اصطلاحات وجوب، امکان و امتناع و ممتنع بالغیر، ممتنع بلقیاس الی الغیر، ممکن بلقیاس الی الغیر، ممکن بالغیر را توضیح دهید و اقسام امکان را بیان کنید و ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات با ممکن بالذات چه رابطه ای دارد؟
فلاسفه که بحثشان دربارۀ وجود است، می ‏گویند هر «معنا» و «مفهوم‏» را که در نظر بگیریم و موضوع قرار دهیم و «وجود» را به عنوان‏ محمول به آن نسبت دهیم از یکی از سه قسم خارج نیست: یا رابطۀ وجود با آن مفهوم و معنا، وجوبی است؛ یعنی ضرورتاً و وجوباً آن چیز وجود دارد، که آن را «واجب الوجود» می ‏نامند. و اگر رابطۀ وجود با او منفی و امتناعی است؛ یعنی محال است که موجود باشد، بلکه ضرورتاً و وجوباً باید نباشد، آن چیز را «ممتنع الوجود» می‏ نامند؛ مانند جسمی که در آنِ واحد هم کروی باشد و هم مکعب. و اما اگر رابطۀ وجود با آن معنا رابطۀ امکانی باشد؛ یعنی آن معنا، ذاتی است که نه از وجود ابا دارد و نه از عدم، که آن چیز را «ممکن ‏الوجود» می ‏گویند. هر کدام از وجوب، امکان و امتناع  دارای اقسامی است. ممکن الوجود بالذات؛ یعنی ذاتی که به خودی خود و قطع نظر از هر غیری، نه وجود برایش ضروری است و نه عدم. در واقع ممکن بالذات آن است که، یک چیز نسبت به وجود و نسبت به عدم ضرورت نداشته باشد. در نتیجه هر ممکن بالذاتی در مقایسه با وجود، امکان دارد و در عین حال، در مقایسه با عدم نیز، حالت امکان دارد. به دیگر سخن؛ هر ممکن بالذاتی، ممکن العدم بالذات و ممکن الوجود بالذات می باشد؛ یعنی ممکن الوجود و ممکن العدم ذاتی، دو رویۀ سکه برای ممکن بالذات است. بنابراین، ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات، همان ممکن بالذات می باشند.
عنوان سوال:

اصطلاحات وجوب، امکان و امتناع و ممتنع بالغیر، ممتنع بلقیاس الی الغیر، ممکن بلقیاس الی الغیر، ممکن بالغیر را توضیح دهید و اقسام امکان را بیان کنید و ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات با ممکن بالذات چه رابطه ای دارد؟


پاسخ:

فلاسفه که بحثشان دربارۀ وجود است، می ‏گویند هر «معنا» و «مفهوم‏» را که در نظر بگیریم و موضوع قرار دهیم و «وجود» را به عنوان‏ محمول به آن نسبت دهیم از یکی از سه قسم خارج نیست: یا رابطۀ وجود با آن مفهوم و معنا، وجوبی است؛ یعنی ضرورتاً و وجوباً آن چیز وجود دارد، که آن را «واجب الوجود» می ‏نامند. و اگر رابطۀ وجود با او منفی و امتناعی است؛ یعنی محال است که موجود باشد، بلکه ضرورتاً و وجوباً باید نباشد، آن چیز را «ممتنع الوجود» می‏ نامند؛ مانند جسمی که در آنِ واحد هم کروی باشد و هم مکعب. و اما اگر رابطۀ وجود با آن معنا رابطۀ امکانی باشد؛ یعنی آن معنا، ذاتی است که نه از وجود ابا دارد و نه از عدم، که آن چیز را «ممکن ‏الوجود» می ‏گویند. هر کدام از وجوب، امکان و امتناع  دارای اقسامی است. ممکن الوجود بالذات؛ یعنی ذاتی که به خودی خود و قطع نظر از هر غیری، نه وجود برایش ضروری است و نه عدم. در واقع ممکن بالذات آن است که، یک چیز نسبت به وجود و نسبت به عدم ضرورت نداشته باشد. در نتیجه هر ممکن بالذاتی در مقایسه با وجود، امکان دارد و در عین حال، در مقایسه با عدم نیز، حالت امکان دارد. به دیگر سخن؛ هر ممکن بالذاتی، ممکن العدم بالذات و ممکن الوجود بالذات می باشد؛ یعنی ممکن الوجود و ممکن العدم ذاتی، دو رویۀ سکه برای ممکن بالذات است. بنابراین، ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات، همان ممکن بالذات می باشند.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین