آنچه درباره نام‌گذاری حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) در روایات آمده، این است که فاطمه بنت اسد، مادر امام علی(ع) می‌گوید: «وقتی می‌خواستم از کعبه خارج شوم، کسی مرا صدا زد و گفت: ای فاطمه! نامش را علی بگذار؛ زیرا او علی و بلند مرتبه است. خدای والا مقام می‌فرماید: من نام او را از نام خودم گرفتم و او را به آداب خودم تربیت کردم و علوم پیچیده‌ام را به او آموزش دادم...».[1] اما درباره این‌که اشاره شود این نام قبل از این برای کسی اطلاق نشده، در روایات سخنی به میان نیامده است. البته ابن شهرآشوب نقل می‌کند: کسی از فرزندان آدم این نام را نداشته و فقط برخی از عرب‌ها به عنوان توصیف و لقب، فرزندشان را علی(یعنی بزرگ­مرتبه) خطاب می‌کردند نه به عنوان نام اصلی او،[2] اما همان‌طور که در این کتاب آمده، این نقل با عبارت «قیل» ذکر شده که اشاره به ضعیف بودن این نقل دارد. خصوصاً این‌که در کتب رجالی، افراد متعددی ذکر شده‌اند که نامشان علی بوده و از جمله اصحاب پیامبر به شمار می‌رفته‌اند که بسیاری از آنها مُسن‌تر از امیر المؤمنین علی(ع) بوده‌اند.[3] [1] . شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج 1، ص 136، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش. [2] . «و قیل لم یسم أحد من ولد آدم بهذا الاسم إلا أن الرجل من العرب کان یقول إن ابنی هذا علی یرید به العلو لا أنه اسمه»؛ ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 108، نشر علامه، قم، چاپ اول، 1379ق. [3] . ابن حجر، عسقلانی، الإصابه فی تمییز الصحابه، محقق: عادل احمد، علی محمد، ج 4، ص 462 - 471، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
آیا نام مبارک علی اولین بار که برای نامیدن بشر بهکار رفته بر روی حضرت علی(ع) گذاشته شده یا قبل از حضرت هم بر روی کسی بوده است؟
آنچه درباره نامگذاری حضرت علی بن ابیطالب(ع) در روایات آمده، این است که فاطمه بنت اسد، مادر امام علی(ع) میگوید: «وقتی میخواستم از کعبه خارج شوم، کسی مرا صدا زد و گفت: ای فاطمه! نامش را علی بگذار؛ زیرا او علی و بلند مرتبه است. خدای والا مقام میفرماید: من نام او را از نام خودم گرفتم و او را به آداب خودم تربیت کردم و علوم پیچیدهام را به او آموزش دادم...».[1] اما درباره اینکه اشاره شود این نام قبل از این برای کسی اطلاق نشده، در روایات سخنی به میان نیامده است.
البته ابن شهرآشوب نقل میکند: کسی از فرزندان آدم این نام را نداشته و فقط برخی از عربها به عنوان توصیف و لقب، فرزندشان را علی(یعنی بزرگمرتبه) خطاب میکردند نه به عنوان نام اصلی او،[2] اما همانطور که در این کتاب آمده، این نقل با عبارت «قیل» ذکر شده که اشاره به ضعیف بودن این نقل دارد. خصوصاً اینکه در کتب رجالی، افراد متعددی ذکر شدهاند که نامشان علی بوده و از جمله اصحاب پیامبر به شمار میرفتهاند که بسیاری از آنها مُسنتر از امیر المؤمنین علی(ع) بودهاند.[3] [1] . شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج 1، ص 136، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش. [2] . «و قیل لم یسم أحد من ولد آدم بهذا الاسم إلا أن الرجل من العرب کان یقول إن ابنی هذا علی یرید به العلو لا أنه اسمه»؛ ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 108، نشر علامه، قم، چاپ اول، 1379ق. [3] . ابن حجر، عسقلانی، الإصابه فی تمییز الصحابه، محقق: عادل احمد، علی محمد، ج 4، ص 462 - 471، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
- [سایر] امام صادق(ع)، سبب نامیدن پیامبراکرم(ص) به کنیه «ابوالقاسم» را چه دانسته اند؟
- [سایر] چه کسی برای اولین بار لقب (امیر المؤمنین) را برای خلفای بعد از پیامبر ابوبکر بهکار برد؟
- [سایر] مسئله جانشینی حضرت امام علی(ع) اولین بار در چه زمانی مطرح شد؟
- [سایر] نام عمامهای که پیامبر اسلام(ص)در غدیر بر روی سر مبارک امام علی(ع) قرار دادند، چیست؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) اولین مسلمان بوده است؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) اولین مسلمان بوده است؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) اولین مسلمان بوده است؟
- [سایر] با سلام خدمت استاد گرامی. در شب 23 ماه مبارک رمضان درمراسم احیا شب قدر جنابعالی فرمودید اولین مسلمانان به ترتیب ، اول حضرت محمد(ص) بعد حضرت علی (ع) و سپس بانو خدیجه(ع) بوده اند . اما تا جائی که از قبل می دانستم و باز هم نحقیق کردم اول حضرت خدیجه(ع) مسلمان شدند و سپس جضرت علی (ع). آیا اشتباه نکردید ؟
- [سایر] قال علی(ع): (صاحب مصر علامة العلامات و آیته عجب لها أمارات، قلبه حسن و رأسه محمد و یغیر اسم الجد(محمد حسنی مبارک)، إن خرج فاعلم أنّ المهدی سیطرق أبوابکم، فقبل أن یقرعها طیروا إلیه فی قباب السحاب (الطائرات)، أو ائتوه زحفا و حبوا علی الثلج. .)؛ ماذا قال علی(ع) عن آخر الزمان، صفحه 330؛ آیا این حدیث معتبر است؟
- [سایر] اولین مسلمان چه کسی بود؟ حضرت علی (ع) یا ابوبکر؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطم باشد ، باید بگوید : بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل همر او پس او رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : بارأْتُ زَوْجَهَ مُوَکِلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . و در هر دو صورت به جای دو کلمه ( عَلی مَهْرِها ) ( بِمَهْرِها ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .