مراد از کوری در این آیه و سایر آیات مشابه به آن، کوری جسمانی در دنیا نیست، بلکه مراد این است که شخص عمداً خود را به کوری زند؛ یعنی با این‌که جلوه‌های وجود خدا و حقانیت نبی(ص) و ولیّ(ع) را می‌بیند و به حق و حقیقت می‌رسد، قلباً به آنها معتقد نمی‌شود. گویا اصلاً چشم او این آثار و کرایم را ندیده است. او طوری با قضایای دینی برخورد می‌کند، که گویی نه آنها را دیده و نه آنها را شنیده است، لذا از گفتن حق و اقرار به آن نیز خودداری می‌کند و به تعبیر قرآن کور و کر و لال (عمدی) است. در آخرت که مجازات‌ها اغلب از قسم تجسم اعمالند، کور دلی او در ظاهرش نمایان شده و باعث عذاب و شکنجه او می‌شود و در محشر که آیات الهی و مؤمنان جلوه گرند او کور است و توان مشاهده جمال دلربای حق و چهره نورانی مؤمنان و نعمات بهشتی را ندارد و راهی به سوی بهشت پیدا نمی‌کند. لکن پس از ورود به جهنم برای تشدید عذاب، چشمش بر عذاب‌های گوناگون و جهنّمیان معذّب باز می‌شود، چنان‌که در دنیا نیز چنین بود، چشم خود را از حق و حقایق می‌دوخت و بر اباطیل و دنیا و دنیاگرایان می‌گشود! پس ادراک از او سلب نمی‌شود، بلکه ادراک همه در قیامت به اوج خود رسیده و همه در مورد امور غیبی مثل وجود خدا و وحی و ملک و بهشت و جهنم و... به عین الیقین می‌رسند و احدی را یارای انکار و تردید در این امور نمی‌باشد.
مراد خداوند آنجا که میفرماید: (افرادی که در دنیا کور هستند، در آخرت هم کور خواهند بود)، چیست؟ آیا شخص کور در آخرت هیچگونه احساس و درک و مشاهدهای نخواهد داشت؟
مراد از کوری در این آیه و سایر آیات مشابه به آن، کوری جسمانی در دنیا نیست، بلکه مراد این است که شخص عمداً خود را به کوری زند؛ یعنی با اینکه جلوههای وجود خدا و حقانیت نبی(ص) و ولیّ(ع) را میبیند و به حق و حقیقت میرسد، قلباً به آنها معتقد نمیشود. گویا اصلاً چشم او این آثار و کرایم را ندیده است. او طوری با قضایای دینی برخورد میکند، که گویی نه آنها را دیده و نه آنها را شنیده است، لذا از گفتن حق و اقرار به آن نیز خودداری میکند و به تعبیر قرآن کور و کر و لال (عمدی) است.
در آخرت که مجازاتها اغلب از قسم تجسم اعمالند، کور دلی او در ظاهرش نمایان شده و باعث عذاب و شکنجه او میشود و در محشر که آیات الهی و مؤمنان جلوه گرند او کور است و توان مشاهده جمال دلربای حق و چهره نورانی مؤمنان و نعمات بهشتی را ندارد و راهی به سوی بهشت پیدا نمیکند. لکن پس از ورود به جهنم برای تشدید عذاب، چشمش بر عذابهای گوناگون و جهنّمیان معذّب باز میشود، چنانکه در دنیا نیز چنین بود، چشم خود را از حق و حقایق میدوخت و بر اباطیل و دنیا و دنیاگرایان میگشود!
پس ادراک از او سلب نمیشود، بلکه ادراک همه در قیامت به اوج خود رسیده و همه در مورد امور غیبی مثل وجود خدا و وحی و ملک و بهشت و جهنم و... به عین الیقین میرسند و احدی را یارای انکار و تردید در این امور نمیباشد.
- [سایر] مراد از صبغه خدا در قرآن چیست؟ آیا پیامبر خدا (ص)، خاندان او و قرآن، تجلی از صبغه خدا، جهت نجات مردم در دنیا و آخرت هستند؟
- [سایر] مراد از صبغه خدا در قرآن چیست؟ آیا پیامبر خدا (ص)، خاندان او و قرآن، تجلی از صبغه خدا، جهت نجات مردم در دنیا و آخرت هستند؟
- [سایر] با توجه به این که در جهان آخرت تغییرات شامل تغییر جسمی انسان است، آیا تغییر حالات روحی هم در آخرت وجود دارد؟ یعنی، احساس و علایق فرد و افرادی که می شناخته؛ چون من این موضوع که روحیات فرد تغییر کند جایی پیدا نکردم و سوال اصلی این است که کسی که در این دنیا دچار انحراف جنسی سادیسم است، آیا در آخرت این رفتار و فکرش که یک عمر با آن زندگی کرده و از کودکی یا اوایل نوجوانی داشته تغییر می کند و کسی که این رفتار روحی را دارد می تواند این امید را داشته باشد یا از خدا درخواست کند که در آخرت با توجه به اینکه خدا همه کار می تواند بکند و هر چیزی فراهم کند میل جنسی سادیسم را در آخرت ارضا کند بدون اینکه به انسانی آسیب برسد یا هر راهی که خدا می داند و آن شخص با این امید و آرزو بتواند سادیسم را در این دنیا در خود کنترل کند؟
- [سایر] چرا خداوند عذاب آخرت را با آتش دنیا مقایسه کرده است؟
- [سایر] آیا این روایت وجود دارد که در وادی قیامت خداوند میفرماید: (ای بندگان! اگر میخواهید مرا ببینید به آنجا نگاه کنید. مردم مشاهده میکنند که منبری برقرار است و امام حسین(ع) بر فراز آن قرار گرفتهاند؟).
- [سایر] اگر شخصی مرتکب جنایتی شود مانند اینکه کسی را بکشد و در دنیا مجازات قانونی را تحمل نماید آیا باز هم در آخرت مستحق عذاب خداوند خواهد بود؟
- [سایر] چرا انسان همیشه باید به فکر آخرت باشد، در حالیکه دنیا و زندگی امری است که خداوند به ما عطا کرده است؟
- [سایر] گفته می شود زندگی همه مخلوقات به دست خداوند است وقتی یک انسان به دنیا می آید و از دنیا می رود همه خواست خداوند بوده آیا این حقیقت دارد؟ آیا هر اتفاقی که می افتد حتی اگر حادثه ای سبب مرگ یک انسان گردد همه خواست خدا بوده و همه را خدا وسیله ای قرار داده که جان این شخص را بگیرد؟ اگر این جوری باشد پس آدم کشتن هم گناه نیست اگر یک شخص شخص دیگری را می کشد این شخص وسیله خداوند بوده که جان آن شخص دیگر را بگیرد.
- [سایر] در مورد شهادت اعضا در قیامت چه دلیلی وجود دارد؟ مثلاً افرادی که دلشان در این دنیا به یگانگی خداوند اقرار کرده، شهادت قلب به یگانگی خدا چگونه است؟!
- [سایر] سلام.میدونم که نوشتن چنین پیامی شرم اوره،اما چه کنم که مجبورم. من ... ... ...بیشتر از همه شرمنده خدای خودمم اخه بچه خدا نشناسی نیستم و فقط تو دنیا و اخرت خدام واسم مهمه. حاج اقا کمکم کنبد.ممنون 19 ساله.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام که دنیا و آخرت انسان را تباه میکند غنا و موسیقی است، و قرآن شریف آن را موجب ضلالت و گمراهی، بلکه موجب استهزاء دین میداند: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین)[1] (و برخی از مردم کسانی هستند که سخن بیهوده را خریدارند تا مردم را بی هیچ دانشی از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را به ریشخند گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود.) و مراد از غنا در اینجا آن صوتی است که شهوتانگیز و طربانگیز باشد، چنانکه مراد از موسیقی در اینجا آن آهنگی است که شهوتانگیز و طربانگیز باشد.
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدٌ) یعنی: (بگو ای محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم که خداوند، یگانه است.) (اَللّهُ الصَّمَدُ) یعنی: (خدا از تمام موجودات بینیاز است و همه به او نیازمندند.) (لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ) یعنی: (فرزند ندارد و فرزند کسی نیست.) (وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أحَدٌ) یعنی: (و هیچ کس مثل او نیست.)
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله سبحانی] اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند; مثلاً رنگش سرخ شود، چنانچه از صورت نمازگزار بیرون رود; باید نمازش را دوباره بخواند. هشتم از مبطلات نماز آن است که برای کار دنیا عمداً با صدا و یا بی صدا گریه کند، و اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند اشکال ندارد; بلکه از بهترین اعمال است. نهم از مبطلات نماز کاریست که صورت نماز را به هم بزند مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها کم باشد یا زیاد; عمداً باشد یا از روی فراموشی. ولی کاری که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] تقلید در احکام، این است که در حین عمل تصمیم و التزام داشته باشد به احکامی که مجتهد از ادله شرعی استنباط کرده است عمل نماید و تقلید به این معنا، موضوع جواز یا وجوب بقاء بر تقلید میت وعدم جواز عدول از تقلید مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده، عادل و اعلم باشد (یعنی در فهمیدن حکم خدا از ادله شرعی و درک موضوعات از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد) و دنیا طلب نباشد به طوری که منافات با عدالت داشته باشد و همچنین بنابر مشهور مرد باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شد چنانچه به حدّی باشد که از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است. هشتم: از مبطلات نماز آن است که برای کار دنیا عمداً با صدا گریه کند، و احتیاط واجب آن است که برای کار دنیا بی صدا هم گریه نکند، ولی اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند اشکال ندارد، بلکه از بهترین اعمال است. نهم: از مبطلات نمازکاری است که صورت نماز رابهم بزندمثل دست زدن، رقصیدن و به هوا پریدن و مانند اینها، کم باشد یا زیاد، عمداً باشد یا از روی فراموشی فرقی ندارد. ولی کاری که صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره کردن به دست اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شود، نماز باطل نمیشود ولی بهتر است که نماز را دوباره بخواند. هشتم از مبطلات نماز آن است که برای دنیا با صدا گریه کند ولی اگر برای دنیا بی صدا یا سهواً یا بیاختیار یا از روی ندانستن مسئله گریه کند اشکال ندارد و همچنین اگر از ترس خدا یا برای آخرت یا مصائب ائمّهعلیهم السلام گریه کند، آهسته باشد یا بلند، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است. نهم از مبطلات نماز کاری است که صورت نماز را به هم زند مثل به هوا پریدن یا ساکت ماندن به مقداری که نگویند نماز میخواند عمداً باشد یا سهواً، با اختیار باشد یا بدون اختیار، از روی جهل به مسئله باشد یا نه، ولی کاری که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن به وسیله دست اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شود چنانچه از صورت نمازگزار بیرون رود ، باید نمازش را دوباره بخواند . هشتم : از مبطلات نماز آن است کهبر ای کار دنیا عمداً گریه کند ، احتیاط واجب آن است که برای کار دنیا بی صدا هم گریه نکند و اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند ، آهسته باشد یا بلند اشکال ندارد ، بلکه از بهترین اعمال است . نهم : ا ز مبطلات نماز کاری است که صور ت نماز را به هم بزند ، مثل دست زدن و به هوا پریدن ومانند اینها کم باشد یازیاد، عمداً باشد یا از روی فراموشی ، ولش کاری که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن با دست ، اشکال ندارد .