1. آنچه از منابع و متون دینی، اعم از آیات و روایات در ارتباط با شهادت اعضا و جوارح در روز قیامت استفاده می‌شود؛ این است که گواهی اعضا عموماً در مورد کافران و گناه‌کاران است، نه مؤمنان. آنانی که آیات خدا را تکذیب نموده، تعالیم انبیا را افسانه پنداشته و از دستورات الهی سرپیچی کرده‌اند؛ چون روز حساب فرا رسد و نامه اعمال خویش را دریافت کنند و نتیجه عملکردشان ‌بینند، آن وقت لب به اعتراض گشوده و منکر اعمال خلاف خویش می‌شوند؛ لذا خداوند برای این‌که به آنها بفهماند آنچه را که در نامه عمل شما آمده، نتیجه رفتار و کردار خود شما است، به اعضا و جوارحی که مرتکب آن عمل شده‌اند، می‌گوید شما بر کرده خویش گواهی دهید: «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛[1] در آن روز زبان‌ها، دست‌ها و پاهایشان بر ضدّ آنها به اعمالی که مرتکب می‌‏شدند گواهی می‌‏دهند! این انکار البته، اگر به اصرار منجر شود، آن وقت خداوند بر زبانشان مهر می‌زند: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛[2] امروز بر دهانشان مُهر می‌‏نهیم، و دست‌هایشان با ما سخن می‌‏گویند و پاهایشان کارهایی را که انجام می‌‏دادند شهادت می‌‏دهند. بنابر این، شهادت عضوهای بدن از آنِ گنه‌کاران است. چنان‌که امام باقر(ع) می‌فرماید؛ شهادت اعضا و جوارح در قیامت برای مؤمنان نیست، بلکه برای گنه‌کارانی است که برایشان عذاب جهنم نوشته شده است. اما مؤمنان نامه عملشان به دست راست آنها داده خواهد شد.‏[3] این بیان امام(ع) دلیل روشنی است بر این‌که شهادت اعضا ویژه کافران است؛ چرا که مؤمنان بویژه اولیای الهی در برابر اوامر پروردگار تسلیم محض هستند و با پرونده‌ای سرشار از تسلیم و بندگی، اعتراف به عجز در برابر خالق و پروردگار خویش دارند. آن‌گونه که امام سجاد(ع) می‌فرماید: «وَ لَیْسَ عِنْدِی مَا یُوجِبُ لِی مَغْفِرَتَکَ، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَکَ، وَ مَا لِی بَعْدَ أَنْ حَکَمْتُ عَلَی نَفْسِی إِلَّا فَضْلُک»؛‏[4] و مرا آنچه سبب آمرزش تو شود، در دست نیست و کاری نکرده‌‏ام که به پاداش آن شایسته عفو تو باشم و چون بدین سان خویشتن را محکوم کرده‌‏ام، دیگر جز فضل و احسان تو پناهی ندارم. 2. اما در موضوع این‌که کیفیت گواهی و شهادت اعضا در قیامت چگونه است؟ مفسران احتمالاتی را مطرح کرده‌اند؛ مانند: الف. خداوند در آن روز درک و شعور و قدرت سخن گفتن در یک یک اعضا می‌‏آفریند، و آنها براستی سخن می‌‏گویند و این جای تعجب ندارد؛ زیرا همان کسی که این قدرت را در قطعه گوشتی به نام زبان یا مغز آدمی آفرید، می‌‏تواند در سایر اعضا نیز بیافریند. ب. خداوند آهنگ شهادت را در آنها خلق می‌کند. در حقیقت آهنگ و تکلم از خود خدا است و مجازاً به اعضاء نسبت داده شده است. ج. اعضای بدن هر انسانی آثار اعمالی را که در تمام طول عمر انجام داده، مسلماً با خود خواهد داشت؛ چرا که هیچ عملی در این جهان نابود نمی‌‏شود، مسلماً آثار آن روی یک یک اعضای بدن، و در فضای محیط باقی می‌‏ماند، آن روز که روز ظهور و آشکار شدن است، این آثار نیز بر دست و پا و سایر اعضا ظاهر می‌‏شود، و ظهور این آثار به منزله شهادت آنها است.[5] اما شهادت زبان‌ها این است که گنه‌کاران وقتی می‌‏بینند انکار برای آنها فایده ندارد، ناچار اعتراف می‌‏کنند. د. البته احتمال هم دارد که سخن گفتن اعضا به زبان حال باشد؛ به این نحو که هر عضوی که مرتکب گناه شده، حضورش با آن عمل در علم الهی به منزله شهادت زبانی است. البته این احتمال بعید به نظر می‌رسد و با ظاهر آیه سازگاری ندارد.[6] بنابر آنچه گفته شد، نظریه و احتمال اول که به سخن در آمدن اعضا و جوارح باشد، مناسب‌تر به نظر می‌رسد. [1] . نور، 24. [2] . یس، 65. [3] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏2، ص 32، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407 ق. [4] . علی بن الحسین ع، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص 98، قم، دفتر نشر الهادی،چاپ اول، 1376ش.‏ [5] . ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏7، ص 211، ج 8، ص 673، تهران، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 431- 432، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1374ش. [6] . مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی الأصول و الروضة، محقق، مصحح، شعرانی، ابوالحسن‏ ج ‏8، ص 95، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، 1382ق.‏
در مورد شهادت اعضا در قیامت چه دلیلی وجود دارد؟ مثلاً افرادی که دلشان در این دنیا به یگانگی خداوند اقرار کرده، شهادت قلب به یگانگی خدا چگونه است؟!
1. آنچه از منابع و متون دینی، اعم از آیات و روایات در ارتباط با شهادت اعضا و جوارح در روز قیامت استفاده میشود؛ این است که گواهی اعضا عموماً در مورد کافران و گناهکاران است، نه مؤمنان. آنانی که آیات خدا را تکذیب نموده، تعالیم انبیا را افسانه پنداشته و از دستورات الهی سرپیچی کردهاند؛ چون روز حساب فرا رسد و نامه اعمال خویش را دریافت کنند و نتیجه عملکردشان بینند، آن وقت لب به اعتراض گشوده و منکر اعمال خلاف خویش میشوند؛ لذا خداوند برای اینکه به آنها بفهماند آنچه را که در نامه عمل شما آمده، نتیجه رفتار و کردار خود شما است، به اعضا و جوارحی که مرتکب آن عمل شدهاند، میگوید شما بر کرده خویش گواهی دهید: «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛[1] در آن روز زبانها، دستها و پاهایشان بر ضدّ آنها به اعمالی که مرتکب میشدند گواهی میدهند!
این انکار البته، اگر به اصرار منجر شود، آن وقت خداوند بر زبانشان مهر میزند: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛[2] امروز بر دهانشان مُهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهایی را که انجام میدادند شهادت میدهند.
بنابر این، شهادت عضوهای بدن از آنِ گنهکاران است. چنانکه امام باقر(ع) میفرماید؛ شهادت اعضا و جوارح در قیامت برای مؤمنان نیست، بلکه برای گنهکارانی است که برایشان عذاب جهنم نوشته شده است. اما مؤمنان نامه عملشان به دست راست آنها داده خواهد شد.[3]
این بیان امام(ع) دلیل روشنی است بر اینکه شهادت اعضا ویژه کافران است؛ چرا که مؤمنان بویژه اولیای الهی در برابر اوامر پروردگار تسلیم محض هستند و با پروندهای سرشار از تسلیم و بندگی، اعتراف به عجز در برابر خالق و پروردگار خویش دارند. آنگونه که امام سجاد(ع) میفرماید: «وَ لَیْسَ عِنْدِی مَا یُوجِبُ لِی مَغْفِرَتَکَ، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَکَ، وَ مَا لِی بَعْدَ أَنْ حَکَمْتُ عَلَی نَفْسِی إِلَّا فَضْلُک»؛[4] و مرا آنچه سبب آمرزش تو شود، در دست نیست و کاری نکردهام که به پاداش آن شایسته عفو تو باشم و چون بدین سان خویشتن را محکوم کردهام، دیگر جز فضل و احسان تو پناهی ندارم.
2. اما در موضوع اینکه کیفیت گواهی و شهادت اعضا در قیامت چگونه است؟ مفسران احتمالاتی را مطرح کردهاند؛ مانند:
الف. خداوند در آن روز درک و شعور و قدرت سخن گفتن در یک یک اعضا میآفریند، و آنها براستی سخن میگویند و این جای تعجب ندارد؛ زیرا همان کسی که این قدرت را در قطعه گوشتی به نام زبان یا مغز آدمی آفرید، میتواند در سایر اعضا نیز بیافریند.
ب. خداوند آهنگ شهادت را در آنها خلق میکند. در حقیقت آهنگ و تکلم از خود خدا است و مجازاً به اعضاء نسبت داده شده است.
ج. اعضای بدن هر انسانی آثار اعمالی را که در تمام طول عمر انجام داده، مسلماً با خود خواهد داشت؛ چرا که هیچ عملی در این جهان نابود نمیشود، مسلماً آثار آن روی یک یک اعضای بدن، و در فضای محیط باقی میماند، آن روز که روز ظهور و آشکار شدن است، این آثار نیز بر دست و پا و سایر اعضا ظاهر میشود، و ظهور این آثار به منزله شهادت آنها است.[5] اما شهادت زبانها این است که گنهکاران وقتی میبینند انکار برای آنها فایده ندارد، ناچار اعتراف میکنند.
د. البته احتمال هم دارد که سخن گفتن اعضا به زبان حال باشد؛ به این نحو که هر عضوی که مرتکب گناه شده، حضورش با آن عمل در علم الهی به منزله شهادت زبانی است. البته این احتمال بعید به نظر میرسد و با ظاهر آیه سازگاری ندارد.[6]
بنابر آنچه گفته شد، نظریه و احتمال اول که به سخن در آمدن اعضا و جوارح باشد، مناسبتر به نظر میرسد. [1] . نور، 24. [2] . یس، 65. [3] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 32، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407 ق. [4] . علی بن الحسین ع، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص 98، قم، دفتر نشر الهادی،چاپ اول، 1376ش. [5] . ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 7، ص 211، ج 8، ص 673، تهران، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 18، ص 431- 432، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1374ش. [6] . مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی الأصول و الروضة، محقق، مصحح، شعرانی، ابوالحسن ج 8، ص 95، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، 1382ق.
- [سایر] آیا خداوند همان طور که در دنیا عیوب و گناهان بندگانش را می پوشاند، اگر کسی از گناهی که مرتکب شده پشیمان باشد و توبه کند، خداوند در قیامت نیز گناهانش را از دید دیگران مخفی نگه می¬دارد؟
- [سایر] مراد خداوند آنجا که میفرماید: (افرادی که در دنیا کور هستند، در آخرت هم کور خواهند بود)، چیست؟ آیا شخص کور در آخرت هیچگونه احساس و درک و مشاهدهای نخواهد داشت؟
- [سایر] چه زیباست توکل به خداکردن ودرمیان طوفانها بااطمینان قلب پروازنمودن ودرعمق گردابهای خطرناک عاشقانه غوطه خوردنودرمعرکه حیات وممات بی پروابه آغوش شهادت رفتن ودرقربانگاه عشق همه وجودخود رابه قربانی خدا دادن وازهمه چیز خود گذشتن وبه آزادی مطلق رسیدن.شهیدچمران سلام اواسط بهمن ماه پیامی برایتان فرستادم چون باروال سایتتان زیاد آشنا نیستم نتوانستم پیامهای بهمن راپیداکنم وببینم آیا جوابی داده شده یانه؟ التماس دعا.
- [آیت الله خامنه ای] بررسی بیماریهای قلب و عروق و برگزاری سلسله مباحث راجع به آن، برای کشف مسائل جدید، مستلزم دستیابی به قلب و عروق افرادی است که از دنیا رفته اند، تا معاینه و آزمایش بر روی آنها انجام شود، با توجه به اینکه آنان بعد از آزمایشات و بررسی ها بعد از یک روز یا بیشتر اقدام به دفن آنها می کنند، سؤال این است: 1. آیا انجام این بررسی ها بر روی جسد فرد مسلمان جایز است؟ 2. آیا دفن قلب و عروقی که از جسد میّت برداشته شده اند، جدا از آن جسد، جایز است؟ 3. با توجه به مشکلات دفن قلب و عروق به طور جداگانه، آیا دفن آنها همراه با جسد دیگر، جایزاست؟
- [سایر] آیا با اینکه انسان می بیند افرادی که با خدا بوده اند حتی در غرب به خوشبختی واقعی رسیده اند، آیا می تواند دلیلی برای افراد شکاکی مثل من باشد که در راه خودشان شک کرده اند، آیا این احساس ناشی از فطرت است یا باورهای گذشته، آیا این همان برهان معقولیت در اثبات خداست که در نهج البلاغه حضرت علی(ع) به آن اشاره شده اگر می شود، برهان معقولیت را شرح دهید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] ما شیعیان بر این باوریم که در روز قیامت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، امامان معصوم(علیهم السلام) و فاطمه زهرا(علیها السلام) افرادی را شفاعت می کنند. بنده مدّتی پیش که سوره بقره را تلاوت می نمودم، در آیه 48 به این مضمون برخورد کردم، که خدا می فرماید: (حذر کنید از روزی که در آن روز کسی بجای دیگری مجازات نبیند، و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نمی شود.) خواهشمند است در این رابطه توضیح دهید.
- [سایر] اقای مرادی من می خوام هرچی کمالات هست رو به دست بیارم.ولی هر وقت جلو می رم می بینم ای دل غافل خیلی کوچیکی هنوز.این باعث می شه امیدوارتر بشم.من از خیلی از لذات دنیوی دست کشیدم.هر کاری رو با یاد خدا می کنم.همیشه به یادش هستم.ولی نمی دونم چرا موقع نماز حضور قلب ندارم.چگونه می شه حضور قلب پیدا کرد؟ ضمنا تو نماز گاهی وقت ها به یاد چیزهای بد می افتم به کارهای دنیا و حتی بعضی وقت ها استغفرالله حرف های بد به ذهنم میاد. نماز باطل می شود؟
- [سایر] سلام؛ من دختری شیعه هستم که میخواهم با پسری اهل حق ازدواج کنم. ایشان یگانگی خدا(توحید) روز قیامت(معاد) و پیامبری حضرت محمد(نبوت) را قبول دارند و حضرت علی را هم خدا نمیدانند اما نماز نمی¬خوانند و سه روز روزه مخصوص خودشان را می¬گیرند. بسیار با اخلاق و خانواده دوست هستند. از نظر تحصیلات و سطح طبقه اجتماعی متناسب با هم هستیم. ایشان به اعتقادات من بسیار احترام می¬گذارند و بسیاری از مواقع مرا به خواندن نماز اول وقت و داشتن حجاب تشویق میکنند. درضمن برادر کوچکتر ایشان هم با یک دختر شیعه ازدواج کرده است. می-خواستم بپرسم ازدواج ما مشکلی ندارد؟ در سایت آیت ا... مکارم خواندم که اگر انکار ضروریات دین به انکار نبوت نیانجامد و خدا و پیامبر را قبول داشته باشد، ازدواج مانعی ندارد؟
- [سایر] با توجه به این که در جهان آخرت تغییرات شامل تغییر جسمی انسان است، آیا تغییر حالات روحی هم در آخرت وجود دارد؟ یعنی، احساس و علایق فرد و افرادی که می شناخته؛ چون من این موضوع که روحیات فرد تغییر کند جایی پیدا نکردم و سوال اصلی این است که کسی که در این دنیا دچار انحراف جنسی سادیسم است، آیا در آخرت این رفتار و فکرش که یک عمر با آن زندگی کرده و از کودکی یا اوایل نوجوانی داشته تغییر می کند و کسی که این رفتار روحی را دارد می تواند این امید را داشته باشد یا از خدا درخواست کند که در آخرت با توجه به اینکه خدا همه کار می تواند بکند و هر چیزی فراهم کند میل جنسی سادیسم را در آخرت ارضا کند بدون اینکه به انسانی آسیب برسد یا هر راهی که خدا می داند و آن شخص با این امید و آرزو بتواند سادیسم را در این دنیا در خود کنترل کند؟
- [سایر] افرادی که در زمان های دور، مثلاً در زمان ابراهیم خلیل الله، در زمان حکومت ساسانیان، در زمان صفویان، در زمان های اخیر مرده اند، ارواحشان کجا است که باید تا روز قیامت صبر کنند و در آن روز همه حساب رسی شوند؟ و در بین اینها آدم های خوب و بد، شرور و عارف، هنرمند و بی سواد، روحانی و دانشمند بوده اند که عمرشان را از دست داده اند؛ آیا همه در یک محل جمع شده اند ؟ رتبه بندی شده اند؟ آیا خیراتی که در این دنیا برایشان می دهیم تاثیری در رتبه آنان دارد؟ آیا آن جا لامکان و لا زمان است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کافر از روی اعتقاد شهادتین بگوید، یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله شهادت بدهد، به هر لغتی که باشد مسلمان میشود و بعد از مسلمان شدن؛ بدن، آب دهان، آب بینی و عرق او پاک است؛ ولی اگر هنگام مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او بوده، باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد و اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست برطرف شده باشد، احتیاط مستحب آن است که جای آن را آب بکشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کافر به یگانگی خدا و نبوت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم شهادت بدهد به هر لغتی که باشد مسلمان می شود و چنانچه قبلا محکوم به نجاست بوده بعد از مسلمان شدن بدن و اب دهان و بینی و عرق او پاک است ولی اگر موقع مسلمان شدن عین نجاست به بدن او بوده باید بر طرف کند و جای ان را اب بکشد بلکه اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست بر طرف شده باشد احتیاط واجب ان است که جای ان را اب بکشد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کافر غیر کتابی شهادتین بگوید یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتم الانبیاء شهادت بدهد به هر لغتی که باشد مسلمان می شود. و بعد از مسلمان شدن؛ بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است. ولی اگر موقع مسلمان شدن؛ عین نجاست به بدن او بوده؛ باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد؛ بلکه اگر پیش از مسلمان شدن؛ عین نجاست برطرف شده باشد؛ احتیاط واجب آن است که جای آن را آب بکشد. و بنا بر اظهر کافر کتابی پاک است.
- [آیت الله سیستانی] اگر کافر شهادتین بگوید یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتم الأنبیاء شهادت بدهد ، به هر لغتی که باشد : مسلمان میشود . و چنانچه قبلاً محکوم به نجاست بوده بعد از مسلمان شدن ، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است . ولی اگر موقع مسلمان شدن ، عین نجاست به بدن او بوده ، باید بر طرف کند و جای آن را آب بکشد ، بلکه اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست بر طرف شده باشد ، احتیاط واجب آن است که جای آن را آب بکشد .
- [آیت الله مظاهری] توبه از ربادادن پشیمانی از گذشته و ترک آن کار زشت و استغفار و انابه به درگاه حقّ تعالی است، و در توبه از ربا خوردن علاوه بر این امور، باید آنچه را ربا خورده است پس دهد، بلکه اگر ربا خور بمیرد، آنچه از طریق ربا گرفته است به ورثه منتقل نمیشود، و اگر مفلس بود، توبه او گرچه قبول است، ولی باید تحصیل رضایت از ربادهندگان کند و اگر ممکن نباشد، باید تصمیم داشته باشد که در اوّل زمان ممکن آن را رد کند، و اگر از دنیا برود، امید است خداوند رئوف بستانکاران را در قیامت راضی کند و رباگیرنده مورد عفو و رحمت خدای تعالی واقع شود.
- [آیت الله مظاهری] تهمت اقسام و مراتبی دارد: الف) افترا بر خدا و پیامبران و اوصیای گرامی صلوات اللَّه علیهم اجمعین و قرآن شریف این قسم افترا و تهمت را بالاترین ظلمها میداند: (وَ مَنْ اظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ الْکَذِب)[2] (و چه کسی ستمگرتر از آن کس که به خدا دروغ میبندد؟) ب) افترای زنا به زنها و مردان پاکدامن که این افترا و تهمت علاوه بر گناه بزرگی که دارد، اگر منجر به دادگاه شود، حاکم اسلامی باید او را حدّ قذف که هشتاد تازیانه است بزند. ج) افترا و تهمت به افرادی که تهمت به آنان موجب تضعیف دین میشود، نظیر تهمت به علما و افرادی که وابسته به دین میباشند که گناه این قسم تهمت، مضاعف و نظیر افترا بر خدا و پیامبر و ائمّه طاهرین است. د) افترا و تهمت به افراد معمولی، که این قسم تهمت گرچه گناه مضاعف ندارد، ولی در روایات آمده است که در روز قیامت آن تهمتزننده را بر روی چرکها و خونها نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند سپس او را به جهنّم میبرند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام نفاق است و در روایات فراوانی فرمودهاند کسی که دارای دو چهره و دو زبان باشد، در روز قیامت با دو زبان که آتش از آنها شعلهور است محشور میشود و این نفاق اقسامی دارد: الف) کسانی که ایمان ندارند، ولی با زبان یا عمل ایمان نمایی میکنند، و این افراد همان منافقینی هستند که قرآن جایگاه آنان را پستترین جاهای جهنّم قرار داده است. ب) افراد ریاکار که اعمالشان برای خدا نیست، ولی نمایش برای خداست و قرآن علاوه بر اینکه اعمال این افراد را باطل میداند، گناه آنان را در حدّ کفر شمرده است. ج) افرادی که در برخورد با مردم دارای دو چهره و دو زبان هستند؛ مثلاً در حالی که کینه و عداوت دارند و از غیبت و تهمت باک ندارند، ولی در ظاهر اظهار محبّت و ارادت میکنند. د) افرادی که خود را وابسته به دین میکنند، ولی در حقیقت آن وابستگی را در عمل ندارند، نظیر عالم بی عمل و زاهد بیحقیقت و مقدّس و متّقی نما، و این افراد گرچه در روایات اطلاق نفاق بر آنها شده است و از نظر اخلاقی منافق میباشند، ولی گناه منافق را ندارند و اگر بر طبق وظیفه دینی خود عمل نکنند، در روز قیامت با منافقین محشور میشوند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز میّت را به جماعت میخواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. ______ 1) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال و اینکه محمد(ص) پیام آور خداوند است. 2) پروردگارا دورد فرست بر محمد و آل محمد. 3) پروردگارا رحمت آور بر مردان با ایمان و بر زنان با ایمان. 4) خداوندا رحمت آور بر این مرد میت. 5) خداوندا رحمت آور بر این زن میت. 6) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال که یکتاست و هیچ شریکی برای او نیست و شهادت میدهم به اینکه محمدصلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیام آور اوست که خداوند او را در حالی که بشارت دهنده و بیم دهنده به حقمیباشد، در پیشاپیش قیامت به پیامبری مبعوث فرموده است. 7) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت آور بر محمد و آل محمد و رحمت آور بر محمد و آل محمد، همانند بهترین درود و برکت و رحمت که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به درستی که تو ستایش شده بزرگواری. و درود فرست بر همه پیامبران و شهیدان و صدّیقین و همه بندگان صالح خداوند. 8) خداوندا رحمت آور بر مردان با ایمان و زنان با ایمان و بر مردان مسلمان و زنان مسلمان، آنان که زندهاند و آنان که مردهاند، و میان ما و آنان به وسیله نیکیها وابستگی ایجاد فرما، به درستی که تو اجابت کننده همه دعاهایی و به تحقیق که تو بر هر امری قادری. 9) پروردگارا بدرستی که این میّت، بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند خادمه توست که اینک بر تو وارد شده است و تو بهترین میزبانی. خداوندا بدرستی که ما به جز نیکی از این میّت چیزی نمیدانیم و تو از ما به او آگاهتری. خداوندا اگر او در زمره نیکوکاران است پس بر نیکی او بیافزا و اگر در شمار گناهکاران است پس از او در گذر و او را ببخش. بار الها او را در بالاترین مقامات در نزد خودت قرار ده و برای بازماندگان او در میان خاکیان، جانشین باش و با او مهربانی کن بحقّ رحمتت ای مهربانترین مهربانان. 10) به پاورقی ( 2 ) مراجعه شود.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی ابتدا میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید. (الحَمْدُ للَّهِ ربِّ العالَمین)؛ یعنی ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار همه موجودات است. (الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند. (مالکِ یَوْمِ الدینِ)؛ یعنی صاحب اختیار روز قیامت است. (إیّاک نَعْبُدُ وإیاک نَسْتَعین)؛ یعنی فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم. (اهْدنا الصِّراطَ المُسْتَقیم)؛ یعنی هدایت کن ما را به راه راست (که آن دین اسلام است). (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم)؛ یعنی به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند). (غَیْرِ الْمَغْضُوبَ عَلَیْهِم وَ لا الضَّالِّین)؛ یعنی نه کسانی که بر ایشان غضب شده و نه گمراهان. 2 - ترجمه سوره (قل هو اللَّه احد) (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) (قُلْ هو اللَّه أَحَد)؛ یعنی بگو (ای محمد صلی الله علیه و آله ) که خداوند، خداییست یگانه. (اَللَّهُ الصَّمَد)؛ یعنی خدایی که از تمام موجودات بینیاز است. (لَمْ یَلِدْ وَ لَمَ یُولَد)؛ یعنی فرزند ندارد و فرزند کسی نیست. (وَ لَمْ یَکُنْ لَه کُفُواً اَحَد)؛ یعنی هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست. 3 - ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است: (سُبحانَ ربِّیَ العظیمِ وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگار بزرگم را از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سُبحانَ ربِّیَ الأعْلی وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگارم را که از هر کس بالاتر است، از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ)؛ یعنی خداوند بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش میکند. (أسْتَغْفِرُ اللَّهَ ربّی وأتوبُ إلیهِ)؛ یعنی طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوند که پروردگار من است و توبه کرده، به سوی او باز میگردم. (بحولِ اللَّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأَقْعُدُ)؛ یعنی به یاری خدای متعال و قوه او برمیخیزم و مینشینم. 4 - ترجمه قنوت (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ الحلیمُ الکَریمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) (خداوند یکتای بیهمتا) که بردبار و بزرگوار است. (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ العَلِیُّ العَظِیمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) که بلند مرتبه و بزرگ است. (سُبحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ ورَبِّ الأرضینَ السَّبْعِ)؛ یعنی پاک و منزه است خداوند که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است. (وما فیهِنَّ وما بَیْنَهُنَّ ورَبِّ العَرْشِ العَظیم)؛ یعنی پروردگار هر چه در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. (وَالحمدُ للَّهِ ربِّ العالَمینَ) یعنی حمد و ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار تمام موجودات است. 5 - ترجمه تسبیحات اربعه (سُبْحانَ اللَّهِ و الحَمْدُ للَّهِ ولا إله إلّا اللَّه و اللَّه أکبر)؛ یعنی پاک و منزه است (اللَّه) و ثنا مخصوص (اللَّه) است و نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) و بزرگتر است (اللَّه) از این که به وصف آید. 6 - ترجمه تشهد و سلام (اَلحَمْدُ للَّهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه)؛ یعنی ستایش مخصوص (اللَّه) است و شهادت میدهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر (اللَّه) که یگانه است و شریک ندارد. (وَأَشْهَدُ أَنَّ محمّداً عَبْدُهُ ورَسُولُهُ)؛ یعنی شهادت میدهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده او است (اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ محمَّد)؛ یعنی خدایا رحمت فرست بر محمد و آل محمد. (وتَقبَّلْ شَفاعَتَهُ وارْفَعْ دَرَجَتهُ)؛ یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را (نزد خود) بلند کن. (السّلامُ علیکَ أیّها النَّبیُّ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد (السّلامُ عَلَیْنا وعلی عِبادِ اللَّهِ الصّالحینَ)؛ یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السّلامُ عَلَیْکُمْ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد. تعقیب نماز