یکی از سؤالاتی که برای هر انسان پیش می‌آید، این است که هدف آفرینش او و همنوعانش و دیگر مخلوقات چیست؟ پروردگار عالم در پاسخ به این پرسش، می‌فرماید: «من جنّ و انس را فقط برای این‌که مرا عبادت کنند، آفریدم».[1] و عبودیت و بندگی کامل به این است که انس و جن جز به معبود واقعی که همان کمال مطلق است، به چیز دیگری نیاندیشند و فقط در راه او گام بردارند و غیر او را فراموش کنند حتی خود را.[2] خدا در این آیه شریفه می‌فرماید: «تا مرا عبادت کنند» و نفرمود تا من عبادت شوم. از این سیاق چنین به دست می‌آید که این هدف، مربوط به مخلوق است نه خالق. بدین معنا که مخلوقات باید به این هدف برسند نه این‌که خدا بخواهد به غرضی دست پیدا کند. این مخلوق است که نُقصان دارد و باید از طریق عبادت، خود را به کمال برساند.[3] اما خدای تعالی در آیه‌ای دیگر چنین می‌فرماید: «ما افراد زیادی از جنّ و انس را برای جهنّم آفریدیم، کسانی که قلب دارند ولی چیزی نمی‌فهمند، چشم دارند ولی با آن نمی‌بینند، گوش دارند ولی با آن نمی‌شنوند. این افراد همچون چارپایان و بلکه گمراه‌تر از آنانند. آنها غافل و بی‌خبرند».[4] خداوند با اراده تبعی نه اصلی، افراد زیادی را برای جهنم آفرید؛ کسانی که از استعدادی که خدا به آنها عطا کرده استفاده نکردند. به آنها قدرت فکر و اندیشه و دیدن و شنیدن داده شد ولی این افراد از این نعمت‌های الهی استفاده‌ای نکرده و به تفکر درباره حقیقت عالم و خود نپرداختند و از دیدن حقیقت و شنیدن آن خودداری کردند. این افراد مانند چارپایانند؛ زیرا آنها چارپایان نیز اهل تفکر و دیدن و شنیدن حقائق هستی نیستند. بلکه باید گفت که آنها از چارپایان هم کمتر و گمراه‌ترند؛ زیرا این افراد استعداد و وسائل شناخت دارند و از آنها استفاده نمی‌کنند؛ در حالی‌که حیوانات این ابزار را در اختیار ندارند.[5] این آیه شریفه هیچ منافاتی با آیاتی که هدف خلقت انسان را عبادت کردن و یا مورد رحمت خدا قرار گرفتن و رفتن به بهشت عنوان کرده،[6] ندارد؛ زیرا هدف اصلی و مشیّت الهی به این تعلق گرفته که انسان‌ها با عبادت کردن در مقابل او، شایستگی دریافت رحمت الهی را پیدا کنند. اما استعدادهایی که مردم در دنیا با انجام اعمال مختلف خود به دست می‌آورند موجب می‌شود که برخی از آنان از حرکت در مجرای اصلی و راه نجات خارج شده و به سوی دیگری منحرف شود. درباره این افراد می‌توان گفت که هدف ثانوی و تبعی خدا درباره این افراد این است که آنان را برای شقاوت آفریده است.[7] این معنا از خود کلمه «ذرأ»[8] نیز فهمیده می‌شود؛ زیرا معنای اصلی آن بسط و منتشر کردن چیزی، پس از آفرینش آن است؛ یعنی این مرحله، در جایگاهی بعد از مرتبه خلقت و آفرینش قرار دارد.[9] در واقع خداوند در آیات دیگر که هدف اصلی خلقت را بیان می‌کند از کلمه «خلق» استفاده کرده، اما در این آیه که هدف تبعی و ثانوی را می‌خواهد بیان کند، به جای کلمه «خلق» کلمه «ذرأ» را استعمال کرده تا این تفاوت آشکار شود. این مطلب مانند این است که نجاری با هدف ساخت وسائلی مانند در و پنجره، چوب‌هایی را آماده کرده و برش می‌زند. در این بین، بخش‌هایی از این چوب‌ها صلاحیت ندارند تا برای ساخت وسائل به کار برده شوند، بلکه از آنها به عنوان هیزم استفاده خواهد شد. نجار از اول می‌داند که بخش زیادی از این چوب‌ها تبدیل به هیزم می‌شوند، در حالی‌که هدف اصلی او ساخت هیزم نیست، بلکه ساخت در و پنجره است.[10] تنها فرقی که بین این چوب‌ها و آن افراد وجود دارد این است که این چوب‌ها از خود اختیاری ندارند، ولی آن اشخاص با داشتن اختیار آن مقصد را برای خود رقم می‌زنند.[11] [1] . ذاریات، 56. [2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 387، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [3] . طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏18، ص 386، دفتر انتشارات اسلامی‏، قم، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . اعراف، 179. [5] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 21. [6] . هود، 119: «... مگر آنانی که مورد رحمت خدا قرار بگیرند، و همین دلیل آنان را آفریده...». [7] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 334 - 335. [8] . «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس‏...»؛ اعراف، 179. [9] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏3، ص 303، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش. [10] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 334 - 335. [11] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 20.
آیا اجنه و انسانها برای پرستش به وجود آمدند یا برای دوزخ؟ در قرآن آمده: (فقط برای خدمت و پرستش خدا به وجود آمدهاند)،(سوره 51، آیه 56)، اما در جای دیگر آمده است: (بسیاری از آنها برای جهنم ساخته شدهاند(سوره 7 آیه 179). این تناقض چگونه حل میشود؟
یکی از سؤالاتی که برای هر انسان پیش میآید، این است که هدف آفرینش او و همنوعانش و دیگر مخلوقات چیست؟
پروردگار عالم در پاسخ به این پرسش، میفرماید: «من جنّ و انس را فقط برای اینکه مرا عبادت کنند، آفریدم».[1] و عبودیت و بندگی کامل به این است که انس و جن جز به معبود واقعی که همان کمال مطلق است، به چیز دیگری نیاندیشند و فقط در راه او گام بردارند و غیر او را فراموش کنند حتی خود را.[2] خدا در این آیه شریفه میفرماید: «تا مرا عبادت کنند» و نفرمود تا من عبادت شوم. از این سیاق چنین به دست میآید که این هدف، مربوط به مخلوق است نه خالق. بدین معنا که مخلوقات باید به این هدف برسند نه اینکه خدا بخواهد به غرضی دست پیدا کند. این مخلوق است که نُقصان دارد و باید از طریق عبادت، خود را به کمال برساند.[3]
اما خدای تعالی در آیهای دیگر چنین میفرماید: «ما افراد زیادی از جنّ و انس را برای جهنّم آفریدیم، کسانی که قلب دارند ولی چیزی نمیفهمند، چشم دارند ولی با آن نمیبینند، گوش دارند ولی با آن نمیشنوند. این افراد همچون چارپایان و بلکه گمراهتر از آنانند. آنها غافل و بیخبرند».[4] خداوند با اراده تبعی نه اصلی، افراد زیادی را برای جهنم آفرید؛ کسانی که از استعدادی که خدا به آنها عطا کرده استفاده نکردند. به آنها قدرت فکر و اندیشه و دیدن و شنیدن داده شد ولی این افراد از این نعمتهای الهی استفادهای نکرده و به تفکر درباره حقیقت عالم و خود نپرداختند و از دیدن حقیقت و شنیدن آن خودداری کردند. این افراد مانند چارپایانند؛ زیرا آنها چارپایان نیز اهل تفکر و دیدن و شنیدن حقائق هستی نیستند. بلکه باید گفت که آنها از چارپایان هم کمتر و گمراهترند؛ زیرا این افراد استعداد و وسائل شناخت دارند و از آنها استفاده نمیکنند؛ در حالیکه حیوانات این ابزار را در اختیار ندارند.[5]
این آیه شریفه هیچ منافاتی با آیاتی که هدف خلقت انسان را عبادت کردن و یا مورد رحمت خدا قرار گرفتن و رفتن به بهشت عنوان کرده،[6] ندارد؛ زیرا هدف اصلی و مشیّت الهی به این تعلق گرفته که انسانها با عبادت کردن در مقابل او، شایستگی دریافت رحمت الهی را پیدا کنند. اما استعدادهایی که مردم در دنیا با انجام اعمال مختلف خود به دست میآورند موجب میشود که برخی از آنان از حرکت در مجرای اصلی و راه نجات خارج شده و به سوی دیگری منحرف شود. درباره این افراد میتوان گفت که هدف ثانوی و تبعی خدا درباره این افراد این است که آنان را برای شقاوت آفریده است.[7] این معنا از خود کلمه «ذرأ»[8] نیز فهمیده میشود؛ زیرا معنای اصلی آن بسط و منتشر کردن چیزی، پس از آفرینش آن است؛ یعنی این مرحله، در جایگاهی بعد از مرتبه خلقت و آفرینش قرار دارد.[9] در واقع خداوند در آیات دیگر که هدف اصلی خلقت را بیان میکند از کلمه «خلق» استفاده کرده، اما در این آیه که هدف تبعی و ثانوی را میخواهد بیان کند، به جای کلمه «خلق» کلمه «ذرأ» را استعمال کرده تا این تفاوت آشکار شود.
این مطلب مانند این است که نجاری با هدف ساخت وسائلی مانند در و پنجره، چوبهایی را آماده کرده و برش میزند. در این بین، بخشهایی از این چوبها صلاحیت ندارند تا برای ساخت وسائل به کار برده شوند، بلکه از آنها به عنوان هیزم استفاده خواهد شد. نجار از اول میداند که بخش زیادی از این چوبها تبدیل به هیزم میشوند، در حالیکه هدف اصلی او ساخت هیزم نیست، بلکه ساخت در و پنجره است.[10] تنها فرقی که بین این چوبها و آن افراد وجود دارد این است که این چوبها از خود اختیاری ندارند، ولی آن اشخاص با داشتن اختیار آن مقصد را برای خود رقم میزنند.[11] [1] . ذاریات، 56. [2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 387، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [3] . طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 386، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . اعراف، 179. [5] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 21. [6] . هود، 119: «... مگر آنانی که مورد رحمت خدا قرار بگیرند، و همین دلیل آنان را آفریده...». [7] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 334 - 335. [8] . «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس...»؛ اعراف، 179. [9] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 3، ص 303، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش. [10] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 334 - 335. [11] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 20.
- [سایر] در قرآن کریم سوره 56 آیه 7 آمده است که در روز قیامت مردم سه دسته میشوند، اما در سوره 90 آیات 18-19 و سوره 99 آیات 6-7 تنها دو گروه را بر میشمرد. این چگونه جمع میشود؟
- [سایر] جادوگران فرعون مسلمان شدند یا کفر ورزیدند؟ و آیا شعبدهبازان فرعون، به موسی(ع) ایمان آوردند (سوره 7 آیه 103-126، سوره 20 آیه 56-73، سوره 26 آیه 29-51) یا تنها اسرائیلیان به موسی(ع) ایمان آوردند (سوره 10 آیه 82)؟
- [سایر] مسیح به سوی الله برخاسته است:(سوره 4 آیه 158)، در کنار او قرار گرفته است:(سوره 3 آیه 45). اما با توجه به اینکه میلیونها مسیحی خدا را میپرستند، قرآن میفرماید؛ تمام آنهایی که در کنار الله کسی را میپرستند به اضافه کسی که مورد پرستش قرار میگیرد، در جهنم خواهد سوخت:(سوره 21 آیه 98). آیا مسیح در جهنم خواهد سوخت؟
- [سایر] قرآن در آیه ای بیان می دارد (جواب مردمش جز این نبود که آنها را از قریه خود برانید که آنان مردمی هستند که از کار ما بیزاری میجویند) (سوره 7 آیه 82، سوره 27 آیه 56). و در آیه ای دیگر این عبارت آمده است: (مردمش به او پاسخی ندادند جز اینکه گفتند عذاب خدا را برای ما بیاور اگر راست میگویی) (سوره 29 آیه 29). این دو جواب با هم یکی نیستند و در هر دو آیه اشاره شده که (غیر از این جوابی ندادند) بنابر این، در قرآن تناقض وجود دارد، این اشکال در داستان قوم لوط چگونه جواب داده میشود؟
- [سایر] بر اساس تعالیم قرآن شرک بدترین گناهان شمرده میشود، و در (سوره 4 آیه 48، 116) میگوید خدا شرک را نمیبخشد! ابراهیم(ع) با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود:(سوره 6 آیه 76-78)، اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناه نمیکنند. آیا الله شرک را میبخشد؟
- [سایر] سلام و خسته نباشید یک سوالی برام پیش اومده بود در مورد آیه 179 سوره اعراف : وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (179) و در حقیقت بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمیکنند و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند [آری] آنها همان غافلماندگانند (179) در ترجمه این سوره به صراحت نوشته شده بسیاری از جنیان و آدمیان برای دوزخ آفریده شده اند 1-آیا این مساله در تناقض با هدف اصلی آفرینش و همچنین بحث اختیار در آدمیان نیست ؟ 2-و اینکه این آدمیان چطور میتونند راه بهشت رو در پیش بگیرند در صورتی که برای دوزخ آفریده شده اند ؟ 3-چرا باید این انسان های خاطی رو مجازات کنیم در صورتی که خلقتشون اینطوریه ؟ تفسیر این آیه رو در لینک زیر خوندم ولی قانع نشدم : http://www.andisheqom.com/Files/shobheinternet.php?idVeiw=30488&level=4&subid=30488 ممنون میشم طوری منو قانع کنید که شک و شبهه ای برای من باقی نمونه . پیشاپیش ممنونم
- [سایر] با سلام... ایا این متن زیر درست است یا نه ؟ "یه مدت می گفتن این حادثه که توش مرکز تجارت جهانی آمریکا 11 سپتامبر سال 2001 در نیویورک آمریکا توسط تروریست ها بمباران و تخریب شد و هزاران آدم رو کشت و پیامد های بسیار وخیمی داشته و داره، در قرآن پیش بینی شده بوده و قرآن در 14 قرن پیش خبر آن را داده ، جایی که خداوند در آیه 109 سوره توبه می فرمایند: افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا {جرف هار}فانها ربه فی نار جهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین؛ آیا کسی که شالوده و اساس مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز بنا کرده و هدفش جلب رضایت خدا است بهتر است یا کسی که آن را کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش جهنم فرو می ریزد، و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند. آنگاه تطبیق این آیه را با فاجعه ویرانی مرکز تجارت جهانی آمریکا چنین پنداشته اند: 1- این فاجعه روز یازدهم بود، آیه فوق نیز درجزء 11 سوره توبه است. 2- ماه سپتامبر ماه نهم میلادی است ، سوره توبه نیز سوره نهم قرآن است. 3- سال فاجعه 2001 است، از ابتدای سوره تا آیه فوق 2001 حرف وجود دارد. 4- تعداد طبقات برج 109 عدد بود، آیه مذکور ، آیه 109 سوره توبه است. 5- نام خیابانی که مرکز تجارت جهانی در آن قرار داشت ( جرف هار) نام داشت که این جمله در آیه فوق آمده است.
- [سایر] لطفا روایت زیر را توضیح فرمایید: از امام باقر(ع) سوال شد، از معنای آیه (واذ اخذ ربک من بنی آدم) سوره اعراف آیه 172؛ امام فرمودند: ( خداوند از پشت آدم ذریه اش را تا روز قیامت بیرون آورد و ایشان مانند ذره ها بیرون آمدند. خداوند خود را به ایشان شناسانید و نشان داد اگر این نبود احدی پروردگار خود را نمی شناخت.) تفسیر عیاشی جلد دوم. بفرمایید اگر گفته شود کنه خداوند را می توان وجدان نمود و نیز در قیامت و در عالم ذر همه ما چیستی خداوند را و ذات خداوند را به نفس دیده ایم، آیا این سخن صحیح است یا خیر؟ لطفا توضیح فرمایید.
- [سایر] در آیه 30 سوره مدّثر درباره 19 فرشته گمارده شده بر دوزخ سخن گفته شده است. سؤالم این است که؛ دانستن تعداد این فرشتگان به ما چه کمکی میکند و اینکه 1 یا 19 یا 29 تا بودن این فرشتگان چه اهمیتی دارد؟ این آیه حامل چه پیامی برای خواننده است؟ قطعاً خداوند خالق جهان در قرآن کلامی را بیان نمیکند که کاربردی نداشته باشد. پس مفهوم و دلیل آن چیست؟
- [سایر] همان طور که می دانیم که مذهب شیعه اثنی عشریه سن تکلیف را برای پسر 15 سال و برای دختر 9 سال می داند. با توجه به آیه 7 و 8 سوره زلزال، بیان می کند که تمام اعمال نیک و بد انسان در قیامت به او نشان داده خواهد شد، وضعیت چنین اعمالی از کودکان چه خواهد بود؟ آیا خداوند به اعمال نیک آنها پاداش خواهد داد و به خاطر اعمال بد آنها را به جهنم خواهد فرستاد؟