزم هدایت‏، قم، چاپ دوم، 1386ش؛ طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 358 و 359، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.  





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین