با سلام؛ چرا زنان باید بعد از عادت ماهانه، قضای روزه را بجا آورند ولی نماز را نه؟ و چرا نماز که ستون دین و دارای فضیلت بیشتری نسبت به روزه است؛ در صورت ترک باید قضای آن‌را بجا آورد، اما در روزه علاوه بر قضا، باید کفاره هم پرداخت؟
برخی از موضوعات در دین وجود دارند که تعبّدی بوده و قیاس و استدلال عقلی در آنها، جایگاه چندانی ندارند. مسئله مورد پرسش نیز از جمله آنها است. این مسئله در روایتی نیز بیان شده است. ابو حنیفه نُعمان بن ثابت[1] گوید: در مِنی پیش سرتراشی رفتم تا سرم را بتراشد، از او سه چیز آموختم که از آنها اطلاع نداشتم، به او گفتم تو غلامی یا آزاد؟ گفت: غلام هستم. پرسیدم غلام چه کسی هستی؟ گفت جعفر بن محمد علوی(ع). گفتم: ایشان در این‌ شهر هستند؟ گفت: بله. رفتم و اجازه خواستم، اما اجازه‌ام نداد و تعدادی از مردم کوفه آمدند و اجازه خواستند به آنها اجازه داد، من هم با آنها وارد شدم. وقتی خدمت آن‌جناب رسیدم گفتم: ای فرزند رسول خدا! اگر به اهل کوفه پیغام دهی و آنها را از دشنام دادن به اصحاب محمد(ص) باز داری خوب است، من بیش از ده هزار نفر را در کوفه دیده‌ام که اصحاب را دشنام می‌دهند. امام صادق(ع) فرمود: «از من نمی‌پذیرند». گفتم: چه کسی از تو نمی‌پذیرد با این‌که شما پسر پیامبر هستید؟ امام(ع): «تو خودت از کسانی هستی که حرف مرا نمی‌پذیری بدون اجازه من وارد خانه‌ام شدی و بی‌اجازه نشستی و بر خلاف اعتقاد من حرف زدی. شنیده‌ام که تو در دین قیاس می‌کنی». گفتم: بله. امام(ع): «وای بر تو ای نعمان! اولین کسی که قیاس کرد ابلیس بود هنگام امر به سجده برای آدم گفت: مرا از آتش و او را از گل آفریدی[2] حالا بگو ببینم کدام بزرگ‌تر است از این دو، قتل یا زنا»؟ گفتم: قتل. امام(ع): «برای قتل، دو شاهد لازم داشته ولی در زنا چهار شاهد. آیا می‌توان مقایسه کرد»؟ گفتم: نه. امام(ع): «از این دو کدام‌یک آلوده‌تر است ادرار یا منی»؟ گفتم: ادرار. امام(ع): «چرا خداوند در ادرار وضو را لازم دانسته، ولی در مَنی غسل باید کند آیا می‌توان قیاس کرد»؟ گفتم: نه. امام(ع): «کدام‌یک اهمیت بیشتر دارد نماز یا روزه»؟ گفتم: نماز. امام(ع): «پس چرا برای زن حائض لازم است روزه را قضا کند ولی نماز را قضا نمی‌کند آیا می‌توان مقایسه کرد»؟ گفتم نه. امام(ع): «کدام‌یک از این دو ضعیف‌تر هستند زن یا مرد»؟ گفتم: زن. امام(ع): «پس چرا در ارث خداوند به مرد دو سهم و به زن یک سهم داده آیا می‌توان قیاس کرد»؟ گفتم: نه. امام(ع): «چرا خداوند در مورد کسی که ده درهم بدزدد حکم به قطع دست او نموده، اما اگر شخصی دست دیگری را قطع نماید باید دیه آن که پنج هزار درهم است بپردازد می‌توان اینها را قیاس کرد»؟ گفتم: نه. امام(ع): «شنیده‌ام تو یک آیه از قرآن را تفسیر نموده‌ای به غذای پاک و آب سرد در روز گرم [و آن آیه شریفه این است]: سپس در آن روز (همه شما) از نعمت‌هایی که داشته‌اید بازپرسی خواهید شد[3] ». گفتم: درست است. امام(ع): «اگر کسی تو را دعوت کند و غذای پاک و خوبی برایت بیاورد و آب سرد و گوارایی به تو بیاشامد بعد منّت بگذارد بر تو همین‌طور که این آیه را تفسیر می‌کنی آیا می‌گویی چه نوع آدمی است»؟ گفتم: من او را بخیل می‌دانم. امام(ع): «آیا خداوند بخل می‌ورزد»؟ گفتم: پس نعیم در این آیه چیست؟ امام(ع): «دوستی با ما خانواده پیامبر(ص)».[4] البته این منافات ندارد که برخی از حکمت‌ها(علت ناقصه) در کلام معصومان بیان شده باشد، همچنان‌که در مورد پرسش نیز آمده است که با توجه به این‌که ایام عادت در هر ماه تکرار می‌شود؛ از این جهت نماز در هر ماه ترک می‌شود و پس از آن علاوه بر نمازهای یومیه هر روز، باید قضای آن چند روز را نیز بر آن بیفزاید و این موجب مشقت و زحمت است؛ از این جهت قضای نماز برداشته شده است، امّا روزه در طول سال فقط در یک ماه ترک می‌شود و قضای آن مشقت مضاعفی ندارد، پس باید قضا کند. مرحوم صدوق در علل الشرایع می‌گوید: اگر سؤال شود: پس چرا وقتی زن از حیض پاک شد روزه‏اش را باید قضا کند، ولی نمازش قضا ندارد؟ در جواب گفته می‏‌شود: این حکم علّت‏های بسیار دارد، از جمله آن: 1. روزه مانع نمی‏‌شود از این‌که زن خدمت خود و شوهر نموده، خانه‌‏اش را اصلاح کرده، به امور خود پرداخته و مشغول فراهم کردن معیشت باشد، ولی نماز از تمام این امور ممانعت می‌‏کند؛ زیرا نماز در روز و شب چند مرتبه تکرار می‌‏شود؛ لذا به ملاحظه اشتغالاتی که برای زن هست قضای نمازها بر او بسیار مشکل است، در حالی‌که روزه این‌طور نیست. 2. در نماز رنج و مشقّت و پرداختن به ارکان نماز می‏‌باشد و حال آن‌که روزه این‌گونه نیست، بلکه مجرد ترک طعام و شراب بوده و اصلاً پرداختن به ارکان در آن وجود ندارد. 3. هیچ وقتی فرا نمی‏‌رسد، مگر آن‌که در آن نمازی جدید واجب می‌‏گردد، چه در روز و چه در شب و حال آن‌که روزه چنین نیست؛ زیرا هر روزی که فرا می‌‏رسد این‌طور نیست که روزه‌‏اش واجب باشد، ولی در نماز هر وقتی که حادث گردد نماز در آن وقت واجب می‌‏باشد.[5]   [1] . ر.ک: «گرایش کلامی فرقه حنفیه»، سؤال 28013. [2] . اعراف، 12: «خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ». [3] . تکاثر، 8: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ». [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏10، ص 220 - 221، مؤسسة الوفاء بیروت، 1404ق. [5] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏1، ص 271، داوری‏، قم، چاپ اول‏، 1385ش.
عنوان سوال:

با سلام؛ چرا زنان باید بعد از عادت ماهانه، قضای روزه را بجا آورند ولی نماز را نه؟ و چرا نماز که ستون دین و دارای فضیلت بیشتری نسبت به روزه است؛ در صورت ترک باید قضای آن‌را بجا آورد، اما در روزه علاوه بر قضا، باید کفاره هم پرداخت؟


پاسخ:

برخی از موضوعات در دین وجود دارند که تعبّدی بوده و قیاس و استدلال عقلی در آنها، جایگاه چندانی ندارند. مسئله مورد پرسش نیز از جمله آنها است.
این مسئله در روایتی نیز بیان شده است. ابو حنیفه نُعمان بن ثابت[1] گوید: در مِنی پیش سرتراشی رفتم تا سرم را بتراشد، از او سه چیز آموختم که از آنها اطلاع نداشتم، به او گفتم تو غلامی یا آزاد؟ گفت: غلام هستم. پرسیدم غلام چه کسی هستی؟ گفت جعفر بن محمد علوی(ع). گفتم: ایشان در این‌ شهر هستند؟ گفت: بله. رفتم و اجازه خواستم، اما اجازه‌ام نداد و تعدادی از مردم کوفه آمدند و اجازه خواستند به آنها اجازه داد، من هم با آنها وارد شدم. وقتی خدمت آن‌جناب رسیدم گفتم: ای فرزند رسول خدا! اگر به اهل کوفه پیغام دهی و آنها را از دشنام دادن به اصحاب محمد(ص) باز داری خوب است، من بیش از ده هزار نفر را در کوفه دیده‌ام که اصحاب را دشنام می‌دهند.
امام صادق(ع) فرمود: «از من نمی‌پذیرند».
گفتم: چه کسی از تو نمی‌پذیرد با این‌که شما پسر پیامبر هستید؟
امام(ع): «تو خودت از کسانی هستی که حرف مرا نمی‌پذیری بدون اجازه من وارد خانه‌ام شدی و بی‌اجازه نشستی و بر خلاف اعتقاد من حرف زدی. شنیده‌ام که تو در دین قیاس می‌کنی».
گفتم: بله.
امام(ع): «وای بر تو ای نعمان! اولین کسی که قیاس کرد ابلیس بود هنگام امر به سجده برای آدم گفت: مرا از آتش و او را از گل آفریدی[2] حالا بگو ببینم کدام بزرگ‌تر است از این دو، قتل یا زنا»؟
گفتم: قتل.
امام(ع): «برای قتل، دو شاهد لازم داشته ولی در زنا چهار شاهد. آیا می‌توان مقایسه کرد»؟
گفتم: نه.
امام(ع): «از این دو کدام‌یک آلوده‌تر است ادرار یا منی»؟
گفتم: ادرار.
امام(ع): «چرا خداوند در ادرار وضو را لازم دانسته، ولی در مَنی غسل باید کند آیا می‌توان قیاس کرد»؟
گفتم: نه.
امام(ع): «کدام‌یک اهمیت بیشتر دارد نماز یا روزه»؟
گفتم: نماز.
امام(ع): «پس چرا برای زن حائض لازم است روزه را قضا کند ولی نماز را قضا نمی‌کند آیا می‌توان مقایسه کرد»؟
گفتم نه.
امام(ع): «کدام‌یک از این دو ضعیف‌تر هستند زن یا مرد»؟
گفتم: زن.
امام(ع): «پس چرا در ارث خداوند به مرد دو سهم و به زن یک سهم داده آیا می‌توان قیاس کرد»؟
گفتم: نه.
امام(ع): «چرا خداوند در مورد کسی که ده درهم بدزدد حکم به قطع دست او نموده، اما اگر شخصی دست دیگری را قطع نماید باید دیه آن که پنج هزار درهم است بپردازد می‌توان اینها را قیاس کرد»؟
گفتم: نه.
امام(ع): «شنیده‌ام تو یک آیه از قرآن را تفسیر نموده‌ای به غذای پاک و آب سرد در روز گرم [و آن آیه شریفه این است]: سپس در آن روز (همه شما) از نعمت‌هایی که داشته‌اید بازپرسی خواهید شد[3] ».
گفتم: درست است.
امام(ع): «اگر کسی تو را دعوت کند و غذای پاک و خوبی برایت بیاورد و آب سرد و گوارایی به تو بیاشامد بعد منّت بگذارد بر تو همین‌طور که این آیه را تفسیر می‌کنی آیا می‌گویی چه نوع آدمی است»؟
گفتم: من او را بخیل می‌دانم.
امام(ع): «آیا خداوند بخل می‌ورزد»؟
گفتم: پس نعیم در این آیه چیست؟
امام(ع): «دوستی با ما خانواده پیامبر(ص)».[4]
البته این منافات ندارد که برخی از حکمت‌ها(علت ناقصه) در کلام معصومان بیان شده باشد، همچنان‌که در مورد پرسش نیز آمده است که با توجه به این‌که ایام عادت در هر ماه تکرار می‌شود؛ از این جهت نماز در هر ماه ترک می‌شود و پس از آن علاوه بر نمازهای یومیه هر روز، باید قضای آن چند روز را نیز بر آن بیفزاید و این موجب مشقت و زحمت است؛ از این جهت قضای نماز برداشته شده است، امّا روزه در طول سال فقط در یک ماه ترک می‌شود و قضای آن مشقت مضاعفی ندارد، پس باید قضا کند.
مرحوم صدوق در علل الشرایع می‌گوید: اگر سؤال شود: پس چرا وقتی زن از حیض پاک شد روزه‏اش را باید قضا کند، ولی نمازش قضا ندارد؟
در جواب گفته می‏‌شود: این حکم علّت‏های بسیار دارد، از جمله آن:
1. روزه مانع نمی‏‌شود از این‌که زن خدمت خود و شوهر نموده، خانه‌‏اش را اصلاح کرده، به امور خود پرداخته و مشغول فراهم کردن معیشت باشد، ولی نماز از تمام این امور ممانعت می‌‏کند؛ زیرا نماز در روز و شب چند مرتبه تکرار می‌‏شود؛ لذا به ملاحظه اشتغالاتی که برای زن هست قضای نمازها بر او بسیار مشکل است، در حالی‌که روزه این‌طور نیست.
2. در نماز رنج و مشقّت و پرداختن به ارکان نماز می‏‌باشد و حال آن‌که روزه این‌گونه نیست، بلکه مجرد ترک طعام و شراب بوده و اصلاً پرداختن به ارکان در آن وجود ندارد.
3. هیچ وقتی فرا نمی‏‌رسد، مگر آن‌که در آن نمازی جدید واجب می‌‏گردد، چه در روز و چه در شب و حال آن‌که روزه چنین نیست؛ زیرا هر روزی که فرا می‌‏رسد این‌طور نیست که روزه‌‏اش واجب باشد، ولی در نماز هر وقتی که حادث گردد نماز در آن وقت واجب می‌‏باشد.[5]   [1] . ر.ک: «گرایش کلامی فرقه حنفیه»، سؤال 28013. [2] . اعراف، 12: «خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ». [3] . تکاثر، 8: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ». [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏10، ص 220 - 221، مؤسسة الوفاء بیروت، 1404ق. [5] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏1، ص 271، داوری‏، قم، چاپ اول‏، 1385ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین