کلمه مهلاً از ریشه «مَهل» به معنای رفق، مدارا کردن، ملاطفت، مهلت، آرامش و آهسته است.[1] این کلمه مصدری است که به جای فعل از آن استفاده می‌شود و کاربرد آن در مذکر، مؤنث، مفرد، تثنیه و جمع یکسان است.[2] مهلاً مهلاً، مفعول مطلق است که حذف عاملش واجب است قیاساً و در اصل چنین بود: امهل مهلاً یعنی مدارا و صبر کن صبر کردنی؛ زیرا یکی از موارد وجوبی حذف عامل مفعول مطلق جایی است که مفعول مطلق مصدر مکرر باشد و نائب شود از فعلی که به سوی اسم ذات اسناد داده می‌شود؛ مانند سیراً در مثال زید سیراً سیراً، که در اصل چنین بود: زید یسیر سیراً. یعنی زید سیر می‌کند سیر کردنی.[3] این سخن در موارد مختلف از سوی افراد مختلف به کار رفته است که جمع آوری تمام آن موارد نیاز به صرف وقت زیاد است که فایده قابل ملاحظه‌ای نیز بر آن مترتب نخواهد بود. بنابراین به سلیقه و انتخاب شخصی چند موردی را که جنبه اعتقادی و اخلاقی بر آن مترتب است به عنوان نمونه بیان می‌کنیم: 1. از امام کاظم(ع) روایت شده است: «إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مُنَادِیاً یُنَادِی مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْیَةٌ رُضَّعٌ وَ شُیُوخٌ رُکَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً»؛[4] در هر روز و شب از سوی پروردگار عزوجل، یک منادی ندا می‌دهد و اعلام می‌کند که بندگان خدا! آهسته! آهسته! کمتر گناه کنید! اگر حیوانات علف خوار و کودکان شیر خوار و سال‌خوردگان قامت خمیده در بین شما نبودند بر شما عذاب نازل می‌شد، به گونه‌ای که کوبیده و خرد می‌شدید، چه خرد شدنی. 2. امام حسین(ع) می‌فرماید: «وَ إِذَا صَاحَ الثَّوْرُ یَقُولُ مَهْلًا مَهْلًا یَا ابْنَ آدَمَ أَنْتَ بَیْنَ یَدَیْ مَنْ یَرَی وَ لَا یُرَی وَ هُوَ اللَّهُ»؛[5] هنگامی که گاو صیحه می‌‌زند می‌گوید ای فرزند آدم؛ کمی آرام‌تر( عجله و شتاب نکن) تو بین دستان و قدرت کسی قرار داری که می‌بیند، ولی دیده نمی‌شود و او خداوند متعال است. 3. آن‌گاه که سر حضرت اباعبدالله(ع) را در جلوی یزید قرار دادند، وی با چوب خیزران بر لب و دندان امام حسین(ع) می‌زد و اشعار کفر آمیز می‌خواند و خطاب به اجداد خود می‌گفت ای کاش بودید تا می‌دیدید چگونه انتقام کشتگان جنگ بدر را گرفتم و...، حضرت زینب(س) طاقت نیاورد و خطبه‌ای آغاز کرد و فرمود: «حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آن‌جا که فرمود: «عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن‌را به سخره گرفتند».[6] ای یزید! آیا اکنون که زمین و آسمان را (از جهات گوناگون) بر ما تنگ کردی و ما را مانند اسیران به هر سو کشاندی، می‌پنداری ما نزد خدا خوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی می‌باشی؟ و تصور کردی این نشانه قدر و منزلت تو پیش خدا است؟ از این‌رو، باد غرور به بینی انداخته و به خود بالیدی و خرم و شادمان شدی از این‌که دیدی دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک‏ و خلافت ما در اختیار تو قرار گرفته؛ فَمَهْلًا مَهْلًا (پس کمی آهسته‌‏تر!) آیا سخن خداوند[7] را فراموش کردی که فرمود: «آنها که کافر شدند (و راه طغیان پیش گرفتند) تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت می‌‌دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت می‌‌دهیم تا بر گناهان خود بی‌‌فزایند؛ و برای آنها عذاب خوار کننده‌‌ای (آماده شده) است».[8] [1] . البته در همه جا معنای یکسانی ندارد و به تفاوت مورد معنایش نیز متفاوت خواهد شد. در برخی جاه‌ها به معنای آهسته‌تر و در برخی جاه‌ها به معنای مدارا کردن و...، می‌باشد که با در نظر گرفتن حال مخاطب و متکلم و مکان ایراد سخن، باید معنای دقیق آن را مشخص کرد. [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، متن، ص 87، اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 633، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [3] .نصر الله زاده، حمید، نحو جامع، ص 33، انصاریان، قم، چاپ اول، 1385ش. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 276، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [5] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 61، ص 29، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [6] . «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای‏ أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُن»، روم، 10. [7] . «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین‏»، آل عمران، 178. [8] . سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 181 - 182 نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش؛ بحار الانوار، ج 45، ص 133.
مهلاً مهلاً یعنی چه؟ و سخن کیست؟
کلمه مهلاً از ریشه «مَهل» به معنای رفق، مدارا کردن، ملاطفت، مهلت، آرامش و آهسته است.[1] این کلمه مصدری است که به جای فعل از آن استفاده میشود و کاربرد آن در مذکر، مؤنث، مفرد، تثنیه و جمع یکسان است.[2]
مهلاً مهلاً، مفعول مطلق است که حذف عاملش واجب است قیاساً و در اصل چنین بود: امهل مهلاً یعنی مدارا و صبر کن صبر کردنی؛ زیرا یکی از موارد وجوبی حذف عامل مفعول مطلق جایی است که مفعول مطلق مصدر مکرر باشد و نائب شود از فعلی که به سوی اسم ذات اسناد داده میشود؛ مانند سیراً در مثال زید سیراً سیراً، که در اصل چنین بود: زید یسیر سیراً. یعنی زید سیر میکند سیر کردنی.[3]
این سخن در موارد مختلف از سوی افراد مختلف به کار رفته است که جمع آوری تمام آن موارد نیاز به صرف وقت زیاد است که فایده قابل ملاحظهای نیز بر آن مترتب نخواهد بود. بنابراین به سلیقه و انتخاب شخصی چند موردی را که جنبه اعتقادی و اخلاقی بر آن مترتب است به عنوان نمونه بیان میکنیم:
1. از امام کاظم(ع) روایت شده است: «إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مُنَادِیاً یُنَادِی مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْیَةٌ رُضَّعٌ وَ شُیُوخٌ رُکَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً»؛[4] در هر روز و شب از سوی پروردگار عزوجل، یک منادی ندا میدهد و اعلام میکند که بندگان خدا! آهسته! آهسته! کمتر گناه کنید! اگر حیوانات علف خوار و کودکان شیر خوار و سالخوردگان قامت خمیده در بین شما نبودند بر شما عذاب نازل میشد، به گونهای که کوبیده و خرد میشدید، چه خرد شدنی.
2. امام حسین(ع) میفرماید: «وَ إِذَا صَاحَ الثَّوْرُ یَقُولُ مَهْلًا مَهْلًا یَا ابْنَ آدَمَ أَنْتَ بَیْنَ یَدَیْ مَنْ یَرَی وَ لَا یُرَی وَ هُوَ اللَّهُ»؛[5] هنگامی که گاو صیحه میزند میگوید ای فرزند آدم؛ کمی آرامتر( عجله و شتاب نکن) تو بین دستان و قدرت کسی قرار داری که میبیند، ولی دیده نمیشود و او خداوند متعال است.
3. آنگاه که سر حضرت اباعبدالله(ع) را در جلوی یزید قرار دادند، وی با چوب خیزران بر لب و دندان امام حسین(ع) میزد و اشعار کفر آمیز میخواند و خطاب به اجداد خود میگفت ای کاش بودید تا میدیدید چگونه انتقام کشتگان جنگ بدر را گرفتم و...، حضرت زینب(س) طاقت نیاورد و خطبهای آغاز کرد و فرمود: «حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: «عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آنرا به سخره گرفتند».[6] ای یزید! آیا اکنون که زمین و آسمان را (از جهات گوناگون) بر ما تنگ کردی و ما را مانند اسیران به هر سو کشاندی، میپنداری ما نزد خدا خوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی میباشی؟ و تصور کردی این نشانه قدر و منزلت تو پیش خدا است؟ از اینرو، باد غرور به بینی انداخته و به خود بالیدی و خرم و شادمان شدی از اینکه دیدی دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک و خلافت ما در اختیار تو قرار گرفته؛ فَمَهْلًا مَهْلًا (پس کمی آهستهتر!) آیا سخن خداوند[7] را فراموش کردی که فرمود: «آنها که کافر شدند (و راه طغیان پیش گرفتند) تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت میدهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت میدهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها عذاب خوار کنندهای (آماده شده) است».[8] [1] . البته در همه جا معنای یکسانی ندارد و به تفاوت مورد معنایش نیز متفاوت خواهد شد. در برخی جاهها به معنای آهستهتر و در برخی جاهها به معنای مدارا کردن و...، میباشد که با در نظر گرفتن حال مخاطب و متکلم و مکان ایراد سخن، باید معنای دقیق آن را مشخص کرد. [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، متن، ص 87، اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 633، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [3] .نصر الله زاده، حمید، نحو جامع، ص 33، انصاریان، قم، چاپ اول، 1385ش. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 276، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [5] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 61، ص 29، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [6] . «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُن»، روم، 10. [7] . «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین»، آل عمران، 178. [8] . سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 181 - 182 نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش؛ بحار الانوار، ج 45، ص 133.
- [آیت الله علوی گرگانی] شخصی در مورد کسی بدون ذکر نام صحبت میکند و شنونده هم میفهمد که منظور کیست، آیا اینگونه سخن گفتن صدق غیبت میکند؟
- [سایر] در حال حاضر اعلم کیست؟ اورع کیست؟
- [سایر] سخن چینی چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] سخن چینان چه جایگاهی دارند؟
- [سایر] سخن چینی چه پیامدی دارد؟
- [سایر] چگونه سخن چینی، نوعی جادوگری است؟
- [سایر] چرا قرآن از زن و مرد یکسان سخن به میان نمیآورد و تمام سخن خدا، حتی در مسایل مربوط به زنان با مردان است؟
- [سایر] ایا این سخن که سیاست ما عین دیانت ماست از مدرس است؟ چون عده ای میگویند پسر مدرس تکذیب کرده است که این سخن از مدرس است
- [سایر] شیث کیست؟
- [سایر] شیث کیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سخن گفتن از روی سهو و فراموشی و نسیان نماز را باطل نمی کند.
- [آیت الله نوری همدانی] احتیاط مستحبّ آن است که امام درحال خطبه ، سخنی غیرمربوط به خطبه ها نگوید ، اَلْبَتَّه در فاصلة بین خطبه ها ونماز ، سخن گفتن بلامانع است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] احتیاط مستحب آن است که امام در حال خطبه سخنی غیر مربوط به خطبه ها نگوید البته در فاصله بین خطبه ها و نماز، سخن گفتن بلامانع است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است گوینده اذان رو به قبله بایستد و با طهارت باشد و با صدای بلند و کشیده اذان بگوید و بین جملههای اذان کمی فاصله دهد و بین آنها غیر از ذکر و دعا سخن دیگری نگوید.
- [آیت الله سبحانی] اگر کسی بگوید من وصی میتم که مال او را به مصرفی برسانم، یا میت مرا قیم بچه های خود قرار داده، در صورتی باید سخن او را قبول کرد که دو مرد عادل گفته او را تصدیق نمایند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که می خواهد وصیت کند می تواند با گفتن یا نوشتن مقصود خود را بفهماند و اگر قادر به سخن گفتن و نوشتن نباشد می تواند با اشاره ای که مقصودش را برساند وصیت کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] باید تکبیرها و دعا را طوری پشت سر هم بخوانند که نماز از صورت خود خارج نشود و احتیاط واجب آن است که در وسط نماز با کسی سخن نگویند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر هر یک از طرفین پیش از عقد دارای عیب یا نقصی باشد که نزد عرف قابل توجه است و با سخن یا عمل خود، به گونهای آن را بپوشاند که طرف مقابل متوجه آن نگردد مثل این که قدرت سخن گفتن نداشته باشد و آن را مخفی کند و یا در ضمن عقد شرط کنند که طرف دیگر دارای مشخصات خاصی باشد و بعدا معلوم شود که فاقد آن مشخصات بوده است مثل این که شرط کنند سیّد باشد و بعد معلوم شود سیّد نبوده است طرف مقابل حق فسخ عقد را دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] واجب است مأمومین به خطبه های امام گوش فرا دهند، و احتیاط مستحب آن است که ساکت باشند و از حرف زدن بپرهیزند که صحبت کردن در وقت خطبه ها مکروه است بلکه اگر سخن گفتن مأمومین موجب نشنیدن خطبه و از بین رفتن فایده آن باشد، سکوت لازم است.
- [آیت الله سبحانی] اگر عمداً و یا سهواً همه صورت را به طرف راست یا چپ قبله برگرداند به نحوی که (استقبال به صورت گفته نشود) نمازش باطل است ولی اگر سر را کمی بگرداند عمداً باشد; یا اشتباهاً نمازش باطل نمی شود. ششم از مبطلات نماز، سخن گفن است.