پیامبراکرم(ص) بنا به دستور خداوند: «و در کار[ها] با آنان، مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکّل کن؛ زیرا خداوند، توکّل کنندگان را دوست می دارد»،[1] با یارانش مشورت می نمود. امام رضا(ع) در این باره فرمود: «رسول‏ خدا(ص) با یارانش در بارۀ قضایا مشورت می ‏فرمود و آن ‏گاه تصمیم‏ نهایی را می ‏گرفت». [2] نمونه هایی از مشورت پیامبر(ص) با مردم چنین است: 1. در منابع تاریخی آمده است، در جریان جنگ بدر وقتی پیامبر اکرم(ص) در منطقۀ بدر، پشت چاه، اردو زد، حباب بن منذر از آن حضرت پرسید: آیا انجام این کار بر اساس وحی الاهی بود یا نظر خود را اجرا کردی؟ پیامبر(ص) فرمود: «رأی من چنین بود.» حباب گفت: نظر من این است که چاه آب را عقب خود قرار دهیم تا در صورت عقب نشینی، چاه آب را از دست ندهیم. پیامبر(ص) نیز این پیشنهاد را پذیرفت و محل استقرار نیروها را به مکان جدید تغییر داد.[3] 2. آن حضرت، همراه تعدادی از اصحاب خود به قصد مکه، از مدینه خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان مشرکان قریش فرستاد. پس از مدتی همان شخص، خبر آورد که قریش، قصد ممانعت از سفر عمره شما را دارند. پیامبر(ص) فرمود: «اشیروا ایها الناس علی»؛ «ای مردم! به من مشورت بدهید» در این میان، ابوبکر برخاست و گفت: «ای رسول خدا! ما به قصد زیارت خانۀ خدا از مدینه خارج شدیم و نمی خواهیم خون احدی را بریزیم. پس به سوی خانۀ خدا رهسپار شویم؛ اگر مخالفت و ممانعت ورزیدند، آنها را می کشیم» پیامبر(ص) فرمود: «امضوا علی اسم الله...»؛[4] به نام خدا عبور کنید. 3. هنگام نزول آیۀ شریفۀ «ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که می خواهید با رسول خدا نجوا کنید، قبل از آن صدقه ای بدهید، این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند آمرزنده و مهربان است»،[5] پیامبر(ص) در بارۀ تعیین مقدار صدقه که در آیه مشخص نشده است با حضرت علی(ع) مشورت کرد.[6] 4. همچنین پیامبر گرامی اسلام(ص) در جنگ احد – همان طور که در پرسش آمده- نظر اکثریت را قاطع دانست و خروج از شهر را بر قلعه ‏داری و جنگ تن به تن در داخل شهر مدینه ترجیح داد.[7] 5. پیامبر اکرم(ص) در غزواتی مانند غزوه خندق نیز با سلمان فارسی مشورت کردند و نظر او را پذیرفتند.[8] [1] . آل عمران، 159: «وَ شاوِرْهُمْ فی الاَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ الله یحب الْمُتَوَکِّلِینَ». [2] . «إِنَ‏ رَسُولَ اللَّهِ(ص) کَانَ‏ یَسْتَشِیرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ یَعْزِمُ عَلَی مَا یُرِید»؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 44، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق.‏ [3] . ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ ،‏ ج 1، ص 620، دارالمعرفة، بیروت، بی تا. [4] . ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج 4، ص 173، دارالفکر، بیروت، 1407ق. [5] . مجادله، آیه 12: «یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدی نجویکم صدقه ذلک خیر لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحیم». [6] . حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق و مصحح: محمودی، محمدباقر، ج 2، ص 315، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1411ق. [7] . طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 176، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1417ق؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت (تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم)، ص 531، بوستان کتاب، قم، چاپ بیست و یکم، 1385ش.‏ [8] . ر.ک: ابن سعد هاشمی بصری، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 51، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 95 و 96، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
در مورد جنگ احد، ظاهراً نظر پیامبر اکرم (ص) این بود که مسلمانان در درون مدینه باشند، امّا نظر اصحاب این بود که از مدینه خارج شوند، و حضرت هم نظر خود را بر آنها تحمیل نکردند، بلکه به اصطلاح امروزی (دموکراتیک) عمل کردند. اگر می شود منبع تاریخی یا روایی این ماجرا، و همچنین سایر ماجراهایی که متضمّن مشورت کردن حضرت با اصحاب خود هستند را مرقوم فرمایید.
پیامبراکرم(ص) بنا به دستور خداوند: «و در کار[ها] با آنان، مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکّل کن؛ زیرا خداوند، توکّل کنندگان را دوست می دارد»،[1] با یارانش مشورت می نمود. امام رضا(ع) در این باره فرمود: «رسول خدا(ص) با یارانش در بارۀ قضایا مشورت می فرمود و آن گاه تصمیم نهایی را می گرفت». [2] نمونه هایی از مشورت پیامبر(ص) با مردم چنین است: 1. در منابع تاریخی آمده است، در جریان جنگ بدر وقتی پیامبر اکرم(ص) در منطقۀ بدر، پشت چاه، اردو زد، حباب بن منذر از آن حضرت پرسید: آیا انجام این کار بر اساس وحی الاهی بود یا نظر خود را اجرا کردی؟ پیامبر(ص) فرمود: «رأی من چنین بود.» حباب گفت: نظر من این است که چاه آب را عقب خود قرار دهیم تا در صورت عقب نشینی، چاه آب را از دست ندهیم. پیامبر(ص) نیز این پیشنهاد را پذیرفت و محل استقرار نیروها را به مکان جدید تغییر داد.[3] 2. آن حضرت، همراه تعدادی از اصحاب خود به قصد مکه، از مدینه خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان مشرکان قریش فرستاد. پس از مدتی همان شخص، خبر آورد که قریش، قصد ممانعت از سفر عمره شما را دارند. پیامبر(ص) فرمود: «اشیروا ایها الناس علی»؛ «ای مردم! به من مشورت بدهید» در این میان، ابوبکر برخاست و گفت: «ای رسول خدا! ما به قصد زیارت خانۀ خدا از مدینه خارج شدیم و نمی خواهیم خون احدی را بریزیم. پس به سوی خانۀ خدا رهسپار شویم؛ اگر مخالفت و ممانعت ورزیدند، آنها را می کشیم» پیامبر(ص) فرمود: «امضوا علی اسم الله...»؛[4] به نام خدا عبور کنید. 3. هنگام نزول آیۀ شریفۀ «ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که می خواهید با رسول خدا نجوا کنید، قبل از آن صدقه ای بدهید، این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند آمرزنده و مهربان است»،[5] پیامبر(ص) در بارۀ تعیین مقدار صدقه که در آیه مشخص نشده است با حضرت علی(ع) مشورت کرد.[6] 4. همچنین پیامبر گرامی اسلام(ص) در جنگ احد – همان طور که در پرسش آمده- نظر اکثریت را قاطع دانست و خروج از شهر را بر قلعه داری و جنگ تن به تن در داخل شهر مدینه ترجیح داد.[7] 5. پیامبر اکرم(ص) در غزواتی مانند غزوه خندق نیز با سلمان فارسی مشورت کردند و نظر او را پذیرفتند.[8] [1] . آل عمران، 159: «وَ شاوِرْهُمْ فی الاَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ الله یحب الْمُتَوَکِّلِینَ». [2] . «إِنَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) کَانَ یَسْتَشِیرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ یَعْزِمُ عَلَی مَا یُرِید»؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 44، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق. [3] . ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ ، ج 1، ص 620، دارالمعرفة، بیروت، بی تا. [4] . ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج 4، ص 173، دارالفکر، بیروت، 1407ق. [5] . مجادله، آیه 12: «یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدی نجویکم صدقه ذلک خیر لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحیم». [6] . حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق و مصحح: محمودی، محمدباقر، ج 2، ص 315، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1411ق. [7] . طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 176، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1417ق؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت (تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم)، ص 531، بوستان کتاب، قم، چاپ بیست و یکم، 1385ش. [8] . ر.ک: ابن سعد هاشمی بصری، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 51، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 95 و 96، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
- [سایر] سیر تاریخی ورود پیامبراکرم(ص) و مسلمانان به مدینه چگونه بود؟
- [سایر] افرادی که در جنگ اُحد تصمیم بر حمله نمودن به پیامبراکرم(ص) داشتند چه کسانی بودند؟
- [سایر] از نظر تاریخی، آیا حضرت محمّد(ص) جهاد ابتدایی هم انجام دادند یا نه؟
- [سایر] عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود و نظر پیامبر اسلام را درمورد عایشه بیان فرمایید؟ و پیامبر اکرم (ص ) چگونه با عایشه ازدواج کرد؟
- [سایر] چرا مبدأ تاریخ اسلام هجرت پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه است؟
- [سایر] در زمان هجرت پیامبر(ص) به مدینه، چه کسی درغار همراه پیامبراکرم(ص) بود؟
- [سایر] چرا پیامبر اسلام(ص) امامت حضرت علی(ع) را به صورت مکتوب بیان نکردند؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم(ص) بر طبق علم غیب خود عمل نکردند و با عایشه ازدواج کردند؟
- [سایر] پدر، مادر و جد پیامبر اکرم(ص) در چه تاریخی از دنیا رفتند؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) چه کسی را و با چه تعداد نیرو؛ فرمانده کمینگاه کوه احد گماشت؟
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز میّت را به جماعت میخواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. ______ 1) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال و اینکه محمد(ص) پیام آور خداوند است. 2) پروردگارا دورد فرست بر محمد و آل محمد. 3) پروردگارا رحمت آور بر مردان با ایمان و بر زنان با ایمان. 4) خداوندا رحمت آور بر این مرد میت. 5) خداوندا رحمت آور بر این زن میت. 6) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال که یکتاست و هیچ شریکی برای او نیست و شهادت میدهم به اینکه محمدصلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیام آور اوست که خداوند او را در حالی که بشارت دهنده و بیم دهنده به حقمیباشد، در پیشاپیش قیامت به پیامبری مبعوث فرموده است. 7) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت آور بر محمد و آل محمد و رحمت آور بر محمد و آل محمد، همانند بهترین درود و برکت و رحمت که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به درستی که تو ستایش شده بزرگواری. و درود فرست بر همه پیامبران و شهیدان و صدّیقین و همه بندگان صالح خداوند. 8) خداوندا رحمت آور بر مردان با ایمان و زنان با ایمان و بر مردان مسلمان و زنان مسلمان، آنان که زندهاند و آنان که مردهاند، و میان ما و آنان به وسیله نیکیها وابستگی ایجاد فرما، به درستی که تو اجابت کننده همه دعاهایی و به تحقیق که تو بر هر امری قادری. 9) پروردگارا بدرستی که این میّت، بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند خادمه توست که اینک بر تو وارد شده است و تو بهترین میزبانی. خداوندا بدرستی که ما به جز نیکی از این میّت چیزی نمیدانیم و تو از ما به او آگاهتری. خداوندا اگر او در زمره نیکوکاران است پس بر نیکی او بیافزا و اگر در شمار گناهکاران است پس از او در گذر و او را ببخش. بار الها او را در بالاترین مقامات در نزد خودت قرار ده و برای بازماندگان او در میان خاکیان، جانشین باش و با او مهربانی کن بحقّ رحمتت ای مهربانترین مهربانان. 10) به پاورقی ( 2 ) مراجعه شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .خمس , یکی از واجباتِ مالی اسلام است که خدا آن را برای خود و رسول خدا(ص) و خاندان پاک ایشان به جای زکات قرار داده است که یتیم, مسکین و در راه مانده از سادات, در این حکم قرار دارند.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا نبوت است و یا معترف به آن نیست و یا برای خدا شریک قرار می دهد و همچنین غلاه (یعنی آنهائی که یکی از ائمه (ع) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه اطهار (ع) دشمنی می نمایند) نجسند و اما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری و مجوس) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه (ص) را قبول ندارند؛ نیز بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و لکن بنا بر اظهر این طوایف پاکند و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود؛ چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس می باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در شرع مقدس اسلام غسلهایی مستحب است و از آن جمله است: 1 - غسل جمعه؛ و اول وقت آن بعد از طلوع فجر روز جمعه است و بهتر آن است که نزدیک ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد مستحب است پس از ظهر تا غروب به جا آورد و بنا بر احتیاط در آن نیت ادا و قضا نکند و اگر در روز جمعه غسل نکند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به جا آورد و کسی که میداند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد، میتواند روز پنجشنبه غسل را رجاءً انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریِکَ لَهُ، وأَنَّ مُحَّمداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمّدٍ و آلِ مُحمّدٍ، واجْعَلنی مِنَ التَّوابینَ، واجْعَلْنی من المُتطَهّرِینَ). 2 - غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم و بیست و چهارم ماه رمضان و در شب بیست و سوم غسل دیگری هم در آخر شب مستحب است. 3 - غسل روز عید فطر و عید قربان؛ و وقت آن پس از اذان صبح است و اگر بخواهند بعد از ظهر تا غروب غسل کنند بهتر آن است که به قصد رجاء انجام دهند و مستحب است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 - غسل شب عید فطر؛ و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر آن است که در اول شب به جا آورده شود. 5 - غسل روز هشتم و نهم ذی حجه و در روز نهم بهتر آن است که آن را در هنگام زوال آفتاب به جا آورد. 6 - غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل دادهاند رسانده باشد. 7 - غسل برای نماز حاجت. 8 - غسل احرام؛ احتیاط استحبابی مؤکّد در انجام غسل احرام است (تفصیل احکام آن در مناسک حج آمده است). 9 - غسل ورود حرم مکه مکرّمه؛ چه قبل از ورود حرم انجام دهد، چه بعد از ورود حرم، یا در مکه، یا در منزل خود در مکه. 10 - غسل ورود شهر مکه مکرّمه. 11 - غسل زیارت خانه کعبه. 12 - غسل طواف خانه خدا. 13 - غسل دخول کعبه. 14 - غسل برای نحر و ذبح و حلق. 15 - غسل ورود حرم مدینه منوره. 16 - غسل ورود شهر مدینه منوره. 17 - غسل وارد شدن مسجد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. 18 - غسل وداع قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. 19 - غسل برای مباهله با خصم. 20 - غسل دادن بچهای که تازه به دنیا آمده. 21 - غسل برای استخاره. 22 - غسل برای استسقاء. 23 - غسل توبه. 24 - غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام هر چند از دور باشد. 25 - غسل وداع زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازة رکوع خم شود یادش بیاید ، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید ، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید ، مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید . ترجمة نماز 1- ترجمة سورة حمد بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی : ابتدا می کنم به نام خداوندی که در دنیا بر مومن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مومن رحم می نماید . الحمدلله رب العالمین یعنی : ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة همه موجودات است . الرحمن الرحیم یعنی : در دنیا بر مومن و کافر و در آخرت بر مومن رحم می کند . مالک یوم الدین یعنی : پادشاه وصاحب اختیار روز قیامت است . ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی : فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم . اهدنا الصراط المستقیم یعنی : هدایت کن ما را به راه راست در جزئیات زندگی تا طوری گام بر داریم که از دین اسلام منحرف نشویم . صراط الذین انعمت علیهم یعنی : به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند . غیر المغضوب علیهم و لاالضالین یعنی : نه به راه کسانی که غضب کرده ای برایشان و نه آن کسانی که گمراهند . 2 – ترجمة سورة قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد یعنی : بگو ای محمد ( ص ) که خداوند ، خدائی است یگانه . الله الصمد یعنی : خدائی که از تمام موجودات بی نیاز است . لم یلد و لم یولد ، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست . ولم یکن له کفوا احد یعنی : هیچ کس از مخلوقات ، مثل او نیست . 3 – ترجمة ذکر رکوع و سجود و ذکرهائی که بعد از آنها مستحب است . سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی : پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی : پروردگار من که از همه کس بالاتر می باشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سمع الله لمن حمده یعنی : خدا بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند ، استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی : طلب آمرزش و مغفرت می کنم از خداوندی که پرورش دهندة من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله و قوته اقوم و اقعد یعنی : به یاری خدای متعال و قوة او بر می خیزم و می نشینم . 4 –ترجمة قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی : نیست خدائی سزاورتر پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که صاحب حلم و کرم است ، لا اله الا الله العلی العظیم یعنی : نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که بلند مرتبه و بزرگ است . سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی : پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است . و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم . یعنی : پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است . و الحمد لله رب العالمین ، یعنی : حمد وثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة تمام موجودات است . 5 – ترجمة تسبیحات اربعه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الله و الله اکبر ، یعنی : پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدائی سزاوار پرستش ، مگر خدای بی همتا و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند . 6 – ترجمة تشهد و سلام الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ة یعنی : ستایش مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یگانه است و شریک ندارد . واشهد ان محمداً عبده و رسوله ، یعنی : شهادت می دهم که محمد – صلی الله علیه و آله – بندة خدا و فرستادة اوست . اللهم صل علی محمد و آل محمد ، یعنی : خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد . و تقبل شفاعته وارفع درجته یعنی : قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجة آن حضرت را نزد خود بلند کن . اسلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته ،یعنی : سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد . اسلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و نمام بندگان خوب او . السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، یعنی : سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مومنین باد تعقیب نماز
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی ابتدا میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید. (الحَمْدُ للَّهِ ربِّ العالَمین)؛ یعنی ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار همه موجودات است. (الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند. (مالکِ یَوْمِ الدینِ)؛ یعنی صاحب اختیار روز قیامت است. (إیّاک نَعْبُدُ وإیاک نَسْتَعین)؛ یعنی فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم. (اهْدنا الصِّراطَ المُسْتَقیم)؛ یعنی هدایت کن ما را به راه راست (که آن دین اسلام است). (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم)؛ یعنی به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند). (غَیْرِ الْمَغْضُوبَ عَلَیْهِم وَ لا الضَّالِّین)؛ یعنی نه کسانی که بر ایشان غضب شده و نه گمراهان. 2 - ترجمه سوره (قل هو اللَّه احد) (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) (قُلْ هو اللَّه أَحَد)؛ یعنی بگو (ای محمد صلی الله علیه و آله ) که خداوند، خداییست یگانه. (اَللَّهُ الصَّمَد)؛ یعنی خدایی که از تمام موجودات بینیاز است. (لَمْ یَلِدْ وَ لَمَ یُولَد)؛ یعنی فرزند ندارد و فرزند کسی نیست. (وَ لَمْ یَکُنْ لَه کُفُواً اَحَد)؛ یعنی هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست. 3 - ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است: (سُبحانَ ربِّیَ العظیمِ وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگار بزرگم را از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سُبحانَ ربِّیَ الأعْلی وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگارم را که از هر کس بالاتر است، از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ)؛ یعنی خداوند بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش میکند. (أسْتَغْفِرُ اللَّهَ ربّی وأتوبُ إلیهِ)؛ یعنی طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوند که پروردگار من است و توبه کرده، به سوی او باز میگردم. (بحولِ اللَّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأَقْعُدُ)؛ یعنی به یاری خدای متعال و قوه او برمیخیزم و مینشینم. 4 - ترجمه قنوت (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ الحلیمُ الکَریمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) (خداوند یکتای بیهمتا) که بردبار و بزرگوار است. (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ العَلِیُّ العَظِیمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) که بلند مرتبه و بزرگ است. (سُبحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ ورَبِّ الأرضینَ السَّبْعِ)؛ یعنی پاک و منزه است خداوند که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است. (وما فیهِنَّ وما بَیْنَهُنَّ ورَبِّ العَرْشِ العَظیم)؛ یعنی پروردگار هر چه در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. (وَالحمدُ للَّهِ ربِّ العالَمینَ) یعنی حمد و ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار تمام موجودات است. 5 - ترجمه تسبیحات اربعه (سُبْحانَ اللَّهِ و الحَمْدُ للَّهِ ولا إله إلّا اللَّه و اللَّه أکبر)؛ یعنی پاک و منزه است (اللَّه) و ثنا مخصوص (اللَّه) است و نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) و بزرگتر است (اللَّه) از این که به وصف آید. 6 - ترجمه تشهد و سلام (اَلحَمْدُ للَّهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه)؛ یعنی ستایش مخصوص (اللَّه) است و شهادت میدهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر (اللَّه) که یگانه است و شریک ندارد. (وَأَشْهَدُ أَنَّ محمّداً عَبْدُهُ ورَسُولُهُ)؛ یعنی شهادت میدهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده او است (اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ محمَّد)؛ یعنی خدایا رحمت فرست بر محمد و آل محمد. (وتَقبَّلْ شَفاعَتَهُ وارْفَعْ دَرَجَتهُ)؛ یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را (نزد خود) بلند کن. (السّلامُ علیکَ أیّها النَّبیُّ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد (السّلامُ عَلَیْنا وعلی عِبادِ اللَّهِ الصّالحینَ)؛ یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السّلامُ عَلَیْکُمْ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد. تعقیب نماز
- [آیت الله سیستانی] در شرع مقدس اسلام غسلهای مستحب زیاد است ، و از آن جمله است : 1 غسل جمعه : و وقت آن بعد از اذان صبح است تا غروب آفتاب ، و بهتر آن است که نزدیک ظهر بجا آورده شود ، و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر آن است که بدون نیّت اداء و قضاء تا غروب بجا آورد ، و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را بجا آورد . و کسی که میداند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه ، یا شب جمعه غسل را رجأً انجام دهد . و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید : (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شرِیکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُه ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهّرِینَ) . 2 7 غسل شب اول و هفدهم ، و نوزدهم ، و بیست و یکم ، و بیست و سوم ، و بیست و چهارم ماه رمضان . 8 9 غسل روز عید فطر و عید قربان ، و وقت آن از اذان صبح است تا غروب ، و بهتر آن است که آن را پیش از نماز عید بجا آورند . 10 11 غسل روز هشتم و نهم ذیحجه ، و در روز نهم بهتر آن است که آن را در وقت ظهر بجا آورد . 12 غسل کسی که جائی از بدنش را به بدن میّتی که غسل دادهاند رسانده باشد . 13 غسل احرام . 14 غسل دخول حرم مکه . 15 غسل دخول مکه . 16 غسل زیارت خانه کعبه . 17 غسل دخول کعبه . 18 غسل برای نحر و ذبح . 19 غسل برای حلق . 20 غسل داخل شدن حرم مدینه منوّره . 21 غسل داخل شدن مدینه منوّره . 22 غسل داخل شدن مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم . 23 غسل وداع قبر مطهّر پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم . 24 غسل برای مباهله با خصم . 25 غسل دادن بچّهای که تازه به دنیا آمده . 26 غسل برای استخاره . 27 غسل برای استسقاء .
- [آیت الله وحید خراسانی] در شرع مقدس اسلام غسل هایی مستحب است و از ان جمله است غسل جمعه و وقت ان بعد از اذان صبح است تا ظهر و بهتر ان است که نزدیک ظهر به جا اورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت ادا و قضا تا غروب به جا اورد و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای ان را به جا اورد و کسی که می داند در روز جمعه اب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و ال محمد و اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست ویکم و بیست وسوم و بیست وچهارم ماه رمضان غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت ان از اذان صبح است تا غروب هر چند احوط ان است که از ظهر تا غروب به قصد رجاء بیاورد و بهتر ان است که ان را پیش از نماز عید به جا اورد غسل شب عید فطر و وقت ان بعد از غروب است و احتیاط واجب ان است که در بقیه شب تا اذان صبح به قصد رجاء به جا اورد غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه و در روز نهم احوط ان است که ان را وقت زوال به جا اورد غسل برای قضای نماز ایات کسی که در موقع گرفتن خورشید نماز ایات را عمدا نخوانده در صورتی که تمام خورشید گرفته باشد غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده باشد غسل احرام غسل دخول حرم خدا غسل دخول مکه غسل زیارت خانه کعبه غسل دخول کعبه غسل برای نحر و ذبح و حلق غسل داخل شدن مدینه منوره غسل داخل شدن حرم پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و حد ان ما بین دو کوه به نام عایر و وعیر است غسل وداع قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم غسل برای مباهله با خصم غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا امده غسل برای استخاره غسل برای استسقاء غسل در وقت احتراق قرص افتاب در کسوف کلی غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام از نزدیک غسل توبه از فسق و کفر