ظاهراً تعبیر «سقیط الرفرف» در روایات نیامده، بلکه از اصطلاحات عرفانی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت: 1. ابن عربی وقتی در کتاب «فتوحات مکیه» وقتی مقامات مردان الهی را برمی‌شمرد، درباره «سقیط الرفرف» می‌گوید: «و منهم رضی الله عنهم رجل واحد یسمی بمقامه سقیط الرفرف بن ساقط العرش...»؛[1] بعضی از آنها مردی است که مقامش نامگذاری به سقیط الرفرف پسر ساقط العرش شده است. 2. برخی نیز «سقیط الرفرف» را جزو اولیاء الله و نیکان دانسته و گفته‌اند: «خدای متعال را شکر که من هم جزو آنها هستم، هرچند که قبل از ارکان آن ثابت و استوار نشده‌ام، و آنها عبارتند از: ائمه، حواریون، رجبیون، ختم، ملامیه، فقرا، سقیط الرفرف پسر ساقط العرش، امناء، محدّثین و بقیه آنها، و شیخ اکبر (قدس سره) رسولان و انبیاء را جزو آنها شمرده است».[2] 3. رفرف پنجمین وسیله معراج پیامبر خدا(ص) است: «همانا در شب معراج، پیامبر پنج مَرکب داشته؛ اول بُراق بوده که تا بیت المقدس رفت، دوم معراج بوده که از بیت المقدس تا آسمان دنیا رفت، سوم بال‌های ملائک بوده که از آسمان دنیا تا آسمان هفتم رفت، چهارم بال جبرئیل بوده که از آسمان هفتم تا سدرة المنتهی رفت، پنجم رفرف بوده که از سدرة المنتهی تا قاب قوسین رفت، و چه بسا حکمت در سوار شدن پیامبر بر اینها به‌خاطر کرامت و عظمت اوست».[3] همان‌طور که در روایتی رفرف به عنوان یکی از وسائل معراج پیامبر(ص) نام برده شده است: «سپس مرا تا زیر عرش بالا بردند و سپس رفرف سبز رنگ به من نزدیک شد و رفرف به اذن خدا مرا به سوی پروردگارم بالا برد تا این‌که نزدیک خدا شدم».[4] 4. کلمه «رفرف» در قرآن نیز به‌کار رفته است: «مُتَّکِئینَ عَلی‏ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ».[5] علامه مجلسی(ره) آن‌را به عنوان «فرش بلند مرتبه» معنا کرده و می‌گوید: ‏«بهشتیان بر رفرف سبز تکیه زده‌اند؛ یعنی بر فرش بلند، از جبایی نقل شده که رفرف همان باغ‌های بهشتی است و مفرد آن رفرفه است».[6] خلاصه این‌که؛ «سقیط الرفرف»؛ کسی است که منشأش از جایگاهی بالا و بلند مرتبه باشد. [1] . ابن عربی، محیی الدین‏، الفتوحات المکیة، ج ‏2، ص 14، بیروت، دار الصادر، چاپ اول، بی‌تا. [2] . آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 6، ص 166، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق: «و أنا و الحمد للّه تعالی منهم و إن کنت لم أشید قبل أرکان ذلک، و الأئمة و الحواریون و الرجبیون و الختم و الملامیة و الفقراء و سقیط الرفرف ابن ساقط العرش و الأمناء و المحدثون إلی غیر ذلک، وعد الشیخ الأکبر قدس سره منهم الرسل و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام». [3] . همان، ج 8، ص 11: «و ذکر العلائی فی تفسیره أنه کان للنبی علیه الصلاة و السلام لیلة الإسراء خمسة مراکب، الأول البراق إلی بیت المقدس، الثانی المعراج منه إلی السماء الدنیا، الثالث أجنحة الملائکة منها إلی السماء السابعة، الرابع جناح جبریل علیه السلام منها إلی سدرة المنتهی، الخامس الرفرف منها إلی قاب قوسین، و لعل الحکمة فی الرکوب إظهار الکرامة». [4] . بحار الأنوار، ج ‏36، ص 162. [5] . رحمن، 76. [6] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏8، ص 107 – 108، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
(سقیط الرفرف) چه کسانیاند؟
ظاهراً تعبیر «سقیط الرفرف» در روایات نیامده، بلکه از اصطلاحات عرفانی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت:
1. ابن عربی وقتی در کتاب «فتوحات مکیه» وقتی مقامات مردان الهی را برمیشمرد، درباره «سقیط الرفرف» میگوید: «و منهم رضی الله عنهم رجل واحد یسمی بمقامه سقیط الرفرف بن ساقط العرش...»؛[1] بعضی از آنها مردی است که مقامش نامگذاری به سقیط الرفرف پسر ساقط العرش شده است.
2. برخی نیز «سقیط الرفرف» را جزو اولیاء الله و نیکان دانسته و گفتهاند:
«خدای متعال را شکر که من هم جزو آنها هستم، هرچند که قبل از ارکان آن ثابت و استوار نشدهام، و آنها عبارتند از: ائمه، حواریون، رجبیون، ختم، ملامیه، فقرا، سقیط الرفرف پسر ساقط العرش، امناء، محدّثین و بقیه آنها، و شیخ اکبر (قدس سره) رسولان و انبیاء را جزو آنها شمرده است».[2]
3. رفرف پنجمین وسیله معراج پیامبر خدا(ص) است: «همانا در شب معراج، پیامبر پنج مَرکب داشته؛ اول بُراق بوده که تا بیت المقدس رفت، دوم معراج بوده که از بیت المقدس تا آسمان دنیا رفت، سوم بالهای ملائک بوده که از آسمان دنیا تا آسمان هفتم رفت، چهارم بال جبرئیل بوده که از آسمان هفتم تا سدرة المنتهی رفت، پنجم رفرف بوده که از سدرة المنتهی تا قاب قوسین رفت، و چه بسا حکمت در سوار شدن پیامبر بر اینها بهخاطر کرامت و عظمت اوست».[3]
همانطور که در روایتی رفرف به عنوان یکی از وسائل معراج پیامبر(ص) نام برده شده است: «سپس مرا تا زیر عرش بالا بردند و سپس رفرف سبز رنگ به من نزدیک شد و رفرف به اذن خدا مرا به سوی پروردگارم بالا برد تا اینکه نزدیک خدا شدم».[4]
4. کلمه «رفرف» در قرآن نیز بهکار رفته است: «مُتَّکِئینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ».[5] علامه مجلسی(ره) آنرا به عنوان «فرش بلند مرتبه» معنا کرده و میگوید: «بهشتیان بر رفرف سبز تکیه زدهاند؛ یعنی بر فرش بلند، از جبایی نقل شده که رفرف همان باغهای بهشتی است و مفرد آن رفرفه است».[6]
خلاصه اینکه؛ «سقیط الرفرف»؛ کسی است که منشأش از جایگاهی بالا و بلند مرتبه باشد. [1] . ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیة، ج 2، ص 14، بیروت، دار الصادر، چاپ اول، بیتا. [2] . آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 6، ص 166، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق: «و أنا و الحمد للّه تعالی منهم و إن کنت لم أشید قبل أرکان ذلک، و الأئمة و الحواریون و الرجبیون و الختم و الملامیة و الفقراء و سقیط الرفرف ابن ساقط العرش و الأمناء و المحدثون إلی غیر ذلک، وعد الشیخ الأکبر قدس سره منهم الرسل و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام». [3] . همان، ج 8، ص 11: «و ذکر العلائی فی تفسیره أنه کان للنبی علیه الصلاة و السلام لیلة الإسراء خمسة مراکب، الأول البراق إلی بیت المقدس، الثانی المعراج منه إلی السماء الدنیا، الثالث أجنحة الملائکة منها إلی السماء السابعة، الرابع جناح جبریل علیه السلام منها إلی سدرة المنتهی، الخامس الرفرف منها إلی قاب قوسین، و لعل الحکمة فی الرکوب إظهار الکرامة». [4] . بحار الأنوار، ج 36، ص 162. [5] . رحمن، 76. [6] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 107 – 108، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
- [سایر] معتزله چه کسانیاند؟
- [سایر] خویشاوندانی که قطع رحم با آنان جایز نیست، چه کسانیاند؟
- [سایر] مصادیق روایت «قرآن بخوان و بالا برو» چه کسانیاند؟
- [سایر] یاران امام زمان (عج) چه کسانیاند؟ آیا بانوان هم در بین یاران ایشان خواهند بود؟
- [سایر] اشاعره و معتزله چه کسانیاند؟ مکاتب فقهی اهل سنت چیست؟
- [سایر] سلام؛ در آیه شریفه (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید)، منظور از نحن چه کسانیاند؟ کسی تفسیر میکرد که منظور از نحن به معنای ما که خداوند به کار برده است، ائمه اطهار میباشند. آیا این صحیح است؟
- [سایر] استناد فقها به حکم فرو کردن سر در آب که به بطلان روزه میانجامد چیست؟ به چه آیه یا روایت یا منبعی استناد میشود؟ روش استخراج این حکم چیست؟ اگر حدیث است، سلسله راویان حدیث چه کسانیاند؟ متواتر است یا خیر؟
- [سایر] سلام؛ بعد از مرگ و بعد از قیامت وقتی که مشخص شد اهل جهنم چه کسانیاند و بهشتیان چه افرادی، میزان مجازات و پاداش دوزخیان و بهشتیان چقدر خواهد بود؟ یعنی به ازای هر سال ثواب یا گناه چند سال محاسبه خواهد شد؟ یکی از اصول مجازات این است که جرم و مجازات برای افراد مشخص و مبرهن باشد، اما از جمله مجهولات ذهنم در دینمان این قضیه است.
- [آیت الله خوئی] افرادی که شغلشان مسافرت است و یا در حکم کسانیاند که مسافرت شغل آنها که پس از ماندن ده روز در وطن در مسافرت اول نمازشان قصر است آیا منظور از این مسافرت اول چیست و تا کجا میشود سفر اول؟ آیا به حد مسافت که رفت سفر اول صدق میکند یا تا هر کجا، ولو تا مکه هم برود و برگردد، سفر اول است؟
- [سایر] سؤالم در مورد روایت زیر است: سکونی از امام صادق(ع) از امیر مؤمنان علی(ع) روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: (روزگاری بر مردم بیاید که از قرآن جز نشان یا نوشتهای بجای نماند، و از اسلام جز نامی نماند. مردم خود را مسلمان نامند در صورتی که دورتر از همهکس بدان باشند. مسجدهای آنان در ظاهر آباد است، ولی در باطن از هدایت و حقیقت ویران. فقهای آنان بدترین فقهای زیر آسمان هستند، و فتنه از نزد آنها بیرون آید و به همانها نیز باز گردد)؛ منظور از این فقها چه کسانیاند؟ آیا منظور حدیث همه فقها است یا اکثر فقها یا برخی از آنها یا عده قلیلی از آنها؟